فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۴۱ تا ۱٬۳۶۰ مورد از کل ۲٬۰۱۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این مطالعه شناسایی و معرفی نیازهای روانشناختی کودکان اتیستیک و کودکان عادی است تا در طراحی معماری مهدکودک و پیش دبستان تلفیقی با رویکرد عملکردگرایانه، اعمال شود. روش: روش این پژوهش کیفی از نوع تحلیل محتوی اسنادی-کتابخانه ای است. به این منظور نظریه های روانشناسی رشد و منابع اصلی روانشناسی بالینی مورد بررسی قرار گرفت. همچنین دو مرحله جستجو انجام شد: 1) جستجوی کتابخانه ای در میان کتاب ها، مقاله ها، مجله ها و پایان نامه هایی که تا کنون در باره طراحی فضا برای کودکان عادی و کودکان اتیسم انجام گرفته است. 2) جستجوی منظم پایگاه های اطلاعاتی ایرانی و خارجی. یافته ها:در تحلیل ویژگی های کودکان عادی سه عامل روانشناختی شناسایی شد: مولفه های زیستی، مولفه های روانی و مولفه های اجتماعی. در ذیل این سه عامل، نه خرده مؤلفه یا نیاز سطح دو تعیین شد، مثل: نیاز به امنیت، نیاز به تعلق به محیط، نیاز به تحرک. در ادامه، این خرده مولفه ها با ویژگی های بالینی کودکان اتیستیک ترکیب شدند و فهرست مؤلفه های روانشناختی- معمالی دو گروه احصا شد که در پنج دسته قرار گرفتند: سازماندهی فضایی، آرامش، پیش بینی پذیری فضا، امنیت و بافت مصالح. با تشریح این عوامل، فهرست مختصاتی که باید در طراحی معماری لحاظ شوند بدست آمد. نتیجه گیری: اگر فضا متناسب با نیازها و ویژگی کودکان اتیستیک طراحی شود، اغلب امکانات و فرصت های رشدی بیشتری برای کودکان عادی به ارمغان می آورد و باعث افزایش ضریب امنیت، رفاه و آسایش کودکان عادی می شود. این نکته می تواند مشوق والدین کودکان عادی در استفاده از مهدکودک و پیش دبستان تلفیقی باشد. البته باید فضاهای جانبی برای آموزش و توانبخشی کودکان اتیستیک تعبیه شود.
مقایسه میزان اثربخشی روش درمانی داستانهای اجتماعی با روش درمانی پاسخ محور در کاهش مشکلات رفتاری کودکان طیف اتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی و مقایسه ی میزان اثربخشی روش درمانی داستانهای اجتماعی با روش درمانی پاسخ محور در کاهش مشکلات رفتاری کودکان طیف اتیسم شیرین شیرمحمدی × منصوره شهریاری احمدی ×× مهدیه صالحی ××× چکیده: هدف این پژوهش مقایسه ی میزان اثربخشی تکنیک درمانی داستانهای اجتماعی با تکنیک درمانی پاسخ محور (PRT)در کاهش مشکلات رفتاری کودکان طیف اوتیسم سنین 12-6 سال در شهر تهران در سال 1394 بود. جامعه ی آماری این پژوهش کلیه ی کودکان مبتلا به اتیسم می باشند که در کلینیک پدیده شهر تهران در بهار و تابستان 1394 مشغول به درمان و توان بخشی بودند . برای انتخاب گروه نمونه از روش نمونه گیری در دسترس استفاده شده به منظور تعیین نمونه ی پژوهش تعداد 15 کودک (پسر) انتخاب و در سه گروه پنج نفره (دوگروه آزمایشی و یک گروه کنترل) قرار گرفتند. گروههای آزمایشی به مدت سی و شش جلسه تحت آموزش با روشهای درمانی- رفتاری داستانهای اجتماعی و پاسخ محور قرار گرفتند. گروه کنترل هم برنامه های عادی خود را طی نمود و مداخله ی خاصی روی آنها انجام نشد. این پژوهش از نوع شبه آزمایشی و از نظر هدف در دسته پژوهش های کاربردی قرار دارد. ابزارهای اندازه گیری این پژوهش شامل فهرست ارزشیابی و درمان اتیسم (ریلند و ادلسن، 2005) و مصاحبه ی تشخیصی اتیسم - تجدیدنظر شده (راتر و همکاران، 2003) است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از شاخص های آمار توصیفی و آمار استنباطی با روشهای آزمون تحلیل واریانس یک طرفه و همچنین تحلیل کوواریانس چند متغیری استفاده شد. نتایج به دست آمده نشان داد که میزان اثربخشی دو روش متفاوت بوده است و روش درمانی پاسخ محور در بیشتر زمینه ها موثرتر از روش داستانهای اجتماعی بود؛ اما هر دو روش برای انجام مداخلات و کاهش مسائل و مشکلات رفتاری کودکان اتیسم تا حدی اثربخش بوده اند، لذا استفاده از هر دو روش در قالب یک مجموعه آموزشی- توانبخشی توصیه شد. واژگان کلیدی:روش درمانی داستانهای اجتماعی، روش درمانی پاسخ محور، مشکلات رفتاری، کودکان اتیسم. × تراپیست و درمانگر اتیسم shirmohammadi_shirin@yahoo.com ×× استادیار دانشگاه آزاداسلامی،واحد تهران مرکزی ××× استادیار دانشگاه آزاداسلامی،واحد تهران مرکزی
مقایسه مهارت های حرکتی دانش آموزان با کم توانی هوشی دارای لکنت زبان، مشکلات تلفظی و گفتار بهنجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: این پژوهش با هدف مقایسه مهارت های حرکتی دانش آموزان با کم توانی هوشی دارای لکنت زبان، مشکلات تلفظی، و گفتار بهنجار انجام شد. روش بررسی: این مطالعه پس رویدادی از نوع علی-مقایسه ای بود. از میان جامعه دانش آموزان پسر ابتدایی با کم توانی هوشی شهر ارومیه، 90 نفر (هر گروه 30 نفر) به روش نمونه گیری تمام شمار و در دسترس انتخاب شدند. برای همه گروه ها آزمون تجدیدنظرشده مهارت های حرکتی لینکلن-اوزرتسکی اجرا شد. داده ها با روش های آماری تحلیل واریانس چندمتغیری و تحلیل واریانس تک متغیری تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد که تمام ابعاد مهارت های حرکتی شامل؛ هماهنگی عمومی پویا، هماهنگی عمومی ایستا، هماهنگی دستی پویا، سرعت حرکت، حرکات ارادی همزمان متقارن و حرکات ارادی ناهمزمان نامتقارن در گروه دارای گفتار بهنجار به طور معناداری بالاتر از میانگین گروه های با لکنت زبان و مشکلات تلفظی بود (05/0>P).، اما بین میانگین مهارت های حرکتی گروه های با لکنت زبان و مشکلات تلفظی به جزء مهارت هماهنگی عمومی پویا، تفاوت معناداری وجود نداشت. نتیجه گیری: با توجه به این که رشد متعادل توانایی های حرکتی اساس یادگیری های بعدی است، اصلاح دشواری های حرکتی پیش از شروع آموزش مهارت های دیگر ضروری است.
مقایسه ی فراشناخت در دانش آموزان مبتلا به اختلال نارسایی توجه- بیش فعالی، آسیب بینایی و کودکان با تحول بهنجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعات نشان داده اند که افراد نابینا در انجام وظایف شنوایی، لمسی و شیمیایی خاص بهتر عمل می کنند. با این حال، مطالعات اندکی در مطالعه مشابه، افراد نابینا و بینا را در مقایسه با کودکان بیش فعال در حالت های مختلف حسی، شناختی ارزیابی کرده اند. این تحقیق به منظور مقایسه فراشناخت کودکان بیش فعال وکم توجه، نابینا و کودکان عادی شهرستان اهواز صورت پذیرفت. در پژوهش حاضر از روش علی-مقایسه ای استفاده شده است. جامعه ی آماری پژوهش کلیه کودکان شهرستان اهواز درسال 95 بودند که از طریق روش نمونه گیری هدفمند و تصادفی به عنوان نمونه آماری گزینش شدند. کودکان حاضر در این تحقیق60 نفر بودند که 30 نفرعادی و 15 نفر دارای اختلال نابینایی و 15نفر نیز بیش فعال می باشند. انجام تحقیق به صورت میدانی و با مراجعه به مدارس عادی و کودکان استثنایی شهرستان اهواز صورت گرفت . در این پژوهش به منظور اندازه گیری و مقایسه متغیرهای مورد نظر، از پرسشنامه ی فراشناخت کودکان اسپرلینگ استفاده شده است. برای انجام تجزیه و تحلیل داده های تحقیق از نرم افزار 23 SPSS استفاده شده است. یافته های توصیفی شامل محاسبه ی فراوانی ، میانگین ، انحراف معیار، و تحلیل واریانس تک متغیره مورد مطالعه قرار گرفته است . یافته ها نشانگر آن است که از نظر فراشناخت بین سه گروه تفاوت معناداری مشاهده شد، یعنی میزان فراشناخت کودکان نابینا و نیز کودکان بیش فعال با کودکان عادی با هم متفاوت بود . به طور کلی تأثیر فراشناخت در ادراک فرد از توانایی های خود با تداوم آسیب شناسی روانی را نمی توان نادیده گرفت . بنابراین باید در این راستا تلاش نمود تا هر چه بیشتر در آموزشگاه ها کارکرد فراشناخت و ابعاد آن را در پیشبرد اهداف آموزشی و سلامت روان و آسیب شناسی روانی کودکان عادی و خاص به کار گرفت.
تأثیر بازی های الکترونیکی جورچین بر بهبود عملکرد خواندن دانش آموزان با نارساخوانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: تحقیق حاضر باهدف بررسی تأثیر بازی های الکترونیکی جورچین بر بهبود عملکرد خواندن دانش آموزان با نارساخوانی شهر گرگان صورت گرفته است. روش: این پژوهش از حیث هدف کاربردی و روش پژوهش شبه آزمایشی، با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان دختر مقطع ابتدایی در دامنه سنی 7 تا 10 سال با اختلال نارساخوانی است که به مراکز دولتی شکوفا، دنا و مراکز غیرانتفاعی حکمت و باران در شهر گرگان مراجعه کرده اند. حجم نمونه با توجه به شبه آزمایشی بودن طرح، ۴۰ نفر در نظر گرفته شده که از این تعداد 20 نفر در گروه آزمایش و 20 نفر در گروه کنترل به صورت تصادفی ساده جایدهی شده اند. ابزار گردآوری داده ها آزمون خواندن نما (کرمی نوری، مرادی، اکبری، 138۷) است و ابزار مداخله بازی الکترونیکی جورچین تتریس است که به مدت چهار هفته و در شش جلسه 30 دقیقه ای اجرا شده است. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس نشان می دهد که بازی های الکترونیکی جورچین بر بهبود عملکرد خواندن دانش آموزان دختر نارساخوان شهر گرگان تأثیر معناداری دارد. نتیجه گیری: انجام بازی های الکترونیکی جورچین توسط دانش آموزان نارساخوان شهر گرگان تأثیر مثبتی را بر مهارت های خواندن به ویژه مؤلفه های «نامیدن تصاویر و درک متن و خواندن کلمات» داشته است. بر این اساس می توان از این ابزار در مداخله های بازپروری خواندن استفاده کرد.
آموزش گفتن دروغ های مناسب اجتماعی به کودکان با اختلال طیف اتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مطالعه از طرح خط پایه غیرهمزمان برای ارزیابی استفاده از قواعد، نقش بازی کردن، و بازخورد دادن برای آموزش به سه کودک با اختلال طیف اتیسم به منظور آموزش دروغ های مناسب های اجتماعی به آن ها استفاده کرد. آموزش دروغ های مناسب اجتماعی در دو موقعیت بود: وقتی که (الف) هدیه غیردلخواه به فرد داده می شد؛ (ب) ظاهر فرد به شیوه ای غیرمطلوب و ناخوشایند تغییر می کرد. یافته ها نشان داد که مداخله در آموزش استفاده از دروغ های مناسب اجتماعی مؤثر بود و تعمیم به افراد و هدیه ها یا تغییر در ظاهر که به شرکت کنندگان آموزش داده نشده بودند، مشاهده شد.
الگوی برنامه درسی مکمل ویژه دانش آموزان با اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی با تأکید بر مغز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: هدف پژوهش حاضر طراحی و اعتباریابی الگوی برنامه درسی مکمل سازگار با مغز کودکان و دانش آموزان با اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی بود. روش: پژوهش آمیخته، از نوع ا کتشافی است. بخش کیفی از تحلیل اسنادی و محتوای کیفی و بخش کمی از روش پژوهش پیمایشی استفاده شد. جامعه آماری کیفی، اسناد، پایگاه های اطلاعاتی، خبرگان برنامه ریزی درسی، روان شناسی، علوم مغز و کمی، کارشناسان آموزش، مشاوره و معلمان مقطع ابتدایی مشهد بودند که با نمونه گیری هدفمند و خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. برای اعتباربخشی الگو از پرسشنامه ی محقق ساخته و مصاحبه ی نیمه ساختاریافته که با 17 مصاحبه به اشباع رسید، استفاده شد. روایی و پایایی داده ها با بررسی اعضا، روایی محتوایی و آلفای کرانباخ تأیید شد. اعتبارپذیری داده های مصاحبه ها با راهبرد کنترل با داده های اسناد علمی معتبر انجام گرفت و ویژگی های عناصر و مؤلفه های برنامه درسی موردنظر شناسایی شد. یافته ها: در اعتبارسنجی الگو، توافق متخصصان، 93 / 79 درصد برآورد شد. سطح معناداری بیشتر از 05 / 0 در نظر گرفته شد. بنابراین، ویژگی ها و نیازهای مغزی این دانش آموزان در اولویت برنامه درسی مکمل قرار می گیرد، محدودیت های زمانی حذف، حجم واحدهای درسی، تکالیف و ارزیابی ها کاسته و روش های آموزشی که فعالیت و تعامل بیشتری می خواهند، در قالب هایی متنوع و جذاب ارائه شوند. نتیجه گیری: برای کاهش مشکلات دانش آموزان با اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی، توجه به نقش عناصر برنامه درسی مکمل مبتنی بر مغز الزامی است. بر اساس نتایج سازمان دهی اهداف و محتوا برای دانش آموزان مورد نظر دستخوش تغییراتی خواهد شد، تأ کید بیشتری بر برخی از اهداف صورت گیرد و بر محتوای مهارت آموزی، تکالیف و ارزیابی ها در قالب هایی جذاب و متنوع مانند نرم افزارها تأ کید شود.
نقش میانجی سرعت پردازش در رابطه بین استدلال سیال و حافظه ی کاری کودکان نارساخوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حافظه ی کاری مهم ترین پیش بینی کننده استدلال سیال است. حافظه ی کاری و استدلال سیال به عنوان دو کارکرد شناختی پیچیده، همبستگی زیادی باهم دارند. پژوهش های زیادی این رابطه ی قوی را تائید کرده اند؛ اما متغیرهای پنهان بین این دو کارکرد همچنان ناشناخته است. هدف پژوهش حاضر شناسایی نقش میانجی سرعت پردازش در رابطه ی بین حافظه ی کاری و استدلال سیال در کودکان نارساخوان است. مطالعه حاضر توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه ی موردپژوهش کلیه ی دانش آموزان نارساخوان مشهد است؛ که از بین آنان یک گروه 205 نفره به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. از مقیاس هوشی وکسلر 4 و مقیاس هوشی تهران استنفورد بینه برای جمع آوری داده ها استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که: 1- حافظه ی کاری با استدلال سیال رابطه ی معنی داری دارد (04/0p=). 2-تنها 2/26 درصد از تغییرات متغیر استدلال سیال تحت تأثیر سرعت پردازش و حافظه ی کاری است 3-تنها 8/11 درصد از تغییرات متغیر استدلال سیال کلامی تحت تأثیر سرعت پردازش، حافظه ی کاری کلامی و غیرکلامی است 4- تنها 2/18 درصد از تغییرات متغیر استدلال سیال غیرکلامی تحت تأثیر سرعت پردازش، حافظه ی کاری کلامی و حافظه ی کاری غیرکلامی است. پژوهش حاضر ارتباط معنی دار حافظه ی کاری با استدلال سیال رانشان داد اما نقش میانجی سرعت پردازش در رابطه بین استدلال سیال و حافظه ی کاری کودکان نارساخوان مورد تائید قرار نگرفت.
کاربرد آموزش بسط طرحواره برای ترمیم آسیب های حل مسئله داستانی دانش آموزان دارای اختلال ریاضی در پایه دوم ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کودکان استثنایی سال هفدهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴ (پیاپی ۶۶)
113-128
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این مطالعه ارزیابی کارایی آموزش بسط طرحواره برای بهبود مهارت های حل مسئله داستانی دانش آموزان دارای اختلال ریاضی در پایه دوم ابتدایی بود. روش: در این پژوهش شبه آزمایشی 8 دانش آموز دارای اختلال ریاضی (نمره برش زیر 85 در آزمون ریاضی کی مت و بالای چارک اول در 5 خرده آزمون آزمون خواندن نما و نمره بهره هوشی در دامنه نرمال (بالاتر از 85)) به صورت انفرادی در آموزش بسط طرحواره (به کمک برنامه ریاضی دزدان دریایی شرکت کردند. دانش آموزان گروه کنترل (8 دانش آموز) نیز هیچ آموزشی دریافت نکردند. برنامه ریاضی «دزدان دریایی» با هدف بهبود مهارت های حل مسئله داستانی بر مهارت های بنیادین ترکیب های عددی، محاسبات روندی و جبر تمرکز دارد. این آموزش به مدت 5 هفته و در هر هفته به صورت سه جلسه 20 تا 30 دقیقه ای به صورت انفرادی برای دانش آموزان گروه مداخله ارائه شد. یافته ها: نتایج تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر کارایی آموزش بسط طرحواره را نشان داد. عملکرد دانش آموزان دارای اختلال ریاضی در حل مسئله داستانی( 66/0= 2 ŋ در برابر 02/0= 2 ŋ )، محاسبات روندی (در جمع 87/0= 2 ŋ و در تفریق 97/0= 2 ŋ ) در برابر گروه کنترل ( جمع 25/0= 2 ŋ و تفریق 16/0= 2 ŋ ) و جبر (78/0= 2 ŋ در برابر 28/0= 2 ŋ ) تفاوت معناداری با عملکرد دانش آموزان گروه کنترل دارد. نتیجه گیری: آموزش بسط طرحواره اصول مداخله مؤثر برای دانش آموزان دارای اختلال ریاضی را مورد توجه قرار داده است و نتایج مطالعه کارایی آن را در بهبود آسیب های اصلی دانش آموزان دارای اختلال ریاضی نشان داده است. بنابراین می تواند در آموزش ریاضی برای این گروه از دانش آموزان مورد توجه قرار بگیرد.
نقش تصویر بدنی در تبیین رضایت از زندگی، امید به زندگی، و سلامت روانی افراد با ناتوانی های جسمی- حرکتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اوقات فراغت و فعالیت های تفریحی برای افراد دارای کم توانی ذهنی: بررسی مروری ماهیت، موانع، راهکارها و ثأثیرات آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: در دنیای امروز، پژوهش درباره ی چگونگی گذراندن اوقات فراغت و شرکت در فعالیت های تفریحی، همپای با تحقیقات درمورد کار و آثار ناشی از آن کانون توجه بسیاری از مؤلفین قرار گرفته است. هدف از مقاله حاضر، بررسی اوقات فراغت و نقش فعالیت های تفریحی در زندگی افراد دارای کم توانی ذهنی با استفاده از منابع کتابخانه ای می باشد. نتیجه گیری : چگونگی گذراندن اوقات فراغت و فعالیت های تفریحی برای افراد عادی، در جوامع مختلف با هدف افزایش بازده کارکنان و همچنین کاهش مشکلات ناشی از کار، از اهمیت ویژه ای برخوردار هستند. اوقات فراغت و فعالیت های تفریحی برای افراد دارای کم توانی ذهنی به منظور افزایش مشارکت این افراد در جامعه و توانمندسازی آنان می باشد. علی رغم مزایای مختلفی که برای شرکت در فعالیت های تفریحی افراد دارای کم توانی ذهنی شامل افزایش خودمختاری، استقلال، مهارت های اجتماعی، رضایت از زندگی، بهزیستی و در نهایت بهبود کیفیت زندگی گزارش شده است، متاسفانه در کشور ایران به دلایل مختلف در زمینه فعالیت های تفریحی و گذراندن مطلوب اوقات فراغت برای افراد دارای کم توانی ذهنی غفلت شده است؛ که توسط سازمانهای متولی باید مورد توجه قرار گیرد.
کاربرد پذیری تئوری پاس (PASS) در پیش بینی عملکرد ریاضی دانش آموزان با اختلال یادگیری ویژه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: کودکان با اختلال یادگیری ریاضی نه تنها با مشکلات خاص در زمینه یادگیری ریاضیات روبرو هستند، بلکه اکثریت آنها در فرآیندهای شناختی دچار نقایص جدی می باشند. در همین راستا، پژوهش حاضر با هدف بررسی کاربردپذیری تئوری پاس ( PASS ) در پیش بینی عملکرد ریاضی دانش آموزان با اختلال یادگیری ویژه در شهر اصفهان انجام گرفت. روش: روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. نمونه مورد استفاده در پژوهش 36 دانش آموز با اختلال یادگیری ریاضی بودند که به صورت نمونه گیری چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزار پژوهش عبارت از ماتریس های پیشرونده ریون، آزمون ایران کی مت، آزمون معلم ساخته ریاضی، سیستم ارزیابی شناختی- ویرایش دوم (ناگلیری، داس و گلدشتاین، 2014) بود. داده ها با روش آماری ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون تجزیه و تحلیل گردید. یافته ها: نتایج نشان داد که کودکان با اختلال یادگیری ریاضی، دارای عملکرد مرتبط با کارکرد ناقص در برنامه ریزی، توجه، پردازش همزمان و متوالی هستند. نتیجه گیری: یافته های این پژوهش حاکی از آن است که عملکرد ریاضی دانش آموزان بر فرآیندهای شناختی پاس متکی است و فرآیندهای شناختی PASS می تواند متخصصان را در امر تشخیص کودکان در معرض خطر اختلال یادگیری ریاضی یاری رساند.
تحلیل نیمرخ عملکردی حافظه و توجه در کودکان دارای اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی، کودکان با اختلال یادگیری و کودکان با شرایط همبود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف بررسی نیمرخ عملکردی کودکان دارای اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی، کودکان با اختلا ل یادگیری و کودکان با شرایط همبود اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی و اختلال یادگیری در انواع حافظه و توجه انجام گرفت. روش پژوهش حاضر توصیفی و از نوع پس-رویدادی بود. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس 30 دانش آموز عادی، 30 دانش آموز دارای اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی، 30 دانش آموز دارای اختلال یادگیری و 30 دانش آموز با شرایط همبود پس از شناسایی، ارزیابی و تشخیص؛ در انواع مولفه های حافظه و توجه مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفتند. از روش تحلیل واریانس چند متغیره و آزمون تعقیبی شفه به همراه رسم نیمرخ عملکرد گروه ها به منظور تحلیل داده های گردآوری شده استفاده شد. نتایج حاکی از تفاوت معنادار بین عملکرد کودکان عادی با هر سه گروه کودکان دارای اختلال در همه زیر نوع های حافظه و توجه بود (01/0 > p). همچنین ضعیفترین عملکرد در کارکرد حافظه متعلق به گروه همبود و ضعیفترین عملکرد در زیر مقیاس های توجه نیز در گروه کودکان با اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی مشاهده شد. همچنین مقایسه دو به دویی در همه مولفه ها حاکی از وجود تفاوت بین چهار گروه بود. با توجه به این یافته ها به نظر می رسد که همراه بودن دو اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی و اختلال یادگیری می تواند ضعف بیشتر در عملکردهای مبتنی بر حافظه را برای فرد به همراه داشته باشد هرچند این همبودی درزمینهٔ توجه نقش تعدیل کننده داشته و می تواند منجر به بهبود عملکرد فرد با اختلال همبود در مقایسه با زمانی شود که فرد تنها اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی را دارد.
خانه انعطاف پذیر برای افراد با ناتوانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: امروزه زندگی همراه با پیچیدگی بسیاری است. با توجه به شرایط، ویژگی ها، روحیات انسان ها و تنوع پذیری آنان نیاز به انعطاف پذیری در محل زندگی آنها بسیار ضروری است. ایجاد و در نظرگیری فضایی به عنوان فضایی منعطف با قابلیت تطبیق پذیری و در نظر گرفتن خواسته های ساکنین، میزان راحتی و بهینه بودن فضا را بالا می برد. خانه انعطاف پذیر نوعی خانه متناسب سازی شده است که با تغییراتی در محل مسکونی، موجب راحتی انجام کار و پیشرفت استقلال در فعالیت های روزانه افراد با ناتوانی می شود. ساکنین این خانه ها می توانند با وجود ناتوانی شان، بدون بروز هیچگونه مشکلی به راحتی و به طور مستقل به زندگی شخصی خود ادامه دهند. نتیجه گیری: داشتن خانه متناسب سازی شده ثابت و دائمی، افراد با ناتوانی را برای پرورش و حفظ روابط طولانی مدت با دیگران در جامعه خودشان توانمند می کند. در این پِژوهش مروری پس از بیان مقدمه ای کوتاه در مورد خانه انعطاف پذیر، تعریف، اهمیت و ضرورت، اصول طراحی خانه انعطاف پذیر، امکانات و تجهیزات ضروری خانه انعطاف پذیر و کاربرد خانه انعطاف پذیر در ایران ارایه شده و در پایان نتیجه گیری بیان شده است.
اثربخشی مداخله هدفمند خواندن مبتنی بر پاسخ به مداخله بر درک مطلب دانش آموزان با ناتوانی یادگیری ویژه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی مداخله ی هدفمند خواندن بر درک مطلب دانش آموزان با ناتوانی یادگیری ویژه انجام شد. این مطالعه از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون همراه گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش کلیه ی دانش آموزان پسر را شامل می شد که در سال تحصیلی 96-95 در پایه ی تحصیلی سوم ابتدایی مدارس شهر درچه مشغول به تحصیل بودند. از جامعه ی مذکور، با روش تصادفی ساده 30 دانش آموز به عنوان نمونه انتخاب شدند و در دو گروه 15 نفره آزمایش و گواه قرار گرفتند. سپس گروه آزمایش به مدت 12 جلسه و هر هفته 3 جلسه تحت مداخله ی هدفمند خواندن (سیزون و سیزون، 2014) قرار گرفت. در این زمان، گروه گواه هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد. ابزار مورد استفاده در این پژوهش آزمون خواندن و نارساخوانی نما (کرمی نوری و مرادی، 1384) بود. داده های بدست آمده از پژوهش، با آزمون آماری تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که تأثیر مداخله ی هدفمند خواندن بر درک مطلب دانش آموزان در سطح 05/0=α معنی دار می باشد. بنابر نتایج پژوهش پیشنهاد می شود از مداخله ی هدفمند خواندن به منظور افزایش مهارت های درک مطلبی دانش آموزان با ناتوانی یادگیری ویژه استفاده گردد.
تاثیر روش های ارتباطی جایگزین و مکمل بر زبان و رفتار اجتماعی کودکان با اختلال طیف اتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آموزش کودکان با اختلال طیف اتیسم برای معلمان و والدین امری چالش برانگیز است، زیرا این کودکان دارای نقایص آشکاری در حوزه زبان و رفتارهای اجتماعی هستند. یکی از مهم ترین اهداف برنامه های مداخله ای برای کودکان با اختلال طیف اتیسم ارایه روشی برای ارتباط کاربردی و تامین فرصت هایی برای تمرین این مهارت هاست. برای برخی از کودکان دارای اختلال طیف اتیسم استفاده از نظام ارتباطی که دربرگیرنده روش های بیان جایگزین و مکمل باشد، ضروری است. برای این پژوهش آزمایشی، 8کودک با اختلال طیف اتیسم 9 تا 12ساله از مدارس استثنایی شهر بمبئی انتخاب شدند. هدف اصلی این پژوهش تعیین کارآیی برنامه زبان آموزی و واژگان ماکاتون (نوعی نظام ارتباط جایگزین و مکمل) بر رشد زبان و رفتار اجتماعی کودکان با اختلال طیف اتیسم است. 12جلسه مداخله زبانی با استفاده از روش نظام ارتباط جایگزین و مکمل برای آزمودنی ها در نظر گرفته شد. سنجش میزان کارایی این برنامه با استفاده از ابزار ارزیابی زبان برای کودکان با اختلال طیف اتیسم و مقیاس نمره گذاری رفتار اجتماعی انجام شد. هنگامی که پژوهشگر ارزیابی زبان برای کودکان با اختلال طیف اتیسم را اجرا می کرد، معلم کلاس از مقیاس نمره گذاری رفتار اجتماعی به عنوان سیاهه رفتار اجتماعی استفاده کرد. مقایسه میانگین نمرات پیش آزمون و پس آزمون نشانگر تفاوت معنادار در زبان و رفتار اجتماعی بود، بنابراین استفاده از نظام ارتباط جایگزین و مکمل بر رشد زبان ادراکی و بیانی تاثیر مثبت دارد، همچنین استفاده از این روش در تقویت رفتار اجتماعی کودکان با اختلال طیف اتیسم نیز موثر است.
اثربخشی واقعیت درمانی گروهی بر باورهای غیرمنطقی، سرسختی روانشناختی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان استعدادهای درخشان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف اثربخشی واقعیت درمانی گروهی بر باورهای غیرمنطقی، سرسختی روان شناختی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان استعدادهای درخشان انجام شد. روش: این پژوهش به روش آزمایشی با پیش آزمون - پس آزمون و گروه کنترل به همراه پیگیری شش ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان استعداد درخشان پسر مقطع متوسطه دوم شهرکرد بوده است. جهت اجرای پژوهش، تعداد 40 دانش آموز به صورت تصادفی ساده انتخاب و در گروه آزمایش و کنترل گمارش شدند. سپس جهت ارزیابی پیش آزمون و قبل از اجرای مداخله، دانش آموزان پرسشنامه باورهای غیرمنطقی جونز ( IBT ) و مقیاس سرسختی روان شناختی کوباسا (1990) را تکمیل نمودند و معدل های آنان نیز یادداشت شد. در مرحله بعد برای گروه آزمایش 8 جلسه واقعیت درمانی گروهی به اجرا درآمد. پس از انجام مداخله نیز پرسشنامه مذکور در مراحل پس آزمون و پیگیری توسط دانش آموزان تکمیل گردید. داده ها از طریق تحلیل کواریانس تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد واقعیت درمانی گروهی بر کاهش باورهای غیرمنطقی، افزایش سرسختی روان شناختی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان استعدادهای درخشان پسر دوره دوم متوسطه مؤثر بوده است(5 % < p ). این اثر در طول پیگیری شش ماهه همچنان ماندگار بوده است. نتیجه گیری: واقعیت درمانی گروهی می تواند به عنوان روشی مناسب به منظور بهبود وضعیت روان شناختی و تحصیلی دانش آموزان استعداد درخشان استفاده گردد.
اثربخشی آموزش برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر خودکارامدی و تحمل ناکامی والدین کودکان معلول جسمی- حرکتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر خودکارامدی و تحمل ناکامی والدین کودکان معلول جسمی حرکتی بود. این پژوهش با روش نیمه تجربی همراه با پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری برای یک گروه آزمایش و یک گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل والدین معلولین جسمی حرکتی دارای پرونده در بهزیستی شهرستان پلدختر در سال 1396 بود که نمونه تحقیق به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 16 نفری آزمایش و کنترل جایگزین شدند. آموزش برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی در 8 جلسه دو ساعتی به صورت هفتگی به گروه آزمایش ارائه گردید. اما گروه کنترل هیچ آموزشی دریافت نکردند. هر دو گروه یک هفته پیش از جلسه اول و یک هفته پس از جلسه آخر و 30 روز بعد، با پرسشنامه های خودکارامدی والدگری دومکا (PSAM) و تحمل ناکامی هارینگتون سنجش شدند. نتایج تحلیل واریانس چند متغیره با اندازه گیری مکرر (RM- MANOVA) نشان داد که برنامه آموزشی بر بهبود خودکارآمدی والدگری و تحمل ناکامی اثر داشته و میانگین گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل در مرحله پس آزمون و پیگیری افزایش یافته است (0001/0>P). یافته های پژوهش حاضر ضمن ارائه چشم اندازی روشن در حیطه استفاده از درمان نوظهور ذهن آگاهی در کاهش مشکلات روانشناختی افراد، زمینه مطلوبی جهت اتخاذ این برنامه آموزشی در حوزه پیشگیری و گسترش این شیوه در مشکلات بین فردی فراهم می آورد.
مقایسه میزان کارایی سیستم های حسی درگیر در کنترل پاسچر ناشنوایان و نابینایان مادرزادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از انجام پژوهش حاضر، مقایسه میزان کارایی سیستم های حسی درگیر در کنترل پاسچر ناشنوایان و نابینایان مادرزادی بود. روش : مطالعه حاضر از نوع مقطعی مقایسه ای بود، جامعه آماری پژوهش را کلیه ناشنوایان و نابینایان شهرستان قزوین تشکیل می دادند که از بین آن ها با توجه به معیارهای ورود و عدم ورود به مطالعه، تعداد ۲۱ دانش آموز ناشنوای مادرزادی (۱۱ پسر و 1۰ دختر) و ۱۹ نفر دانش آموز نابینای مادرزادی (۱۰ پسر و ۹ دختر) به صورت نمونه گیری هدفمند موردبررسی قرار گرفتند. از آزمون کنترل پاسچر ناشنر برای به دست آوردن میزان کارایی هر یک از سیستم های حسی درگیر در کنترل پاسچر استفاده شد . داده ها با استفاده از آزمون تی مستقل در نرم افزار SPSS تجزیه وتحلیل شد (0/05≥ P ). یافته ها: با توجه به نتایج به دست آمده، در وضعیت بدون ایجاد تداخل حسی ( p=0/003 ) و وضعیت غالب بودن سیستم بینایی ( p=0/004 ) گروه ناشنوایان دارای عملکرد بهتری در حفظ تعادل بودند، اما در وضعیت غالب بودن سیستم حس پیکری (0/001 p= ) و غالب بودن سیستم دهلیزی ( p=0/001 )، نابینایان عملکرد بهتری نسبت به ناشنوایان نشان دادند. نتیجه گیری: به نظر می رسد در نبود سیستم بینایی افراد نابینا بیشترین وابستگی را به سیستم حس پیکری پیدا می کنند، درحالی که افراد ناشنوا برای حفظ تعادل بیشتر به داده های حاصل از اطلاعات بینایی متکی می باشند و در مرحله بعد سیستم حس پیکری نقش دوم را در این افراد بازی می کند.
شناسایی عوامل مؤثر بر موفقیت برنامه های آموزش فراگیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: امروزه، آموزش فراگیر یکی از بارزترین و پر کشمکش ترین موضوعات پیش روی سیاست گذاران و متخصصان آموزشی در سراسر جهان است که موافقان و مخالفان زیادی دارد. این پژوهش با هدف شناسایی عوامل مؤثر بر موفقیت برنامه های آموزش فراگیر انجام گرفت. روش: به منظور واکاوی عمیق و شناسایی عوامل و نشانگرهای اثرگذار بر فراگیرسازی دانش آموزان، از رویکرد کیفی و روش گراندد تئوری استفاده شد. در این راستا با استفاده از روشی هدفمند و به کارگیری معیار اشباع نظری تلاش شد تا با استفاده از فن مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته، ادراک و تجربه 15 نفر از معلمان، کارشناسان و صاحبنظران آموزش فراگیرسازی به صورت ملاک محور بررسی عمیق شود. ابزار پژوهش در بخش کیفی، مصاحبه های عمیق نیمه ساختاریافته اکتشافی بود. برای تحلیل داده ها، در بخش کیفی از روش کُدگذاری اولیه، باز و محوری استفاده شد . یافته ها: پس از پیاده سازی مصاحبه ها و تحلیل عمیق داده ها، 284 نشانگر، 14 مقُوله و 7 طبقه اصلی که شامل «ویژگی های شخصیتی» الف. ویژگی شخصیتی معلم و ب. ویژگی شخصیتی دانش آموزان، «تخصص و صلاحیت حرفه ای معلم» دو مقوله الف. توسعه حرفه ای معلمان و ب. تقویت مهارت های گروهی، «برنامه ریزی و استانداردسازی» الف. فرهنگ ساختاری و ب. برنامه ریزی عملکردی «فضا و امکانات آموزشی» الف. ساختار مدرسه و ب. ساختار کلاس، «اثرات روانشناختی مثبت و منفی فراگیرسازی» الف. مزایا و ب. معایب فراگیرسازی، «عوامل مربوط به خانواده» الف. سطح پایین کیفیت زندگی و ب. عملکرد ناقص خانواده و «عوامل مربوط به جامعه» الف. عوامل استرس زای محیطی و ب. گروه همسالان شناسایی شدند. نتیجه گیری: با توجه به نتایج حاصل از این پژوهش کیفی و شناسایی عوامل مؤثر در فراگیرسازی دانش آموزان دوره اول ابتدایی، می توان برنامه های جامعی برای اثربخشی بیشتر مدارس فراگیر سازی تدوین کرد.