یکی از راههای طبقه بندی تشبیه علاوه بر شیوه های متعارف، تقسیم تشبیه از دید اغراقهای هنری است که جدول آن هم با توجه به استعداد و خلاقیت سخنوران قابل گسترش است. هدف هنرمند در این شگردهای بیانی، رهایی از افسردگی و کهنگی و رفع ابتذال از تشبیه و نوسازی آن است که موجب کشف افقهای بیکرانه در سخن و تصاویر مربوط بدان می شود. در مقاله حاضر,تشبیهات شیخ اجل سعدی درغزل از دید اغراقهای هنری،بررسی و براساس مبانی نظری تبیین شده است و مواضعی را که هنرمند از اصل نظریه عدول کرده و به هنجار هنری و سبک شخصی خود دست یافته، بررسی نموده است. روش تحقیق دراینگفتار،کتابخانه ای است وبا بهره گیری از فن تحلیل و توصیف محتوا به نقد و تطبیق شواهد پرداخته و نتایج به دست آمده, طبقه بندی و ارائه شده است.
اگاهی از سرنوشت و اینده مبهم و همت گماشتن و توجه به دانستن فرجام کارها، از خصوصیات روحی نوع بشر و خواسته همیشگی او بوده و برای تحقّق این خواسته، به وسایل مختلف متوسل شده و راههای گوناگونی را پیموده است . از جمله این راهها تفال، تطیر و طالع بینی میباشد ، که در هر زمان و مکان به گونه ای متفاوت جلوهگر شده است. تفال و طالع بینی، دریچه هایی به سوی عالم غیب و ناشناخته هستند. تفال زاییده امید و تطیر، نتیجه یاس و ناامیدی است و به همین دلیل در فرهنگ اسلامی مطرود است. بیشک، ادبیات غنی فارسی از تاثیر این اعتقاد مردمی برکنار نبوده ، در متون مختلف منثور و منظوم ،جای جای از این مساله و انواع ان سخن گفته شده است. اسکندر، شخصیت برجسته منظومه شرفنامه حکیم گنجه، زندگی خود را با طالع بینی منجمان اغاز میکند و تصمیمهای بزرگ زندگیش را با تفال به انجام میرساند. نظامی در هر فرصتی بر ان است که اعتقادات خود را در این زمینه منعکس کند، تقاداتی که با تکیه بر فرهنگ اسلامی، تطیر را ناپسند دانسته و بر فال نیکو تاکید میکند. بنابراین دراین منظومه، تفال و طالع بینی، جایگاهی ویژه دارد.
بررسی استفاده های شعرا و نویسندگان بزرگ از نوشته های پیشینیان خود و تعیین میزان اخذ و اقتباس و انفعالات آنان از نگاشته های گذشتگان ، میتواند ما را به شناخت هرچه بیشتر آن شعرا و نویسندگان مدد رساند. هرچند یافتن همه سرچشمه ها وآبشخورهای فکری یک شاعر یا نویسنده ممکن نیست؛ اما جستجو و تفحّص در این باره تا حد مقدور می تواند بخشی از مآخذ و منابع مطالعه و زیربنای تفکرات او را برای ما آشکار سازد. در این پژوهش، تعدادی ازحکایات کلیات سعدی مورد تحقیق و تفحص قرار گرفته و تا حد مقدور کوشش شده است که مآخذ احتمالی سعدی و نحوها ستفادههای او از آثار گذشتگان و نتایجی که از این داستانها گرفته، بررسی شود.
شوهر اهوخانم، بلندترین رمان فارسی واثر پراوازه علی محمّد افغانی است. وجود نشانه ها و ویژگی های گوناگون مکتبهای ادبی اروپایی و افزونی برخی از انها، نشانگر تاثّر احتمالی نویسنده از اصول و جنبه های مختلف ان کتبهاست.کثرت نشانه ها و جنبه های رئالیستی در این رمان بلند،گویای ان است که سبک و شیوه غالب نویسنده در پرداخت عناصر داستان، رئالیستی است. موفّقیّت نویسنده در انطباق داستان، ماجراها و شخصیّتها با اصول مکتب رئالیسم ،در جای جای رمان مشهود است. نویسنده با ساختن شخصیّتها و بیان نسبتا دقیق واقعیّات اجتماعی، ایینه تمام نمایی را فرا روی خواننده می نهد تا بدان وسیله به معضلات جامعه خویش بنگرد. با وجود فراوانی عناصر رئالیستی، برخی از جنبه های دیگر مکتبها بویژه جنبه های رمانتیک در این رمان بلند، با ان عناصر در کشاکش است؛ از جمله: فلسفه بافی بعضی از شخصیّتها،وصفهای مبالغه امیز رمانتیک، پرداختن به تخیّلات، اندیشه های ایدالیستی و...که این رمان بلند را از وجه غالب پرداخت رئالیستی ان دور می کند
نظرات جنجالبرانگیز خیام، در سرودههای اندکش، توجه عمومی خیام پژوهان را به خود واداشته و آنها را از بررسی ساختاری و هنریِ رباعیات ،باز داشته است. کم توجهی به ساختارِهنری رباعیات، تا آنحداست که ویژگیهای سبکی و زیباییهای هنری سرودههای خیام، از چشم بسیاری از اهل ادب و اندیشه دور مانده و فرو پوشیده است. یکی از ویژگیهای بنیادی رباعیات خیام، قرینه سازیهای پیدرپی است. بیش از 90% از رباعیاتخیام،از این امکانِ بیانی سودبردهاند.میزانِبرخورداری رباعیاتخیام از این ویژگی، تا آنجاست که میتواند معیاری برای بازشناختِ سرودههای او از شعر شاعران دیگر باشد. در این مقاله، قرینههای موجود در رباعیات خیام درسه دسته زیر تقسیمبندی و بررسی شده است: 1. قرینههای تقابلی ((Antonymous symmetries 2. قرینههای تعادلی Equivalent symmetries)) 3. قرینههای ترادفی (Synonymous symmetries)
از انجا که متون اسلامی چون : قران ، احادیث و سایر اثار مربوط به معارف اسلامی از دیرباز و از زمان رسمی شدن پارسی دری در ادبیات ان تاثیر جدی داشته؛ بررسی تاثیر این منابع و چگونگی ان درشعر پارسی از اهمیّت فوق العاده ای برخوردار است . دراین مقاله،نگارنده ضمن اشاره به متون دینی بعنوان پشتوانه ادبیّات جهان و ایران و با در نظر گرفتن تاریخ شکل گیری پارسی دری، سعی کرده است تاثیرات کلام علی (ع) را در اثار منظوم شاعران سده های نخستین (قرن چهارم تا پایان قرن هشتم هجری ) مورد بررسی و تحلیل قراردهد. براین اساس، با اتکاء به نهج البلاغه که جنبه ادبی ان بسیار قوی است و شواهد تاریخی نشان می دهد همواره مورد توجه شاعران و ادیبان عرب و عجم بوده ، سعی شده است بیانات مولای متقیان دراشعار شاعرانی چون : فردوسی ، سنایی ، نظامی ، ناصرخسرو ، اسدی طوسی و دیگر شاعران این دوره ،ردیابی گردد. بررسی انجام شده نشان می دهد اکثر شاعران این روزگار به تبع بهره گیری از ایات قران و احادیث نبوی به سخنان خداوندگار کلام ، علی (ع) نیز توجه تام و تمام داشته و از رهگذر بلاغت و فصاحت ان بزرگوار ، اشعار خود را مزیّن و پرمایه ساخته اند. همچنین نشان داده شده است که به اقتضای زبان ان روزگار، موضوعات نهج البلاغه در شعر پارسی، بیشتر بصورت ترجمه ، اقتباس و اخذ مضمون بازتاب دارد و در این مورد عبارات عربی بسیار اندک است .
یکی از مهم ترین شاخه های نـقـد ادبـی ، تصحیح یا نـقـد مـتـن است که به بررسی اصالت متن می پردازد. نگارنده با کشف غزلی واحد در “دیوان خاقانی“ و“کلیات شمس تبریزی“ ، در این مقاله از منظر نقد متن شناختی به این غزل نگریسته است . تتبع مولانا در اثار و اقوال پیشینیان و از ان جمله خاقانی ، سابقه حضور غزلی از سلطان ولد در دیوان کبیر ، تقدم خاقانی نسبت به مولوی ، بررسی شکل غزل ، تخلص شعر ، بررسی نسخه ها و... از جمله دلایلی است که در ردّ انتساب این غزل به مولوی, مورد استناد و استشهاد قرار گرفته است . از نتایج این مقاله می توان به تاثر مولانا از خاقانی ، خطای درج غزلی از خاقانی درکلیات شمسو استفاده از این خطا در ارائه پیشنهاد تصحیح واژه ای از غزل خاقانی اشاره کرد .