فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۵۲۱ تا ۴٬۵۴۰ مورد از کل ۵۲٬۹۰۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
معنای زندگی یکی از مسائل مشترک میان انسان گذشته و معاصر است و هر یک با نگاه خاص خود به این مقوله نگریسته اند. تحلیل نوع بینش انسان گذشته در این خصوص به ویژه که بهره ور از جهان نگری عرفانی باشد برای انسان معاصر قابل تأمل است. شاید چنین به نظر آید که این نوع نگرش، توجه چندانی به زندگیِ این جهانی نداشته باشد، اما این پژوهش با تکیه بر مصیبت نامه نشان خواهد داد که عطار، معنایابی را جزء سرشت آدمی می داند. او زندگیِ معنادار را با دردمندی، جستجوگری، خدا، عشق و توجه به کیفیت زندگی و نه کمیت آن، درپیوند می داند. از آن جا که این امور، به نوعی از زمینه و نتیجة معنوی و روحانی برخوردار است، دیدگاه عطار را به نظریة فراطبیعت گرایان نزدیک می نماید. وی ماهیت/کارکرد زندگی و نوع رویارویی آدمی را با آن، در قالب ایماژهایی چون بازی، دوزخ، زندان، شورستان، بیغولة دیوان، بازار/پل/کشتزار، باد/برق و سرمایه نشان می دهد و از خلال آن ها بیان می کند که زندگیِ این جهانی، هدف نهایی و اصلی نیست، بلکه ابزاری است برای رسیدن به زندگی آن جهانی.
تشبیهات هنری در غزل سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از راههای طبقه بندی تشبیه علاوه بر شیوه های متعارف، تقسیم تشبیه از دید اغراقهای هنری است که جدول آن هم با توجه به استعداد و خلاقیت سخنوران قابل گسترش است. هدف هنرمند در این شگردهای بیانی، رهایی از افسردگی و کهنگی و رفع ابتذال از تشبیه و نوسازی آن است که موجب کشف افقهای بیکرانه در سخن و تصاویر مربوط بدان می شود. در مقاله حاضر,تشبیهات شیخ اجل سعدی درغزل از دید اغراقهای هنری،بررسی و براساس مبانی نظری تبیین شده است و مواضعی را که هنرمند از اصل نظریه عدول کرده و به هنجار هنری و سبک شخصی خود دست یافته، بررسی نموده است. روش تحقیق دراینگفتار،کتابخانه ای است وبا بهره گیری از فن تحلیل و توصیف محتوا به نقد و تطبیق شواهد پرداخته و نتایج به دست آمده, طبقه بندی و ارائه شده است.
سیری در دیوان و سبک قصاید وحید قزوینی
حوزههای تخصصی:
وحید قزوینی از خاندانی است که در خدمت های دیوانی روزگار می گذرانید و مانند بسیاری از دیوانیان عصر صفوی، شاعر بود و اتفاقاً شاعری پر کار نیز بود. اشعار وحید در موضوع هایی متفاوت چون مضامین حماسی تا غنایی و اخلاقی و شهرآشوب سروده شده است.
سبک اصلی شعر او سبک اصفهانی یا هندی است که سبک شاعران عهد صفوی است.
در این مقاله ویژگی های سبک قصاید وحید، زبان (واژگان و نحو) و بیان (عناصر بلاغی) را بررسی نموده و نمونه هایی از هر کدام ذکر شده است.
کارکرد ایدئولوژی در لایه های سبکی داستان حسنک وزیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چکیده: ادبیّات آیینه ای گویا از دیدگاه ها، افکار، عقاید، باورها و در یک کلام ایدئولوژی حاکم بر اذهان نسل های متمادی است که خواسته یا ناخواسته در آثار هر دوره بازتاب می یابد. گزارش بیهقی از داستان بردارکردن حسنک نیز از این بازتا ب ها خالی نیست. هدف این مقاله آن است که بازتاب انگاره های ذهنی و قلبی بیهقی را در این داستان برجسته-سازی کرده و مورد ارزیابی قراردهد در این راستا مسأله ی بنیادی مقاله این است که آیا متن از ایدئولوژی مؤلف تأثیر پذیرفته است؟ کیفیت و کمّیت این تأثیر پذیری به چه میزانی است و بازتاب آن در قلم بیهقی چگونه ارزیابی می شود؛ به همین منظور مبانی ایدئولوژیک نویسنده با تکیه بر اصول سبک شناسی لایه ای در سه لایه ی واژگانی، نحوی و بلاغی بررسی و تحلیل شده است. در پایان این نتیجه حاصل می گردد که هرچند بیهقی، شخصاً بر بی طرفی خود اصرار دارد، باز هم به طور ناخودآگاه و در پاره ای از موارد کاملاً خودآگاه و صریح، باورها و نظرات خود را در متن تسرّی می دهد. بسامد این بازتاب به ترتیب در بخش واژگان، نحو و بلاغت داستان دیده می شود.
منابع و سرچشمه های احادیث کلیله و دمنه بهرام شاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کلیله و دمنه یکی از مهمترین و برجسته ترین و دلاویزترین نثرهای سنگین و رنگین و آراسته ادبیات دری است که نصرالله منشی یکی از بزرگان و پیرامونیان بهرام شاه غزنوی آن را در نیمه اول سده ششم از تازی به فارسی برگردانید. البته اصل کتاب به زبان دیرین هندوان سانسکریت بود که پزشکی برزویه نام آن را در روزگار انوشیروان ساسانی به پهلوی برگردانده بود و سه سده بعد از آن، عبدالله بن مقفع مترجم دانشمند آن را به عربی ترجمه کرد. آیات و احادیث به کار رفته در این کتاب، از توانمندی و چیرگی نصرالله در منابع وحیانی حکایت می کند و تا آنجا که نویسندگان این نوشته آگاهی دارند، درباره منابع و سرچشمه های این احادیث، پژوهش جداگانه صورت نگرفته است. در این نوشته ها احادیث کلیله و دمنه در منابع اسلامی شیعه و اهل سنت با باریک بینی ویژه ای واکاوی و پی جویی و شناسانده شده اند.
پسامدرن تصنعی نقد و بررسی شگردهای فراداستان در رمان بیوتن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شگردهای چاپی و نوآوری در شیوة روایت، رمان بیوتن را به یک فراداستان شبیه کرده است: فراداستان، یکی از شایع ترین انواع داستانهای پسامدرن، داستانی است خود-ارجاع که با فنون گوناگون، نظیر اتصال کوتاه، بینامتنیت، فرجام های چندگانه، افشای صنعت، و غرابت در حروف چینی نحوة برساخته شدن خود را افشا می کند. در نگاه اول چنین به نظر می رسد که بیوتن نیز یک فراداستان است؛ بدین معنا که نویسنده سعی کرده با بازیگوشی های چاپی ورود به داستان ارائه ی چند فرجام برای داستان چاپ علامت های مختلف در حاشیه ی متن داستان را به تقلید از رمان های پسامدرن غرب وارد حیطه ی پسامدرنیسم کند ولی با تحلیل متنی شگردهای به کاررفته در این داستان و با استفاده از آرای برایان مک هیل و پتریشیا وُ، دو نظریه پرداز مطرح پسامدرنیسم، معلوم می شود که این رمان نتوانسته وارد حیطة پسامدرنیسم شود.زیرا شرط اول و اساسی ورود به پسامدرنیسم فقدان یک نظریه یا ایدئولوژی آوانگارد است اصلی که به تمامی در بیوتن نقض شده.
ادبیت جهانگشای جوینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، سعی شده است تا از منظر روش فرمالیسم در نقد ادبی کتاب تاریخ جهانگشای جوینی (تألیف 658 ه ق) مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد. و مرز میان ماهیت تاریخی و ماهیت ادبی این اثر مشخص شود. مقاله نشان می دهد که مشخصه ادبی این کتاب بر ماهیت تاریخی آن غلبه دارد
نهج الخاص، فرهنگی ناشناخته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نهج الخاص اثر ابو منصور معمر بن احمد بن محمد بن زیاد اصفهانی (متوفی 418) کتابی مختصر و موجز در شرح اصطلاحات عرفانی است. هدف مولف از تالیف این کتاب، بیان مراتب احوال و مقامات است تا احوال سالکان و یا به تعبیر خود او «سایرین الی اله» و درجات ایشان در هر مقام آشکار گردد. اگر چه کتاب، مختصات یک فرهنگ تمام عیار را دارا نیست، با توجه به اینکه مولف، مفهوم بیش از 120 اصطلاح عرفانی را با روشی تازه و بدیع برای مخاطبان شرح داده است، یکی از اولین فرهنگهای تخصصی عرفانی به شمار می آید. این کتاب با اینکه از لحاظ قدمت زمانی بر بسیاری از فرهنگها پیشی جسته، متاسفانه هنوز برای بسیاری از پژوهشگران ناشناخته مانده است. پژوهشگر در این تحقیق کوشیده است تا بر اساس معیارهای سنجش فرهنگها از نظر یاکوف مالکیل با سه سنجه گستره واژگانی، دیدگاه نویسنده، شیوه عرضه اطلاعات، روش فرهنگ نویسی را در این کتاب بررسی کند.
خوانشی نقادانه از «تصویرها» در داستانهای بیژن نجدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دیری نیست پژوهشگران دریافته اند که پیوند هنر و روان هنرمند، دو سویه است و می توان از رمزگشایی اثر هنری به کالبد و درون هنرمند راه یافت.
این گزارش می کوشد دریابد چگونه روان نویسنده به دیدگاه او و سپس نگاشتن یک تصویر می انجامد و چگونه هر تصویر گزینش شده، آشکار کننده گوشه ای از درون پر راز و ماز نویسنده می تواند باشد و آیا می توان گستره ادب را از روان هنرمند دور دانست.
داستانهای بیژن نجدی - نویسنده معاصر - که تصویرهای ناب او زیباست با این پندار مورد کند و کاو قرار می گیرد: نجدی چگونه رخدادها را می بیند و چه چیز در درون او سبب می شود تصاویر، این گونه بازتاب یابد؟
روش کار، گردآوری و کند و کاو اطلاعات است. داده ها در پنج شاخه پایه ای، جستار را پوشش می دهد و آن پنج شاخه عبارت است از: تخیل و تصویر، نماد و کهن الگو، تصاویر سیاه، همذات پنداری با اشیا، نگاه کودکانه در ترسیم تصاویر و در پایان دستاورد گزارش پیش داشته می گردد.
اسامی و صفات گزاره ای در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله نشان داده می شود که کتاب های دستور زبان فارسی و فرهنگ های این زبان، در مورد تعیین مقوله نحوی یا واژگانی تعداد قابل توجهی از کلمات قاموسی زبان فارسی، مانند «انجام»، «حفظ»، «فراموش»، و «وادار»، اتفاق نظر ندارند و در این زمینه، در آنها تناقضات و ناهماهنگی های قابل توجه و مشکل آفرینی وجود دارد. این ناهماهنگی ها - که هم از لحاظ نظری و هم از لحاظ عملی تبعات منفی به دنبال دارند - ناشی از عدم شناخت ماهیت و نقش اصلی این واژه ها در زبان فارسی امروز است. از آنجا که این واژه ها دارای ساخت موضوعی و گزاره ای هستند، پیشنهاد می شود که بر اساس کاربرد واقعی و با توجه به نقش گزاره ای آنها در ترکیبات و جملات دستوری، این کلمات در دو دسته، تحت عناوین «اسامی گزاره ای» و «صفات گزاره ای»، طبق بندی شوند.
بررسی ساخت کلان دو بیتی های باباطاهر همدانی (عریان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر بررسی ساخت کلان دوبیتی های باباطاهر همدانی (عریان) می باشد. از دیدگاه نظری این تحقیق بر پایه تجزیه و تحلیل ساخت کلان رباعیات و چهار پاره های خیام در بر گیرنده سه سازه «توصیف»، «توصیه» و «تعلیل» استوار است. (یارمحمدی، 1374) نتایج به دست آمده از این تحقیق نشان داد که: 1. سازه ی توصیف، سازه ی محوری و اصلی در دوبیتی های باباطاهر همدانی است، به طوری که از مجموع 437 سازه ی به دست آمده در این بررسی291 سازه، یعنی 59/66 درصد از کل سازه ها به این سازه اختصاص یافته است. 2. در بررسی حاضر سازه ی توصیف به چهار زیر سازه تقسیم شده که از این میان سازه ی «شرح حال خود» 57/85 درصد از کل سازه های توصیف را به خود اختصاص داده است. بنابراین، 3. همچنان که نتایج مطالعه کینیوی (1971، نقل شده در سویلز،1990) در طبقه بندی انواع گفتمان بر اساس مرکزیت اجزای سیستم ارتباطی نشان داده است، نتایج تحقیق حاضر موید آن است که چون در سیستم ارتباطی دوبیتی های باباطاهر، جزء فرستنده در مرکزیت و کانون توجه قرار دارد، از این نظر گفتمان دو بیتی-های باباطاهر از نوع توصیفی است. بالاخره، 4. علاوه بر سه سازه ی پیشنهادی یارمحمدی (1374) برای توصیف رباعیات خیام، در ساخت کلان دوبیتی های باباطاهر دو سازه «گله و شکایت» و «آرزو و تمنا» نیز قابل تشخیص است.
اشعار منسوب به حافظ
منبع:
حافظ مهر ۱۳۸۴ شماره ۱۹
حوزههای تخصصی:
برق عصیان تاملی بر گناه از نگاه صوفیه با تکیه و تاکید بر کشف الاسرار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برخی از محققان با استناد به بعضی از سخنان و داستانهایی که از صوفیه نقل می شود، این ایراد را برآن ها وارد می سازند که آنان نسبت به گناه و گناهکاران حساسیت چندانی ندارند و اهل اباحی گری هستند، درحالی که نگاه صوفیه به گناه متفاوت با نگاه دیگران است. آنها گناه را ضرورت و لازمه زندگی می دانند اما هدف آن نمی دانند، همانطوری که افتادن لازمه راه رفتن است اما هدف آن نیست.امکان ارتکاب گناه توسط انسان نتایجی را در پی دارد که عبارتند از:1- دوری از عجب و خود پرستی 2- توبه و بازگشت به سوی حق 3-امکان برخورداری از لطف حق 4- دلسوزی نسبت به گناهکاران و تسامح به آن ها 5- امکان ارتکاب به عنوان عاملی برای رسیدن به کمال برتر.در این مقاله تلاش شده است تا با مراجعه به آثار صوفیه خصوصا کشف الاسرار و عده الابرار رشید الدین میبدی این نوع تلقی گناه و آثار و نتایج مترقب بر آن مورد بررسی قرار گیرد.
خوانشی «لکانی» از شازده احتجاب گلشیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش برپایه نظریه روانکاوی ژاک لکان، روانکاو پساساختارگرای فرانسوی، رمان شازده احتجاب هوشنگ گلشیری تحلیل و بررسی می شود. پس از طرح مباحثی نظری درباره چند اصطلاح رایج در نظریه لکان (حیث واقع، ساحت خیالی، ساحت نمادین، نام پدر و نگاه خیره، در خوانشی نقادانه از شازده احتجاب گلشیری چگونگی کارکرد این مفاهیم سنجیده خواهد شد. نگارندگان این پژوهش کوشیده اند به دو پرسش اساسی پاسخ دهند: رمان شازده احتجاب در کدام ساحت لکانی روایت می شود؟ و علت عمده گسستگی و عدم انسجامِ ساختار «خود» شازده احتجاب و ساختار روایی این رمان چیست؟