فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۰۸۱ تا ۶٬۱۰۰ مورد از کل ۵۲٬۵۲۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
تحولات و تغییرات گوناگون جامعه و ارتباط دو سویۀ میان زبان و اجتماع سبب شده است که با رشد فناوری و افزایش معضات پیچیدۀ بشری و انعکاس آن در ساختار زبانی، همکاری های میان رشته ای بویژه در عصر حاضر، ضرورتی انکارناپذیر باشد. از سوی دیگر تلقی و نگرش سنتی از امر زبان آموزی موجب شده است که ایجاد ظرفیت های لازم جهت رویارویی با تحولات مذکور بویژه در امر آموزش زبان به غیر فارسی زبانان با چالش های تازهای مواجه شود. بر این اساس یکی از ضرورت های آموزش زبان فارسی به غیر فارسی زبانان در عصر حاضر بویژه دو دهۀ اخیر، پرورش مهارت های میان رشته ای در زمینۀ آموزش به زبان آموزان و مدرسان است. در این مقاله به شیوۀ توصیفی – تحلیلی و بر مبنای مطالعات کتابخانه ای با مروری بر جایگاه مطالعات میان رشته ای در سطح آموزش دانشگاهی بر ضرورت پرورش تفکر میان رشته ای در زبان آموزان به عنوان پیش نیاز درک و دریافت زبان و ادبیات فارسی با گسترۀ مفاهیم غنی آن تأکید شده است. در ادامه با شرح و تبیین یادگیری با رویکرد «مسأله محور» این رویکرد نوین آموزشی که در بسیاری از علوم مورد توجه قرار گرفته است و جای خالی آن در مباحث آموزش زبان فارسی به غیر فارسی زبانان کاملاً مشهود است در ابعاد گوناگون مورد توجه قرار گرفته است.
مفهوم شعر در دیدگاه ادونیس و داریوش آشوری با تکیه بر دو کتاب زمن الشعر و شعر و اندیشه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تعریف شعر و بیان ویژگی های آن در دوره های مختلف تاریخ ادبیات عربی و فارسی مورد توجه شاعران و ناقدان بوده است . در دوران معاصر و به ویژه پس از پیدایش شعر نو، چه در جهان عرب و چه در ایران، تعریف شعر جای خود را به مفهوم شعر داد و رفته رفته مفهوم و چیستی آن با چالش های بیشتری مواجه شد زیرا با مقوله هایی چون: نوآوری، سنت و تعهد گره خورد و در این راستا شاعران و پژوهشگران بسیاری بدان پرداختند. ادونیس شاعر و اندیشمند برجسته عرب و داریوش آشوری زبان شناس و اندیشمند ایرانی هر یک دارای اندیشه های والایی در این زمینه هستند. پژوهش حاضر بر آن است تا مفهوم شعر را از دیدگاه این دو نظریه پرداز تبیین نماید و در این راه بر دو کتاب «زمن الشعر» اثر ادونیس و «شعر و اندیشه» از داریوش آشوری تکیه دارد. یافته های جستار حاضر نشان می دهد که مفهوم شعر در دیدگاه آن دو ضمن شباهت بسیار، ارتباطی تنگاتنگ با فلسفه دارد. رویکرد فلسفی باعث شده تا ادونیس و آشوری به معناگرایی و درونگرایی در این زمینه روی آورند به گونه ای که گرایش به معنا و زیبایی را در مقابل جنبه های رئالیستی محض تقویت نمایند و در این راه هر دو بر وجود اندیشه در شعر به عنوان عامل غنا و شعریت آن تأکید نموده اند.
خنده و کنش جنسی در بن مایه «دختری که نمی خندد»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نگارندگان در نوشتار پیش رو بر آن اند تا به تبیین و تحلیل بن مایه ای در قصه های ایرانی بپردازند که ناشناخته مانده است: خنداندن دختری که نمی خندد. خنداندن دختر در این بن مایه، که شرط ازدواج با اوست، از یک سو کنشی است جادویی که باروری او را درپی دارد و از دیگر سو کنشی است جنسی؛ بدین معنا که با آمیزش جنسی گره می خورد. بر اساس پیوند میان قصه پریان و باورهای دینی کهن می توان ردپای دو گونه از اندیشه جادویی دینی را در بن مایه یادشده یافت: نخست، تفکری که زن را برای بار گرفتن بی نیاز از مرد می داند و باروری را مرهون کنشی جادویی، همچون خنده، می بیند؛ و دوم، اندیشه ای که نقش مرد را در فرایند بارورسازی زن شناخته و پذیرفته است. افزون بر این، بر پایه پیوند میان قصه پریان و اسطوره می توان اسطوره مرتبط با این بن مایه را بازیافت؛ اسطوره ای که اکنون در میان اساطیر شناخته شده ایرانی از آن نشانی نمی یابیم.
نقش استعاره در فرهنگ کاوی زبان؛ مطالعه موردی استعاره «دنیا به مثابه بازار» در قرآن کریم از دیدگاه زبان شناسی شناختی- فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر زبان شناسی شناختی خاصّه بُعد فرهنگی آن زمینه تحقیق و پژوهش در جنبه های مختلف زبان را فراهم آورده است که از آن میان” استعار ه مفهومی” ابزاری راهگشاست؛ بدین صورت که از میان مفاهیم و ابزارهایی (نظیر "طرح واره های شناختی" و "مقوله های شناختی") که زبان شناسی شناختی برای تحلیل های زبانی بدست می دهد، استعاره های شناختی ابزاری برای تحلیل هر متن و از آن جمله متون کتاب های مقدس فراهم می آورد. چارچوب نظری پژوهش حاضر الگوی زبان شناسی فرهنگی مورد نظر شریفیان(2017) است که در آن، استعاره مفهومی نوعی ابزار تحلیل فرهنگی محسوب می شود. زبان و روش قرآن کریم عرفی و فرا عرفی است و بدیهی است که دلالت های قرآن نیز بدین گونه اند تا با قسم عرفی آن بتوان مفاهیم مورد نظر را برای عموم مخاطبان تبیین نمود. با لحاظ نمودن فرهنگ سازی استعاره ها و همچنین استفاده عرب از این بلاغت بیانی، خداوند متعال در قرآن کریم جهت تغییر الگوهای ذهنی و رفتاری انسان ها، نه تنها این صنعت را تخطئه نکرده، بلکه آن را تأیید نموده است. در این پژوهش یکی از استعاره های مفهومی قرآن کریم یعنی "دنیا بازار است" مورد بررسی قرار گرفته است. پرسش های اصلی تحقیق عبارتند از این که استعاره دنیا به مثابه بازار به چه تعداد و به چه هدفی در قرآن کریم به کاربسته شده است و بسامد وقوع و رخداد آن در چه نوع از سوره هایی بیشتر است و با استفاده از مبانی زبان شناسی شناختی- فرهنگی چه تبیین هایی می توان برای طرح آن در این کتاب ارائه کرد. روش تحقیق هم تحلیل محتوا (به منظور تخمین و سنجش میزان بسامد وقوع این استعاره در متن قرآن کریم) و هم تحلیل کیفی (به منظور ارائه تبیین های فرهنگی- شناختی در دلایل به کارگیری این استعاره در متن قرآن کریم) است. پیکره تحقیق تمام آیات قرآن است. آیات حاوی عناصر واژگانی مربوط به بازار و کسب و کار استخراج شده اند و بسامد وقوع این استعاره در هریک از این سوره ها تعیین شده است. نتایج نشان می دهد که 2/2 درصد آیات قرآن حاوی چنین استعاره مفهومی هستند. همچنین یافته ها نشان می دهند که تعداد این استعاره ها در سوره های مدنی بیشتر از سوره های مکّی است، چراکه با توجه به نقش و اهمیت بازار و تجارت در زندگی و حیات اعراب در صدر اسلام و نیز به طور کلی با توجه به اهمیت آن در تأمین نیازهای فیزیولوژیک انسان عامل تحولات تاریخی- اجتماعی در یک سرزمین را می توان به مثابه متغیری مستقل لحاظ کرد.
درآمدی بر غریب نمایی در شعر پسا مدرنیستی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سامدرنیسم یکی از مکتب های ادبی متأخر و به نوعی آخرین تحول سبکی است که در ادبیات امروز اتفاق افتاده است. این مکتب مقارن برخی تحولات سیاسی و اجتماعی در دهه هفتاد خورشیدی و بیشتر از طریق ترجمه متون نظری به فضای ادبی ایران راه جست و مورد توجه عده ای از شاعران و اهل نظر قرار گرفت، اما این جریان به قدر تازگی خود در میان برخی منتقدان و مخاطبان غریب و نامأنوس نشان می دهد به خصوص این که نمی توان با معیارهای معهود ادبی به آثاری ازاین دست راه یافت. در این مقاله تلاش شده است که دری برای ورود به این بحث گشوده شود و برای درک آنچه در شعر امروز به نام پسامدرنیسم اتفاق افتاده، به دلایل این پیچیدگی ها و غریب نمایی در چهار شاخص زبانی، معنایی، زیباشناختی و فرم پرداخته شود و سپس برای روشن تر شدن بحث و تفهیم بیشتر نمونه هایی از شاعران وابسته به این جریان (بنابرآنچه در مجلات و کتاب های تبار شناسی آمده) درج شود. این پژوهش نشان داده است که برای فهم نمونه های اصیل جریان پسامدرن بعضاً نیاز به تعریف جدیدی در حیطه عناصر شعری خواهد بود چراکه برخی از عناوین مطرح شده سابقه ای در شعر فارسی ندارند.
کالبدشکافی واکنش فرودستان به سلطه در قصه های عامیانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قصه یکی از گونه های فرهنگ عامیانه است که از ظرفیت بالایی برای نقد تلویحی قدرت و به اشتراک گذاشتن درونمایه های سیاسی برخوردار است. از همین رو پژوهش در قصه های عامیانه می تواند بخش های مهمی از کنش سیاسی فرودستان را که در دوره پیشامدرن با پنهان کاری و استتار فراوان صورت می گرفت نمایان کند. یافتن پاسخ این پرسش ها که رفتار سیاسی عامه چگونه در این قصه ها بازتاب یافته و در برابر ارباب قدرت به چه صورت استتار شده، دارای اهمیت ویژه ای است. فرض ما این است که توده ها در چند سطح به سلطه واکنش نشان می دادند.آنها در سطح اول قدرت، مشروعیت و منزلت اصحاب سلطه را تایید می کردند اما در سطح دوم و در روایت نهانی خود، ابعاد گوناگون روایت رسمی نخبگان حاکم را نفی می کردند. آنها همچنین سعی می کردند گفتگویی را با سلطه برقرار کرده و به تهدید یا سرزنش پوشیده ارباب قدرت بپردازند یا در برابر آن دادخواهی کنند.این پژوهش بر اساس نظریه روایت های نهانی از جیمز سی. اسکات( James C. Scott) انجام شده است. تشریح مقاومت خاموش و پنهان توده ها در برابر سلطه بدون کنش های خشونت بار مضمون اصلی نظریه اسکات است.
نورسیاه ازادیان باستان تانگاه عارفان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اساطیر،ادیان ،ادبیات وآیین های باستانی ایران یکی از خاستگاه های عقاید عرفانی است.دردوره اسلامی امتدادفرهنگ باستانی ایران ازسویی درفرهنگ عظیم اسلامی وازسوی دیگربراندیشه عرفا ،تاثیر گذارد.روح تفکرزردتشتی باتفکرعارفان ایران درهم آمیخت ودرمسلک اشراقی سهروردی احیاشدودرشعر عارفان بزرگی چون عطار ومولانا متجلی گردید.اصطلاح متناقض نمای «نورسیاه»یکی ازاین مفاهیم است که درحوزه اندیشه های عرفانی جایگاه ویژه دارد وریشه در باورهای اسطوره ای، ادیان و آیین های باستانی داشته با درآمیختن با باورهای عرفانی تغییراتی در آن ایجاد شده در مقاله حاضربه تحلیل رابطه میان باورهای اسطوره ای و تعابیر صوفیانه درباره نور سیاه پرداخته شده است.بررسی های انجام شده نشان می دهد باورهای اسطوره ای درباره اهریمن با نگاهی هنرمندانه و ساختارشکنانه در نگاه عارفانه به پارادوکس نور سیاه منجر شده است واین نوع نگاه هنرمندانه تغییرات ساختاری را در نگاه به ابلیس رقم زده است که ریشه آن در باورهای اساطیری است.
تحلیل و صورت بندی مضامین مذهبی (شیعی) و عرفانی در شعر معاصر تاجیکستان در دوره استقلال (1991 -2015)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای ادبی بهار ۱۳۹۹ شماره ۲۰۸
104 - 83
حوزههای تخصصی:
برآنیم بدانیم، رویکرد شاعران معاصر تاجیک، به مفاهیم مذهبی (با تکیه بر شعر شیعی) و عرفانی، در دوره استقلال و پس از آن (1991- 2015) چگونه بوده است؟ درپیِ رنگ باختن افکار سوسیالیستی در تاجیکستان و به ویژه پس از استقلال این سرزمین در 1991 و افزایش تعاملات فرهنگی با ایران (به عنوان سرزمین نیاکان)، بسیاری از مضامینِ مخالف با سوسیالیسم، ازجمله مفاهیم مذهبی و عرفانی که پیش ازین تحت سانسور شدید حکومت قرار داشت، مطمح نظر شاعران قرار گرفت. در پژوهش پیش روی، مضمون یاد شده با ذکر و بررسی شواهد مثالی چند، از شعر شاعران تاجیک، به شیوه ای کتابخانه ای، واکاوی شده است. شعر مذهبی و معنوی تاجیک، قطعاً از نظرگاه مذهب ارزشمندِ اهل تسنن نیز قابل بررسی است که خود، جستاری دیگر می طلبد و در اینجا برای پرهیز از اطاله کلام و نیز تدقیق و باریک بینی، فقط به مفاهیم مذهبی (شیعی)- عرفانی پرداخته شده. این مضمون، پس از سال 2015 -که نقطه عطف اسلام زدایی در تاجیکستان به شمار می رود- دوباره دچار محدودیت هایی شده است. به هر حال، مفاهیم مذهبی (شیعی) و عرفانی در میان شاعران آن دیار، علاوه بر شوریدگی های عارفانه، جنبه زاهدانه و متعبّدانه نیز دارد. در میان شاعرانی چند، به ذکر اصطلاحات عرفانی بسنده شده، در برخی موارد علاوه بر اصطلاحات، مفاهیم عرفانی نیز مدّ نظر قرار گرفته است. برآنیم بدانیم، رویکرد شاعران معاصر تاجیک، به مفاهیم مذهبی (با تکیه بر شعر شیعی) و عرفانی، در دوره استقلال و پس از آن (1991- 2015) چگونه بوده است؟ درپیِ رنگ باختن افکار سوسیالیستی در تاجیکستان و به ویژه پس از استقلال این سرزمین در 1991 و افزایش تعاملات فرهنگی با ایران (به عنوان سرزمین نیاکان)، بسیاری از مضامینِ مخالف با سوسیالیسم، ازجمله مفاهیم مذهبی و عرفانی که پیش ازین تحت سانسور شدید حکومت قرار داشت، مطمح نظر شاعران قرار گرفت. در پژوهش پیش روی، مضمون یاد شده با ذکر و بررسی شواهد مثالی چند، از شعر شاعران تاجیک، به شیوه ای کتابخانه ای، واکاوی شده است. شعر مذهبی و معنوی تاجیک، قطعاً از نظرگاه مذهب ارزشمندِ اهل تسنن نیز قابل بررسی است که خود، جستاری دیگر می طلبد و در اینجا برای پرهیز از اطاله کلام و نیز تدقیق و باریک بینی، فقط به مفاهیم مذهبی (شیعی)- عرفانی پرداخته شده. این مضمون، پس از سال 2015 -که نقطه عطف اسلام زدایی در تاجیکستان به شمار می رود- دوباره دچار محدودیت هایی شده است. به هر حال، مفاهیم مذهبی (شیعی) و عرفانی در میان شاعران آن دیار، علاوه بر شوریدگی های عارفانه، جنبه زاهدانه و متعبّدانه نیز دارد. در میان شاعرانی چند، به ذکر اصطلاحات عرفانی بسنده شده، در برخی موارد علاوه بر اصطلاحات، مفاهیم عرفانی نیز مدّ نظر قرار گرفته است.
عطسه؛ تصویری اساطیری از انتقال روح(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای ادبی بهار ۱۳۹۹ شماره ۲۰۸
119 - 105
حوزههای تخصصی:
یکی از معانی واژه «عطسه» در زبان و ادبیات فارسی «فرزند و نتیجه مشابه با نمونه اصلی» است. پژوهش حاضر در صدد یافتن پاسخی برای این پرسش است که «چه ارتباطی بین عطسه، زایایی و تولیدمثل وجود دارد؟». تصاویری که بر پایه پیوندی مجهول بین عطسه و مفهوم زایایی شکل گرفته اند، در زبان ها و فرهنگ های ملل دیگر نیز یافت می شوند. ریشه یابی این تصاویر در اسطوره های مربوط به آفرینش و زایایی، همچنین معجزات و کراماتی که به نوعی با این مسأله در ارتباط اند، توجه ما را به این نکته جلب می کند که «عطسه» مانند تصاویر دیگری چون «پاشیدن بزاق» و «دمیدن»، یکی از تصاویر رایج انتقال روح در اساطیر دنیای باستان و متون یهودی، مسیحی و اسلامی است که به ادبیات فارسی راه یافته است.
نوستالژی در شعر برزگری؛ یکی از گونه های شعر عامه بختیاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ و ادبیات عامه سال هشتم بهمن و اسفند ۱۳۹۹ شماره ۳۶
281-311
حوزههای تخصصی:
شعر عامه بختیاری، از نظر گونه شناسی، تنوع و بسامد بالایی دارد. گونه های مختلفی مانند سُرو، دوالالی، صیادی، شَوخین، بَلال و برزگری از آن جمله است. گونه برزگری که با نام های بَوِرو، باوِرو، بیداد و بَرزِیَری نیز شناخته می شود، روایتگر دلتنگی ، عشق، اندوه، آرزوها، و دغدغه های دروگرانی است که فصل بهار، در گرمسیر بختیاری، دور از خانواده و ایل، به درو و برداشت محصولات کشاورزی مشغول بودند. آنان احساسات و عواطف خود را در قالب شعر با آواز بیان می کردند. یکی از مضامین اصلی این اشعار، حس نوستالژی برزگر دورافتاده از خانواده است. در پژوهش حاضر عوامل و وجوه مختلف نوستالژی در اشعار برزگری بررسی شده است. این نوستالژی به دو گونه زنانه و مردانه تقسیم می شود. از وجوه برجسته نوستالژی مردانه در شعر برزگری می توان به دلتنگی برای زادگاه، یادآوری خاطرات وصال با معشوق، حسرت برای وارگه ها و چشمه های سردسیر، دلتنگی برای طبیعت به ویژه گیاهان سردسیر، غم غربت و تنهایی اشاره کرد. نوستالژی زنانه، حالات روحی زنان چون انتظار و فراق را نشان می دهد.
تعدّد دلالت ها در غزلیات حزین لاهیجی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات فارسی (دانشگاه خوارزمی) سال بیست و هشتم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۴ (پیاپی ۸۹)
۱۸۳-۲۰۵
حوزههای تخصصی:
کاربرد ابهام و ایهام در کلام، با تمهید زمینه تنوع دلالت و به تأخیرافکندن روند فهم معنا، در رقم زدن ابعاد هنری اثر ادبی تأثیر درخور اعتنایی برجای می گذارد و به هر میزان که کلام از چنین شگردهای بیانی ای بی بهره باشد، با تبدیل شدن به گزاره ای تک معنا، حیثیت هنری آن کاستی می گیرد. در مقاله حاضر، با چنین پیش فرضی، شعر حزین لاهیجی (1180-1103 ه .ق.) بازخوانی و تعدد دلالت ها در سروده های او در دو سطح واژگانی و متنی بررسی شده است. در سطح واژگان، صنایعی همچون ایهام و انواع آن، اتفاق، استخدام و جناس شبه اشتقاق، مرز دلالت های بیت را درمی نوردد و گستره معنایی تازه ای را به روی مخاطب می گشاید. این بررسی مؤید آن است که در شعر او 192 مورد ایهام، ایهام تناسب و ایهام تضاد به کار رفته است. در سطح جمله و بیت نیز، انواع ابهام و تعدد دلالت ها و علل پدیدآمدن آن، در سه گروه زبانی، منطقی و لحنی طبقه بندی شده و در هریک از آنها، شگردهایی که شاعر برای آفرینش ابهام و تنوع دلالت به کار برده بررسی و تحلیل شده است.
تحلیل ارتباط ترامتنیِ همایش پرندگان نوشته پیتر سیس با منطق الطیر عطار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی سال دوازدهم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۲
85 - 115
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر توصیف و تبیین سازوکار ارتباطِ ترامتنیِ کتاب همایش پرندگان نوشته پیتر سیس با منطق الطیر عطار در عرصه جهانی است. براساس اسناد پیرامتنی، این کتاب با اقتباس از منطق الطیر برای مخاطب کودک و نوجوان در قالب داستان منثور بازآفریده شده است. این پژوهش با رویکرد بینامتنی به توصیف ارتباط ترامتنی همایش پرندگان با منطق الطیر و تبیین وجوه ارتباطات پنجگانه بین آن ها و ارزیابی ظرفیت الگوی ترامتنیت ژنت می پردازد. نتایج این پژوهش نشان می دهد داستان همایش پرندگان با منطق الطیر در ارتباطاتِ بینامتنی از نوع صریح و ضمنی، بیش متنیِ همان گونه و تراگونه و فرامتنیِ تأییدی و تشریحی بنابر اقتضای مخاطب خود اشتراک دارد و از منظر روابط بیش متنیِ تراگونه و سرمتنی، تفاوت هایی ازجمله کاهش حجم، تغییر قالب و فروکاست بُعد عرفانی به حماسی- تعلیمی را شامل می شود. پیرامتن های درون و برون، میزان وفاداری داستان همایش پرندگان را به اثرِ اصلی نشان می دهد. واکاوی ظرفیت الگوی ژنت، علاوه بر نمایشِ کارکرد آن، معضلاتی چون کمرنگی نقش خواننده، دریافت و واکنش فعال او، عدم استقلال متن و نبودِ نظامِ ارزیابی ساختاری از نوعِ دور هرمنوتیکی در منتها و غایتِ پرداخت این بوطیقای باز را نشان می دهد.
معادل یابی واژگان و عبارات در ترجمه عربی دفتر چهارم مثنوی معنوی (مطالعه موردی ترجمه علی عبّاس زلیخه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال دهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۸
125-137
حوزههای تخصصی:
ترجمه متون ادبی به ویژه شعر در انتقال اطّلاعات و تبادل فرهنگ ها بسیار مهم است. با این حال، دشواری هایی نیز دارد. مترجم متون ادبی باید شرایط ویژه ای داشته باشد که نتیجه آن، درک دقیق و عمیق زبان مبدأ و تسلّط کافی به زبان مقصد، برای انتقال بار معنایی متون ادبی است. با توجّه به اینکه اساسی ترین هدف ترجمه از زبانی به زبان دیگر، یافتن معادل برای القای معنی و پیامی از زبان نخست به زبان دوم است، نگارندگان بر آن شدند تا با تطبیق ترجمه عربی مثنوی معنوی با متن فارسی آن به روش توصیفی - تحلیلی، حوزه واژگان و عبارت های ترجمه عربی را نقد و بررسی کنند و میزان موفّقیّت مترجم را در این باره مشخّص سازند. نتیجه بررسی و تحلیل نشان داد که معیارهای صحّت و درستی ترجمه در برخی از موارد در ترجمه عربی اشعار رعایت نشده است و علی عبّاس زلیخه در مواردی در انتقال بار معنایی و روح حاکم بر اشعار مولانا موفّقیّت چندانی نداشته است. مترجم، ضمن پایبندی بیش از حد به ترجمه واژه به واژه زبان مبدأ، معنا و مفهوم مورد نظر شاعر ایرانی را تاحدودی مختل کرده است.
تأثیر عروض قرآن بر اوزان شعر حافظ
منبع:
شفای دل سال سوم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۵
37 - 51
حوزههای تخصصی:
قرآن بزرگ ترین معجزه پیامبر اسلام و نشانه حقّانیت دین مبین اسلام است. در اعجاز قرآن همین بس که از زمان نزول آن تا کنون کسی نتوانسته است آیه ای همانند آن بیاورد. با واکاوی ابعاد مختلف قرآن، همواره افق هایی تازه در برابر پژوهشگران گشوده می شود. یکی از مهم ترین بحث های زبان و ادبیّات فارسی تأثیرپذیری شاعران و نویسندگان از ظاهر و باطن قرآن است. در میان ادبا، حافظ شیرازی یکی از شاعرانی است که تأثیرپذیری فراوانی از قرآن دارد؛ این اثرپذیری نه فقط در محتوا که در لفظ، وزن و حتّی بحور عروضی است. ما در این جستار برآنیم تا با مطالعه تطبیقی اوزان و بحور پربسامد حافظ و قرآن کریم به میزان اثرگذاری بحور قرآنی بر شعر حافظ دست یابیم. برآیند تحقیق اثبات می کند که بحور رمل، مضارع، هزج، متقارب و رجز از جمله بحرهای مشترک شعر حافظ و قرآن کریم می باشد و حافظ از این نظر نیز تحت تأثیر قرآن است. نکته دیگر این که بحور قرآنی بسیار شبیه به شکل عروض اشعار فارسی هستند و بسیاری از اوزان عروضی که در عربی غالباً به شکل مسدس و مربع به کار می روند، در قرآن کریم به شیوه اوزان فارسی به صورت مثمن استفاده شده اند و این امر اثبات می کند که نه تنها محتوای قرآن متعلّق به کل جهان است و فقط اختصاص به جهان عرب ندارد، وزن و ظاهر آن نیز اختصاص به زبان عربی ندارد و می تواند فرازبانی باشد.
تحلیل و مقایسه بینامتنیّت در اشعار ابتهاج، حسین منزوی، شفیعی کدکنی و قیصر امین پور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم ادبی سال دهم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۷
43 - 73
حوزههای تخصصی:
بینامتنیّت از تئوری های جدید در متن شناسی ادبی است. طبق این نظریه، هیچ متنی مستقل نیست و متون همواره در رابطه بینامتنی با هم هستند و در درون یک ساختار، با هم گفتگو دارند. کشف رابطه بینامتنی، در خوانش متن و معنایابی، اهمیّتی ویژه دارد. شاعران معاصر زبان فارسی نیز رابطه بینامتنی گسترده ای با متون و اشعار گذشته دارند و هر کدام در چارچوب خاصی به رابطه بینامتنی با گذشتگان و معاصران پرداخته اند. در پژوهش حاضر، رابطه بینامتنی ابتهاج، منزوی، شفیعی کدکنی و امین پور، به صورت مقایسه ای مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار می گیرد. برای این منظور، نخست، رابطه بینامتنی همزمانی و درزمانی این شاعران، مورد پژوهش قرار گرفته و کم و کیف رابطه بینامتنی درزمانی و همزمانی این شاعران آشکار خواهد شد. در گام دوم، اشعار این شاعران از جهت صریح بودن، غیر صریح بودن و ضمنی بودن بینامتنیّت و شیوه هایی که هر کدام در اشاره به پیشامتن ها برگزیده اند، مورد بررسی قرار خواهد گرفت. در پایان نیز، دخالت جهان بینی هر کدام از این شاعران در حوزه روابط بینامتنی با شاعران و متون گذشته به شکلی مقایسه ای مورد مطالعه قرار می گیرد. روش پژوهش حاضر، توصیفی-تحلیلی است. نتایج پژوهش نشان از رابطه گسترده بینامتنی درزمانی ابتهاج و منزوی و رابطه متعادل درزمانی و همزمانی شفیعی کدکنی و قیصر امین پور دارد. شفیعی کدکنی و امین پور حساسیّت بیشتری در ذکر منابع بینامتنی، به طرق مختلف داشته اند و منزوی و ابتهاج به این امر کم توجّه بوده اند. نگرش ها و تمایلات فکری هر کدام از این شاعران نیز در روابط بینامتنی آن ها موثر بوده است.
سبک شناسی شناختی و امتناعِ کشف فردیت هنری: پسانوگرایان هم با استعاره های قراردادی شعر می سرایند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهداف اصلی در سبک شناسی، کشف وجوه فردیت، شباهت ها و تمایز های سبکی در آثار مختلف است؛ اما آیا با سبک شناسی شناختی هم می توان به این اهداف دست یافت؟ پژوهش حاضر به دو شیوه استدلال منطقی و بررسی شواهد شعری نشان می دهد که سبک شناسی شناختی به کار کشف وجوه ممیزه و سبک ساز ادبی نمی آید. در قلمروی سبک شناسی این رویکرد را می توان برای کشف سبک عمومی، سبک دوره یا گفتمانی رایج به کار گرفت. بدین منظور، نخست با ارائه تعاریفی، نشان داده شده است که مبنای مطالعات سبکی، کشف فردیت و تمایز های سبکی است. سپس به تعریف سبک شناسی شناختی، به عنوان شاخه ای از سبک شناسی پرداخته شده است. در بخش بعدی مقاله، به مدد استدلال مشخص شد که آثار ادبی زمانی به طور عمومی پذیرفته می شوند که در دایره فرهنگ عمومی، محل پیدایش استعاره های تکرار شونده فرهنگی، جای بگیرند. پس از آن برای اثبات عملی مدعای پژوهش، آثاری از شاعران سردمدار جریان های مختلف شعر پسا نیمایی و شعر کلاسیک فارسی بررسی شد. نتایج نشان دادند که نظام شناختی نمود یافته در آثار این شاعران از جهات عدیده مشابه یکدیگر است. در نهایت چنین نتیجه گرفته شد که سبک شناسی شناختی، نمی تواند حوزه پژوهشی قابل اتکا برای کشف فردیت شناختی قلمداد شود.
مؤلفه های معناباختگی در «ملکوت» بهرام صادقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی زمستان ۱۳۹۹شماره ۸۶
7 - 28
حوزههای تخصصی:
توجه داستان نویسان معاصر ایران به ادبیات غرب امری انکارناپذیر است. جریان تئاتر معناباخته (Absurd) یکی از جریان های پیش رو و شناخته شده در تئاتر است که تقریباً در دهه پنجاه قرن بیستم میلادی آغاز گردید و حوزه تأثیرش به سرعت به ادبیات داستانی انگلیسی و دیگر زبان ها نیز کشیده شد. در بین نویسندگان ایرانی، می توان بهرام صادقی را متأثر از جریان یادشده دانست. مقاله حاضر سعی دارد به این سؤال پاسخ دهد که آیا مؤلفه های معناباختگی در «ملکوت» بهرام صادقی وجود دارد؟ براساس آن، می توان ملکوت را اثری معناباخته محسوب کرد؟ در این مقاله، ابتدا زمینه های اجتماعی، سیاسی و ادبی، آنگاه پیشینه و پیشتازان جریان معناباختگی در ادبیات اروپا معرفی شد ه است. در مرحله بعد، براساس پژوهش های معتبر صورت گرفته درباره ادبیات معناباخته به مؤلفه سازی معناباختگی در ادبیات پرداخته شد ه است. در سومین مرحله، برای مؤلفه های برشمرده نمونه های متعددی از متن اثر یافته ایم و ذیل هر مؤلفه به بحث و بررسی درباره رابطه آن ها پرداخته شد ه است. صادقی در داستان ملکوت از اغلب مؤلفه های مهم معناباختگی استفاده کرد ه است و در خلق وضعیت و جهانی پوچ که به اشکال مختلف با عمیق ترین لایه های وجودی شخصیت های داستان در ارتباط است، موفق می نماید. از این رو، ملکوت را می توان اثری خصیصه نما در ادبیات داستانی معناباخته فارسی در نظر گرفت.
بررسی تطبیقی مهارت های زندگی در رمان های(نوجوانان) اریش کستنر و فرهاد حسن زاده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مهارت های زندگی یکی از راهبردهای مهم و ضروری است که از طریق افزایش توانایی کودکان و نوجوانان، ظرفیت آنان را در جهت مقابله با چالش ها و کشمکش های زندگی ارتقا می دهد و آنان را در برابر مشکلات ایمن می سازد. ژانر ادبی رمان، قالب مناسبی برای انتقال مهارت ها و تقویت آن ها در کودکان و نوجوانان است. هدف این پژوهش بررسی مهارت های زندگی (همدلی، تصمیم گیری، حل مسئله، خودآگاهی، مهارت فردی و تفکرخلاق) در رمان های فرهاد حسن زاده و اریش کستنر (Erich Kastner) است. روش پژوهش به صورت تحلیل کمی و کیفی محتوای آثار است. نتایج پژوهش نشان داد که مهارت همدلی، نسبت به دیگر مهارت ها، کاربرد بیشتری در آثار حسن زاده و کستنر دارند. مهارت هایی نظیر، تفکر انتقادی، تفکر خلاق و مهارت حل مسئله بسامد کمتری داشته اند. نکته ی دیگر اینکه مهارت های زندگی در آثار فرهاد حسن زاده در مقایسه با اریش کستنر، بسامد بیشتری دارند.
The Unrelinquished Metaphysical Desire in Pinter’s The Lover and Stoppard’s The Real Thing(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The purpose of the present study is to employ René Girard’s concept of “metaphysical desire” in a comparative study of Pinter’s The Lover and Stoppard’s The Real Thing. René Girard has investigated the idea of imitative desire in a rather distinguished way. He contends that the nature of desires is neither innate nor autonomous, but rather we borrow them from the others. He argues for the idea that human beings are always looking for stronger mediators to gratify their desires. The imitative desire itself, once satisfied, is not gratified and the search for stronger impulses or mediators always continues in a never-ending process that Gerard refers to as “metaphysical desire”. The present research intends to look for metaphysical desire in the lives of the characters, wherewith they can examine the role of the mediator in the characters’ lives as well. Since metaphysical desire, as Gerard argues, leads individuals either to perfection or destruction and alienation, the characters are shown to imitate their metaphysical desire leading them to experience destructive consequences and family corruption. Consequently, the characters who have pursued their metaphysical desire on the verge of a negative sideline all fail to enjoy a life they long for, and are subject to alienation and misfortunes within which they constantly experience great pains. The characters also turn into obstacle-addicts who, metamorphosed into masochists and losing their lives for good, find no chances to change life as they long for.
بررسی جامع تضاد فعلی در غزل های سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی بهار ۱۳۹۹شماره ۸۳
137 - 174
حوزههای تخصصی:
یکی از ویژگی های سعدی، شناخت دقیق وی از زبان فارسی و کارآمدی های آن و استفاده حداکثری از ظرفیت های این زبان است. این بهره گیری چنان هنرمندانه است که خواننده در نگاه نخست، مسحور روانی و فصاحت سخن می شود و چینش هنری کلام را درنمی یابد. یکی از این هنرنمایی ها به کارگیری افعال متضاد است؛ نکته ای که تاکنون به طور دقیق و همه جانبه واکاوی نشده است و توجه به آن لذت حاصل از زیبایی های کلام سعدی را دوچندان می کند. مقاله حاضر چندوچون تضاد فعلی در تمام غزل های سعدی را بررسی و علاوه بر شناسایی و دسته بندی انواع آن و زیرمجموعه های هرکدام، ریزه کاری های ظریف سعدی در به کارگیری این آرایه مانند آوردن متضاد یک فعل از چند فعل که از جهت معنایی به هم نزدیکند، سلبی به کار بردن مترادف فعل و... را به همراه بسامد تمام زوج فعل هایی که به صورت متقابل در غزل های سعدی به کار رفته، همراه با بسامد آن ها ارائه می کند.