فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۶٬۴۴۱ تا ۴۶٬۴۶۰ مورد از کل ۵۲٬۹۰۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
آثار سعدی به عنوان پاره ای از شاهکار های ادب فارسی، ریشه در اندیشه ها و باورهای کهن دارد و از آبشخوری به نام ناخودآگاه جمعی بهره مند است. هدف این مقاله آن است که نشان دهد آثار سعدی از زاویه دید نقد کهن الگویی، مجموعه ی گسترده ای از مفاهیم نمادین و آرکی تایپ هاست. در این مقاله بر روی کهن الگوهایی چون سایه، نقاب و آنیما تامل شده است. این مقاله بر آن است که ابعاد متنوع و پیچیده ی بازتاب یافته از شخصیت سعدی، در آثارش، نتیجه ی تفرد و بزرگ شدن روانی اوست؛ به واقع سعدی ، در آثارش نشان می دهد که چگونه در فرایند پختگی روانی خویش، جنبه های مثبت و منفی روان خود را شناسایی کرده و با آنها برخوردی منطقی داشته است. در پایان، این مقاله به این نتیجه می رسد که این خودشناسی در سعدی منجر به صداقت و شجاعت او ،در بیان ابعاد متنوع روانی اش گشته است. این مقاله با روش تحقیق تحلیلی-توصیفی به انجام رسیده است.
مقایسه عاشقانه بلوچی سسّی و پنّون با عاشقانه فارسی خسرو و شیرین نظامی
حوزههای تخصصی:
در ادبیات منظوم بلوچی، داستان سرایی جایگاه ویژه ای دارد و بخش بزرگتر ادبیات سنتی بلوچی، به داستنهای منظوم اختصاص دارد. داستان « سسّیsassi و پنّونponnūn » مهمترین داستان بلوچی است که در ادبیات زبانهای دیگر، رایج است. این منظومه غنایی عاشقانه، با وجود گمنام بودن نویسنده آن، در زمره بهترین سروده های بلوچی جای دارد.در میان شاهکار آفرینان ادب پارسی ، کمتر شاعری توانسته است مانند نظامی گنجوی در داستان سرایی سرآمد باشد. وی شخصیت هایش را همراه با زیبایی ظاهر و غنای معنی نشان می دهد . این شاعر بلند آوازه ی ایرانی، منظومه عاشقانه ی بی نظیری به نام «خسرو و شیرین» سروده است که کم تر اثر عاشقانه ای می تواند با آن برابری کند. این مقاله به روش توصیفی وتحلیل محتوا ضمن بررسی و مقایسه این دو منظومه، وجوه اشتراک موجود و همچنین تفاوت های موجود در آن را نشان داده است. هر دو اثر از نظر محتوای داستان و پی رنگ آن بسیار به هم شباهت دارند. درون مایه و موضوع هر دو داستان بیان عشق و رسیدن به وصال و معشوق و به تبع آن فداکاری و ایثار قهرمانان در راه عشق و عاشقی است که از موضوع های جذاب و پر خواننده ی ادبیات است. پایان هر دو داستان با مرگ دل خراش و فاجعه گونه ی قهرمانان، حالتی تراژیک و تکان دهنده دارد.
Lecture postmoderne de la quête d'identité chez Patrick Modiano L'étude de trois œuvres Souvenirs dormants, Pour que tu ne te perdes pas dans le quartier et La rue des boutiques obscures(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
: La grande divergence sur la définition du postmodernisme et la diversité de ses caractéristiques n’ont pas empêché ce mouvement d’influencer largement les œuvres artistiques et littéraires du siècle. L'œuvre romanesque de Patrick Modiano, grand écrivain contemporain français, se montre apte à être classifiée dans ce mouvement. Cette présente étude s'intéresse à relever les caractéristiques de l'écriture postmoderne de cet écrivain à travers trois de ses romans, Rue des boutiques obscures , Pour que tu ne te perdes pas dans le quartier et Souvenirs Dormans . Nous visons également à savoir comment cette écriture ouvre à l’écrivain le chemin d’une nouvelle reconnaissance. Pour atteindre cet objectif, nous allons d’abord expliquer la base théorique du postmodernisme pour en définir les caractéristiques dominantes. L'analyse de ces trois romans nous permet d'y étudier ensuite, la manière de la mise en pratique de l’incertitude et de la discontinuité en tant que deux éléments fondamentaux de l'écriture postmoderne. Nous allons enfin exprimer la conditions d’émergence de l’art de mémoire et la recherche de l’identité comme deux thèmes majeurs de l’œuvre modianesque à travers l'écriture postmoderne.
تمثیل پرواز در شعر دفاع مقدس(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
شعر دفاع مقدس، رمزها و تمثیل های فراوانی را به نمایش می گذارد. برخی از این تمثیل ها، ریشه ای تاریخی- مذهبی دارد که با فضای جنگ و معنویت موجود در آثار این دوره متناسب است. تمثیل پرواز که جهت اشاره به شهادت به کار رفته است، یکی از بدیع ترین بخش های رمزپردازی شعر این دوره است. تمثیل و رمز پرواز، بیانگر عروج روح پس از مرگ به عالم بالا و نور است. این تمثیل عرفانی- اساطیری، در شعر دفاع مقدس بازآفرینی شده و صرفاً جهت بیان شهادت به کار رفته است.
تداعی معانی و آفات آن در مثنوی مولوی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
مثنوی مولوی دارای شیوه های مختلف بیانی است، که ما در ابتدای مقاله بعضی از آن ها را بررسی می کنیم. یکی از اصلی ترین این شیوه ها، تداعی معانی است. در این شیوه بسط سخن به گونه ای است که مؤلف با یادآوری موضوعات جدید به صورت سلسله وار به دنبال آن ها می رود. درباره محاسن این شیوه در کتاب هائی که درباره مثنوی نوشته شده، صحبت شده است، ولی ما در این نوشته می کوشیم نشان دهیم که گاه این شیوه به یکدستی منطقی کلام مولوی آسیب رسانده و او را از محتوای بحث اصلی اش دور نموده و گاه رشته سخن را گسسته و در مواردی به پریشانی منطقی در مثنوی انجامیده است.
بلاغت تطبیقیِ هندی(اَلَنکار) و اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات تطبیقی سال سیزدهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۵
209 - 229
حوزههای تخصصی:
با فراهم آمدن امکان گفتگوی فرهنگی- ادبی میان ایران و هند در دوره صفویان/ تیموریان، مجال آن نیز پیش می آید که بلاغت هندی(اَلَنکار)، با بلاغت اسلامی تطبیق داده شود و محسّنات و مسائل زیبایی شناختی و بلاغیِ هندی همراه با پی آیه ای در «نایکابهید»(علم النسوان یا معشوق شناسی)، در تخاطب با بلاغت اسلامی در دو نمود عربی و فارسی اش، به زبان های فارسی و عربی برگردانده شود. در این باره سه کتاب بیشترین دستاوردها را داشته اند: «تحفه الهند»(1068-1118ق.) از میرزاخان ابن فخرالدّین محمّد و «سِبحَهُ المرجان فی آثار هندِستان»(1177ق.) و «غزلان الهند»( 1178ق.) از میرغلامعلی آزاد حسینی واسطی بلگرامی. به بویه معرّفی این جریان در بلاغت اسلامی و واکاوی ساحت های همانندی و ناهمانندی بلاغت هندی با بلاغت اسلامی، در این جستار که به شیوه توصیفی- تحلیلی فراهم آمده است، پس از به دست دادن شناخت نامه ای از آثار پیشگفته، نکاتِ چندی از بیان، بدیع و نایکابهید(معشوق شناسی) هندی در تطبیق با بلاغت اسلامی و زیبایی شناسی معشوق شعر فارسی دیده و بررسیده شده است. از جمله نتایج آنکه، در کنار محسّنات و صنعت های خاصّ بلاغت اسلامی و محسّنات و صنعت های مشترک میان بلاغت هندی با بلاغت اسلامی، که در نوع خود جذّاب اند و کارایی های گوناگونی در قلمروهای ادبیات خلّاق و پژوهش های ادبی دارند، گروهی از محسّنات و صنعت ها که خاصّ بلاغت هندی اند، عمدتاً محتوایی و معنایی اند؛ برای آن ها از شعر عربی و فارسی می توان شواهد فراوانی به دست داد و برخی از آن ا را نیز می شود در تحلیل زیبایی شناسانه شعر عربی و فارسی به کار برد.
مرگ پیش از مرگ
حوزههای تخصصی:
موضوع مطروحه تعلیمی فوق مأخوذ است از کلام انسان ساز پیغمبر اکرم(ص)، آنگاه که از جنگ کفّار بازگشت و فرمود که «ما از جهاد اصغر به جهاد اکبر می رویم». کلام آن حضرت را سنایی غزنوی در بیتی در دیوان بدین صورت به نظم کشیده است:
بمیر ای دوست پیش از مرگ اگر می زندگی خواهی
که ادریس از چنین مردن بهش تی گشت پی ش از ما
مراد از «مرگ پیش از مرگ» کشتن نفس اماره است که سنایی بعد از تغییر احوال در دوران آشفتگی و سیر و سلوک بدان اعتقاد یافته است.
پیشوای پرهیزگاران عالم اسلام – علی(ع)- آنگاه که فرق مبارکش شکافته شد فرمود: «فُزتُ و ربِّ الکعبه، سوگند به خدای کعبه که رستگار شدم». و عرفای اسلامی نیز تحت تأثیر پیشوای خود غالباً جهاد با نفس را برگزیده اند.
نگارنده این سطور آنچه را که درباره مرگ اضطراری و انواع مرگ اختیاری در برخی از کتب عرفانی دستیاب خود در مطالعه آورده با عنوان «مرگ پیش از مرگ» در این گفتار مطرح نموده است.
رابینسون کروزوهای متفاوت: چندصدایی در دو داستان از جان مکسول کوتسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نزدیک به سه قرن پس از انتشار رمان ماجراهای رابینسون کروزو ، جان مکسول کوتسی این داستان را دوبار بازنویسی کرده است: بار اول در رمان آقای فو (1989) و بار دوم در سخنرانی جایزه نوبل با عنوان او و مردش (2003). مناسبات این دو اثر با رمان اولیه، بینامتنیت پسااستعماری را شکل داده است که طی آن، نویسنده ای از آفریقای جنوبی با یکی از رمان های شناخته شده غرب، مکالمه ای برقرار می کند. بینامتنیت پسااستعماری ضد گفتمانی در مقابل گفتمان ایدئولوژیک اروپامحوری، مردسالاری و تک صدایی می سازد و در پی ایجاد «گفت وگومداری» و «چندصدایی» در رمان است. محور اصلی بحث این مقاله آن است که کوتسی با دوبار بازسازی یکی از رمان های شناخته شده نشان داده است که ایجاد چندصدایی در رمان ممکن است هم مبتنی بر ساختار و هم محتوای اثر باشد. این مقاله ضمن بررسی ارتباط بینامتنی دو اثر کوتسی با رمان دانیل دوفو بحث می کند که در رمان آقای فو مؤلفه چندصدایی با بهره گیری از تکنیک های روایی «دوپهلویی» و «گفتمان دوصدایی» شکل گرفته است؛ درحالی که داستان او و مردش نشان می دهد چندصدایی بیش از آنکه ویژگی فرم داستان باشد، محصول توسعه و به تعبیر هومی بابا، «هویت ترکیبی» در ضمیر نویسنده است.
تعامل سوژه های متنی در غزلیات شمس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای ادبی پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲۱۴
99 - 119
حوزههای تخصصی:
عرفان عاشقانه در معنای عام بر مفهوم عشق و در معنای خاصِ ادراکی- ارتباطی بر تعامل «من-تویی» استوار است. به اقتضای این نوع تعامل برساختِ هویت-وضعیت سوژه ها به عبارتی دیگر جایگیری آنها در تعامل کارگزاران درون متنی عرفان عاشقانه متمایز از سایر ژانرهای ادبی کلاسیک سامان یافته است و همین امر سبب شکل گیری وجهی متمایز از ابهام ادراکی- زیبایی شناختی می شود. غزلیات شمس یکی از متن هایی است که تعامل سوژه های درون متنی آن و به تبع آن ابهام معرفتی-هنری حاکم بر آن بر مبنای تعامل من-تویی شکل گرفته است که نادیده گرفتن آن سبب تفسیری صرفاً ذوقی از آن خواهد شد. بر همین اساس در این نوشتار کنش برساخت تعامل «من-تویی» کارگزاران درون متنی راوی- عاشق و معشوق در غزلیات شمس به قصد خوانشی همسو با معرفت شناسی حاکم بر متن دلالت-یابی و تبیین شده است. برای دلالت یابی این تعامل مذکور به برخی از مفاهیم و اصطلاحات متفکران حوزه مذکور همچون بوبر، لویناس، باختین، سارتر،گابریل مارسل، لاندوفسکی و بیونگ چول هان استناد شده است. نتیجه نشان می دهد که منطق «من-تویی» در غزلیات شمس را می توان ذیل چهار عنوان الف) اظهار خاموشی و عدم کدگزاری دقیق ب) بی توجهی به سلسله مراتب و گذر از تقابل ها ج) ناتمامیت و پیش بینی ناپذیری د) تعویقِ «خود» صورت بندی کرد که همگی به شکلی نمادین به مثابه عبور از نظم نشانگانی رایج و تجربه عالم وحدت است.
بازتاب برخی اندرزها و اندیشه های پیشینیان در منظومه برزونامه کهن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۵۱
151 - 197
حوزههای تخصصی:
برزونامه اثری حماسی است که شمس الدین محمد کوسج در قرن هشتم هجری، آن را به تقلید از شاهنامه فردوسی و در ادامه آن سرود. این منظومه به سرگذشت برزو، پسر سهراب و شرح دلاوری ها و پهلوانی های وی می پردازد. در این پژوهش که به برزونامه اختصاص دارد کوشیده شده است تا با روش توصیفی تحلیلی و مطالعات کتابخانه ای نشان داده شود که سراینده برزونامه، علاوه بر تقلید شیوه و سبک فردوسی در حماسه سرایی، از برخی ریزه کاری های او تقلید کرده است؛ از آن جمله آوردن و نقل اندرز و پند در لابه لای مطالب مختلف است. از مهم ترین یافته های این پژوهش نیز می توان به تأثیرپذیری فراوان و توجه برانگیز برزونامه از اندرزها و پندهای شاهنامه، به ویژه بسامد بالای مضامینی مانند چگونگی رسم و آیین چرخ و اندرزهای مرتبط با آن اشاره کرد؛ اندرزهایی که خود تاحدّ بسیاری تحت تأثیر اندیشه های کهن و اندرزهای متون پهلوی قرار دارد؛ البته گاهی تأثیر اندرزهای شاعران و نویسندگانی مانند نظامی و عنصرالمعالی کیکاوس نیز دیده می شود.
ارزیابی ساختاری مجله «پژوهش های ترجمه در زبان و ادبیات عربی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارزیابی و تحلیل انتقادی مقاله های علمی نقش بارزی در گسترش دانش و ارتقای کیفی پژوهش های علمی دارد؛ از همین رو، ضرورت دارد نشریه های علمی براساس رویکردهای ارزیابی مقاله های پژوهشی نقد شوند. این پژوهش بر آن است تا با استفاده از روش تحلیل محتوای کمی، مقاله های مجله «پژوهش های ترجمه در زبان و ادبیات عربی» از شماره 6 تا 17 را براساس رویکرد ساختاری ارزیابی مقاله بررسی کند. بنابراین، با استفاده از پرسشنامه طراحی شده 61 مقاله از این مجله براساس پربسامدترین موضوعات انتخاب و تحلیل شد. بررسی ها نشان می دهد مقاله های سال 1392 و 1393 از نظر معیارهای ارزیابی ساختاری برخی اشکال های ساختاری دارند، اما از سال 1394 روند رو به رشدی دیده می شود، این روند در سال 1396 سرعت بیشتری پیدا می کند. علمی- پژوهشی شدن مجله در سال 1392 و افزایش تعداد مجله های پژوهشی و در پی آن افزایش تولیدات علمی، توسعه تحصیلات تکمیلی، پررنگ شدن امتیازهای پژوهشی در جذب اعضای هیات علمی، انتخاب دانشجوی نمونه، ارتقای اعضای هیات علمی و دریافت پژوهانه از علت های این حرکت رو به جلوی مجله است. یافته های پژوهش نشان می دهد مواردی چون ذکر روش پژوهش و هدف در چکیده، پیشینه پژوهش، روش پژوهش و پایبندی به آن، مبانی نظری پژوهش، نوآوری، تحلیل یافته های پژوهش و روزآمدی منابع با معیارهای تفصیلی تعریف شده برای مقاله علمی- پژوهشی هماهنگ نیست. علت تطابق نداشتن برخی بخش ها با معیار های مقاله علمی- پژوهشی به نبود روش یکسان در ارائه آن ها در مقاله ها و روشن نبودن فایده هرکدام از این بخش ها برای نویسندگان بر می گردد. این پژوهش چارچوب مفهومی برای ارزیابی ساختاری مقاله های علمی- پژوهشی در زبان و ادبیات عربی پیشنهاد داده است.
عدالت و هیبت ممدوح در ذهنیت فرخی، عنصری و منوچهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آرزوی دستیابی به یک زندگی آرمانی، پیوسته انسانهای خردمند را به جستجوی زندگی بهتر وامی داشته است، در این راستا برخی، مثل افلاطون به صورت مدوّن و مستقیم و برخی نیز مثل شاعران، به صورت غیرمستقیم، جامعه آرمانی مورد نظر خود را به تصویر کشیده اند؛ برخلاف تصور ظاهری، اشعار مدحی هم به نوعی بیان کننده آرمانشهر ذهنی شاعران است که با توصیف ممدوح به صفاتی که در واقع متّصف به آن نیست، حاکم آرمانی ذهنی خود را آن گونه که آرزو دارند به تصویر می کشند، در مدایح فرخی، عنصری و منوچهری نیز جلوه های شخصیت حاکم آرمانی مشاهده می شود؛ این پژوهش برآن است تا مشخص کند نقش و کارکرد دو خصلت عدالت و هیبت در ترسیم شخصیت حاکم آرمانی چیست؟ روش تحقیق در پژوهش حاضر، تحلیلی توصیفی و ابزار مورد استفاده، دیوان اشعار شاعران مورد نظراست که نشان می دهد عدالت برخاسته از دانش حاکم است و باعث ایجاد امنیت، آرامش و آبادانی مُلک می گردد؛ هیبت نیز در کنار عدالت باعث جلوگیری از ناامنی داخلی و مانع تجاوز بیگانگان می گردد؛ عدالت، یکی از ابزار هیبت ساز حاکم است و هیبت شاه نیز بر توان عدالت گستری او می افزاید.
تحلیل ارتباطات غیرکلامی در منظومه لیلی و مجنون نظامی
منبع:
شفای دل سال سوم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۶
65 - 86
حوزههای تخصصی:
حرکات بدن، خلق وخوی، ظاهر، نوع راه رفتن، حرکات چهره، تماس چشمی، نوع ایستادن، حرکات دست ها و تغییرات فیزیولوژی و نوع پوشش، همه به نوعی راهی برای ارتباط با سایرین است. این کنش ها و رفتارهای غیرکلامی زبان، پیچیده ترین مفاهیم انسانی را به دیگران منتقل می کند. در این مقاله نگارنده با پژوهشی درعلوم ارتباطات و بین رشته ای، ارتباطات غیرکلامی منظومه لیلی و مجنون را بررسی نموده و تلاش شده پیام هایی را که شاعر کوشیده است از طریق ارتباطات غیرکلامی به خواننده منتقل کند، آشکار نماید. نظامی با استفاده از کارکردهای غیرکلامی زبان علامات، زبان عمل و زبان اشیاء در این منظومه فضای دراماتیک ایجاد کرده است که در این مقاله به تحلیل این کارکردها پرداخته می شود. نتیجه بررسی ها نشان می دهد که از میان این فرایندهای ارتباطی، «حرکات و اشارات اندام» و «ارتباطات چشمی»، نقش به سزایی در جریان انتقال مفاهیم و پیام ها ایفا می کنند
فرایند های طرحواره ای استاک ول در شعر «متناقضات» بابا چاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بوارق التجدید فی أشعار الساعاتی المصری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات الادب المعاصر سال پنجم بهار ۱۳۹۲ شماره ۱۷
127 - 140
حوزههای تخصصی:
تأثر کثیر من الشعراء فی القرن التاسع عشر بأسلوب شعراء الفتره فی الشکل والمضمون؛ من ثم ظهرت محسنات بدیعیه متکلفه وأفکار تقلیدیه وأغراض کلاسیکیه وأمثالها فی الأشعار بطریقه شعراء الفتره. کان الساعاتی أحد شعراء القرن التاسع عشر مقلّدا ومجددا فی نظم الأشعار، وظهرت بوارق التجدید فی أشعاره شیئا فشیئا. فاستخدم الأغراض الکلاسیکیه بطریقه جدیده کانت متناسبه لحوائج الناس فی المجتمع؛ وفی هذا المجال نتکلم عن هذا التجدید فی أشعار الساعاتی .
بررسی نوستالژی عشق، هجران و حرمان در چهارپاره "قفل طلا"ی حمیدی شیرازی با تکیه بر عنصر تمثیل و شواهد تمثیلی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تحقیقات تمثیلی در زبان و ادب فارسی دوره ۸ زمستان ۱۳۹۵ شماره ۳۰
113 - 132
حوزههای تخصصی:
در بررسی های ادبی، نوستالژی به شیوه ای از نگارش گفته می شود که بر پایه آن، شاعر یا نویسنده در سروده ها یا نوشته های خویش، گذشته ای را که در نظر دارد یا سرزمینی که یاد هایش را در دل دارد، حسرت آمیزانه و درد آلود ترسیم می کند و به قلم می کشد. حسرت، یاد گذشته، دل تنگی، غم غربت، درد جدایی و هجران و... از شاخصه های نوستالژی است. یکی از شاعران بزرگ معاصر که در اشعار رمانتیک و نوستالژیک خویش، نمونه های قابل توجهی از نوستالژی عشق، هجران و حرمان دارد، مهدی حمیدی شیرازی (1365-1293 خورشیدی) است. در این مقاله تلاش شده است با تکیه بر عنصر تمثیل و شواهد تمثیلی، نوستالژی عشق و هجران معشوق در یکی از اشعار زیبای حمیدی شیرازی مورد بررسی و تحلیل قرارگیرد.
بررسی تأثیرپذیری خاقانی از شاهنامه فردوسی در مضامین مدح و مفاخره(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
شاهنامه فردوسی متنی است تأثیرگذار بر تمام ادبیات فارسی پس از خودکه حتی خاقانی شروانی ، با همه خلّاقیت هایی که در دیوانش هویداست و با تمام تلاشی که در گریز از آشکار شدن این تأثیرپذیری دارد، نتوانسته است بدون هیچ تأثیری از فردوسی بماند. به طوری که برای بررسی تمام جنبه های تأثیرپذیری خاقانی از فردوسی رساله ای مفصّل و جداگانه نیاز است. در این مقاله تأثیر مضمونی شاهنامه فردوسی بر خاقانی ، تنها پیرامون دو دسته مضمونِ مدح و مفاخره بررسی شده است. خاقانی نیز همچون اکثر قصیده سرایان زبان فارسی، مقدار قابل توجهی از اشعارش را با هدف ستایش سروده است. در این دسته مضامین با ذکر شواهدی تأثیر سخن فردوسی را می توان بررسی و طبقه بندی کرد. بخش مهمی از شاهنامه حماسه است. در حماسه خودستایی ، به هر ریخت، جایگاه ویژه ای دارد. بنابراین شاهنامه بهترین آبشخور برای این دسته از مضامین است. خاقانی نیز که در مفاخره زبانزد است و مفاخرات او محل بحث هایی نیز بوده است، از تأثیر شاهنامه بر کنار نمانده است
خودآگاهی و مرگ سوژه در یک رمان پسامدرن فارسی، تاریخ سری بهادران فرس قدیم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی تطبیقی رویکرد شهرگریزی در اشعار عبدالمعطی حجازی و پروین اعتصامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال یازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۱
85 - 108
حوزههای تخصصی:
عبدالمعطی حجازی و پروین اعتصامی به سبب تشابه فرهنگی، اجتماعی و دینی، دیدگاه های مشترکی نسبت به مسائل اجتماعی در شعرشان دارند؛ هرچند گاه تفاوت ها در نگرش هایشان در نوع تعبیر، انتقادها و اعتراض هایشان به چشم می خورد. این پژوهش با تکیه بر شیوه توصیفی تحلیلی در صدد آن است که رویکرد شهرگریزی را در اشعار این دو شاعر بزرگ عربی و فارسی بررسی و مقایسه نماید. نتایج این پژوهش نشان می دهد که میزان بسامد درون مایه شهرگریزی، به عنوان یک مسأله اجتماعی، در شعر دو شاعر یکسان نیست؛ شهرگریزی در اشعار پروین اعتصامی، ریشه در عواطف و احساساتش دارد و روستا را آرمانشهر خود می داند؛ شهرگریزی او بیشتر از آن که صریحاً تنفر از شهر باشد، در روستادوستی نمود پیدا می کند. او مناظر طبیعی روستا و نیز تصویرهای شعری روستایی را با تکیه بر زبان کنایه، تمثیل و حکایت در شعر خود ترسیم می کند. این درحالی است که شعر عبدالمعطی حجازی، نقد صریح و آشکار از زندگانی شهرنشینی بوده و در اشعار او چنین تمثیل های دور از ذهن مبتنی بر حکایت و تمثیل را نمی بینیم. شهرگریزی در شعر وی نتیجه علاقه او به محیط روستا و آرامش آن و نیز بیزاری اش از ستمی است که در شهر تجربه کرده است.
نقش رمزگان عرفان و تصوف در تصاویر و مضامین شعری سید حسن حسینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۵
149 - 174
حوزههای تخصصی:
عرفان و تصوف و اصطلاحات و رمزگان وابسته به آن همواره در شعر کلاسیک فارسی حضور داشته است و شاعران از آن بهره های زیادی برده اند، اما در شعر معاصر این ارتباط بسیار محدود شده است. با توجه به اینکه این رمزگان امکان تولید، دریافت و تفسیر متون را ارائه می کند، ما در این مقاله درنظر داریم به بررسی رمزگان عرفانی شعر سید حسن حسینی بپردازیم تا بر مبنای آن بتوانیم تأثیر عرفان و تصوف و نقش آن را در خلق تصاویر و مضمون های شعری وی دریابیم. به این منظور، با رویکردی توصیفی–تحلیلی لایه های زبانی، فکری و بلاغی اشعار سید حسن حسینی را بررسی می کنیم تا کیفیت تأثیر این رمزگان را در شعر او را نشان دهیم. نتایج حاصل از این مقاله نشان می دهد هرچند با تحولات دنیای مدرن و تغییر ذائقه نسل جدید، عناصر و رمزگان نهاد عرفان و تصوف از کانون توجه شاعران معاصر به ویژه شاعران نوپرداز کنار رفته است، اما سید حسن حسینی در سه حیطه زبانی، ادبی و فکری از این رمزگان استفاده کرده است. وی در حیطه بلاغی برای ساخت انواع تصاویر شعری همانند تشبیه و استعاره و همچنین انواع تلمیح و مراعات نظیر از این رمزگان بهره برده و در حیطه فکری برای مبارزه با ریاکاری و دیگر مظاهر آن استفاده کرده است. به این ترتیب او توانسته از این رمزگان برای بارور کردن ادبیات معاصر بهره بگیرد و تا حدودی گسست میان شعر نو و شعر کلاسیک فارسی را کم کند.