فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۰۰۱ تا ۲٬۰۲۰ مورد از کل ۴٬۴۲۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی درمان گروهی بر پایه الگو فراشناختی ذهن آگاهی انفصالی بر افسردگی و فشارخون بیماران زن مبتلا به فشارخون بود. روش پژوهش تجربی با گروه آزمایش و کنترل بود. به منظور انجام این پژوهش، ۳۰ بیمار زن مبتلا به فشار خون که به شیوه تصادفی ساده انتخاب شدند و بصورت تصادفی در ۲ گروه آزمایشی (۱۵ نفر) وکنترل (۱۵ نفر) قرار داده شدند. ابزارهای مورد استفاده عبارت بود از پرسشنامه افسردگی بک و دستگاه فشار سنج جیوه ای. آزمودنی های گروه آزمایش ۸ جلسه (۶۰ دقیقه ای) تحت درمان گروهی مبتنی بر مدل فراشناختی ذهن آگاهی انفصالی قرار گرفتند و گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. داده های حاصل با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج بدست آمده نشان داد: درمان گروهی مبتنی بر مدل فراشناختی ذهن آگاهی انفصالی؛ افسردگی و فشارخون سیستولیک و دیاستولیک بیماران زن مبتلا به فشارخون را کاهش می دهد.
مقایسه تصمیم گیری مخاطره آمیز در افراد مصرف کننده اوپیوم و همتایان سالم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: تصمیم گیری مخاطره آمیز را می توان یکی از اساسی ترین مکانیزم های زیربنایی رفتارهای تکانشی و اعتیاد دانست. هدف این مطالعه مقایسه تصمیم گیری مخاطره آمیز در افراد مصرف کننده اوپیوم و همتایان سالم بود. روش: در این پژوهش مقطعی علی-مقایسه ای، 50 مصرف کننده اوپیوم و50 غیر مصرف کننده که از نظر سن و جنس با گروه مصرف کننده همتا شده بودند، شرکت داده شدند. آزمون عصب شناختی خطرپذیری بادکنکی برای سنجش تصمیم گیری مخاطره آمیز استفاده شد. یافته ها: بین دو گروه افراد مصرف کننده و غیر مصرف کننده از نظر میانگین دفعات باد شدن بادکنک هایی که ترکیده اند، میانگین تعداد دفعات باد شدن کل بادکنک ها و حداقل دفعات باد کردن یک بادکنک تفاوت معنا داری به دست آمد. نتیجه گیری: افراد مصرف کننده اپیوم نسبت به افراد سالم از تصمیم گیری مخاطره آمیز بیشتری برخوردارند.
مقایسة ویژگی های آوایی- واجی و صرفی- نحوی گفتار پسران اتیستیک با کودکان سالم(مقاله علمی وزارت علوم)
اثربخشی درمان فراشناختی در بیماران اختلال تنیدگی پس از سانحه: مورد پژوهی سه بیمار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان فراشناختی بر کاهش علائم افسردگی و اضطراب در بیماران دارای اختلال تنیدگی پس از سانحه، با استفاده از طرح مطالعه موردی است.
روش: در یک بررسی تک موردی آزمایشی از نوع خط پایه چندگانه فرایند درمان بر روی سه آزمودنی انجام شد. سه بیمار سرپایی مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه، پیش از درمان، حین درمان و پس از درمان با استفاده از مقیاس تأثیر رویداد- ویرایش شده، پرسشنامه افسردگی بک ویرایش دوم، پرسشنامه اضطراب بک و مقیاس واحدهای ذهنی ناراحتی ارزیابی شدند.
یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که این درمان به کاهش نشانه های اختلال، کاهش اضطراب و افسردگی، ناراحتی کلی منجر شد. رویکرد درمانی مبتنی بر مدل فراشناختی در درمان اختلال تنیدگی پس از سانحه مؤثر است.
نتیجه گیری: نتایج بررسی این سه آزمودنی، حاکی از اثربخشی بالینی درمان فراشناختی در فرهنگی متفاوت از فرهنگ اولیه سازنده این پروتکل درمانی بود. هر چند که این مطالعه فاقد گروه کنترل بود، اما یافته های پژوهش حاضر دلالت بر تعمیم پذیری بالای یافته های مربوط به فراشناخت است. در نهایت، می توان گفت که این روش درمانی، رضایت بخش بوده و برای بررسی بیشتر اثربخشی آن، مطالعات ارزیابی کنترل شده ای در جهت رسیدن به یک نتیجه قطعی لازم است.
تأثیر کم شنوایی بر ویژگی های صوتی کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش ، بررسی تأثیر کم شنوایی بر برخی ویژگی های اکوستیکی صوت در دو گروه کودکان کم شنوا و کودکان طبیعی همتا شده با آنها از نظر سن و جنس می باشد. این مطالعه مقطعی ، توصیفی - تحلیلی بر روی دانش آموزان کم شنوای مقطع ابتدایی با افت شنوایی شدید تا عمیق و همتایان طبیعی آن ها انجام شده است. داده های مربوط به ویژگی های اکوستیکی صوت از طریق نرم افزار Speech Studio و دستگاه حنجره نگار جمع آوری شد. از آزمون T جهت مقایسه میانگین هر کدام از پارامترهای مورد نظر بین دو گروه استفاده شده است. در کودکان کم شنوا میانگین فرکانس پایه 04/323 در برابر گروه کنترل 53/267، تغییر بسامد 5/10 درصد در برابر 52/1 درصد، مدت زمان سکوت 40/29 درصد در برابر 02/17 درصد، مدت زمان سایش 55/17 درصد در برابر 52/34 درصد و مدت زمان صداسازی 71/14 درصد در برابر 65/28 درصد به دست آمد. بین میانگین بسامد پایه ، تغییرات دوره به دوره ی بسامد ارتعاش تارهای صوتی ، مدت زمان سکوت، مدت زمان سایش و مدت زمان صداسازی در دو گروه مورد بررسی تفاوت معناداری (P<0/0001) وجود داشت .
سبک های ابراز هیجان و باورهای فراشناختی بیماران مبتلا به اختلال افسردگی اساسی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اختلال افسردگی اساسی، دارای تأثیر همه جانبه ی جسمی و روان شناختی بر روی مبتلایان به آن اختلال می باشد. از جمله حوزه های این تأثیر که در روابط درون فردی و بین فردی مبتلایان نقش حایز اهمیتی دارد، سبک های ابراز هیجان و باورهای فراشناختی است. هدف مطالعه حاضر بررسی سبک های ابراز هیجان و تأثیر آنها بر راهبردهای فراشناختی در مبتلایان به اختلال افسردگی اساسی بود.
مواد و روش ها: در یک مطالعه مورد- شاهد که در پاییز 1388 در شهر سمنان انجام شد، تعداد 47 بیمار با تشخیص افسرگی اساسی بر اساس معیارهای DSM IV-TR دچار اختلال افسردگی اساسی به صورت پی در پی انتخاب و با 40 نفر به عنوان گروه شاهد از میان دانشجویان بومی دانشگاه سمنان که هیچ نشانه ای از افسردگی نداشتند، مقایسه شدند. کلیه ی آزمودنی ها به کمک پرسشنامه های فراشناخت، ابرازگری هیجانی، کنترل هیجانی و دوسوگرایی در ابرازگری هیجانی مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده ها به کمک روش های آماری همبستگی پیرسون و تحلیل واریانس یک راهه تحلیل شدند.
یافته ها: بر اساس نتایج به دست آمده، بین باورهای فراشناختی و سبک های ابراز هیجان افراد مبتلا به اختلال افسردگی اساسی و دانشجویان غیر افسرده، تفاوت معنی دار وجود داشت (05/0 >P ). همچنین، مؤلفه های ابراز هیجان منفی، نشخوار یا مرور ذهنی، دوسوگرایی در ابراز هیجان مثبت و دوسوگرایی در ابراز استحقاق و سایر مؤلفه های باورهای فراشناختی، بین دو گروه مورد مطالعه، تفاوت معنی دار داشتند (05/0 >P).
نتیجه گیری: بر اساس این پژوهش به نظر می رسد ناکارامدی افراد مبتلا به اختلال افسردگی اساسی، مربوط به چگونگی باورهای فراشناختی و نحوه ی ابراز هیجانشان می باشد. بنابراین، با توجه به این که بیماران یاد شده، به تحریف وقایع و پدیدهها می پردازند و از طرفی فاقد مهارت های مورد نیاز برای تعبیر احساسات خود هستند، در کشمکش درونی بین نحوه ی باورهای فراشناختی و ابراز هیجان گرفتار شده، نه تنها در درک احساسات خود با مشکل مواجه می شوند، بلکه طی پردازش هیجانی از تمایلاتشان برای عمل بر اساس هیجان، خودآگاهی دقیقی ندارند.
بررسی رابطه ساده و چندگانه صفات طیف اوتیسم و وسواس جبری در دانش آموزان دختر دوره راهنمایی شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به شیوع بالای صفات طیف اوتیسم در افراد دارای اختلال وسواس جبری و همچنین تشخیص اختلالات اضطرابی در افراد با صفات طیف اوتیسم بالا، هدف از این پژوهش بررسی رابطه ساده و چندگانه اختلال وسواس جبری و صفات طیف اوتیسم در دانش آموزان دختر دوره راهنمایی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر دوره راهنمایی شهر یزد می باشد که در این پژوهش 250 شرکت کننده به روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند. پرسشنامه های مورد استفاده شامل پرسشنامه 50 سوالی ضریب طیف اوتیسم و مقیاس وسواس جبری SCL-90 می باشد. داده های حاصل از پرسشنامه با استفاده از رگرسیون چندگانه به روش ورود گام به گام مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که به طور کلی صفات طیف اوتیسم می تواند 10 درصد تغییرات وسواس جبری در دانش آموزان را پیش بینی کند. در بهترین حالت از بین صفات طیف اوتیسم، ضعف در تغییر توجه و ناتوانی در مهارت اجتماعی بهترین پیش بین برای تغییرات وسواس جبری در گروه نمونه می باشد. در نتیجه، صفات طیف اوتیسم در افراد دارای اختلال وسواس جبری شایع است.
اثربخشی مدیریت استرس به روش شناختی- رفتاری بر کاهش اضطراب، استرس و افسردگی زنان سرپرست خانوار(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی مدیریت استرس به روش شناختی- رفتاری بر اضطراب، استرس و افسردگی زنان سرپرست خانوار کمیته امداد امام خمینی طراحی شده است.
مواد و روش ها: تعداد 40 نفر به صورت تصادفی ساده انتخاب و در دو گروه شاهد و آزمایش قرار گرفتند. با استفاده از یک طرح آزمایشی پیش آزمون- پس آزمون با گروه شاهد، گروه آزمایش طی 10 جلسه تحت آموزش مدیریت استرس به روش شناختی- رفتاری قرار گرفت، در حالی که در این مدت گروه شاهد مداخله ای را دریافت نکرد. هر دو گروه در پیش آزمون و پس آزمون با استفاده از مقیاس اضطراب، استرس و افسردگی مورد ارزیابی قرار گرفتند و نتایج با استفاده از آزمون تحلیل واریانس چند متغیره تحلیل شد.
یافته ها: نتایج آزمون تحلیل واریانس یک متغیره نشان داد که بین دو گروه در پیش آزمون تفاوت معنی دار وجود ندارد، اما آموزش مدیریت استرس به روش شناختی- رفتاری در گروه آزمایش، نمرات اضطراب، استرس و افسردگی را به طور معنی داری کاهش داد.
بحث و نتیجه گیری: برنامه آموزش مدیریت استرس به روش شناختی- رفتاری می تواند جزء برنامه های مداخلاتی در سطوح جمعیت عمومی و گروه های هدف خود معرف یا تحت پوشش درمانی کمیته امداد امام خمینی قرار گیرد و از طریق کاهش اضطراب، استرس و افسردگی مشکلات این قشر آسیب پذیر را تخفیف دهد.
اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر نشانه های افسردگی و پذیرش کودکان دارای والدین مطلقه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی برنامه شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر کاهش نشانه های افسردگی در کودکان دارای والدین مطلقه بود.
روش: جامعه آماری شامل تمام کودکان 10 تا 13 ساله ی دارای والدین مطلقه و ساکن در شهر تهران بود که با توجه به مجوزهای صادر شده از سوی آموزش و پرورش، امکان دسترسی به آنها وجود داشت. نمونه شامل 30 نفر از دختران و پسران مذکور بودند که به شیوه در دسترس از جامعه انتخاب شدند و در نهایت به صورت تصادفی در دو گروه کنترل (16 نفر) و آزمایش (14 نفر) جایگزین شدند. برنامه شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی در 12 جلسه نود دقیقه ای و طی سه ماه، گروه آزمایش اجرا گردید. تمام آزمودنی ها قبل و بعد از درمان و نیز پس از شش ماه، پرسشنامه های شاخص افسردگی کودک، و سنجش ذهن آگاهی و پذیرش کودک را تکمیل کردند.
یافته ها: نتایج آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیری نشان داد که برنامه شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی به طور معناداری نشانه های افسردگی (ناکارآمدی، بی لذتی، مشکلات بین فردی، خلق پایین، و عزت نفس پایین) را در کودکان دارای والدین مطلقه کاهش داد. همچنین افزایش معناداری در ذهن آگاهی و پذیرش کودکانی که در درمان شرکت کرده بودند مشاهده شد. نتایج ذکر شده در مرحله پیگیری نیز حفظ شده بودند.
نتیجه گیری: برنامه شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی می تواند نشانه های افسردگی را در کودکان دارای والدین مطلقه کاهش و ذهن آگاهی و پذیرش کودکان را افزایش دهد.
کارایی درمان فراتشخیصی یکپارچه در کاهش شدت عوامل فراتشخیصی و نشانه های اختلالات هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی کارایی درمان فراتشخیصی یکپارچه در کاهش شدت عوامل فراتشخیصی سبب ساز و نشانه های آسیب شناختی در افراد مبتلا به اختلالات هیجانی چندگانه بود. سه نفر زن مبتلا به اختلال هیجانی اضطراب فراگیر دارای اختلال هیجانی همایند دیگر از طریق مصاحبه ی تشخیصی و مصاحبه ی بالینی ساختار یافته بر اساس معیارهای تشخیصی DSM-IV-TR برای محور یک به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. بیماران پس از احراز شرایط درمان، وارد فرآیند درمان شدند. در این پژوهش از طرح تجربی تک موردی از نوع خط پایه ی چندگانه ی ناهمزمان استفاده شد. کارایی پروتکل درمان فراتشخیصی یکپارچه در طی سه مرحله مداخله(خط پایه، درمان 12 جلسه ای و پیگیری 6 هفته ای) با استفاده از پرسشنامه نگرانی ایالت پنسیلوانیا (PSWQ)، زیرمقیاس سیستم بازداری رفتاری(BIS)، مقیاس های عاطفه مثبت و عاطفه منفی (PANAS)، مقیاس دشواری های تنظیم هیجانی(DERS) و سنجه های اختصاصی اختلال همایند بیماران مورد بررسی قرار گرفت. داده ها به روش تحلیل ترسیم دیداری و فرمول درصد بهبودی بررسی شد. نتایج نشان می دهد که تاثیر درمان فراتشخیصی یکپارچه در کاهش شدت آماج های درمان(نگرانی، عاطفه منفی، بازداری رفتاری، مشکلات تنظیم هیجانی و نشانه های اختلالات هیجانی) در بیماران از نظر بالینی معنادار است. روش درمان فراتشخیصی یکپارچه در کاهش همزمان شدت عوامل فراتشخیصی سبب ساز و نشانه های مربوط به اختلالات هیجانی از کارایی لازم برخوردار است.
بررسی چهار دهه تحقیقات شیوع شناسی اعتیاد در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف اصلی این تحقیق، بررسی تحقیقات شیوع شناسی در زمینه اعتیاد و سوء مصرف مواد مخدر و داروهای روانگردان بود که در ادوار گذشته در کشور به مرحله اجرا در آمده است. روش: روش پژوهش کتابخانه ای بوده و برای انجام آن تمامی تحقیقات صورت گرفته در زمینه های شیوع سوء مصرف مواد یا ارزیابی سوء مصرف مواد در ایران جمع آوری و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج بررسی های انجام شده، نشان داده که آمار اعتیاد طی چهار دهه اخیر در نوسان بوده است؛ به گونه ای که در سال 1390، این برآورد در جمعیت 15 تا 64 سال (طبق سرشماری سال 1385 معادل 50 میلیون نفر) برابر با یک میلیون و سیصد و بیست و پنج هزار نفر اعلام شده است. نتیجه گیری: یافته های حاصل از چهار دهه تحقیقات شیوع شناسی اعتیاد در ایران نشان می دهد که با توجه به حجم تهدید مواد مخدر و روان گردان ها و شیوع اعتیاد در کشور و به تبع آن تغییر جنسیت، تاهل، سن، شغل و تحصیلات معتادان، توجه کافی نسبت به تحقیقات شیوع شناسی مصرف و سوء مصرف مواد در جمعیت عمومی، دانش آموزان، دانشجویان، کارکنان دولتی و غیر دولتی صورت نپذیرفته است.
اطمینان به حافظه و خطای حافظه در افراد دچار حالت های وسواسی– اجباری در مقایسه با افراد بهنجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی اطمینان به حافظه و خطای حافظه در افراد دچار حالت های وسواسی- اجباری در مقایسه با افراد بهنجار اجرا شد. روش این پژوهش از نوع مطالعات پس رویدادی(علی – مقایسه ای)بود. جامعه آماری پژوهش دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی تبریز بودند که از میان آن ها نمونه ای 100 نفری انتخاب شدند؛ بدین ترتیب که چهار گروه 20 نفره دارای حالت های وسواسی(شستشو، وارسی، کندی و تردید) با استفاده از نمونه گیری در دسترس و پس از اعمال ملاک ورود، که عبارت بودند از داشتن رده سنی 20-45 سال، داشتن گرایشات وسواسی با توجه به اجرای تست مادزلی و تشخیص نهایی روان شناسی بالینی مبتنی بر وجود حالت های وسواسی، گروه های دارای گرایش وسواسی – اجباری و یک گروه 20 نفره از افراد بهنجار به عنوان گروه بهنجار انتخاب شدند، سپس تکلیف رایانه ای مربوط به اطمینان و خطای حافظه در میان افراد اجرا شد. یافته های حاصل از روش تحلیل واریانس چند متغیره نشان داد که آزمودنی های گروه وسواسی در مقایسه با آزمودنی های بهنجار اطمینان به حافظه کم تری دارند، همچنین میزان خطای حافظه در آزمودنی های گروه وسواسی بالاتر از آزمودنی های بهنجار است. نتایج نشان داد که در آزمودنی های وسواسی میزان اطمینان به حافظه پایین و میزان خطای حافظه بالا است.
بررسی میزان شیوع و شدت الکسی تایمیا و مقایسه آن در دانشجویان دختر و پسر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: الکسی تایمیا سازه ای روان شناختی است که در طیف وسیعی از بیماری های روان پزشکی و طبی شیوع بالایی دارد. امروزه پژوهش های بسیاری به دلیل اهمیت این سازه در سلامت روانی و جسمی افراد، به بررسی ابعاد مختلف الکسی تایمیا از جمله شیوع و شدت آن در جمعیت های بالینی و غیر بالینی پرداخته اند. هدف از پژوهش حاضر، بررسی میزان شیوع الکسی تایمیا و مقایسه الکسی تایمیا و مؤلفه های آن در دانشجویان پسر و دختر دانشگاه شهید چمران اهواز بود.
مواد و روش ها: نمونه مورد بررسی شامل 841 نفر دانشجوی پسر و دختر مقطع کارشناسی دانشگاه شهید چمران اهواز بود که به روش تصادفی چند مرحله ای از جامعه 8000 نفری دانشجویان این دانشگاه در سال 1387 برگزیده شد. برای جمع آوری اطلاعات از پرسش نامه 20 ماده ای الکسی تایمیای تورنتو استفاده شد. جهت تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی، 2χ و تحلیل t مستقل و تحلیل واریانس چندمتغیری استفاده گردید.
یافته ها: میزان شیوع الکسی تایمیا در کل نمونه برابر با 5/19 درصد، در نمونه دختران برابر با 8/18 درصد و در نمونه پسران 2/20 درصد بود. بین دانشجویان دختر و پسر از لحاظ شیوع این سازه تفاوت معنی داری مشاهده نشد. نتایج مقایسه دو جنس در میانگین الکسی تایمیا و سه مؤلفه آن نشان داد که شدت نمره کل الکسی تایمیا و خرده مقیاس تفکر برون مدار در پسران بالاتر از دختران بود.
نتیجه گیری: از نظر شیوع و شدت دشواری در شناسایی و دشواری در توصیف احساسات بین دانشجویان دختر و پسر تفاوتی وجود نداشت، اما با توجه به این که شیوع الکسی تایمیا در بین دانشجویان در مقایسه با سایر مطالعات خارجی بالاتر بود، این مسأله ضرورت ارایه آموزش های هیجانی در دانشگاه ها را مطرح می سازد.
تاثیر آموزش مدیریت خشم و روش حل مسئله بر شیوه های تربیتی، کنترل خشم و اضطراب مربیان پیش-دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از مطالعه حاضر بررسی اثربخشی آموزش مدیریت خشم و حل مساله بر شیوه های تربیتی، کنترل خشم و سلامت روان مربیان پیش دبستانی می باشد. این مطالعه از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون تک گروهی است. نمونه گیری به صورت در دسترس و گروه نمونه شامل 42 نفر از مربیان زن پیش دبستانی شهر تهران بوده است. پس از اعلام آمادگی مربیان، یک جلسه توجیهی برگزار شد و سپس برنامه آموزشی در طی 21 جلسه 2 ساعتی به صورت هفتگی ارایه گردید. در طی هر کارگاه مجریان مجرب و آموزش دیده به آموزش معلمان و حل مشکلات احتمالی ایشان در انجام تمرین ها و در ارتباط با کودکان پرداختند. قبل از شروع و بعد از اتمام جلسات، معلمان پرسش نامه های مربوطه شامل مقیاس روش های تربیتی معلمان، مقیاس ارزیابی خشم معلم، سیاهه اضطراب حالت- صفت اسپیلبرگر را تکمیل کردند. نتایج مطالعه فوق نشان داد که میانگین خرده مقیاس های موقعیت های خشم انگیز و بیان خشم را کاهش و میانگین راهبردهای کنترل خشم مقیاس خشم معلمان را در مرحله پس آزمون افزایش داده است. به عبارت دیگر، بررسی نتایج آزمون نیز نشان داد بین مراحل پیش آزمون و پس آزمون کلیه میانگین خرده مقیاس های خشم معلم، تفاوت معنادار وجود دارد. همچنین تحلیل داده ها حاکی از آن بود که معلمان با شرکت در کارگاه های آموزشی فوق، علاوه بر ارتقای سطح مدیریت خشم، وضعیت روان شناختی بهتری را کسب کرده و سلامت روان شناختی بالاتری را نشان دادند.
اثربخشی درمان گروهی مدیریت استرس بر افسردگی و فشارخون بیماران زن مبتلا به فشارخون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: فشار خون یکی از مهمترین مسائل مربوط به سلامت عمومی است هدف از پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی درمان گروهی مدیریت استرس بر افسردگی و فشارخون بیماران زن مبتلا به فشارخون بود.
روش : به منظور انجام این پژوهش، 30 بیمار زن مبتلا به فشار خون که به شیوه تصادفی ساده انتخاب شدند در 2 گروه آزمایشی (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار داده شدند. روش پژوهش نیمه آزمایشی بود. ابزارهای مورد استفاده عبارت بود از پرسشنامه افسردگی بک و دستگاه فشار سنج جیوه ای. گروه آزمایش طی 8 جلسه تحت درمان گروهی مدیریت استرس قرار گرفتند .
یافته ها: نتایج بدست آمده نشان داد که درمان گروهی مدیریت استرس می تواند افسردگی و فشارخون بیماران زن مبتلا به فشارخون را کاهش دهد(Pنتیجه گیری: بنابراین می توان در کنار درمانهای دارویی از مداخلات شناختی رفتاری مدیریت استرس جهت بهبود بیماران مبتلا به فشار خون استفاده نمود.
بررسی رابطة خوش بینی اسلامی، افسردگی و سبکهای مقابله با استرس در دانشجویان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، تعیین رابطه میان خوش بینی اسلامی، افسردگی و سبک های مقابله با استرس در دانشجویان بود. از میان جامعة آماری دانشجویان شرکت کننده در طرح ولایت مشهد مقدس سال 1391، 224 نفر (100 پسر، 124 دختر) به عنوان نمونة آماری به روش تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسش نامة خوش بینی اسلامی، افسردگی بک و سبک های مقابله لازاروس بود. برای تحلیل داده ها از روش آماری همبستگی پیرسون و رگرسیون ساده و چندگانه استفاده شد. یافته ها نشان داد که خوش بینی اسلامی، افسردگی و سبک های مقابله دارای رابطة معنادار بوده و خوش بینی اسلامی و سبک های مقابله شاخص خوبی برای پیش بینی افسردگی هستند. همچنین افراد دارای خوش بینی اسلامی، کمتر دچار افسردگی می شوند و در برخورد با رویدادهای تنش زا از مقابله های مؤثر استفاده می کنند.
اثربخشی گروه درمانی شناختی- رفتاری بر درآمیختگی فکر- عمل،(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر بخشی گروه درمانی شناختی- رفتاری بر درآمیختگی فکر- عمل، فرونشانی افکار و احساس گناه دانشجویان دختر دانشگاه شهید چمران بود. این پژوهش آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل است. ابزارهای این پژوهش شامل مقیاس درآمیختگی فکر- عمل، سیاهه فرونشانی افکار و پرسشنامه خصیصه گناه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانشجویان دانشگاه شهید چمران اهواز بودند که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای ابتدا 518 دانشجوی دختر مقطع کارشناسی به عنوان نمونه اولیه انتخاب شدند. از این میان، افرادی که در هر سه مقیاس درآمیختگی فکر- عمل، فرونشانی افکار و احساس گناه، نمره بالاتر از یک انحراف معیار داشتند . 30 نفر به روش تصادفی ساده به دو گروه 15 نفره به عنوان گروه آزمایش و گروه کنترل گماشته شدند. گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 60 دقیقه ای تحت درمان شناختی- رفتاری قرار گرفتند. نتایج تحلیل کوواریانس چند متغیری، نشان می دهد که آزمودنی های گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل در هر سه متغیر درآمیختگی فکر- عمل، فرونشانی افکار و احساس گناه نسبت به گروه کنترل کاهش معنا داری را نشان دادند (001/0 P< ) نتایج نشان می دهد که گروه درمانی شناختی- رفتاری نقش مؤثری در کاهش علایم درآمیختگی فکر- عمل، فرونشانی افکار و احساس گناه در جمعیت دختران دانشجو دارد.
رابطه باورهای فراشناختی با علایم اضطراب اجتماعی ( اجتناب، ترس و ناراحتی فیزیولوژیک) در جمعیت غیربالینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه باورهای فراشناختی با نشانه های اضطراب اجتماعی در جمعیت غیربالینی انجام شده است. نمونه پژوهش شامل 300 (166زن و 134 مرد) دانشجوی دانشگاه ایلام بودند که به روش نمونه گیری خوشه ای از میان افراد جامعه مزبور انتخاب شدند. شرکت کنندگان پرسشنامه های فرم کوتاه پرسشنامه باورهای فراشناختی ولز و سیاهه فوبیای اجتماعی را تکمیل نمودند. نتایج نشان داد که باورهای فراشناختی با نشانه های اضطراب اجتماعی رابطه مثبت و معناداری دارد(05/0P<). همچنین، نتایج ضریب رگرسیون گام به گام نشان داد که قوی ترین پیش بینی کننده ها برای نشانه های اضطراب اجتماعی؛ برای مؤلفه اجتناب، خرده مقیاس های کنترل ناپذیری فکرو خطر و خود آگهی شناختی؛ برای مؤلفه ترس، باورهای منفی در مورد کنترل ناپذیری فکر و خطر؛ برای مؤلفه ناراحتی فیزیولوژیک، باورهای منفی در مورد کنترل ناپذیری فکر وخطر، باورهای مثبت در مورد نگرانی و اعتماد شناختی هستند(05/0P≤). یافته های حاضر باحمایت از مدل فراشناختی ولز و میتوز برای اضطراب اجتماعی نشان می دهد که باورهای فراشناختی در ارتباط با علایم اضطراب اجتماعی نقش مهمی دارند. بنابراین، تغییر باورهای فراشناختی با توجه به اهمیت نقش آنها در مؤلفه های اجتناب، ترس و ناراحتی فیزیولوژیکی می تواند به عنوان مانعی در تشدید و تداوم علائم اضطراب اجتماعی باشد.