فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۶٬۰۰۱ تا ۴۶٬۰۲۰ مورد از کل ۵۲٬۹۰۷ مورد.
منبع:
نقد و نظریه ادبی سال هفتم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۱۳)
159 - 182
حوزههای تخصصی:
در بررسی هایی که متوجه تبیین سرشت هنر و ادبیات است، بحث در باب موضوع محاکات همواره اهمیت ویژه ای داشته است. درواقع، ارسطو در بوطیقا با متمایز کردن «موضوع»، «شیوه» و «وسائط محاکات» آغازگر بحث و جدل هایی است که تا دوران معاصر تداوم یافته است. در این میان، موضوع محاکات به مثابه ابژه هنری، پیش از ارسطو در سنت فلسفی افلاطون نیز مطرح شده است. البته، برخلاف ارسطو که با ابتنای بحث بر پایه ایده ال تجربی می کوشد محاکات را به رسمیت بشناسد، افلاطون محاکات را به واسطه توجه به ایده آل استعلایی فاقد شأن معرفتی قلمداد می کند. بااین همه، در سیر تداوم فلسفه هنر عموماً این دیدگاه ارسطویی است که تبیین یا بازتفسیر می شود. براین اساس، عموماً اندیشمندان دوره رنسانس و سپس تر در دوران معاصر امثال لوکاچ یا اوئرباخ موضوع محاکات را از چشم اندازهای متفاوتی تشریح کرده اند. در مجموع، از آرای این اندیشمندان این گونه بر می آید که هنرمند وقتی به آفرینش اثر هنری روی می آورد، موضوع محاکات ممکن است مشتمل بر امرِ ایده آل یا آرمانی، سنّت، طبیعت، وضع امور، اصول عام طبیعت بشری یا صرفاً همان واقعیت بیرونی باشد. پژوهش حاضر، می کوشد ضمن بررسی این پیش نهاده ها در باب موضوع محاکات، قابلیت ها و کاستی های نظری آنان را واکاوی کند. در نهایت، نگارنده با پیشنهاد جهان ممکن به مثابه موضوع محاکات، دریافتی نو در این خصوص به دست می دهد که به نظر می رسد از توان تحلیلی بیشتری برخوردار باشد. به موجب چنین پیش نهادی، رویدادها و پدیدارها در ساحت جهان ممکن ادبی براساس قواعد درونی خاص آن جهان عمل می کنند و بنابراین حتی گونه های غیررئالیستی بازنمایی نیز در نهایت بر پایه اصل حقیقت نمایی قابل فهم و تفسیر هستند.
»تأثیر الثقافه الإسلامیه فی الکومیدیا الإلهیه لدانتی» فی مرایا النقد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال هشتم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۲
21 - 32
حوزههای تخصصی:
إنّ للثقافه الإسلامیه أثراً کبیراً فی أدیان العالم و فی المعتنقین بها، إذ هی ثقافه غنیه لاتتحدّد فی حدودها الإسلامیه بل تتجاوزها و تشمل الحدود البشریه کلها، فلا غرو فی أن تؤثّر فی الآخرین خارج الحدود الإسلامیه أو یتأثّر بها الآخرون فیُروُوا غلیلَهم لحاجات الدنیا و الآخره. الدراسات عن «الکومیدیا الإلهیه» لدانتی تدلّ علی أنّها تأثرت بالثقافه الإسلامیه و استقی من مَعینها، ثم إنّ عمل دانتی هذا، وقَفَ شامخاً بین أعمال من سبقوه و من جاؤوا بعده. أمّا التأثر هذا، فبدأ بعدما عرف الغرب شیئاً من معارف «معراج النبی» محمد صلوات الله علیه، إذ کان فی العصور الوسطی علی اتصال وثیق بالثقافه الإسلامیه و کان علماء أوروبیّون یسعون للتزود من مناهل تلک الثقافه. فیمکن القول بأنّ دانتی تأثّر بثقافه العالم القدیم و کذلک بثقافه القرون الوسطی، و یبدو أنّ عمله هذا، مدین للثقافه الإسلامیه التی کانت مسیطره خلال القرون الوسطی. تهدف هذه المقاله دراسه کتاب «تأثیر الثقافه الإسلامیه فی الکومیدیا الإلهیه لدانتی» لصلاح فضل، شکلاً و مضموناً، متّبعه لمنهج الوصفی- النقدی- المقارنی. فممّا یتّضح من شواهد هذا الکتاب، عند مقارنته بین «القرآن الکریم» و «قصه معراج النبی (ص)» من جهه، و «الکومیدیا الإلهیه» من جهه أخری، أنّ هناک شبهاً کبیراً بین هذه النصوص؛ الأمر الذی یدلّ علی أنّ دانتی لم یکن فی أثره بمنأی عن تأثّر بالثقافه الإسلامیه.
رویکردی روانکاوانه به بحران هویت در داستان های فراواقعی مورد مطالعه: اورلا اثر گی دو موپاسان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پرسه زنی؛ تجربه زیستی در گذار و درنگ واکاوی سوژه پرسه زن در رمان احتمالاً گم شده ام و یوسف آباد خیابان سی وسوم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقد ادبی سال چهاردهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵۶
130-89
حوزههای تخصصی:
پرسه زنی، پدیده زیست و تجربه مدرن، نیاز و امکانی برای بودن در شهر/ خیابان است؛ بودنی به درنگ و تجربه ای به شتاب، زیستی متناقض نما از ناظر و منظور بودن، از میل به گم شدن و پیدا شدن، از ادراک درحال عدم تمرکز. شهر و سوژه پرسه زن در تعامل، پیوند تنگاتنگ و این همانی با یکدیگر معنا و هویت می گیرند. شهر در قدم زدن های سوژه، مکانمند می گردد و به مثابه متن یا بدن/ کالبد انسانی، خوانش و قرائت می شود. در این پژوهش، از منظر سوژه پرسه زن به خوانش و تحلیل دو رمان احتمالاً گم شده ام از سارا سالار و یوسف آباد خیابان سی وسوم از سینا دادخواه پرداخته و نشان داده شده چگونه اجزا و پدیده های شهر، همچون پاساژها، مجسمه های پارک و خیابان ها، توسط شخصیت های داستان به مثابه متن خوانش و روایت می شود و همچنین به نسبت منظر، حسرت ها، دغدغه ها و خاطره های شخصیت ها به مثابه امر بدنی تجربه می شود. شهر/ تهران شخصیت محوری هر دو رمان است که در خیال پردازی ها و قدرت رؤیاپردازانه پرسه زن، موازی با زیستِ اکنون و خاطره های دیروز، به لنداسکیپ سوررئال تبدیل می شود. پرسه زنی شخصیت ها، چه در پرسه زنی های پیاده سامان، ندا و لیلا جاهد و چه در پرسه زنی های با اتومبیلِ حامد نجات و گندم که سبک نوینی از پرسه زنی است، تجربه ای غریب و متفاوت و رابطه ای ویژه از تعلق پذیری سوژه ها به شهر/ خیابان را روایت می کند.
آموزه های ملی و مذهبی در مطابقت و درون مایه های آیینه خیال صائب(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال چهارم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۱۳
16 - 34
حوزههای تخصصی:
تصویرسازی از مهم ترین ارکان دستگاه بلاغت است که موجب بسط حوزه تخیل شاعر و گستردگی و پویایی عالم شعر می شود. بررسی دقیق تصویر می تواند علاوه بر نشان دادن گستره دایره خیال شاعر و آشکارسازی برخی از تمایلات و انگیزه های درونی او، معیاری برای تعیین ارزش هنری اثر و نوآوری های شاعر در عرصه خیال باشد. تصویر از مهم ترین ویژگی های سبکی سبک هندی است. سبک هندی در میان سبک های شعر فارسی، بیش ترین ارتباط را با بسترهای اجتماعی دارد. صائب تبریزی برجسته ترین شاعر این سبک است که دیوانش مملو از صور خیالی است که از زمینه های اجتماعی نشأت گرفته است. وی توجّه خاصی به زبان و فرهنگ عامه داشته است و کنایات و اصطلاحات رایج در عصر خود را به استخدام تصویرسازی شعر درآورده است. آموزه های ملی و مذهبی انعکاس پر رنگی در دیوان صائب دارد. در شعر او و هم عصرانش به عناصر جدیدی در ایجاد تصویر شعری برمی خوریم که در آثار متقدّمین وجود ندارد یا به ندرت قابل مشاهده است. صائب با تکیه بر گنجینه فولکوریک جامعه زمان خود، مضمون سازترین شاعر در بین همه شعرای فارسی زبان است. این پژوهش به شیوه تحلیل محتوا، به بررسی قلمرو خیال از منظر آموزه های ملی و مذهبی که صائب در ساختمان تصاویر شعری استخدام کرده، پرداخته است.
Subjective Violence and Objective Violence: Revolt as Emancipation of Others in LeRoi Jones’The Slave(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This article postulates the concepts of subjective violence and objective violence in constructing the revolutionary others in The Slave (1964), the ideological play by Amiri Baraka (1934-2004), also known as LeRoi Jones. The blacks are identified as the others in the white dominant societies, and the inconvenience of their livings under no effective ‘Civil Rights’ has faded their legitimated targets. They have detached themselves from their origins and experienced numerous troubles in the dominant imperialist world. Jones’ The Slave focuses on the revolt of a black man against the whites’ subjective and objective violence. The paper has centralized Jones’ concepts of black art and identity related to American ‘Social Movements’. Baraka’s The Slave revolutionarily fights back the whites’ violence. To develop the purpose of this study, Žižek’s concept of violence and his psycho-ideological impacts through the lens of Lacan are to be analyzed. The Slave indicates the centrality of a black massive movement toward the achievement of self-rule, self-confidence, self-reliance, and self-realization. LeRoi Jones, as the leader of the ‘Black Arts Movement’ and founder of ‘Black Power’ of the 1960s, attempts to re-define and support blacks’ literature, art, and culture as the operational mission.
تراداستان و سفرِ تراداستانی: گونه ها و کاربست ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقد و نظریه ادبی سال ششم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۱۱)
159 - 190
حوزههای تخصصی:
هدف جستارِ حاضر این است که برپایه چارچوب های نظری پیرامون بینامتنیت، ترامتنیت و به ویژه بیش متنیتِ ژنتی مفاهیم مرتبطِ تراداستان و سفرِ تراداستانی را معرفی و مصادیق آنها را در آثار روایی معرفی و تحلیل نماید. به بیان دیگر، هدف این پژوهشِ روایت شناختی توصیف تراداستان و سفرِ تراداستانی و دسته بندی انواع مختلف آن در ادبیات داستانی است. پرسش های اصلی این مقاله عبارتند از: تراداستان و سفرِ تراداستانی شخصیت ها چیست و انواع و گونه های مختلف آن کدامند؟ تراداستان و سفرِ تراداستانی چگونه در ژانرهای کاربردپذیر، نظیر رمان، داستان کوتاه، اشعار روایی، نمایشنامه و فیلم مصداق پیدا می کند؟ برای پاسخ به این پرسش ها، این جستار با بهره گیری از اصطلاحات مرتبط با ترامتنیت، به خصوص بیش متنیت، و تکیه بر عناصر داستان، به ویژه شخصیت پردازی، به عنوان مهم ترین عنصر تراداستانی، مؤلفه های تراداستان را در انواع مختلف آثار روایی بررسی می کند. در این مقاله، سفرِ تراداستانی به سفرِ برون روایتی، شامل تراداستان برون روایتیِ دوسویه و یک سویه، و سفرِ درون روایتی، شامل سفر درون روایتی در داستان های هم تراز و ناتراز دسته بندی شده است. یافته های این پژوهش نشان می دهند که تراداستان، فرارویِ یک داستان از طریق سفرِ برون متنی یا درون متنیِ شخصیت یا شخصیت های اصلی داستان است. به عبارت دیگر، هرگاه شخصیتی با تغییر یا بدون تغییرات ظاهری و رفتاری، وارد روایتی دیگر در همان اثر یا اثری پیشینه یا پسینه شود، کنش داستانی و معنای متن بسط می یابد و بیش متنیت و فرارویِ متنی و روایتی حاصل می گردد. سفرِ شخصیت ها از زیرمتن به رومتن، از رومتن به زیرمتن، در میان داستان های هم تراز و درون متنی در یک اثر فراداستانی و چندپیرنگی و نیز در روایت های درون متنی و ناتراز در داستان های اصلی و فرعی یک اثر روایی همگی مصادیق و نمونه هایی از تراداستان و سفرِ تراداستانی هستند.
تأثیر عاطفه اندوه بر زبان شعر حزین لاهیجی (با تأکید بر ردیف در غزلیات)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ادبیات پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۸۷
213 - 238
حوزههای تخصصی:
عاطفه اندوه از جمله مهم ترین مضامین در غزل های سبک هندی است. این مضمون در غزلیات حزین لاهیجی نیز بسیار برجسته و پرکاربرد است که به شکل های مختلف در زبان شعر او نمود یافته و شاعر مبتنی بر آن ها کوشیده است این حس خود را با انواع ترفندها و ابزارهای زبانی مانند به کارگیری دقیق واژگان، تلفیقِ متناسب در محور هم نشینی، ساخت ترکیبات جدید، تقابل ها و تضادها و تصویرسازی های متنوع به ویژه متناسب با کاربرد انواع «ردیف» در غزلیات خود به خواننده منتقل کند و او را در درک این تجربه شخصی شریک خود سازد. هدف مقاله پیش رو بررسی و تحلیل چگونگی استفاده حزین لاهیجی از این ترفندهای زبانی برای انتقال مفهوم موردنظر به مخاطب است. نظریه «هم نشینی» و «جانشینی»، چارچوب تحلیلی نویسندگان مقاله برای نیل به این هدف بوده است. نتایج این پژوهش که به شیوه مطالعه کتابخانه و روش تحلیل متن انجام شده، نشان می دهد حزین با انتخاب ردیف های مناسب و همخوان با سایر واژگان، ترکیبات و گروه های جمله در قالب تقابل، پرسش های تأکیدی، ایجاد تناسب بین نوشتار و مفهوم، کاربرد افعال متناسب و مانند آن توانسته ضمن تبیین دقیق مفهوم «اندوه»، عاطفه اندوه را در مخاطب برانگیزد و او را در این تجربه با خود همراه سازد.
نگاهی تطبیقی به شکل گیری وضعیت نمایشی در «پیچک» دلدّا و «کریستین و کید» گلشیری بر اساس تقسیم بندی ژرژ پولتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادبیات نمایشی و داستانی از دیرباز با یکدیگر پیوند داشته اند؛ داستان به عنوان وسیله بیان رویدادهای زندگی و نمایش ابزار ارتباط با جهان پیرامون، همواره در ارتباط با یکدیگر، ضمن برآورده کردن برخی از مهم ترین نیازهای انسان، امکانات خود را با یکدیگر به اشتراک گذاشته اند و روند رو به گسترش آن همچنان هم ادامه دارد. امروزه نمایش از ظرفیت های ادبیات داستانی و داستان از برخی ویژگی های درام استفاده می کند. با این وصف در این پژوهش سعی می شود با تمرکز بر سی و شش وضعیت نمایشی ژرژ پولتی، دو اثر « پیچک» از گراتزیا دلددا و« کریستین و کید» از هوشنگ گلشیری بررسی شده و به روش توصیفی تحلیلی چگونگی خلق ظرفیت های نمایشی دو اثر از طریق وجوه اشتراک محتوا نشان داده شود. یافته های پژوهش نشان می دهد هرچند این دو اثر در دو مکتب با مختصات متفاوت شکل گرفته اند؛ اما با درونمایه مشترک عشق و روابط انسانی و عاطفی، از وضعیت های نمایشی مرتبط با این درونمایه برخوردارند؛ چنانکه گلشیری با توجه به بعد فردی روابط و دلددا با تمرکز بر بستر اجتماعی شکل گیری و رشد شخصیت ها، موفق به خلق موقعیت های نمایشی در آثار خود شده اند.
بررسی تداعی معانی براساس فنون بدیعی در اشعار واعظ قزوینی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
تداعی به عنوان عنصر اصلی خیال، نقش بسزایی در خلق انواع تصویرهای شاعرانه ایفا می کند. واعظ قزوینی شاعری تصویرگراست که به مدد این عنصر، در تصویر آفرینی های بکر و خیال انگیز، گام بر می دارد. او تلاش می کند جریان سیّال ذهن که همان تداعی ارتباطی است را در ورای تک گویی ها و سیلان ذهنی به ظاهر پراکنده ایی که وجود دارد و در ارتباط میان تصاویر و افکار، در میان لایه های مختلف ذهن، طبقه بندی کند. واعظ با توجه به دقت نظر و ژرف اندیشی که در سرودن اشعار دارد، میزان تداعی هایی که از طریق تصویر، خیال و صنایع ادبی در اشعارش گنجانده است را به معرض نمایش می گذارد؛ همچنین وی با بکارگیری انواع صنایع، به دنبال مضامین و مفاهیم جدید با توجه به خاطراتی که در ذهن خود داشته، شاخه هایی را به ارمغان گذاشته است. مقاله حاضر، درصدد است تا تداعی آزاد و رویاگونه ذهن شاعر را بیان کند و همچنین تأثیر تداعی را از طریق مجاورت یا مشابهت در صنایع ادبی شاخص در دیوان واعظ قزوینی و چگونگی بهره گیری شاعر از آن، بیان دارد.
اسطوره آفرینش شیطان و بازتاب آن در ادبیات فرانسه و ایران (واکاوی موردی: آنتوان قدیس و افسانه سریویلی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اسطوره، داستان کهنی است که زمانی در نزد اقوام باستانی، حقیقت در نظر گرفته شده و امروزه جنبه داستانی دارد. فلوبر، در داستان «آنتوان قدیس» از اسطوره های ایران باستان به شکل موثری سود جسته و در آن به ویژه علاقه خود به مضمون مواجهه انسان با شیطان را نشان داده است. نیما یوشیج، نیز در منظومه «خانه سریویلی» به اسطوره پردازی پرداخته است. او محتوای مواجهه انسان با شیطان را از فرهنگ گذشته، به ویژه از آنتوان قدیس برگرفته و در آن دخل و تصرف کرده است. شیطان در هر دو منظومه، دارای نقش اساطیری است و کارکردی اجتماعی دارد. در این پژوهش با شیوه تحلیلی-تطبیقی، مضامین مشترک اسطوره ای موجود بین خانه سریویلی و داستان آنتوان قدیس، بر اساس اسطوره آفرینش شیطان بررسی شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که نیما در سرودن خانه سریویلی به طور کامل زیر تاثیر داستان آنتوان قدیس، اثر گوستاو فلوبر است.
معرفی و بررسی دست نوشته «نوباوه روم» اثر سایلی قَرشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ادبیات بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۸۸
245 - 274
حوزههای تخصصی:
سایلی قَرشی، شاعر قرن دهم هجری و از جمله شاعران مهاجر به سرزمین عثمانی است. وی اشعار خود را در مجموعه ای موسوم به «نوباوه روم» گردآوری و در سال 908ه.ق. به سلطان بایزید دوم تقدیم کرده است. یکی از نسخ خطی این اثر در کتابخانه فاتح استانبول نگهداری می شود. با توجه به این که سایلی به کتابت نیز اشتغال داشته است؛ به احتمال قریب به یقین، این دست نوشته به خط خود اوست. «نوباوه روم» مشتمل بر یک دیباچه و 2880 بیت از اشعار سایلی است که در قالب های رایج شعر فارسی بویژه غزل سروده شده و تاکنون بررسی و تصحیح نگردیده است. پژوهش پیش رو که به معرفی این شاعر و بررسی اشعار وی- پس از تصحیح آن- اختصاص دارد؛ به شیوه توصیفی- تحلیلی و با استناد به دست نوشته «نوباوه روم» و دیگر منابع کتابخانه ای انجام گرفته است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که سایلی از شاعران متوسط مکتب وقوع در آسیای صغیر است. تقریب به معشوق، رقیب ستیزی، اغراق در لذت آزارخواهی، سگیه سرایی، حضور معشوق مذکّر و ... همراه با سادگی و روانی زبان و کاربرد عامیانه ها از خصایص مکتب وقوع است که با بسامد بالا در «نوباوه روم» به چشم می خورد.
نقد و بررسی روایتی از فاطمیان مصر و اسماعیلیه براساس داستان بوستان خیال (با اتکا به منابع تاریخی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ادبیات بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۸۸
151 - 174
حوزههای تخصصی:
قصه ها و داستان ها به عنوان یکی از بخش های مهم فرهنگ عامه رابطی بین مردم اکنون با گذشته اند که مبانی فرهنگی و اعتقادی را از نسلی به نسل دیگر منتقل می کنند. بر مبنای رویکردهای تاریخ گرایی نو و بافت روایی و داستانی متون تاریخی، برخی از داستان ها نیز حاوی بافت تاریخی اند که بررسی آنها در کنار منابع تاریخی سودمند است. افسانه بوستان خیال از قصه های عامیانه ای است که بنای آن بر تاریخ خلفای فاطمی مصر و شیعیان اسماعیلی است که بر اساس حوادث تاریخی رخ داده در زمان چهار خلیفه نخست فاطمی در مصر، آغاز می شود. مؤلّف این شخصیت های تاریخی را به عرصه افسانه آورده، داستان های موهوم به آنها نسبت داده است. این جستار چگونگی حضور مذهب اسماعیلیه و خلفای فاطمی را در این داستان دنبال می کند و به نقد و بررسی آن براساس منابع و روایت های تاریخی به شیوه توصیفی-تحلیلی می پردازد. یافته های این پژوهش و نقد آنها بیانگر صحت برخی از روایت های نویسنده بر اساس منابع تاریخی و اعتقادی این فرقه مذهبی-سیاسی است، اما در مواردی تفاوت هایی نیز وجود دارد. چهره خار ق العاده ای که نویسنده از برخی از خلفای فاطمی ارائه داده است بسیار به جنبه تقدس و الوهیت این خلفا نزد راویان معتقد به این مذهب نزدیک است.
تصحیح ترجمه رساله التحفه المرسله الی النبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحلیل روان شناختی منظومه ویس و رامین بر اساس نظریه لیبیدوی فروید و فردیّت یونگ(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال پنجم پاییز ۱۳۹۴ شماره ۱۶
77 - 90
حوزههای تخصصی:
منظومه ویس و رامین، سروده مشهور فخرالدّین اسعد گرگانی، که در حدود سال446 به نظم درآمده است، داستانی است با اصل کهن –عهد اشکانی– و به دلیل همین قدمت، می توان نمودهایی از کهن الگوهای یونگ را در آن به نظّاره نشست. در پژوهش پیش رو، با نگاهی متفاوت به این منظومه، داستان بر اساس نظریه لیبیدوی فروید یا سائقه جنسی1 او و فرایند فردیّت یونگ مورد تحقیق قرار گرفت که نتیجه حاصل آن، از تبدیل شدن یک عشق ابتدایی و زمینی به عشقی متعالی و والا حکایت دارد و این همان خودشناسی است که در ادیان مختلف به آن توصیه شده است. کهن الگوهای اصلی که یونگ در رسیدن به تعادل و تکامل روانی از آنها نام می برد، در این داستان مورد بررسی قرار گرفت که از جمله آنها پرسونا، سایه، آنیما و خود است و در کنار این صور مثالی، اشاره ای شده است به نماد ماندالا، که یونگ آن را رمزی از عدد هفت و نشانه به فردیّت رسیدن می داند. این داستان حکایت رسیدن رامین به آنیمای مثبت و پادشاهی است که این هر دو آغازی است برای فرایند فردیّت او.
ساختارشکنی و نامحدودسازی در اشعار حافظ
حوزههای تخصصی:
حافظ شیرازی شاعر کمال گریی است که جنبه فعّال بی-نهایت وجود و اندیشه اش، محدودیّت موجود در ساختار کلمات، مفاهیم، مضامین، تصاویر و قالب شعر را برنتافت. از این رو، او برای جاری ساختن محتوای ذهنیِ گسترده و بی-کرانه خود در ساختمان شعر، در پی طرّاحی بستر مناسبی بود که قابلیّت و گنجایش پذیرش این حجم نامحدود را داشته باشد. حافظ با ساختارشکنی در ساختمان شعر و غزل، فضای دیوان اشعارش را نامحدود ساخت و با قطع وابستگی ناگزیر میان ابیات غزل، ساختمان هر بیت را تکامل بخشید. او در طرّاحی ساختاری جدید، با ایجاد پیوند میان عناصر درونی شعر، بین ساختار کل (دیوان، غزل) و جزء ( بیت، مصراع، واژه) روابط نامحدودی برقرار ساخت. در این مقاله، به روابط میان غزل ها و ابیات پرداخته شده و انواع ارتباط میان دو مصراع یک بیت که موجب تکامل ساختار آن گشته؛ مانند: علّت و معلول، کنش و واکنش، نقصان و جبران، جمع اضداد و ... مورد بررسی قرار گرفته است.
بلاغت سامی و قواعد نظم متقارن و نقد و بررسی آن در سوره صف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از نظریات درباره قرآن کریم، نظریه میشل کویپرس است. وی معتقد است با استفاده از بلاغت سامی و نظم متقارن و معکوس، رهیافتی نو به نظم و انسجام قرآن دارد. او با استفاده از بلاغت سامی به فن تالیف کلام توجه می کند و دیدگاهی کل نگر به متن قرآن دارد. وی طبق بلاغت سامی، متن را به سطوح مختلف تقسیم و آن گاه اشکال گوناگون تقارن یعنی توازی ترادفی، توازی تضادی،توازی تولیفی یا تکاملی، نظم محوری یا ترکیب دایره ای، نظم معکوس یاترکیب آینه ای یا مقابله عکسی را با کمک شاخص های تالیفی تجاور، دوتایی بودن، ترادف، تضاد، تشابه، تکرار یا این همانی، تماثل صوتی یا هم صدایی، مشابهت های صرفی، ساختار نحوی یکسان، مطرح کرده و به بررسی آن ها می پردازد. هدف این مقاله نقد و بررسی قواعد بلاغت سامی طبق شیوه کویپرس با روش تطبیق آن ها درسوره صف است. در این مقاله پس از تبیین و توضیح نظریه مذکور، جامعیت وکارایی آن ازطریق تطبیق قواعد مورد استناد کویپرس درسوره صف مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته و مشخص شده است قواعد بلاغت سامی در این سوره درسطح مَقطَع، سِلسِله در همه آیات کارآمد و در سطح مَفصَل، فَرع، قِسم و جُزء در تعدادی از آیات ناکارآمد است.
بررسی خطاهای آوایی مالایی زبانان در یادگیری و کاربرد زبان فارسی
حوزههای تخصصی:
در فرآیند زبان آموزی بروز خطا پدیده ای اجتناب ناپذیر است. یکی از راه های شناسایی نیازهای آموزشی در جهت بهبود کیفیت مواد آموزشی و شیوه های تدریس، تحلیل خطاهاست. از آنجایی که یکی از اهداف برنامه آموزش زبان، آموزش صحیح آواهای زبان است، این مقاله در صدد آن است که به بررسی و تحلیل خطاهای آوایی مالایی زبانان فارسی آموز در دو سطح مبتدی و متوسط بپردازد. نمونه تحقیق حاضر را 12 نفر از طلاب مالایی زبان مرکز آموزش زبان فارسی جامعه المصطفی در استان قم تشکیل می دهند که بر اساس روش تصادفی ساده انتخاب شده اند. داده های این پژوهش با بهره گیری از روش میدانی و توصیفی و از طریق دستگاه ضبط صوت و مشاهده مستقیم گردآوری شده است. شناسایی و تحلیل خطاهای این فراگیران و نیز نتایج استخراج شده از مصاحبه ها نشان می دهد که خطاهای آوایی مالایی زبانان متأثر از زبان مادری آن ها، زبان فارسی و شیوه های آموزشی می باشد. این خطاها به طور کلی به سه دسته تقسیم می شوند:1) خطاهای ناشی از انتقال بین زبانی که پربسامدترین خطا در این پژوهش می باشند 2) خطاهای ناشی از انتقال درون زبانی که کم بسامدترین آن هاست 3) خطاهای ناشی از مواد آموزشی. یافته ها و نتایج تحقیق نشان می دهد که هر چه زبان آموز بر زبان مقصد (فارسی) تسلط بیشتری پیدا کند از تعداد خطاهای وی کاسته می شود.
بازخوانی تطبیقی تاثیر ادبیات بر نقاشی قرن نوزدهم در آمریکا و گذار از گفتمان مسلط(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ویژه نامه نامه فرهنگستان (ادبیات تطبیقی) سال دهم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۱۹)
107-134
حوزههای تخصصی:
بررسی نقش کنش گفتاری ها در ارائه تصویری واقعی از زبان و فرهنگ روزمره در آثار آموزشی زبان فارسی به غیر فارسی زبانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ادبیات بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۸۸
29 - 60
حوزههای تخصصی:
در مقاله حاضر «کنش گفتاری ها» به عنوان یکی از هسته های اصلی «اصالت گرایی » در ارائه تصویری واقعی از زبان و فرهنگ روزمره و نیز هنجار های ایرانی در اثرهای آموزشی زبان فارسی به غیر فارسی زبانان مورد بحث قرار می گیرند. امروزه هدف بزرگ آموزش زبان انتقال و پرورش «مهارت های ارتباطی و بینافرهنگی» در میان زبان آموزان است. یکی از مهم ترین فاکتورها توجه خاص به «اصالت گرایی» به منظور ارائه تصویری واقعی از زبان و زندگی روزمره در جامعه مقصد است. نقش کنش گفتاری ها به ویژه در زمینه کسب مهارت های زبانی متناسب با هنجارهای حاکم در آن جامعه بسیار حائز اهمیت است، به گونه ای که تصور طراحی یک اثر آموزشی بدون در نظر گرفتن این مهم غیرممکن می نماید. کنش گفتاری ها را می توان به شکل فردی و جمعی نیز مورد پژوهش و بررسی قرار داد. مقاله حاضر سعی برآن دارد ضمن تبیین پاره ای مفاهیم همچون اصالت گرایی و کنش گفتاری به معرفی و بررسی دو نمونه از کنش گفتارهای اصلی مانند «سلام واحوالپرسی» و «معرفی کردن» بپردازد. در ادامه با استفاده از نتایج خلاصه شده در هر قسمت برای معرفی جدولی تدوین شده توسط پژوهشگر برای بررسی معیارهای اصالت گرایی و تحلیل «توالی های گفتاری» در اثر آموزشی «مینا ۱» استفاده می گردد و نشان می دهد این اثر تا چه اندازه در ارائه تصویری واقعی از زبان و فرهنگ روزمره ایرانی موثر بوده است. یافته های حاصل از این پژوهش می توانند در آینده در بهبود طراحی و تولید مواد و محتوای آموزشی به غیر فارسی زبانان مفید واقع شوند. واژگان کلیدی: کنش گفتاری ها، اصالت گرایی، کتاب آموزشی، مهارت های ارتباطی و بینافرهنگی، جدول معیارها، توالی های گفتاری