مطالب مرتبط با کلیدواژه

دستار


۱.

بی دستار شدن، اشکال و دلایل(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: لباس سرپوش دستار بی دستار شدن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۹۸ تعداد دانلود : ۵۶۶
کارکردهایی نظیر حفظ تن از آسیب های محیطی، الزامات عرفی و ظرفیت های نمادین، سبب شده است که لباس در زندگی آدمی، اهمیتی چشمگیر و اجتناب ناپذیر داشته باشد. براساس چنین اهمیتی، تهیه پوشاک متناسب با هریک از اعضای بدن و ظهور ملبس در انظار عمومی، بسیار مورد توجه بوده است. در این راستا، «سر» نیز که بالاترین و یکی از مهم ترین اعضای بدن است، همواره با سرپوش هایی همچون «دستار» و کلاه پوشانده می شد. در پوشیدن چنین پوشاکی نیز، الزامات عرفی نافذ بوده و هر نوع سربرهنگی در حالات عادی ناهنجاری فاحش محسوب می شده است. با وجود چنین اهمیتی، توجه به منابع نشان می دهد که گاه دستار از سر برداشته می شده است. این نوشتار مشخصاً در پی آن است که با توجه به منابع گوناگون، اشکال و علل بی دستار شدن را ذکر و بررسی کند. بررسی های صورت گرفته نشان می دهد که درمجموع، بی دستارشدن یا به دست شخص دستاربند و به خواست وی روی می داده یا عاملی بیرونی، علی رغم میل دستاردار، به این کار دست می زده است. عللی چون بروز هیجانات، فروش (در تنگدستی)، بخشش، استغفار و انتقال قدرت به شکل گیری نوع اول دستاربرداری منجر شده و سرقت دستار و مجازات دستاربند نیز، علل برداشتن دستار در شکل دوم آن است.
۲.

اشارات و مضامین دستار و دستاربندی در ادب فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ادبیات فارسی پوشاک دستار دستاربندان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۲۲ تعداد دانلود : ۹۲۷
در ادب فارسی اقسام پوشاک نیز به مانند بسیاری از پدیده ها به صورت مکرر محل اشارات و مضمون سازی شده است. «دستار»، یکی از مصادیق بارز این امر است که شاعران به انحای مختلف به آن توجه نشان داده اند. بر این اساس این پژوهش مشخصاً در پی آن است تا ابتدا وجوهی از دستار که توجه ادبا را جلب کرده است، آشکار کند، سپس زمینه ها و دلایل اشارات متعدد به این سرپوش و علل کثرت مضامین مرتبط با آن را در آثار ادبی بنماید. این امر نه تنها جنبه های نهفته از فرهنگ البسه را می تواند آشکار کند بلکه دستاربندان، و احوال و منش آنها را نیز می تواند نمایان سازد. بنابراین، در این مقاله به روش کتابخانه و با توجه به دیوان شاعران و برخی متون دیگر، ابتدا اشارات دستار و مضمون های ساخته شده از آن استخراج، سپس هر یک، ذیل عناوین معین تقسیم بندی و به شیوه توصیفی تحلیلی بررسی شده اند. طبق بررسی های صورت گرفته، دستار از جنبه «نحوه بستن و قرار گرفتن در سر» و از حیثِ «ابعاد کمی و کیفی»، مکرر محل اشارات و مضمون آفرینی ها شده است. در نحوه بستن دستار و قرار گرفتن آن بر سر، اشارات و مضامین ناظر به دو نوع دستاربندیِ کلی، یعنی دستاربندی عام و دستاربندی خاص است. در دستاربندی عام و رایج، به پیچ و تاب های متعارف دستار و به نهادن اشیایی همچون مسواک، نامه و پول در میان آن پیچ و تاب ها توجه شده است. در حالت خاص دستاربندی نیز، اشارات و مضامین از اشکال بستن دستار، یعنی کج بستن، تَحت الحَنَکی بستن و آشفته بستن آن حاصل شده است. اما آنگاه که ابعاد کمی و کیفی دستار مورد توجه شاعران قرار گرفته، اشارات و مضامین بر آمده از اندازه، گرانی، جنس، رنگ، آرایش و دنباله های دستار بوده است. از آنجا که در ادب فارسی سخن از دستار عمدتاً ناظر به احوال و جایگاه اقسام دستاربندان، و نحوه مواجهه با آنهاست، می توان گفت زمینه اصلی توجه به وجوه مختلف دستار، و ایراد اشارات و ساختن مضامین از آن وجوه، در همین امر نهفته است. در واقع انتقادات گسترده به دستاربندان بویژه نفی و ردِ اهل صلاح و صاحب مناصبان آنها، عامل شکل گیری بخش عمده ای از توجهات به این سرپوش در پهنه ادب فارسی شده است.
۳.

بررسی نقش دستار در هویّت سازی فرهنگی پوشش مردان عصر صفوی با تکیه بر شعر صائب تبریزی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پوشش دستار عصر صفوی عمامه هویت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۴۲ تعداد دانلود : ۳۶۲
در بررسی جریان هویت سازی چون پوشش و آرایش، پوشیدنی ها و از آن میان، تنپوش های بالاتنه، بویژه سرپوشی چون دستار و رنگ، جنس، شکل، اندازه و آرایش آن، در قیاس با  تنپوش های دیگر، نقش بسزایی در شکل گیری هویت فرهنگی مردان در جوامع مختلف داشته است. یکی از اعصاری که بیش ترین تأثیر فرهنگی- اجتماعی را از این پوشش هویت ساز، به خود دیده، عصر صفوی است. پرسش اصلی این نوشته که درصدد یافتن پاسخی بدان به شیوه توصیفی- اِسنادی برآمده ایم؛ آنست که شعر دوره صفوی، بعنوان بخش مهم و گسترده ای از اسناد و منابع تاریخی؛ می تواند؛ نقش دستار و آرایش آن در ایجاد و شکل گیری هویت فرهنگی جامعه در بین مردان این دوره را نشان دهد؟ یافته های این پژوهش نشان می دهد، شعر دوره صفوی، علی الخصوص صائب تبریزی، یکی از غنی ترین منابع و اسناد، برای بررسی های تاریخی- اجتماعی، از جمله پوشش و آرایش، و دستار، شاخص ترین و بااهمیت ترین و پوشش هویت بخش مردان در دوران صفوی است.