فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۳٬۳۸۱ تا ۱۳٬۴۰۰ مورد از کل ۵۲٬۵۲۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
پدیده های واحد
برای هر شخص به شیوه ای متفاوت پدیدار می شوند و این پدیدارشدن مطابق است با
موقعیت های پدیدارشناختی متفاوتی که هر کس برای دیدن آن چیز واحد اتخاذ می کند. به
اعتقاد پدیدارشناسان، متعلّق شناسایی به خودی خود
چیزی را آشکار نمی کنند؛ این انسان ها هستند که با نگاه به اشیا و طریقه ورود به
روح جهان، آن را درمی یابند. «کانت» نیز گفته است که ما چیزها
را نه آن چنان که فی نفسه هستند، بلکه آن چنان که بر ما می نمایند، درک می کنیم.
ارتباط ما با جهان، با عین جهان نیست؛ بلکه با جهان است آن سان که بر ما می نمایند.
نویسند ه «کشف الاسرار» نیز که با دو رویکرد شرعی و عرفانی به پدیده های موجود در آیات قرآن می نگرد،
ناخودآگاه در هر یک از این دو حوزه فکری تحت تأثیر جهان بینی های پذیرفته شده همان
حوزه قرار گرفته و در واقع با قرار گرفتن در زاویه نگاه هر یک از رویکردهای شرعی
یا عرفانی آیات و پدیده های منعکس شده در آنها در راستای دیدگاه های همان رویکرد تفسیر
و تحلیل شده است.
نمونه ای از این
رویکردهای دوگانه، در نگرش نویسنده نسبت به خداوند مشاهده می شود. از این رو
این
مقاله بر آن است تا با بررسی صورت بندی گفتمانی میبدی در دو نوبت شرعی و عرفانی
کشف الاسرار، دوگانگی رویکرد نویسنده نسبت به «خدا» را تحلیل کند و جهان بینی های
مطابق با هر حوزه فکری (شرعی و عرفانی) در این اثر نسبت به این پدیده را تحلیل
نماید. این مقاله که با روش توصیفی- تحلیلی به پیش رفته، به این نتیجه رسیده است
که «میبدی» در نوبت های دوم و سوم کشف الاسرار
از صورت بندی های گفتمانی متفاوتی استفاده می کند تا متعلّق شناخت را متناسب با
بافت هر یک از این دو گفتمان ارائه دهد.
مولانا و هویت انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هویت/ Identit، چیستى هر چیزى است، اما در مورد آدمی «هویت»، مجموعه ای از خصوصیت های پایداری است که به اعتبار آن یک فرد انسانی از دیگران متمایز می شود. افراد انسانی وقتی در یک میدان تعامل گروهی/قومی قرار می گیرند هویت تازه ای به نام «ما» کسب می کنند. هویت جمعی با دیالکتیک میان فرد و اجتماع شکل می گیرد؛ طوری که احساس امنیت به فرد انسانی می دهد. هویت های فردی و اجتماعی در جامعة جهانی شده، چندان کارآمد نیستند؛ لذا آدمی در جهان امروز نیازمند هویتی فراتر از هویت فردی و قبیله ای/قومی/زبانی است تا به دستاویز آن بتواند در جامعه ای به گسترة جهان، احساس امنیت کند. در جهان امروز این هویت گسترده را -که می توان «هویت انسانی» نامید- بیش از دنیای گذشته نیاز داریم. یکی از راه های وصول به «هویت انسانی» که به استعانت از آن می توان امنیتی جهانی را توقع داشت «عرفان» و آموزه های جهان شمول آن است. اگر میدان عواطف، احساسات و خواسته های بشری را در نگرشی عرفانی تعریف کنیم، به اجتماع انسانی مطلوب تری می رسیم. اجتماعی که با آموزه هایی چون؛ عدم آزمندی، وحدت گرایی، رواداری و صلح اندیشی در صدد رفع تمایزات و تاکید بر اخوتی فراتر از قومیت و ملیّت دارد.
نگاهی به زندگی و افکار رام موهان روی به انضمام تصحیح رساله تحفة الموحدین(مقاله علمی وزارت علوم)
بررسی تحلیلی چوگان در اشعار فارسی با تکیه بر هنر نمودن سیاوش پیش افراسیاب در شاهنامه
منبع:
پژوهش های ادبی و بلاغی سال چهارم زمستان ۱۳۹۴ شماره ۱ (پیاپی ۱۳)
113 - 127
حوزههای تخصصی:
چوگان یکی از ورزشهای نشاط آور و هدفدار ایران باستان است که امروزه مورد بی مهری قرار گرفته است. از آنجا که ادبیّات غنی فارسی از جمله معتبرترین منابع برای مطالعه فرهنگ و تمدّن پربار ایران زمین است؛ در این پژوهش سعی برآن است تا با استناد به شواهد شعری، علی الخصوص شاهنامه فردوسی و تجزیه و تحلیل برخی ابیات آن، هویّت ایرانی ورزش چوگان، روشن شود. از یافته های مهم این پژوهش می توان به آشنایی کامل شاعران با ورزش چوگان و استفاده از اصطلاحات ویژه آن در اشعار فارسی، کاربردهای متفاوت ادبی آن، ازجمله تشبیه و کنایه، رفع ابهام ارتباط چوگان و ترکان در برخی ابیات، نگاه همه جانبه فردوسی به ورزش چوگان از جزئی ترین موارد تا کلّی ترین مفاهیم آن، حتّی توجّه خاص به موضوعاتی که جزو مباحث امروزی ورزش هستند؛ از جمله: روانشناسی ورزش، جامعه شناسی ورزش، موسیقی و ورزش و... در توصیف مسابقه چوگان بین ایران و توران و ... اشاره کرد.
بررسی عناصر داستانی، در داستان شیطان و دوشیزه پریم اثر پائولو کوئیلیو
منبع:
پژوهش های ادبی و بلاغی سال چهارم زمستان ۱۳۹۴ شماره ۱ (پیاپی ۱۳)
128 - 146
حوزههای تخصصی:
داستان، برشی از رخدادهای زندگی (واقعی یا خیالی) در قفس خیال انگیز فکر نویسنده است که آگاهانه در کمند زمان و مکان آرام گرفته اند. فضای متمرکز ذهن نویسنده، گزارش این حوادث را از سرگردانی در بیکران هستی رهایی بخشیده تا روایت آنها با خواننده به اشتراک گزارده شود و این، هنرِ نویسنده است. داستان در ادبیات امروز جهان، تبلور خلاقیت نویسندگانی است که در آفرینش آثار داستانیِ تازه، مورد اقبال خوانندگان هستند. پائولو کوئیلیو از این دست نویسندگان است. تحلیل ساختار عناصر داستانها، بررسی تفکرات حاکم بر آثار را ممکن ساخته و این امکان ما را از لابلای پیچ و خم ذهن نویسندگان می گذراند. روایت داستانِ "شیطان و دوشیزه پریم" کشمکش بین نیروهای نیکی و پلیدی، نوع برخورد شخصیتها با مقوله ی قدرت و انتخابگری آنها است. این مقاله با روشی توصیفی-تحلیلی، در حیطه ی نقد ساختاری می کوشد عناصر سازنده ی داستان را بررسی و توصیف نماید.
بررسی ومقایسه مقوله فتوت وجوانمردی درمتون نثرعرفانی تا پایان قرن ششم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ادبیات پاییز و زمستان ۱۳۹۴ شماره ۷۷
5-26
حوزههای تخصصی:
فتوت و جوانمردی به معنای مجموع خصایل پسندیده مانند: ایثار، فداکاری، شفقت نسبت به دیگران و مراقبه احوال نفسانی، یکی از آیین های ارزشمند مردمی بوده که در طول قرن های متمادی با تکیه بر قدرت اجتماعی در ایران وجود داشته و تداوم یافته است. این آیین در ایران از پیشینه ای بس طولانی برخوردار است و قدمت آن به دوران قبل از اسلام می رسد. آیین فتوت و جوانمردی دارای دو رویکرد اجتماعی وفردی بوده و پیوسته اهل فتوت را در دو جنبه مختلف به سوی تکامل انسانی سوق داده است. فتوت در متون نثر عرفانی نیز به عنوان یکی از راههای وصول به حقیقت همواره موردتوجه بوده است. در این آثار به جوانب مختلف آیین فتوت از جمله جنبه های فردی، اجتماعی، الهی و نیز آداب و رسوم فتیان اشاره می شود. لیکن بیشترین توجه نویسندگان متون نثر عرفانی متوجه جنبه نظری آن است و به تعریف و تفسیر واژه فتوت پرداخته اند. در این پژوهش قصد داریم مقوله فتوت و جوانمردی را از دیدگاه اهل تصوف و نویسندگان متون نثر عرفانی تا پایان قرن ششم هجری مورد بررسی و تجزیه و تحلیل علمی قرار دهیم. روش تحقیق ما در این پژوهش، توصیفی تحلیلی است.
ادبیات تطبیقی در ایران از لابه لای همایش ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال نهم بهار ۱۳۹۴ شماره ۳۳
7 - 19
حوزههای تخصصی:
یکی از شاخص های رشد و بالندگی در هر علمی برگزاری همایش های تخصصی در آن علم به خصوص در مجامع دانشگاهی است. نخستین همایش در تاریخ این رشته از پژوهش های ادبی یعنی ادبیات تطبیقی به سال 1878 در پاریس باز می گردد. در ایران انجمن ادبیات تطبیقی نداریم یا دست کم فعال نیست. این حوزه در دانشگاه های ایران بیش از هفت دهه (از 1317) سابقه ندارد و از اواخر دهه هفتاد شمسی بود که دانشگاه ها همایش هایی را در موضوع ادبیات تطبیقی برگزار کردند. مقاله حاضر به آسیب شناسی علمی همایش های برگزارشده در این رشته می پردازد.
نقد تطبیقی منطق الطیر اثر عطار و داستان های کانتربری اثر چوسر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال نهم پاییز ۱۳۹۴ شماره ۳۵
45 - 62
حوزههای تخصصی:
فریدالدین عطار و جفری چوسر هر دو جایگاه ویژه ای در ادبیات و فرهنگ خود و ادبیات جهان دارند. آن ها استعداد شگرفی در سرایش شعر و نگارش نثر داشته اند. نقش بزرگ عطار در نگارش متون عرفانی و ارائه تعالیم عرفانی در ادبیات فارسی بسیار ستودنی است. چوسر نیز با بهره گیری از نثر شیوا و ساده و سبک انگلیسی به خصوص اش نام خود را در ادب انگلیس بلندآوازه نمود. هرچند هر دو شاعر از ملیت، زبان، و فرهنگ های مختلفی برخاسته اند، اما بهره گیری آن ها از مفاهیم مشترکی چون سفر، زیارت، و خودشناسی در آثار سترگ شان «منطق الطیر» و «داستان های کانتربری» به عنوان نقاط اشتراکی است که نه از سر تأثیرپذیری بلکه به علت جهانی بودن مفاهیم ادبیات به وجود آمده است.
رابینسون کروزوهای متفاوت: چندصدایی در دو داستان از جان مکسول کوتسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نزدیک به سه قرن پس از انتشار رمان ماجراهای رابینسون کروزو ، جان مکسول کوتسی این داستان را دوبار بازنویسی کرده است: بار اول در رمان آقای فو (1989) و بار دوم در سخنرانی جایزه نوبل با عنوان او و مردش (2003). مناسبات این دو اثر با رمان اولیه، بینامتنیت پسااستعماری را شکل داده است که طی آن، نویسنده ای از آفریقای جنوبی با یکی از رمان های شناخته شده غرب، مکالمه ای برقرار می کند. بینامتنیت پسااستعماری ضد گفتمانی در مقابل گفتمان ایدئولوژیک اروپامحوری، مردسالاری و تک صدایی می سازد و در پی ایجاد «گفت وگومداری» و «چندصدایی» در رمان است. محور اصلی بحث این مقاله آن است که کوتسی با دوبار بازسازی یکی از رمان های شناخته شده نشان داده است که ایجاد چندصدایی در رمان ممکن است هم مبتنی بر ساختار و هم محتوای اثر باشد. این مقاله ضمن بررسی ارتباط بینامتنی دو اثر کوتسی با رمان دانیل دوفو بحث می کند که در رمان آقای فو مؤلفه چندصدایی با بهره گیری از تکنیک های روایی «دوپهلویی» و «گفتمان دوصدایی» شکل گرفته است؛ درحالی که داستان او و مردش نشان می دهد چندصدایی بیش از آنکه ویژگی فرم داستان باشد، محصول توسعه و به تعبیر هومی بابا، «هویت ترکیبی» در ضمیر نویسنده است.
مقایسه تحلیلی هجو در شعر سنایی غزنوی، جمال الدین عبدالرزاق اصفهانی و خاقانی شروانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هجو از فروع ادبیات غنایی به شمار می رود و مانند هر گونه ادبی دیگر دارای ویژگی هایی است که آن را از گونه های دیگر جدا می کند. پژوهش حاضر در حوزه ادبیات غنایی و با هدف مقایسه تحلیلی هجو در شعر سنایی غزنوی، جمال الدین عبدالرزاق اصفهانی و خاقانی شروانی که از شاعران بزرگ سده ششم هجری و سبک سلجوقی هستند، صورت گرفته است. در این پژوهش، به شیوه کاربرد اوزان عروضی، موسیقی، ایدئولوژی و واژگان گزیده شامل استفاده از نام های جانوران در هجو، استفاده از ساخت مصغر، به کارگیری واژه های تابو و نیز هجوهای پنهان و آشکار شخصی و اجتماعی در شعر این سه شاعر پرداخته شده است. نتایج به دست آمده بیانگر آن است که زبان خاقانی و جمال الدین در هجو از سنایی عفیف ترست، اگر چه زبان هجو در سنایی و خاقانی نسبت به جمال الدین، تندتر، گزنده تر و هتاک تر است، اما استوار و زیبا بیان شده و قدرت آن ها را بر قلمرو الفاظ و تعبیرات شاعرانه به حد کمال نشان می دهد.
تحلیل روان شناختی منظومه ویس و رامین بر اساس نظریه لیبیدوی فروید و فردیّت یونگ(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال پنجم پاییز ۱۳۹۴ شماره ۱۶
77 - 90
حوزههای تخصصی:
منظومه ویس و رامین، سروده مشهور فخرالدّین اسعد گرگانی، که در حدود سال446 به نظم درآمده است، داستانی است با اصل کهن –عهد اشکانی– و به دلیل همین قدمت، می توان نمودهایی از کهن الگوهای یونگ را در آن به نظّاره نشست. در پژوهش پیش رو، با نگاهی متفاوت به این منظومه، داستان بر اساس نظریه لیبیدوی فروید یا سائقه جنسی1 او و فرایند فردیّت یونگ مورد تحقیق قرار گرفت که نتیجه حاصل آن، از تبدیل شدن یک عشق ابتدایی و زمینی به عشقی متعالی و والا حکایت دارد و این همان خودشناسی است که در ادیان مختلف به آن توصیه شده است. کهن الگوهای اصلی که یونگ در رسیدن به تعادل و تکامل روانی از آنها نام می برد، در این داستان مورد بررسی قرار گرفت که از جمله آنها پرسونا، سایه، آنیما و خود است و در کنار این صور مثالی، اشاره ای شده است به نماد ماندالا، که یونگ آن را رمزی از عدد هفت و نشانه به فردیّت رسیدن می داند. این داستان حکایت رسیدن رامین به آنیمای مثبت و پادشاهی است که این هر دو آغازی است برای فرایند فردیّت او.
هویت بومی در شعر منوچهر آتشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هویت بومی در ادبیات کلاسیک فارسی چندان مورد توجه قرار نگرفته و شاعران کهن به انعکاس محیط اقلیمی و بوم زیست خود در شعرشان کمتر تمایل نشان داده اند. اما نیما در راستای نوآوری هایی که در جوانب مختلف شعر ایجاد نمود، بومی گرایی را نیز وارد حیطه ی شعر کرد و در این راه پیروانی نیز یافت در راس طرفداران این شیوه، منوچهر آتشی قرار دارد که آگاهانه، گرایش ویژه ای به ارائه ی نمادها، عناصر و تصاویر بومی و محلی نشان داده است. وی در راستای حس نوستالژیکی که از غم دوری از زادگاه و برخورد با مدرنیته و... دچارش شده است، رویکردی آگاهانه به هویت بومی دارد و اکثر بن مایه های شعری اش بر پایه ی اقلیم و محیط بومی«جنوب» استوار است. با توجه به اهمیت بررسی بحث هویت بعنوان اصلی بنیادین در حفظ وحدت یک جامعه یا ملّت، این مقاله می کوشد تا از یک طرف، دلایل توجه آتشی به هویت بومی را بازنماید و از طرف دیگر، به مصادیق و مولفه های هویت بومی حاضر در شعر وی بپردازد و چارچوبی گویا از این مفهوم ارائه دهد. بررسی ها نشان می دهد مهم ترین نمودهای هویت بومی در شعر آتشی عبارتند از: یادکرد نام آوران، کاربرد واژگان خاص بومی جنوب، ارائه تصویرهایی از محیط و ذکر نام اماکن، گیاهان و جانوران بومی و توجه به برخی آداب و باورهای منطقه جنوب کشور.
تحلیل جامعه شناختی اشعار جمال الدّین محمّد بن عبدالرّزّاق اصفهانی براساس نظریه عمل پی یر بوردیو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Образ горы у Ф.И. Тютчева и Вяч. Иванова (کوه در آثار ف. ای. تیوتچف و ویچسلاو ایوانوف)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، دگرگونی مفهوم کوه از دیدگاه تیوتچف در آثار ویچسلاو ایوانوف، بر مبنای مجموعه اشعار «الهه های کوهستان» که در کتاب «ستارگان راهنما» به چاپ رسیده است، بررسی می شود. کوه، سمبل اصلی در این مجموعه اشعار است. قطعات این مجموعه اشعار، غزلیات فلسفی تیوتچف را در خاطر زنده می کند. شاعر سمبولیست، در مقاله «نمادهای منابع پیدایش زیباشناختی» به این مسئله اشاره کرده است. ایوانوف با رجوع به اشعار تیوتچف؛ ازجمله «صبح در کوهستان»، «آلپ»، «کوه های سپیدپوش»، «با اینکه لانه ای در دره ساخته ام ...» و «دامنه آرام گرفت ... راحت تر نفس می کشد...»، حوزه معنایی مفهوم کوه را گسترش می دهد. او نماد کوه را با ایده زیبایی شناختی- عرفانی صعود و فرود که پرداخته ذهن خود اوست، مرتبط می سازد و در هم می آمیزد. در نتیجه، معانی تیوتچف به یکی از معانی ممکن سمبل افسانه ای بدل می شوند که ساختار معنایی چند سطحی دارند. ایوانوف با این نوع پردازش به چند هدف دست می یابد: معنای شعر خود را غنا می بخشد و همچنین با تقدیس آثار تیوتچف، آن ها را در ردیف سنت پایدار قرار می دهد.
هنر سازه «تکرار» و نقش آن در علی نامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
علی نامه، منظومه ای رزمی- مذهبی است که شاعری با نام یا تخلّص ربیع در قرن پنجم هجری، به تقلید از شاهنامة فردوسی، سروده است و موضوع آن مناقب و مغازی علی بن ابی طالب است. یکی از ویژگی های اشعار حماسی، تأکید بر برخی از تصاویر و صحنه هاست که سبب حماسی تر شدن فضای شعر می شود. تأکید، گاهی به صورت «تکرارِ» عناصرِ سازنده شعر صورت می گیرد که موجب برجسته شدن تصاویر می شود. این هنرسازه، سهمی جالب توجّه در تأثیر زبان اثر بر خواننده دارد. در این جستار پس از طرح جنبه های زیباشناختی «تکرار»، عناصر سازندة شعر، واکاوی شده و پس از استخراج، به ذکر نمونه هایی از آن ها پرداخته شده است. پرکاربردترین عنصر تکرار به ترتیب واژه، واج، مصراع، جمله، واژگان ترکیبی، مضمون، بیت و هجا را شامل می شود.
سیمای فرهنگ عامه در آ یینه شعر خواجوی کرمانی
حوزههای تخصصی:
باورهای عامیانه، در هر سرزمینی نمایانگر سطح فرهنگ و فرهیختگی آن جامعه است که در طول روزگاران، به عنوانِ بن مایه های شعری در استخدام شاعران و نویسندگان درآمده است.ازآنجاکه روزگار خواجو، مقارن با ظهور مغولانی است که در بند خرافه پرستی و جادوگری بوده اند،وی نیز ناگزیراست در شعرش به اجتماعیات زمان خود بپردازد. نظر به این مهم، نگارنده بر آن شد تا در این مقاله که به روشِ کتاب خانه ای و توصیفی تحلیلی است سیمای باورها و اعتقادات عامه، موجودات خیالی، باورها درباره نجوم، فلزات،جواهرات و حیوانات را که در آیینه شعر خواجو، نمود یافته را نمایان کند تا بدین طریق، باورهایی که ریشه در فرهنگ اسلامی دارد، باورهایی که خرافاتی بوده و در گذر زمان به تاریخ پیوسته، باورهایی که تا به امروز پویا و زنده اند، باورهایی که رفته رفته به صورتِ دانشی مجزا درآمده است و باورها درباره موجوداتی که ممکن است در گذر زمان از هویت نیک خود فاصله گرفته باشند را درشعر خواجوی کرمانی به دست دهد.
بررسی ساختار روایی داستان حضرت موسی (ع) در سوره اعراف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در رویکردهای نوین به زبان مهمترین هدف مطالعات زبانی، توصیف ارتباط از راه رخدادهای زبانی در سطوح مختلف از جمله متن است. زبان قرآن، از رویکردهای مختلف زبانی و در برخی سطوح مورد مطالعه قرار گرفته است، هرچند در سازمان متن قرآن در چارچوب نظریات جدید زبانشناسی، مورد بررسی قرار نگرفته است. این تحقیق مطالعه موردی سازمان متن روایی ""حضرت موسی""، در سوره اعراف، بر اساس الگوی حل مسأله مایکل هوئی (2001) است. سه مسأله اصلی، یعنی ظلم و کفر فرعون، رسیدن حضرت موسی (ع) به یقین قلبی و نافرمانی و بت پرستی قوم بنی اسرائیل از ارکان این داستان هستند. در روایت مذکور، پاسخ های متعددی برای حل مسأله نخست از سوی خداوند و حضرت موسی (ع) ارائه می شود که در برخی موارد، ارزیابی آنها مثبت اما نتیجه آن منفی است. طرح نهایی برای رسیدن به راه حل این مسأله، پس از طی چرخه ای نسبتاً طولانی، طرح کشتن فرعون و پیروانش است که با موفقیت انجام می شود. مسأله دوم، بدون طی کردن چرخه طولانی و تنها با دو پاسخ حل می شود، اما در پاسخ به مسأله سوم طرح ها یا پاسخ های ناموفق ارائه می شود که ارزیابی از آن منفی و نتیجه آن در برخی موارد مثبت و در برخی موارد منفی است در این مسأله داستان حاوی مسائل تبعی دیگری است که بعضاً حل نشده یا به عنوان پیامد منفی اعمال شخصیت های داستان باقی می ماند. می توان گفت هرچند الگوی حل مسأله هوئی ساختار داستان را خوب پیش بینی می کند اما در برخی داستانها مثل روایات دینی، مسأله به طور قاطع حل نمی شود.
بررسی "کنش ارتباطی" در یک حکایت تمثیلی از دفتر اول مثنوی معنوی (مطالعه موردی مذاکرات داستان پنجم مثنوی معنوی بر اساس نظریه "کنش ارتباطی" هابرماس)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
"دموکراسی گفتگویی" نظریه ای است که در قرن بیستم به وسیله یورگن هابرماس، فیلسوف و جامعه شناس آلمانی طرح شد. این گفتگو در یک "حوزه عمومی" با "مشارکت آزاد شهروندان مستعد" شکل می گیرد. ابزار تعامل در آن "زبان ارتباطی عام" است و برای رسیدن به "تفاهم" یا "پذیرش استدلال برتر" صورت می گیرد. این نظریه هابرماس در ادبیات سیاسی معاصر تحت عنوان "کنش ارتباطی" شهرت یافته است. مولوی در حکایت تمثیلی"شیر و نخجیران" مذاکره ای به کاربسته است که با ارکان نظریه یادشده قابل بررسی است. در این راستا، نوشته حاضر ابتدا، به توضیح اجمالی مؤلفه های "نظریه انتقادی هابرماس"، "حوزه عمومی"، "جهان زیست" و "زبان ارتباطی عام" و تعریف تمثیل می پردازد. سپس با تحلیل و بررسی بخش مذاکرات داستان "شیر و نخجیران" مولوی، نتیجه می گیرد؛ که مذاکره اول، با قواعد "دموکراسی گفتگویی" هابرماس، همخوانی بیشتری دارد و با پیش روی داستان، کنش ارتباطی مذاکرات کم و رنگ سیاسی و راهبردی آن غلظت پیدا می کند. رنگ سیاسی لایه اندرونی تمثیل یادشده است.
خوانش و معنی یک بیت از رودکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی: