مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
تصمیم گیری مخاطره آمیز
حوزه های تخصصی:
هدف: فرآیند کاهش ارزش تعویقی به سیر کاهش ارزش پاداش ها و گزندها در اثر به وقفه افتادن اطلاق می شود. در این مطالعه، تلاش شده است ضمن معرفی دو نسخه کامپیوتری آزمون فارسی ارزیاب این فرآیند، نتایج به کارگیری این دو نسخه در گروه های سنی مختلف آزمودنی ها بررسی شود.
روش: در این مطالعه، سه گروه شامل 109 دانشجوی پزشکی (81 مذکر)، 74 و 83 دانش آموز پسر دبیرستانی با دو روش متفاوت (روش پرسش های مرتب کاهش یابنده یا روش استاندارد و روش پرسش های پراکنده یا روش تصادفی) مورد سنجش قرار گرفتند. در دو گروه اول از روش پرسش های مرتب کاهش یابنده یا روش استاندارد و در گروه سوم از روش پرسش های پراکنده یا روش تصادفی استفاده شد.
یافته ها: رفتار کاهش ارزش تعویقی در هر سه گروه مطالعه از منطق هیپربولیک تبعیت می نماید. ضریب کاهش ارزش تعویقی به وسیله آزمون استاندارد در گروه دانشجویان مذکر 60%، در گروه دانشجویان مونث 58% و در گروه اول دانش آموزان 82% و بدون اختلاف معنی دار با یکدیگر بود؛ اما این ضریب با روش تصادفی در گروه دوم دانش آموزان 336/0 و با نتایج روش استاندارد دارای اختلاف معنی دار بود.
نتیجه گیری: در صورت یکسان بودن روش پرسش، میزان ضریب کاهش ارزش تعویقی بر اساس جنس و سن (در محدوده سنی مورد مطالعه) تفاوت معنی داری نشان نمی دهد، اما تعویض روش پرسش و کاهش فشار بر آزمودنی برای انتخاب نقطه شکست (استفاده از روش تصادفی) باعث می شود کاهش ارزش پاداش ها در اثر گذر زمان تشدید شود.
شواهد عصب شناختی نقصان کنترل مهاری و تصمیم گیری مخاطره آمیز در افراد سیگاری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: بررسی و شناخت مکانیزم های عصب شناختی درگیر در مصرف سیگار می تواند در درمان آن مؤثر باشد. هدف این مطالعه، بررسی مقایسه ای تصمیم گیری مخاطره آمیز و کنترل مهار در افراد سیگاری و سالم بود.
مواد و روش ها: 40 فرد سیگاری و 40 فرد غیر سیگاری از شهر تهران در سال 90-1389به روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب و مورد مقایسه قرار گرفتند. این پژوهش پس رویدادی از نوع علی- مقایسه ای بود و از آزمون های عصب شناختی برو/ نرو (حرکت/ مهار حرکت) جهت سنجش کنترل مهاری و خطرپذیری بادکنکی برای سنجش تصمیم گیری مخاطره آمیز مورد استفاده قرار گرفتند. برای تحلیل داده ها آزمون t استودنت به کار برده شد.
یافته ها: گروه سیگاری در آزمون برو/ نرو در مرحله حرکت تفاوتی بین دو گروه دیده نشد (05/0 < P)، اما در مرحله بازداری (توقف حرکت) گروه سیگاری عملکرد ضعیف تری داشتند (01/0 < P). همچنین نتایج نشان داد که افراد سیگاری در مقیاس خطرپذیری بادکنکی در مقایسه با گروه غیر سیگاری خطرپذیری بیشتری در تصمیم گیری نشان می دهند (01/0 < P).
نتیجه گیری: با توجه به نقص در تصمیم گیری مخاطره آمیز و نقص در بازداری در افراد سیگاری، این ویژگی ها می تواند به عنوان عوامل مستعد آسیب زا در نظر گرفته شود و در پیش گیری و درمان افراد سیگاری مورد توجه قرار گیرد.
مقایسه تصمیم گیری مخاطره آمیز در افراد مصرف کننده اوپیوم و همتایان سالم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: تصمیم گیری مخاطره آمیز را می توان یکی از اساسی ترین مکانیزم های زیربنایی رفتارهای تکانشی و اعتیاد دانست. هدف این مطالعه مقایسه تصمیم گیری مخاطره آمیز در افراد مصرف کننده اوپیوم و همتایان سالم بود. روش: در این پژوهش مقطعی علی-مقایسه ای، 50 مصرف کننده اوپیوم و50 غیر مصرف کننده که از نظر سن و جنس با گروه مصرف کننده همتا شده بودند، شرکت داده شدند. آزمون عصب شناختی خطرپذیری بادکنکی برای سنجش تصمیم گیری مخاطره آمیز استفاده شد. یافته ها: بین دو گروه افراد مصرف کننده و غیر مصرف کننده از نظر میانگین دفعات باد شدن بادکنک هایی که ترکیده اند، میانگین تعداد دفعات باد شدن کل بادکنک ها و حداقل دفعات باد کردن یک بادکنک تفاوت معنا داری به دست آمد. نتیجه گیری: افراد مصرف کننده اپیوم نسبت به افراد سالم از تصمیم گیری مخاطره آمیز بیشتری برخوردارند.
مقایسه تکانش گری و تصمیم گیری مخاطره آمیز افراد لاغر با افراد عادی
حوزه های تخصصی:
رفتارهای تکانشی و خطرپذیری که مجموعاً با عنوان رفتارهای مخاطره آمیز خوانده می شود، دربرگیرنده طیف گسترده ای از رفتارهای رشد نایافته، لذت جویانه و عموماً همراه با درجات خطر بالا هستند. همان طور که چاقی و افزایش وزن مشکلات و خطرات بسیاری به همراه دارد،لاغری بیش ازحد هم مشکلات و بیماری های فراوانی را در پی دارد. این مطالعه به منظور مقایسه تکانش گری و تصمیم گیری مخاطره آمیز افراد لاغر با افراد دارای وزن طبیعی انجام شد. در این مطالعه تحلیلی که در سال 1398 در تهران انجام شد، 150 نفر از افراد لاغر دارای شاخص توده بدنیbmi)) کمتر از 5/18 کیلوگرم با 150 نفر از افراد دارای وزن عادی شاخص توده بدنی معادل 25 مقایسه شدند. هر دو گروه در آزمون سنجش تصمیم گیری مخاطره آمیز بارت و تکانش گری برو- نرو به صورت نرم افزاری و سلامت عمومی و تحرك روزانه شركت كردند . داده ها با استفاده از آزمون آماری تی مستقل تحلیل شدند. افرادی که تکانش گری بالاتری داشتند، نمی توانستند رفتارهای سالم بلندمدت اتخاذ کنند. تعداد عکس العمل اشتباه در افراد لاغر بیش تر از افراد عادی بود که نشان می داد تکانش گری در افراد لاغر بیش تر از افراد عادی است. به گونه ای که افراد لاغر الگوهای بیمارگونه ی غذا خوردن را القاء می کنند. و تصویر غیرواقعی و تحریف شده از بدن خوددارند. با توجه به نتایج ناهمسو در تحقیقات مختلف و روش های مختلف سنجش تکانش گری و کلاس های مختلف لاغری، پیشنهاد می گردد، تحقیقات بیشتری در این زمینه با توجه به همه روش های اندازه گیری انجام گردد.
بیماری مولتیپل اسکلروزیس براساس حساسیت پردازش حسی با میانجیگری کارکرد اجرایی تصمیم گیری مخاطره آمیز(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: مولتیپل اسکلروزیس (MS) یک بیماری التهابی مزمن است که با ضایعات دمیلینه در مغز، طناب نخاعی و عصب چشمی مشخص می شود. هنگامی که میلین درنتیجه تشکیل پلاک تخریب می شود، هدایت فیبر عصبی کاهش می یابد و یا از بین می رود. این پدیده سبب قطع پیام های عصبی فرستاده شده از مغز و بروز علائم بیماری می گردد. این بیماری منجر به اختلال در کارکردهای شناختی می شود. هدف اصلی این پژوهش بررسی رابطه حساسیت پردازش حسی بر مولتیپل اسکلرروز با میانجیگری کارکرد تصمیم گیری مخاطره آمیز است. مواد و روش ها: روش پژوهش توصیفی همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری است. جامعه آماری پژوهش کلیه بیماران مبتلابه مولتیپل اسکلروزیس مراجعه کننده به انجمن ام اس ایران بودند که از میان آن ها ۲۰۰ نفر به روش نمونه گیری غیر تصادفی در دسترس با ملاک های ورود و خروج انتخاب شدند. در راستای بررسی سطح حساسیت پردازش حسی در بیماران از مقیاس های شخص با حساسیت پردازش حسی بالا آرون و آرون (۱۹۹۷) و به منظور ارزیابی سطح تصمیم گیری مخاطره آمیز و شدت بیماری مولتیپل اسکلروز در بیماران، به ترتیب آزمون قمار آیوا بشارا، داماسیو، داماسیو، اندرسون (۱۹۹۴)، مقیاس وضعیت نانوانی گسترده کورتزکه (۱۹۸۳) استفاده شد. یافته ها: تحلیل همبستگی نشان داد که رابطه معناداری بین حساسیت پردازش حسی با مولتیپل اسکلروز و کارکرد تصمیم گیری مخاطره آمیز وجود دارد. براساس نتایج، تأثیر حساسیت پردازش حسی بر مولتیپل اسکلروزیس به واسطه گری تصمیم گیری مخاطره آمیز تعدیل یافت (۰۰۱/۰>P). نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت مدل ساختاری حساسیت پردازش حسی، کارکرد تصمیم گیری مخاطره آمیز و بیماری مولتیپل اسکلروز از برازش خوب برخوردار است.
نقش پیش بین استرس مزمن و حساسیت پردازش حسی در کارکرد تصمیم گیری مخاطره آمیز در بیماران مولتیپل اسکلروزیس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی کارکرد اجرایی تصمیم گیری مخاطره آمیز براساس استرس مزمن و مؤلفه های حساسیت پردازش حسی در بیماران مولتیپل اسکلروزیس انجام شد. نمونه ای مشتمل بر ۲۰۰ نفر (۴۹ مرد و ۱۵۱ زن) از مراجعان انجمن ام اس ایران، مقیاس استرس مزمن (CSS)، آزمون شخص با حساسیت پردازش حسی بالا و آزمون قمار آیوا (IGT) را تکمیل کردند. رگرسیون گام به گام نشان داد آستانه حسی پایین در گام اول، پیش بینی کننده تصمیم گیری مخاطره آمیز است. در گام دوم و سوم با ورود استرس مزمن و سهولت تحریک قدرت پیش بینی کنندگی آستانه حسی پایین کاهش یافت و در گام چهارم با ورود مؤلفه زیبایی شناسی قدرت پیش بینی کنندگی آستانه حسی، استرس مزمن و سهولت تحریک در پیش بینی تصمیم گیری مخاطره آمیز افزایش یافت. نتایج این پژوهش نشان داد استرس مزمن و ابعاد آستانه حسی پایین، سهولت تحریک و زیبایی شناسی، پیش بینی کننده کارکرد تصمیم گیری مخاطره آمیز در بیماران ام اس است.