فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹٬۷۴۱ تا ۹٬۷۶۰ مورد از کل ۵۲٬۵۲۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
دستان ها (مَثَل ها) چونان بخشی از فرهنگ و ساختار اندیشگانی مردمان کهن، بازگویه پندارها، دریافت ها و باورهای بسیاری است که در گذر روزگار پدید آمده است؛ از این رو، بازکاوی و گزارش مَثَل ها می تواند کم یا زیاد ما را تا سرچشمه-های اندیشگانی نیاکان رهنمون شود. گاه نیز اسطوره که با ناخودآگاه گروهی پیوندی رازناک دارد، در پیکره مَثل ها سربرمی آورد یا به سخن دیگر، گاه مَثَل ها، ناخودآگاهِ گروهی و به ویژه اندیشه های اساطیری را آینگی می کنند. یکی از این مثَل ها که به گمان نگارنده، بازگویه باوری بسیار کهن در فرهنگ ایرانی است، مَثَل «الشاةُ نظیفةٌ و الفیلُ جیفةٌ» (گوسپند پاک است و پیل مُردار) است که در حکایت سوم از باب نخست گلستان سعدی آمده است. در این پژوهش بن مایه اساطیری آن بازکاویده و نشان داده می شود که چگونه پیل چونان جانوری اهریمنی در برابر گوسپند، یکی از نیروهای اورمزدی، کارکرد می یابد و از کجا ستیز میان پیل و گوسپند، چونان اندیشه ای بنیادین در فرهنگ ایرانی، در پیکره یک مَثَل نمودار می گردد.
کاربست نظریه آمیختگی مفهومی در مفهومسازی شهادت در شعر پایداری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادبیّات پایداری از مفاهیمی مانند شهادت، ایثار، جهاد، مقاومت و نظایرآن تشکیل شده است که تاکنون از دیدگاه معنی شناسی زبان به چگونگی ایجاد این معانی پرداخته نشده است. از سوی دیگر، معنی شناسی شناختی، تاکنون توانسته است مبنای بسیاری از پژوهش های زبان ادبیّات قرار گیرد. آمیختگی مفهومی نظریه ای در حوزة شناختی است که فوکونیه و ترنر برای معرّفی فضاهای آمیخته مفهومی و نقش آنها در ایجاد معنی و پیوستگی معنایی ارائه کردند و ابزار سودمندی در جهت تبییین نحوة ایجاد معانی ادبیّات پایداری است. پرسش اصلی این پژوهش این است که آمیختگی مفهومی چه نقشی در ایجاد مفهوم شهادت در ادبیّات شعری دارد. این مقاله با بررسی شواهد شعری مربوط به ادبیّات پایداری با مضمون شهادت، نشان می دهد که در موارد زیادی شاعر به جای توسل به مفهوم سازی های دو حوزه ای، و نگاشت از حوزة مبدأ بر مقصد، به شبکة چند حوزه ای مفاهیم و ادغام آنها دست می زند تا از این رهگذر، فضایی خلق کند که در آن برخی از مفاهیم حوزه های دروندادی به روشی معمولاً نامتعارف با هم انگیخته شوند و فضای مفهومی شهادت را در شعر ایجاد نمایند. نتیجة بحث نشان می دهد که در مفهومسازی شعری شهادت، حوزة دروندادی شهادت با حوزه های دروندادی پرواز، غروب، رویش و برگریزان تلفیق شده است. این چهار فضای دروندادی در ترکیب با فضای شهادت، فضاهای آمیختة غیرممکنی را در عالم واقع می سازند و به زندگی پس از مرگ، اعتلا و جاودانگی شهید اشاره می کنند. به طور کلی، این تحقیق نشان می دهد که می توان به کمک نظریة آمیختگی مفهومی به چگونگی ایجاد مفاهیم پیچیده و چند مؤلّفه ای حوزه پایداری پی برد.
جایگاه قدسی شعر مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مثنوی مولوی با وجود شباهت های معنایی و فکری با مثنوی های تعلیمی پیش از خود و حتی با وجود برتری نسبی آثاری چون حدیقه سنایی و مثنوی های عطار از دیدگاه زبان ادبی و ظرافت های هنری، بیش از آنها مورد استقبال خوانندگان و مخاطبان خاص و عام قرار گرفته و شهرت بیشتر یافته است. نظر نگارنده بر آن است که یکی از عوامل اصلی بقا و تداوم شهرت روزافزون مثنوی به سبب خروج از عادت،عادت گریزی مثنوی، به خصوص در نظم پریشان صورت و اصرار بر بیان جزئیات وقایع و توصیف روانی و رفتاری شخصیت های داستانی است که مقاومت اولیه و طبیعی در برابر این عادت گریزی ها و در نتیجه کار مثنوی را از طرف معاصران وی برمی انگیزد. هدف نگارنده در این مقاله بر آن است تا ابعاد گوناگون مسئله را بررسی و تبیین کند.
Голос Русской Правды... Мысль Ф.М. Достоевского в русской интеллектуально-культурной традиции (посткантианская философская перспектива)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Культивируемые в интеллектуально-культурной традиции и коллективном сознании русских вопросы о России и творчестве Ф.М. Достоевского зачастую оказываются неразрывно между собой связанными. Как показывает принятая автором статьи посткантианская философская перспектива, различные познавательные попытки всегда являются актами субъектными. Поэтому познаваемые во время их реализации или созерцаемые в глубине их тайны сущность и – шире – объектность мысли Достоевского и самосознания России вообще всякий раз представляют собой корреляты определенных, участвующих в их создании субъектных смыслотворных интенций. Если так, то анализ предпосылок центральности места Ф.М. Достоевского в родных для него традиции и сознании, обнаружения многими русскими мыслителями именно в его высказываниях желанного голоса Русской Правды дает возможность произвести эвристически плодотворный анализ как мысли самого Достоевского, так и основ и характера этой традиции и сознания.
نگاهی به سیر تاریخی «عنوان» و «عنوان گذاری» در ادبیات منظوم فارسی (با تکیه بر آثار برجسته)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عنوان، یکی از کلیدی ترین رکن های متن ادبی به شمار می رود. نشانه و نورافکنی که اگر درست و حساب شده گزینش شده باشد، از دو جهت می تواند در زمینه و ساخت متن ادبی، خود را نمودار سازد. یکی از جهت زیبایی شناسی متن ادبی که گزینش عنوان خوب، ساختار منسجم متن را برجسته می سازد؛ دو دیگر، جهت درک معنا و دستیابی به محتوای اثر، که عنوان می تواند به مثابه چراغی، تاریکی های احتمالی را از پیش پای مخاطب بردارد و به کشفی ساده تر منجر گردد. هرچه عنوان هنری تر، چکیده تر و زیبنده تر باشد، به همان نسبت، ابلاغ معنا، محتوا و خاصیت فرم ادبی، ساده تر خواهد بود. در تاریخ نظم فارسی، با این که نویسندگان ایرانی، از خاصیت «عنوان گذاری» بی خبر نبودند، بیشتر سروده های خویش را بدون عنوان تنظیم می کردند. حجم بسیار زیادی از سروده ها و آثار منظوم فارسی تنها با عنوان دیوان و کلیات یاد شده است. همچنین، در دیوان های شاعران، به جای عنوان بسیاری از اشعار، نوع ادبی آنها (قصیده، غزل، قطعه و ...) ذکر شده است. بخشی از مقالة حاضر، به آن دسته از عنوان هایی می پردازد که به احتمال بسیار، نسخه نویسان و یا منتقدان بعدی به بسیاری از قصیده ها، قطعه ها و دیگر شکل های ادبی موجود در دیوان ها بخشیده اند. بخش دیگر مقاله، سیر عنوان و عنوان گذاری در طول تاریخ ادبی زبان فارسی را بررسی و وضع عنوان را در دوره های گوناگون از دوره صفوی گرفته تا قاجار، پهلوی و دوره معاصر، تحلیل و بررسی کرده است.
بررسی انتقادی شاعران مجالس النفایس در عرفات العاشقین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بخش اعظمی از طبقه متوسطین عرفات العاشقین اوحدی برگرفته از شاعران مذکور در مجالس النفایس امیر علی شیر است و ازآنجایی که این دو تذکره از منابع مورد مراجعه اغلب محققّان است، ضرورت دارد که میزان صحّت و سقم اطلاعات اوحدی در این اقتباس بررسی و روشن شود. برای این کار هرکدام از تراجم احوال مذکور در عرفات العاشقین با مأخذ آن، یعنی مجالس النفایس و ترجمه آن، لطایف نامه مقابله و سنجیده شده و اطلاعات اوحدی با ذکر شواهد متعدّد، تحلیل و بررسی شده است. اوحدی در نقل مطالب مأخذ، چندان مقیّد به امانت و درستی نبوده است؛ زیرا گاه یک شاعر را دو شاعر جداگانه پنداشته و در دو ترجمه احوال آن ها را معرفی کرده و گاهی هم ابیات یک شاعر را به جز خودش، به شاعر دیگری نسبت داده و یا تنها به شاعرانی جز او منسوب کرده است. البته، در این انتسابات تراجم و ابیات، اغلب تشابهی میان عناوین تراجم وجود دارد؛ ولی گاهی این تراجم عناوینی کاملاً متفاوت با هم دارند. از طرفی، ضبط های عناوین بعضی از تراجم احوال نیز در دومین تصحیح عرفات العاشقین به نادرستی انتخاب شده است و این اغلاط گاه ناشی از انتخاب ضبط های نادرست منابع جانبی به جای نسخه های عرفات العاشقین است و گاه نتیجه بسنده کردن مصححّان به نسخه های مغلوط عرفات العاشقین و بهره نبردن از ضبط های درست منابع جانبی است.
جلوه های گوناگون تکرار در رباعیّات مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از عوامل مهمّ ایجاد زیبایی و غنای موسیقایی شعر، تکرار است. آرایه های بدیع لفظی را با نوعی مسامحه می توان ذیل تکرار آورد. تکرار واژه را در شعر می توان از دیدگاه های مختلف ادبی بررسی کرد که در این مقاله رباعیّات مولوی از دیدگاه بدیعی و زیبایی شناسی مورد تحلیل قرار گرفته است. از میان شاعران فارسی زبان، جلال الدّین محمّد مولوی(604-672) در رباعی های خود انواع تکرار را به شیوه ای بسیار زیبا، هنرمندانه و شاعرانه و با بسامد زیاد مورد استفاده قرار داده است. این تکرارها، علاوه بر ایجاد زیبایی، شور و شیدایی مولانا را از بارقه های معنوی به نمایش می گذارد و گاه رباعیّات او را تا حدّ یک قطعه موسیقی پرطنین و طربناک متناسب با عوالم معنوی نزدیک ساخته است. غالب این تکرارها در رباعیّات مولانا از طریق تکرار حرف، هجا، کلمه و عبارت عمدتاً در قالب آرایه های بدیع لفظی همچون انواع جناس، ردّالعجز علی الصّدر، اشتقاق، موازنه و ذوقافیتین تجلّی یافته است. در این جستار با آوردن نمونه هایی از انواع تکرار در این قالب شعری مولانا، بررسی ها و تحلیل های لازم به شیوه های آماری و با بهره گیری از جداول صورت گرفته است.
دلالات الصوره الرمزیه فی أشعار رزوق فرج رزوق(دراسه وتحلیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات الادب المعاصر سال نهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۳۶
59 - 79
حوزههای تخصصی:
إنّ رزوق فرج رزوق أحد الشعراء العراقیین فی القرن العشرین، کان من أحد الأشخاص الّذین أسهموا فی تأسیس رابطه «إخوان عبقر»؛ تلک الرابطه الّتی تسعی إلی تقریب بین الأدبین الحدیث و القدیم و تمثیل مدرسه الشعر العراقی الحدیث وکان ممّن معه الشاعره ناز ک المل ائکه والشاعر بدر شاکر السیاب . است خدم الشاعر فی أشعاره، تقنیه الرمز فی رسم کثیر من صوره الشعریه لإلقاء ما یریده وإیصال مقصوده إلی متلقّیه واتّخذ الرمز عنده مسالک شتّی منها التاریخی والدینی والأسطوری والطبیعی. من هذا المنطلق کرّسنا جهودنا فی هذا المقال لرصد الصوره الشعریه بشکل عام لأنّها تعتبر المفتاح للدخول إلی الرمز ثمّ الرمز بأنواعه المختلفه عند رزوق فرج رزوق بوصفه جانباً من جوانب الصوره الشعریه لدیه اعتماداً علی المنهج الوصفی - التحلیلی هدفا لاستقصاء الصور الشعریه(الرمزیه) لدی الشاعر والوقوف علی جمالها ومعرفه الصور الجدیده التی أبدعها الشاعر وإبراز شخصیته للباحثین والمساهمه فی تعزیز مکانه اللغه العربیه وآدابها لدی الأجیال اللاحقه. من أهمّ النتائج التی حقّقها هذا البحث هو أنّ لدی الشاعر توجها جدیدا فی صیاغه الرمز الشعری هو ناتج عن تنوّع مصادر ثقافته مما أتاحت له التمیز فی اختیار بعض الرموز کالرمز التاریخی والأسطوری وکذلک وجدنا الشاعر یعطی جزءً من ذاتیته وشخصیته محاولا مزجها مع هذا الرمز مستخرجا صورا حیه مختلفه عما کانت علیه.
بینامتنیت قرآنی در شعر شاعر مقاومت محمدقیسی
حوزههای تخصصی:
بینا متنیت در اشعار شعرای مقاومت فلسطین همواره به عنوانبه ابزار مهم در تبیین و تأثیرگذاری روحیه مقاومت وپایداری نمودی بارز داشته است.در این میان محمد قیسی شاعر مقاومت فلسطینی که خود از رنج بردگان آوارگی و اشغال سرزمین فلسطین است از فن بینامتنیت از کتب مقدس قرآن تورات وانجیل بسیار بهره جسته است که سهم قرآن کریم از همه بیشتر است و مهارت خاصی در این مهارت داشته است. در این بررسی مشخص گردید عمدتاً وی با استفاده از فن های تضاد یا تغییر مفهوم از آیات در راستای واقعیت بخشی متناسبباتجربه شعری استفاده کرده وتوانسته موفقیت خوبی در تعبیر شعری کارآمد وتاثیر گذار به دست آورد و همین امر بر غنای حماسی و ملموس پایداری شعر وی افزوده است. در این بررسی مشخص گردید عمدتاً وی با استفاده از فن های تضاد یا تغییر مفهوم از آیات در راستای واقعیت بخشی متناسبباتجربه شعری استفاده کرده وتوانسته موفقیت خوبی در تعبیر شعری کارآمد وتاثیر گذار به دست آورد و همین امر بر غنای حماسی و ملموس پایداری شعر وی افزوده است. این بررسی به روش کتابخانه ایو با رویکرد وصفی-تحلیلی تدوین گردیده است.
مقالات شمس تبریزی از دیدگاه نظریه ساحت اخلاقی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبان یکی از ابزارهای اصلی در مشترک ساختن جهان ""خود"" با ""دیگری"" است و با اخلاق ارتباط دارد. هدف نگارندگان این مقاله این بوده است که با رویکردی پدیدارشناسانه، به منشأ اخلاقی برخی بحث های مهم در مقالاتشمس تبریزیبپردازند؛ مسائلی که فهم آن ها راهی به درک درست شخصیت شمس می گشاید؛ از همین روی، با به کارگیری روش کتابخانه ای و تحلیل محتوا ابتدا یکی از مهم ترین مفاهیم نزد او، یعنی انزوا را مطرح و دیدگاه او را درباره مسئولیت اخلاقی در برابر خود و دیگری و رابطه اخلاق و زبان از خلال گفته هایش بیان کرده ایم. سپس ضمن بیان دو نوع بهره گیری او از زبان در قبال ""دیگری"" به این نکته پرداخته ایم که چرا او گاه به ضرورت سخن گفتن در مقابل دیگری اعتقاد داشته و گاه قائل به برخوردی سلبی با زبان در قبال دیگری بوده است؛ سرانجام، انتقاد شمس نسبت به برخی عارفان پیش از او به مثابه جنبه ای از گفتمان در ساحت اخلاق بررسیشده است.
تبیین دلایل وقفه در سرودن مثنوی از زبان مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از بحث برانگیزترین بخش های مثنویکه همواره دیدگاه های متفاوتی در تأویل و تفسیر آن مطرح شده است، ابیات نخستین دفتر دوم آن است. در این ابیات، مولوی به صورت ضمنی و غیرصریح، درباره علت ایجاد وقفه در سیر سرودن مثنویسخن می گوید؛ البته شارحان مثنوینیز در تفسیر و شرح این ابیات و توجیه این تأخیر، مطالب گوناگون و مختلفی بیان کرده اند. در این پژوهش، با نگاهی متفاوت و با اندکی تأمل در مفاهیم دیباچه های منثور مثنویو مقایسة آن با مضامین ابیات پایانیِ دفتر اول، نخستین ابیات پیش گفتار دفتر دوم، و ابیات آغازین دفتر سوم، مطالب جدیدی دربارة سبب تأخیر در سرودن این دفاتر به دست داده می شود. براساس نتایج این تحقیق و نشانه هایی که در ویژگی های ظاهر و غیرظاهر کلام در ابیات پایانی دفتر اول و در دیباچه و پیش گفتار آغاز دفتر دوم دیدهمی شود، این تأخیر از سویی متأثر از احوال متکلم است و از سوی دیگر، احوال مخاطبان و شرایط بافت موقعیتی عامل آن به شمارمی آید. با توجه به اینکه نتایج این پژوهش براساس روش تفسیر متن به خود آن متن بنا نهاده شدهاست، مطالب آن در توجیه فترت بین دو دفتر نخستین این منظومه و تأخیر در آغاز دفتر سوم به صواب نزدیک تر و با افکار مولوی منطبق تر است.
تدوین محتوای خواندن متون بازرگانی برای فارسی آموزان سطح متوسط در چارچوب اندرسون (1994) و بر اساس چارچوب مرجع آموزش زبان فارسی
حوزههای تخصصی:
افزایش روزافزون روابط بین جوامع در سراسر جهان موجب گسترش تعاملات تجاری شده است که کشورما نیز از این روابط مستثنی نیست. باتوجه به جایگاه مهم ایران در جهان امروز و روابط تجاری با سایر کشورها، نیاز به تدوین مجموعه ای به منظور آموزش زبان فارسی تجاری به غیر فارسی زبانان قابل طرح است. از سویی دیگر از بین چهار مهارت اصلی زبانی (شنیدن، صحبت کردن، خواندن و نوشتن)، خواندن، یکی از مهم ترین مهارت های زبانی است که موجب افزایش توانش ارتباطی فراگیران می شود. از این جهت، ما در پژوهش حاضر به دنبال تدوین محتوای خواندن متون بازرگانی برای فارسی آموزان سطح متوسط در چارچوب اندرسون (1994) هستیم. از این روی ابتدا با بررسی مجموعه های موفق آموزشی در زبان های مختلف و مشاوره با افراد متخصص حوزه بازرگانی یکی از رایج ترین موضوعات مطرح در بافت بازرگانی را برگزیدیم. سپس مجموعه ای از متون مرتبط با این موضوع را جمع آوری کردیم، با استفاده از چارچوب مرجع آموزش زبان فارسی دو مورد از آن متون را ساده سازی و با استفاده از فرمول خوانایی گانیگ (1951) و نظرخواهی از تعدادی از مدرسان زبان فارسی از تناسب آن متون با سطح متوسط اطمینان حاصل کردیم. سپس با بهره مندی از اصول شش گانه اندرسون (1994) که به اختصار ACTIVE نامیده می شود، فعالیت هایی در قالب پیش از خواندن، خواندن و پس از خواندن تدوین کردیم. در این مسیر از مجموعه کتاب های ACTIVE (2014) که اندرسون براساس الگوی خواندن خود (1994) تدوین کرده نیز جهت طراحی فعالیت ها بهره بردیم و در قالب یک درس ارائه نموده ایم.
بررسی تأثیر عوامل درون متنی بر ناهمسانی ترجمه های قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در طول تاریخ، هیچ نوشته و کتابی مانند قرآن، در کانون توجه جوامع بشری نبوده و مورد ترجمه، شرح و تفسیر واقع نشده است. نگاهی گذرا به ترجمه های قرآنی گویای آن است که اختلاف و ناهمگونی بسیاری در جای جای این ترجمه ها دیده می شود. مسلمانان در همه جای دنیا، با قرآنی واحد و متنی یکسان سر و کار دارند؛ اما در ترجمه قرآن، با صدها متن و محتوای گوناگون روبرو هستند. بررسی عوامل و زمینه های ناهمسانی ترجمه های قرانی، ما را به دو دسته عوامل برون متنی و درون متنی رهنمون می سازد. مراد از عوامل درون متنی، اموری هستند که ناشی از ویژگی های ذاتی و درون متنی قرآن کریم بوده و موجب ناهمسانی و گونه گونی ترجمه های قرآنی شده اند. عواملی مانند وجود متشابهات، مجازهای گوناگون همچون کاربرد جمله انشایی در معنای خبری و نام بردن از شیء با نام گذشته اش و نیز انواع مجملات در قرآن همچون اشتراکات لفظی، احتمال ارجاع یک ضمیر به مراجع متعدد، احتمال عطف یا استیناف در واو و... . از تاثیر اینگونه عوامل در ناهمسانی ترجمه های قرآنی که برخاسته از ویژگی های درونی قرآن کریم بوده، گریزی نیست. به خلاف عوامل بیرونی که تا حد بسیاری قابل کنترل و تحدید بوده و در این راستا می توان ترجمه های قرآنی را به یکدیگر نزدیک کرده و از تشتّت محتوایی آنها جلو گیری نمود. این نوشتار ضمن جداسازی عوامل و زمینه های درونی و برونی این امر، به علت گستردگی دامنه بحث، صرفا به بررسی عوامل درون متنی ناهمسانی ترجمه های قرآن کریم پرداخته است.
کلان ساختار مقامات های صوفیان و نقش ایدئولوژیک آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله ابتدا نشان داده ایم که در مقامات های صوفیان، کلان ساختاری وجود دارد که در این ژانر همواره تکرار می شود. آن گاه نقش ایدئولوژیک هر یک از عناصر این کلان ساختار را تشریح نموده و به نقش آن در روابط قدرت نیز پرداخته ایم. کلان ساختاری که شاکلة مقامات های صوفیان است از ذکر اصل و نَسَب مشایخ آغاز می شود و با بیان پیشگویی های دیگران دربارة درخشش معنوی آن ها، ریاضت های طاقت فرسا و کرامت ها ادامه می یابد و با مرگ شگفت انگیز آن ها به پایان می رسد. در این ساختار، کرامت نقشی برجسته دارد و کل ساختار را تحت تأثیر قرار می دهد. اصل و نسب سازی ها و پیشگویی ها و ریاضت ها همگی در حکم «تمهیداتی» برای ظهور کرامت عمل می کنند و مرگ-های شگفت و تنازع های گفتمانی در حکم «امتداد» نیروی کرامت اند. نقش عمده این کلان ساختار در مقامات های صوفیان این است که ضمن اثبات کرامت و امور خارق عادت برای مشایخ تصوف، دسترسی دیگران را به منبع قدرت گفتمان تصوف؛ یعنی کرامت، محدود یا غیرممکن سازد. این کارکرد ویژه موجب می شود تا در مفصل بندی گفتمان تصوف تغییراتی پدید آید و خُرده گفتمانی جدید به نام «گفتمان اهل کرامت» شکل بگیرد. همین گفتمان راه را برای ورود گفتمان تصوف در مناسبات سیاسی و اجتماعی هموار می سازد.
تطبیق غزلی از مولانا با غزلی از سنایی براساس مؤلفه های مکتب سوررئالیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سرچشمه بسیاری از اصول و روش های فکری و ادبی مولانا را باید در شعر سنایی جست؛ وجود برخی مؤلفه های سوررئالیستی در اشعار مولانا نیز می تواند از جمله این تأثیرپذیری ها باشد و می توان گفت که اندیشه های سوررئالیستی یا شبه سوررئالیستی، در اشعار هر دو شاعر، البته با شدت و ضعف، وجود دارد. در پژوهش حاضر، با روش توصیفی- تحلیلی، دو غزل سوررئالیستی از سنایی و مولانا بررسی و وجوه اشتراک و افتراق آن دو در مؤلفه های سوررئالیستی نشان داده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که ویژگی هایی سوررئالیستی همچون ذهنیت مطلق، حذف دو عامل زمان و مکان، بیان امور شگفت انگیز، نگارش خودکار، مستی و سکر، تخیل و رؤیا، تجلی روحانی، اعتقاد به نامحرمی زبان، عشق و آزادی، در هر دو غزل وجود دارد. از جمله تفاوت های دو غزل، می توان به تفاوت در میزان نگارش خودکار، مستی و سکر بیشتر مولانا نسبت به سنایی و زبان تصویری تر و هیجان انگیزتر مولانا اشاره کرد؛ چنانکه شعله واری بیان سنایی در تصویر شمع و شعله واری بیان مولانا در خود آتش نمایان شده است.
پلنگ در باورهای اسطوره ای منطقه سمنان (بر اساس افسانه های عامیانه منطقه پرور و شهمیرزاد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افسانه های عامیانه، در مرز میان خیال و واقعیت، هم مرز با جهان اسطوره و همسایه با جهان حقیقی هستند. مضامین مشترک میان افسانه های عامیانه، حاکی از اشتراک بن مایه های اسطوره ای آنها است. تحلیل رمزها و نشانه های افسانه ها و اسطوره ها به درک سیر فرهنگی و عوامل شکل گیری آنها یاری می رساند. در این مقاله کوشیده ایم با تحلیل یکی از نشانه های رمزی در افسانه اسطوره های منطقة سمنان، به واکاوی یک نشانة مشترک در اسطوره های شرقی بپردازیم. عنصر «پلنگ» در دو افسانة روایت شده در منطقة شهمیرزاد و پرور (در استان سمنان)، شباهت های معنا داری به رمز پلنگ در قصه های مربوط به ایزدبانوان دارد. پلنگ در این افسانه ها با دور شدن از خوی طبیعی و وحشی خود و یافتن نقش نگهبانی و همراهی توأم با رمز و راز، در کنار شخصیت اصلی روایت که یک «زن» است، قرار می گیرد. این افسانه ها باورهای اسطوره ای مردمان مناطق مورد بررسی، دربارة این حیوان را بیان می کنند. با توجه به ارتباط میان پلنگ و ایزدبانوان در اسطوره ها، «پلنگ» می تواند در افسانة مربوط به پرور، نماد و رمزی از یک ایزدبانو و در افسانة رایج در شهمیرزاد، هم نمادی از یک ایزدبانو و هم نمادی از نگهبان و ملازم ایزدبانو باشد.
تحلیل مناسبات قدرت در قصاید ناصر خسرو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قصاید ناصر خسرو از جمله متون سنتی است که قدرت و گفتمان، نقشی اساسی در شکل بندی آنها ایفا می کند. از آنجا که وجه غالب این قصاید، در واکنش علیه قدرت و گفتمانهای عصر شکل گرفته اند، این قصاید، تبدیل به متونی شده اند که در لایه های زیرین خود، از طرفی سلطه مستقیم قدرت را آشکار می کنند و از طرفی به خاطر بُعد تأویلی و بطنی نشانه ها و آگاهی ناصر خسرو به قدرت نشانه ها و زبان و به ویژه دانش، قدرت و مقاومت، منشی شبکه ای و فروپاشانه به خود گرفته است. در این مقاله تلاش شده با توجه به آرای فوکو، به گفتمان شناسی و تحلیل شیوه های براندازی و تولید قدرت در قصاید پرداخته شود. نتایج این بررسی نشان می دهد که در قصاید، با طرد و نخ نما کردن گفتمان های قدرت و زمینه سازی زبانی از طریق تکیه بر محور جانشینی نشانه ها و تولید حقیقت، مناسبات قدرت مدام از طریق گزاره هایی چون دانش، سخن، دین و... به هم می ریزد. قدرت در دیوان ناصرخسرو بنا به سیالیّت نشانه ها و تأویل گرایی ناصر خسرو، دائم در حال گسترش و واسازی است و قطعیّت ندارد، بلکه مفهومی غالباً زبانی و نسبی است.
جامعه شناسی و روان شناسی جنگ در ترجمة تاریخ یمینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جامعه شناسی و روان شناسی جنگ، از عرصه های جدید پژوهشی است که اثرهای ناپسند جنگ را بر جوامع بررسی می کند. محقّقان و پژوهشگران، کمتر در این باره سخن گفته اند. این موضوع در این جستار با استفاده از کتاب ترجمة تاریخ یمینی، نوشته ابوالشرف ناصح بن ظفر جرفادقانی در سال 603 هجری، توصیف و تحلیل شده است. این اثر ترجمة تاریخ عتبیاز ابونصر محمّد بن عبدالجبّار عتبی در سال 427 هجری است. مشاهده درد و رنج بسیار مردم، نابودی منابع انسانی، مادی و معنوی جوامع، ایجاد مشکلات و سختی های برخاسته از جنگ و اجبار آنها بر مردم، پژوهشگران را بر آن داشت تا در این باره بررسی و تحقیق کنند. علت های شروع جنگ در عصر غزنویان برپایة نتایج این تحقیق و از دیدگاه جامعه شناسی عبارت است از: کسب قدرت، غیرت، طمع، تلافی کردن، خشم و نفرت، غارت، مسائل دینی و مذهبی. هم چنین از اثرات اجتماعی جنگ ها به تغییر و تحوّل در جمعیت و اقتصاد و آشکارشدن ارزش ها می توان اشاره کرد. جنگ از دیدگاه روان شناسی به اختلال روانی، استرس، اضطراب و ترس، نفرت، سوءظن و حسادت، مکر، اسارت و گاهی حتی مرگ نیز می انجامید. دنیا همیشه میدان جنگ بوده است و خواهد بود؛ البته به وسیلة مطالعه و انس با آثار بزرگان علمی و فرهنگی، چگونگی رفتار در رویارویی با حوادث زمان را می توان فراگرفت و موانعی بر سر راه غارتگران و چپاولگران قرار داد. برای این پژوهش از منابع علمی تاریخی و ادبی و روایی بهره گرفته شد. این جستار با روش فیش برداری و بیان مطلب به صورت مستقیم و سپس تحلیل آن به انجام رسید.
جادو و جادوگری در قصه امیر ارسلان نامدار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قصّه های عامیانه گزارشگر سرگذشت ها و ماجراهای افرادی از طبقات مختلف اجتماعی و عموما کم آوازه است که برحسب تصادف، با وقایع و حوادثی عبرت انگیز، حکمت آمیز و شگفت رو به رو شده اند. این قصّه ها جلوه گاه فرهنگ هر ملت است و از آرزوها و تخیلات توده مردم سرچشمه می گیرد. درواقع، سرچشمه این قصّه ها، باورها و آیین های آغازین انسان هاست. ظهور عوامل و نیروهای ماوراء طبیعی نظیر وجود قصرهای مرموز، باغ های سحرآمیز، چاه ها و فضاهای تیره و تار، دیو، پری، اژدها، سحر، رعد و برق، سعد و نحس، خواب های گوناگون، داروی بیهوشی و رمل و اسطرلاب و و نظایر آن از عناصر اصلی و سازنده اغلب قصّه های ایرانی و کلاً قصّه هایی است که در مشرق زمین و سرزمین هایی چون هند، به وسیله قصّه نویسان ساخته و پرداخته شده است. از جمله قصّه های عامیانه آشنا، قصه امیرارسلان نامدار است که آخرین قصه عامیانه فارسی با ویژگی های قصه کهن است. در این قصّه، عمده ویژگی های قصه عامیانه فارسی خصوصا جادو، بروز یافته است. جادو به ترفندهایی گفته می شود که در قصّه ها برخی افراد انجام داده و می توانند از طریق این ترفندها قوانین طبیعت را تغییر داده و کارهایی خارق العاده انجام دهند. در این گونه قصّه ها، جادوگران می توانند افراد را طلسم کنند، جادوهای دیگر را خنثی کنند و در شکل و ظاهر افراد و اجسام تغییر به وجود بیاورند(پیکرگردانی) و یا حوادث آینده را پیشگویی کنند. نویسندگان بر آنند تا جادو و جادوگری را به عنوان یکی از ویژگی های قصه عامیانه در این اثر مورد تحقیق و بررسی قرار دهند