فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۶٬۱۰۱ تا ۴۶٬۱۲۰ مورد از کل ۵۲٬۹۰۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
کاربرد پربسامد زبان گفتاری در آثارگروهی ازشاعران معاصر، جریانی در شعر امروز به وجود آورد، که به جریان شعرگفتاری شهرت یافت. اندیشه های نازک غنایی که فردی و تجربی هستند؛ کشف چشم اندازهای عاشقانه در جامه زبان گفتار و درهم شکستن قواعد معهود غزل اعم از وزن، قافیه، شمار ابیات و جایگزینی نوع گفتاری آن ها جریان «غزل گفتار» را شکل داد. فرخزاد و سپس سیدعلی صالحی بنیانگذاران رسمی غزل گفتار هستند. فرخزاد با توسیع دایره زبان، عواطف، آلام و آمال شخصی خویش را بی پرده و با کمترین قراین و وسایط زبانی و پیشروی فرهنگی با مخاطب در میان گذاشته است. همین عامل از او شاعری سنت شکن و جریان ساز ساخته است. فرخزاد با بهره گیری از زبان گفتار و تکیه بر روش اعتراض، انتقاد و بیان احساسات عصیان گرانه در راستای تجربیات عاطفی خویش، با نگاهی جامع به کل مضامین عاشقانه، به موضوع عشق، نگرشی «حسی ومادی» را عرضه می کند. وی در عرضه این نگرش، قراردادهای اخلاقی وهنجارهای زنانگی را قربانی کرده است و در این ابعاد، نگرش مطلوبی نسبت به شعراو دراذهان نیست. چراکه فروغ در بیان امورزنانگی، وسایط زبانی و ابزارهای مجازی و سمبلیک را درجایگاه ذهنی به کار نگرفته و غالباً به انتخاب هایی با وسایط اندک و استعاره و مجازهای قراردادی پرداخته است. این جستار ضمن تعریف: شعرگفتار، غزل گفتاری فرخزاد، به بیان مولفه های مغایر با قراردادهای زنانگی و تاثیرحذف زبان سمبلیک در شکل دادن الگوهای خلاف هنجار زنانگی پرداخته شده است. علاوه بر آن مصادیق زبان نمادین در شعر فرخزاد بررسی می شود.
بررسی سنجشی مضمون و ساختار در دو رمان کوتاه «شازده احتجاب» گلشیری و «الشحاذ» نجیب محفوظ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال یازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۲
89 - 111
حوزههای تخصصی:
درپی تحولات سیاسی و اجتماعی جهان و آشنایی با آثار ادبای غرب، ایران و مصر نیز همچون سایر کشورها به نشر مفاهیم و تفکرات ادبی خود دست زدند. در همین راستا شرایط مشابه سیاسی، فرهنگی و اجتماعی دو ملّت ایران و مصر باعث ایجاد تفاهم فکری میان این دو کشور بوده و حاصل آن نزدیکی ادبیات دو کشور است. ازجمله این تشابهات، وجود دو رمان الشحاذ از نجیب محفوظ و شازده احتجاب نوشته هوشنگ گلشیری است که از ویژگی های مضمونی مشابهی چون؛ سرگردانی شخصیّت، جستجوی هویت، افتادن در ورطه سقوط و ویژگی های ساختاری همسانی چون؛ جریان سیّال ذهن، وجود شاخصه های سوررئالیسم، و توصیف های ظاهری و باطنی برخوردارند. هدف آن است که با سنجش این همانندی ها، دریافت تازه ای از ساختار و محتوای این دو اثر ارزشمند در حوزه ادبیات تطبیقی حاصل شود. روش کار به صورت توصیفی-تحلیلی و براساس مکتب آمریکایی ادبیات تطبیقی است. برخی نتایج به دست آمده به این قرار است: الف) وجود ساختارهای مشابه در این دو رمان نشان می دهد دو نویسنده تحت تأثیر فنون داستان پردازی ادبیات غربی هستند. ب) حضور پررنگ شاخصه های سوررئالیسم در دو رمان باعث پذیرش آن ها در زمره رمان های این مکتب می شود. ج) برخورد با شرایط اجتماعی همچون خفقان سیاسی و اجتماعی و نبود آزادی بیان، دستاویزی برای دو نویسنده است تا به سبکی ویژه از نگارش سوررئالیسم و جریان سیّال ذهن برای بیان مقاصد خویش دست یابند.
سیمای «الله» در معارف بهاءولد در پرتو دیالکتیک عشق و بندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عشق از بن مایه های اعتقادی بهاء ولد است که در هر سه حوزه خداشناسی، جهان شناسی و انسان شناسی مورد توجه است. از نگاه بهاءولد معرفت خداوند و رسیدن به آن در گرو محبّت است. این مقاله با تبیین مقوله عشق در ذهن و زبان بهاءولد به تفسیر نوع مواجهه او با خالق به عنوان پرسش اصلی پژوهش، می پردازد. بررسی نوع نگاه بهاءولد به ویژگی های عشق، عاشق و معشوق و همچنین دیدگاه او در باب جمال پرستی و رؤیت حق که با روش توصیفی تحلیلی صورت گرفته، این نتیجه را به دست می دهد که او از خدایی دیگرگونه سخن گفته و تصویری از خدا در ذهن تداعی می کند که مخاطب را به اندیشه تجسیم و تجسد رهنمون می شود. بنابراین عشق در اعتقاد بهاء در پیوندی ناگسستنی با رؤیت قرار می گیرد که اندیشه های دیگری چون جمال پرستی را موجب می شود. محبّت به تعریف وی، مثلثی است که از سه ضلع عشق الله به بنده، عشق بنده به حق و عشق بنده به مخلوقات به عنوان تجلی گاه حق تشکیل می شود.
جایگاه عرفان در شعر شهریار
حوزههای تخصصی:
کارکرد عنصر «مکان» در داستانهای شهری با رویکرد مطالعات فرهنگی (نمونه بررسی: کارکرد «تهران» در رمانهای دهه های هشتاد و نود)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ادبی سال هجدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۷۴
۶۲-۳۵
حوزههای تخصصی:
«مکان» عنصری حذف ناشدنی در هر متن روایی است؛ زیرا هر کنش یا توصیفی در داستان و هر پیشرفتی در پیرنگ، خواه ناخواه در مکانی واقعی یا مخیل اتفاق می افتد. عنصر مکان در داستان، گاهی صرفاً پس زمینه ای صامت و بستری برای رخدادن رویدادها است؛ اما گاهی نیز به مثابه عنصری زنده و پویا در شکل گیری حوادث نقش دارد. در این پژوهش رمانهای شهری فارسی دهه های هفتاد تا نود، که حوادث آنها در تهران روی داده، با رویکرد مطالعات فرهنگی مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج این پژوهش نشان می دهد مکان در این رمانها گاه عینی (مانند بزرگراه ها، خیابانها، پاساژها و...) است که مظاهر پیشرفت و تمدن پایتخت را به رخ می کشد؛ اما به سبب ناهمگنی با فرهنگ و عواطف شهروندان، پیوستار گفتمانی ایجاد نمی کند. حاصل زندگی در این مکانها برای شهروندان بومی، دلزدگی و ملال، و برای شهروندان مهاجر (شهرستانی)، ترس، اندوه و سردرگمی است. گاهی نیز فضا بر شهروندان استیلا می یابد و توصیفات مکان، تحت تأثیر آرزوها، دلتنگی ها، ترسها، یا آرمانهای شخصیت ها قرار می گیرد. این فضاها، عموماً دور از دسترس است؛ در خاطرات یا آرزوهای شخصیت ها حضور دارد و برای آنها حس نوستالژی ایجاد می کند.
بررسی هفت مفهوم روان شناسی در مثنوی معنوی
منبع:
پژوهش های نوین ادبی سال ۳ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵
115 - 131
حوزههای تخصصی:
روان شناسی علم مطالعه و تحلیل رفتار و فعالیت های ذهنی و روانی انسان است. این علم به بررسی احساسات، تفکّرات، رفتارها، واکنش ها و تجربیات شخصی افراد می پردازد. هدف اصلی روان شناسی، درک و توضیح فعالیت های ذهنی و روانی، بررسی دلایل و انگیزه های پشت این فعالیت ها و همچنین ارتقاء کیفیت زندگی آدمی است. دانشمندان و محققان علم روان شناسی مجموعه ای از فرضیات، تئوری ها و مدل هایی را برای توضیح و تفسیر رفتارها، تجربیات و پدیده های روانی انسان ها ارائه می نمایند. آن ها به وسیله این نظریات روانشناختی به بررسی و توضیح رفتارهای انسانی و عواملی که آن ها را تحت تأثیر قرار می دهد، می پردازند. این نظریات به شکل دهی به دیدگاه ها و تفکّرات اصلی روان شناسی کمک می کند و نقش مهمی در پیشرفت و توسعه این حوزه دانشی دارد. با این وجود، مولوی به عنوان یک روان شناس معنوی-عرفانی، قرن ها پیش به ارائه برخی از نظریات و مفاهیم روانشناسی که امروزه مطرح می شود، پرداخته و در آثار خود (به خصوص در مثنوی) مطرح نموده است. مثنوی مولوی علاوه بر ارزش والای عرفانی، دارای اهمیت علمی و روانشناسی نیز می باشد به طوری که می توان آن را از جنبه روانشناسی مورد بررسی قرار داد. مولوی در جای جای مثنوی، برخی از مسائل روان شناسی را در ضمن ابیات خود مطرح می کند تا بتواند بر مخاطب خویش تأثیر گذاشته و او را به طرف هدف راستین خود (که همان آرامش و سعادت غایی آدمی است) هدایت کند. نگارندگان این پژوهش، ضمن بررسی هفت هفت مفهوم روان شناسی به کار رفته در مثنوی معنوی، نمونه های هر یک از این نظریات را از این اثر ارجمند استخراج و ارائه نموده اند.
بازخوانی واقعه غدیر در دو غدیریه احمد محمّد الشّامی و ادیب الممالک فراهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بازخوانی رویدادهای مهمّ تاریخی و به ویژه مذهبی، ازجمله موضوعات مورد توجّه شاعران مسلمان است. واقعه غدیر خم، یکی از مهم ترین این رویدادهای تاریخی است که در شعر بسیاری از شاعران معاصر بازخوانی و تحلیل شده است. جستار پیش رو ضمن معرّفی دو شاعر شیعه عرب و فارس، یعنی احمد محمّد شامی و ادیب الممالک فراهانی، نحوه نگرش آن دو را نسبت به این رویداد مهم سنجش و ارزیابی کرده است. یافته های پژوهش که در چارچوب مکتب آمریکایی ادبیّات تطبیقی و با روش توصیفی - تحلیلی انجام شده، بیانگر آن است که هردو شاعر، با هدف تأکید بر لزوم پیروی از حاکمان مسلمان از بُعد سیاسی زندگانی حضرت علی (ع)، ضمن بازخوانی این واقعه در کنار برشمردن برخی حوادث مهمّ روزگار حضرت علی (ع)، قصیده خود را به پادشاه روزگار خود تقدیم کرده اند؛ همچنین یافته ها نشان دهنده برخی تفاوت ها و شباهت ها در شعر دو شاعر است. مهم ترین شباهت های دو قصیده، مقدّمه غزلی و استناد به آیات قرآنی و احادیث است. درمورد تفاوت میان دو قصیده نیز می توان گفت احمد شامی بیشتر توجّه خود را به شخصیّت حضرت علی (ع) و صفات ایشان و نیز حوادث پیش و پس از واقعه غدیر معطوف کرده و کمتر به جزئیات آن پرداخته است؛ درحالی که ادیب الممالک، حادثه غدیر را با جزئیات بیشتری مطرح کرده و کمتر به حوادث دیگر اشاره کرده است.
ادبیات تطبیقی میان رشته ای: تطبیق نظریات روانکاوی لاکان از دریچه نظریه های مطالعات ترجمه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعات تطبیقی میان رشته ای، از رویکردهای نوینی است که امروزه بسیار مورد اقبال محافل علمی و اندیشمندان قرار گرفته است. جستار حاضر در پی انجام نمونه ای از این دست مطالعات، با تمرکز بر رشته مطالعات ترجمه و روانکاوی است. برای تحقّق این هدف، در گام نخست، به بررسی نظریّات روانکاو فرانسوی، لاکان، پرداخته و مقایسه ای مجمل میان برخی نظرات او و فروید ارائه شد. همچنین پس از ارائه توضیحاتی پیرامون قلمروهای «واقعی»، «خیالی» و «نمادین»، میان عقاید لاکان و فروید در زمینه ی «خود»، «دیگر»، جایگاه مرکز ساختار و تأثیر آن بر کلِّ ساختار تطبیق صورت گرفت. در نهایت، رابطه میان نظریات روانکاوی لاکان از دریچه نظریه های مطالعات ترجمه به طور مبسوط تشریح شد. طبق یافته های پژوهش، همان طور که هیچ عضوی از «نظام» نمی-تواند بطور مطلق جایگزینِ «مرکز» شود، هیچ ترجمه ای نیز قابلیّت جایگزینی مطلق با متن اصلی را ندارد. پس از اشاره به برخی مفاهیم کلیدی در ترجمه و تحلیل تطبیقی نظریّات، این نتیجه حاصل گردید که حوزه های مذکور ارتباطی ظریف و در خور توجّه داشته و هرچند تاکنون مغفول نهاده شده، عرصه برای انجام مطالعات بیشتر در حوزه های نوین تطبیقی از این دست، کاملاً مهیّاست.
بررسی حساب جُمل و ریاضی در دیوان انوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پی ریزی علوم گوناگون در ادوار مختلف سبب شد تا ادبیات نیز تحت تاثیر آن قرار گیرد. در این راستا شعرا به کمک انواع علوم، مبانی خاصی را در تفهیم مضامین مورد نظر خویش به کار بردند. یکی از این مبانی، حساب جُمل و علم ریاضی بود که با پیشرفت علم ریاضی، به شیوه ای نو در بیان مقاصد مبدل شد. انوری از شاعرانی است که حساب جُمل و ریاضی را با ادبیات در هم آمیخت و مفاهیم خویش را در قالب مباحث مذکور بیان نمود. احاطه وی بر حساب جُمل و ریاضی سبب شد تا برای تفهیم بسیاری از ابیات، از مباحث بیان شده کمک گرفت تا مقصود شاعر را به خوبی دریابیم. همچنین وی خواسته ها و حتی تمجیدهای خود از ملوک عصرش را با حساب جُمل و ریاضی درهم آمیخته است که این امر باعث دشواری فهم بسیاری از ابیات وی شده است. در این پژوهش، ضمن شناسایی ابیاتی از دیوان انوری که موضوع علم ریاضی و حساب جُمل در آنها مطرح شده، به تحلیل مبانی علوم مذکور در اشعارش پرداخته، و با تفسیر هر یک از آنها، مفاهیم ابیات و مقصود شاعر را برای مخاطبان شرح نموده ایم.
بررسی دو کتاب مختارات من النصوص الأدبیه فی العصر العباسی الثانی و المنتخب من نظم العصر العباسی و نثره (2)
حوزههای تخصصی:
کتاب هایی که در یک موضوع نگاشته می شود گاهی این سؤال را درپی دارد که با وجود بودن یکی، فایده بعدی چیست؟ آیا نقص یا خللی نویسنده دوم را بر آن داشته که دست به نگارش جدیدی بزند یا حتی فراتر از آن با وجود بودن تألیفات فراوانی در متون منتخب، که گاهی با شرح و تحلیل همراه است، چه سودی به بار می آورد؟ دو کتاب موردنقد در یک سال نگاشته شده و هر کدام با انگیزه ای خاص یا احساس نیازی گردآوری شده است. اگر دو تألیف در یک سطح و با رویکرد واحدی بود امر موازنه دقیق تر و قدری سخت تر می شد، اما از این دو تألیف مختارات عامری درس نامه ای برای این ماده درسی به شمار می آید و دیگری در راستای کتاب های سازمان سمت است که بیشتر جنبه آموزشی دارد و معیارهای خاصی نیز برای چاپ این کتاب ها دارد. نویسنده قصد خود را تکمیل کتاب تاریخ خود دانسته است. به سبب شکل دو اثر و شیوه پرداختن به متون این دوره، مقایسه دقیق بین دو کتاب کمی دشوار به نظر می رسد. از مهم ترین نتایج حاصل از این تحقیق آنکه اشکالات تقریباً فراوان شکلی و محتوایی در هر دو کتاب وجود دارد که نباید در کتاب های آموزشی وجود داشته باشد. گزینش سروده ها در کتاب مختارات بیشتر بر اساس واقعیت دانشجوی کارشناسی است و کاملاً یک درس نامه به شمار می آید، اما متون در کتاب المنتخب کامل تر و متنوع تر است.
مکوّن الدیمومه فی "عَزداران بَیَلْ" لغلامحسین ساعدی و"ابن الفقیر" لمولود فرعون وفقا لنظریه جیرار جینیت السردانیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اضاءات نقدیه سال نهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۶
41 - 62
حوزههای تخصصی:
إنّ عنصر الزمن هو أمر بالغ الأهمیه فی تحویل حادثه إلى قصه، وطریقه تبلور الزمن فی السرد هی إحدى أهمّ القضایا التی أثیرت فی النظریات البنیویه ولها تاریخ طویل بین المفکّرین والمنظّرین. إن لعنصر الزمن من بین عناصر السرد، فی قصتی "عزاداران بَیَلْ" و"ابن الفقیر" دورا بالغ الأهمیه، ودراسه هذا العنصر فی القصتین المذکورتین تجعلهما أکثر أهمیهً من أیّ وقت مضى. والنظریه الأکثر اکتمالاً لعنصر الزمن فی القصه هی نظریه جیرار جینیت. ومن وجهه نظر جینیت، یتشکّل الزمن السردی علی ثلاثه مکونات هی النظام الذی یتضمن علی النظم والدیمومه والتواتر. تشیر الدیمومه، مثل تحدید معدل البطء والسرعه، إلى الأحداث أو وظائف القصه التی یمکن توسیعها أو حذفها. ولقد تصدى هذا البحث، على المنهج الوصفی-التحلیلی واستنادا إلى المدرسه الأمریکیه فی الأدب المقارن، لدراسه مکوّن الدیمومه فی قصتی "عزاداران بَیَلْ" و"ابن الفقیر". وأظهرت نتائج البحث أنّ سرعه زمن قصه عزاداران بیل ثابته واستفاد المؤلف أکثر من مکوّن المشهد المسرحی وأنّ سرعه زمن قصه اِبن الفقیر بطیئه ولدیها تسارع سلبی واستفاد المؤلف أکثر من الوصف.
بررسی ظرایف معناییِ نوع تعلیمی در بخشی از هفت پیکر بر پایه سبک شناسی لایه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۷
93 - 131
حوزههای تخصصی:
آثار ادبی متناسب با نوع ادبی، شاخصه هایی می یابند. تنوع محتوایی در بعضی از آثار ممکن است زمینه آشفتگی و عدم تناسب زبان با شاخصه های نوع را فراهم آورد. هفت پیکر اثری است که تنوع محتوایی از ارزش های آن نکاسته است. تناسب زبان با شاخصه های صوری و محتوایی در انواع ادبی و ظرایف پیوند هنری زبان و معنا در لایه های مختلف، از عوامل اعتلای این اثر است. از آنجا که اثرِ ادبی متشکل از لایه های درهم تنیده ای است، تحلیل متن هفت پیکر با رویکرد سبک شناسی لایه ای ، شیوه ای کارآمد در کشف ظرایف هنری و ظرفیت های زبانیِ به کاررفته در هر لایه است. لایه های زبانی هفت پیکر متناسب با تغییر محتوا در هر بخش، شاخصه هایی در لایه های زبان می یابد. نظامی فراخور محتوا که رنگ تعلیمی، غنایی و حماسی به خود می گیرد، با ایجاد تناسب میان شاخصه های زبان و محتوا، گزینش و نحوه کاربرد واحدهای زبانی، پیوند درونی لایه های زبان، تنش در عناصر زبان و ایجاد دلالت مندی، سبب حرکت زبان در راستای تقویت محتوا و تبلور نوع ادبی در آن بخش می شود. در بخش های تعلیمی، بهره مندی از شاخصه های صوری و محتواییِ این نوع، سبب استحکام زبان در این اثر شده است.
پیشنهادی تازه دربارة معنا و صورت های نوشتاریِ «گاوکیل» در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در متون کهن، «کاوکیل»، «کاکیل»، «کالیل» و«کاکثل» بر یکی از جشن های ایران باستان و نژاد خاصی از گاو اطلاق شده است. هدف این مقاله، بررسی این نشانه ها و بیان مدلول آن هاست. به این منظور، نخست، با استناد به رسم الخط فارسی قدیم، نشان داده می شود که شکل های مذکور، املاهای دیگری از »گاوکیل» اند؛ سپس این پیشنهاد مطرح می شود که «کیل» در این کاربرد، معادل کج است که از طریق ترکیبِ «کج و کول»، به فارسی امروز نیز رسیده است. بر پایه یافته های این پژوهش، «گاوکیل»، برای نامیدن نژادی از گاو، با موهایی بلند و دمی شبیه دم اسب به کار رفته که یکی از زیستگاه های آن بخش هایی از خراسان بزرگ است و در متون فارسی از آن، با نام های «کژگاو»، «غَژغاو» و«غشغا» نیز یاد شده است. با توجه به معنای ضمنی «کژ» در زبان پارتی و «کیل» در ترجمه های کهن قرآن، می توان «کژگاو/ گاوکیل» را معادلِ گاو سرکش دانست.
بازتاب عاطفه و اندیشه در تصویرآفرینی های شهریار و سیمین بهبهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادب فارسی سال ۷۳ پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۴۲
299 - 326
حوزههای تخصصی:
تصویر که بازتابی از عاطفه و اندیشه شاعر و راهی برای محسوس ساختن مافی الضمیر وی است، هنگامی ارزش بلاغی خواهد یافت که در راستای پروراندن اندیشه و عاطفه سراینده قرار گیرد. در کار هر هنرمندی یک ایده ی مسلط وجود دارد که در لابه لای تصویرها، ساختار و مضمون آثارش حضور دارد. شاعری که اندیشه فردی و خلاقانه دارد، درون مایه ی منسجمی بر آثارش سایه می افکند و این درون مایه در کنار عاطفه ی فردی شاعر، به خلق کلان تصاویر کمک شایانی می کند. در این جستار برآنیم که ارتباط دو سویه ی عاطفه و اندیشه رادر غزل شهریار و سیمین بهبهانی بر محور تصاویر زبانی و خیالی نشان دهیم. با بررسی غزلیات سیمین بهبهانی و شهریار در یافتیم که در ورای همه تصویرها و صورت ها، درون مایه ی ثابتی که رهبری کلیه ساخت ها و تصاویر ذهنی شهریار را بر عهده دارد، عشق فردی است که انتظار و فراق را به نمایش می گذارد و اندیشه مسلط بر اندیشه سیمین، مسائل اجتماعی و عشق و اندوهِ حاصل از آن است که شاعر از عشق و عاطفه فردی فاصله می گیرد و به عشق اجتماعی روی می آورد و دغدغه ی او تصویر مسائل مردم و غم و اندوه آن-هاست.
مصادیق زیبایی شناسی در عرفان عطار و مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۵۲
143 - 163
حوزههای تخصصی:
سابقه زیبایی شناسی را باید در میان اقوام کهن و باستانی جست وجو کرد نخستین گام ها را در این مسیر تمدن های ایران، هند و یونانی برداشته اند و دستاوردهای خوبی را به یادگار گذاشته اند. مکتب زیبایی پرستی در عرفان ایرانی اسلامی با استفاده از دستاوردهای حکمت یونانی و اشراق شرقی و به ویژه با بهره گیری از حکمت ایران باستان در قرون نخستین اسلامی شکل گرفته و با استفاده از تعالیم قرآنی به مکتب بزرگی در عرفان اسلامی تبدیل شده است. البته بزرگان این مکتب همگی ایرانی بوده اند. عرفای بزرگی همچون مولانا جلال الدین رومی و عطار نیشابوری که همواره عشق به جمال پرستی و زیبایی شناسی در آثار عرفانی آن ها موج می زند. عطار نیشابوری نیز معتقد بر انعکاس جمال حق در سایر مخلوقات است؛ به خصوص معشوق زمینی که در داستان شیخ و دختر ترسا در «منطق الطیر» آمده است. در این مقاله کوشش شده است تا با نگاهی بر آثار و اندیشه های عرفانی عطار و مولانا درباره مفهوم زیبایی و زیبایی شناسی در عرفان اسلامی مطالبی ارائه گردد.
دو فرمان از شاه عباس اول در پرداخت قروض حکیم متاله میرزا ابراهمی همدانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی و تحلیل ویژگی های خاص دستوری و نگارشی در تفسیر سورآبادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تفسیر سورآبادی یکی از کهن ترین تفسیرهای قرآن به زبان فارسی است که علاوه بر ارزش فکری و محتوایی، از حیث مطالعات زبان شناسانه به ویژه دستور تاریخی اهمیّت ویژه ای دارد. هرچند سورآبادی از زبان فارسی رایج قرن پنجم استفاده کرده، ولی کاربرد واژگان و شیوه به کارگیری آنها در جمله، نثر او را تا حدّی متمایز از دیگر آثار این قرن کرده است. روش اصلی این تحقیق توصیفی و تحلیلی است و مسأله اصلی تحقیق این است که ویژگی های نادرِ دستوری تفسیر سورآبادی چیست. در پایان، این نتایج به دست آمده که وجود مختصات سبکی و کاربردهای مختلف نحوی و صرفی نادر و نیز شیوه نگارش مؤلف، این اثر ارزشمند را درخور توجّه و تحقیق کرده است. پاره ای از نکات و نمونه های به کار رفته مانند: کاربرد قیدها، صفات و نمونه های نادر دستوری فقط خاص این تفسیر است؛ مانند کاربرد «ی» نکره با ضمیر مبهم «هر» و نیز کاربرد «برخورداری» با امور منفی که تاکنون کسی به آن اشاره ای نکرده است.
در ستایش خرد
منبع:
ادبیات متعهد دوره دوم اردیبهشت ۱۴۰۱ شماره ۳
15 - 24
حوزههای تخصصی:
بررسی تطبیقی مکتب رمانتیسم در اشعار نیما یوشیج و خلیل مطران
حوزههای تخصصی:
عوامل انسجام واژگانی در شعر نو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در زبان شناسی ساختگرا تنها جمله و روابط بین اجزای آن بررسی می شود. در این رویکرد زبان پدیده ای ذهنی و درون فردی است. در مقابل، گروهی دیگر زبان را پدیده ای اجتماعی و ابزاری جهت ایجاد ارتباط می دانند که بر اساس آن ضرورت بررسی متن و رابطه ی زبان با موقعیت اجتماعی مطرح می شود که خود زمینه ساز پیدایش رویکرد « زبان شناسی متن» بوده است. ویژگی اساسی متن، توالی و پیوستگی اجزای آن است که «انسجام» نام دارد. هلیدی عوامل انسجام بخش متن را شامل عوامل واژگانی و نحوی دانسته است. انسجام واژگانی به دو روش تکرار و باهم آیی صورت می گیرد که خود انواع مختلفی دارد. بسیاری از فنون لفظی بدیع از انواع تکرارند. همچنین برخی از فنون معنوی در شمار انواع باهم آیی قرار می گیرند که می توانند در انسجام متن نقش مؤثری را ایفا کنند. بر این اساس می توان کارکرد فنون بدیعی را علاوه بر تحسین و زیبایی، انسجام بخشی به متن نیز دانست که در شعر نو ظهور و بروز بیشتری یافته است. در این مقاله فنون بدیعی در شعر نو از این دیدگاه بررسی شده است