مطالب مرتبط با کلیدواژه

کارگزاران درون متنی


۱.

ضرورت تبیین تعامل کارگزاران درون متنی در خوانش شعر روایی معاصر (مطالعه موردی: شعرِ «دلم برای باغچه می سوزد» اثر فروغ فرخزاد)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شعر روایی معاصر خوانش شعر کارگزاران درون متنی خواننده پنهان فروغ فرخزاد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵۲ تعداد دانلود : ۳۲۷
بسیاری از اشعار معاصر فارسی در قالب روایت داستانی و به صورت کلیتی وحدت یافته- دارای فرم منسجم- شکل گرفته است. در این اشعار، از یک سو کشف، تبیین یا به قول برساخت گرایان ساختن معنا در گرو درک فرم است؛ از سویی دیگر بنا به جنبه روایی متن، درک صحیح فرمِ این اشعار مستلزم فهم تعامل روایی کارگزاران درون متنی است و کم توجهی به آن مانع از درک مناسب دلالت های معرفتی- زیبایی شناختی متن های اخیر است. با این وصف ارایة الگوها و شیوه های مدرن ِخوانش، از ضرورت های فهم و قرائت شعر روایی معاصر است. برای درک بهتر این ادعا یکی از «شعر-روایت های» فروغ فرخزاد با عنوان «دلم برای باغچه می سوزد» از منظر تعامل راوی و خواننده پنهان و با تکیه بر برخی از مفاهیم الگوهای خوانش ولفگانگ آیزر، امبرتو اکو و ونسان ژوو بازخوانی شده است. نتیجه نشان می دهد که راوی داستان درصدد بازنمایی اضطراب خانواده ای است که افراد آن در وضعیت آستانه ای«سنتی-مدرن» بسر می برند، همسو با بازنمایی راوی، سفیدی ها و فضاهای خالی متن به مثابه موضع خواننده پنهان، حاوی دلالت ها و تداعی هایست که ضمن نشان دادن وضعیت آستانه ای افراد خانواده، تناقض «معرفتی-هویتی» هر یک از آنها را در مقام علّت درونی و تداوم آن در محیط اجتماعی را به مثابه علّت بیرونیِ اضطراب افشاء می کند. این افشاگری که به منزله تکمیل بازنمایی راویست، در قالب سطوحی از الگوهای خوانش همچون قواعد هم مرجعیتی، سامان دهی بر اساس تضاد، آرایه های فاصله سازِ بصری- مکانمند، بینامتنیت های آشکار و غیره آمده است.
۲.

تعامل سوژه های متنی در غزلیات شمس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مولوی غزلیات شمس کارگزاران درون متنی تعامل من-تویی هم حضوری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۲ تعداد دانلود : ۲۱۲
عرفان عاشقانه در معنای عام بر مفهوم عشق و در معنای خاصِ ادراکی- ارتباطی بر تعامل «من-تویی» استوار است. به اقتضای این نوع تعامل برساختِ هویت-وضعیت سوژه ها به عبارتی دیگر جایگیری آنها در تعامل کارگزاران درون متنی عرفان عاشقانه متمایز از سایر ژانرهای ادبی کلاسیک سامان یافته است و همین امر سبب شکل گیری وجهی متمایز از ابهام ادراکی- زیبایی شناختی می شود. غزلیات شمس یکی از متن هایی است که تعامل سوژه های درون متنی آن و به تبع آن ابهام معرفتی-هنری حاکم بر آن بر مبنای تعامل من-تویی شکل گرفته است که نادیده گرفتن آن سبب تفسیری صرفاً ذوقی از آن خواهد شد. بر همین اساس در این نوشتار کنش برساخت تعامل «من-تویی» کارگزاران درون متنی راوی- عاشق و معشوق در غزلیات شمس به قصد خوانشی همسو با معرفت شناسی حاکم بر متن دلالت-یابی و تبیین شده است. برای دلالت یابی این تعامل مذکور به برخی از مفاهیم و اصطلاحات متفکران حوزه مذکور همچون بوبر، لویناس، باختین، سارتر،گابریل مارسل، لاندوفسکی و بیونگ چول هان استناد شده است. نتیجه نشان می دهد که منطق «من-تویی» در غزلیات شمس را می توان ذیل چهار عنوان الف) اظهار خاموشی و عدم کدگزاری دقیق ب) بی توجهی به سلسله مراتب و گذر از تقابل ها ج) ناتمامیت و پیش بینی ناپذیری د) تعویقِ «خود» صورت بندی کرد که همگی به شکلی نمادین به مثابه عبور از نظم نشانگانی رایج و تجربه عالم وحدت است.