فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸٬۳۶۱ تا ۸٬۳۸۰ مورد از کل ۵۲٬۵۲۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
بی دستار شدن، اشکال و دلایل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کارکردهایی نظیر حفظ تن از آسیب های محیطی، الزامات عرفی و ظرفیت های نمادین، سبب شده است که لباس در زندگی آدمی، اهمیتی چشمگیر و اجتناب ناپذیر داشته باشد. براساس چنین اهمیتی، تهیه پوشاک متناسب با هریک از اعضای بدن و ظهور ملبس در انظار عمومی، بسیار مورد توجه بوده است. در این راستا، «سر» نیز که بالاترین و یکی از مهم ترین اعضای بدن است، همواره با سرپوش هایی همچون «دستار» و کلاه پوشانده می شد. در پوشیدن چنین پوشاکی نیز، الزامات عرفی نافذ بوده و هر نوع سربرهنگی در حالات عادی ناهنجاری فاحش محسوب می شده است. با وجود چنین اهمیتی، توجه به منابع نشان می دهد که گاه دستار از سر برداشته می شده است. این نوشتار مشخصاً در پی آن است که با توجه به منابع گوناگون، اشکال و علل بی دستار شدن را ذکر و بررسی کند. بررسی های صورت گرفته نشان می دهد که درمجموع، بی دستارشدن یا به دست شخص دستاربند و به خواست وی روی می داده یا عاملی بیرونی، علی رغم میل دستاردار، به این کار دست می زده است. عللی چون بروز هیجانات، فروش (در تنگدستی)، بخشش، استغفار و انتقال قدرت به شکل گیری نوع اول دستاربرداری منجر شده و سرقت دستار و مجازات دستاربند نیز، علل برداشتن دستار در شکل دوم آن است.
طرح واره کنش مقدس در سور سروده های عروسی (بر اساس سور سروده های لارستان فارس)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ و ادبیات عامه سال ششم خرداد و تیر ۱۳۹۷ شماره ۲۰
169-194
حوزههای تخصصی:
ازدواج و آداب و رسوم مادی و شفاهی وابسته به آن، همچون تولد و مرگ در اندیشه و فرهنگ اقوام و ملل مختلف، بسیار اهمیت داشته است. این آیین در مقوله آیین های وابسته به تشرف جای دارد و دگرگونی از یک مرحله در زندگی مقدس را به مرحله دیگر نشان می دهند. نشانه ها و نقش مایه های موجود در این گونه آداب و رسوم، چه از جنبه فرهنگ مادی و چه از نظر فرهنگ شفاهی با بینش فلسفی و دینی قوم در پیوند است. محتوای این گونه اشعار عام، علاوه بر نشان دادن ماهیت برگزیدگی هر یک از زوجین، بیانگر جریانات حسی و عاطفی آن ها در نوع زندگی نوین است. از آنجا که هر نوع تغییر همواره ذهن بشر را به مخاطره می انداخته است، در این جریان، با ابزار سورسروده ها، فرد را نیایش گونه نظرکرده ای می خواندند که از میان جمع جدا شود و از جهان دخترانگی و پسرانگی به دنیای زنانگی و مردانگی و سپس مادرانگی و پدرانگی رهنمون شود. پژوهش حاضر با روش تحلیلی توصیفی به گردآوری و بررسی ساختار سورسروده های منطقه لارستان می پردازد و پس از دسته بندی انواع آن، از جنبه ساختار، کارکرد و پیوند این گونه های بومی را با آداب و رسوم واکاوی می کند. حاصل کار نشان می دهد که سورسروده های عامه همچون ادب روایی عام دربردارنده نیایش ها و ستایش های ایزدان و ایزدبانوان با دو جهت حماسی و غنایی است و فارغ از هر نوع دلهره از تغییر آیین و اندیشه و نگرش رسمی جامعه، با مقاومت ذهن جمع را بازتاب داده است.
ویژگی های سبکی ترانه های تخت حوضی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ و ادبیات عامه سال ششم مرداد و شهریور ۱۳۹۷ شماره ۲۱
199-223
حوزههای تخصصی:
ترانه های تخت حوضی بخشی از ادبیات عامیانه است که معمولاً همراه با موسیقی سنتی و هنگام اجرای نمایش های شاد خوانده می شود. این دل سروده ها با هویت اجتماعی و فرهنگی ما درآمیخته است و سادگی و بی پیرایگی آن ها با زبان طبقه عامه جامعه تناسب دارد. در این پژوهش ویژگی های سبکی ترانه های تخت حوضی در لایه های آوایی، واژگانی، نحوی و بلاغی با شیوه توصیفی تحلیلی بررسی می شود. هدف از پژوهش، شناساندن بهتر این ترانه ها و ارزش نهادن به اصالت زبان، بی پیرایگی و مردمی بودن آن هاست؛ زیرا نوگرایی های جدید، موجود یت شان را به خطر انداخته است. بر اساس نتایج این پژوهش، وجه غالب در اشعار تخت حوضی، عاطفی است که نشان می دهد اساساً ترانه ها بسیار احساسی و هیجانی سروده شده ا ند و نخستین هدف گویندگان آن ها شادی آفرینی بوده است. کاربرد واژه های حسی، عامیانه و گاه، زننده و فراهنجاری های زبانی، مشخصه بارز سروده های تخت حوضی است که با هدف طنزآفرینی، نشاط آوری و تسریع در ارتباط با مخاطب به آن توجه شده است. همچنین در این سروده ها از عناصر بلاغی اندکی که بیشتر خاستگاه اجتماعی دارند، بهره گرفته شده است و به دلیل پیوند با لایه های بیرونی زبان، طبیعی و شفاف اند.
مو در قصه های شفاهی و اساطیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قصهها بازتاب تفکر، شیوه زندگی و اعتقادات مردم در طول زمان هستند. با وجود تفاوت های آشکار قصه ها با یکدیگر در فرهنگ ها و اقالیم مختلف، دارای ویژگی های مشترکی نیز هستند. قصه ها به عنوان بخشی از ادب و هنر عامیانه از اسطوره ها بهره فراوان برده اند. گروهی از اندیشمندان مانند فروید معتقدند اساطیر بر داستان های شفاهی عامیانه مؤثر بوده اند اما گروهی دیگر از جمله اندرو لانگ بر خلاف این دسته برآنند که قصه پس مانده اسطوره نیست و در واقع این اساطیر هستند که بر اساس قصه های شفاهی عامیانه شکل گرفته اند. در هر جامعه ای الگوهای رفتاری تربیتی کهنی وجود دارد که ممکن است لزوما تنها به طور غیر مستقیم به افراد جامعه تعلیم داده نشود. یا بالعکس ممکن است در نظام آموزش رسمی بر بعضی از آن کهن الگوها صحه گذارده شود. همه آن رفتارهای کهن امروزه جزیی از فرهنگ بوده که از نسلی به نسل دیگر به ارث رسیده و منتقل شده است. این مقاله بر آن است تا پس از بررسی مقوله «مو» در داستان های شفاهی عامیانه حتی الامکان سعی در یافتن نمود های اسطوره ای آن ها داشته باشد. نتیجه این تحقیق که داده های آن به شیوه کتابخانه ای و بر مبنای روش تحقیق توصیفی- تحلیلی جمع آوری شده اند، نشان می دهد که گیسو نشانه زنانگی و قدرت جنسی زن محسوب می شود و شخصیت زن قصه ها عمدتا دارای ویژگی های بارورکنندگی، ارتباط با آب و ایزد بانوان بارورکننده نباتی دارد. هم چنین بسیاری از شیوه های زندگی و به ویژه ازدواج در این گونه داستان ها، مراسم و آیین های دوران مادرسالاری را تداعی می کنند.
بررسی خوف و رجا از دیدگاه عرفانی امام محمد غزالی و جلال الدین مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«خوف و رجا» از احوال عرفانی است که مثل دو بال سالک را هم از خواهش های نفسانی دور می کند و هم باعث امید او به وصال می گردد. غزالی خوف را نتیجه معرفت بنده به عظمت پروردگار و خطرات نفس اماره می داند. او فقط درجه معتدل خوف را قبول دارد و با توجه به نفس و احوال درونی انسان ، خوف را بر رجا ترجیح می دهد اما با توجه به منشأ خوف و رجا و توجه به صفات لطف و قهر خداوند، رجا را بهتر از خوف می داند. مولوی ایمان را عبارت از خوف و رجا، امید به رحمت خداوند و ترس از معصیت، می داند. او با توجه به احوال انسان ها خوف و هم رجا را می پذیرد. او خوف و رجا را جدایی ناپذیر می داند و در ترجیح یکی بر دیگری، رجا را بر خوف ترجیح می دهد. درعین اینکه غیرقابل فهم بودن مسایل عرفانی،انسان را از مطالعه علمی آن بازمی دارد اما با نگاهی موشکافانه می توان موانع فهم آثاررا از میان برداشت، از همین روی لزوم پژوهش هایی در این حوزه ضرورت می یابد. روش تحقیق این پژوهش توصیفی _ تحلیلی است که به مقایسه دیدگاه عرفانی امام محمد غزالی و مولوی در موضوع خوف و رجا پرداخته است.
تحلیل کهن الگویی نماد «پری» در خسرو و شیرین نظامی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
طبق نظر یونگ کهن الگوها در ناخودآگاه جمعی از طریق نمادها ظهور می یابند. هر کهن الگو می تواند در جامه نمادهای مختلف ظاهر گردد. با بررسی افسانه ها و قصه های پریان می توان بین خودآگاه و ناخودآگاه که آبشخور اسطوره هاست ارتباط برقرار کرد. پریان نیروهای فرا طبیعی روح انسان را نمادین می کنند. پایداری مضامین پری در ذهن بشری نشان از قدرت عظیم و شگرف آن هاست که توانسته اند از ماقبل تاریخ به عصر جدید، سفر کنند و در لابه لای آثار قصه پردازان و شاعران به حیات خود ادامه دهند. نظامی به همه باورهای کهن درباره نماد پری آگاه بوده و به کمک آن توانسته نهانی های ناخودآگاه درون خود را که در قهرمان داستان-شیرین- نمود یافته است، توصیف کند. او در سایه این نماد و با تخیلات شاعرانه، آنیمای درون خود را به تصویر کشیده است. سویه مثبت پری در خسرو و شیرین، نشانگر روان تکامل یافته و به فردیت رسیده سراینده آن می باشد. هماهنگی میان احوال و رفتار و نقش های «شیرین» نظامی با الگوهای باستانی شخصیت «پری» حاکی از موفقیت شاعر در وصول به هدف آگاهانه اوست. پژوهش حاضر تصویرسازی نظامی را از کهن الگوی پری و تحول تدریجی مفاهیم آن در قالب داستان خسرو و شیرین نشان می دهد. تصاویر و مفاهیمی که بیان کننده راز بقای اسطوره پری در زبان نمادین شاعران، تحت تأثیر ناخودآگاه جمعی بشر می باشد. در این جستار ضمن طرح موضوع نقد کهن الگویی و بیان جایگاه نمادها در عرصه آفرینش های هنری، به بررسی نماد پری در خسرو و شیرین نظامی پرداخته شده است.
تحلیل روایی حکایت های گلستان سعدی (مطالعه موردی، باب ششم)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
گلستان سعدی یک اثر روایی است که از تکنیک های مختلف زمان روایی، جنبه های مختلف به لحاظ محتوایی، آموزشی، تربیتی، خلاقیت های زبانی، کوتاهی، تحریک پذیری و ایجاد حس کنجکاوی در مخاطب، مفاهیم و موضوعات متنوع اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و تربیتی، نوع روایت و کنش ها و واکنش ها، تنوع شخصیت راوی و پرهیز از تبدیل شدن راوی به کلیشه یا شخصیت قراردادی، چگونگی زاویه دید، کارکرد و جنبه های بلاغی به خوبی بهره برده است. حکایت های گلستان به دلیل استفاده از شگرد فشرده نویسی، نغزگویی و انتقال مفاهیم به مخاطب نیز جای بحث و بررسی دارد. در اینجا سعی شده تا بر اساس محورهای مذکور حکایت های باب ششم مورد بررسی قرار گیرد. تاکنون در مورد کتاب گلستان پژوهش های بسیاری صورت گرفته است؛ امّا هدف در این پژوهش، بررسی ظرفیت های روایی در گلستان سعدی بوده است که با دیگر پژوهش ها و نگاه هایی که به این کتاب شده تفاوت دارد و به بررسی نقش مضمون در غنی کردن کیفیت و تنوع ساختار کُنش ها و رخدادهای روایی در حکایت های آمده در باب ششم گلستان است . سعی نگارندگان بر آن بوده که ویژگی ها و مؤلفه های روایی خاص حکایت های باب ششم کتاب را از نقطه نظر ساختار و روایت موردبررسی قرار گیرد و نشان دهیم که سعدی، به لحاظ برخورداری از فهم ادبی توانسته حکایت های کتاب خود را بر پایه ها و اصول و کنش هایی بنیان گذاری کند که قرن ها بعد در داستان نویسی و داستان کوتاه نویسی پایه و مبنای نگارش مدرن قرار بگیرد.
بازتاب پاره ای از عناصر اساطیری در همای و همایون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خواجوی کرمانی از نام آورترین شاعران ادب فارسی که لحن زیبا و کلام دلنشین او گیرایی و جاذبه فراوانی دارد. از زیباترین آثار وی مثنوی همای و همایون است که شاعر در سرودن آن از شیوه نظامی گنجویپیروی کرده است. وی تلاش کرده است تا در خلال ذکر داستانی عاشقانه، با پرداختن به اسطوره ها به عنوان عوامل تمدن ساز و پشتوانه فرهنگی یک قوم در حفظ و بقای فرهنگ و تمدن ایرانی گامی مؤثر بردارد. در این مقاله با روش تحلیلی تطبیقی برآنیم تا با بررسی تطبیقی پاره ای از نکات اساطیری موجود در این اثر با اساطیر بین النهرین، هند، چین و یونان به میزان توجه خواجو به نکات اساطیری در این منظومه بپرداریم، و همچنین از میان انواع گوناگون اسطوره ها، دریابیم خواجو از کدام یک بهره بیشتری برده است. آنچه مسلم است این است که خواجوی کرمانی پس از نظامی گنجوی، بیشتر از شاعران ادب غنایی در آثارش به ویژه در همای و همایون از اسطوره ها بهره برده است؛ و در بین انواع گوناگون اسطوره ها، به اساطیر مرتبط با نیروها و موجودات فراطبیعی، آیین ها و رسومات اساطیری، مکان های اساطیری، آفرینش کیهانی و آفرینش اهریمنی بیشترین سهم را به خود اختصاص داده اند.
نهضت سربداران و فقدان روایت حماسی از آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات پایداری سال دهم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۱۹
331 - 353
حوزههای تخصصی:
پیدایش ادبیات حماسی مانند هر نوع ادبی دیگر، ارتباطی مستقیم با زمینه های اجتماعی دارد. خیزش سربداران یکی از پرشورترین تحولات اجتماعی در تاریخ ایران است؛ به طوری که به تأثیر از موفقیت های آن، خیزش های متعددی در همان دوران علیه حاکمان ستمگر به راه افتاد. وجود جریان حماسه سرایی در روزگار نهضت سربداران از یک سو و وجود عواملی نظیر رهبران پهلوان منش و توده برانگیخته از ظلم حکام از سوی دیگر، این نهضت را مستعد روایت حماسی گرداند؛ اما با وجود این مؤلفه ها، روایتی حماسی از آن نهضت در تاریخ ادبیات به عمل نیامد. در این مقاله، ضمن ذکر مفصل زمینه ها و مؤلفه های حماسی نهضت سربداران، دلایل عدم وجود حماسه سرایی درباره آن نهضت بررسی و تحلیل شده است. طبق بررسی صورت گرفته در این نوشتار، عوامل درونی ای نظیر ساختار مشغله ساز رهبری سربداران و نداشتن اصالت فرهنگی و برخی عوامل بیرونی، نظیر پیدایش سلسله های گسترده و حاکمان برتر، که موجب کم فروغی نهضت سربداران شدند، در این مورد مؤثر بوده است.
بررسی تطبیقی اتوپیای اجتماعی در« تاتار خندان » غلامحسین ساعدی و «دنیای شجاع جدید »آلدکس هوکسلی از منظر تئوری آشوب(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال دوم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۵
100 - 118
حوزههای تخصصی:
ادبیات تطبیقی با کنار هم قرار دادن افراد، افکارو آثار، بستری برای روشنفکری فراتر از مرزهای یک ادبیات فراهم کرده است. دراین تحقیق دو اثر معرفی شده از دو نویسنده ،در دو نقطه دور از هم از منظر شخصیت پردازی و فضا سازی به عنوان دونوع از مهمترین عناصر رمان با هم مقایسه می شوند تا وجوه اشتراک و تفاوت های این دو از نظر موضوع آرمانشهر حیاتی و جلوه نمایی آن معرفی شوند. ساعدی با انتخاب شخصیتی گریزان از زندگی پر قیل و قال شهری به فضای داستان یعنی روستای تاتار خندان نقل مکان می کند و قهرمان هوکسلی از دنیای مرفه ساختگی به زندگی پر از مشقت واقعی بر می گردد. هر دو از منظر آرمانشهر زندگی و حیات پراز رنج روحی و دغدغه ی زندگی، برای حصول آرمانشهر زندگی خود در فضای بستر سازی شده قهرمانان ،داستانی خلق میکنند تا از این طریق تسخیر تم مورد نظر برایشان میسر شود.معرفی جلوه های ذهنی، مکانی و فلسفه حیاتی این شخصیت ها و فضای فیزیکی تلاش آن ها در کشمکش درونی و بیرونی و تجلی آنها در این دو رمان و توجیه آنها از منظر تئوری آشوب هدف این تحقیق بوده تا مشترکات تم، تفکر حیاتی و نحوه تلاش این دو نویسنده در قالب ژانر رمان پیش رو گذاشته و فضای نویسندگی داستان نویسان شرقی و غربی در کنار هم مقایسه شود. تحقیق، اتوپیای اجتماعی مشترک دو نویسنده از منظر دوالمان معرفی شده را بر حول لولای تئوری آشوب تایید و نشان می دهد
بررسی سیمای معشوق در شعر طاهربگ جاف(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
ادبیات غنایی، یکی از گونه های ادبی است که بیانگر احساسات و عواطف شخصی شاعر است و معادل قدیم آن کلمه غزل است. موضوع اصلی غزل، بیان احساسات و عواطف و ذکر جمال و کمال محبوب و معشوق و شکایت از بخت و روزگار است و به دو نوع جسمانی( عاشقانه) و روحانی( عرفانی) تقسیم می شود. ادبیات و زبان های مختلف سرشار از بیان این احساسات و عواطف در قالب شعر می باشد. ادبیات غنی کردی نیز به عنوان یکی از زبان های زنده و پویای دنیا شاهد بیان این احساسات است. یکی از این شاعران، طاهربگ جاف، شاعر اهل سلیمانیه عراق، است که در شعر خویش توجه خاصی به محبوب و معشوق زمینی داشته و به توصیف زیبایی وی پرداخته است. طاهربگ در قسمت دیگری از اشعارش به بیان سختی عشق، شکایت از محبوب، هجران محبوب و نیز درخواست مهر از وی اشاراتی نموده است. مقاله حاضر برآن است با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و با بهره گیری از قسمت کردیِ دیوان اشعار طاهربگ جاف به بررسی و تبیین سیمای معشوق در شعر وی بپردازد.
La Réception de Jean-Marie Gustave Le Clézio en Iran(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
La critique littéraire ferait son apparition avec la naissance de l’écriture et serait un moyen de traiter des richesses des textes. En définitive, elle a évolué depuis des siècles : la critique contextuelle donne la place aux critiques interprétatives et analytiques et plus récemment la théorie de la réception présentée par Hans Robert Jauss intéresse les critiques. En recourant à cette nouvelle approche, nous allons essayer d’analyser la réception de Jean-Marie Gustave Le Clézio en Iran. Notre recherche analyse le processus de la réception effective de ses œuvres par un groupe spécifique de lecteurs – les critiques littéraires et les universitaires – ainsi que les conditionnements socio-idéologiques de ce processus. Notre recherche ressort donc plutôt à la sociologie de la littérature. Cet article décrit et analyse la manière dont l’œuvre de cet écrivain français est introduite en Iran c’est-à-dire la façon dont elle est éditée, lue et commentée. Comment l’écrivain et son œuvre sont présentés ? Avec quelles autres lectures et quels autres écrivains les critiques ont-ils fait des associations en lisant Le Clézio ? Quelles sont les interprétations auxquelles ses livres ont donné lieu en Iran ? Le but de cette recherche n’est donc pas seulement de dresser la carte de réception de Le Clézio en Iran mais de comprendre le pourquoi de cet accueil dans le pays.
Les Problèmes de Perception et de Production de l’Intonation chez les Apprenants A1 du FLE en Iran(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
La phonétique, y incluse la prosodie, reste toujours un objectif secondaire malgré l’insistance sur la compétence de communication en didactique des langues. Les objectifs dépassent aujourd’hui le quoi dire afin d’atteindre le comment dire dans les situations de communication. Pourtant, les enseignants et les apprenants iraniens ne s’en occupent pas assez et les buts se résument en un enseignement/apprentissage linguistique, où l’intelligibilité du message passe par le bon emplacement des éléments purement linguistiques. La perception et la production de la prosodie, l’intonation y étant basée, nous préoccupent dans cette recherche. Ainsi, nous cherchons les difficultés de la question chez les apprenants iraniens (A1) du FLE. La problématique sera étudiée à partir de six énoncés dont trois interrogatifs et trois affirmatifs. Les analyses se basent sur des données audio, enregistrées chez les inforrmants constitués de 6 hommes et 6 femmes ; et sont faites sur le logiciel d’analyse de la parole, Praat, et sur SPSS 16.0. Selon les résultats, les affirmations posent moins de problèmes que les interrogations, vu la ressemblance entre l’intonation du français et celle du persan à la frontière tonale. Quant aux interrogations, la question totale, renvoyant à la même construction prosodique en persan, se rapproche de l’intonation authentique. Néanmoins, les courbes intonatives ne sont pas compatibles et cela s’explique par les productions linéaires des apprenants annonçant le manque de respect de la prosodie. La durée étant en question, elle est dans 51 cas sur un total de 72 plus longue que celle des authentiques.
بررسی تطبیقی هویت در اشعار محمود درویش و سهراب سپهری با تکیه بر دو سروده ی "سجل انا عربی" و "اهل کاشانم"(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال دهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۳۵)
69-84
حوزههای تخصصی:
هویت انسان محصول عوامل متفاوتی است که به شناخت از خود و جایگاهش در محیط اجتماعی باز می گردد. کیستی، مقوله ای است که از ابتدای خلقت با انسان همراه بوده است. ادبیات، بویژه شعر به عنوان یکی از اثر گذارترین عناصر در شناسایی عنصر هویت شعرا و نویسندگان، نقش اساسی را ایفا کرده است. این مقاله در حوزه ادبیات تطبیقی به مقایسه دو قصیده"سجل انا عربی" از محمود درویش و"اهل کاشانم" از سهراب سپهری می پردازد و با هدف دست یابی به مفهوم هویت و نکات اشتراک و تمایز عنصر هویت در بین این دو قصیده، به رشته تحریر درآمده است. این پژوهش، با روش توصیفی- تحلیلی و بر پایه مکتب آمریکایی، بر آن است، پس از نگاهی به زندگی سهراب سپهری و محمود درویش، به تبیین مفهوم هویت در دو قصیده معروف از این دو شاعر بپردازد، سپس به نکات تشابه و تمایز این دو قصیده، از منظر هویت پرداخته می شود؛ نیز ضمن تحلیل فضای اجتماعی و سیاسی دو کشور ایران و فلسطین، به تاثیر محیط جغرافیایی و سیاسی در تبیین رویکرد هویت، در کلیت این قصاید پرداخته می شود. نتایج این پژوهش نشان می دهد که فضای اجتماعی و سیاسی در بروز عنصر هویت در بین این دو شاعر، نقش اساسی دارد و سپهری ابعاد هویتی را با مفاهیم مختلفی نظیر عرفان، اخلاق و... در هم آمیخته، لیکن محمود درویش بر عنصر قومیتی و زبانی تاکید داشته است.
اعتدال بهاری در مخزن الاسرار (توضیح مصراعی از معراج نامه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبان متفاوت نظامی در مخزن الاسرار گاهی به دشواری و پیچیدگی سخن او می انجامد. به همین سبب از دیرباز شرح نویسی بر مخزن الاسرار رواج داشته است؛ اما متاسفانه بسیاری از این شرح ها گره گشا نیست؛ زیرا شرح کنندگان به زبان استعاری نظامی توجه نداشتند و یا حتی با این زبان اشنا نبودند؛ همچنین از اثار دیگر نظامی و اثار مشابه هم عصران یا شاعران گذشته در شرح متن استفاده نکرده اند. اعتدال بهاری یکی از موضوعاتی است که شرح کنندگان به ان بی توجه بودند و نکته اساسی و ظریف ان را درنیافتند. نظامی این موضوع را در میان سخن گفتن از معراج پیامبر بیان کرده است. نگارنده در این مقاله با روش توصیفی تحلیلی، نظر شرح کنندگان مخزن الاسرار را درباره مصراع اول بیت زیر نقد و بررسی می کند: شب شده روز اینت بهاری شگرف گل شده سرو اینت سواری شگرف همچنین با بیان شاهد و مثال از نظامی و شاعران قبل و بعد از او، منظور اصلی شاعر از این مصراع تبیین می شود. نظامی با کاربرد ارایه حسن تعلیل، سبب اعتدال بهاری را ورود پیامبر (ص) به برج حمل می داند و ان را از بخشش های معراج رسول اکرم به شمار می اورد.
طنزپردازان مشروطه خواه: معماران تاریخ ایران جدید(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات فارسی (دانشگاه خوارزمی) سال بیست و ششم بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲۹ (پیاپی ۸۴)
73-97
حوزههای تخصصی:
در برخی مقاطع تاریخی، همه طبقات و صنوف جامعه، با همه تفاوت ها و اختلافات، به جریان واحدی تبدیل می شوند تا به غایتی متعالی دست یابند. این تجربه تاریخی را ملت ایران چندبار آزموده است: هم در انقلاب مشروطه 1285 و هم در انقلاب اسلامی 1357. در انقلاب مشروطه همه طبقات و اصناف جامعه یک هدف و غایت را، که برچیدن طومار استبداد و پیاده کردن حکومت قانون است، دنبال کردند و توفیق هم یافتند. در این انقلاب، ادبیات فارسی اعم شعر و نثر نیز به خدمت انقلاب درآمد، ازهمین رو فن طنز را رسانه اصلی خود قرار داد. ادبیات این دوره چنان با سیاست درآمیخت که ادبای بزرگ را می توان معماران بزرگ تاریخ ایران به شمار آورد. در این جستار کوشیده ایم که همین دقیقه را واکاویم و اثبات کنیم.
زبان در اندیشه ابوهلال عسکری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی: