فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۴۶۱ تا ۶٬۴۸۰ مورد از کل ۵۲٬۵۲۲ مورد.
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهاردهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۵۴
97 - 118
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی تطبیقی مفهوم "آلوده" در شعر «تولدی دیگر» فروغ فرخزاد با تفکر "طرد" در «قدرت های وحشت» جولیا کریستیوا می پردازد. این مقاله در پی آن است که تصاویر "آلوده" را بر اساس خوانشی تطبیقی با «قدرت های وحشت» کریستوا در «تولدی دیگر» فروغ مورد مطالعه قرار دهد. دلیل انتخاب فروغ فرخزاد این است که نظریه کریستیوا بسیار قابلیت پیاده سازی روی اشعار وی را دارد. این نظریه البته گستره وسیع تری از اشعار فرخزاد را در بر می گیرد که از حوصله این مقاله خارج است. از سوی دیگر اشعار او به عنوان پایه ای مرکزی برای روشنگری نظریه کریستیوا در باب پدیده آلوده انگاری نیز بسیار گویا است. آلوده انگاری یکی از اساسی ترین جریان های سوژه در فرآیند است: یعنی حالتی از طرد و واپس زنی آنچه که برای خود، دیگری محسوب می شود و خود به این وسیله مرزهایی برای یک من همواره ناپایدار ایجاد می کند. آلوده چیزی است که شخص آن را طرد می کند، پس می زند و تقریباً به شدت از خود بیرون می راند.
تحلیل مؤلفه های مدرنیسم در شعر موج نو و حجم (با تکیه بر اشعار احمدرضا احمدی و یدالله رؤیایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال هجدهم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۴
103 - 122
حوزههای تخصصی:
جنبش مدرنیسم که از آن به نوگرایی یاد می شود از نیمه دوم سده نوزدهم در فرانسه پدید آمد و به سرعت راه خود را به سایر کشورهای جهان گشود. شعر ایران نیز در دوره مشروطه با نوجویی های شاعرانی چند به سوی تغییر و تحول پیش رفت ، اما تاریخ ادبیات مدرن رسما از نیما آغاز گردید و بعد از آن شاگردانش هر کدام به شیوه ای راه او را ادامه دادند. احمدرضا احمدی پرچم دار موج نو و یدالله رؤیایی بنیانگذار شعر حجم از اصلی ترین چهره های شاخص مدرن معرفی می گردند که از دهه چهل با تاثیرپذیری از مکاتب ادبی غرب و فضای باز نسبتا سیاسی و اجتماعی راه تازه ای را در عرصه شعر پیش گرفتند و در پی سنت شکنی بر آمدند. پژوهش حاضر هدفش پاسخ به این پرسش است که آیا اشعار احمدی و رؤیایی آثاری مدرن به شمار می آیند و طبق نظریات مدرنیسم اطلاق صفت مدرن بر آنها جایز است؟ یافته های این پژوهش که به روش تحلیل محتوا و با استفاده از ابزار کتابخانه ای انجام شده است، نشان می دهد؛ معیارهای مدرنیستی هم در فرم شعر و هم در محتوا به صورت برجسته ای نمود یافته است، به گونه ای که می توان این دو را از شاعران مدرنیست معاصر ایران به حساب آورد.
بازتاب اندیشه های خداشناسی بر مبنای سیر و سلوک عرفانی مولانا در داستان کیمیاگر پائولوکوئیلو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی سال شانزدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۵۸
283 - 313
حوزههای تخصصی:
مولانا به اقتضای درک و فهم مخاطبانش، برای بیان حقایق اسرار نهانی و حالات عشق روحانی، از قالب تمثیل و حکایت های عامیانه بهره برده است و به مصداقِ «اَلمَجازُ قَنطَرَه الحَقیقَه» حکایات عوام پسند را پل صعود شیفتگان عالم معرفت می داند و برای تفسیر حدیث معروف «مَن عَرَفَ نَفسَهُ فَقَد عَرَفَ رَبَّهُ» حکایت خواب مرد بغدادی و گنج مخفی را برای مریدانش بازگو می کند و همین حکایت، سرلوحه افکار و اندیشه نویسنده مشهور برزیلی به نام کوئیلو می شود که به خلق رمان کیمیاگر می پردازد و شهرت جهانی می یابد. این مقاله با روش تحلیلی تطبیقی به این سوال پرداخته است که میزان تأثّر کوئیلو در تبیین اندیشههای ذهنی و تفکرات عرفانی مولانا در موضوع خودشناسی و خداشناسی چقدر بوده است؟ نتیجه تحقیق نشان میدهد که اندیشه های ذهنی و افکار عرفانی مولانا در سیر و سلوک سالکان طریقت در محورهای: وحدت وجود و تجلّی حقّ، دل لطیفه ربّانی، گنج مخفی و معرفت، زبانِ عشق (زبانِ بی کلام)، تبدیل مسِ وجود به کیمیای هستی، پیر طریقت، در کل داستان سایه انداخته است تا آن حد که همچون مولانا از نیِ مولانا سخن گفته است.
تحلیل ساختاری دو حکایت از عجایبنامه همدانی بر اساس الگوی روایی تودوروف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حکایت پردازی یکی از روش های بسیار مهم در بین صوفیان بوده است. افزون بر صوفیان، نویسندگان کهن نیز همواره از حکایت برای گسترش اندیشه های خود استفاده می کردند. محمد بن محمود همدانی یکی از نویسندگان قرن ششم هجری، مؤلف کتاب عجایب المخلوقات و غرائب الموجودات یا عجایب نامه ، برای بیان مقاصد خود از حکایت پردازی بهره گرفته است. در این مقاله، برای دریافت شیوه نویسندگی همدانی در عجایب نامه و تحلیل دو حکایت از حکایات این اثر، از روش ساختارگرایی تودوروف بهره برده می شود. یکی از عمده ترین اجزای نقد یک داستان در الگوی روایتی تودوروف پی رفت های آن و یکی از کارکردی ترین عوامل مؤثّرْ انسجام نظام مندی این شبکه است. مسئله بنیادی این پژوهش بررسی و تحلیل میزان و چگونگی کاربست عنصر پی رفت در ساختار دو حکایت نامبرده است. در این راستا بازشناسی اجمالی الگوی روایتی تودوروف با تکیه بر شناخت پی رفت و همچنین تحلیل و بررسی این عنصر مؤثّر در طرح دو حکایت از عجایب نامه همدانی بدنه اصلی مقاله را تشکیل می دهد. روش کار در این پژوهش خوانش دو حکایت و تحلیل ساختاری طرح آنها بر مبنای الگوی یادشده است. نتایج کلی به دست آمده نشان می دهند بر مبنای کنش ها، گزاره ها و خطّ سیر منطقی حوادث، پیرنگ و شبکه پی رفت ها در هر دو حکایتِ منظور به طور ساده و متناسب با شخصیت حکایات طراحی شده است. در روایتِ هر دو حکایت، ساختار منسجمی وجود دارد که با وضعیت متعادل و پایدار شروع می شود؛ در میانه این تعادل با کنش شخصیت ها برهم می خورد و در ادامه، حکایت به اوج خود می رسد. در پایان نیز پس از پشت سر گذاشتن حوادث، وضعیت پایدار تازه ای شکل می گیرد و سرنوشت شخصیت های حکایات مشخص می شود.
Les stratégies autofictionnelles dans W ou le souvenir d’enfance de George Perec et Dora Bruder de Patrick Modiano(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Depuis Jean-Jacques Rousseau, de nombreux auteurs ont tenté de retracer les événements de leur vie individuelle, en donnant naissance à l'autobiographie. L’écrivain de l'autobiographie cherche également à y recomposer la vérité et l'unité de son "je". La littérature du XXᵉ siècle témoigne de la création d'une série d'autobiographies modifiés ou transgressives sous le nom d’« autofictions ». Malgré les efforts de l’institutionnalisation de ce nouveau genre littéraire depuis 2003, son sens reste encore aujourd’hui sujet à controverse. Un terme souvent employé dans les médias, mais rarement défini, l'autofiction a de multiples définitions. Parmi les écrivains contemporains, Patrick Modiano et George Perec mettent à l'épreuve ce genre littéraire dans leurs œuvres. Toute l'œuvre de Modiano est une incarnation de divers souvenirs, en vue d'une quête d'identité. George Perec écrivain français et membre de l'Oulipo, possède également une écriture dotée d'interactions issues de diverses configurations scientifiques. Dans cette étude, notre objectif est d'examiner ce nouveau genre littéraire d’une manière comparative dans les deux œuvres romanesques, Dora Bruder de Patrick Modiano et W ou le souvenir d’enfance de George Perec pour répondre à cette question principale qui consiste à savoir quelles sont les stratégies autofictionnelles mises en œuvres dans ces deux œuvres et comment elles sont employées pour exprimer le thème de la recherche d'identité par ces deux écrivains cités.
عوامل تفأل طبقه ی حاکم با دیوان حافظ شیرازی و کارکردهای آن (با تکیه بر متون تاریخ نگاری قرن 9-14ه.ق)
منبع:
سالنامه حافظ پژوهی پاییز و زمستان ۱۳۹۹ دفتر ۲۴
95-110
حوزههای تخصصی:
تفأل به مثابه ی ابزاری برای پیش بینی و آگاهی از رویدادها و یا امور مخفی پیش رو، از دیرباز میان جوامع انسانی مرسوم بوده است. دیوان حافظ شیرازی، افزون بر جنبه های ذوقی، هنری و ادبی، دارای جنبه ی تفألی در میان طبقات اجتماعی نیز بوده است. بُعد تفألی آن در میان طبقه ی حاکمیّت، از موضوعات قابل درنگ است که بررسی آن می تواند انگیزه های دست اندرکاران و کنشگران عالم سیاست به تفأل با شعر حافظ، و کاربست آن را در امور مختلف تبیین و روشن نماید. نظر به اهمیت بحث، این جستار با روشی توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر متون تاریخ نگاری، عوامل تفأل طبقه ی حاکمیّت با دیوان حافظ شیرازی و کارکردهای آن را در کانون توجه خود قرارداده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد: تفأل با دیوان حافظ، چونان دریچه ای گشوده به عالم غیب از جانب طبقه ی حاکم، بنا به دلایلی، نظیر باور به لسان الغیب بودن خواجه ی شیراز، تقدّس، تأویل پذیری و ایهام مناسب اشعار وی، همچنین ادب دوستی و رویکرد ذوقی حاکمان و دیوانیان، متداول و مرسوم بوده و کارکردهای مختلفی ازجمله: پیش بینی و آگاهی از امور فعلی و پیش رو، تأثیر روانی و کنشگری در برخی رویدادهای تاریخی و درعین حال نقش تفنّنی و سرگرمی داشته است. در این میان، وجه روانی و کنشگری تفأل با دیوان حافظ، یکی از شگفت انگیزترین کارکردهای آن در رویدادهای تاریخی است. به طوری که شعر حافظ، خود به عنوان عنصری مولّد و کنشگر، در خدمت عاملان انسانی تاریخ قرارگرفته و سمت وسوی برخی از رویدادهای تاریخی را شکل داده است.
کارکرد نشانه «گل سرخ» در اندیشه واقع گرای پروین اعتصامی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
یکی از شاعران کمتر شناخته شده معاصر ایران، پروین اعتصامی است. اشعار وی به دلیل مناظره پردازی و رویارویی با زبان و نگرش ادبیات زنانه (مؤنث) معروف است. اندیشه وی به سبب بیماری، ورود به دنیای طبیعت را به همراه داشته است؛ اما نه برای لذت یا آرامش مطلوب، بلکه برای این نتیجه مهم که زمزمه های اجزای طبیعت به ویژه گیاهان بازتاب «عمر کوتاه بشر، به ویژه زن» است. از میان این اجزا، «گل سرخ» در شعر او کارکردی نمادین یافته و در بستر تمثیل، در بیش از 27 مورد از قطعه، مثنوی و قصیده از مجرای مناظره، مفاخره (خودگویی و حدیث نفس) و پرسش گری گل در برابر ساکنان باغ و اجزای آسمان به تصویر کشیده شده است. در این مقاله به روش تحلیلی توصیفی تمام اشعار روایی -که درآن شاعر از نشانه گل سرخ بهره برده- بررسی می شود تا نوع نگاه شاعر به جایگاه خود به عنوان زن در ادبیات فارسی تحلیل گردد. حاصل کار نشان می دهد که نقش و کارکرد متفاوت گل سرخ در این نمونه ها خصوصاً و در مجموعه اشعار پروین عموماً، گونه ای خاص از واقع گرایی زنانه را در ادب تغزلی فارسی بازتاب می دهد که برخلاف هنجارهای مرسوم ادب غنایی و اساطیری قوم ایرانی بوده و از اولین نشانه های مدرنیسم است. به بیانی دیگر، در این نگرش خاص، جایگاه «زن» به عنوان «معشوق» در پیوند با عشق و زیبایی و تقدّس نیست؛ بلکه با ماهیت مادی وی در اجتماع یعنی «جوانی ناپایدار» گره خورده است.
غزل معاصر؛ ژانر غنایی و جایگاه غزل رمانتیک(تحلیلی محتوایی و جریان شناختی)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال دهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۷
27 - 43
حوزههای تخصصی:
موضوع انواع ادبی و شعر فارسی از بحث های مهمی است که هنوز به طور شایسته و علمی بازنمایی و نقد و تحلیل نشده است. نوع یا گونه ادبیات غنایی در شعر فارسی از پرکاربردترین نوع های شعر فارسی است. شعر غنایی در لباس دیگری به نام مکتب رمانتیسم رخ نمایی می کند و ضمن از دست دادن گونه های غنایی قدیم، دارای وجه ها و گونه هایی جدید ساختاری و محتوایی شده است. بدین منظور در این نوشته که پژوهش کیفی است، با روش توصیفی- تحلیلی به مرور و نقد تعاریف ادبیات غنایی و سیر تطور آن پرداخته، در بخشی دیگر نیز سیر و امتداد ادبیات غنایی در قالب مکتب فراگیر و «گسترش یافته» رمانتیسم بررسی و بازنموده شده است. چگونگی برداشت منتقدان و صاحب نظران از این نوع ادبی و تغییرات آن، در این پژوهش نقد و تحلیل شده است. همچنین به دلیل تغییر نگاه به این نوع ادبی و حذف گونه های کلاسیک آن (هجو، چیستان، لغز، حبسیه، مدح و ...) در شعر معاصر، شایسته است پیوند ذهینت عاطفی شعر معاصر و رمانتیسم با این نوع ادبی نیز پژوهش شود؛ این که رمانتیسم چه نگاه تازه ای به شعر غنایی بخشید و چه تحولات غالب و پرتکراری را در این نوع ادبی نمودار ساخته است. از سوی دیگر، چون غزل فارسی را آینه تمام نمای نوع ادب غنایی برشمرده اند، با مطالعه ذهنیت غنایی غزل نو باید مؤلفه های نو و متفاوت از پیش را در غزل معاصر نیز بازجست.
مدرسه بون الدلالیه فی مسارها التاریخی وتحلیل مبادئها بناء علی آراء إیزوتسو وتطبیقها فی القرآن الکریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات الادب المعاصر سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۷
9 - 35
حوزههای تخصصی:
کلّ مدرسه لغویه ودلالیه تظهر لکی تدرس نظریه ذات مفاهیم لغویه فتتّخذ مناهج لمعالجه اللغه. مدرسه بون الدلالیه تعتمد علی النظریه النسبیه اللغویه التی تعتقد أنّ اللغه تؤثّر فی إنتاج الفکر عند المتکلّمین باللغه. رغم أنّ هذه النظریه تتمیّز بمفاهیم لغویه ومناهج لمعالجه النصّ وتأثّرت بها اتجاهات لغویه أخری لم تشتهر کما اشتهرت نظریات أخری. إیزوتسو أوّل من قام بتطبیق هذه النظریه فی القرآن الکریم؛ أهمیّه إعاده قراءه فکره مدرسه بون الدلالیه وتحلیل مبادئها وکیفیه توظیفها عند إیزوتسو دفعتنا لکی نبحث عن هذا الموضوع ونعالجه بالمنهج الوصفی- التحلیلی متخذین مفهوم العلاقه الأخلاقیه بین الله والإنسان کعیّنه البحث. والهدف من البحث هو إلقاء الضوء علی المبادئ الرئیسیه التی تعتبر کمفاتیح لکل باحث لغوی یرید معالجه النصّ معتمداً علی هذه النظریه. من أهمّ النتائج التی حصلنا علیها إنّ مدرسه بون الدلالیه تتمیّز بدراسه الذهن القومی أو الجمعی وتختلف من هذا الجانب عن المدارس الأخری التی تهتمّ بدراسه الذهن الفردی کالنظریه المعرفیّه.
Retour du Sujet, Théorie du Chaos et Intérêt Général dans Madame Bâ et Mali, ô Mali d’Erik Orsenna et La Découverte de l’Amérique de Rafaël Pividal(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Deux caractéristiques majeures de l’esthétique postmoderne, le retour du sujet et le chaos-monde, sont repérables à la lecture de Madame Bâ et Mali, ô Mali d’Orsenna et La Découverte de l’Amérique de Pividal. Ce sont des romans français postmodernes. Si le narrateur raconte à la première personne, il pervertit pourtant la théorie de l’individualisme, de l’atavisme et œuvre plutôt pour l’intérêt général. Par ailleurs, les romanciers déconstruisent l’ordre unitaire des savoirs modernes au profit du chaos-monde, de la théorie de l’imprédictibilité, une sorte de désordre naturel qui est la seule raison du monde. Rien n’est prévisible et imposant. Comment Erik Orsenna et Rafaël Pividal réécrivent-ils les systèmes de pensée modernes au profit d’un enchevêtrement des cultures ? En nous appuyant sur la pensée postcoloniale, nous allons résoudre cette question autour de deux axes : le retour du sujet et l’imprédictibilité des valeurs-monde.
نگاهی به آخرین فرهنگ عربی به فارسی در عصر قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نثرپژوهی ادب فارسی دوره ۲۳ پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۸
27 - 49
حوزههای تخصصی:
در لا به لای میراث مکتوب برجای مانده از گذشته، گاه به نسخه های ارزشمندی برمی خوریم که به دلایلی، ناشناخته و مغفول مانده اند. یکی از این آثار نسخه خطی «جامع اللغات» اثرملّامحمدجعفر ندوشنی است که از آن تنها نسخه ای منحصر به فرد و به خطِّ خود مؤلف در دست است. وی این فرهنگ سه-جلدی را در سال 1258 قمری، در دوران حکومت محمد شاه قاجار، به پایان برده است. این فرهنگ از گونه ی فرهنگ های دوزبانه ای است که بر پایه «صحاح» و «قاموس» و با بهره گرفتن از فرهنگ های دیگر، از عربی به فارسی برگردان شده است. مؤلف درتصنیف این فرهنگ، در مقابل واژگان عربی، معانی فارسی آن را ذکرکرده که از جانب خود اوست و در میان این مترادفات دو زبانه، واژه های فارسی خالص نیزدیده می شود که یکی از ارزشهای شاخص این فرهنگ به شمار می رود و از طریق آنها می-توان گویشها و لغات اصیل فارسی را شناخت. پژوهش حاضر، با شیوه تحلیلی- توصیفی، به بررسی ویژگیهای نوشتاری، ساختاری و زبانی این نسخه پرداخته و سپس لغزشها و ارزشهای آن را بیان می کند. ازویژگیهای مهم این کتاب استفاده از جملات ساده، کوتاه و پرهیز از زبان غامض و دیریاب و دوری از لفّاظی و تکلّف است و از نظر ساختار نیز دنباله روِ فرهنگ های قبل از عصرخویش است و در آن، برخی مختصات نوشتاری به شیوه پیشینیان به چشم می خورد که از نظر معادل یابی های فارسی برای لغات عربی ارزشمند است.
زدودن غبار از نور دیدگان (بررسی شگردهای تمرکززدایی در کلیله ودمنه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کلیله ودمنه از متون ارزشمند گذشته است و هر کوششی برای نشان دادن ظرفیت های نهفته ی آن می تواند نسل امروز را با ارزش های گوناگون این متن آشنا کند. در این پژوهش، به کلیله ودمنه از چشم اندازی تازه نگریسته می شود تا بخشی از ظرفیت های بازنویسی آن بازنموده شود. باتوجه به اینکه تمرکززدایی سازه ای مهم در تبیین هدف و روش ادبیات کودک است و بازنویسی سهم بسزایی در آفرینش و گسترش ادبیات کودک دارد، هدف این پژوهش، بازشناسی شگردهای تمرکززدایی در کلیله ودمنه و ارائه ی پیشنهادهایی برای استفاده از ظرفیت تمرکززدایانه ی این اثر در بازنویسی است. یافته های این پژوهش کیفی که با روش تحلیل محتوا به دست آمد، نشان می دهداز بیست ویک شگرد تمرکززدایی که تاکنون در افسانه ها یافت شده است، یازده شگرد در کلیله ودمنه نیز وجود دارد که عبارت اند از: خودنمایی یا خودفاش سازی، مداخله ی راوی، قصه به قصه، جابه جایی قهرمان، مناظره، غافل گیری، اغراق، سپیدنویسی، دگردیسی، وارونه سازی و صحنه های هم زمان. کارکرد بعضی از آن ها در این اثر نیز مانند کارکردشان در افسانه ها است و کارکرد بعضی، متفاوت است. شش شگرد تازه نیز در کلیله ودمنه یافت شد که می توان آن ها را به شگردهای تمرکززدایی پیشین افزود: آگاهی از پایان، آشنایی زدایی درون متنی، تغییر راوی (اگر با تغییر زاویه ی دید همراه باشد)، شخصیت پردازی آمیغی، قصه به قصه و شعر و آیه و حدیث در نثر. بازنویسی داستان ها و حکایت های کلیله ودمنه در ساختاری داستان در داستان که از اصلی ترین ویژگی های این اثر است، می تواند شگردهای پرتکرار تمرکززدایی متن اصلی را در آثار بازنوشته حفظ کند.بازنویسان می توانند شگردهای دیگر را نیز با ذوق و ابتکار در اثر خود به کار گیرند.
التجلیات البنیویه لروایه "التاریخ السری للأبطال الفرس القدامى" لسیروس شمیسا، دراسه فی التعالی النصی بناءً على نظریه جیرار جینیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اضاءات نقدیه سال دهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۰
99 - 128
حوزههای تخصصی:
من خلال دراسه النصوص المختلفه والتمعّن فیها، نکشف وجوهاً وموضوعات مماثله تؤدی إلى معرفه العلاقات البنیویه وعلاقه حضور مشترک بین نصین أو عدّه نصوص. فی غضون ذلک، فإن استخدام علاقات النصیه المتعالیه القانونیه لجیرار جینیت، من خلال إنشاء علاقات مختلفه بین النصوص المختلفه وإنشاء أنظمه، ومشفّرات، وأسالیب ثقافیه وقواعد وصفیه، وکذلک اکتشاف العلاقات بین النصوص المختلفه، یؤدی بدوره إلى کشف الدلالات المشترکه وأوجه التشابه فیما بینها. من هنا، توفّر "روایه التاریخ السری للأبطال الفرس القدامى"، ذات العلاقات التاریخیه والعلمیه والعقائدیه والاجتماعیه والثقافیه (مع نصوص أخرى)، أرضیهً مناسبه لدراسه أسس "النصیه المتعالیه"، بما فی ذلک الأسالیب الوصفیه التحلیلیه وکذلک خصائصها المتنوعه وهی؛ التناص (نصی بینی)، النصیه المتفرعه، النصیه الجامعه، النص الموازی والماوراء نصیه (التعالی النصی للنص). لذلک، قام هذا البحث بدراسه وشرح جمیع الأحداث والتلمیحات الحقیقیه لهذا العمل وتطابقها مع النصوص السابقه، لمعرفه کیف أن الدکتور شمیسا، استطاع من خلال توفیر مساحه بنیویه مناسبه، أن یجعل القارئ یتّجه نحو معرفه أسس علم الاجتماع بشکل واسع. وإلى أی مدى حقّق نجاحاً فی إنشاء شبکه معقده للنصیه المتعالیه من خلال خلق مساحه شکلیه ومضمونیه مماثله فی ظل تغییر حجم ومحتوى النصوص السابقه وتخفیض وإطاله فترتها الزمنیه (النصیه المتفرعه) فضلاً عن التداخل الواعی للأنواع الأدبیه المختلفه للنصوص (النصیه الجامعه).
بررسی تطبیقی بن مایه های اتهام و تبرئه در روایت های مشابه جهان بر اساس نظریه تودوروف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم ادبی سال دهم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۷
297 - 324
حوزههای تخصصی:
روایت شناسی تطبیقی دانشی است که با کمک آن می توان روایت های مختلف را، از سراسر جهان با زبان و فرهنگ و جزئیات مختلف، با یکدیگر تطبیق و مقایسه کرد و نقاط شباهت و اختلاف آن ها را برکاوید. در این جستار، پژوهنده می کوشد با استفاده از نظریه روایت شناسی تطبیقی تزوتان تودوروف، شش روایت متفاوت با بن مایه اصلی اتهام و تبرئه را از نقاط مختلف سراسر جهان با یکدیگر مقایسه کند. نویسنده بر آن است که به این پرسش پاسخ دهد که آیا این روایت ها از نظر منطق روایی و دستور زبان روایت با یکدیگر مشابه اند یا خیر. این شش روایت عبارتند از: تنس و فیلونوم، کریستیانو و گادلیندا، هرولف کراکا، یوسف و زلیخا، یین کیائو و سوتاکی، شاهزاده و کنیزک. درنهایت یافته های تحقیق این فرض را تقویت می کند که این شش روایت به رغم تفاوت های ظاهری و جزئی، دارای دستور زبانی مشترک و یکسان هستند و با یکدیگر شباهت دارند. همچنین ویژگی های این روایت ها با توجه به نوع گزاره های آنان مشخص می شود.
مقایسه تطبیقی مردان اهورایی در شاهنامه و اوستا با تکیه بر خاندان پادشاهی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال چهارم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۴
23 - 62
حوزههای تخصصی:
کوشش فردوسی بر این بوده که با نگهداری نام پهلوانان و شهریاران باستانی، آن ها را با زبان حماسه به پیش چشم بکشد. فردوسی از روی دل بستگی ملی، درون مایه های اسطوره ای و هویت ایرانی را که در خطر فراموشی قرار گرفته بود، به حماسه تبدیل و وارد شاهنامه کرد. شاهنامه چکیده فرهنگ، دین، آداب و رسوم و آرزوهای ملتی در گذر سده ها و هزاره ها و تأثیر عمیق باورهای دینی، رویدادهای تاریخی و رسوم فرهنگی در تمامی ادوار تاریخی و اجتماعی آن آشکار است. عشق ها و نفرت ها، پیروزی ها و شکست ها، غم ها و شادی ها، خوشی ها و ناخوشی ها، جنگ ها، ستیزه ها و آشتی ها، همه و همه در حافظه جمعی یک ملت رسوب و ته نشین و دستمایه آفرینش اثری شده اند که بن مایه آن، رویارویی و نبرد اهورا و اهریمن، زشتی و زیبایی، تاریکی و روشنی و ستیز پیوسته نیکان و بدان در پهنه هستی و حماسه است. در شاهنامه و اوستا ما با دو نوع از مردان اهورایی و اهریمنی مواجه می شویم. البته عده ای از مردان در این دو اثر، چهره های متفاوت از یکدیگر دارند و در یکی اهورایی و در دیگری اهریمنی هستند و یا تعیین اهورایی و اهریمنی بودنشان دشوار است. در این پژوهش که به شیوه توصیفی - تحلیلی و روش کتابخانه ای تنظیم شده است، نویسنده به مقایسه تطبیقی مردان اهورایی در شاهنامه و اوستا با تکیه بر خاندان پادشاهی پرداخته است. در این بررسی مشخص گردید که پادشاهان اشاره شده در شاهنامه و اوستا به جز گشتاسپ، همگی یکسان هستند و دید کلی فردوسی در شاهنامه نسبت به او با بیانات اوستا متفاوت است.
کاربردی متفاوت از واژه عجب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ویژه نامه نامه فرهنگستان (فرهنگ نویسی) ۱۳۹۹ شماره ۱۶
135-144
حوزههای تخصصی:
نکاتی نویافته درباره اشعار سلطان ولدبا تکیه بر جنگ حالت افندی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ادبی سال هفدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۷۰
67-96
حوزههای تخصصی:
با بررسی یکی از سفینه های موجود نشان داده شده است که تصحیح دیوان سلطان ولد، یکی از بایسته های عرصه تحقیق و پژوهش به شمار می رود. در این پژوهش با اتّکا به سفینه حالت افندی که در مقاله به طور مفصّل معرّفی شده است غزلی نویافته از دیوان سلطان ولد معرفی شد. هم چنین با استناد به نسخ معتبر دیوان سلطان ولد؛ غزلی دیگر معرّفی شد که این دو غزل در دیوان سلطان ولد به تصحیح اصغر ربانی (حامد) با مقدمه سعید نفیسی نیامده است. البتّه ذکر این نکته حائز اهمیّت است که سعید نفیسی، همان طور که در مقدّمه اشاره کرده، دیوان سلطان ولد را تصحیح نکرده ، بلکه تصحیح ربّانی را در ایران چاپ کرده است. هم چنین ابیات فراوانی در این سفینه دیده می شود که از دیوان چاپی حذف شده است. در نهایت ذیل عنوانِ تصحیفِ «ک» و «گ» و سهوهایی در تصحیح به اشتبا هاتی شاره شده که در دیوان چاپی اتّفاق افتاده است. با توجّه به نقدهایی که به دیوان چاپی سلطان ولد به تصحیح اصغر ربانی (حامد) با مقدمه سعید نفیسی وارد است، لزوم تصحیح دوباره دیوان سلطان ولد بیش از پیش آشکار می شود.
بررسی و تحلیل نقدهای فمینیستی ادبیات کودک و نوجوان درنشریه تخصصی کتاب ماه کودک و نوجوان(1393-1376)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقد فمینیستی، بخشی از گفتمان فمینیستی است که در پی تجدید نظر در معیارهای نقد و ایجاد سنتی زنانه در ادبیات است. بررسی نقدهای فمینیستی نشریات تخصصی، نقش مهمی در شناسایی مسیر این گرایش در ادبیات کودک و نوجوان و تبیین نقاط قوت و ضعف نقد و نظریه فمینیستی در آرای منتقدان دارد. در این مقاله، در ضمن پژوهشی کیفی و با روش توصیفی و تحلیل محتوای قیاسی استقرایی، مقالاتی که در فاصله سال های 1376تا 1393در کتاب ماه کودک و نوجوان با رویکرد فمینیستی نقد شده اند، بررسی می شود و تلاش می شود نمایی از وضعیت نقدهای فمینیستی در این نشریه به تصویر کشیده شود. در مجموع از میان 1073مقاله، 27 مقاله با این رویکرد نقد شده اند. زمان، به لحاظ کمی و کیفی، بر نقدها تأثیرگذار بوده است. منقدان زن پرکارترند. پرکاربردترین مؤلفه های فمینیستی برگرفته از گرایش های لیبرال و تا حدی رادیکال هستند. گرایش به نقد انگلیسی- آمریکایی بیش از دیگر گرایش ها است. پرتکرار ترین مضمون، نقد مردسالاری و جنبه های آن است. برگزیدن عنوان و مقدمه مناسب برای بحث، توجه به نام و تصویر روی جلد اثر، دسته بندی موضوعی و درنهایت نتیجه گیری همسو با اهداف و ارائه پیشنهاد به مخاطبان و نویسندگان آثار خلاقه از نقاط قوت نقدها است. بی توجهی به نظریه های نقد فمینیستی ادبیات کودک، عدم استناد به رویکرد های فمینیستی در تحلیل آثار، عدم ارجاع به متن خلاقه برای تأیید مباحث نظری، سود نجستن از منابع دست اول و پرداختن به موضوعات نامرتبط با موضوع اصلی از عمده ترین اشکالاتی است که در مقالات دیده می شود.
بازنمایی مضامین اخلاقی و تعلیمی در پنج گنج عماد فقیه کرمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۷
132 - 170
حوزههای تخصصی:
ادبیات تعلیمی از کهن ترین و رایج ترین گونه های ادبی جهان است که آموزه هایی اخلاقی و عقلانی را به مخاطب ارائه می کند تا با کاربست آن ها در زندگی، به سعادتمندی و نیک بختی برسد. ادبیات فارسی از دیرباز، جلوگاه ناب ترین و نغزترین معانی و مضامین اخلاقی و تعلیمی بوده و در هر دوره ، بخش انبوهی از شعر فارسی به پند و حکمت و موعظه اختصاص داشته است. عماد فقیه کرمانی از شاعران پارسی گوی قرن هشتم هجری است که در سرودن انواع شعر چون غزل و قصیده و مثنوی تبحری تمام داشته و شعرش با مبانی تصوف و اندیشه ها و آموزه های عرفانی درآمیخته است. در این پژوهش با روشی توصیفی تحلیلی و با بهره گیری از منابع کتابخانه ای، آموزهای اخلاقی و تعلیمی در پنج گنج عماد فقیه کرمانی بررسی شده است تا جایگاه و ارزش اخلاق و تعلیم در شعر او مشخص شود و همچنین گوشه ای از مقام ادبی این شاعر آشکار گردد. دستاورد پژوهش نشان می دهد که در مثنوی های عماد فقیه کرمانی، موضوع های اخلاقی و تعلیمی که تلفیق یافته از اندرزهای کهن و آموزه های عرفانی و صوفیانه است، بازتابی گسترده دارد. مواعظ سیاسی و حکومتی، عبادت و بندگی خدا، ناپایداری و بی اعتباری دنیا، گشاده دستی و سخاوت، علم و علم آموزی، رازداری، کم آزاری و... از مهم ترین و پربسامدترین مسائل اخلاقی و تعلیمی در پنج گنج عماد فقیه است.