فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹٬۷۲۱ تا ۹٬۷۴۰ مورد از کل ۵۲٬۵۲۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
جهانگیرنامه، سرودة قاسم مادح، یکی از منظومه های حماسی است که به شرح زندگی رستم پس از مرگ سهراب و سپس آشنایی او با دلنواز، دختر مسیحای عابد، و تولد جهانگیر و شرح دلاوری های او می پردازد. در بخش آغازین داستان، رستم که پس از کشتن سهراب دچار بی هویتی و سردرگمی و پریشانی شده است، با ترک وطن و رفتن به سرزمین مازندران و به عبارتی با قدم نهادن به عالم ناخودآگاهی، سفری درونی را آغاز می کند که منجر به تحوّل شخصیت او می شود. سفر رستم به مازندران و حوادثی که با آن روبرو می شود و مراحلی که پشت سر می گذارد، قابلیت نقد کهن الگویی را دارد. این پژوهش بر مبنای فرآیند فردیّت در روان شناسی تحلیلی یونگ، به بررسی کهن الگوهای این منظومه از جمله نقاب، آنیما، سایه، پیر خردمند و... پرداخته و تحقّق دوبارة فرآیند فردّیت را در شخصیت رستم تحلیل کرده است؛ در این داستان رستم پس از کشتن سهراب، با ترک عالم خودآگاهی (ایران) و قدم نهادن به سرزمین ناشناختة ناخودآگاهی (مازندران) و پس از رویارویی با عناصر و جنبه های ناخودآگاهی، آمادة یافتن فردّیت ازدست رفتة خود می شود. فردّیت رستم که با مرگ سهراب خدشه دار شده است، با رویارویی با جهانگیر، که جانشینی برای سهراب است، بازسازی می گردد.
کارکرد اسامی نوعی غلامان و کنیزان در ساخت ایهام تناسب در ادب پارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
صنعت ایهام و ایهام تناسب از قرن ششم به بعد در آثار ادبی نمود فراوانی پیدا کرده است. بسامد این صنعت در دیوان شاعرانی همچون خاقانی، خواجوی کرمانی، سلمان ساوجی، حافظ و... به گونه ای است که می توان آن را از مختصات سبکی آن ها دانست. این شاعران ایهام پرداز از اکثر امکانات زبانی و واژگانی برای ساخت ایهام تناسب بهره برده اند. یکی از این امکانات، به کارگیری اسم هایی است که در گذشته بر غلامان و کنیزان می نهادند. در این پژوهش، در پی نشان دادن این برآمده ایم که اهل سخن چگونه این اسامی خاص را برای ایهام آوری به کار گرفته اند. بدین منظور، ابتدا ایهام های شاعران مذکور در دو دسته تقسیم بندی، و پس از آن، به بررسی اسامی نوعی غلامان و کنیزان در ساخت ایهام تناسب پرداخته شده است. در این بخش، پس از ذکر هر یک از اسامی مذکور، با آوردن شواهدی از متون فارسی، معنای آن ها تقویت، و آنگاه کارکرد آن ها در متون ادبی بررسی شده است. یادآوری می شود که برخی از این اسامی، نظیر اقبال، مثقال، سرور، دینار، سنبل، ریحان، شادکام، یاقوت، لؤلؤ، نیکبخت، هلال و... از فرهنگ های معتبر فوت شده اند. بنابراین، مقالة حاضر زمینه ای خواهد بود برای ضبط این اسامی ویژه و فرهنگ نویسان آینده باید این اسامی را در فرهنگ های خود وارد کنند و به شواهد یادشده در این مقاله استناد جویند.
ارزیابی انتقادی مقالات ادبی دانشگاهی از منظر هژمونی ایدئولوژیک و روش شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با رشد مجلات و پژوهش های ادبی دانشگاهی در سال های اخیر، رویکردهای آسیب شناختی در جهت تبیین ضعف ها و کاستی های این پژوهش ها شکل گرفته است. اما به نظر می رسد اغلب این پژوهش ها به توصیف معلول پرداخته-اند و کمتر رویکردی علّی به تحلیل این مسأله دارند. در این مقاله پژوهش های ادبی دانشگاهی در سه سطح مورد بررسی قرار گرفته اند: سطح اول به بررسی هژمونی های ایدئولوژیک حاکم بر تلقی از ماهیت ادبیات و پژوهش ادبی در ایران و تأثیرات آن ها در پژوهش های ادبی دانشگاهی اختصاص یافته است. بر این اساس الگوهای فکری حاکم بر پژوهش های ادبی، نوعی ماهیت تعلیمی، تفسیری، توصیفی و ذوقی را برای آن متصور می داند. سطح دوم به «روش پژوهش» در پژوهش های ادبی دانشگاهی می پردازد و به کاربردن نظریه های ادبی را به عنوان «روش علمی» برای پژوهش ادبی با توجه به رویکردهای فرارشته ای، کثرت گرایی نظری، نگاه پساپارادایمی و مرکزگریز به این نظریه ها با پرسش مواجهه می کند و در سطح سوم نیز اجزای یک مقاله ی علمی پژوهشی با طرح مفاهیم روش شناسی هرمنوتیک و مسأله مندسازی مورد توجه قرارگرفته است؛ اجزایی که نتایج این پژوهش نشان می دهد اغلب کلیشه ای و غیرضروری پنداشته می شوند.
نظریة رئالیسم عرفانی در ادبیات داستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ظهور رئالیسم جادویی در آلمان و موفقیت آن در آمریکای لاتین بیانگر آن است که بومی سازیِ هر شیوه، پیش شرط اساسیِ استفاده از آن است؛ بخصوص در رئالیسم جادویی که بدون بومی سازی و انطباق آن با شرایط فرهنگی نویسنده، نتیجه بخش نخواهد بود. جالب اینکه، بیشترین مشابهت ها میان این شیوه و متون تذکره صوفیان، همچون تذکرةالاولیای عطار وجود دارد. این نوشتار گامی است در ارائة یک الگوی بومی شده از رئالیسم جادویی مبتنی بر فرهنگ داستانی- عرفانیِ ایران. دست یابی به یک الگوی ادبی تحت عنوان رئالیسم جادویی بومی شده با متون داستانی تصوف، می تواند آغاز خوبی باشد برای بروز و ظهور یک مکتب ایرانی- اسلامی، تحت عنوان «رئالیسم صوفیانه» یا «رئالیسم عرفانی». گام نخست در این مسیر، بررسی مقایسه ایِ شاخصه ها در دو زمینة ساختار و مبنا میان متون داستانی رئالیسم جادویی است که صدسال تنهایی نوشتة گابریل گارسیا مارکز برترین نمایندة آن می باشد، با متون به جا مانده از حکایات و تذکره های تصوف که تذکرةالاولیا نوشتة عطار نیشابوری برترین نمایندة آن است. پس از بازشناسی مهم ترین شاخصه ها و تفاوت ها، در گام بعدی می توان به ارائة تعریفی برای رئالیسم عرفانی اندیشید.
تأملی در نمودهای اندیشه افلاطون در باب چهارم مرزبان نامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شباهت های فکری و نظری میان بزرگان اندیشه، همواره موضوع درخور توجهی برای پژوهشگران بوده است. علاقه مندان به این حوزه مطالعاتی، با بررسی های تطبیقی خود کوشیده اند بسیاری از تأثیر و تأثرهای جریان ساز در تاریخ اندیشه بشری را نمایان کنند. در این نوشتار اندیشه ها و آراء افلاطون در باب چهارم مرزبان نامهبازشناسی می شود؛ هم چنین با تکیه بر مطالعات کتابخانه ای و اسنادی و به روش تحلیل محتوا چشم اندازی کلی از آنها ارائه می گردد؛ سپس با بهره گیری از شیوه استقرایی، افزون بر بیان شواهدی از باب چهارم مرزبان نامه، شباهت های فکری مؤلف کتاب با افلاطون نمایان می شود. نکته درخور توجه این است که برای دست یابی به فهمی دقیق تر از آثار ماندگار ادبیات تعلیمی، باید با خاستگاه های فکری پدیدآورندگان این گونه متون آشنا شد. بازخوانی دقیق باب چهارم مرزبان نامهنشان می دهد که گویا نویسنده آن نیز مانند افلاطون بر آن است که تنها یک سکه حقیقی وجود دارد که باید همه چیز را با آن سنجید و آن معرفت است؛ تنها خردورزی است که آدمی را از دام اشتغال به جهان بی اعتبار محسوسات و فریفته شدن به وهم و خیال می تواند برهاند. همین نکات بن مایة اصلی فرضیه های تحقیق این جستار است. باید سؤالات تحقیق و فرضیة تحقیق بر همین مبنا شکل گیرد. پژوهش هایی از این دست، امکان فهم دقیق تری از آثار ارزشمند ادبی را فراهم می کند؛ هم چنین زمینه ای مناسب برای تعاملات فکری سازنده میان پژوهشگران ادب فارسی و فلسفه است.
کمان ماه؛ بازکاوی یکی از ابیات مثنوی مولوی
حوزههای تخصصی:
«قوس قزح» از زبان و فرهنگ عرب جایگزین آزفنداک و تیراژه در زبان فارسی شد و در معنای رنگین کمان به کار رفت، این ترکیب در طول زمان با اسطوره ها و باورهای عامیانه و مذهبی پیوند خورد و نویسندگان و شاعران عرب زبان و ایرانی آن را در آثارشان به کار بردند. یکی از این نویسندگان مولانای رومی است که در مثنوی معنوی از آن بهره برده است. مثنوی معنوی متنی است عمیق که مولانا با وسعت دید و علم فراگیر آن را خلق کرده است؛ ابیاتی در مثنوی آورده شده اند که هرچند به ظاهر، دریافتی ساده دارند؛ اما برای درک درست معنای مورد نظر و به بیراهه نرفتن، همچنین دست یافتن به شیوه تصویرسازی و ایجاد شگردهای هنری آن نیاز به بررسی جامع به همراه اطلاع از مناسبات علمی و تجربی زمان نویسنده ضروری می نماید. این پژوهش بر آن است ضمن بررسی پیشینه لغوی و باورهای اساطیری، تاریخی و مذهبی منسوب به «قوس قزح»، یکی از ابیات مثنوی مولوی « از قزح در پیش مه بستی کمر زآن همی رنجی ز انشق القمر» را بازخوانی کند و ابهاماتی را که در این بیت در این زمینه مطرح است؛ با دیدگاه انتقادی و نقد شرح شارحان مثنوی بررسی و تحلیل نموده و معنای صحیح بیت مورد نظر به همراه ساختارهای زیبایی شناسانه آن را ارائه نماید.
نگاهی به مهم ترین برادر کشی های شاهنامه از منظر نظریه ی عقده ی حقارت آدلر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله، در حوزه ی مطالعاتی روان شناسی ادبیات قرار می گیرد. در این مقاله داستان های « برادرکشی در شاهنامه » از منظر نظریه ی « عقده ی حقارت» آدلر مورد بررسی قرار گرفته است. این مقاله بر پایه نظریه ی یاد شده، بر آن است که چگونگی واکنش شخصیت های این داستان ها را کاویده و اهدافی که رفتار آن ها را در آینده جهت می دهد، بررسی کند. در پایان، به این نتیجه می رسد که انگیزه ی واقعی رفتار آدمی در بسیاری از مواقع، برتری جویی و احساس مهتری است که ریشه در عقده ی حقارت دارد.
ایوان مدائن در ترازوی ارتباط، بررسی و تحلیل قصیده «ایوان مدائن» براساس نظریه ارتباطی یاکوبسن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
صور خیال در معلقه امرؤالقیس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رمان «هون دات»، تمثیلی از پایداری مردم ویتنام(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تحقیقات تمثیلی در زبان و ادب فارسی دوره ۹ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۳۴
113 - 129
حوزههای تخصصی:
مردم سرزمین ویتنام که سال ها تحت استعمار غرب بودند در جنگی خانمان برانداز، علیه نیرومندترین ارتش جهان یعنی آمریکا، آن چنان پایداری و مقاومتی ازخود نشان دادند که در تاریخ معاصر جهان، به عنوان نمونه ای بی بدیل از مقاومت ملتی کوچک در برابر بزرگترین قدرت نظامی جهان، معرفی شدند. رمان «هون دات»، اثر «آنه دوک»، اثری واقع گرایانه است که اقتدار و پایداری مردمان دهکده ای کوچک را در برابر ارتش آمریکا و خائنان داخلی، به نمایش می گذارد. در این جا، دهکده ی «هون دات» نمادی از خود سرزمین ویتنام است. تأکید نویسنده بر شرکت همه، در مبارزه با دشمن است. او براین باوراست که حتی یک روستایی ساده هم در شرایط دفاع از وطن، می تواند سرنوشت پیکار را به نفع هم میهنان تغییر دهد. رمان «هون دات»، همچون پایداری مردم ویتنام، با امید آغاز می شود و با پیروزی پایان می یابد.
پلاکاردها و پیاده رو (بررسی تطبیقی درون مایه های پایداری در آثار احمد مطر و مجید زمانی اصل)
منبع:
پژوهش های نثر و نظم فارسی سال اول پاییز ۱۳۹۶ شماره ۲
81 - 101
حوزههای تخصصی:
ادبیات تطبیقی، راه نسبتاً تازه ای است برای مقایسه ی آثار ادبی کشورهای مختلف با هم که به شناخت و دریافت تازه تری از همسانی ها و همسویی های فرهنگی و ادبی شاعران و نویسندگان آن کشورها و نیز تأثیر و تأثّرهای آنان از یکدیگر می انجامد. ادبیات پایداری نیز به بخشی از آثار ادبی ملّت هایی گفته می شود که از هجمه ی خارجی یا استبداد داخلی، زخم خورده اند و به همین دلیل، رنج ها و فریادهایشان در این آثار، بازتاب یافته است. بررسی ادبیات پایداری و تحلیل آن در آیینه ی ادبیات تطبیقی، راهی است برای شناخت بهتر این نوع ادبی. در این مقاله با نگاهی توصیفی- تحلیلی به آثار دو شاعر پایداری از دو سرزمین، درون مایه های مختلف و همسان سروده هایشان بررسی و واکاوی شده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد، احمد مطر و مجید زمانی اصل به عنوان دو شاعر نوپرداز جنوبی در کشورهای ایران و عراق، با وجود اختلافات زبانی، فرهنگی و جغرافیایی، به سبب همسانی ها و همسویی های دینی و مذهبی، قومی، عشیره ای و...در بیش تر مضمون ها و درونمایه های پایداری سروده هایشان، اشتراک دارند و این اشتراکات، به خلق آثار مشابهی انجامیده است؛ درونمایه هایی از قبیل«نگرانی و اعتراض به وضع موجود، آزادی و آزادی خواهی، بیداری و بیدارسازیِ جهانی، توجّه ویژه به عاشورا و شهادت، ستم ستیزی و عدالت پیشگی، جهان وطنی، جنگ و دفاع از کانون های پایداری در منطقه(عراق، فلسطین، غزه و...) و نقد حاکمان و سیاست مداران.
فلسطین فی شعر الجواهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات الادب المعاصر سال نهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۳۶
109 - 128
حوزههای تخصصی:
فلسطین تعد عامل استفزاز وإثاره للفن والجمال عموما، ومنها الشعر، فلم نعثر فی دیوان الشعر العربی الکبیر علی دیوان أو مجموعه شعریه، لم تتحدث عن فلسطین کارض مقدسه طاهره، فالشاعر العراقی محمد مهدی الجواهری تناول هذه القضیه منذ وقت مبکر، وحاول مسایره مراحلها، منذ ظهورها علی مسرح السیاسه العربیه والعالمیه، فسجل إحساسه العمیق والحاد بها. ففی هذا البحث، نتطرق إلی فلسطین وقضیتها فی شعره و کیفیه معالجته لقضیه فلسطین بمختلف أبعادها. فهو یعد من أهم الشعراء الذین نادوا بقضیه فلسطین وکشفوا عن مکاید الصهاینه و دعوا إلی عدم التوانی فی قضیه تحریر الوطن و برهنوا علی عدم الثقه والتسامح مع الصهاینه. وهذا البحث یهدف إلی کشف مدی ترابط الشاعر بفلسطین عن المنهج الوصفی- التحلیلی وتحلیل النماذج الشعریه التی وصلنا من خلال تحلیلها إلی مساهمه الشاعر ومساندته لقضیه فلسطین من خلال عاطفته الاسلامیه القومیه. فجدیر بالذکر أن الجواهری استخدم البعدین الدینی والقومی لإثاره الهمم للدفاع عن قضیه فلسطین واعاده کرامتها وطرد الکیان الصهیونی الظالم، فهو ینظر الی قضیه فلسطین نظره دینیه وقومیه وهذه النظره أدّت إلی عمق المعانی وصدق العاطفه فی شعره الفلسطینی وزادت تأثیره فی نفس القارئ.
درون مایه اشعار حکمی ناصرخسرو و ابوالعتاهیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال یازدهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴۴
45 - 70
حوزههای تخصصی:
ناصرخسرو و ابوالعتاهیه از جمله شاعرانی هستند که حکمت را در مضامین شعری خود جای داده و مفاهیم آن را به شکل والایی پرورانده اند. این دو شاعر بزرگ با بیان این مفاهیم متعالی حکمی، از سردمداران این عرصه به شمار می آیند و با وجود شباهت ها، تفاوت هایی نیز در بیان مضامین حکمی آن ها دیده می شود. این پژوهش با بررسی بسامد این مضامین، سعی بر توضیح شباهت ها و تفاوت های موجود در اشعار دو شاعر دارد. نتایج این بررسی نشان می دهد که هر دو شاعر، در پی بیان مفاهیم حکمی و فلسفی در شعرشان بوده اند. اما ناصرخسرو با تکیه بر اصول اخلاقی، اعتقادی و عملی، از این مفاهیم، بهره بیش تری برده است. به نظر می رسد که او به حکم رواج اشعار عربی در آن زمان در میان ایرانیان و بنا بر شیوه های تعلیمی رایج در عصر خود، با اشعار شاعران عرب به ویژه ابوالعتاهیه آشنا بوده و می توان گفت که به نوعی به مضامین و حکمت های شعر وی نظر داشته است.
بررسی تکنیک های احمد محمود در توصیف از منظر نقد پسااستعماری
حوزههای تخصصی:
جنوب در طول دهه 1320 به بعد منطقه ای حادثه خیز و نا آرام بوده است. نویسندگان مکتب جنوب هم این حوادث و رخدادها را از سر گذرانده و در آثار خود انعکاس داده اند. پرداختن به مسائل و رخدادهای این منطقه از ویژگی های آثار این مکتب است. نویسندگان این مکتب تعهد خود را در برابر مردم با به تصویر کشیدن رنج ها و سختی های آنان نشان می دهند. احمد محمود نویسنده توانای جنوبی، پیامدهای استعمار را از نزدیک لمس کرده و دیدن فقر و محرومیت مردم در کنار غارت ثروت عظیم نفت به دست اسنعمارگران او را بر آن داشته است تا آثاری بیافریند که بازتاب دهنده این رویدادها باشد. فقر و محرومیت مردم ایران به ویژه اهالی جنوب، از جلوه های سیاست استعماری بیگانگان و استبداد حکومت بوده است. استعمار و استبداد در آثار احمد محمود بیشتر از منظرهای تاریخی، سیاسی و اقتصادی قابل بررسی و تحلیل است. هنر نویسنده در این است که با شگردهای ادبی به تاریخ، جنبه ای ادبی می بخشد.. در این تحقیق سعی بر آن است تا با نقد پسااستعماری از شاخه های نقد جامعه شناسیک و به روش توصیفی - تحلیلی رمان «همسایه ها»، داستان کوتاه «بندر» و «شهرکوچک ما»از منظر تکنیک های توصیف بررسی شوند. احمد محمود تلاش می کند با توصیف مکان و خصوصیات ظاهری شخصیت ها، فقر و محرومیت مردم جنوب را بیان کند. در برخی موارد وی به کمک تشبیه حسی، تصویری پویا و مؤثّر از استعمار و احوال مردم ستمدیده به دست می دهد. نمادسازی هرچند اندک از شگردهای دیگر محمود در بیان پیامدهای استعمار و استثمار است.
خطاب های انسانی و استعاره های مبتنی بر نام حیوانات در زبان گیلکی: رویکردی شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در استعاره های مبتنی بر نام حیوانات، ویژگی های مختلف انسان با کارکرد تحقیر یا تحبیب در ساخت های واژی- نحوی مختلف توصیف می شود. هدف این جستار، بررسی کاربرد نام حیوانات در خطاب قرار دادن انسان، هم برای تحقیر و هم تحبیب، در زبان گیلکی (گونه اشکورات) و در چارچوب رویکرد شناختی است. برای گردآوری داده ها، پرسش نامه محقق ساخته به کار رفته است. صد نفر از گویش وران گیلکی اشکورات، فارغ از جنسیت و سن به روش خوشه ای چند مرحله ای، برای حجم نمونه انتخاب شدند. به سبب آنکه نمونه های تحقیق سواد کافی برای تکمیل پرسش نامه نداشتند، روش مصاحبه ساخت یافته به کار رفت. در این مصاحبه، پرسش هایی پیرامون کاربرد یا عدم کاربرد نام 58 حیوان به زبان گیلکی در خطاب قرار دادن انسان (زن یا مرد)، به گونه تحقیر یا تحبیب و وصف موقعیت با مثال مطرح شد. مقایسه نتایج این تحقیق با پژوهش هایی مشابه در زبان های دیگر، نشان دهنده شباهت ها و تفاوت هایی است. شباهت ها ناشی از انگیزه ای جهانی است که در قالب نظریه تجسد تبیین می شود. همچنین، آگاهی از بافت فیزیکی و فرهنگی را می توان از دلایل عمده کاربرد اختصاصی عبارت های استعاری در این زبان دانست.
بررسی استعاره های جهت گیرانه و طرح واره های تصویری در اشعار ناصرخسرو با تکیه رویکرد معنی شناسی شناختی جورج لیکاف و جانسون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استعاره به عنوان یکی از مهم ترین پدیده های مطالعاتی رویکرد معنی شناسی شناختی، ابزاری برای بیان مفاهیم و تجارب انتزاعی براساس تجربه های عینی و ملموس تر بشر به شمار می رود. جورج لیکاف و جانسون در سال 1980 در کتاب استعاره هایی که با آن ها زندگی می کنیم، دیدگاه تازه ای را در زمینه ی استعاره مطرح ساختند و با ارائه ی شواهد تجربی نظراندیشمندان سنت بلاغی را که استعاره را صرفا وسیله ای برای زینت گفتار و صورکلام می دانستند،مورد تردید قرار دادند. تحقیقات جدید لیکاف و جانسون، در باب استعاره ثابت کرد که استعاره فقط یکی از صور کلامی و مختص زبان ادبی نیست؛بلکه استعاره ها نقشی مهم تر از زبان در زندگی آدمی دارند و نظام شناختی انسان اساسا استعاری بوده و به اندیشه، رفتار و زبان او جهت می دهد. به بیان دیگر نقش استعاره در بررسی ویژگی های سبکی و میزان نوآوری یک شاعر بسیار حائز اهمیت است؛ چرا که خلاقیت و نوآوری، بیش از هرچیزی با خلق استعاره امکان پذیر است. ازاین روی، با توجه به این نظریه و تاکید بر اشعار ناصرخسرو و با تمرکز بر استعاره های جهت دار، به روش توصیفی- تحلیلی، به بررسی و تحلیل اشعار ناصرخسرو خواهیم پرداخت و با عرضه ی شواهدی از شعر او و بررسی زیرساخت های شناختی استعاره های اشعار وی، نشان داده می شود که چگونه استعاره ی شناختی به استعاره ای بدیع وادبی تبدیل می شود. کلیت بررسی و تحلیل این مقاله نشان می دهد که استعاره های طرح واره های تصویری و جهت دار در اشعار ناصرخسرو قابل تامل است که تاکنون مورد بررسی و تحلیل قرار نگرفته است.
بررسی تطبیقی نوستالژی در شعر سهراب سپهری و عبدالوهّاب بیاتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال یازدهم بهار ۱۳۹۶ شماره ۴۱
9 - 35
حوزههای تخصصی:
عبدالوهاب بیاتی و سهراب سپهری به عنوان دو شاعر پرآوازه ادبیات معاصر عربی و فارسی، و پرچمدار مکتب ادبی رمانتیسم با توجه به شرایط فردی و اجتماعی زمانه خود و با گریز از آن زمان، بخش عمده شعرشان را آمیخته با غصه، حسرت و دلتنگی برای گذشته نموده اند. در این پژوهش با مطالعه توصیفی- تحلیلی دفترهای شعری سپهری و بیاتی ، به بررسی و مقایسه چگونگی نمود این اندیشه شعری در شعر این دو شاعر پرداخته شده است. نتایج نشان می دهد که این دو شاعر در مضامین نوستالژیک، دوری از سرزمین، معشوق و اجتماعی با هم اشتراکاتی دارند.
جایگاه زن در فرهنگ عامه شهرستان جهرم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناخت جنبه های گوناگون فرهنگ و آگاهی از شیوه تفکر هر قوم با بررسی باورها و آیین ها، ضرب المثل ها و عقاید عامه مردم آن سرزمین امکان پذیر است. هدف از این پژوهش، بررسی جایگاه زن در باورها و فرهنگ عامیانه مردم شهرستان جهرم در استان فارس است. در این پژوهش که بر اساس مکتب فرهنگ و شخصیت در انسان شناسی انجام گرفته است، ترکیبات رایج درباره زنان واکاوی و تحلیل شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که در این منطقه کهن، زنان در اغلب امور، جایگاهی فرودست و پایین تر از مردان داشته اند. درنگ در فرهنگ و ادبیات عامیانه ی این شهرستان نشانگر این حقیقت است که قوانین حاکم بر روابط خانوادگی و اجتماعی، مردسالارانه بوده است؛ زنان اغلب در حاشیه هستند و به مردان وابسته اند. صفاتی که برای زنان به کار می رود، در بیشتر موارد، صفت های ناشایستی است که در توجیه مردسالاری و اعمال خشونت علیه زنان به کار رفته است. روش تربیتی و آموزشی و الگوهای فرهنگی رایج در میان مردم نیز، نقش زیادی در انفعال زنان و ایجاد نابرابری بین زن و مرد داشته است.
ذهن و زبان در نظریّة ارتباطی ابویعقوب سجستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شاید بتوان متکلّمین مسلمان را به واسطة توجّهشان به بحث زبان، از کهن ترین زبان شناسان در مشرق زمین به شمار آورد که به سبب تمرکز و تمحّض در ابعاد اعجاز زبانی قرآن کریم و ژرف اندیشی در باب موضوعات مربوط به کلام الهی ازجمله حُدوث و قِدَمِ آن به بحث های دقیق زبان شناسی از قبیلِ تعاریف، کارکردها، معانی و تأویل زبان پرداخته اند. ابویعقوب سجستانی از نویسندگان و متکلّمین مسلمان ایرانی اوایل قرن چهارم هجری است. وی به صورت جدی در کتاب «کشف المحجوب» به نظام «ذهن و زبان» پرداخته، «نظریّة ارتباطی» خاصّی را بر مبنای «نظامِ نطق و زبان» متشکّل از وجوه و ساحات سه گانة «قصد»، «طبع» و «عرف» پایه گذاری کرده است. سجستانی معتقد است که نقص، حذف و نادیده گرفتن هر یک از این اجزاء که در کنار هم، معنا و ارزش می یابند، ارجاع ندادن نطق به ناطق و در نتیجه گسستِ زنجیرة سخن و برقرار نشدن ارتباط را به دنبال دارد. از امتیازات نظریّة ارتباطی وی این است که به بحث هرمنوتیک و تأویلِ سخن، به ویژه تأویل متون مقدّس، نیز پرداخته است. مقالة حاضر بر آن است که با معرّفی و بررسی «نظامِ ذهن و زبان و نظریّة ارتباطی سجستانی»، تصویری عینی و ملموس از آراء ارزشمندِ وی در این زمینه ارائه کند.
کارآفرینی در آثار تمثیلی نظامی گنجوی و نظامی عروضی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تحقیقات تمثیلی در زبان و ادب فارسی دوره ۹ بهار ۱۳۹۶ شماره ۳۱
180 - 203
حوزههای تخصصی:
انسان از آغاز آفرینش برای گذران زندگی مجبور به کار و کارآفرینی بوده و فرهنگ، مجموعه آداب و رسوم و باورهای حاکم بر جامعه است که از دیدگاه "شیوه زندگی" جدایی ناپذیر از کار و کارآفرینی است. در این مقاله با مطالعه برخی آثار بی نظیر و تمثیلی ادب فارسی، با بیان بیش از صدها تمثیل از شغل و حرفه و ارائه راهکارهای مفید و مثمر ثمری که در جهت بسط و گسترش این مشاغل در بطن جامعه ارائه شده، پی می بریم که کار و کارآفرینی و ایجاد خلاقیت در چند هزار سال پیش بین ایرانیان کهن از راه های توسعه اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگ و تمدن کشور محسوب می شده است.