مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
گرایش به مصرف مواد مخدر
تأثیر پایبندی دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد به هنجارهای دینی بر پیشگیری از گرایش به مصرف مواد مخدر(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف: هدف این تحقیق، آزمون تأثیرگذاری پایبندی به هنجارهای دینی در کنار متغیّرهای پایگاهی و زمینه ای بر پیشگیری از گرایش به مصرف مواد مخدر بوده است. روش: روش تحقیق، پیمایشی و جامعه آماری آن کلیهدانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد و حجم نمونه معادل 200 دانشجو بود که با روش نمونه گیری طبقه ای، خوشه ای چندمرحله ای و تصادفی انتخاب شد. یافته ها: پایبندی به هنجارهای دینی رابطه مستقیم معکوس با گرایش به مصرف مواد مخدر دارد؛ دختران کمتر از پسران به مصرف مواد مخدر گرایش دارند؛ افراد دارای طبقات بالای اجتماعی، گرایش بیشتری به مصرف مواد دارند؛ در مقابل، بین متأهلان و مجردان تفاوتی در گرایش به مصرف مواد مشاهده نشد. معادله رگرسیون نیز مشخص می سازد که متغیّر پایبندی به هنجارهای دینی بیشترین تأثیر معکوس را بر گرایش به مصرف مواد مخدر دارد که این متغیّر خود تحت تأثیر متغیّرهای پایگاه اقتصادی- اجتماعی و جنسیت قرار گرفته و تأثیر کلی آنها بر گرایش به مصرف مواد مخدر افزایشی بوده است. نتیجه گیری: تقویت هنجارهای دینی در بین دانشجویان می تواند تأثیر بسزایی بر پیشگیری از گرایش به مصرف مواد مخدر برجای گذارد#,
تبیین گرایش به مصرف مواد مخدر براساس خردمندی و خودفراروی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال یازدهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴۴
43-58
حوزه های تخصصی:
هدف : اعتیاد بیماری مزمنی است که با اختلال در عملکرد فردی، فیزیولوژیکی و اجتماعی مشخص می شود. خردمندی وخودفراروی می توانند به عنوان عوامل محافظت کننده در پیش بینی گرایش به مصرف مواد مخدر مؤثر واقع شوند. پژوهش حاضر با هدف بررسی ارتباط خردمندی و خودفراروی با میزان گرایش به مصرف مواد مخدر در دانشجویان انجام گرفته است. روش : روش پژوهش توصیفی از نوع مطالعات همبستگی بود. جامعه پژوهش دانشجویان دانشگاه شهیدمدنی آذربایجان بودند که نمونه ای به حجم 361 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و مقیاس سه بعدی خردمندی، پرسش نامه خودفراروی بزرگسالان و پرسش نامه گرایش به مواد مخدر تکمیل شد. تحلیل داده های مطالعه با استفاده از روش های آماری ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه به روش همزمان مورد بررسی قرارگرفت. یافته ها : نتایج نشان دادکه بین مؤلفه های متغیرهای پیش بین و گرایش به مصرف مواد مخدر رابطه معناداری وجود دارد و خردمندی و خودفراروی می توانند تغییرات مربوط به گرایش به مصرف مواد مخدر را تبیین و پیش بینی نمایند ( p<0.01 ). نتیجه گیری : از آنجایی که خردمندی و خودفراروی می توانند تغییرات مربوط به گرایش به مصرف مواد مخدر را تبیین و پیش بینی نمایند، بنابراین می توان با پرورش و ارتقاء چنین ویژگی هایی میزان گرایش به مصرف مواد مخدر را کاهش داد.
بررسی علل و عوامل مرتبط در گرایش جوانان به مصرف مواد مخدر (مطالعه موردی منطقه جلگه چاه هاشم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی علل و عوامل مرتبط در گرایش جوانان به مصرف مواد مخدر در منطقه جلگه چاه هاشم است. در پژوهش حاضر که از نوع توصیفی- همبستگی است تعداد 105 نفر جوان معتاد به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه ی سلامت روان گلدبرگ و هیلیر (1979) و علل گرایش به سوءمصرف مواد محمدی و همکاران (1392) استفاده شد. داده ها با استفاده از دو بخش آمار توصیفی، شامل میانگین و انحراف معیار و آمار استنباطی با استفاده از آزمون t تک نمونه ای توسط نرم افزار SPSS-25 تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان داد که عوامل فردی، عوامل بین فردی، محیطی و عوامل اجتماعی در گرایش به مصرف مواد در بین جوانان منطقه جلگه چاه هاشم تأثیر دارد (0/00>P). همچنین نتایج نشان داد از بین عوامل فردی، نگرش مثبت به مواد مخدر 15/20 و سست شدن اعتقادات مذهبی 14/91 بیشترین میانگین تأثیرگذاری را داشتند. از بین عوامل بین فردی و محیطی، خانواده با میانگین 25/86 و همسالان با میانگین 17/08 بیشترین تأثیرگذاری را داشته اند. همچنین از بین عوامل اجتماعی، محرومیت های اقتصادی و اجتماعی با میانگین 31/33 وعدم دسترسی به سیستم های خدماتی، حمایتی با میانگین 29/17 بیشترین تأثیرگذاری را در علل گرایش جوانان به مصرف مواد را داشته اند. همچنین نتایج تحقیقات نشان داد از بین عوامل مرتبط با مصرف مواد مخدر، علائم جسمانی با میانگین 21/43 و اختلال در کارکرد اجتماعی با میانگین 20/59 بیشترین میزان ارتباط را داشتند. با توجه به نتایج به دست آمده اعتیاد به مواد مخدر در بین جوانان منطقه جلگه چاه هاشم پدیده ای چندبعدی است که از سه عوامل فردی، بین فردی و اجتماعی متأثر شده است. ازاین رو پیشنهاد می شود درزمینه ی پیشگیری و درمان، به تمام عوامل توجه شود.
رابطه علی تعارض والد-فرزند، اضطراب، احساس تنهایی و کنترل شخصی به عنوان پیشایندهای گرایش به مصرف مواد مخدر در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال چهاردهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۵۵
115-132
حوزه های تخصصی:
هدف : هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه علی تعارض والد-فرزند، اضطراب، احساس تنهایی و کنترل شخصی به عنوان پیشایندهای گرایش به مصرف مواد مخدر در نوجوانان بود . روش : روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود . جامعه آماری را نوجوانان دختر معتاد شهر آبادان تشکیل می دادند که به روش نمونه گیری داوطلبانه 200 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. ابزارهای گردآوری داده ها شامل مقیاس های گرایش به مواد مخدر (موسوی، دوست قرین و روشن فکر دزفولی، 1378)، تعارض نوجوان با والدین نسخه کوتاه (پرینتز، 1979)، مقیاس خودگزارشی اضطراب (زانگ، 1971)، مقیاس تجدید نظر شده ی احساس تنهایی (راسل، پپلائو، و فرگوسن، 1978) و مقیاس کنترل شخصی (برنبرگ، 1987) بودند . یافته ها : نتایج تحلیل مسیر نشان داد تعارض والد فرزند، اضطراب و احساس تنهایی بر گرایش به مصرف مواد مخدر اثر مثبت دارند (0/05> p ). مسیر کنترل شخصی به گرایش به مصرف مواد مخدر معنادار نبود (0/05< p ). نتیجه گیری: با توجه به نقش تعارض والد- فرزند، اضطراب و احساس تنهایی بر گرایش به مواد مخدر می توان با کاهش تعارض والد فرزند، اضطراب و احساس تنهایی راه حل هایی جهت کنترل گرایش به مواد ارائه نمود .
پیش بینی رابطه سبک های دلبستگی با گرایش به مواد مخدر در دانشجویان پسر دانشگاه فرهنگیان کردستان
حوزه های تخصصی:
مصرف مواد مخدر و اعتیاد به آن به عنوان یکی از مهم ترین آسیب های روانی - اجتماعی قرن حاضر، اقشار مختلف خصوصاً جوانان و دانشجویان را همواره در معرض تهدید قرار می دهد. هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابطه بین سبک های دلبستگی با گرایش به مصرف مواد در دانشجویان پسر دانشگاه فرهنگیان کردستان است. این پژوهش از نوع توصیفی – همبستگی است. جامعه آماری آن کلیه دانشجویان دانشگاه فرهنگیان کردستان در سال تحصیلی 94-1393 بوده اند که با استفاده از جدول مورگان و فرمول کوکران، 294 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس دلبستگی بزرگسالان هازن و شیور و مقیاس گرایش به اعتیاد فرجاد و همکاران استفاده گردید. نتایج پژوهش نشان داد که بین گرایش به اعتیاد با سبک دلبستگی ایمن، رابطه معنادار وجود ندارد؛ اما با سبک های دلبستگی ناایمن دوسوگرا و اجتنابی، رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. با توجه به یافته های به دست آمده با افزایش دلبستگی ایمن خانواده ها با فرزندان می توان میزان گرایش به مصرف مواد را در دانشجویان کاهش داد. همچنین هر اندازه میزان دلبستگی به سمت دلبستگی ناایمن دوسوگرا سوق یابد، میزان گرایش به اعتیاد نیز افزایش می یابد.
واکاوی دلایل، زمینه ها و پیامدهای مصرف مواد مخدر در بین نوجوانان (مورد مطالعه نوجوانان شهر ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال پانزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶۲
۱۶۵-۱۴۱
حوزه های تخصصی:
هدف: این مطالعه ، به دنبال شناخت دلایل گرایش نوجوانان به مصرف مواد مخدر در شهر ایلام بود. روش: این پژوهش با روش نظریه ی زمینه ای و با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انجام شد. داده ها از طریق مصاحبه ی نیمه ساختار یافته با 22 نوجوان مصرف کننده مواد مخدر گردآوری شد. یافته ها: در مرحله ی کدگذاری باز، 660 عبارت معنایی و در کدگذاری محوری، 155 مفهوم و 20 مقوله ی اصلی استخراج گردید. یافته ها نقش گروه همسالان، دوستی زیان آورانه، محیط نامناسب زیست شهری، ضعف ساختاری نهادهای اجتماعی کننده ا ی نظیر خانواده به دلیل وجود سابقه اعتیاد در خانواده، سبک فرزندپروری آسیب زا، مدیریت ناتوان خانواده و در نتیجه نابسامانی خانواده را و نهاد آموزش به واسطه ی مدیریت ناکارآمد مدرسه و امکان تشکیل باند و آشنایی با مواد در مدرسه در گرایش به اعتیاد را تایید می کنند. دسترسی آسان به مواد مخدر، هیجان طلبی نوجوانان، استقلال مالی زود هنگام همراه با نداشتن مهارت مناسب ارتباطی نقش تشدید کننده ای در این مورد ایفا نموده اند. نوجوانان مورد مطالعه در این وضعیت از راهبردهای ترک ناموفق، پنهان کاری، اقدام مجرمانه در تأمین مواد و حتی تصمیم های خود ویرانگرانه استفاده کرده اند که همراه با پیامدهایی نظیر طرد اجتماعی بوده است. نتیجه گیری: از برآیند مقوله ها، مقوله ی هسته ی «هم گشتی و برهم کنشی با همگنان بزهکار» حاصل شد که موجب تداوم مصرف، ناتوانی در ترک و طرد فراگیر نوجوانان از سوی خانواده شده است.
نقش واسطه یی معنویت در سلامت روان و گرایش به مصرف مواد مخدر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۴ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۴
69-79
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: امروزه مشکلات مربوط به سلامت روان و اعتیاد موجب به وجود آمدن مسائل مهمی از جمله آسیب های جسمانی و اقتصادی برای قشر دانشجو شده است. هدف این مقاله تدوین الگویی برای پیش بینی سلامت روان و گرایش به مصرف مواد مخدر با توجه به نقش واسطه یی معنویت است. روش کار: پژوهش حاضر توصیفی - تحلیلی از نوع معادلات ساختاری است. جامعه ی آماری این پژوهش شامل کلیه ی دانشجویان مشغول به تحصیل در مقطع کارشناسی دانشگاه های علمی - کاربردی شهر ایلام در سال 95-96 بود که تعداد 86 نفر از آنان با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل چک لیست جمعیت شناختی محقق ساخته، پرسش نامه ی معنویت، پرسش نامه ی سلامت روان گلدنبرگ و گرایش به اعتیاد بود. داده های به دست آمده با استفاده از روش های ضریب رگرسیون و معادلات ساختاری تحلیل شد. در این پژوهش همه ی مسائل اخلاقی رعایت شده است و نویسندگان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها : نتایج پژوهش نشان داد بین سلامت روان و معنویت (05/0 P<و 2/4t=) و همچنین بین معنویت و گرایش به مصرف مواد مخدر (05/0 P<و 45/2t=) رابطه ی معنادار وجود داشت. علاوه براین، بین سلامت روان و گرایش به مصرف مواد مخدر (05/0 P<و 33/7t=) نیز رابطه ی معنادار به دست آمد؛ یعنی سلامت روان هم به طور مستقیم؛ هم به طور غیرمسقیم از طریق میانجی معنویت بر گرایش به مصرف مواد مخدر دانشجویان تأثیر دارد. نتیجه گیری: به طور کلی، معنویت به صورت جزء می تواند سلامتروان و گرایش به مصرف مواد مخدر را تبیین نماید که می توان با برگزاری کارگاه های آموزشی افزایش معنویت، میزان آن را در افراد افزایش داد. Bahamin Gh, DavariFard F, SadeghiFard Yz. Mediatory role of spirituality in mental health and tendency toward drug use. J Res Relig Health. 2018; 4(4):69- 79. DOI: https://doi.org/10.22037/jrrh.v4i4.19596
نقش میانجی گر اضطراب مدرسه و کنترل هیجانی در رابطه بین نیازهای اساسی روانشناختی با گرایش به مصرف مواد مخدر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۱ پاییز (آذر) ۱۴۰۱ شماره ۱۱۷
۱۸۹۴-۱۸۷۹
حوزه های تخصصی:
زمینه: نوجوانی همراه با تحولات رشدی، بیولوژیکی، روانشناختی و رفتاری همراه است. بروز مشکلات هیجانی و ناتوانی در کنترل هیجانات ممکن است نوجوان را نسبت به رفتارهای پرخطر مانند سوء مصرف مواد آسیب پذیر نماید. افراد مستعد گرایش بیشتری به مصرف مواد دارند و با این مشغولیت ذهنی احتمال بیشتری وجود دارد که در دام اعتیاد بیفتند. توجه به اضطراب نوجوانان در مدرسه و نیازهای روانشناختی مانند ارتباط و دلبستگی، صمیمیت و استقلال باعث احساس شایستگی و خودکارآمدی درونی در نوجوانان می گردد. اما تاکنون بررسی این متغیرها در گرایش به مصرف مواد مخدر در یک مدل یکپارچه مورد بررسی قرار نگرفته است. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی گر اضطراب مدرسه وکنترل هیجانی در رابطه بین نیازهای اساسی روانشناختی با گرایش به مصرف مواد مخدر در دانش آموزان انجام گرفت. روش: این پژوهش از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان مدارس متوسطه دوم شهر نور در سال تحصیلی 1401-1400 بودند که 250 نفر از آن ها به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. همه آن ها پرسشنامه های گرایش به مصرف مواد زرگر (1385)، نیازهای بنیادین روانشناختی دسی و رایان (2000)، اضطراب مدرسه فیلیپس (1987) و مقیاس کنترل هیجانی راجر و نشوور (1987) را به صورت مجازی تکمیل کردند. داده ها با آزمون همبستگی پیرسون و معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد هر دو متغیر اضطراب مدرسه و کنترل هیجانی در رابطه نیازهای اساسی روانشناختی و گرایش به مصرف موارد مخدر نقش میانجی داشته و کلیه مسیرهای مستقیم و غیرمستقیم بین متغیرها معنی دار (0/05 >p) بود. نتیجه گیری: بر اساس نتایج این مطالعه می توان گفت مدل ساختاری پژوهش از برازش مطلوبی برخوردار بود و استفاده و آگاهی از متغیرهای پژوهش می تواند در گرایش نوجوانان به سوء مصرف مواد نقش تعیین کننده داشته باشد و لذا با ارتقای نیازهای اساسی روانشناختی و کنترل هیجانی و کاهش اضطراب مدرسه می توان از گرایش به مصرف مواد در نوجوانان جلوگیری کرد.
نقش واسطه ای کنترل هیجانی در رابطه بین نیازهای اساسی روان شناختی با گرایش به مصرف مواد مخدر در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۰۶)
174 - 184
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای کنترل هیجانی در رابطه بین نیازهای اساسی روانشناختی با گرایش به مصرف مواد مخدر در دانش آموزان انجام گرفت. پژوهش حاضر از نوع همبستگی و با استفاده از روش آماری مدل یابی معادلات ساختاری انجام شد. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه دانش آموزان متوسطه دوم شهر نوردر سال تحصیلی 1401-1400 بودند؛ و نمونه پژوهش شامل 250 نفر که به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شده بودند. ایزارپرسشنامه هایی که جهت جمع آوری اطلاعات از گروه نمونه در نظر گرفته شدند عبارت بودند از: پرسشنامه گرایش به مصرف مواد(IAPS)، پرسشنامه نیازهای بنیادین روان شناختی (BSNQ؛ گاردیا، دسی و رایان، 2000)، مقیاس کنترل هیجانی (ECQ2) راجر و نشوور (1987). برای تحلیل آماری داده ها از همبستگی پیرسون و مدل سازی معادلات ساختاری(SEM) استفاده شد. نتایج نشان داد نیازهای اساسی روانشناختی هم به طور مستقیم و هم غیر مستقیم از طریق کنترل هیجانی بر گرایش به مصرف مواد مخدر اثر دارد. بطور کلی با توجه به نتایج می توان گفت که کنترل هیجانی در رابطه بین نیازهای اساسی روانشناختی با گرایش به مصرف مواد مخدر در دانش آموزان نقش واسطه ای دارد.
گرایش به مصرف مواد مخدر در بین دانش آموزان دبیرستانی دبیرستانهای شهر مریوان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۱۷ بهار ۱۳۹۶ شماره ۶۴
۲۵۹-۲۳۷
حوزه های تخصصی:
مقدمه: با در نظر گرفتن اینکه نوجوانی دوره ای حساس و پر خطر در روی آوردن افراد به مصرف مواد مخدر و اعتیاد می باشد و از سوی دیگر، با پذیرفتن اصلاح نگرش افراد نسبت به مواد مخدر به عنوان یک روش مؤثر در پیشگیری از اعتیاد، می توان این فرضیه را مطرح کرد که اصلاح نگرش نوجوانان به مواد مخدر می تواند در پیشگیری از اعتیاد در سطح جامعه، کارآمد باشد. اما قبل از اصلاح نگرش نوجوانان نسبت به اعتیاد، شناخت وضعیت نگرش آنان اهمیت فراوانی دارد. مطالعه حاضر نیز در همین راستا، به بررسی وضعیت گرایش دانش آموزان دبیرستانی شهر مریوان به اعتیاد می پردازد. روش: پژوهش حاضر، از نوع پیمایشی و مقطعی است که با استفاده از تکنیک پرسشنامه به انجام رسیده است. جامعه آماری این پژوهش، دانش آموزان مدارس دبیرستانهای دولتی شهر مریوان بوده اند که از بین آنها، 385 نفر به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای در سه پایه اول، دوم و سوم متوسطه، انتخاب شده و بین آنها پرسشنامه توزیع شده است که در نهایت پس از کنار گذاشتن پرسشنامه های مخدوش، 367 پرسشنامه مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: براساس یافته های توصیفی پژوهش، 35/60% دانش آموزان مورد مطالعه، پسر و 65/39% دختر بوده اند. 5/36% دانش آموزان در مقطع اول متوسطه، 5/33% در مقطع دوم متوسطه و 30% در مقطع سوم متوسطه مشغول به تحصیل بوده اند. برمبنای یافته های تحلیلی پژوهش، همبستگی بین متغیرهای «تعهد» و گرایش به مصرف مواد مخدر در بین دانش آموزان، پس از کنترل سایر متغیرهای مستقل (پیوستگی، درگیر بودن و باور) از (471/0-) به (394/0-) کاهش یافته است. همچنین همبستگی متغیرهای «درگیر بودن» پس از کنترل سایر متغیرهای مستقل (تعهد، پیوستگی و باور) از (139/0-) به (118/0-) کاهش یافت. میزان همبستگی تفکیکی بین متغیرهای باور و پیوستگی با متغیر وابسته پژوهش (گرایش به مصرف مواد مخدر) به ترتیب 097/0- و 076/0- بود. در ضمن، نتایج تحلیل رگرسیون چندمتغیره نشان داد که همبستگی چندگانه چهار متغیر مورد بررسی در این تحقیق (تعهد، درگیر بودن، پیوستگی و باور)، با گرایش به مصرف مواد مخدر 532/0 بوده است (532/0 = R). مقدار ضریب تعیین تعدیل شده (R²Adj.) نشان داد که 1/28% از نوسانات در گرایش به مصرف مواد مخدر توسط متغیرهای تعهد، درگیر بودن، پیوستگی و باور قابل پیش بینی است. همچنین معنی داری مقدار آزمون F (661/13) در سطح خطای کوچکتر از 001/0، دلالت بر برازش مدل رگرسیونی داشت. بحث: یافته های پژوهش حاضر، بنیادها و فرضیات اساسی نظریه پیوند اجتماعی هیرشی را تأیید می کنند. بدین ترتیب که مؤلفه های «تعهد»، «پیوستگی»، «باور» و «درگیر بودن» روی بزهکاری و انحراف (گرایش به مصرف مواد مخدر در پژوهش حاضر) تأثیر گذاشته و با آن رابطه معکوس دارند. به طوری که سطوح بالای تعهد، پیوستگی، درگیر بودن و باور سبب کاهش میزان گرایش به بزهکاری، گرایش به مصرف مواد مخدر در پژوهش حاضر، می گردد.
تبیین تأثیر طرد اجتماعی بر گرایش به مصرف مواد مخدر در بین زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طرد اجتماعی پیامدهای جبران ناپذیری بر روح و روان مطرودین دارد و آنان را با مشکلات عدیده ای مواجه می سازد یکی از آسیب های طرد اجتماعی افزایش گرایش به مصرف مواد مخدر است. پژوهش حاضر با هدف تبیین جامعه شناختی تاثیر طرد اجتماعی بر گرایش به مصرف مواد مخدر در بین زنان مراجعه کننده به مراکز ترک و بازتوانی معتادان در شهر تهران انجام شده است. ابزار پژوهش پرسشنامه محقق ساخته بود، جامعه آماری پژوهش زنان مراجعه کننده به مراکز فوق شهر تهران بود که تعداد 385 نفر از آنان بعنوان نمونه آماری بر اساس روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند. نتایج تحقیق نشان دادند؛ متغیرهای مستقل تحقیق در مجموع حدود 37 درصد از تغییرات متغیر وابسته یعنی گرایش به مصرف مواد مخدر را تبیین نموده و توضیح داده اند و حدود 60 درصد از تغییرات متغیر وابسته تحقیق خارج از مدل مغهومی محقق ارزیابی شده است، همچنین بر اساس نتایج تحقیق متغیرهای هفتگانه؛ روابط اجتماعی غیرحضوری، روابط اجتماعی حضوری، مشارکت انجمنی، حمایت های بین گروهی، حمایت های درون گروهی و مشارکت های غیر انجمنی به ترتیب بیشترین تأثیر منفی را در گرایش به مصرف مواد مخدر بر عهده داشتند، در مقابل متغیر مستقل طرد از بازار کار در گرایش افراد مورد مطالعه به مصرف مواد مخدر تأثیر مثبت داشت. بعبارت بهتر متغیرهای؛ روابط اجتماعی حضوری، روابط اجتماعی غیرحضوری، مشارکت انجمنی و حمایت های بین گروهی و حمایت های درون گروهی و مشارکت های غیرانجمنی اثر کاهنده بر گرایش به مصرف مواد مخدر داشته اند اما طرد از بازار کار اثر افزاینده داشته است، آزمون تحلیل مسیر نیز نتایج تحلیل رگرسیون چندمتغیره را مورد تأیید قرار داد.
رابطه خودگردانی هیجانی، خودکارآمدی و تاب آوری با گرایش به مصرف مواد مخدر در دانشجویان ورزشکار و غیر ورزشکار
منبع:
عصب روانشناسی بالینی ورزشی دوره ۱ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
32 - 43
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: اعتیاد به عنوان یکی از چهار بحران بزرگ جهان مطرح است و جوانان در دوران دانشجویی به دلیل مشارکت بیشتری که در گروه همسالان خود دارند آمادگی انجام رفتارهای پرخطر مانند مصرف مواد مخدر دارند. ورزش و تمرین به عنوان یک عامل محافظ در نظر گرفته می شود با این حال ورزشکاران نیز گاهی دچار رفتارهای مرتبط با مصرف موادمخدر می شوند.هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین خودگردانی هیجانی، خودکارآمدی و تاب آوری با گرایش به مصرف مواد مخدر در دانشجویان ورزشکار و غیرورزشکار شهر قم بود.
روش: برای انجام این پژوهش ۳۸۴ دانشجو (۱۲۸ دانشجوی دختر و ۲۵۶ دانشجوی پسر) از دانشگاه های شهر قم و به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. این مطالعه پژوهشی توصیفیاز نوع همبستگی است؛ برای جمع آوری داده ها پرسشنامه های شیوه های عاطفی(هافمن و کشدان، ۲۰۱۰)، مقیاس خودکارآمدی (شرر و آدامز، ۱۹۸۳)، پرسشنامه تاب آوری (کانر و دیویدسون، ۲۰۰۳)، استعداد به اعتیاد (وید و باچر، ۱۹۹۲) در میان شرکت کنندگان توزیع و توسط آن ها تکمیل شد. در تحلیل داده ها از رگرسیون سلسله مراتبی در نرم افزار SPSS-۲۶ استفاده شد.
یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که گرایش به مصرف مواد مخدر با خودگردانی هیجانی، خودکارآمدی و تاب آوری همبستگی معنادار و منفی دارد، همچنین نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی نشان داد که از بین سبک های هیجانی سازگار شدن به همراه تاب آوری بیش ترین تأثیر را بر کاهش گرایش به مصرف مواد مخدر دارند به طوری که سازگار شدن به تنهایی ۴% واریانس گرایش به مصرف مواد مخدر و تاب آوری نیز به تنهایی ۳% از پراکنش گرایش به مصرف مواد مخدر را تبیین می کند. از بین متغیرهای جمعیت شناختی ورزشکار بودن و جنسیت زن داشتن با گرایش کمتربه مصرف مواد مخدررابطه داشتند.
نتیجه گیری: نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که خودگردانی هیجانی، خودکارآمدی، تاب آوری، ورزشکار و زن بودن به عنوان عامل های محافظت کننده در کاهش گرایش به مصرف مخدر در دانشجویان شناخته می شوند. بنابراین احتمالاً با آموزش خودگردانی هیجانی، خودکارآمدی و تاب آوری و افزایش فعالیت های ورزشی دانشگاهیمی توان گرایش به مصرف مواد مخدر را در دانشجویانبه خصوص در میان پسرانکاهش داد.