فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۴۱ تا ۲۶۰ مورد از کل ۲٬۰۱۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: اختلالات اضطرابی از شایعترین اختلالات روانی در سنین مدرسه است. هدف پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی آموزش مدیریت رفتاری مادران همراه با گروه درمانی شناختی-رفتاری با حضور دختران و بدون حضور دختران با اضطراب اجتماعی بود. روش: این پژوهش به شیوه ی آزمایشی و با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه گواه انجام گرفت. جامعه آماری شامل همه ی دختران 15 تا 13 ساله ی مدرسه زینبیه واقع در شهرستان شهریار بود. با اجرای آزمون بر روی 600 دانش آموز مدرسه، 120 نفر با اضطراب اجتماعی یافت شد که از بین آنها 45 نفر انتخاب و در 2 گروه آزمایشی و یک گروه گواه به صورت تصادفی جایگزین شدند. گروه آزمایشی اول، مدیریت رفتاری مادران و آموزش گروهی شناختی-رفتاری دختران را دریافت کردند و گروه آزمایشی دوم فقط مدیریت رفتاری مادران را دریافت کردند. گروه گواه نیز هیج آموزشی را دریافت نکرد و در فهرست انتظار قرار گرفت. ابزار جمع آوری داده ها، مقیاس اضطراب اجتماعی جرابک ) 1996 ( بود. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS24 و آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تحلیل آماری قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش مدیریت رفتاری مادران و آموزش گروهی شناختی-رفتاری توأم با هم موجب کاهش اضطراب اجتماعی دختران می شود) 05 / P>0 (، اما آموزش مدیریت رفتاری مادران به تنهایی نتوانست اضطراب اجتماعی را کاهش دهد. این نتایج در پیگیری ها نیز به اثبات رسید. نتیجه گیری: براساس نتایج آزمون تعقیبی روش آموزش ترکیبی به طور معناداری نسبت به روش آموزشی مدیریت رفتاری مادران بر اضطراب اجتماعی، تأثیر بیشتری داشت. مطابق با یافته های پژوهش اثربخشی مداخله آموزش مدیریت رفتاری مادران و آموزش شناختی-رفتاری دختران بر کاهش اضطراب اجتماعی دختران به تأیید رسید. بنابراین، این روش را می توان به عنوان یکی از درمان های مفید و کاربردی برای این گروه از دختران درنظرگرفت.
مطالعه تحلیلی انتقادی رویکردهای مختلف در درمان اضطراب کودکان و نوجوانان با دامنه سنی 3 تا 19 سال: مطالعه مروری نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: پژوهش مروری حاضر با هدف بررسی مطالعه تحلیلی انتقادی رویکردهای مختلف در درمان اضطراب کودکان و نوجوانان انجام شد. روش: در پژوهش حاضر، با استفاده از جستجوی کلیدواژه های تخصصی A nxiety, Disorders, Treatment Randomized Controlled Trial, children and adolescents 3 to 19 years old در پایگاه های اطلاعاتی انگلیسی Google Scholar، PubMed، Scopus دربازه زمانی 2020 )از ماه ژانویه( تا 2021 )تا ماه دسامبر ( مورد جستجو قرار گرفتند. یافته ها: بررسی های انجام شده، حا کی از تأثیر درمان شناختی رفتاری، درمان مبتنی بر هدف و درمان های چهره به چهره و حضوری بر کاهش اضطراب کودکان و نوجوانان با اخت اللات اضطرابی بود. همچنین درمان آموزش کنترل توجه و تعدیل سوگیری توجه در کاهش اضطراب کودکان و نوجوانان مقاوم به درمان شناختی رفتاری، مؤثر بود. داروی ضدافسردگی سرترالین نیز موجب کاهش اخت الل اضطرابی نشد. روش های حواس پرتی مختلف مانند کارت های حواس پرتی، واقعیت مجازی، بازی های ویدیویی، حواس پرتی سمعی و بصری با هِد سِت، آمادگی روان شناختی قبل از عمل جراحی از طریق کتابچه و تصویر، و بازی های آموزشی و هنردرمانی مانند نقاشی و موسیقی درمانی نیز در کاهش اضطراب موقعیتی مؤثر بود. نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش، درمان های متنوعی را با توجه به سن و شرایط مراجع، برای کاهش اضطراب کودکان می توان به کاربست.
کاهش رفتارهای خود آسیب رسان و دگر آسیب رسان در کودکان مبتلابه اختلال اوتیسم به کمک تمرین هاتایوگا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کودکان استثنایی سال ۲۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۹۰)
105 - 116
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر تمرین هاتا یوگا بر کاهش رفتارهای خود آسیب رسان و دگر آسیب رسان در کودکان مبتلا به اختلال اوتیسم بود. روش: روش پژوهش حاضر نیمه تجربی با طرح تحقیق پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و از نظر هدف جزء پژوهش های کاربردی بود. جامعه آماری شامل 51 کودک 5 تا 12 ساله مبتلا به اختلال اوتیسم در مراکز آموزش و توانبخشی کودکان استثنایی شهر سقز در بهار و تابستان سال 1396 بودند. تعداد نمونه نیز با توجه به روش نمونه گیری در دسترس 24 نفر بود که به روش نمونه گیری تصادفی ساده در دو گروه 12 نفری کنترل و آزمایش انتصاب شدند و تحت یک برنامه تمرینی 3 بار در هفته به مدت 14 هفته و هر جلسه شامل 45 دقیقه قرار گرفتند و به آزمون تشخیصی اوتیسم گیلیام و سیاهه مشکلات رفتاری روژهان و همکاران (2001) پاسخ دادند. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون کواریانس تک متغیره انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد که برنامه تمرینی یوگا موجب کاهش رفتارهای آسیب به خود و رفتارهای آسیب به دیگران (05/0>P)، در گروه آزمایش شد ولی یر رفتارهای کلیشه ای اثر معناداری نداشت. نتیجه گیری: با توجه به این که کودکان اوتیسم سطح پایینی از آمادگی جسمانی را دارا می باشند، لازم است از برنامه تمرینی یوگا در برنامه های آموزشی و برنامه های اوقات فراغت آن ها استفاده شود.
اثربخشی آموزش یکپارچگی حسی-حرکتی بر ارتقا کارکردهای اجرایی توجهی دانش آموزان با اختلال یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: آموزش یکپارچگی حسی به افزایش تمرکز و توجه منتهی می شود. پژوهش حاضر با هدف اثربخشی آموزش یکپارچگی حسی-حرکتی بر ارتقا کارکردهای اجرایی توجهی دانش آموزان با اختالل یادگیری انجام شد. روش : پژوهش حاضر یک مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش را تمامی دانش آموزان با ناتوانی یادگیری مراجعه کننده به مرا کز آموزشی و توان بخشی مشکلات ویژه یادگیری شهر رفسنجان در سال 99 - 98 تشکیل دادند؛ نمونه پژوهش شامل 30 نفر بود که به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شده و به طور تصادفی در 2 گروه آزمایشی ) 15 نفر ( و گواه ) 15 نفر ( قرار گرفتند. پرسشنامه هایی که جهت جمع آوری اطلاعات از گروه نمونه درنظر گرفته شد عبارت بودند از: مقیاس هوشی وکسلر ) 1973 ( و پرسشنامه کارکردهای اجرایی فرم والدین ) 2000 (. برای تجزیه و تحلیل آماری داده ها از تحلیل کوواریانس به کمک نرم افزار SPSS نسخه 22 استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد در مرحله پس آزمون، میانگین نمرات کارکردهای اجرایی در گروه آزمایشی در مقایسه با گروه گواه به صورت معناداری افزایش یافت ) 01 / .)p> 0 نتیجه گیری: می توان نتیجه گیری کرد که آموزش یکپارچگی حسی- حرکتی بر افزایش کارکردهای اجرایی دانش آموزان با اخت الل یادگیری مؤثر است.
تأثیر تمرین انفرادی و زوجی برایتونیک بر کارکردهای اجرایی کودکان با کم توانی ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کودکان استثنایی سال ۲۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۹۰)
81 - 92
حوزههای تخصصی:
هدف: کودکان کم توان ذهنی در مهارت های حرکتی پایه در سطح پایین تری قرار دارند و یادگیری در این کودکان زمان بیشتری می برد. این تحقیق با هدف بررسی تأثیر تمرین انفرادی و زوجی برایتونیک بر کارکردهای اجرایی کودکان با کم توانی ذهنی انجام شد.روش : روش پژوهش نیمه تجربی بود که با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه انجام شد. جامعه آماری پژوهش، کودکان 8 تا 12 سال با میانگین سنی (39/1 ± 8/9) دختر و پسر دارای معلولیت ذهنی شهرستان الیگودرز بودند که از بین آن ها به صورت نمونه گیری در دسترس 30 نفر انتخاب شد. شرکت کنندگان به صورت تصادفی به سه گروه 10 نفری تقسیم بندی شدند و در 21 جلسه 30 دقیقه ای طی هفت هفته در برنامه تمرینی شرکت کردند. جهت سنجش کارکردهای اجرایی از پرسشنامه بریف استفاده شد. برای پردازش داده ها از نرم افزار SPSS نسخه 26 و برای تحلیل داده ها از آزمون کوواریانس و آزمون تعقیبی بونفرونی استفاده شد. در کلیه آزمون های آماری سطح معناداری 0.05 در نظر گرفته شد.یافته ها: نتایج تحلیل واریانس نشان داد که در مؤلفه های مورد بررسی پژوهش تفاوت معناداری بین گروه های تحت بررسی وجود دارد. کارکردهای اجرایی در گروه تمرین به صورت فردی و زوجی از گروه گواه بهتر بود و همچنین عملکرد گروه زوجی در متغیرهای تحت بررسی به طور معناداری از عملکرد گروه فردی بهتر بود (001/0=P).نتیجه گیری: اجرای برنامه فعالیت بدنی برایتونیک اثر مثبت و معناداری بر بهبود کارکردهای اجرایی کودکان با کم توانی ذهنی دارد. به نظر می رسد می توان از این تمرینات به عنوان مداخله ا ی هدفمند به صورت فردی یا زوجی جهت بهبود عملکرد حرکتی این کودکان استفاده شود.
تأثیر یادگیری از طریق ایستگاه چرخشی بر مهارت حل مسئله و یادسپاری درس ریاضی و مقایسه آن با روش سنتی در دانش آموزان با اختلال طیف اتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر یادگیری از طریق ایستگاه چرخشی بر مهارت حل مسئله و یادسپاری درس ریاضی و مقایسه آن با روش سنتی در دانش آموزان پایه هفتم با اختلال طیف اتیسم بود. روش: پژوهش با شبه آزمایشی انجام شد که در آن از طرح پیش آزمون _ پس آزمون با گروه گواه استفاده شد. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان پایه هفتم با اختلال طیف اتیسم در دو منطقه شهر تهران در سال تحصیلی 99 - 1398 و به تعداد 30 نفر بود. از روش نمونه گیری در دسترس، دانش آموزان پایه هفتم انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه؛ آزمایشی و گواه قرار گرفتند. ابزار جمع آوری داده ها در این پژوهش، آزمون سنجش میزان یادگیری درس ریاضی بود که روایی آن با استفاده از روش دلفی تأمین شد و پایایی آن با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ برابر 0.83 به دست آمد و سپس داده های حاصل از اجرای آن با نرم افزار spss21 مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد یادگیری از طریق ایستگاه چرخشی بر مهارت حل مسئله ) t=2.69, P<0.05 ( و یادسپاری ) t=5.80, P<0.001 ( دانش آموزان در درس ریاضی تأثیر دارد و موجب بهبود آن می شود. همچنین؛ یافته های پژوهش دلالت بر این داشت که تفاوت معنا داری میان استفاده از روش ایستگاه چرخشی با روش سنتی تدریس در یادگیری مهارت حل مسئله وجود ندارد ) t=0.82, P>0.05 ( اما این تفاوت درخصوص مؤلفه یادسپاری معنادار بود .)t=3.26, P<0.05( نتیجه گیری: براین اساس می توان نتیجه گرفت که استفاده از روش های نوین همچون روش ایستگاه چرخشی برای دانش آموزانی با اختلال طیف اتیسم که در یادگیری با مشکلاتی مواجه هستند، می تواند باعث بهبود عملکرد درسی و یادگیری بیشتر آنان شود.
مقایسه روش های تأکید دیداری در آموزش به کمک رایانه بر خواندن و آ گاهی واج شناختی کودکان نارساخوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: کاربرد اصل تأ کید در پیام های آموزشی کمک زیادی به غلبه بر اخت الل خواندن می کند. پژوهش حاضر با هدف مقایسه روش های تأ کید دیداری در آموزش به کمک رایانه بر عملکرد خواندن و آ گاهی واج شناختی کودکان نارساخوان در شهر ملایر انجام گرفت. مواد و روش ها: پژوهش از نوع شبه تجربی و با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان 7 تا 11 ساله نارساخوان شهر ملایر بود. 60 نفر به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب و در 4 گروه ) 3 گروه آزمایشی و 1 گروه گواه( جای داده شدند. ابزارهای اندازه گیری آزمون خواندن و آ گاهی واج شناختی بودند. مداخله صورت گرفته ارائه ای محقق ساخته در برنامه پاورپوینت بود که در آن کلمات به 3 حالت: حرف به حرف و متوالی، با تأ کید درونی، و با تأ کید بیرونی نمایش داده می شدند. پس از اجرای پیش آزمون در تمامی گروه ها، نمونه ها در 3 گروه آزمایشی به مدت 5 هفته و مجموعاً 10 جلسه مداخله ها را در کنار دیگر آموزش های رایج مرا کز اختاللات یادگیری دریافت کردند و در پایان 10 جلسه از تمامی گروه ها پس آزمون به عمل آمد و میانگین ها با استفاده از آزمون کواریانس چندمتغیره تحلیل شدند. یافته ها: نتایج پژوهش آشکار ساخت که بین روش ارائه متوالی، تأ کید درونی، و تأ کید بیرونی در آموزش به کمک رایانه بر دقت خواندن کودکان نارساخوان تفاوت معناداری وجود ندارد، اما، بر سرعت و درک مطلب خواندن و آ گاهی واج شناختی تفاوت معناداری به دست آمد. نتیجه گیری: کاربرد این شیوه ی ارائه در کنار سایر آموزش های مرا کز اخت اللات یادگیری و بررسی اثربخشی این روش در ارائه جم الت توصیه می شود.
Transitioning from Special Education to Higher Education: Students' and Educators' Experiences
منبع:
Psychological Research in Individuals with Exceptional Needs (PRIEN), Vol. ۱ No. ۴ (۲۰۲۳) : Serial Number ۴
21-29
حوزههای تخصصی:
The objective of this study was to explore the experiences of students and educators during the transition from special education to higher education. This qualitative study employed a phenomenological approach to gain an in-depth understanding of the participants' experiences. Data were collected through semi-structured interviews with 23 participants, including 15 students who had transitioned from special education to higher education and 8 educators, comprising special education teachers, higher education faculty members, and disability support staff. Thematic analysis was used to analyze the interview transcripts, with themes and subthemes identified through coding and categorization. The analysis revealed three primary themes: Transition Challenges, Support Systems and Resources, and Personal Growth and Development. Transition Challenges included academic difficulties, social integration issues, navigating support services, emotional and mental health challenges, and financial barriers. Support Systems and Resources encompassed institutional support, peer support, parental involvement, community resources, and technological aids, with a notable emphasis on the importance of faculty and staff training. Personal Growth and Development highlighted the development of self-advocacy skills, independence and responsibility, academic and career aspirations, and building confidence and resilience. The findings of this study underscore the multifaceted nature of the transition from special education to higher education, highlighting both the challenges and opportunities for students with disabilities. Effective support systems and comprehensive planning are crucial for facilitating successful transitions. The study's insights can inform the development of targeted interventions and support strategies to create more inclusive and supportive educational environments, ultimately empowering students with disabilities to succeed in higher education.
پیش بینی پرخاشگری کودکان دارای اختلال نافرمانی مقابله ای بر اساس سبک های والدگری و صبر مادران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر پیش بینی پرخاشگری کودکان دارای اختلال نافرمانی مقابله ای بر اساس سبک های والدگری و صبر مادران بود. روش: این پژوهش به لحاظ روش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش تمام مادران دارای کودکان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای بود که در سال 1400- 1399 در مدارس ابتدایی شهر تهران مشغول به تحصیل بود که از بین آنها تعداد 108 نفر به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس صبر (خرمایی و همکاران، 1393)، سیاهه رفتار سازگار کودک (کوان و همکاران، 1995)، پرسشنامه سبک های والدگری (بامریند، 1991) و پرسشنامه رفتاری کودکان فرم والدین (اخنباخ و رسکورلا، 2001) بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از رگرسیون گام به گام استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد سبک والدگری مقتدر و صبر مادران با پرخاشگری کودکان رابطه منفی معنادار و سبک های والدگری مستبد و سهل گیر با پرخاشگری کودکان رابطه مثبت معنادار داشتند (01/0P <). همچنین بر اساس نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام سبک والدگری مقتدر، شکیبایی مادران و سبک والدگری مستبد در کل 48 درصد از واریانس پرخاشگری کودکان دارای اختلال نافرمانی مقابله ای را تبیین کردند. نتیجه گیری: با توجه به نقش سبک های والدگری و صبر مادران در پیش بینی پرخاشگری کودکان، اجرای کارگاه های آموزشی بر مبنای سبک های والدگری و صبر مادران ضروری به نظر می رسد.
تدوین برنامه توان بخشی مبتنی بر حافظه کاری و اثربخشی آن بر بازشناسی واژه در کودکان با آسیب شنوایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: دانش آموزان با آسیب شنوایی، در خواندن مشکل دارند. فرایند خواندن در این افراد از این جهت ضعیف است که نه تنها فاقد گفتار درونی هستند، بلکه نمی توانند به طور خودکار از قواعد تطابق واج با نویسه استفاده کنند. در این میان، یکی از عوامل تحولی دخیل در فرایند خواندن عملکرد حافظه است. هدف از این پژوهش، بررسی اثربخشی برنامه توان بخشی مبتنی بر حافظه کاری بر بازشناسی واژه در کودکان با آسیب شنوایی است. روش: روش این پژوهش، آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه به همراه پیگیری بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی کودکان 8 تا 13 سال با آسیب شنوایی )دختر و پسر ( دارای سمعک شهر شیراز در سال 1041 بود. نمونه پژوهش بعد از غربالگری با توجه به ملاک های ورود و خروج با روش نمونه گیری در دسترس از مدرسه ابتدایی خاقانی شهر شیراز انتخاب و در دو گروه آزمایشی ) 15 نفر ( و گواه ) 15 نفر ( به شیوه تصادفی گمارش شدند. ابزار پژوهش شامل آزمون خواندن و نارساخوانی )نما( بود. جهت تحلیل داده ها، ازشاخص های آمار توصیفی شامل میانگین و انحراف استاندارد و برای آزمون فرضیه ها از روش تحلیل واریانس آمیخته دو راهه ی چندمتغیری استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که برنامه توان بخشی مبتنی بر حافظه کاری موجب بهبود بازشناسی واژه در کودکان با آسیب شنوایی شده است. نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش حاضر، برنامه توان بخشی مبتنی بر حافظه کاری برنامه مفیدی برای بهبود بازشناسی واژه در کودکان با آسیب شنوایی است.
Setting the Stage for Progress: Introducing PRIEN Journal to the World
حوزههای تخصصی:
The establishment of the Psychological Research in Individuals with Exceptional Needs (PRIEN) Journal marks a significant milestone in the field of psychology. This pioneering international academic journal is dedicated to addressing the multifaceted psychological needs of individuals with exceptionalities. Our mission is to promote understanding, support, and advancement for those with unique psychological needs, ranging from developmental and emotional challenges to cognitive exceptionalities and giftedness. As we introduce PRIEN Journal to the world, we aim to set the stage for meaningful progress in this crucial field. The landscape of psychological research is vast, yet there remains a critical need for focused studies on individuals with exceptional needs. The PRIEN Journal addresses this gap by offering a platform for high-quality original research, comprehensive reviews, thought-provoking editorials, and insightful communications. This focus ensures that our content is relevant and beneficial to both practitioners and scholars who work with this diverse population. Our journal aims to highlight such impactful studies and bring them to the forefront of academic and clinical practice. As we launch the PRIEN Journal, we invite researchers, practitioners, and scholars to contribute their work and join us in advancing the understanding and support of individuals with exceptional needs. Together, we can set the stage for progress, driving forward research and practice that will make a meaningful difference in the lives of those we serve.
شناسایی مؤلفه های ارزیابی پویا و اثربخشی آن بر آموزش زبان انگلیسی در دانش آموزان کم توان ذهنی خفیف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: برای ارزیابی عملکرد تحصیلی دانش آموزان کم توان ذهنی خفیف، ارزیابی پویا نسبت به ارزیابی های ثابت
از اهمیت بیشتری برخوردار است. این روش برای دانش آموزان کم توان ذهنی که با اختلال خواندن هستند و مشکلات
فرهنگی-اجتماعی برای یادگیری زبان دوم دارند، اثربخش تر می باشد. ازاین رو، مطالعه حاضر با هدف شناسایی مؤلفه های
ارزیابی پویا و اثربخشی آن بر آموزش زبان انگلیسی در دانش آموزان کم توان ذهنی خفیف انجام گرفت.
روش: روش پژوهش حاضر ترکیبی از 2 بخش کمی و کیفی است. جامعه آماری بخش کیفی پژوهش را خبرگان و
صاحب نظران آموزشی و بخش کمی را دانش آموزان کم توان ذهنی منطقه یک شهر کرمانشاه در سال 1400 تشکیل دادند.
حجم نمونه در بخش کیفی تعداد 10 صاحب نظر و در بخش کمی براساس روش نمونه گیری هدفمند 30 نفر بود که به روش
گمارش تصادفی در 2 گروه آزمایشی و گواه جایگزین شدند. برای شناسایی مؤلفه های عوامل رشددهنده و توانمندسازی از
روش کیفی و طی مراحل کدگذاری )باز، محوری، انتخابی( استفاده و در آخر برای تحلیل عاملی شاخص ها از روش معادلات
ساختاری استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل یافته ها در بخش کمی از آمار توصیفی و آمار استنباطی و از نرم افزار SPSS
استفاده شد.
یافته ها: متغیر مستقل ) گروه( تأثیر معناداری بر متغیرهای وابسته راهبردهای شناختی، حافظه، جبران، فراشناختی، بُعد
اجتماعی، بُعد عاطفی و منفی نگری داشته است.
بحث و نتیجه گیری: نتایج حاصل از نظر مصاحبه کنندگان 2 مؤلفه توانمندساز و رشددهنده را شناسایی کرد. نتایج نشان
داد برنامه ارزیابی پویا بر راهبردهای شناختی، حافظه، جبران، فراشناختی، اجتماعی، عاطفی و منفی گرایی مؤثر بوده است.
Differentiated Instruction Strategies for Students with Learning Disabilities
منبع:
Psychological Research in Individuals with Exceptional Needs (PRIEN), Vol. ۱ No. ۱ (۲۰۲۳) : Serial Number ۱
13-21
حوزههای تخصصی:
The objective of this study was to explore and identify effective differentiated instruction (DI) strategies for students with learning disabilities in mainstream educational settings. This qualitative research involved semi-structured interviews with 21 participants, including general education teachers, special education teachers, and educational administrators from an urban school district. Participants were selected through purposive sampling, ensuring a diverse representation of educators with extensive experience in teaching students with learning disabilities. Data collection continued until theoretical saturation was achieved. Thematic analysis was conducted to identify patterns and themes related to DI strategies, perceived effectiveness, implementation challenges, and support mechanisms. The study identified several key DI strategies, including differentiated content, process, product, and environment, along with the integration of technology. These strategies were reported to enhance student engagement, academic achievement, and social-emotional development. However, significant challenges such as time constraints, limited resources, and the need for professional development were highlighted. Support mechanisms, including professional development opportunities, collaborative practices, administrative backing, community resources, parental engagement, and technological support, were identified as crucial for successful DI implementation. Differentiated instruction is an effective approach to addressing the diverse needs of students with learning disabilities, promoting inclusivity and improving educational outcomes. Despite its benefits, the successful implementation of DI requires addressing substantial challenges through targeted support mechanisms. Future research should focus on expanding the sample size, exploring long-term impacts, and investigating the role of technology in DI. Practical recommendations include enhancing professional development, fostering collaboration, securing administrative support, engaging community resources, and increasing parental involvement.
Social Development in Gifted Children: Challenges and Opportunities
حوزههای تخصصی:
Gifted children, recognized for their exceptional intellectual abilities and advanced cognitive skills, often face unique challenges and opportunities in their social development. This letter aims to shed light on these complexities, exploring the factors that influence the social skills of gifted children and suggesting strategies for supporting their social growth. Continued research is vital to understand better the social development of gifted children and the effectiveness of various interventions. Studies focusing on diverse populations and contexts can provide insights into how different factors influence social outcomes. By building a robust evidence base, educators, parents, and policymakers can develop more effective strategies to support the social development of gifted children. The social development of gifted children is a multifaceted issue that requires a nuanced understanding of their unique challenges and opportunities. While gifted children may face difficulties in peer acceptance and social-emotional adjustment, they also possess advanced social skills and problem-solving abilities that can be harnessed to promote positive social interactions. Educators and parents play a crucial role in providing the support and interventions needed to nurture these skills. By adopting an equity-focused approach and implementing innovative strategies, we can ensure that gifted children thrive both socially and academically.
The Future of Robotics in Special Needs Education
حوزههای تخصصی:
The integration of robotics in education has garnered increasing attention, particularly in the realm of special needs education. As technology evolves, so does its potential to enhance learning experiences for students with disabilities. This letter explores the current state and future prospects of using robotics in special needs education, drawing on recent research to highlight both the challenges and opportunities. The future of robotics in special needs education holds immense promise. By enhancing academic skills, boosting motivation and engagement, and supporting social and emotional development, robotics can significantly improve the educational experiences of students with disabilities. However, to realize this potential, it is essential to address the challenges related to design, accessibility, and educator training. Continued research and innovation will be crucial in ensuring that robotics can serve as an effective tool in special needs education, providing tailored support that meets the diverse needs of all students.
Enhancing Social and Emotional Well-Being Through Drama Therapy: Evidence from Adolescents with Physical Disabilities
منبع:
Psychological Research in Individuals with Exceptional Needs (PRIEN), Vol. ۱ No. ۴ (۲۰۲۳) : Serial Number ۴
39-47
حوزههای تخصصی:
The study aimed to evaluate the effectiveness of drama therapy on friendship quality and emotion regulation in adolescents with physical disabilities. A randomized controlled trial was conducted with 40 adolescents aged 13-18 years, randomly assigned to either an intervention group receiving drama therapy (n=20) or a control group (n=20). The intervention comprised ten 60-minute sessions over three months. Measures used included the Friendship Quality Scale (FQS) and the Emotion Regulation Questionnaire (ERQ), assessed at pre-intervention, post-intervention, and three-month follow-up. Data were analyzed using repeated measures ANOVA and Bonferroni post-hoc tests, with analyses performed in SPSS version 27. Significant improvements were observed in the intervention group compared to the control group. For friendship quality, the intervention group’s scores increased from a mean (M) of 55.12 (SD = 5.47) at pre-intervention to 68.25 (SD = 6.23) post-intervention and slightly decreased to 66.84 (SD = 6.01) at follow-up. Emotion regulation scores in the intervention group increased from 36.45 (SD = 4.12) at pre-intervention to 45.78 (SD = 4.96) post-intervention and slightly decreased to 44.67 (SD = 4.81) at follow-up. ANOVA results showed significant main effects for group and time (p < .001), with significant interactions between time and group for both variables (p < .001). Bonferroni post-hoc tests confirmed significant pre- to post-intervention and pre- to follow-up improvements in the intervention group (p < .001). Drama therapy significantly enhances friendship quality and emotion regulation in adolescents with physical disabilities, with effects sustained at a three-month follow-up. These findings support the incorporation of drama therapy in therapeutic programs for this population to address their unique psychosocial challenges.
بررسی انتقال، مسیر شغلی، کارآفرینی و کار شایسته برای توانمندسازی افراد با آسیب بینایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: انتقال یعنی تغییرات، تعدیل ها و تجربیات ترا کمی که در زندگی هر فرد با رفتن از یک محیط به محیط دیگر ایجاد می شود. بررسی مسیر شغلی، کارآفرینی و کار شایسته برای توانمندسازی افراد با آسیب بینایی از اهمیت خاصی برخوردار است. این پژوهش با هدف بررسی انتقال با تأ کید بر تقویت شایستگی ها و مهارت ها، تغییرات لازم برای گذر از مراحل انتقال و توسعه شغلی، تحول مسیر شغلی، آموزش انتقال و خودمختاری، آماده سازی افراد برای جستجوی شغل، کارآفرینی در راستای حمایت از توانمندسازی و کار شایسته برای افراد با آسیب بینایی انجام شد. روش پژوهش حاضر توصیفی و از نوع مروری بود. برای جمع آوری اطلاعات از مقاله ها، پایان نامه ها و کتاب های موجود در پایگاه های علمی معتبر از سال 2000 تا 2023 استفاده شد. نتیجه گیری: انتقال برای دانش آموزان با آسیب بینایی باید به عنوان یک سیستم حمایتی اساسی در کلاس درس برای شناسایی و پُر کردن شکاف های گذر از دوران تحصیل به سوی بازار کار عمل کند. تغییرات مورد نیاز برای گذر از مراحل انتقال و توسعه شغلی شامل نیاز به تسهیل یادگیری تجربی و کاربردی، توسعه مهارت های جایگزین، و یادگیری نحوه دسترسی به اطلاعات می شود. استخدام سفارشی یک راهبرد مهم برای حمایت از افراد با آسیب بینایی به منظور جستجوی شغل مناسب است. همه انسان ها سزاوار داشتن کار شایسته هستند. بنابراین، باید برای افراد با آسیب بینایی نوعی راهنمایی و مشاوره شغلی نظام دار، هدفمند، برنامه ریزی شده و مناسب طراحی شود.
نگاهی به الگوهای عصب-روا ن شناختی تبیین اختلال طیف اُتیسم از منظر باز ی درمانی و طراحی مداخلات باز ی محور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: نظریه های عصب روان شناختی مختلفی برای تبیین اختلال طیف اُتیسم ارایه شده است، لذا هدف مقاله
حاضر مرور و مقایسه سه نظریه : فقدان نظریه ی ذهن، نقص در کارکردهای اجرایی و انسجام مرکزی ضعیف و راهبردهای
درمانی آموزشی پیشنهادی مرتبط با هر الگو بود که مورد بررسی قرار گرفت.
روش: مقاله حاضر با استفاده از روش مروری تحلیلی-مقایسه ای نظریه های عصب روان شناختی و دلالت های آنها در
طراحی بازی درمانی و مداخلات بازی محور برای کودکان با اختلال طیف اُتیسم تدوین شد.
یافته ها: بررسی و وا کاوی رایج ترین نظریه های عصب روان شناختی تبیینک ننده ویژگی ها و مشکلات کودکان با اختلال طیف
اُتیسم نشان می دهد، الگوی انسجام مرکزی ضعیف برای برخی عملکردهای نشانگان ساوانت و کودکان اُتیستیک با عملکرد
بالا مانند خواندن زودهنگام و سردرگمی در انتزاع و فهم اصل موضوع و وا کنش های حسی به ازدحام، توضیح مناسبی ارایه
می کند و الگوی فقدان نظریه ذهن کاستی های کودکان اُتیستیک در تبیین نقص در ارتباط و شناخت اجتماعی، کاستی های
درک استعاره و مشکل در شوخ طبعی را تبیین می کند و الگوی نقص در کارکردهای اجرایی نیز توضیح مناسبی برای مشکل
رفتارهای کلیشه ای، انعطاف ناپذیری، همسان خواهی و مشکلات برنامه ریزی کودکان اُتیستیک فراهم می کند.
نتیجه گیری: الگوهای سه گانه ی ذکرشده دلالت هایی را برای بازی درمانی و مداخلات بازی محور در قالب هایی نظیر:
ترسیم نقاشی گام به گام، داستان سازی با تصاویر، استفاده از انیمیشن یا فیلم کوتاه، تحریک توجه مشترک با عروسک های
دستی، بازی های تقلیدی، پانتومیم و شکلک بازی، داستان های اجتماعی، آموزش ذهن خوانی، نمایش و ایفای نقش،
استفاده از کارت های هدایت توجه و کارت های فرایندی اجرای فعالیت های روزمره و بازی های راهبردی را ارایه می کند.
تأثیر آموزش تکلیف محور بر مهارت خواندن و نوشتن دانش آموزان دارای اختلال نارساخوانی و نارسانویسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی افراد استثنایی سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۲
31 - 60
حوزههای تخصصی:
اختلال های یادگیری باعث بروز چالش های متعددی در حوزه تحصیلی دانش آموزان شده و بر عملکرد تحصیلی و اجتماعی کودکان اثر منفی دارد. هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش تکلیف محور بر مهارت خواندن و نوشتن دانش آموزان با اختلال یادگیری بود. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان پایه سوم ابتدائی دارای اختلال یادگیری شهرستان اسلام آباد غرب (استان کرمانشاه) بود. از بین دانش آموزان پایه سوم نمونه ای هدفمند به تعداد 34 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (17 نفر) و گواه (17 نفر) جایگذاری شدند. ابزار پژوهش شامل آزمون خواندن کرمی نوری و مرادی (1384) و آزمون نوشتن محقق ساخته (1397) بود. برای گروه آزمایش 11 جلسه تدریس و تمرین به صورت تکلیف محور، اجرا شد و گروه گواه در صف انتظار باقی ماند. نتایج پژوهش نشان داد آموزش تکلیف محور بر مهارت خواندن و نوشتن دانش آموزان با اختلال یادگیری تأثیر معناداری داشت. بر اساس نتایج می توان گفت که آموزش تکلیف محور باعث بهبود و پیشرفت مهارت خواندن و نوشتن دانش آموزان با اختلال یادگیری شد. ازاین رو پیشنهاد می شود معلمان دوره ابتدایی از روش آموزش تکلیف محور برای دانش آموزانی که دارای اختلال خواندن و نوشتن هستند، استفاده کنند.
بررسی اثربخشی آموزش مثبت اندیشی به شیوه گروهی بر انگیزش تحصیلی و سرزندگی تحصیلی دانش آموزان با اختلال یادگیری خاص(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اخت اللات یادگیری خاص از جمله مشکلاتی هستند که از دیرباز مورد توجه متخصصان و روان شناسان حوزه کودک بوده اند. کودکان با اخت الل یادگیری خاص، با وجود هوش بهنجار، قادر به پیشرفت تحصیلی در زمینه های خواندن، نوشتن، و ریاضیات نیستند. هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش مثبت اندیشی به شیوه گروهی بر انگیزش تحصیلی و سرزندگی تحصیلی دانش آموزان با اخت الل یادگیری خاص بود. روش: این پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان پسر دوره متوسطه اول با اخت الل یادگیری خاص مراجعه کننده به مرکز اخت اللات یادگیری شهر بیرجند در سال تحصیلی ۱۴۰۲ - ۱۴۰۱ بود. از بین جامعه آماری، ۳۰ دانش آموز پسر با اخت الل یادگیری خاص، به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایشی ) ۱۵ ( و گواه ) ۱۵ ( قرار گرفتند. گروه آزمایشی به مدت ۱۰ جلسه ۶۰ دقیقه ای تحت آموزش قرار گرفت. به منظور جمع آوری داده های پژوهش، از پرسشنامه انگیزش تحصیلی هارتر، پرسشنامه سرزندگی تحصیلی حسین چاری و دهقانی زاده و آموزش مثبت اندیشی استفاده شد. داده های پژوهش با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره و تک متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل فرضیه های پژوهش نشان داد که آموزش مثبت اندیشی به شیوه گروهی بر انگیزش تحصیلی و مؤلفه های آن )انگیزش درونی و بیرونی( و سرزندگی تحصیلی دانش آموزان با اخت الل یادگیری خاص اثربخش است ) 005 / .)p<0 نتیجه گیری: با توجه به یافته های این پژوهش، می توان چنین گفت که یکی از رویکردهای آموزش مفید در جهت افزایش انگیزش تحصیلی و سرزندگی تحصیلی دانش آموزان با ناتوانی یادگیری خاص، آموزش مثبت اندیشی به شیوه گروهی است.