فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۸۱ تا ۹۰۰ مورد از کل ۱٬۱۱۱ مورد.
منبع:
اعتیادپژوهی سال دوازدهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۴۶
11-36
حوزههای تخصصی:
هدف: مقاله حاضر با هدف سنجش سطح بلوغ رفتار دانشی شهروندان شهر اصفهان در فرایند اجتماعی شدن مبارزه با مواد مخدر تهیه شده است. روش: این تحقیق توصیفی و از نوع پیمایشی است. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه (محقق ساخته) استفاده شده است. برای تهیه پرسشنامه دیدگاهها و نظریات موجود مورد بررسی قرار گرفت، کلیه ابعاد، مولفه ها و شاخص های مورد نظر استخراج و با استفاده از تکنیک دلفی چک لیست های اولیه تهیه و برای نظرخواهی در مورد درجه تناسب و اهمیت شاخص ها، میان خبرگان توزیع شد. پس از جرح و تعدیل و تعیین اعتبار محتوا و پایایی با استفاده از تکنیک اعتبار سازه و رویکرد تحلیل عاملی، نتیجه در قالب پرسشنامه نهایی تهیه و مورد استفاده قرار گرفت. جامعه آماری شامل اساتید و کارکنان دانشگاهها و مراکز آموزشی، پژوهشی شهر اصفهان بود. از میان آنها تعداد 379 نفر به عنوان نمونه آماری به روش تصادفی ساده- با توجه به معیارهای ورود به پژوهش- انتخاب شدند.. اطلاعات بدست آمده با استفاده از روش های تحلیل عاملی و مدل یابی معادلات ساختاری مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: بر اساس یافته های تحقیق سلامت و بهداشت فردی، کار آفرینی، مهارت فردی به ترتیب به عنوان 3 اولویت مولفه های رفتار دانشی شهروندان گزارش شد و از میان 135 شاخص رفتاری، آگاهی از شاخص های سلامت اجتماعی ، محیط زندگی سالم ، سلامت عاطفی، سلامت شغلی به عنوان اولویت های کلیدی شاخص رفتار دانشی شهروندان شهر اصفهان در بعد سرمایه انسانی(فردی) و مشارکت اجتماعی و مشارکت در انتقال میراث دانش شهری ، استفاده از توانایی ها و شایستگی های دیگران ، آگاهی از عوامل مربوط به رفاه اجتماعی ، آگاهی از سرویس های توسعه شبکه های اجتماعی(سمن ها و ...)، شناخت عوامل گرایش به اعتیاد و سایر آسیب های اجتماعی، به عنوان پنج اولویت کلیدی شاخص رفتار دانشی شهروندان شهر اصفهان در بعد سرمایه انسانی(جمعی) گزارش شد. نتیجه گیری: یافته های تحقیق نشان داد شهروندان شهر اصفهان در سطح دوم بلوغ رفتار دانشی شهروندی قرار دارند.
بررسی اثر ارائه زیرآستانه تصاویر مرتبط با دخانیات در آمادگی به اعتیاد، پذیرش اعتیاد و ولع مصرف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۴۷
157-176
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر ارائه زیرآستانه تصاویر مرتبط با دخانیات در آمادگی اعتیاد، پذیرش اعتیاد و ولع مصرف انجام شد. روش: روش پژوهش شبه آزمایشی و طرح آن به صورت پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش عبارت بود از مردان مصرف کننده دخانیات در سال 1396 که به کلینیک های ترک اعتیاد شهر رشت (ناحیه یک) مراجعه کرده بودند. از بین آن ها 40 شرکت کننده با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (20 نفر) و گروه گواه (20 نفر) گمارده شدند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس ایرانی آمادگی به اعتیاد، مقیاس پذیرش اعتیاد و مقیاس ولع مصرف مواد بود. پس از اجرای پیش آزمون، تصاویر مرتبط با دخانیات به صورت زیرآستانه به گروه آزمایش ارائه شد، در حالیکه گروه گواه در معرض تصاویر زیرآستانه خنثی رنگی قرار گرفتند. پس از اتمام برنامه، هر دو گروه مجدد مورد ستجش قرار گرفتند. یافته ها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد بین میانگین رتبه ای ولع مصرف در گروه آزمایش تفاوت وجود داشت (0/05 P< ). بدین معنا که میزان ولع مصرف در گروه آزمایش افزایش یافته بود. اما در متغیرهای پذیرش و استعداد تفاوت به دست نیامد (0/05 P> ). نتیجه گیری: با توجه به تاثیر ارائه زیرآستانه تصاویر مرتبط با دخانیات در ولع مصرف مواد، می توان از روش ارائه زیرآستانه در زمینه های بالینی به عنوان ابزاری درمانی و پیشگیرانه برای کاهش ولع مصرف مواد استفاده کرد.
اثربخشی مداخلات درمانی مثبت نگر بر افزایش امید در افراد وابسته به مواد
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین اثربخشی مداخلات درمانی مثبت نگر در افزایش امید در افراد وابسته به مواد بود. پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل افراد وابسته به مواد در شهرستان ورامین بود. 60 فرد وابسته به مواد به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش به مدت یک ماه تحت آموزش 11 جلسه 60 دقیقه ای مداخلات بر اساس نوشته های اوهانلون و برتولینو(2012) قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه امید میلر استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس استفاده شد. نتایج نشان داد که نمرات امید پس از مداخله درمانی مثبت نگر در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل به طور معنی داری افزایش یافت. بر اساس یافته های این پژوهش، می توان گفت که مداخلات درمانی مثبت نگر بر افزایش امید در افراد وابسته به مواد تأثیر دارد. بنابراین، مداخلات درمانی مثبت نگر می تواند شیوه مناسبی برای بهبود امید در افراد وابسته به مواد باشد.
تحلیل ساختاری تأثیر سبک های تصمیم گیری بر آمادگی اعتیاد دانشجویان با میانجی گری تنظیم شناختی هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال سیزدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۵۲
235-258
حوزههای تخصصی:
هدف : تبیین روابط ساختاری اثر سبک های تصمیم گیری بر آمادگی اعتیاد در دوران تحصیلی دانشجویی با در نظر گرفتن نقش میانجی تنظیم شناختی هیجان است. روش: پژوهش حاضر بر اساس هدف، کاربردی و ازنظر شیوه گردآوری داده ها، توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری دانشجویان سال تحصیلی 98-97 دانشگاه تهران بود. با روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی چندمرحله ای، تعداد 610 نفر از دانشجویان انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری شامل پرسش نامه های سبک های تصمیم گیری، تنظیم شناختی هیجان و آمادگی اعتیاد بودند. تحلیل داده ها با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری با روش کمترین مربعات جزئی انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد راهبرد تنظیم شناختی هیجان منجر به کاهش اعتیاد می شود؛ اما سبک های تصمیم گیری منجر به کاهش تنظیم شناختی هیجان دانشجویان شده و در نتیجه منجر به افزایش اعتیاد می شود. نتیجه گیری: این مطالعه بر اهمیت توسعه تنظیم شناختی هیجان که می تواند به عنوان راهبردی مؤثر در مخاطرات دوران حساس تحصیلی و دانشجویی در نظر گرفت.
مطالعه کیفی عوامل مؤثر بر پایبندی به درمان در افراد وابسته به مواد تحت درمان نگهدارنده با متادون در شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال چهاردهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۵۶
59-78
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر ، مطالعه کیفی عوامل مؤثر بر پایبندی به درمان در افراد وابسته به مواد تحت درمان نگهدارنده با متادون درشهر اصفهان بود . روش : این پژوهش از نوع کیفی و تحلیل مضمون بود. جامعه آماری شامل کلیه افراد وابسته به مواد مراکز ترک اعتیاد با متادون شهر اصفهان درسال 1397 بود. از میان این جامعه، 10 نفر به شکل هدفمند و به روش همگون انتخاب شدند . ابزار پژوهش مصاحبه نیمه ساختاریافته بود که حاوی سوالات مرتبط با عوامل موثر بر پایبندی به درمان در افراد وابسته به مواد تحت درمان بود . داده های گردآوری شده به کمک روش تحلیل مضمون کلارک و براوون (2000) تحلیل شدند . یافته ها : نتایج نشان داد که عوامل موثر بر پایبندی به درمان شامل شش مقوله اصلی بودند: 1) پایبندی به کمک عوامل خانوادگی ، 2) پایبندی به کمک عوامل رفتاری ، 3)پایبندی به کمک عوامل معنوی ، 4) پایبندی به کمک عوامل اجتماعی ، 5) پایبندی به کمک اصلاح زندگی شخصی ، و 6) پایبندی به کمک عوامل درمانی . نتیجه گیری : در کل، نتایج نشان می دهد پایبندی به درمان با متادون در کنار شش عامل مهم مذکور رخ می دهد و درمانگران اعتیاد برای درمان با متادون باید به تقویت شش حیطه توجه کنند.
اثربخشی روایت درمانی بر اضطراب فراگیر و مهارت مقابله با استرس همسران معتادان تحت درمان کلینیک های ترک اعتیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال دوازدهم ۱۳۹۷ شماره ۴۸ ویژه نامه ۱
103-118
حوزههای تخصصی:
هدف : هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی روایت درمانی بر اضطراب فراگیر و مهارت مقابله با استرس همسران معتادان تحت درمان کلینیک های ترک اعتیاد بود. روش: این پژوهش یک مطالعه نیمه آزمایشی دو گروهی سه مرحله ای (پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری) می باشد. به منظور اجرای پژوهش از زنان دارای همسر معتاد به مواد افیونی و صنعتی تحت درمان در کلینیک های شهرستان نجف آباد در نیمه اول سال 1396، 30 نفر که تمایل به شرکت در طرح را داشتند به صورت هدفمند مبتنی بر ملاک های ورود و خروج انتخاب شدند. سپس به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش (15 نفر) و گواه (15 نفر) تقسیم شدند. پرسش نامه اضطراب فراگیر، و راهبردهای مقابله ای لازاروس و فولکمن به عنوان پیش آزمون اجرا شد. گروه آزمایش تحت 8 جلسه (به صورت هفته ای دو جلسه 90 دقیقه ای) روایت درمانی قرار گرفتند و یک هفته پس از اتمام مداخله هر دو گروه مورد پس آزمون قرار گرفتند. پس از گذشت 45 روز پیگیری انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد که روایت درمانی بر اضطراب فراگیر و مهارت مقابله با استرس همسران معتادین تحت درمان کلینیک های ترک اعتیاد تأثیر معناداری دارد (01/0> p ). این نتایج طی گذر زمان نیز ثابت مانده اند. نتیجه گیری: می توان روش روایت درمانی را جهت افزایش سلامت روان خانواده های معتادین در مراکز درمانی به کار برد.
مقایسه شدت حافظه اعتیاد و خودکنترلی در ترک موفق و ناموفق اعتیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال چهاردهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۵۵
151-168
حوزههای تخصصی:
هدف: ؛ پژوهش حاضر با هدف مقایسه شدت حافظه اعتیاد و خود کنترلی در ترک اعتیاد موفق و ناموفق صورت گرفت. روش؛ در این مطالعه علی-مقایسه ای، جامعه آماری پژوهش شامل مردان مراجعه کننده به کلینیک های ترک اعتیاد شهر رشت (ناحیه یک) در سال 1397 بودند. از این بین، 45 فرد موفق در ترک اعتیاد (بیش از 2 سال) و 45 فرد ناموفق در ترک اعتیاد با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب گردیدند. به منظور جمع آوری داده ها، از مقیاس شدت حافظه اعتیاد (چن و همکاران، 2018) و نسخه کوتاه مقیاس خود کنترلی (تانجنی و همکاران، 2004) استفاده شد. در انتها، تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس چند متغیری انجام گرفت. یافته ها؛ بر طبق نتایج بدست آمده، سطوح شدت حافظه اعتیاد و خودکنترلی در افراد موفق و ناموفق در ترک اعتیاد متفاوت بود (0/01> p ). به بیانی دیگر، افراد موفق در ترک اعتیاد در مقایسه با افراد ناموفق در ترک اعتیاد، نمرات پایین تری در شدت حافظه اعتیاد و نمرات بالاتری در خود کنترلی کسب کردند (0/01> p ). نتیجه گیری؛ بر اساس نتایج، شدت حافظه اعتیاد و خودکنترلی عواملی برجسته ای در ترک اعتیاد هستند که در ترک موفق اعتیاد می توانند موثر واقع می شوند. بر این اساس، می توان با طراحی مداخلاتی در راستای کاهش شدت حافطه اعتیاد و افزایش خودکنترلی معتادان، موفقیت در ترک اعتیاد را افزایش داد.
مدل یابی گرایش به مصرف مواد مخدر بر اساس هیجان خواهی با میانجی گری بدتنظیمی هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال چهاردهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۵۷
115-130
حوزههای تخصصی:
هدف : مصرف مواد یک عامل خطرناک در میان نوجوان است. پژوهش حاضر با هدف مدل یابی گرایش به مصرف مواد مخدر بر اساس هیجان خواهی با میانجیگری بدتنظیمی هیجان (تحلیل مسیر) انجام گرفت. روش: روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه دانش آموزان پسر دوره ی دوم متوسطه مدارس دولتی شهر اردبیل در سال تحصیلی 99-1398 تشکیل داد. از بین این جامعه، نمونه ای به حجم 200 نفر به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب و آن ها به پرسش نامه گرایش به مصرف مواد وید و بوچر (1992)، هیجان خواهی زاکرمن و همکاران (1980) و دشواری در تنظیم هیجان گراتز و همکاران (۲۰۰۴) پاسخ دادند. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و مدل یابی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزارهای اس پی اس اس-25 و لیزرل 8/8 تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که گرایش به مصرف مواد با نمره کل بدتنظیمی هیجان و نمره کل هیجان خواهی و مؤلفه های آن شامل تجربه طلبی، ماجراجویی، و گریز از بازداری ارتباط مثبت معناداری داشت. همچنین، بدتنظیمی هیجان با نمره کل هیجان خواهی و مؤلفه های آن ارتباط مثبت معناداری داشت. شاخص های برازش مدل نیز تأثیر هیجان خواهی بر گرایش به مصرف مواد را با میانجیگری بدتنظیمی هیجان تأیید کردند. نتیجه گیری: با توجه به نتایج این پژوهش برگزاری کارگاه های آموزشی جهت آگاه سازی از عوارض اعتیاد و مدیریت و کنترل هیجانات برای نوجوانان توسط مشاوران مدارس و برنامه ریزان سلامت روان پیشنهاد می شود.
تاثیر درمان تسهیل انگیزشی بر استعداد اعتیاد و مراحل تغییر آمادگی و تمایل درمانی معتادان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال سیزدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۵۲
311-330
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر درمان تسهیل انگیزشی بر استعداد اعتیاد و مراحل تغییر آمادگی و تمایل درمانی معتادان صورت گرفت. روش؛ روش پژوهش نیمه آزمایشی و طرح آن پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل مردان معتاد مراجعه کننده به کلینیک های ترک اعتیاد ناحیه 2 شهر رشت در سال 1398 بود. از این بین، 80 نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند. گروه آزمایش 9جلسه درمان تسهیل انگیزشی دریافت کردند. از مقیاس ایرانی آمادگی به اعتیاد و مقیاس مراحل تغییر آمادگی و تمایل درمانی استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد درمان تسهیل انگیزشی بر استعداد اعتیاد و مراحل تغییر آمادگی و تمایل درمانی معتادان تاثیر معنادار دارد (0/01> p ). نتیجه گیری؛ بر اساس نتایج، درمان تسهیل انگیزشی می تواند مداخله ای کارآمد برای کاهش تمایل به مواد مخدر و افزایش آمادگی برای ترک مصرف مواد مخدر باشد.
مقایسه ویژگی های شخصیتی و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در زنان دارای اعتیاد به مواد محرک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۵۰
119-136
حوزههای تخصصی:
هدف: شخصیت و هیجان همیشه از عوامل موثر در آسیب پذیری و تداوم اعتیاد بوده اند. با توجه به عدم وجود پژوهش های کافی در حوزه اعتیاد زنان هدف پژوهش حاضر بررسی ویژگی های شخصیتی و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در زنان دارای اعتیاد به مواد محرک و غیرمعتاد بود. روش: در پژوهش علی مقایسه ای حاضر از میان زنان مراجعه کننده به مراکز درمان نگه دارنده متادون تهران، با لحاظ کردن ملاک های ورود و خروج ۴۰ زن دارای اعتیاد به مواد محرک انتخاب شدند و زنان غیر معتاد نیز با حداکثر همتاسازی در متغیرهای جمعیت شناختی با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. از پرسش نامه های پنج عاملی شخصیت و فرم کوتاه راهبردهای تنظیم شناختی هیجان استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که زنان معتاد، در ویژگی های شخصیتی برون گرایی، گشودگی و در روان رنجورخویی نمرات بالاتر در مقایسه با زنان غیرمعتاد گزارش نموده بودند. همچنین در راهبردهای تنظیم شناختی هیجان شامل نشخوار فکری، ملامت خود و فاجعه سازی نمرات بالاتر و در راهبرد تمرکز مجدد بر برنامه ریزی نمرات پایین تر در مقایسه با زنان غیر معتاد بود. نتیجه گیری: شخصیت و تنظیم هیجان در زنان دارای اعتیاد به مواد محرک با بدکارکردی روبه رو می باشد. پیشنهاد می شود در قالب برنامه های پیشگیری و درمانی به این عوامل توجه لازم مبذول شود.
بررسی رابطه وقایع استرس زای زندگی با آمادگی به اعتیاد: ارائه مدل با آزمون نقش تعدیل کنندگی تیپ شخصیتی D(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۵۳
177-195
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه وقایع استرس زای زندگی با آمادگی به اعتیاد؛ با آزمون نقش تعدیل کنندگی تیپ شخصیتی D بود. روش : روش پژوهش حاضر، همبستگی از نوع مدل معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل دانشجویان مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد دانشگاه ارومیه در سال تحصیلی 97-1396 بود که 400 دانشجو از طریق نمونه گیری خوشه ای تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از سیاهه رویداد های زندگی پیکل، مقیاس آمادگی به اعتیاد وید و بوچر، مقیاس فشارزاهای روانی علی اکبری، مقیاس حمایت اجتماعی ثامنی و مقیاس تیپ شخصیتی D دنولت استفاده شد. یافته ها : بین آمادگی به اعتیاد با وقایع استرس زای زندگی، عوامل فشار زای روانی و بین تیپ شخصیتی D با آمادگی به اعتیاد، وقایع استرس زای زندگی، و فشار روانی رابطه مثبت به دست آمد. همچنین بین تیپ شخصیتی D و آمادگی به اعتیاد با حمایت خانوادگی رابطه منفی به دست آمد. نتایج تحلیل مسیر نشان داد مسیرهای غیرمستقیم وقایع استرس زا، حمایت خانوادگی و عوامل فشار زای روانی به آمادگی به اعتیاد از طریق تیپ شخصیتی D دارای برازش می باشد. نتیجه گیری : می توان گفت: تیپ شخصیتی D می تواند نقش کلیدی در روابط بین متغیرهای وقایع استرس زای زندگی، آمادگی به اعتیاد، حمایت خانوادگی و فشار روانی داشته باشد.
اثربخشی آموزش دوازده قدم انجمن معتادان گمنام بر تاب آوری و خودکارآمدی اعضای انجمن معتادان گمنام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال شانزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۶۴
۲۷۸-۲۵۹
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش دوازده قدم انجمن معتادان گمنام بر تاب آوری و خودکارآمدی اعضای انجمن معتادان گمنام شهر قم بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل اعضای انجمن معتادان گمنام شهر قم بود. از این بین، تعداد 30 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. شرکت کنندگان هر دو گروه پرسشنامه تاب آوری و پرسشنامه خودکارآمدی را در پیش آزمون و پس آزمون تکمیل کردند. جلسات دوازده قدم معتادان گمنام در 12 جلسه 90 دقیقه ای بر روی گروه آزمایش اجرا شد. داده ها با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که بین دو گروه تفاوت معنی داری وجود دارد و برنامه آموزش دوازده قدم می تواند باعث افزایش تاب آوری و خودکارآمدی اعضای انجمن معتادان گمنام گردد. نتیجه گیری: این پژوهش حمایتی تجربی برای درمان آموزش دوازده قدم معتادان گمنام بر افزایش تاب آوری و خودکارآمدی افراد وابسته به مواد در حال بهبودی از اختلال مصرف مواد فراهم نموده لذا این درمان، روشی مناسب برای درمان افراد وابسته به مواد می باشد.
تاثیر 8 هفته تمرین ترکیبی با و بدون مصرف مکمل دارچین بر روی عوامل هماتولوژیک و آنزیم های کبدی AST، ALT و ALP در زنان معتاد به آمفتامین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۴۷
269-286
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر به منظور بررسی تأثیر هشت هفته تمرین ترکیبی و مصرف یا عدم مصرف مکمل دارچین بر روی عوامل هماتولوژیک آنزیم های کبدی زنان معتاد به آمفتامین انجام شد. روش: در این پژوهش نیمه تجربی 48 زن معتاد به آمفتامین که به صورت تصادفی انتخاب شدند، به چهار گروه تقسیم شدند. برنامه تمرینی در طی هشت هفته و هر هفته سه روز انجام شد. مکمل دارچین به صورت کپسول و ﺑﻪ ﻣی ﺰان 500 ﻣیﻠ ی گ ﺮم، دو ﺑﺎر در روز، ﺑﻌﺪ از ﺻﺒﺤﺎﻧﻪ و ﻧاﻫﺎر مصرف شد. نمونه خونی به منظور اندازه گیری عوامل هماتولوژیک و آنزیم های کبدی گرفته شد. جهت مقایسه بین گروه ها از آزمون مانوا و برای تغییرات درون گروهی از آزمون t زوجی استفاده شد. یافته ها: نتایج این تحقیق، تفاوت معناداری در عوامل هماتولوژیک و آنزیم های کبدی بین گروه ها نشان نداد (0/05 P≥ ). آزمون t زوجی کاهش معنادار گلبول های سفید در همه گروه ها، هماتوکریت و گلبول های قرمز در گروه های مکمل را نشان داد (0/05> P ). نتیجه گیری: تمرین ترکیبی همراه با مصرف مکمل دارچین می تواند بر عوامل هماتولوژیک معتادان موثر باشد.
اثربخشی آموزش تنظیم هیجان مبتنی بر مدل گراس بر کاهش ولع و افسردگی پس از ترک در افراد وابسته به متامفتامین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال دوازدهم ۱۳۹۷ شماره ۴۹ ویژه نامه ۲
223-242
حوزههای تخصصی:
هدف: افراد دارای وابستگی مصرف مواد محرک با عدم شناخت صحیح از عواطف و احساسات خویش در به کار بردن درست هیجان ها مشکل دارند و این مشکلات در تنظیم هیجان ها منجر به مصرف مواد می شوند. هدف این پژوهش، تعیین اثربخشی آموزش تنظیم هیجان مبتنی بر مدل گراس بر کاهش ولع و افسردگی پس از ترک در افراد وابسته به متامفتامین بود. روش : روش پژوهش از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری افراد وابسته به متامفتامین مراجعه کننده به کلینیک ترک اعتیاد امید پویا در شهر تهران در سال 1395 بود. به روش نمونه گیری در دسترس 30 نفر به عنوان نمونه پژوهش انتخاب و به صورت تصادفی 15 نفر درگروه آزمایش و 15 نفر در گروه گواه قرار گرفتند. گروه آزمایش، آموزش تنظیم هیجان مبتنی بر مدل گراس را دریافت کردند و گروه گواه آموزش دریافت نکردند. داده ها با استفاده از پرسش نامه های سنجش ولع مصرف لحظه ای، و افسردگی (لاویبوند، 1995) به دست آمد. یافته ها : نتایج نشان داد که آموزش تنظیم هیجانی مبتنی بر مدل گراس بر کاهش ولع و افسردگی پس از ترک افراد وابسته به متامفتامین موثر است (0/01 p< ). نتیجه گیری : با توجه به یافته های پژوهش می توان گفت دشواری در تنظیم هیجان ها یکی از مشکلات افراد وابسته به متامفتامین است و آموزش نحوه ابراز و مدیریت هیجانات به این افراد می تواند در کاهش ولع و افسردگی پس از ترک مواد مؤثر واقع شود.
مقایسه اثربخشی گروه درمانی شناختی-رفتاری، دارو درمانی و دارونما در کاهش اضطراب بیماران سوءمصرف مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال یازدهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴۴
59-74
حوزههای تخصصی:
هدف: اعتیاد به مواد یکی از مهم ترین مشکلات عصر حاضر می باشد که گستره جهانی پیدا کرده است. این پژوهش با هدف بررسی و مقایسه سه روش درمانی (گروه درمانی شناختی-رفتاری، دارو درمانی و دارونما) در کاهش اضطراب بیماران سوءمصرف مواد انجام شد. روش : پژوهش حاضر از تحقیقات شبه تجربی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، 40 مرد معتاد که نمره بالایی در پرسش نامه اضطراب بک کسب کرده بودند و مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر تشخیص داده شده بودند؛ انتخاب و به صورت تصادفی به چهار گروه (درمان شناختی رفتاری، دارو درمانی، دارونما) و گروه گواه تقسیم شدند. گروه آزمایش شناختی رفتاری طی 6 جلسه 90 دقیقه ای تحت درمان قرار گرفتند، گروه دارو درمانی تحت درمان دارویی سرترالین، گروه دارونما نیز تحت درمان کپسول دارونما و گروه گواه تحت هیچ برنامه آموزشی قرار نگرفت. یافته ها : نتایج به دست آمده از تحلیل کوواریانس حاکی از اثربخشی گروه درمانی شناختی - رفتاری در کاهش اضطراب در مقایسه با گرو ه های دارو درمانی و دارونما بود. نتیجه گیری : با توجه به نتایج فوق که نشان دهنده اثربخشی درمان گروهی شناختی - رفتاری برکاهش اضطراب است، می توان از این شیوه درمانی به عنوان یک درمان اثربخش استفاده نمود .
اثربخشی رواندرمانی مثبت نگر بر کاهش ولع مصرف و پیشگیری از عود معتادان به مواد افیونی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۵۴
91-108
حوزههای تخصصی:
هدف : پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی روان درمانی مثبت نگر بر کاهش ولع مصرف و پیشگیری از عود معتادان به مواد افیونی انجام شد. روش : این پژوهش از نوع مطالعات نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون و گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل بیماران مرد معتاد به انواع مواد افیونی بستری برای ترک اعتیاد در بخش روان پزشکی بیمارستان شهید مدنی شهر خوی در پاییز سال 1397 بود. از این جامعه، نمونه ای به حجم 30 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به تصادف در گروه های آزمایش و گواه جایگزین شدند. شرکت کنندگان در مراحل پیش آزمون و پس آزمون پرسش نامه های سنجش ولع مصرف لحظه ای مواد و پیش بینی عود یا بازگشت را تکمیل نمودند. گروه آزمایش طی 10 جلسه 90 دقیقه ای تحت آموزش های روان درمانی مثبت نگر قرار گرفتند. یافته ها : نتایج نشان داد روان درمانی مثبت نگر منجر به تفاوت معنادار بین گروه ها در ولع مصرف لحظه ای (0/800 = 2 h )، و پیش بینی عود (0/622 = 2 h )، معتادان به مواد افیونی شده است. نتیجه گیری : می توان گفت: روان درمانی مثبت نگر بر کاهش ولع مصرف و پیشگیری از عود در معتادان به مواد افیونی موثر بوده و منجر به کاهش میانگین نمرات شرکت کنندگان گروه آزمایش در ولع مصرف لحظه ای و پیشگیری از عود نسبت به گروه گواه شده است.
واکاوی دلایل، زمینه ها و پیامدهای مصرف مواد مخدر در بین نوجوانان (مورد مطالعه نوجوانان شهر ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال پانزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶۲
۱۶۵-۱۴۱
حوزههای تخصصی:
هدف: این مطالعه ، به دنبال شناخت دلایل گرایش نوجوانان به مصرف مواد مخدر در شهر ایلام بود. روش: این پژوهش با روش نظریه ی زمینه ای و با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انجام شد. داده ها از طریق مصاحبه ی نیمه ساختار یافته با 22 نوجوان مصرف کننده مواد مخدر گردآوری شد. یافته ها: در مرحله ی کدگذاری باز، 660 عبارت معنایی و در کدگذاری محوری، 155 مفهوم و 20 مقوله ی اصلی استخراج گردید. یافته ها نقش گروه همسالان، دوستی زیان آورانه، محیط نامناسب زیست شهری، ضعف ساختاری نهادهای اجتماعی کننده ا ی نظیر خانواده به دلیل وجود سابقه اعتیاد در خانواده، سبک فرزندپروری آسیب زا، مدیریت ناتوان خانواده و در نتیجه نابسامانی خانواده را و نهاد آموزش به واسطه ی مدیریت ناکارآمد مدرسه و امکان تشکیل باند و آشنایی با مواد در مدرسه در گرایش به اعتیاد را تایید می کنند. دسترسی آسان به مواد مخدر، هیجان طلبی نوجوانان، استقلال مالی زود هنگام همراه با نداشتن مهارت مناسب ارتباطی نقش تشدید کننده ای در این مورد ایفا نموده اند. نوجوانان مورد مطالعه در این وضعیت از راهبردهای ترک ناموفق، پنهان کاری، اقدام مجرمانه در تأمین مواد و حتی تصمیم های خود ویرانگرانه استفاده کرده اند که همراه با پیامدهایی نظیر طرد اجتماعی بوده است. نتیجه گیری: از برآیند مقوله ها، مقوله ی هسته ی «هم گشتی و برهم کنشی با همگنان بزهکار» حاصل شد که موجب تداوم مصرف، ناتوانی در ترک و طرد فراگیر نوجوانان از سوی خانواده شده است.
مقایسه سلامت اجتماعی در افراد وابسته به مواد و عادی
منبع:
سلامت اجتماعی و اعتیاد سال پنجم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱۸
139-152
حوزههای تخصصی:
سلامت اجتماعی یکی از ابعاد سلامت محسوب می شود و نقش مهمی در کاهش آسیب های اجتماعی دارد. هدف پژوهش حاضر مقایسه سلامت اجتماعی در افراد وابسته به مواد و عادی بود. این پژوهش یک مطالعه علّی – مقایسه ای بود. نمونه این پژوهش شامل 100 نفر (50 نفر عادی، 50 نفر افراد وابسته به مواد) بود که بر اساس ملاک های ورود به پژوهش و با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسش نامه سلامت اجتماعی کییز (2004) بود. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس چند متغیره تحلیل شد. نتایج تحلیل واریانس چند متغیره نشان داد که بین مولفه های سلامت اجتماعی در افراد وابسته به مواد و عادی تفاوت معنی داری وجود دارد. بدین صورت که افراد وابسته به مواد از سطوح پایین تر سلامت اجتماعی(شکوفایی اجتماعی، همبستگی اجتماعی، انسجام اجتماعی، پذیرش اجتماعی و مشارکت اجتماعی) برخوردار بودند. در مجموع نتایج حاکی از آن بود که افراد وابسته به مواد دارای مشکلاتی در سلامت اجتماعی هستند و ارتقای سلامت اجتماعی با همکاری بخش های مختلف جامعه همواره باید مورد توجه مسئولین، متخصصان و کل افراد جامعه قرار گیرد.
الگوی پارادایمی نقش ارزش های دینی خانواده در پیشگیری از گرایش به استفاده از مواد نیروزا
حوزههای تخصصی:
هدف از مطالعه ی حاضر، شناخت مؤلفه های مؤثر ارزش های دینی خانواده و نقش آن ها در پیشگیری از گرایش به مواد نیروزا بود. این پژوهش از نوع تحقیقات اکتشافی و به تناسب رویکرد پژوهش از نوع کیفی بود که جهت انجام آن، با استفاده از روش گلوله برفی به صاحب نظران حوزه ی مورد پژوهش (15 نفر) رجوع و از طریق مصاحبه ی عمیق به جمع آوری داده ها پرداخته شد. سپس به واسطه ی سه مرحله کدگذاری بر مبنای رویکرد پارادایمی، طبقه های اصلی، فرعی و همچنین ارتباط بین طبقات شناسایی شد و منجر به شکل گیری و استخراج الگوی نهایی گردید. مطابق الگوی پارادایمی حاصل، به شرایط علّی پدیده گرایش به استفاده از مواد نیروزا، شرایط زمینه ای آن و نیز شرایط میانجی و راهبردهای بازدارنده و تقابلی با آن پرداخته شد. همچنین، راهبردهای مورد استفاده از سوی افراد دچار انحطاط مصرف داروها و ترکیبات مختلف استخراج شد و در نهایت در قالب پیامد نهایی الگو یعنی بیماری و زندگی بیمارگونه فرد مفهوم سازی گردید. به نظر می رسد که توسعه نظری حاصل از این پژوهش، می تواند درک کاربرد نظام ارزشی اصیل اسلامی در تربیت نیروی انسانی را تسهیل کرده و ضمن شناساندن الزامات و اقدامات بنیادی، مسیر رویارویی با این چالش را هموارتر کند.
فهم فرآیند اعتیاد با ترسیم جایگاه طبقاتی سوءمصرف کنندگان مواد (ارائه ی یک نظریه ی زمینه ای)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال چهاردهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۵۶
13-40
حوزههای تخصصی:
هدف: تحقیق حاضر با هدف بررسی تجارب زیسته و وضعیت پایگاه اجتماعی-اقتصادی دو گروه از سوءمصرف کنندگان مواد مخدر بستری در کلینیک و ساکن در گرمخانه انجام شد. روش: تحقیق حاضر با رویکرد کیفی و با روش زمینه ای انجام شد. یک مصاحبه عمیق بر روی 36 نفر از سوءمصرف کنندگان مواد انجام گرفت. نمونه گیری به صورت نظری بود و جمع آوری داده ها تا اشباع نظری ادامه داشت. داده ها از طریق کدگذاری با روش استراوس و کوربین تحلیل شدند. یافته ها: معاشرت ناسالم، مصرف تفننی، محرک های درونی، طرد دو سویه، نابرابری نهادی، فقر چندگانه، نظام رفاهی معیوب، انزجار از وضع موجود، دوگانگی و تضاد احساسی- رفتاری، هنجارشکنی، فروپاشی روانی و اجتماعی و تشکیل اجتماع ثانویه از مهم ترین مقولات تحقیق حاضر بودند. نتیجه گیری: سوءمصرف مواد با "واگرایی و همگرایی رفتاری-احساسی" و "رانش از اجتماع" همراه است. یعنی فرد سوء مصرف کننده مواد در جریان سبک زندگی وابسته به مواد خود دچار نوعی تباعد (جدایی) از اجتماع مواجه می شود. مطالعه عمیق در زمینه جایگاه سوء مصرف کنندگان مواد در ساختار اجتماعی، بررسی مناسب ترین شیوه های درمانی، و همچنین در دسترس بودن خدمات درمانی برای آحاد سوء مصرف کنندگان مواد جهت بهبودی و پیگیری فرآیندهای درمانی از جمله مواردی است که بایستی در سیاست گذاری های پیشگیری و درمان اعتیاد به آن توجه داشت.