مطالب مرتبط با کلیدواژه

متامفتامین


۱.

طول مدت مصرف متامفتامین (شیشه) و اختلالات توجه پایدار در سوءمصرف کنندگان متامفتامین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: توجه پایدار سوءمصرف مواد متامفتامین درمان اقامتی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۳۶ تعداد دانلود : ۱۰۶۴
هدف: پژوهش حاضر برای مطالعه رابطه بین طول مدت سوءمصرف متامفتامین و اختلالات توجه پایدار صورت گرفت. روش: گروه نمونه شامل200 نفر (زن و مرد) به روش تصادفی در دسترس از میان سوءمصرف کنندکان20 تا 40 ساله شیشه که تحت درمان اقامتی بودند، انتخاب شدند. از آزمون عملکرد پیوسته برای ارزیابی عملکرد توجه پایدار و برای اندازه گیری طول مدت مصرف از پرسشنامه جمعیت شناختی استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین نتایج و عملکرد آزمودنی ها در توجه و طول مدت مصرف شیشه رابطه منفی وجود دارد. آزمودنی ها با مدت مصرف طولانی تر خطای ارایه پاسخ بیشتر، زمان واکنش طولانی تر و پاسخ صحیح کمتری داشتند. نتیجه گیری: از یافته ها می توان نتیجه گرفت، سوءمصرف شیشه منجر به آسیب های مغزی و نقایص توجه می شود که می تواند نتایج درمانی نامطلوب را در پی داشته باشد. لذا به کارگیری روش های توانبخشی عملکردهای شناختی می تواند کارآیی درمان را افزایش دهد.
۲.

اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیکی (مبتنی بر آموزش مهارت ها) بر کاهش تکانشگری و افزایش تنظیم هیجانی زنان وابسته به متامفتامین(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: تکانشگری تنظیم هیجانی رفتار درمانی دیالکتیکی متامفتامین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۱۴ تعداد دانلود : ۱۳۳۸
هدف پژوهش، بررسی اثربخشی رفتار درمانی دیالکتیکی بر کاهش تکانشگری و افزایش تنظیم هیجانی زنان وابسته به متامفتامین بود. پژوهش حاضر طرحی نیمه تجربی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود و جامعه آماری آن، کلیه زنان وابسته به متامفتامین بود که در مراکز درمانی ترک اعتیاد شهر بیرجند در سال 1393 تحت درمان نگهدارنده با متادون قرار داشتند. با روش نمونه گیری در دسترس، تعداد 34 نفر انتخاب و به صورت مساوی و کاملاً تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. سپس تنها گروه آزمایش به مدت 12 جلسه 90 دقیقه ای تحت رفتار درمانی دیالکتیکی به صورت گروهی قرار گرفت. برای جمع آوری داده ها از مقیاس تکانشگری بارت و پرسشنامه دشواری در تنظیم هیجانی (DERS) استفاده شد که در پیش آزمون، پس آزمون و دوره پیگیری، بر روی هر دو گروه اجرا گردید. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس در سطح معناداری 05/0P< تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که رفتار درمانی دیالکتیکی بطور معناداری در کاهش تکانشگری و افزایش تنظیم هیجانی زنان وابسته به متامفتامین موثر می باشد (001/0P<).
۳.

مقایسه ی کارکرد توجه پایدار در افراد وابسته به مت آمفتامین، هروئین و افراد عادی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: توجه پایدار هروئین متامفتامین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۴۲ تعداد دانلود : ۴۱۲
هدف: هدف پژوهش حاضر، مقایسه ی کارکرد توجه پایدار در افراد وابسته به مت آمفتامین، هروئین و افراد عادی بود. روش: در مطالعه ی حاضر که از نوع علّی - مقایسه ای می باشد، از بین مردان مراجعه کننده به کانون ترک اعتیاد تولد دوباره شهر تبریز، با استفاده از نمونه گیری هدفمند، تعداد 30 نفر برای گروه وابسته به متامفتامین، تعداد 30 نفر برای گروه وابسته به هروئین، و تعداد 30 نفر نیز برای گروه عادی انتخاب شدند. این سه گروه از نظر سن، جنسیت، میزان تحصیلات، وضعیت تأهل، و وضعیت اجتماعی-اقتصادی با هم همتا شده بودند. هر سه گروه با استفاده از پرسشنامه ی خصوصیات جمعیت شناختی، و آزمون عملکرد پیوسته مورد ارزیابی قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد که در زمان واکنش آزمون عملکرد پیوسته، به عنوان شاخصی از توجه پایدار، تفاوت بین گروه متامفتامین و گروه هروئین و بین گروه مت آمفتامین و افراد عادی معنادار بود، که میانگین گروه متامفتامین بیشتر بود (0/01 P<). در خطای ارتکاب و پاسخ حذفی این آزمون نیز به عنوان شاخص های دیگری از توجه پایدار تفاوت بین گروه عادی و هروئین معنادار به دست آمد (0/01 P<). نتیجه گیری: در نتیجه می توان مطرح کرد که کارکرد افراد مصرف کننده ی متامفتامین و هروئین در تکلیف توجه پایدار نسبت به افراد عادی، ضعیف تر است. شناسایی و درک بهتر این عوامل علاوه بر درک دقیق تر مشکل، می تواند راهگشای مؤثرتر بودن درمان های کنونی و نیز ارائه ی راهکارهای جدید درمانی باشد.
۴.

اثربخشی آموزش تنظیم هیجان مبتنی بر مدل گراس بر کاهش ولع و افسردگی پس از ترک در افراد وابسته به متامفتامین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تنظیم هیجان ولع افسردگی متامفتامین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰۰ تعداد دانلود : ۴۹۴
هدف: افراد دارای وابستگی مصرف مواد محرک با عدم شناخت صحیح از عواطف و احساسات خویش در به کار بردن درست هیجان ها مشکل دارند و این مشکلات در تنظیم هیجان ها منجر به مصرف مواد می شوند. هدف این پژوهش، تعیین اثربخشی آموزش تنظیم هیجان مبتنی بر مدل گراس بر کاهش ولع و افسردگی پس از ترک در افراد وابسته به متامفتامین بود. روش : روش پژوهش از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری افراد وابسته به متامفتامین مراجعه کننده به کلینیک ترک اعتیاد امید پویا در شهر تهران در سال 1395 بود. به روش نمونه گیری در دسترس 30 نفر به عنوان نمونه پژوهش انتخاب و به صورت تصادفی 15 نفر درگروه آزمایش و 15 نفر در گروه گواه قرار گرفتند. گروه آزمایش، آموزش تنظیم هیجان مبتنی بر مدل گراس را دریافت کردند و گروه گواه آموزش دریافت نکردند. داده ها با استفاده از پرسش نامه های سنجش ولع مصرف لحظه ای، و افسردگی (لاویبوند، 1995) به دست آمد. یافته ها : نتایج نشان داد که آموزش تنظیم هیجانی مبتنی بر مدل گراس بر کاهش ولع و افسردگی پس از ترک افراد وابسته به متامفتامین موثر است (0/01 p< ). نتیجه گیری : با توجه به یافته های پژوهش می توان گفت دشواری در تنظیم هیجان ها یکی از مشکلات افراد وابسته به متامفتامین است و آموزش نحوه ابراز و مدیریت هیجانات به این افراد می تواند در کاهش ولع و افسردگی پس از ترک مواد مؤثر واقع شود.
۵.

مقایسه اثربخشی درمان شناختی رفتاری مدل ماتریکس با و بدون هیپنوتیزم بر وسوسه مصرف بیماران وابسته به - متامفتامین

کلیدواژه‌ها: ماتریکس ولع مصرف متامفتامین هیپنوتیزم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۹ تعداد دانلود : ۱۵۱
این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی درمان شناختی - رفتاری مدل ماتریکس با و بدون هیپنوتیزم بر ولع مصرف بیماران وابسته به متامفتامین انجام شده است. این تحقیق از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون است. در این پژوهش 26 مرد وابسته به متامفتامین که به صورت غیر تصادفی از بین مراجعین در دسترس انتخاب شدند، به شکل تصادفی در دو گروه آزمایشی 13 نفر قرار داده شدند. این افراد که حداقل 18 ماه از سوءمصرفشان به این ماده می گذشت به مدت دو هفته تحت درمان بستری با داروهای روان پزشکی قرار گرفتند و پس ازآن با معیارهای ورود به پژوهش تحت رواندرمانی قرار گرفتند. در گروه آزمایشی 1 درمان جویان به مدت 24 جلسه تحت روان درمانی به شیوه شناختی – رفتاری مدل ماتریکس قرار گرفتند و گروه آزمایشی 2 طی 24 جلسه تحت رواندرمانی ماتریکس هیپنوتیزمی قرار گرفتند. در هر دو گروه بیماران با پرسشنامه سنجش ولع مصرف مواد (DDQ) یک هفته قبل از شروع روان درمانی و همچنین بلافاصله بعد از پایان جلسات مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده ها به کمک روش آماری کوواریانس، کای دو و آزمون U مان - ویتنی برای هر دو گروه مستقل تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که درمان مدل ماتریکس به طور معناداری در کاهش وسوسه مصرف بیماران وابسته به متامفتامین تحت درمان موثر است همچنین درمان ماتریکس هیپنوتیزمی نیز به طور معناداری در کاهش وسوسه مصرف بیماران وابسته به متامفتامین تحت درمان موثر است و تفاوت متغیر وسوسه مصرف و مولفه های آن بین دو گروه معنادار می باشد؛ بنابراین می توان نتیجه گرفت که درمان شناختی – رفتاری مدل ماتریکس در کنترل ولع مصرف بیماران همزمان با افزوده شدن درمان هیپنوتیزمی افزایش می یابد.
۶.

مقایسه اثربخشی درمان شناختی - رفتاری مدل ماتریکس با و بدون هیپنوتیزم بر اضطراب و افسردگی بیماران وابسته به متامفتامین

کلیدواژه‌ها: ماتریکس هیپنوتیزم اضطراب افسردگی متامفتامین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۲ تعداد دانلود : ۱۶۲
این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی درمان شناختی - رفتاری مدل ماتریکس با و بدون هیپنوتیزم بر اضطراب و افسردگی بیماران وابسته به متامفتامین انجام شده است. این تحقیق از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون است. در این پژوهش 26 مرد وابسته به متامفتامین که به صورت غیر تصادفی از بین مراجعین در دسترس انتخاب شدند، به شکل تصادفی در دو گروه آزمایشی 13 نفر قرار داده شدند. این افراد که حداقل 18 ماه از سوءمصرف شان به این ماده می گذشت به مدت دو هفته تحت درمان بستری با داروهای روان پزشکی قرار گرفتند و پس ازآن با معیارهای ورود به پژوهش تحت رواندرمانی قرار گرفتند. در گروه آزمایشی 1 درمان جویان به مدت 24 جلسه تحت روان درمانی به شیوه شناختی – رفتاری مدل ماتریکس قرار گرفتند و گروه آزمایشی 2 طی 24 جلسه تحت رواندرمانی ماتریکس هیپنوتیزمی هم زمان قرار گرفتند. در هر دو گروه بیماران با پرسشنامه افسردگی بک و پرسشنامه اضطراب اشپیل برگر یک هفته قبل از شروع روان درمانی و همچنین بلافاصله بعد از پایان جلسات مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده ها به کمک روش آماری کوواریانس، کای دو و آزمون U مان - ویتنی برای هر دو گروه مستقل تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که درمان مدل ماتریکس به طور معناداری در کاهش اضطراب و افسردگی بیماران وابسته به متامفتامین تحت درمان موثر است؛ بنابراین می توان نتیجه گرفت که درمان شناختی – رفتاری مدل ماتریکس در بهبود اضطراب و افسردگی بیماران همزمان با افزوده شدن درمان هیپنوتیزمی افزایش می یابد.
۷.

شرایط و استراتژی های مصرف شیشه میان زنان معتاد (مطالعه موردی: شهر کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: استراتژی اعتیاد زنان شرایط متامفتامین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۰ تعداد دانلود : ۹۴
اعتیاد یکی از مسائل اجتماعی برجسته در ایران است که اغلب مسئله ای مردانه تلقی می شود. اما واقعیت این است که زنان نیز با این پدیده درگیرند. آنچه در حال حاضر با آن مواجهیم گرایش به سوء مصرف موادمخدر صنعتی در میان زنان است. با توجه به نقصان کارهای پژوهشی و به خصوص کارهای کیفی در این حوزه، پژوهش حاضر به بررسی شرایط (علّی، مداخله گر، زمینه ای) و استراتژی های مصرف شیشه از سوی زنان معتاد به شیشه در شهر کرمان پرداخته است. از آنجا که کشف و فهم مسئله اعتیاد به شیشه میان زنان یکی از پدیده های حساس است که به برقراری تعامل و گفت وگو نیاز دارد، از روش شناسی کیفی گراندد تئوری به منزله رویکرد پژوهش استفاده شد. تعداد 12 زن معتاد به عنوان مشارکت کننده در این پژوهش با روش نمونه گیری هدفمند و معیار اشباع نظری انتخاب شدند و تجربه زیسته آن ها بررسی شد. برای جمع آوری داده ها از مصاحبه عمیق استفاده شد. به طور کلی، کدگذاری داده ها به خلق 13 مقوله و 18 زیرمقوله منجر شد که بیانگر شرایط و استراتژی های مصرف شیشه است. برخی از آن ها عبارت اند از: تنش های زندگی فردی، باورهای تسهیل گر مصرف شیشه، سکس و مصرف شیشه، یادگیری مصرف شیشه و استراتژی های تأمین هزینه مواد. در نهایت، مقولات حاصله در قالب مدل شرایط و استراتژی های مصرف شیشه ارائه شده است.
۸.

بررسی اثر تغییرات سطوح آنزیم های کبدی و افسردگی در زنان معتاد به متامفتامین پس از یک دوره تمرینات هوازی در مرحله ترک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: متامفتامین آلانین آمینوترانسفراز آسپارتات آمینوترانسفراز زنان معتاد افسردگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸ تعداد دانلود : ۴۱
مقدمه و هدف: امروزه اعتیاد به مواد مخدر یکی از مهم ترین معضلات است و شیوع مصرف مواد در اقشار مختلف جامعه افزایش یافته و سرعت این معضل در زنان به طور قابل توجهی بروز می کند. ورزش می تواند گزینه ای برای پیشگیری و درمان بالقوه برای اعتیاد به مواد مخدر باشد. لذا، هدف از این پژوهش، تاثیر تمرین هوازی بر افسردگی و آنزیم های کبدی در زنان معتاد به متامفتامین بود.مواد و روش ها: در این مطالعه نیمه تجربی 30 زن معتاد 25-40 سال در دو گروه کنترل و تمرین قرار گرفتند. تمرینات با شدت 75-50 درصد VO2max طی شش هفته و سه جلسه در هفته انجام شد. این تمرینات شامل دویدن تناوبی و تمرینات کم برخورد (لوایمپکت) بود. جهت بررسی افسردگی آزمودنی ها از پرسشنامه سلامت روان گلدبرگ (GHQ) استفاده گردید. نمونه های خونی جهت اندازه گیری سطوح آلانین آمینوترانسفراز (ALT)، آسپارتات آمینوترانسفراز (AST)، 24 ساعت قبل از شروع تمرینات و 48 ساعت پس از آخرین جلسه جمع آوری شد. جهت تحلیل تغییرات برون گروهی از آزمون آنکووا و تفاوت های درون گروهی و تحلیل نمرات پرسشنامه از آزمون T زوجی درسطح معناداری 0.05>P < span lang="AR-SA"> استفاده گردید.یافته ها: ورزش هوازی باعث کاهش معنادار ALT (P=0.04) نسبت به گروه کنترل شد. همچنین در مقادیر AST در گروه تمرین (P=0.52) و افسردگی (P=0.95) نسبت به گروه کنترل کاهش معناداری مشاهده نشد.بحث و نتیجه گیری: اعتیاد به مواد مخدر یک خطر جدی برای کبد و افسردگی می باشد و فعالیت ورزشی می توانند بر پاسخ های آنزیم های کبدی و افسردگی در همه افراد تاثیرگذار باشند و تا حد قابل قبولی آنها را مهار کنند.