فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۲٬۶۶۱ تا ۱۲٬۶۸۰ مورد از کل ۵۲٬۵۲۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
در سنت ساختارگرایی سوسوری، فرض بر این است که دستگاه زبان پس از تعریف سلبیِ نشانه های کلامی و چینش بعضی از آنها در پی یکدیگر، مدلول های معینی را در کالبد یک متن مستقل گرد می آورد و از وحدت مضمونیِ متن در برابر شرایط ناپایدار بافتی محافظت می کند. بسیاری از منتقدان عرصه ی ادبیات نیز تحت تأثیر زبان شناسی سوسوری و به پیروی از بوطیقای ساختارگرا چنین می پندارند که نقد ادبی برابر است با سخن کاوی اثر در راه تأویل آن به مقصود آفریننده اش. در این مقال اما به جای کوششی بی فرجام برای وصول به فلان مدلول در بهمان اثر سترگ ادبی، به چندوچون در این باره خواهیم پرداخت که اساساً متنیت اثر از کجا(ها)ی زبان مایه می گیرد و چرا نمی توان فرایند خوانش متن را به روال های مکانیکیِ سخن کاوی فروکاست و هدف از نقد ادبی را نیل به مضمونی بی بدیل انگاشت. در تبیین دلالت مندی پردامنه ی متن و کران گشودگی خوانش، چند نمونه ی ظاهراً ناهمگون را فراتر از نقدهای سخن کاوانه، بر پایگاهی متشکل از دیدگاه های خوانش بنیاد بارت، پاشایی و متز تحلیل خواهیم کرد تا سرانجام به الگوی تازه ای از نقد ادبی دست یابیم. بنا بر این الگو اگرچه تنها سخن سنجی اثر برای تأویل آن کافی است، اما این سنجه را تنها یکی از شرایط لازم برای تحلیل متن باید دانست. در راه چنین تحلیلی همچنین باید عوامل متنیت هر اثر را نیز با توجه به شبکه ای از روابط بینامتنی اش تحلیل کرد؛ تحلیلی که از شناسایی انواع تقابل های پنهان در پوسته ای از روابط مجازی و استعاری آغاز می شود.
بررسی چگونگی نام گذاری عنوان شعر در ادبیات سنتی و معاصر و کارکردهای زیباشناختی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عنوان شعر، حکم شناسنامه ی شعر را دارد که برای بررسی و سخن گفتن در مورد یک شعر میان منتقدان و دیگر افراد مهم محسوب می شود. هدف این مقاله بررسی چگونگی نام گذاری عنوان شعر در ادبیات سنتی و معاصر است. این نام گذاری ها در شعر سنتی و معاصر تفاوت های چشمگیری با هم دارد. در گذشته چندان به نام گذاری شعر توجهی نمی شده است. البته از میان قالب های سنتی، در نام گذاری قصاید نسبت به قالب های دیگر تأکید بیشتری وجود داشته است. در شعر سنتی مواردی مانند واژه ی ردیف، حروف قافیه، محتوای شعر، مخاطب، بیت مطلع، واژه ی کانونی و... معیارهایی برای نام گذاری شعر به شمار می رفته است. با گسترش روزنامه و نشریات در دوران معاصر و پیدایش شعر نو، درج عنوان شعر نیز رواج یافته و بخصوص در قالب های نو یکی از ضروریات شعر محسوب شده است. در این دوران عنوان شعر جزیی از شعر است و در فضاسازی، درک معنا و اندیشه شاعر و ایجاد خلاقیت، تناسب با روحیات و دغدغه ها و جنسیت شاعر، نمادپردازی و... نقش دارد و ضروری است در نقد و بررسی شعر، عنوان آن نیز مورد بحث واقع شود؛ نکته ای که تاکنون مورد توجه جدی قرار نگرفته است.
علل ابهام مکان در شاهنامه ی فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حماسه های بزرگ همواره دارای ساختار محتوایی، بیانی و زبانی خاصی هستند که گویای وجوه مشترک این آثار است. از آن جا که زمان و مکان در آثار حماسی و روایت های گوناگون آن ها در نسل های مختلف تا زمان تکوین نهایی این قسم از آثار دست خوش تغییرات مختلف می گردد ، رفته رفته زمان و مکان هویت آشکار و عینی خود را از دست می دهد و از این رو در حماسه های بزرگ با ابهام در زمان و مکان روبرو می شویم . در شاهنامه فردوسی نیز که یکی از شاهکا ر های مسلّم در ادبیات حماسی جهان است، چنین جنبه ای کاملاً آشکار است و حماسه پژوهان و شاهنامه-شناسان همواره بر وجود ابهام مکان همراه با ابهام زمان در این اثر سترگ استاد توس تأکید ورزیده اند؛ ولی هرگز به علل این ابهام که محصول روایات مختلف شفاهی و نقل سینه به سینه آن هاست، توجهی نداشته اند.این مقاله با بررسی همه جانبه ی علل ابهام مکان در شاهنامه و شواهد تاریخی و جغرافیایی و آن چه از شاهنامه دریافت می شود، کوشیده است تا نکته های تازه و بی پیشینهای را در این زمینه مطرح و افق های روشنی را در این موضوع بگشاید.
جایگاه عشق در تفسیر عرفانی عرایس البیان روزبهان بقلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسأله عشق از قرن دوم هجری و در اندیشه عارفانی نظیر رابعه عدویه به طور جدی مطرح شد و در قرون بعدی به رغم مخالفت های برخی از فقها و اهل حدیث، همچنان به روند رو به رشد خود ادامه داد و در اندیشه کسانی چون روزبهان بقلی (608-522 ق.) به اوج خود رسید. روزبهان، بنای طریقت خویش را در تصوف بر عشق نهاد و این موضوع در عرفان وی بسیار برجسته و چشمگیر است؛ به گونه ای که در تمامی آثاری که از او برجای مانده، خصوصاً تفسیر عرفانی عرایس البیان، تأثیر نگاه عاشقانه او کاملاً مشهود است. تفسیر عرفانی عرایس البیان، با عباراتی ادبی دارای صبغه عرفانی در پی کشف معانی باطنی آیات قرآن است. این تفسیر که متأثر از تعمق ژرف روزبهان در باب کلام وحی است، بازتاب دهنده اندیشه های ناب او در باب عشق به حق و طریق وصول به آن است. در این بررسی می کوشیم جایگاه عشق را در این کتاب بازنماییم.
گزارش باستان شناختی اسطوره کیومرث به روایت شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اسطوره شناسان، رویکردهای گوناگونی به اسطوره داشته اند. رویکرد باستان شناختی به اسطوره بی سابقه است. اگر در گذشته کسانی مانند اوهمریست ها تلاش می کرده اند تا از راه قداست زدایی، خدایان اسطوره ای را تا حد شخصیت هایی زمینی فرو بکاهند، این کار آنها هیچ میانه ای با دانش باستان شناسی که دانش جدیدی است نداشته و با آنچه در این پژوهش دنبال شده نیز اختلاف ژرف دارد. این تحقیق در پی آن بوده تا اسطوره کیومرث را بر مبنای مباحث دانش باستان شناسی گزارش کند. نتیجه شگفت انگیزی که به دست آمده، این است: دوره کیومرث مطابق است با دوره پارینه سنگی میانی و انسان کیومرثی مطابق است با انسان نئاندرتال (هوموساپین نخستین)؛ فرهنگ او، فرهنگ موسترین و مختصات آب و هوایی زمان او، مختصات آب و هوایی آخرین عصر یخبندان است. روش هایی که در این تحقیق به کار گرفته شده مأخوذ از باستان شناسی است (لایه نگاری و گونه شناسی). این تحقیق می تواند سرآغازی بر شناخت اسطوره ها از دریچه دانش باستان شناسی باشد.
تحلیل زیبایی شناختی چند عنصر داستانی در سه رمان رضا امیرخانی (ارمیا، من او، بیوتن)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«رضا امیرخانی»، نویسنده ای با سبک منحصر به فرد است که داستان هایش را از آثار دیگر داستان نویسان معاصر متمایز می کند. از جمله این ویژگی های خاص می توان به رسم الخط عجیب، یا بازی های زبانی و استفاده مناسب از معانی و شکل های گوناگون کلمات اشاره کرد که به عنوان سبک خاص و منحصر به فرد نویسنده در این مقاله بررسی و تحلیل شده است. در این نوشتار، سه رمان رضا امیرخانی به نام های «ارمیا»، «منِ او» و «بیوتن» از منظر نحوه کاربرد عناصر داستانی بررسی شده است. با توجه به نتایج این جستار می توان استفاده به جا و مناسب از عناصر داستانی، توصیف های زنده و ماهرانه ای از مکان ها، شخصیت ها و احساساتشان را - به طوری که خواننده به خوبی بتواند خود را در صحنه های داستان ها تصور کند - از ویژگی های سبکی این نویسنده برشمرد.
عشق مجنون در آیینه روانکاوی (بر پایه ی « لیلی و مجنون » نظامی گنجوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عشق یکی از کلیدی ترین مفاهیم در ژرفکاوی معنای احوال انسانی در ادبیات است . منظومه لیلی و مجنون نظامی از شاخص ترین نمونه های ادبی است که حضور این مفهوم انسانی را ژرف اندیشانه به نمایش می گذارد. هرکسی از ظن خود، گاه سطحی گاه عمیق دست به تفسیر و تعیین معانی و دلالتهای این مفهوم زده است . اندیشه مدرن از جمله روانکاوی راهکار هایی در مقابل ما می نهد که از کلی گویی بپرهیزیم و مسیری مشخص را برای جست و جو در پیش گیریم . در این پژوهش ابعاد پنهان عشق بیمار گونه ای را بررسی می کنیم که هریک از ابعاد آن زنجیر وار با هم در پیوند می باشند .اینگونه عشق از نوعی خودشیفتگی آغاز می شود و تا مالیخولیا و خود آزاری ادامه می یابد و به جهت گیری مرگ اندیشانه می انجامد. در ضمن مفاهیمی چون مطلوب گمشده که بر دسترس ناپذیری ابژه (معشوق بیرونی) تاکید دارد و از دیگر ابعاد خودشیفتگی است بررسی خواهند شد ، نتیجه این که بسیاری از الگوهای عشق به نظر کمال یافته در عمل این گونه نیستند و با گونه هایی از روان پریشی و رفتارهای ضد اجتماعی همراه اند .
Des mécanismes langagiers dans Le Mariage de Figaro de Beaumarchais (مکانیسم های زبانی در ازدواج فیگارو اثر بومارشه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی ""زبان و مکانیسم های آن"" در یکی از کمدی های معروف بومارشه ازدواج فیگارو می پردازد. نمایش نامه ای که قبل از هرچیز، با یکی از ابزار گفتاری که همان تک گویی مشهور قهرمان داستان، فیگارو، میباشد، اثری انقلابی لقب گرفته است. خواهیم دید که طنز کلامی در این اثر، از خلالِ بازی با کلمات، کنایه ها، تلمیحات و تراکمِ واژگان صورت میگیرد و طنز فراکلامی به ویژه در نواگفتارها و در طنز حرکات پدیدار میشود. علی رغم اینکه جنبه ی طنز بودن گفتار در این اثر، بر جنبه ی تراژیک آن مستولی است اما همین جنبه ی کم پیدای تراژیک که در عبارات جسورانه ی شخصیتهای داستان نمایان میشود قادر است به اندازه ی جنبه ی طنز آن و یا حتی بیشتر، در وجود مخاطبِ صحنه های طنز تاثیر بگذارد. شادابی و تحرک زبان نیز از ویژگی های بارز این اثر است که اساسا در سایر آثارِ مجموعه ی سه گانه ی بومارشه نیز به چشم میخورد و در این مقاله بخشی را به مطالعه ی این پویایی کلامی در اثرِ مذکور، اختصاص داده ایم.
نقد و تحلیل مبحث حذف و ذکر در کتاب های فارسی علم معانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اشکالات و اختلافاتی که در متون درسی علم معانی وجود دارد باعث شده است جایگاه این شاخه علمی در میان علوم ادبی تضعیف و کارآیی های بالقوه آن در درک زیبایی و تحلیل مسائل ادبی پنهان شود. این اشکالات غالباً از فقدان روش علمی و نبود تعریف درست و دقیق از مبانی این دانش سرچشمه می گیرد.
این پژوهش در جهت بازبینی، نقد و تبیین مبحث «حذف و ذکر» انجام شده است که یکی از بخش های مهم فنّ معانی است. حذف و ذکر از مهم ترین ابزارهای بلاغی شعرا و نویسندگان فارسی است که در طول تاریخ ادبی به صورت متنوّع و مکرّر از آن بهره برده اند؛ ازهمین رو توضیح و تفسیر جنبه بلاغی آن از نخستین کتاب های معانی تا دوره معاصر درکانون توجه اهل بلاغت بوده است.
نویسندگان مقاله حاضر مبحث «حذف و ذکر» را در کتاب های بلاغت فارسی بررسی کرده و ضعف ها و قوّت های این کتاب ها را در ارائه منسجم و هدفمند این بخش مهم از علم معانی نشان داده اند و درنهایت برای حذف برخی اغراض ثانویه نادرست، ادغام دسته ای از اغراض در یکدیگر، تغییر نام بعضی از آنها، تعیین «حدودِ مسند» و بازنگری مبحث «ذکرمسندالیه» پیشنهادهایی مطرح کرده اند.
طبقه بندی ساختاری گونه های شعر کوتاه معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کوتاه سرایی از جریان های مهم ادبی دنیای معاصر است. این جریان در غرب، تحت تأثیر هایکوی ژاپنی و جنبش کمینه گرایی شکل گرفت و به عنوان ژانر ادبی هایکوسرایی شهرت یافت، اما در شعر فارسی با پیشینه ای کهن و متفاوت، محدود به یک ساختار و گونه نیست و گونه های فراوانی را در بر می گیرد. در ادبیات ما پیشینه مکتوب و موجود کوتاه سرایی به گاهان می رسد، که هر بند آن برای خود ساختاری کامل و مستقل دارد. از مانویان و دوره ساسانیان و سده های نخستین هجری نیز شواهدی از کوتاه سرایی باقی مانده است. به سبب همین پیشینه و گستردگی کوتاه سرایی، در توصیف و تعریف و طبقه بندی گونه های آن سازگاری دیده نمی شود. در این پژوهش دیدگاه های گوناگون درباره شعر کوتاه بررسی می شود. سپس با توجه به ویژگی ها و پیشینه، این طبقه بندی برای گونه های مختلف کوتاه سرایی پیشنهاد می شود: گروه نخست: گونه هایی با برخورداری از پیشینه سنتی چون: مفرد، دوبیتی، رباعی و قطعه کوتاه. گروه دوم: گونه های نو و بدون پیشینه چون؛ نوخسروانی و سه گانی. گروه سوم: فرم های آزاد چون: طرح، فرانو.
موسیقی بیرونی و پیوند آن با محتوا در غزل های حسین منزوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تصویر کاخ و باغ شاه موبد در مثنوی ویس و رامین فخرالدین اسعد گرگانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شکل یا طرح باغ موضوعی است که برخی از مهم ترین ویژگی های فضایی باغ را در بر دارد. علاوه بر آثار باقی مانده یا مدارک تصویری و متون تاریخی، شعر فارسی نیز منبعی برای شناخت باغ محسوب می شود و تصویری از آن فراروی ما قرار می دهد. تصویر یادشده که ممکن است حاصل مشاهده توصیفگر یا حتی تصویر ذهنی او درباره فضایی خاص باشد، اهمیت دارد و ما را با موضوعی آشنا می کند که اطلاعات دیگری از آن در دست نداریم یا اطلاعات ما را تکمیل می کند. این مقاله متن داستانیِ منظومی را از نیمه نخست سده پنجم مطالعه می کند؛ زمانی که فخرالدین اسعد گرگانی داستانی قدیمی تر را روایت کرده است. داستان یادشده، مثنوی ویس و رامین است که تأثیری گسترده بر داستان های منظوم پس از خود داشته و احتمالاً اصل آن به دوره اشکانی بازمی گردد. مقاله در پی آشکار کردن تصویری از باغ و سرای شاه موبد است که شاعر در حین داستان گویی خود و شرح روابط میان شخصیت ها، آن را به طور ضمنی وصف کرده است. در این مطالعه، شعر شاعر ازجمله آن ها که مربوط به شرح فضای یادشده اند یا غیر آن، تفسیر می شوند تا خصوصیات فضایی سرای شاه موبد روشن شود. در تفسیر یادشده، درون مایه دراماتیک و صحنه های داستان در مرکز توجه قرار دارند و هدف، یافتن ویژگی های معماریِ صحنه هایی است که شاعر در ارتباط با سرای شاه موبد شرح می دهد. بنا بر شرح شاعر، «سرای شاه موبد» از باغ و کاخ و شبستانی تشکیل شده است و مجاور گوشکی است که مشرف به میدان است و کل مجموعه در دز یا کندز مرو قرار دارد. سرای موبد دربردارنده دو باغ است که یکی همچون حیاط اندرونی در میان عمارت شبستان بوده و دیگری دارای دیوار و حصار بوده و در مقابل کاخ اصلی است. کاخ به هر دو راه دارد و از طریق ایوان با فضای هر دو باغ گلستان و بوستان ارتباط می یابد.
ویژگی های گونه زبانی خرده فرهنگ جبهه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبان فارسی مانند دیگر زبان ها، در همه حوزه های جغرافیایی، دوره های تاریخی و بافت های اجتماعی یکسان به کار نمی رود. خرده فرهنگ ها را می توان از عوامل مهم بروز تنوع اجتماعی دانست که در گستره رواج زبان فارسی شکل گرفته و به صورت پایدار و ناپایدار در به وجود آوردن «گونه های زبانی» مؤثر واقع شده اند. جبهه های دفاع مقدس در ایران، به منزله جامعه ای کوچک، خرده فرهنگ هایی با ابعاد رفتاری، نوشتاری و گفتاری خاص داشتند که بخشی از آن در مجموعه فرهنگ نامه جبهه انقلاب اسلامی ایران در جنگ تحمیلی گردآوری شده است. در این مقاله که به روش توصیفی-تحلیلی است، سعی شده است با تأکید بر لزوم شناخت گونه های مختلف زبان فارسی در دوره معاصر و ضرورت توجه به مقولات فرهنگی عرصه جنگ تحمیلی/دفاع مقدس، به گوشه ای از فرهنگ گفتاری جبهه از جنبه زبان شناختی توجه شود.مهم ترین و فراگیرترین نمود فرهنگ گفتاری جبهه را می توان در سطح واژگانی کلام دانست. بخشی از اصطلاحات، تعابیر و اعلام این فرهنگ در جلد اول فرهنگ نامه جبهه گردآوری شده که در این نوشتار پس از بیان مختصری درباره گونه های زبان فارسی و گونه رایج در فرهنگ جبهه، به برخی شواهد آن اشاره شده است. طنز و مطایبه، بن مایه غالب وضع اصطلاحات در گونه زبانی جبهه است. این گونه پس از پایان جنگ و رنگ باختن تدریجی فرهنگ جبهه، تا حد زیادی کاربرد و رواج خود را از دست داده است
بن مایه های اسطوره ای حکایت خیر و شرّ در هفت پیکرنظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بسیاری از باورها و آیین های باستانی ملل مختلف در حکایت ها و افسانه های کهن آنان تجلّییافته اند. هدف پژوهش حاضر بررسی بن مایه های اسطوره ای حکایت خیر و شرّ در هفت پیکر نظامی گنجه ای و پیوند آن با شاهنامه فردوسی است. در این راستا، با روش توصیفی و کتابخانه ای و تحلیل محتوا، ارتباط حکایت خیر و شرّ در هفت پیکر با داستان کاوه و ضحاک در شاهنامه و پیوند این دو با یکی از باورهای بنیادین آریاییان، یعنی باور به اصل خوبی و بدی –کهبرخاستهازنبرداهریمنوهرمزددراسطورهآفرینشاست–بررسیشدهاست. این پژوهش نشان می دهد که حکایت خیر و شرّ از داستان کاوه و ضحاک تأثیر پذیرفته است؛ به گونه ای که حتّی در برخی از موارد می توان این حکایت را مکمّل داستان شاهنامه به شمار آورد.
تحلیل تصاویر مستقل در شعر احمد شاملو
حوزههای تخصصی:
در این مقاله تلاش شده است که در تحلیل فرآیند تصویر، بر نقش تصور تکیه شود. با حفظ ماهیت نظری تصویر، ساختاری با عناوین تصویر مرکزی، ابزار تصویر، لحن تصویر، کارکرد تصویر و ذهنیت تصویری متن برای آن در نظر گرفته شده است. آنگاه انواع تصویر از دید سطح و عمق، ایستایی و یویایی، نقاشیک و سینمایی، باز و گسترده ، محدود و بسته و تصاویر مستقل و وابسته معرفی می گردد. تصویری که در مجموع عناصر سازنده آن ماهیت انحصاری و ویژگی خوداتکایی دارد به طوری که در بیرون از فضای شعر کاربرد داشته باشد ""مستقل"" نام می گیرد. شکل گیری و کاربرد تصاویر مستقل را در شعر شاملو می توان متأثر از نقش و تأثیر شیوه بیان ادبی حاکم، جریان و گرایش زبانی و گفتمان دانست. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری تحقیق شامل بررسی 100 شعر شاملو است که با معیار کوتاه و تصویری بودن انتخاب شده است. نتایج تحقیق بیانگر تأثیر عوامل مذکور در استقلال تصاویر است. بیان کنایی و مجازی، به عنوان شیوه بارز بیان ادبی در شعر احمد شاملو به کار رفته است. جریان زبانی و تأثیر آن بر تصاویر مستقل، وجهه اجتماعی احمد شاملو را به عنوان شاعر اجتماعی نمایان می کند و گفتمان های سیاسی و اجتماعی، گفتمان های غالب موثر در شکل گیری تصاویر مستقل شعر شاملو است.
دیدگاه های اخلاقی و تربیتی در شعر وحشی بافقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تعلیم و تربیت یکی از برجسته ترین درونمایه ها و اغراض شعر فارسی است. این نوع ادبی، بیش از دیگر انواع، ذهن و زبان شاعران و سخنوران ادب فارسی را به خود مشغول کرده است. وحشی بافقی علیرغم اینکه شاعری وقوع پرداز بوده و عنصر غالب اشعار او عشق است ولی بخش عمده ای از ابیات و اشعار خود را چه در خلد برین که اثری تعلیمی اخلاقی است و چه در دیگر منظومه ها و قالبهای شعری اش به موضوع تعلیم و تربیت اختصاص داده است. او مدتی به مکتب داری اشتغال داشته و پاره ای از موازین و شیوه های تعلیم و تربیت که در نظر مربیان امروزی این فن نیز پذیرفته شده است در اشعارش انعکاس یافته است. مهمتر از آن، تبیین مفاهیم و فضایل دینی و اخلاقی چون قناعت، جود و بخشش، عدل و انصاف و تحسین آنها و تشریح رذایل اخلاقی چون تظاهر، کبر، حرص و حسد و تحذیر از آنها، از جمله موضوعاتی است که جنبه تعلیمی و اخلاقی شعر او را برجسته کرده است. در میان مفاهیم اخلاقی و ارزشی، مباحثی نه چندان دلپسند چون تن دادن به حقارت و ذلت نیز در شعر او به چشم می خورد که شاید این امر بیشتر ناشی از پیروی او از سنن ادبی رایج در شعر فارسی باشد. این مقاله بر آن است که دیدگاه های اخلاقی و تربیتی وحشی را با استناد به اشعار وی بررسی و ارزیابی کند و بسامد آنها را به شکل جدول و نمودار بر اساس روش تحلیل آماری نشان دهد.
بررسی تطبیقی کتاب های داستانی- تصویری عربی، فارسی و انگلیسی بر مبنای شگردهای تمرکززدایی با نگاهی به داستان های: کاموای اضافی، کرم سه نقطه، و قصه قبل از خواب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چکیده: یکی از مهم ترین ساز و کارهایی که ادبیات کودک از آن بهره می گیرد تا بامخاطبِ خویش ارتباطی خلاقانه برقرار کرده و زمینه سازِ تفکر خلاق در وی شود، ویژگیِ تمرکززدایی است. هدف پژوهش حاضر، بررسی تطبیقی کتاب های داستانی-تصویری عربی، فارسی و انگلیسی بر مبنای شگردهای تمرکززدایی است. برای نیل به این مقصود یک کتاب داستانی-تصویری فارسی، یک کتاب داستانی-تصویری عربی و یک کتاب داستانی-تصویری انگلیسی از میان کتاب های برگزیده ی هر زبان انتخاب شده اند. داستان ها با بهره از روش تحلیل محتوای کیفی قیاسی و براساس میزان و نحوه ی استفاده از شگردهای تمرکززدایی تحلیل و مقایسه شدند. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که میان داستان های عربی، فارسی و انگلیسی از لحاظ میزان و چگونگی بهره گیری از شگردهای تمرکززدایی تفاوت دیده می شود. شگردهای تمرکززدایی در کتاب داستانی-تصویری انگلیسی از تنوعی خوب، در کتاب داستانی-تصویری فارسی از بیشترین کمیت، و در کتاب داستانی-تصویری عربی از کیفیت بهتری برخوردار بود.