فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۲۱ تا ۴۴۰ مورد از کل ۴٬۵۴۶ مورد.
منبع:
اعتیادپژوهی سال چهاردهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۵۵
83-98
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش تنظیم هیجانی بر تاب آوری و بهزیستی هیجانی، روان شناختی و اجتماعی افراد در حال ترک مواد مخدر سنتی است. روش : روش تحقیق از نوع نیمه آزمایشی و جامعه آماری شامل افراد در حال ترک مراجعه کننده به مراکز درمانی شهر تهران بودند. از میان آنان، 40 نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و در دو گروه آزمایش و گواه جای گرفتند. ابزارهای مورد استفاده شامل پرسش نامه کونور و دیویدسون (۲۰۰۳) و بهزیستی ذهنی کی یز و ماگیارمو (2003) می باشد. یافته ها : نتایج نشان داد آموزش تنظیم هیجانی، موجب افزایش تاب آوری و بهزیستی هیجانی، روان شناختی و اجتماعی افراد در حال ترک مواد مخدر می شود. نتیجه گیری : آموزش راهبردهای ارزیابی مثبت به عنوان یکی از راهبردهای انطباقی می توانند موجب تعدیل واکنش هیجانی افراد به موقعیت های پرفشار شوند.
بررسی علل گرایش به مصرف مواد مخدر (اعتیاد) در شهر اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال چهاردهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۵۶
169-198
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل فردی، جمعیت شناختی، روان شناختی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و جغرافیایی موثر بر گرایش به مصرف مواد در افراد وابسته به مواد شهر اردبیل انجام شد. روش : این پژوهش از نوع توصیفی –مقطعی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه سوءمصرف کنندگان مواد زن و مرد مراجعه کننده به مراکز درمان اعتیاد دولتی یا خصوصی استان اردبیل در نیمه اول سال97 بود. به همین منظور، 250 نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه های محقق ساخته استفاده شد. جهت دستیابی به اهداف پژوهش نیز از روش آمار توصیفی استفاده شد. یافته ها : یافته های پژوهش نشان داد که عوامل فردی (سطح تحصیلات ابتدایی افراد وابسته به مواد و دوستان آن ها، بیکاری و داشتن مشاغل کارگری، پیشنهاد مصرف مواد توسط همکاران محیط کار، شروع مصرف با تریاک)، عوامل خانوادگی (طرد فرد در مشاجرات خانوادگی، مصرف مواد برای فرار از مشکلات خانوادگی، مصرف مواد بعد از شکست عشقی، سابقه اعتیاد در بین اعضای خانواده و عملکرد خانوادگی نامناسب)، عوامل روان شناختی(مصرف مواد برای لذت جویی و خوشگذرانی، مصرف مواد برای حس کنجکاوی، گرایش به رفتارهای پرخاشگرانه بالا، ناتوانی و ضعف در ابراز وجود و استرس های زیاد در سبک زندگی)، عوامل فرهنگی (عدم عضویت و فعالیت در گروه های مذهبی، پایبندی کمتر به سبک زندگی مذهبی، ناآگاهی از اثرات و عوارض مواد مخدر، معاشرت با دوستان ناباب، قبح شکنی مصرف مواد در جامعه، تبلیغات و کارکرد منفی رسانه ها و استفاده بالا از ماهواره)، عوامل اجتماعی(عدم عضویت و فعالیت در گروه های اجتماعی و احساس محرومیت اجتماعی)، عوامل اقتصادی (بیکاری و وضعیت اقتصادی ضعیف،احساس محرومیت اقتصادی و فقر) و عوامل جغرافیایی (حاشیه نشینی و بالا بودن میزان بروز جرم و اعتیاد در محل سکونت فرد) در گرایش به اعتیاد افراد وابسته به مواد نقش داشتند. نتیجه گیری : با توجه به نتایج فوق، لازم است مسئولین و متخصصان امور نسبت به این علل بومی توجه جدی و برنامه ریزی بیشتری در حوزه پیشگیری داشته باشند.
نقش میانجی وقایع استرس زای زندگی در ارتباط بین ویژگی های شخصیتی و آمادگی برای اعتیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال چهاردهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۸
191-216
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی وقایع استرس زای زندگی در ارتباط بین ویژگی های شخصیتی و آمادگی برای اعتیاد بود. روش: روش پژوهش توصیفی-همبستگی از نوع مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل همه زنان وابسته به مواد مراجعه کننده به کلینیک های ترک اعتیاد شهر یزد در سال ۱۳۹8-۱۳۹9 بود. از بین آن ها، ۱۲۰ نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. شرکت کنندگان پرسش نامه آمادگی برای اعتیاد، پرسش نامه وقایع استرس زای زندگی، و پرسش نامه شخصیت نئو را تکمیل کردند. یافته ها: مدل پیشنهادی برازش مطلوبی داشت. روان رنجوری، توافق پذیری، وظیفه شناسی و وقایع استرس زای زندگی رابطه ی مستقیم و معناداری با آمادگی برای اعتیاد داشتند. همچنین، وقایع استرس زای زندگی در رابطه بین روان رنجوری، برون گرایی، توافق پذیری و وظیفه شناسی با آمادگی برای اعتیاد نقش میانجی داشت. نتیجه گیری: نتیجه ی پژوهش حاضر ضمن تبیین عوامل درونی و بیرونی موثر بر آمادگی برای اعتیاد در زنان، می تواند برای پیشگیری و درمان اعتیاد مفید باشد.
مقایسه ارزنده سازی، ناارزنده سازی و نحوه روابط خانوادگی کودکان دارای والد وابسته به مواد و عادی: آزمون ترسیم خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال چهاردهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۵۶
153-168
حوزههای تخصصی:
هدف: اعتیاد یکی از مسائلی است که به روابط بین خانواده آسیب می زند و همین مسئله موجب مشکلات روانی بسیاری در آینده برای کودکان می شود. پژوهش حاضر با هدف مقایسه ارزنده سازی، ناارزنده سازی و نحوه روابط خانوادگی کودکان دارای والد وابسته به مواد و عادی صورت گرفت. روش: پژوهش حاضر توصیفی واز نوع علی- مقایسه ای بود. جامعه آماری دانش آموزان ابتدایی دختر شهر معمولان بود. 25 دانش آموز دارای والد وابسته به مواد و 25 دانش آموز دارای والد عادی به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. به منظور بررسی ارزنده سازی، ناارزنده سازی و نحوه روابط خانوادگی از آزمون ترسیم خانواده، استفاده گردید. داده ها با استفاده از آزمون مجذورکای تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین دو گروه کودکان دارای والد وابسته به مواد و کودکان دارای والد عادی در اولین شخص ترسیم شده، ناارزنده سازی و فاصله بین والدین تفاوت معناداری وجود داشت، اما بین ترسیم با فاصله کودک از والدین تفاوت معناداری مشاهده نشد. نتیجه گیری: با استناد به تفاوت بین کودکان عادی و کودکان با والدین وابسته به مواد باید از تاثیرات منفی اعتیاد بر رفتار و شخصیت کودک جلوگیری کرد و این کودکان را تحت برنامه های مداخلاتی زودهنگام قرار داد.
تجربه زیسته ی زنان از خانواده نابسامان در فرایند اعتیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال چهاردهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۸
113-142
حوزههای تخصصی:
هدف : این پژوهش با هدف مطالعه و درک تجربه زیسته ی زنان از خانواده نابسامان در فرایند اعتیاد انجام شد. روش: در این پژوهش از روش شناسی کیفی و روش نظریه زمینه ای استفاده شد. مشارکت کنندگان در این پژوهش 25 نفر از زنان خراسان جنوبی بودند که در مرحله ترک اعتیاد بودند. نمونه گیری براساس نمونه گیری هدفمند و نظری انجام شد. داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختار یافته به دست آمد و تا مرحله اشباع نظری ادامه یافت. یافته ها: نتیجه تحلیل داده ها، دستیابی به پنج مقوله محوری و یک مقوله هسته بود. مقولات محوری عبارت بودند از: شالوده متزلزل خانواده و تولید چالش های بنیادین، خفقان در خانواده و گرفتاری در چنگ انواع محدودیت ها و جبرها، گسست خانوادگی و میل به از هم پاشیدگی، طرد و حرمان در خانواده به مثابه راه کارهای تنبیه خانوادگی و یادگیری انزوا و عزلت در خانواده. مقوله هسته پژوهش نیز عبارت بود از: اعتیاد در بستر خانواده نابسامان. نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش می توان گفت که روابط اجتماعی فروپاشیده و فشارهای اجتماعی موجود در خانواده در کنار شرایطی نظیر ترک تحصیل و سطح تحصیلات پائین، اجبار در انتخاب همسر و تجربه شکست و سرخوردگی در زندگی خانوادگی، پیوندهای چند جانبه ای با اعتیاد زنان دارند.
مقایسه اثربخشی درمان شناختی-رفتاری و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کاهش نگرش های ناکارآمد و باورهای غلط شناختی در افراد با درمان نگهدارنده متادون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال چهاردهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۵۶
287-312
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان شناختی-رفتاری و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کاهش نگرش های ناکارآمد و باورهای غلط شناختی در افراد با درمان نگهدارنده متادون انجام شد . روش: این مطالعه شبه آزمایشی به شیوه پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. از میان همه افراد مراجعه کننده به مرکز درمانی سوءمصرف مواد روزبه شهر کامیاران در نیمه اول سال 1397، که تحت درمان نگهدارنده متادون بودند، نمونه ای به حجم 30 نفر به شیوه در دسترس انتخاب و بصورت تصادفی در دو گروه آزمایش (20 نفر) و یک گروه گواه (10 نفر) گمارده شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های نگرش های ناکارآمد و خطاهای شناختی استفاده و توسط افراد هر سه گروه در مراحل پیش آزمون و پس آزمون تکمیل شد. گروه آزمایشی اول و دوم به ترتیب مداخله درمان شناختی-رفتاری و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد را در 8 جلسه 60 دقیقه ای به شیوه گروهی دریافت کردند. داده ها نیز با روش تحلیل کواریانس چند متغیره تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که میانگین نمرات مؤلفه های نگرش ناکارآمد از جمله نیاز به تایید دیگران و نیاز به راضی کردن دیگران و مؤلفه های باورهای غلط شناختی از جمله فیلتر ذهنی، نتیجه گیری شتابزده، استدلال احساسی، باید-بهتر و شخصی سازی در هر دو گروه آزمایشی نسبت به گروه کنترل، به طور معناداری پایین تر بود. همچنین میانگین نمرات موفقیت-کامل طلبی، تفکر همه یا هیچ، تعمیم افراطی و بی توجهی در گروه تحت درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد نسبت به دو گروه دیگر، به طور معناداری پایین تر بود. نتیجه گیری: درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بیشتر از درمان شناختی-رفتاری بر کاهش نگرش های ناکارآمد و باورهای غلط شناختی مؤثر است.
ارائه مدل گرایش به مصرف مواد بر اساس ادراک تعارض بین والدین و نقش میانجی مشکلات هیجانی-رفتاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال سیزدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۵۲
293-310
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر نقش میانجی مشکلات هیجانی-رفتاری در رابطه با ادراک تعارض بین والدین و گرایش به مصرف مواد انجام شد. روش : روش پژوهش توصیفی-همبستگی و از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری دانش آموزان مقطع متوسطه شهرستان قدس استان تهران بود که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی چندمرحله ای،600 نفر از آن ها انتخاب شدند. ابزار پژوهش، سیاهه رفتاری آشنباخ، مقیاس ادراک تعارض بین والدین و مقیاس گرایش به مصرف مواد بود. یافته ها : نتایج تحلیل مدل یابی معادلات ساختاری نشان داد که مدل نظری پژوهش که متغیر مشکلات هیجانی-رفتاری به عنوان متغیر میانجی در رابطه با تعارضات بین والدین و گرایش به مصرف مواد وارد مدل شده بود، دارای شاخص های برازش مناسبی است. همچنین در این مدل مسیر غیرمستقیم تعارضات بین والدین به گرایش به مصرف مواد با میانجی مشکلات هیجانی-رفتاری معنادار بود. مسیر مستقیم تعارضات بین والدین به سمت گرایش به مصرف مواد معنادار به دست نیامد. می توان گفت که میانجی به صورت نسبی معنادار است . نتیجه گیری : این یافته ها در امر پیشگیری از گرایش به مصرف مواد در مدارس و نهادهای مرتبط مثمر ثمر است. از طرفی می توان در هنگام تنظیم مداخلات درمانی و فرموله بندی درمان، تعارضات خانواده و مشکلات هیجانی و رفتاری را به عنوان عوامل خطر لحاظ کرد.
مقایسه شکست عاطفی و صفات سه گانه تاریک شخصیت در زنان با و بدون آمادگی به اعتیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۵۳
285-300
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف مقایسه شکست عاطفی و صفات سه گانه تاریک شخصیت در زنان با و بدون آمادگی به اعتیاد انجام شد. روش: روش پژوهش علّی- مقایسه ای بود. نمونه تحقیق شامل 120 زن (۶۰ نفر با آمادگی به اعتیاد و 60 نفر بدون آمادگی به اعتیاد) بود که از بین زنان 18 تا 45 ساله ساکن شهر اردبیل با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسش نامه های شکست عاطفی راس(1999) و صفات سه گانه تاریک شخصیت جانسون و بستر (2010) بود. یافته ها: نتایج نشان داد بین شکست عاطفی و صفات سه گانه تاریک در بین زنان با و بدون آمادگی به اعتیاد تفاوت وجود داشت. شکست عاطفی و ویژگی صفات سه گانه تاریک در زنان با آمادگی به اعتیاد بیشتر از زنان بدون آمادگی به اعتیاد یود. نتیجه گیری: می توان گفت زنان دارای آمادگی بیشتری به اعتیاد، تجربه شکست عاطفی و ویژگی صفات سه گانه تاریک شخصیت بیشتری را تجربه می کنند.
پای پزشکان در کفش جامعه شناسان؛ نقدی بر پزشکی شدن اعتیاد در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال سیزدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۵۲
9-24
حوزههای تخصصی:
هدف: پزشکی شدن جامعه به معنای نفوذ و گسترش گفتمان پزشکی به موضوعات و قلمروهایی از اجتماع است که پیش از این در اختیار گفتمان های دیگر و گونه های مختلفی از دانش بود. یکی از این موضوعات سوءمصرف مواد است. اعتیاد به مواد به عنوان یک پدیده چندبعدی اجتماعی، به تدریج از حوزه اجتماعی خارج شده و تحت سیطره گفتمان پزشکی قرار گرفت. این پژوهش می کوشد تا از یک سو، مهمترین مصادیق پزشکی شدن اعتیاد و از سوی دیگر، زمینه های اجتماعی که مولد این وضعیت بوده را شناسایی کند. روش : روش تحقیق به کار رفته کیفی و از نوع تحلیل مضمون بوده و نمونه با روش نمونه گیری هدفمند، از نوع حداکثر تنوع، انتخاب شده و با ابزار مصاحبه به گردآوری داده های لازم پرداخته شد. نمونه گیری تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. تحلیل مضامین مصاحبه ها از طریق کدگذاری سه مرحله استراوس و کوربین (کدگذاری باز، محوری و گزینشی) انجام شد. یافته ها : نتایج نشان داد «پزشکی مداری» هسته مرکزی مصادیق پزشکی شدن اعتیاد است که دارای سه مقوله اصلی «بیمارانگاری اعتیاد»، «دارو درمانی» و «درمان پزشکی محور» است. همچنین هسته مرکزی زمینه های پزشکی شدن اعتیاد عبارت است از «پزشکی شدن جامعه» که دارای مقولات اصلی «تجاری سازی درمان»، «فرهنگ بیمارانگاری اعتیاد» و «پزشکی سالاری» است. نتیجه گیری : می توان اینگونه استدلال کرد که پزشکی به مثابه گفتمان مسلط در جامعه امروز ایران، بیشتر حوزه ها را تحت تاثیر قرار داده و عمده ی مسائل و موضوعات اجتماعی از جمله اعتیاد از نظرگاه تحلیل اجتماعی خارج شده و به قلمرو پزشکی و سایر علوم فردمحور منتقل شده اند.
اعتیاد جنسی و همبودی آن با وابستگی به موادمخدر
حوزههای تخصصی:
اعتیاد جنسی با افکار و اعمال جنسی مداوم و شدید مشخص می شود که تاثیر منفی بر زندگی افراد دارد. معتادان جنسی تلاش های فراوانی برای کنترل و یا به تعویق انداختن احساسات و اعمال جنسی انجام می دهند، اما این تلاش ها با شکست همراه است. اعتیاد جنسی متاثر از یک عامل و علت مشخصی نیست و تصور می شود که عوامل زیستی، روان شناختی و اجتماعی مختلفی در آن نقش دارند. اعتیاد جنسی همانند شرایط روانپزشکی دیگر، دارای همبودی با اختلالات روانی هستند که در برخی گروه ها از جمله مجرمان جنسی، افراد مبتلا به بیماری های عفونی( HIV/AIDS ) و اختلالات مصرف مواد شیوع بیشتری دارد. هدف از پژوهش حاضربررسی اعتیاد جنسی و همبودی آن با وابستگی به موادمخدر با استفاده از روش مطالعه اسنادی بود. در این مطالعه چالش ها و مناقشات مختلفی که از زمان ظهور اعتیاد جنسی در ادبیات پژوهشی و بالینی مطرح شد است، تبیین و توصیف شدند. همچنین پایه های نوروبیولوژیکی رفتارهای جنسی اعتیادی، اختلالات مصرف مواد، و همبودی های آن ها ارائه شد. در بعد درمانی مطالعات پژوهشی و بالینی به گسترش استفاده از عوامل روان دارویی برای درمان اعتیاد جنسی اشاره کرده اند و در تعدادی از رویکردهای دیگر، هم دارودرمانی و هم روان درمانی برای درمان افراد دارای اعتیاد جنسی پیشنهاد شده است. بروز اعتیاد جنسی از طریق رفتار جنسی و فرآیندهای اعتیادآور صورت می پذیرد و برای درمان آن باید هم رفتارهای جنسی و هم فرآیندهای اعتیادی زیربنایی را مورد هدف قرار داد. شکاف های قابل توجهی در پایه دانش علمی حاضر در ارتباط با اعتباربخشی های پیشین، حاضر و پیش بینی کننده برای اعتیاد جنسی یا اختلال فزون کنشی جنسی وجود دارد. برای وضعیت فعلی و چالش هایی که در رابطه با این اختلال و همبودی آن با اختلالات دیگر (به ویژه اختلالات مصرف مواد) وجود دارد، همانند بسیاری از اختلالات روانپزشکی دیگر، تحقیقات بیشتری مورد نیاز است تا این اختلال به صورت کامل تبیین شود.
رابطه ساختاری صفات سه گانه تاریک شخصیت با آسیب پذیری به اعتیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۵۴
31-46
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف آزمون برازش مدل رابطه ساختاری صفات سه گانه تاریک شخصیت با آسیب پذیری به اعتیاد انجام گرفت. روش: نوع پژوهش توصیفی-همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه پژوهش شامل همه دانشجویان دانشگاه ارومیه در سال تحصیلی 96-97 بود. تعداد 320 نفر با روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب و با استفاده از پرسش نامه های دوجین کثیف جوناسون و وبستر (2010) و استعداد اعتیاد زینالی (1393) ارزیابی شدند. یافته ها : نتایج نشان داد بین صفات سه گانه تاریک شخصیت و آسیب پذیری به اعتیاد رابطه مثبت وجود دارد. بالاترین همبستگی ها بین صفت ماکیاولیسم و مولفه خودمحوری، صفت جامعه ستیزی و مولفه انحراف از هنجارها، و صفت خودشیفتگی و مولفه خودنمائی مشاهده شد. همچنین مدل یابی معادله ساختاری نشان داد که رابطه ساختاری صفات تاریک شخصیت با آسیب پذیری به اعتیاد از برازش مناسب برخوردار است. نتیجه گیری : صفات سه گانه تاریک شخصیت با آسیب پذیری به اعتیاد رابطه دارند و می توانند آن را تحت تأثیر قرار دهند.
بررسی نقش واسطه ای طرحواره های ناسازگار اولیه در رابطه بین سبک های دلبستگی و سبک های مقابله ای معتادان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۵۴
279-302
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از تحقیق بررسی نقش میانجی گر طرحواره های ناسازگار اولیه در رابطه بین سبک های دلبستگی و سبک های مقابله ای در مراجعین به مراکز ترک اعتیاد شهرستان ابهر بود. روش: بدین منظور به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای تصادفی تعداد 234 نفر از معتادان مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد شهرستان ابهر انتخاب شدند. پرسش نامه های سبک های دلبستگی (هازن و شیور، 1987)، سبک های مقابله ای فولکمن و لازاروس (1985)، طرحواره های ناسازگار اولیه (یانگ، 1998) در بین آن ها اجرا شد. یافته ها: نتایج نشان داد طرحواره های ناسازگار اولیه به عنوان یک متغیر میانجی بین سبک های دلبستگی و سبک های مقابله ای عمل نمی نماید. نتیجه گیری: نتایج حاصل از تحلیل ضرایب نشان داد، با شناخت سبک های دلبستگی و طرحواره های ناسازگار اولیه و استفاده از سبک های مقابله ای می توان از ابتلا به اعتیاد جلوگیری نمود.
مقایسه اثربخشی طرحواره درمانی گروهی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر علائم اختلال شخصیت ضداجتماعی در معتادان ساکن در کمپ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال سیزدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۵۲
137-162
حوزههای تخصصی:
هدف : پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی طرحواره درمانی گروهی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر علائم اختلال شخصیت ضد اجتماعی در معتادان ساکن در کمپ انجام شد. روش: در قالب یک مطالعه شبه آزمایشی به شیوه پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری با گروه گواه، از میان معتادان ساکن در دو کمپ ترک اعتیاد شهرستان گنبدکاووس در نیمه اول سال 1397، نمونه ای به حجم 30 نفر به شیوه در دسترس انتخاب و با تخصیص تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه (هر گروه 10 نفر) گمارش شدند. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه بالینی چند محوری میلون 3 استفاده شد که توسط افراد هر سه گروه در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری یک ماهه تکمیل شد. گروه آزمایشی اول مداخله طرحواره درمانی و گروه آزمایشی دوم درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد را در 12 جلسه 90 دقیقه ای به شیوه گروهی دریافت کردند. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که هر دو مداخله درمانی در کاهش علائم اختلال شخصیت ضداجتماعی در پایان درمان و بعد از پیگیری یک ماهه مؤثر واقع شدند. همچنین میزان اثربخشی طرحواره درمانی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در پایان درمان و پس از پیگیری یک ماهه متفاوت بود. گروه طرحواره درمانی در مقایسه با درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در کاهش علائم اختلال شخصیت ضداجتماعی اثربخشی بیشتری داشت (0/01 > p ). نتیجه گیری: نتایج این پژوهش اثربخشی دو روش طرحواره درمانی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد را در کاهش علائم اختلال شخصیت ضداجتماعی مورد تائید قرار داد.
ساخت و هنجاریابی دستگاه اتوماتیک توزیع شربت متادون برای کاهش خطاهای متادون درمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال سیزدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۵۲
121-136
حوزههای تخصصی:
هدف : به خاطر استفاده از مخدرها، انواع خطاهای (عمدی-سهوی) داروئی در کلینیک های بازتوانی اعتیاد ممکن است رخ دهد. سیستم های توزیع داروی اتوماتیک نقش بسزائی در کاهش نرخ خطاهای دارودرمانی دارند. روش : بر اساس الزامات مراکز بازتوانی اعتیاد، طراحی و ساخت دستگاه موردنظر انجام شد. نمونه های اولیه این دستگاه مورد آزمون در چند مرکز بازتوانی اعتیاد قرار گرفت. یافته ها : در انتها نتایج حاصل از عملکرد نمونه نهائی با استفاده از روشهای آماری مورد بررسی قرار گرفت. نتایج کمی سنجش (در چند مرکز و چند دستگاه) نشان داد متوسط و انحراف استاندارد خطای عملکرد دستگاه 0/055 ± 0/232 میلی لیتر و خطای نسبی 0/58 ± 1/33 درصد می باشد. نتیجه گیری : در این مقاله به اصول عملکردی و بررسی اعتبار و روائی دستگاه توزیع شربت متادون پرداختیم. نتایج نشان داد این وسیله می تواند در کاهش خطاهای دارودرمانی در حوزه مدیریت اعتیاد موثر واقع شود.
اثربخشی آموزش مهارت های مثبت اندیشی بر سرسختی روان شناختی مردان وابسته به مواد تحت درمان متادون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۵۴
229-243
حوزههای تخصصی:
هدف : پژوهش حاضر با هدف اثربخشی آموزش مهارت های مثبت اندیشی بر سرسختی روان شناختی مردان وابسته به مواد تحت درمان متادون انجام گرفت. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل مردان وابسته به مواد تحت درمان متادون که به کلینیک های درمانی ترک اعتیاد شهر کرمانشاه در سال 1397 مراجعه کرده بودند. نمونه ی آماری 30 نفر که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفر (آزمایش و گواه) گمارده شدند. گروه آزمایش 8 جلسه آموزش مهارت های مثبت اندیشی (خدایاری فرد، زندی، حاج حسینی و غباری بناب، 1395) دریافت کردند. ابزار اندازه گیری پرسش نامه ی سرسختی روان شناختی اهواز کیامرثی، نجاریان و سهرابی زاده هنرمند (1377) بود. یافته ها: نتایج نشان داد بین دو گروه از نظر سرسختی روان شناختی تفاوت وجود دارد. نتیجه گیری: می توان گفت آموزش مهارت های مثبت اندیشی بر افزایش سرسختی روان شناختی مردان وابسته به مواد تحت درمان متادون مؤثر است.
مدل یابی ساختاری گرایش به سوءمصرف مواد بر اساس ویژگی های شخصیتی با میانجی گری عزت نفس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال سیزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۵۱
203-218
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مدل یابی ساختاری گرایش به سوءمصرف مواد بر اساس ویژگی های شخصیتی با میانجی گری عزت نفس در افراد معتاد به مواد مخدر تحت درمان در شهر تهران انجام شد. روش: این مطالعه از نوع همبستگی به شیوه معادلات ساختاری بود. گروه نمونه شامل 200 نفر از مردان معتاد مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد شهر تهران بود که به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل مقیاس آمادگی به اعتیاد، پرسش نامه عزت نفس، و پرسش نامه شخصیت بود. یافته ها: براساس نتایج، مدل پیشنهادی از برازش مطلوبی برخوردار بود. ویژگی های شخصیتی روان رنجوری به صورت مستقیم پیش بین مثبت، و وظیفه شناسی به صورت مستقیم پیش بین منفی برای گرایش به سوء مصرف مواد بودند (0/05> P ). ع زت نفس به صورت مستقیم پیش بین منفی برای گرایش به سوء مصرف مواد بود (0/05> P ) . ویژگی شخصیتی روان رنجوری با میانجی گری عزت نفس پیش بین منفی برای گرایش به سوء مصرف مواد بود (/0/05> P ). نتیجه گیری: بنابراین ویژگی های شخصیتی به طور مستقیم و از طریق عزت نفس بر گرایش به سوءمصرف مواد تاثیر می گذارند.
رابطه علّی اضطراب، نشخوار فکری، غفلت، روابط با همسالان و قلدری با آمادگی به اعتیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال سیزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۵۱
219-240
حوزههای تخصصی:
هدف : هدف پژوهش حاضر تعیین رابطه علّی اضطراب، نشخوار فکری، غفلت، روابط با همسالان و قلدری با آمادگی به اعتیاد بود. روش : در این مطالعه همبستگی، جامعه آماری را دانش آموزان پسر دوره دوم متوسطه شهر اصفهان تشکیل می دادند. به روش خوشه ای تصادفی، 375 دانش آموز از بین نواحی شهر اصفهان، براساس جدول تعیین حجم نمونه کوهن و همکاران (2000) به عنوان نمونه انتخاب شدند. شرکت کنندگان، به پرسش نامه های اعتیادپذیری، اضطراب ، نشخوار فکری، غفلت، روابط با همسالان و قلدری پاسخ دادند. یافته ها: براساس نتایج این پژوهش، مدل پیشنهادی از برازش مطلوبی با داده ها برخوردار بود. ضرایب تأثیر اضطراب، غفلت، مشکلات در روابط با همسالان، قلدری و نشخوار فکری بر اعتیادپذیری معنادار بود. نتیجه گیری : بنابر نتایج پژوهش اضطراب، غفلت، مشکلات در روابط با همسالان، قلدری و نشخوار فکری بر اعتیادپذیری تأثیر علّی دارند. لذا این مدل می تواند به مثابه الگویی مطلوب، برای تدوین برنامه های آموزشی پیشگیری از اعتیاد مثمر ثمر باشد.
نقش ابعاد شخصیت مایرز- بریگز در پیش بینی میزان تمایل به مصرف مواد با میانجیگری سرمایه روان شناختی و خودکنترلی در معتادان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال سیزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۵۱
275-294
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین نقش ابعاد شخصیت مایرز-بریگز در پیش بینی تمایل به مصرف مواد با میانجیگری سرمایه روان شناختی و خودکنترلی در معتادان بود. روش: پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل تمام افراد درگیر به اعتیاد تحویل داده شده به کمپ ترک اعتیاد ماده 16 راهیان بسوی سلامتی در دوره اول سال 99- 1398 که تعداد آن ها 420 نفر بود. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده و در نظر گرفتن جدول مورگان تعداد 200 معتاد با برخورداری از معیارهای ورود به عنوان گروه نمونه؛ انتخاب شدند. از پرسش نامه های تیپ های شخصیت مایرز-بریگز، تمایل به مصرف مواد مخدر، سرمایه روانشناختی لوتانز و خودکنترلی تانجی استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که ابعاد شخصیت مایرز- بریگز با میانجیگری خودکنترلی و سرمایه روان شناختی نقش پیش بین در میزان تمایل به مصرف مواد در معتادان دارد. نتیجه گیری: براساس یافته های این پژوهش بین تمام ابعاد شخصیت با میزان تمایل به مصرف مواد با میانجیگری خودکنترلی و سرمایه روان شناختی در معتادان رابطه وجود دارد. می توان با اجرای آزمون ابعاد شخصیت مایرز-بریگز و شناخت ابعاد شخصیتی معتادان، برنامه های آموزشی جهت ارتقاء خودکنترلی و سرمایه های روان شناختی معتادان تدوین شود.
اثربخشی آموزش مهارت های زندگی بر کیفیت زندگی زنان معتاد ترک کرده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۵۳
139-156
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی آموزش مهارت های زندگی بر کیفیت زندگی زنان معتاد ترک کرده انجام شد. روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون، با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش زنان و دختران معتاد ترک کرده در کمپ بانوان تهران بودند. با روش نمونه گیری در دسترس 30 نفر از بین افراد مستقر در کمپ با توجه به معیارهای ورود و خروج انتخاب و در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گواه (15 نفر) به صورت تصادفی گمارش شدند. گروه آزمایش تحت آموزش مهارت های زندگی قرار گرفتند. مقیاس کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی به صورت پیش آزمون و پس آزمون در هر دو گروه اجرا شد. یافته ها: نتایج تحلیل کواریانس نشان داد آموزش مهارت های زندگی در ارتقا نمرات در خرده مقیاس های سلامت جسمانی، سلامت روان، روابط اجتماعی، سلامت محیط موثر بوده است. نتیجه گیری: آموزش مهارت های زندگی به خصوص مهارت های مدیریت هیجان، مدیریت استرس، حل مسئله، و ارتباط مؤثر می تواند باعث ارتقاء سطح کیفیت زندگی شود و گام مؤثری در بازتوانی و عدم عود مجدد معتادان ترک کرده باشد.
تبیین آسیب اجتماعی اعتیاد از نگاه قربانیان آن در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال سیزدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۵۲
35-50
حوزههای تخصصی:
هدف: این تحقیق با هدف تبیین آسیب اجتماعی اعتیاد از نگاه قربانیان آن در شهر تهران انجام شد. روش : تحقیق با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی انجام و شیوه ی گردآوری اطلاعات، مصاحبه عمیق با افراد معتاد بود. یافته ها: اعتیاد به عنوان یک مسئله ی اجتماعی در شهر تهران، غالبا در سطح فردی به وقوع می پیوندد. علل و سبب های اعتیاد نه اجتماعی بلکه بیشتر در سطح فرد، خانواده و حلقه دوستان شکل می گیرند. اعتیاد در کلانشهر تهران بیشترین پیامدهای خود را در دو حوزه آسیب های رفاهی و جرم زا به جای گذاشته و آثار آن کمتر در حوزه آسیب های ساختاری ظاهر شده اند. در زمینه نهادی و سازمانی ، وضعیت فعالیت سمن ها از نهادها و سازمانهای خدمات دهنده ی دولتی بهتر بوده و راندمان کاری آن ها در همه سطوح پیشگیری و درمان بیشتر و بهتر بوده است. میزان رضایت نسبی استفاده کنندگان معتاد از خدمات سمن ها در شهر تهران بسیار بیشتر از نهادها و سازمان های دولتی بوده است. راهکار فائق آمدن بر آسیب اجتماعی اعتیاد، آموزش و اطلاع رسانی بیشتر و دقیق تر است. نتیجه گیری: مسائل اجتماعی مربوط به اعتیاد در کلانشهر تهران، بیشتر با شاخص های سه رویکرد نظری آسیب اجتماعی، کج رفتاری اجتماعی، و تضاد اجتماعی منطبق بوده اند. با مطالعه مصادیق مطالعاتی این سه رویکرد در تجارب کشورهای جهان، می توان راهبردها و راهکارهای علمی مناسبی برای برون رفت از معضلات اجتماعی اعتیاد در کشور و به طور خاص در شهر تهران ارائه کرد.