فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹٬۷۰۱ تا ۹٬۷۲۰ مورد از کل ۵۲٬۵۲۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
تهدید منافع انگلستان در هند در آغاز قرن هجدهم میلادی توسط رقیبانی چون ناپلئون و زمان شاه ابدالی، علاقمندی حکام انگلیسی به ایجاد مراوده سیاسی با دربار قاجار را سبب شد. این علاقه منجر به ارسال فرستادگانی از سوی حکام انگلیسی هند به دربار فتحعلی شاه گردید که متعاقب آن، سفیری به نام حاجی خلیل خان قزوینی نیز از سوی شاه قاجار به هند ارسال شد. اما حاجی خلیل خان در همان آغاز ماموریت، در بندر بمبئی، به قتل رسید و این ماجرا دستمایه نگارش سلسله یادداشت های روزانه عبداللطیف شوشتری، دوست صمیمی خلیل خان در بمبئی گردید که در محدوده زمانی 20 جولای 1802 تا 19 جولای 1804 به رشته تحریر در آمد. عبداللطیف ضمن پرداختن به موضوع قتل ایلچی و تبعات آن، اطلاعات وسیعی از وضع فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی بندر بمبئی، مرکز حضور و فعالیت تعداد کثیری از تاجران ایرانی، در آغاز قرن نوزدهم میلادی به خواننده منتقل می کند. این مقاله ضمن ورود به معرفی این نسخه خطی ارزشمند، با شیوه تحلیلی، توصیفی در صدد واکاوی علل حساسیت مقامات انگلیسی هند نسبت به حادثه قتل حاجی خلیل خان و تمایل آنان به مستور ماندن این حادثه است.
لذت و اقتباس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی پژوهش های انجام شده در زمینه ی اقتباس، نشان گر آن است که هرچند پژوهشگران به ساده نویسی و به کارگیری عنصرهای داستانی در بازنویسی ها توجه کرده اند و بازنویسان نیز کم و بیش از این ملاک ها در کار خود بهره جسته اند، اما در مجموع، اقتباس متن های کهن برای کودکان جز در موردهایی پیشرفت چشمگیری نداشته است. درواقع خالی بودن این اثرها از ویژگی های لذت آفرین ادبیات کودک به کم رونقی بازار محبوبیت آن ها انجامیده است. به نظر می رسد آن چه تاکنون اهمیت داشته آشناساختن کودکان با متن های کهن بوده و نه آفرینش متنی جذاب برای ایشان؛ این در حالی است که نودلمن با کنکاش در ویژگی هایی که داستانهای کودکان را لذت بخش کرده و مخاطبان را به درون متن می کشد، راه تازه ای پیش روی نویسندگان نهاده است. نودلمن با برشمردن شاخص های لذت به این نتیجه می رسد که اگر متن ادبی کودک خالی از این شاخص ها باشد، لذتی برای مخاطب کودک ندارد. این پژوهش با بهره گیری از چنین روی کردی به بررسی پنج اثر اقتباسی با تنوع در ساختار پرداخته و آشکارساخته که اقتباس چگونه و با چه شگردهایی می تواند در گستره ی ادبیات کودک قرار گیرد و برای مخاطبان خود لذت بخش باشد. عدم قطعیت حاصل از دوسویگی متن کهن و متن نو و نیز آگاهی دوگانه ای که این متن ها به مخاطب خود می دهند مهم ترین دلیل های لذت بخشی در این متن ها هستند که با شگردهایی هم چون تضاد و تقابل، سپیدنویسی و تلمیح نمایان می شوند.
نگاهی به سیر تاریخی «عنوان» و «عنوان گذاری» در ادبیات منظوم فارسی (با تکیه بر آثار برجسته)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عنوان، یکی از کلیدی ترین رکن های متن ادبی به شمار می رود. نشانه و نورافکنی که اگر درست و حساب شده گزینش شده باشد، از دو جهت می تواند در زمینه و ساخت متن ادبی، خود را نمودار سازد. یکی از جهت زیبایی شناسی متن ادبی که گزینش عنوان خوب، ساختار منسجم متن را برجسته می سازد؛ دو دیگر، جهت درک معنا و دستیابی به محتوای اثر، که عنوان می تواند به مثابه چراغی، تاریکی های احتمالی را از پیش پای مخاطب بردارد و به کشفی ساده تر منجر گردد. هرچه عنوان هنری تر، چکیده تر و زیبنده تر باشد، به همان نسبت، ابلاغ معنا، محتوا و خاصیت فرم ادبی، ساده تر خواهد بود. در تاریخ نظم فارسی، با این که نویسندگان ایرانی، از خاصیت «عنوان گذاری» بی خبر نبودند، بیشتر سروده های خویش را بدون عنوان تنظیم می کردند. حجم بسیار زیادی از سروده ها و آثار منظوم فارسی تنها با عنوان دیوان و کلیات یاد شده است. همچنین، در دیوان های شاعران، به جای عنوان بسیاری از اشعار، نوع ادبی آنها (قصیده، غزل، قطعه و ...) ذکر شده است. بخشی از مقالة حاضر، به آن دسته از عنوان هایی می پردازد که به احتمال بسیار، نسخه نویسان و یا منتقدان بعدی به بسیاری از قصیده ها، قطعه ها و دیگر شکل های ادبی موجود در دیوان ها بخشیده اند. بخش دیگر مقاله، سیر عنوان و عنوان گذاری در طول تاریخ ادبی زبان فارسی را بررسی و وضع عنوان را در دوره های گوناگون از دوره صفوی گرفته تا قاجار، پهلوی و دوره معاصر، تحلیل و بررسی کرده است.
بررسی برخی از ویژگی های رمانتیسم در شعر کودک و نوجوان جعفر ابراهیمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جعفر ابراهیمی «شاهد» از سرایندگان برجسته و از متقدمان حوزه شعر کودک و نوجوان ایران است. در آغاز کار سرودن شعر، اشعار رمانتیک فروغ فرخزاد، الگوی وی بوده است. وی از وی ژگی ها و اصول جریان رمانتیسیسم به تناسب حال و موقعیت مخاطب کودک و نوجوان بهره برده است. پژوهش حاضر می تواند به شناخت بهتر این شاعر و شناخت غیر مستقیم جریان رمانتیسم در شعر کودک و نوجوان ایران کمک کند. روش تحقیق در این مقاله، توصیفی و تحلیل محتوا با استفاده از منابع کتابخانه ای است، که در آن، ضمن ارائه دیدگاه های ابراهیمی در مورد شعر کودک و نوجوان و تطبیق آنها با اصول رمانتیسم، ویژگی های جریان رمانتیسم در شعر کودکانه و نوجوانانه این شاعر بررسی شده است. برآیند تحقیق، حکایت از آن دارد که خصائصی همچون طبیعت گرایی، روستا گرایی، گرایش به مسائل نوستالژیک، احساس گرایی، فردگرایی ، گرایش به سیاحت و سفر و همچنین تلاش در جهت کشف مضامین تازه و تعابیر نو، برخی از ویژگی های قابل ذکر رمانتیسم در شعر ابراهیمی هستند.
پلاکاردها و پیاده رو (بررسی تطبیقی درون مایه های پایداری در آثار احمد مطر و مجید زمانی اصل)
منبع:
پژوهش های نثر و نظم فارسی سال اول پاییز ۱۳۹۶ شماره ۲
81 - 101
حوزههای تخصصی:
ادبیات تطبیقی، راه نسبتاً تازه ای است برای مقایسه ی آثار ادبی کشورهای مختلف با هم که به شناخت و دریافت تازه تری از همسانی ها و همسویی های فرهنگی و ادبی شاعران و نویسندگان آن کشورها و نیز تأثیر و تأثّرهای آنان از یکدیگر می انجامد. ادبیات پایداری نیز به بخشی از آثار ادبی ملّت هایی گفته می شود که از هجمه ی خارجی یا استبداد داخلی، زخم خورده اند و به همین دلیل، رنج ها و فریادهایشان در این آثار، بازتاب یافته است. بررسی ادبیات پایداری و تحلیل آن در آیینه ی ادبیات تطبیقی، راهی است برای شناخت بهتر این نوع ادبی. در این مقاله با نگاهی توصیفی- تحلیلی به آثار دو شاعر پایداری از دو سرزمین، درون مایه های مختلف و همسان سروده هایشان بررسی و واکاوی شده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد، احمد مطر و مجید زمانی اصل به عنوان دو شاعر نوپرداز جنوبی در کشورهای ایران و عراق، با وجود اختلافات زبانی، فرهنگی و جغرافیایی، به سبب همسانی ها و همسویی های دینی و مذهبی، قومی، عشیره ای و...در بیش تر مضمون ها و درونمایه های پایداری سروده هایشان، اشتراک دارند و این اشتراکات، به خلق آثار مشابهی انجامیده است؛ درونمایه هایی از قبیل«نگرانی و اعتراض به وضع موجود، آزادی و آزادی خواهی، بیداری و بیدارسازیِ جهانی، توجّه ویژه به عاشورا و شهادت، ستم ستیزی و عدالت پیشگی، جهان وطنی، جنگ و دفاع از کانون های پایداری در منطقه(عراق، فلسطین، غزه و...) و نقد حاکمان و سیاست مداران.
نگاهی تطبیقی به شعر احمد شاملو و احمد مطر (با رویکرد تحلیل روان شناختی بر پایه نظریه شخصیت فروید)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
احمد مطر شاعر شناخته شده عرب، اشعار اجتماعی خود را در تعارض با اعمال و افکار طبقه حاکمیت سروده است. در این اشعار، شاهد اعتراض ها و افشاگری های وی علیه جامعه خیانتکار و حکومت ظالم هستیم؛ همین رویه را می توان در شعر احمد شاملو ملاحظه کرد. مشابهت های فکری این دو شاعر باعث شد تا اشعار و افکار آن ها را بر اساس نگرش ادبیات تطبیقی بررسی نماییم. از میان رویکردهای نقدی نظریه شخصیت که در میان روان شناسان از بحث های حائز اهمیت بود را به خاطر برجستگی شواهد مرتبط با آن در شعر احمد مطر و احمد شاملو برگزیدیم. در این پژوهش، اشعار شاعران نامبرده را با توجه به نظریه های روان شناسی معروف بررسی کرده ایم؛ با توجه به نظریه فروید مبنی بر ابعاد سه گانه شخصیت، تعارض های نهاد، من و فراخود را در شعر هر دو شاعر باز نموده و مکانیسم های روانی بکاررفته در جهت حل این تعارض را مشخص کرده ایم. این پژوهش به شیوهتوصیفی- تحلیلی و بر پایه روش کتابخانه ای انجام گرفته است.
درون مایه اشعار حکمی ناصرخسرو و ابوالعتاهیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال یازدهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴۴
45 - 70
حوزههای تخصصی:
ناصرخسرو و ابوالعتاهیه از جمله شاعرانی هستند که حکمت را در مضامین شعری خود جای داده و مفاهیم آن را به شکل والایی پرورانده اند. این دو شاعر بزرگ با بیان این مفاهیم متعالی حکمی، از سردمداران این عرصه به شمار می آیند و با وجود شباهت ها، تفاوت هایی نیز در بیان مضامین حکمی آن ها دیده می شود. این پژوهش با بررسی بسامد این مضامین، سعی بر توضیح شباهت ها و تفاوت های موجود در اشعار دو شاعر دارد. نتایج این بررسی نشان می دهد که هر دو شاعر، در پی بیان مفاهیم حکمی و فلسفی در شعرشان بوده اند. اما ناصرخسرو با تکیه بر اصول اخلاقی، اعتقادی و عملی، از این مفاهیم، بهره بیش تری برده است. به نظر می رسد که او به حکم رواج اشعار عربی در آن زمان در میان ایرانیان و بنا بر شیوه های تعلیمی رایج در عصر خود، با اشعار شاعران عرب به ویژه ابوالعتاهیه آشنا بوده و می توان گفت که به نوعی به مضامین و حکمت های شعر وی نظر داشته است.
تحلیل بیتی از رستم و سهراب بر مبنای روایت نقّالان و شاهنامة کُردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
داستان «رستم و سهراب» فردوسی یکی از مشهورترین داستان های حماسی جهان است. این داستان با همة زیبایی و ارزش هنری و ادبی، از سهوهای هنری و داستانی برکنار نمانده است. این سهوها خواه از منابع فردوسی، خود فردوسی یا نساخان شاهنامهبوده باشد، تفاوتی ندارد. در این مقاله مشخصاً به نحوة پرسش سهراب از مادرش تهمینه، دربارة اصل و نسب خود، پرداخته شده است. سهراب بدون مقدّمه و درنهایت خشم، نام پدرش را از مادر می پرسد و با بی شرمی او را به قتل تهدید می کند. در نسخ مختلف شاهنامهجواب قانع کننده ای برای این پرسش نیامده است. امّا در روایت نقّالان و شاهنامةکُردی به بایستگی، دلیل اصلی این سؤال مطرح شده است. زور و توانایی فوق العادة سهراب در بین هم سالان، باعث می شود که هم بستری یک شبه و نامرسوم رستم و تهمینه را بهانه کنند و او را مولودی نامشروع بخوانند، سهراب از این انتساب به خشم می آید و با عصبانیّت و تهدید، راز تولّد خود را از مادر جویا می شود.
تلقی حقیقت انگارانه مولوی از موضوع تجسّم اعمال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آموزه تجسّم اعمال به تبیین کیفیت پاداش و کیفر اخروی می پردازد. در الهیات اسلامی، دو تفسیر متفاوت درباره این موضوع ارائه شده است: الف- تفسیرحقیقت انگارانه، ب- تفسیر مجازانگارانه. تصدیق هریک از این دو دیدگاه بر نوع بینش و رفتار انسان در دنیا و ارزیابی آدمی از چگونگی حیات آخرت تأثیر خاصی دارد. پذیرش تلقی حقیقت انگارانه از تجسّم اعمال تقویت باور به روز جزا و تخلّف ناپذیری پاداش و کیفر اخروی و مدیریت هرچه بیشتر انسان بر افکار و اعمال خود را به دنبال دارد. هدف نگارندگان مقاله پیش رو بررسی مسأله تجسّم اعمال، مزیت تلقی حقیقت انگارانه از موضوع تجسّم اعمال نسبت به تفسیر مجازانگارانه، و روایت حقیقت انگارانه مولوی از موضوع تجسّم اعمال با روش توصیفی – تحلیلی است. نتیجه آنکه در تلقی حقیقت انگارانه مولوی از تجسّم اعمال، تبیین موضوع پاداش و کیفر اخروی اعمال انسان معقول تر وعادلانه تر به نظر می رسد و تأثیر تفکر و عمل آدمی در کیفیت سرنوشت اخروی اش به نحو جدّی تری مورد تأکید قرار می گیرد.
محدودیت های شناختی موجود در آرایه استعاره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استعاره ء مفهومی در زبان شناسی شناختی _که در آن زبان هم محصول و هم وسیله تفکر است_ به درک یک حوزه ء مفهومی بر پایه ء حوزه ء مفهومی دیگر می پردازد. کاربرد این آرایه در زبان روزمره و همچنین اشعار غنایی سرایان مشرق و مغرب زمین به حدی است که دیگر آرایه ها را تحت الشعاع قرار داده است. بعد از انتشار نظریه ء مفهومی استعاره (The conceptual theory of metaphor) توسط لیکاف و جانسون (Lakoff & Jhonson)، کتابها و مقالات بی شماری تألیف گردیده که در بسیاری از آنها تمرکز اصلی نویسندگان بر حوزه های مبداء مرتبط با یک یا چند حوزه ء مقصد خاص می باشد. پژوهش حاضر با در پیش گرفتن رویه ای متفاوت می کوشد تا بر اساس دیدگاه کوچش(Kovecses) محدودیت های شناختی اعمال شونده بر سه آرایه ء استعاری استخدام (zeugma)، حس آمیزی(synaesthesia) و پادآمیزه (oxymoron) را تبیین نماید. مشاهده می گردد که هریک از سه آرایه ء نامبرده تحت سیطره ء نوعی خاص از محدودیت های شناختی قرار دارد. این پژوهش مبتنی بر روش تحلیلی آماری تصادفی و توصیف زبان شناختی می باشد که در آن داده ها برگرفته از منابع مختلف کتابخانه ای می باشد.
صوره المرأه فی شعر نزار قبانی وحسین منزوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات الادب المعاصر سال نهم تابستان ۱۳۹۶ شماره ۳۴
107 - 138
حوزههای تخصصی:
إنّ الشعراء والکتاب فی العصور المختلفه تناولوا موضوع المرأه، وهی کانت وما تزال تلعب دور الحبیبه فی شعر الشعراء؛ ونجد هذا الحب فی الأدب الفارسی والأدب العربی کثیراً وفی الواقع له دور هام فی الشعر والنثر. إنّ قبانی باعتباره "شاعر المرأه" زعیم فی هذا الموضوع علی صعید الشعر العربی المعاصر، و منزوی الشاعر الإیرانی المعاصر هو الذی جعل المرأه عمود شعره ویمکن أن نلقبه "شاعر المرأه" أیضاً. یمکننا القول أنّ المشترکات فی أشعار قبانی و منزوی من حیث الشکل والمضمون کثیره جداً؛ علی هذا نحن نقصد فی هذا المقال أن نقارن صوره المرأه فی أشعار الشاعرین، وقد اخترنا المنهج الفنی والجمالی لدراسه هذا الموضوع. إننا نرید فی هذا المقال أن نقارن صوره المرأه فی أشعار الشاعرین؛ وقد اخترنا المنهج الفنی والجمالی فی هذا الموضوع.
العدول الأسلوبی فی شعر محمّد مهدی الجواهری(دراسه وتحلیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات الادب المعاصر سال نهم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳۵
27 - 44
حوزههای تخصصی:
یتناول هذا المقال بعضا من ظواهر الإنزیاح أو العدول الأسلوبی فی شعر محمد مهدی الجواهری ، أحد أقطاب شعراء العراق المعاصرین، وذلک من خلال دراسه العدول الاستبدالی والترکیبی اللذین یعتبران سمتین من سمات الإبداع ومظهرین محسوسین لانفعال داخلی من خلال الخروج عن الأنساق المألوفه، مما یکشف عن أهمیتهما فی خلق علاقات لغویه جدیده تصدم القارئ وتثیره، وقد وجدت الدراسه هذه أن هذا المنحی الأسلوبی قد أضفی علی النصّ جمالیّات مهمه أسهمت فی تقدیمها برؤیه خاصه خدمت دلالات النص، وقد حاولت الدراسه تطبیق هذه الظاهره الأسلوبیه علی دیوان الجواهری بالإعتماد علی المنهج الوصفیّ والتحلیلی وکونها تمثل قمه النضج الفنی إذ تتعمق فیها التجربه الشعریه التی عاشها الشاعر العراقی العملاق من خلال الجو السیاسی والاجتماعی فی بلاده وبخاصه الوطن الذی کان یحبه حبا شدیدا؛ فقد فجر شاعریته من خلال فیضان الحب والأسی؛ فعاطفته نابعه من أحاسیس صادقه وقد عبر الجواهری عن تجربته من خلال خروجه عن المألوف لیضفی علی فنه جمالا خاصا یتمثل فی بناء جمالی، یحکم عناصر الصوره ویشدها إلی الإبداع والتمیز.
بررسی تطبیقی سیمای شیرین در «شیرین و خسرو» و «خسرو شیرین»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال یازدهم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۴۳
53 - 69
حوزههای تخصصی:
شیرین همسر خسرو پرویز ساسانی از معشوقه های مشهور و کامروای ادبیات فارسی است. دختری طنّاز و آشنا به رموز دلبری که پادشاه قدرتمند ساسانی را وادار می کند در برابر خواست او سر تعظیم فرود بیاورد. شهرت عشق جاودانی شیرین و خسرو حاصل تلاش نظامی کبیر است. امیرخسرو دهلوی شاعر پارسی گوی غیر ایرانی نیز با اقتباس از این اثر والا به خلق منظومه «شیرین و خسرو» پرداخته است. این نوشته سعی دارد شخصیت شیرین را در «شیرین و خسرو» امیرخسرو دهلوی به لحاظ صورت و سیرت بررسی نماید. همچنین مقایسه ای بین چهره شیرین در منظومه امیرخسرو و نظامی انجام دهد. مسأله ای که نگارنده را وادار به گزینش این موضوع برای نگارش مقاله نمود پنهان ماندن نقش چندبعدی زنان در اندیشه و افکار شعرای پارسی گوی کهن است. این مقاله با روش کتابخانه ای و با استفاده از کتاب های معتبر موجود در کتابخانه های ایران و تاجیکستان نوشته شده است.
بررسی استعاره های جهت گیرانه و طرح واره های تصویری در اشعار ناصرخسرو با تکیه رویکرد معنی شناسی شناختی جورج لیکاف و جانسون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استعاره به عنوان یکی از مهم ترین پدیده های مطالعاتی رویکرد معنی شناسی شناختی، ابزاری برای بیان مفاهیم و تجارب انتزاعی براساس تجربه های عینی و ملموس تر بشر به شمار می رود. جورج لیکاف و جانسون در سال 1980 در کتاب استعاره هایی که با آن ها زندگی می کنیم، دیدگاه تازه ای را در زمینه ی استعاره مطرح ساختند و با ارائه ی شواهد تجربی نظراندیشمندان سنت بلاغی را که استعاره را صرفا وسیله ای برای زینت گفتار و صورکلام می دانستند،مورد تردید قرار دادند. تحقیقات جدید لیکاف و جانسون، در باب استعاره ثابت کرد که استعاره فقط یکی از صور کلامی و مختص زبان ادبی نیست؛بلکه استعاره ها نقشی مهم تر از زبان در زندگی آدمی دارند و نظام شناختی انسان اساسا استعاری بوده و به اندیشه، رفتار و زبان او جهت می دهد. به بیان دیگر نقش استعاره در بررسی ویژگی های سبکی و میزان نوآوری یک شاعر بسیار حائز اهمیت است؛ چرا که خلاقیت و نوآوری، بیش از هرچیزی با خلق استعاره امکان پذیر است. ازاین روی، با توجه به این نظریه و تاکید بر اشعار ناصرخسرو و با تمرکز بر استعاره های جهت دار، به روش توصیفی- تحلیلی، به بررسی و تحلیل اشعار ناصرخسرو خواهیم پرداخت و با عرضه ی شواهدی از شعر او و بررسی زیرساخت های شناختی استعاره های اشعار وی، نشان داده می شود که چگونه استعاره ی شناختی به استعاره ای بدیع وادبی تبدیل می شود. کلیت بررسی و تحلیل این مقاله نشان می دهد که استعاره های طرح واره های تصویری و جهت دار در اشعار ناصرخسرو قابل تامل است که تاکنون مورد بررسی و تحلیل قرار نگرفته است.
بهرام از اسطوره تا تاریخ (جستاری در ویژگی های مشابه یک نام مشترک)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اغلب نام های مشترک در اساطیر کهن دارای سرانجام و تقدیر مشابه و متأثر از نمونه ازلی و کهن الگوی واحد هستند. نمونه این نامها در اسطوره های ایرانی و حماسه ملّی ایران فراوان به چشم می خورد. از جمله نام های بسیار پربسآمد که هم جنبه اسطوره ای و آئینی دارد، هم حماسی، نام «بهرام» است که در فرهنگ آریایی و تاریخ ایران باستان دارای خویشکاری هایی چون، خدای جنگ، ایزد پیروزی، موعود، منجی، شاه و پهلوان زیناوند و ارتشتار و پیروزمند است. در این جستار که به شیوه توصیفی و تحلیلی نوشته شده است، تلاش شده است شخصیت بهرام های مشهور در بستر اساطیر ایرانی و حماسه ملّی ایران، بیشتر شناسایی شود و مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد و اثبات گردد که مصادیق این نام در اساطیر و تاریخ ایران، تقریباً دارای ویژگی ها، خویشکاری ها و تقدیر و سرنوشت مشابه هستند.
نوستالژی (غمیاد) در " نفثه المصدور"(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
نوستالژی (غمیاد) در " نفثه المصدور" نوستالژی(غمیاد) یا غم غربت یکی از حالات روانی ناخودآگاه انسان است که در آثار ادبی ملل مختلف بازتاب داشته است.احساس غمزدگی و دلتنگی شدید که با دگرگونی اوضاع فردی، اجتماعی و سیاسی رخ می دهد و شخص را دچار آشفتگی روحی می نماید.این تغییرات ناگهانی منجر به واکنش غیر ارادی "مرور خاطرات" و حسرت گذشته" می گردد. نویسندهّ کتاب" نفثه المصدور" که در دستگاه حکومتی "جلال الدین خوارزمشاه" خدمت می کرده است از نزدیک شاهد وحشت انگیزترین قتل و غارت تاریخ ایران یعنی ایلغار مغول بوده است.وی اگر چه خود جان سالم به در برده است اما افسرده و غمزده ،در حسرت و اندوه بسیار ،توام با بیم و امید، رنج زیستن در آن ایام دشوار را تحمل کرده است. رنجنامه بی نظیر او با نگارشی ادیبانه و با "نثری در آستانه شعر " احساسات تلخ و جانکاه نویسنده را به خوبی به خواننده منتقل می کند.بیان شکوه های نوستالژیک از موارد قابل توجه در این اثر است که مفاهیم متعددی چون :غم غربت ، شکوه از تقدیر و روزگار،دوری از خانواده، فراق سلطان،جدایی دوستان، حسرت فرصت های از دست رفته، شکوه از شکوه به تاراج رفته ایران،... ،را در بر می گیرد. پربسامد ترین نوستالژی در این کتاب از نوع گذشته گرای فردی است که به طور مستمر بیان شده و محتوای اصلی کتاب را در برمی گیرد.
تعالی جویی (سوبلایم)در اشعار سهراب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سهراب با توجه به پیشرفت های تکنولوژی در چند دهه اخیر و از خود بیگانگی انسان،دیدی عمیق نسبت به مسائل جهانی دارد .اشعارش بیانگر معضلات وتناقضات عجیب وغریب در جهان پیشرفته ی معاصر است . با ایجاد تقارن ، زمین و فرازمین،گذشته و حال را چنان به تصویر کشیده است که در ذهن جستجوگر وتعالی طلبش، اهمیت با گذشته است .آن چنان، بیدار و همه جانبه، تعالی جوست که نیازی به اغراق ندارد زیرا از صافی تعقل جزیی نگری می گذرد تا پیام خود را با شگفتی هرچه تمامتر ابراز نماید .ﺩﺭﻭﻥﮔﺮﺍیی ﻭ ﺩﻋﻮﺕ ﺑﻪ ﺁﺭﺍﻣﺶ ﺩﺭ ﺩﺍﻣﻦ ﻃﺒیﻌﺖ ﺭﺍ ﻣیﺗﻮﺍﻥ ﻣﻬﻢﺗﺮیﻦ ﻭیﮋﮔی ﺷﻌﺮ ﺍﻭ ﺩﺍﻧﺴﺖ؛ که ﻣﻠﻬﻢ ﺍﺯ ﺩﻭ ﻭیﮋﮔی ﻋﺮﻓﺎﻥ ﻭ ﺭﻣﺎﻧﺘیﺴﻢ اندیشه ی اوست که درنهایت سیر به تعالی را انتظار می کشد. مسئله این است که آیا سهراب در سروده هایش ،بیشتر به مفید بودن اشعارش می اندیشد ،یا شگفتی انگیزی آن؟هدف سهراب (فرضیه)، ازبه کارگیری تصویرهای پیچیده ، برای خلق شگفتی ،تعالی ،القای عاطفی وهیجانات روحی است تا خود وخواننده را به ماورای دیگری سوق دهد . اهمیت موضوعبررسی شباهت تعالی گرایی چند جانبه ی سهراب با نظریه های ،لونگینوس1 ، بورگ2 و کانت 3می باشد .به معنی دقیق تر، سهراب به عشق عرفانی بی حدو مرز ،بدون شکل وقالب با عمقی اعجاب انگیز می اندیشد .
تأثیر آخرت اندیشی بر عرفان سنایی در حدیقةالحقیقه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معمولاً حدیقةالحقیقهرا به دلیل در بر داشتن اصطلاحات، حکایات و مضامین عرفانی، نخستین منظومة عرفانی می خوانند. با وجود این به نظر می رسد عرفان نقشی مرکزی در این منظومه ندارد. مقالة حاضر بر آن است تا ضمن شناسایی مضمون و اندیشة اصلی و غالب در حدیقةالحقیقه، تأثیر آن را بر تلقی سنایی از اصطلاحات و مفاهیم عرفانی نشان دهد. برای دست یابی به این اهداف، با استفاده از روشی ساختاری، به تحلیل روابط معنایی واژگان و مفاهیم اصلی پرداخته شده است. می توان گفت تقابل دنیا و آخرت مضمون و تقابل اصلی حدیقةالحقیقهرا تشکیل می دهد. وابسته های معنایی طرفین تقابل نشان می دهند که تلقی سنایی از دنیا و آخرت تفاوتی با تلقی رایج در متون غیر عرفانی ندارد. قدرت این تقابل تا حدی است که معنای اصطلاحات و مؤلفه های عرفانی را نیز به نفع خود تغییر داده و آن ها را به عناصری به دور از باطن گرایی رایج در سنت تصوف تبدیل کرده است.
دایانویای اسطوره چیست؟ پژوهشی در ساحت مغفول نظریه اسطوره شناختی نورتروپ فرای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرای با الهام از نگرش های اسطوره شناختی کاسیرر و الیاده و با به کارگیری دیدگاه های فریزر و فروید و از سویی دیگر با پی گیری آرای منتقدان حلقه نقد نو به دیدگاهی ژرف در باب ساختار دوری و دیالکتیکی اسطوره نایل شد که به موجب آن شکل گیری اسطوره محصول دو سازوکار متفاوت به شمار می رود: گرایش اسطوره به نقل روایت در نظام دوری؛ و جهت گیری اسطوره به سمت ساختارهای کلامی خودایستا. فرای این سازوکار دوم را ذیل وجه مضمون مدار اسطوره بررسی می کند و معتقد است دایانویا یا معنا ساختار دیالکتیکی اسطوره است که از طریق پیکره بندی، در هم تنیدگی و امتزاج تصاویر شکل می گیرد. با این همه، در قریب به اتفاق پژوهش هایی که به موضع نظری فرای می پردازند مبحث دایانویا عمدتاً مغفول مانده است. به این ترتیب، هدف از انجام این پژوهش آن است که با استخدام روش توصیفی-تحلیلی مبانی نظری فرای را در این باره نقد و بررسی کند و ضمن توجه به خاستگاه های نظری وی، سازوکار درونی دایانویا نیز تحلیل شود. در این بررسی مشخص می شود که دایانویای اسطوره با وجوه هیروگلیفی، هیراتیکی و دموتیکیِ بیان متلازم است و گذار اسطوره به سوی رُمانس، حماسه و نهایتاً تاریخ به واسطه عملکرد اصل جابه جایی ممکن می شود. در این گذار، اسطوره نامتبدل در نهایت به وجه واقع گرای ناتورآلیستی روی می آورد و اسطوره اگرچه پوشیده و نهفته می ماند اما هرگز از میان نمی رود. بنابراین، به زعم فرای حتی آثاری که اساساً با رویکرد تاریخی نگاشته شده اند این قابلیت را دارند که از طریق قرائت اسطوره شناختی تجزیه و تحلیل شوند.
نقش علائم نگارشی معاصر در فهم آیات قرآن کریم (بحث مورد پژوهانه: دو خط فاصله«--» و جمله معترضه )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قرآن کریم در رأس پرخواننده ترین کتاب های عصر کنونی است و با گسترش اسلام در تمامی نقاط جهان، این کتاب وحیانی مورد مطالعه ی بسیاری از مردمان جهان قرار گرفت. اقوام غیرعرب از آغاز تاکنون به دلیل عدم تسلط به زبان عربی، در فهم و خواندن آیات به نوعی با مشکلاتی روبرو بوده اند. علمای اسلامی، در قرن های نخستین، با ایجاد علائمی مانند رموز سجاوندی، تحولی عظیم در زمینه ی تسهیل خواندن آیات قرآن کریم ایجاد کردند. این رموز تمامی علائم نگارشی جدید را در برنمی گرفت و تنها محدود به برخی معدود از این علائم بود. از طرفی فهم این علائم به آگاهی از علوم تجوید و قرائت منوط است که همگان از این علوم آگاهی ندارند. بکارگیری علائمی که همه کس فهم و بین المللی باشد و شامل تمامی علائم نگارشی شود، از جمله نیاز های مبرم برای فهم آیات قرآن کریم است. یکی از این علائم نگارشی مهم فراموش شده در علامتگذاری آیات، دو خط فاصله بوده، که در ادبیات عرب معادل جمله معترضه است. این مقاله در پی ایجاد روشی آسان و شمول فهم برای خواندن و درک جملات معترضه ی قرآن کریم با استفاده از علامت دو خط فاصله (--) است. نگارندگان به روش تحلیل محتوا به این نتیجه دست یافتند که تشخیص و تمییز این نوع جملات از سایر جملات نحوی و بلاغی با استفاده از علامت دو خط فاصله، تأثیر بسزایی در فهم معنای آیات دارد.