تحلیل رفتار متقابل شخصیت ها در داستان بهرام گور و کنیزش بر اساس نظریۀ اریک برن(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
اساس نظریه تحلیل رفتار متقابل اریک برن، بر سه جنبه والد، کودک و بالغ بنا شده است. از تعامل بین حالات نفسانی می توان در تجزیه و تحلیل رفتارهای آدمی، درامور بالینی، درمانی، ارتباطات و رفتار استفاده کرد. تجزیه و تحلیل حالات من، در متون ادبی، شیوه ای مناسب و کاربردی، برای پی بردن به ریشه های رفتار می باشد. نظامی گنجوی در داستان هایش به موقعیت های مربوط به روابط انسانی و حالات روحی و روانی شخصیّت ها و ارتباطات آن ها توجّه کرده است، از اینرو گونه شناسی رفتاری شخصیّت های داستان های او از دیدگاه این نظریه قابل بررسی است. در این پژوهش، با رویکرد میان رشته ای و با تکیه بر منابع کتابخانه ای به شیوه توصیفی تحلیلی، روابط بین شخصیّت های داستان بهرام گور و کنیزش را مورد تجزیه و تحلیل قرار می دهیم و برآنیم نشان دهیم داستان های متون کهن ادب پارسی، ظرفیت و قابلیت نقد روان شناختی را دارند. نگارندگان در این جستار، پس از بیان مبانی نظری و توضیح اصطلاحات روان شناسی، ابیات داستان را، با توجّه به سرنخ ها و نشانه های نظریه رفتار متقابل تفسیر و تبیین نموده اند. یافته ها نشان می دهد که ابعاد شخصیتی اشخاص در داستان ها، در قالب رفتارهایشان آشکار می شوند. ماهیت کلی داستان کودک/ والد است که بالغ بر آن غلبه دارد. از جهت مثلث کارپمن، بهرام ستمگر است، کنیز قربانی و سرهنگ منجی.