فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۴٬۷۲۱ تا ۴۴٬۷۴۰ مورد از کل ۵۲٬۹۰۷ مورد.
منبع:
تاریخ ادبیات پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۸۵
121-146
حوزههای تخصصی:
تذکره نویسی مانند هر پدیده ادبی نقطه آغازی داشته است. در طول زمان بالیده و تحت تأثیر اتفاقات مختلف فراز و فرودهایی را تجربه کرده است. نهایتا، از نقطه اوجش فرود آمده و کمرنگ شده است. سنت تذکره نویسی در دوره ای (قرن ششم) آغاز شد و از قرن نهم تا اوایل قرن 14 در دوران اوج خود بود. با روی کار آمدن تاریخ ادبیات هایی که روش های نوینی را به خدمت گرفته بودند، از اوج افتاد و در شکل های دیگری به حیاتش ادامه داد. البته هنوز هم این سنت پابرجاست و تذکره هایی نوشته می شوند. بر مورخ ادبی است تا این تحولات را که بر یک مفهوم ادبی گذشته با شرایط تاریخی و سیاسی و فرهنگی در دوره های مختلف بسنجد و رابطه آن ها را با هم تبیین کند. در جستار پیش روی قصد بر آن است تا مفهوم معاصرنگاری در تذکره های فارسی نسبت به شرایط مختلف بررسی و تبیین گردد.
درآمدی به نظریه نثر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقد و نظریه ادبی سال ششم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۱۱)
191 - 210
حوزههای تخصصی:
کاربرد فراگیر نثر در زبان گفتار و نوشتار باعث نشده است تا صاحب نظران عملاً آن را هم ارز نظم تلقی کنند. براین پایه، هنوز یک تعریف مشخص از نثر در اختیار نداریم. شاید دلیل این کاستی، دشواری تعریف این نوع سخن یا بداهت وجودی آن باشد؛ اما فیلسوفان، بلاغیان، عروضیان، سبک شناسان، منتقدان و زبان شناسان، ضمن بحث های عام تر یا خاص تر، کمابیش به توصیف و گاه تعریف نثر تمایل نشان داده اند. مقاله حاضر با روش توصیفی- تحلیلی کوشیده است پس از واکاوی تعریف های پیشین نثر به تعریف منطقی آن بپردازد این مقاله به دنبال نقد دیدگاه های پیشینیان، سرانجام نتیجه می گیرد که نثر عبارت است از «کلام متّصل»، ولی مشخصه ممیّز بارز نثر در مقابل نظم، این است که در نثر، قوانین آوایی- نحوی زبان بر چیدمان سخن حکم می راند و در نظم، قوانین وزنی- موسیقایی از بیرون روی آن قوانین بار می شود و چیدمان سخن را دگرگون می کند. همچنین نثر موزون، شعر منثور، نثر ادبی و نثر مسجع از جهت عوامل نثریت و نظمیت آنها مورد بحث قرار گرفته اند.
تحلیل شاخصه های غم غربت در اشعار نادر نادرپور(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال نهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۲
75 - 96
حوزههای تخصصی:
نوستالژی یا غم غربت اصطلاح علم روانشناسی است که وارد ادبیات شده است و به معنی رفتاری ناخودآگاه است که به صورت احساس غریزی و طبیعی در انسان ها بروز می کند. این رفتار تحت تأثیر عوامل فردی و اجتماعی مختلفی شکل می گیرد، مانند حبس و تبعید، یادآوری خاطرات کودکی و جوانی، حسرت بر گذشته پرشکوه، اندیشیدن به مرگ و رسیدن پیری. نادرپور یکی از شاعران برجسته مکتب رمانتیسم است که شاخصه های نوستالژی در اشعار او نمود دارد. شاخصه هایی چون وطن، کودکی، جوانی و پیری، خانواده، دوستان دیرینه، اسطوره، باستان گرایی، آرمان شهر، معشوق در شعر نادرپور حضور مؤثر دارند. روش این پژوهش، توصیفی و به صورت تحلیل محتواست. نتایج به دست آمده نشان می دهد که کوچ شاعر به دیار غربت، روحش را آزرده است و غم غربت، گریبان شاعر را رها نمی کند. همچنین نادرپور در چندین سروده خود از آینده ای ناخوشایند هراسناک است؛ لذا برای مردمانش رویایی آینده ای خوشایند را از خداوند آرزوی کند، همین رویا موجب شده که او زمین را شایسته «محبت کردن» نداند و معتقد باشد که باید سیاره دیگری که در آن ظلم و ستم نباشد، پیدا کرد. نادرپور همواره در جست وجوی نجات دهنده ای است که او را از آسمان ها به زمین بیاورد. دلتنگی برای دوستانش موجب شده تا در اشعار او از 57 تن از دوستان یاد شود که شاعر شعر خود را به آنان تقدیم کرده است یا به یاد آنان سروده است. بحث قابل ملاحظه دیگر اینکه بین نوستالژی و ساختار ذهنی و زبانی شاعر رابطه معناداری وجود دارد.
خوانش لاکانی روان پریشی رمان بوف کور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خلاقیت ادبی در اشعار احمد شاملو(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
چکیده احمد شاملو،شاعر معاصر ایران با درک ظرفیت های موجود در زبان فارسی و اشراف بر ادبیات کلاسیک به ویژه متون نثر و خلاقیت منحصر به فرد خویش،با بهره گیری از انواع شگردهای زبانی و رسیدن به سویه های طبیعی کلام و موسیقی موجود در آن با تغییر در ساختار و محتوای شعر نیمایی توانست گونه ای دیگر از شعر را بنیان نهد که از آن به عنوان شعر سپید نام می بریم. بر همین اساس هدف از این پژوهش،نشان دادن خلاقیت ادبی،با بهره گیری از ترفندها و شگردهای زبانی و مفهوم سازی های نوین با تکیه بر مجموعه اشعار شاملو می باشد.داده های مورد نظر،با بهره گیری از منابع دست اول و دوم در محیط کتابخانه گردآوری گردیده است.سپس با تکیه بر اهداف و ابعاد مورد نظر جستار حاضر،داده های مورد نظر به روش توصیفی- تحلیلی مورد بررسی قرار گرفته است.نتایج حاصل از این پژوهش بیانگر آن است که بخش عمده ای از خلاقیت ادبی شاملو در شگردها و هنجار گریزی های زبانی،موسیقی طبیعی کلمه و نگاه سیاسی و اجتماعی توأم با فخامت و سنگینی کلام است که شعر وی را برجسته و متمایز کرده است.نگارنده در تلاش است که با کند و کاو در مجموعه اشعار شاملو و مطالعه منابع موجود در این زمینه،فرآیند خلاقیت ادبی را نشان دهد و بگوید که چگونه شاعر در ساختار و محتوای شعر معاصر ایران تغییر ایجاد کرده و سبک جدیدی از شعر را بنا نهاده است. کلیدواژه ها :احمد شاملو، خلاقیت ادبی ، ،شعر سپید، موسیقی کلام،شگردهای های زبانی
تحلیل ریخت شناسی منظومه لیلی و مجنون نظامی بر اساس الگوهای ریخت شناسی پراپ
حوزههای تخصصی:
با نگرشی عمیق در متون ادبی چند دهه اخیر، که روایت شناسی به عنوان ارزشمندترین دستاورد ساختارگرایی مطرح گردید،توجه به ساختار و بن مایه های داستانی براساس عملکرد نقش مایه ها و خویشکاری های هر یک از آن ها به منظور تحلیل روابط و مناسبات شخصیت ها و ساختار داستان در رأس امر قرار گرفت. از این رو هر یک از روایت شناسان به برخی از الگوهای تکرار شونده در متون ادبی اشاره نمودند. در این میان ولادیمیر پراپ فولکلورشناس روس با ارائه طرح جامع و الگوی کاملی در تحلیل ساختارروایی متون، تحولات عظیمی را در این عرصه به وجود آورد. با عنایت به آنچه ذکر شد و با توجه به گستره پهناور ادبیات داستانی که با برخورداری از شاخصه های کلام فولکلوریک بستر مناسبی را جهت کشف ساختار و تحلیل روایی آثار فراهم می آورد، در این پژوهش بر آن شدیم که منظومه لیلی و مجنون نظامی را به عنوان یکی از آثار ادبیات غنایی مورد تحلیل ساختاری قرار دهیم. از این رو پس از ذکر نکاتی پیرامون فرمالیسم، ساختارگرایی و ریخت شناسی به تحلیل ساختارروایی این اثر براساس الگوهای ریخت شناسی پراپ خواهیم پرداخت تا دریابیم که نظامی در تحلیل روایی این اثر از چه نوع تمهیداتی بهره جسته و عناصر و مضامین داستانی آن درقالب ساختارروایی چگونه تحلیل می گردند.
ساختار مَثَل گونه سخن، شیوه ای برای القای نظر و حذف «دیگری» در کلام سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادب فارسی سال ۷۴ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۴۳
25 - 45
حوزههای تخصصی:
««دیگری» مفهومی وابسته به هویت فردی است و هویت فردی فقط وقتی معنا پیدا می کند که با دیگران سنجیده شود. مفهوم «دیگری» حاصل معرفت شناسی و هستی شناسی انسان مدرن است که زندگی و تجاربی متفاوت از انسان کهن دارد. این مفهوم که با ماهیت مباحث ادبی نیز سازگار است، می تواند مبتای تازه ای برای تحلیل آثار ادبی باشد و پنجره تازه ای به آثار ادبی بگشاید .یکی از انواع ادبی که می توان مفهوم دیگری را در آن کاوید و تابه حال از این جهت مورد توجه قرار نگرفته، «مَثَل» یا «ضرب المثل» است که به دلیل فقدان گفتگومندی منجر به حذف «دیگری» می شود. سعدی از شاعران و نویسندگانی است که هم از ضرب المثل استفاده فراوان کرده و هم در شیوه سخنوری کوشیده است کلام خود را به ساختار ضرب المثل نزدیک کند. وی با شناخت دقیق قابلیت های زبان فارسی و نیز ظرفیت های خاص مَثَل، بسیاری از سخنان خود را مثل واره ارائه و البته از این راه نظرات خود را به دیگران القا کرده است. او با استفاده از ویژگی های خاصی از ضرب المثل ازجمله: «مخاطب قرار دادن»، «هشداردادن»، «استفاده از نام اشخاص مشهور»، «استفاده از طنز»، «استفاده از جادوی مجاورت»، «تحقیر کردن» و «تشبیه به حیوانات»، نظر خود را القا و خودآگاه یا ناخودآگاه «دیگری» را حذف می کند. در پژوهش حاضر ضمن تحلیل ساختار ضرب المثل، شیوه استفاده سعدی از این صورت ادبی به قصد حذف «دیگری» و القای هنرمندانه سخن به دیگران در گلستان و بوستان بررسی می شود.
نقدی بر ترجمه اشعار عربی کتاب شرح مشکلات تاریخ جهانگشای جوینی از احمد خاتمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ادبی سال هفدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۶۷
57-82
حوزههای تخصصی:
تاریخ جهانگشای جوینی نزدیک چهارصد بیت عربی دارد و احمد خاتمی تمام آنها را در کتاب شرح مشکلات تاریخ جهانگشای جوینی ترجمه کرده است. ترجمه او از این ابیات در موارد بسیاری، نارسا، ناقص و گاهی نیز کاملاً اشتباه است. در این مقاله، این اشتباهات به چهار گروهِ اشکالات نحوی، اشکالات صرفی، نارسایی و ابهام، و اشکالات لغوی تقسیم، و با روش تحلیلی و توصیفی ابیاتی نقد و بررسی شده است که ذیل هر گروه قرار می گیرد. تلاش شده است با مراجعه به دیوان شاعران و کتابهای مرجع و فرهنگهای فارسی و عربی مشخص شود چگونه در هر کدام از این موارد، مترجم به خطا رفته و سرچشمه این خطا چه بوده است. خطاهای نحوی و صرفی مترجم اغلب حاصل عدم تشخیص نقش نحوی واژگان و عبارات، عدم تشخیص زمان، ریشه و صیغه افعال بوده و نارساییها و ابهام او ناشی از عدم مراجعه به دیوان شاعر، کتابهای مرجع و فرهنگهای معتبر است. هر بیت عربی از منبع اصلی آن در دیوان شاعرش یا از کتابهای مرجع نقل شده و ترجمه احمد خاتمی از آن آمده، و پس از نقد و بررسی ترجمه او و نشاندادن خطاها و اشکالاتش، ترجمه پیشنهادی از بیت ارائه شده است. کوشش شده است ترجمه پیشنهادی از این لغزشها عاری باشد و رساتر و دقیقتر.
فرایند سه مرحله ای روایت در ادبیات کودکان و نوجوانان (بر اساس نظریه ی ماریا نیکولایوا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اگرچه گرایش به داستان پردازی به سبک جدید برای کودک و نوجوان روندی فزاینده دارد، بازشناسی مرزهای روایت پردازی در این حوزه ی داستان پردازی براساس رده های سنی مخاطبان ضرورتی انکارناپذیر است. این پژوهش به شیوه ی توصیفی تحلیلی متکی بر مبانی نظری روایت شناسی و آرای ماریا نیکولایوا درباره ی جهان داستان و فرایند سه مرحله ای «پیشاهبوطی، کارناوالی و پساهبوطی» تلاش کرده است به بازنمایی و واکاوی مشخصه های روایی و روانی داستان های کودکانه معاصر برای ترسیم بوطیقای روایت گری آن ها بپردازد. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که دستیابی به مخاطبان فعال و پویا در حوزه ی ادبیات داستانی به ویژه در دوره ی بزرگسالی، بدون تربیت ذهنی و عاطفی کودک و نوجوان از رهگذر داستان های پیشاهبوطی و سپس دوره ی کارناوالی میسر نیست؛ زیراکه مراحل سه گانه داستان پردازی ماریا نیکولایوا آشکار می سازد که داستان نویسی برای کودکان مخاطب (از آغاز تا رسیدن به مرحله ی نوجوانی دوم) فرایندی تکاملی دارد. تربیت مخاطبان با ویژگی های مراحل سه گانه ی گفته شده می تواند به گسترش دانش و شناخت مخاطبان داستان منجرگردد.
رویکردی تعلیمی بر مفهوم واژه عشق درگزیده ای از منظومه های غنایی قرن های هفتم تانهم(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش در پی بررسی واژه عشق در منظومه های غنایی هفتم تا نهم است ومساله اصلی آن پاسخ به این پرسش است که سرایندگان این دوره زمانی با مواجهه با واژه عشق چه توصیه ای برای مخاطبان خود داشته اند و یا ایشان را به تشویق یا تحذیر رهنمون ساخته اند در این میان از مثنوی های عاشقانه محمد عصار تبریزی ، نزاری قهستانی و خواجوی کرمانی وقاضی مسعود قمی ،امین احمد صافی وسلیمی جرونی بهره گرفته شده است وچنین مشخص می شود که در تعلیم عشق شاعران مذکور بیشتر با دید مثبت به واژه عشق نظر داشته اند و خوانندگان را به گذشت و دوری از منیت و کمال گرایی تشویق نموده اند . واژهای کلیدی : عشق ، تعلیم ،منظومه غنایی ،قرن هفت وهشت این نگارش در پی آن است مفهوم تعلیمی واژه عشق ، در بین سرایندگان منظومه های عاشقانه قرون ششم تا نهم را بررسی نماید هرچند هرکدام از منظومه های غنایی این دو قرن مفاهیم تعلیمی بسیاری در منظومه های خود وارد ساخته اند که از حوصله بحث خارج است اما همانطور که اشاره شد برآن هستیم نظر سرایندگان در مواجهه با واژه عشق را بررسی نماییم تا آشکار گردد هر کدام ازایشان برای مخاطبان خود چه توصیه ای داشته اند و در این بین ازسرایندگانی مانند نزاری قهستانی، محمد عصار تبریزی، خواجوی کرمانی، خواجه مسعود قمی، سلیمی جرونی و امین احمدصافی نام می آوریم
سه کتاب در یک ماه
حوزههای تخصصی:
تیپ ها و شخصیت های فولکلوریک و کمیک در ضرب المثل های ایرانی
منبع:
پژوهش های نثر و نظم فارسی سال پنجم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۱
275 - 316
حوزههای تخصصی:
المدرسة السریالیة ومبادؤها؛ دراسة نقدیة من رؤیة إسلامیة(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اضاءات نقدیه سال هشتم بهار ۱۳۹۷ شماره ۲۹
72-41
حوزههای تخصصی:
اجتاحت اتجاهات فلسفیة غربیة عدیدة ومذاهب فکریة شتی الفکر المعاصر وغلبت علیها الفوضویة والعدمیة والتشتت. وتسربت هذه الفکرة إلی الأدب العربی الذی ترعرع فی المجتمع الذی تختلف جذوره الثقافیة وفکرته الفلسفیة عن المجتمع الغربی، حیث أدی هذا الأمر إلی تشویه الهویة وإلی نوع من الازدواجیة بین الفئات المختلفة فی المجتمع العربی، ومن ثم جعل المجتمعات الشرقیة فی دوامة أزمة الهویة التی تتمثل بصورة خاصة فی المذاهب الأدبیة التی انبهر بها الأدباء والمثقفون فی مجتمعاتنا الإسلامیة. واعتمدت المدرسة السریالیة بوصفها إحدی هذه المدارس الفکریة علی فکرة الغرب الفلسفیة وثقافته وإیدئولوجیته، قد تلقفها أدباؤنا إما عشوائیاً من غیر وعی بأساسها الفکری واختلاف أرضیتها وإما عن وعی وإثر الانبهار الثقافی أو تشویه الهویة التی ابتلوا به لا شعوریاً علی الهوة الحضاریة بین مختلف البلدان، أو ربما دون الاهتمام بهذه الخلافات بینها. وانطلاقا من هذا؛ یقوم هذا البحث علی أساس منهج وصفی – تحلیلی بدراسة أهم مبادئ هذه المدرسة دراسةً إشکالیةً من رؤیة إسلامیة بغیة تبیین هذه الخلافات الفکریة والثقافیة وإبراز مساوئها علی ضوء الاهتمام بالتراث الفکری والأدبی للحضارة الإسلامیة. وخلص البحث إلی أن هذه المدرسة لا تستطیع أن تؤدی الوظیفة التی یحملها الأدب فی البلدان الإسلامیة کونها مدرسة أحادیة البعد ومادیة عقیمة، قائمة علی أساس آراء فروید النفسیة التی ترید هدم کل شیء دون تقدیم بدیل له.
تحلیل عناصر مدرنیته در رمان کلیدر محمود دولت آبادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادبیات داستانی که خود محصول مدرنیسم است در بازتاب تجربه تقابل سنت و مدرنیته نقش داشته است. واکاوی مفاهیمی از مدرنیته که در کلیدر منعکس شده محور این پژوهش است. می توان گفت کلیدر، اگر چه داستانی بومی است در فضایی روستایی اما به اقتضای داستان و ماجراهایش و به ویژه متأثر از رخدادهای اجتماعی و سیاسی سال های 1325 تا 1327 هجری شمسی و فضای ملتهب سیاسی ایران پس از جنگ جهانی دوم و از طرفی تحت تأثیر فضای فکری نویسنده، در تقابل سنت و مدرنیسم، عناصری از مدرنیته مثل تغییر و دگردیسی، رویکرد انتقادی به مسائل، اندیشه های بنیادین و تئوری های انسان شناسانه و فلسفی، انسان محوری، خردباوری و خودآگاهی، تاثیرپذیری از مکاتب ادبی و سیاسی و دیدگاه ماتریالیستی در آن منعکس شده است. روش این تحقیق توصیفی- تحلیلی و بر مبنای مطالعات کتابخانه ای است.
تحلیل تطبیقی عشق در خمسه نظامی و مثنوی مولانا(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
عشق محرک کائنات و اساس و پایه خلقت است که در همه ذرّات عالم جاری است و به واسطه آن، همه موجودات به سوی حق تعالی در حرکت هستند. عشق انواع مختلفی دارد و در جهان هستی به دو صورت تجلّی دارد: حقیقی و مجازی. عشق حقیقی مخصوص خداست و کفایت کردن به او که همه مظاهر جهان هستی از اوست. عشق مجازی به آنچه غیر خداست و عشق به مظاهر هستی و کائنات است. در آثار نظامی و مولانا، عشق عنصری کلیدی است که باید به آن توجّه خاصّی کرد. هدف از این پژوهش، تبیین عشق حقیقی در خمسه نظامی و مثنوی مولانا است که در آن به روش تحلیل محتوا، به بررسی انواع عشق، تفاوت عشق حقیقی و مجازی و ارتباط عشق مجازی با عشق حقیقی پرداخته شده است. مطابق نتایج، در بین ویژگی هایی که این دو شاعر برای عشق برشمرده اند، اشتراکات و تفاوت هایی وجود دارد. اهمیّت این تحقیق از این جهت است که دیدگاه های این دو سخنور ارزشمند را درباره عشق بیان می کند و نشان می دهدکه مولانا و نظامی، هردو، عشق را یک حقیقت جاری و ساری در کائنات و عامل اتّحاد هستی می دانند و عقیده دارند که عشق حقیقی، به خدا اختصاص دارد و عشق مجازی را وسیله ای برای دستیابی به عشق حقیقی می دانند.
تأملی دیگر پیرامون یک غزل خواجه
حوزههای تخصصی:
بررسی وزن و تکیه وزنی اشعار کودکانه ترکی آذربایجانی بر اساس رده شناسی وزنی آروای (2009)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آروای1 (2009) در کتاب به سوی رده شناسی صورت های شعری2 از دو گروه از متخصصان نام می برد که به مطالعات وزن شناسی3 می پردازند. گروه نخست آن هایی هستند که صورت های عامیانه4 را به صورت میدانی مطالعه می کنند و دیگری متخصصانی اند که صورت های فاضلانه یا آموخته شده5 را به صورت کتابخانه ای بررسی می کنند. از دیدگاه رده شناسی این تقسیم بندی به این دلیل است که صورت های عامیانه از ساختار وزنی استفاده می کنند که بر پایه تساوی زمانی6 است؛ یعنی ضربه های7 سنگین دارند که معمولاٌ در صورت های شعری فاضلانه وجود ندارد. درعوض، در صورت های شعری فاضلانه، این تساوی ها بر پایه ماده زبانی مانند هجا، تکیه، مورا و ... است. در شعر عامیانه، ماده زبانی وقتی اهمیت می یابد که با تساوی های زمانی ارتباط داشته باشد. رده شناسی که آروای (2009) ارایه می دهد، شامل چهار گروه وزن شناسی زمانمند8، وزن شناسی نوایی9، وزن شناسی شبه وزنی 10 و وزن شناسی بزرگ ساختار11 است. در این نوشته، وزن 100 مصراع شعر کودکانه ترکی آذربایجانی رایج در کشور ایران را بررسی می کنیم و نشان می دهیم که شعرهای کودکانه ترکی آذربایجانی دارای وزن زمانمند هستند. این اشعار در قالب وزن های ارایه شده توسط طبیب زاده (1382) از وزن های عامیانه فارسی قرار می گیرند. در قسمت دوم مقاله به بررسی تکیه وزنی این اشعار می پردازیم. در بررسی های مربوط به تکیه وزنی این اشعار بر اساس دیدگاه لازار (1985، 2007) و طبیب زاده (1392)، ابتدا همه مصراع ها را به شطرها، پایه های و هجاهای تشکیل دهنده شان تقسیم کردیم. سپس، کمیت هجاهایی را که تکیه وزنی می گیرند بررسی کردیم. در انتها به این نتیجه رسیدیم که 91% هجاهایی که در محل تکیه وزنی قرار می گیرند، هجای سنگین هستند و 9% هجای سبک پایان واژه هستند که تکیه واژگانی می گیرند.
شعر و زندگی
حوزههای تخصصی:
آسیب شناسی انتقال چندلایگی دلالتی در تعریب اشعار حافظ براساس نظریه تغییرات صوری کتفورد (بررسی موردی ترجمه های الشواربی و عباس زلیخه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ترجمه به عنوان یکی از ابزار برجسته انتقال فرهنگ ها در میان ملل، عرصه ای پرچالش در عرصه ادبیات تطبیقی به شمار می آید. وجود لایه های متعدد معنایی بین دلالت های اصلی و مجازی واژگان شعری و ناآشنایی مترجمان با چرخش دلالتی بین الفاظ و معانی وارده در ابیات، مانع از انتقال صحیح افکار شاعر به خوانندگان در متون شعری می شود. در میان شاعران پرآوازه ایرانی، ترجمه اشعار حافظ به سبب تأویل پذیر بودن مفاهیم موجود و بومی شدگی واژگانی، نیازمند دقت بیشتر مترجم در لایه های فکری، بایسته های فرهنگی و باورهای دینی اوست. این پژوهش برآن است تا براساس شیوه توصیفی - تحلیلی به آسیب شناسی ترجمه مفاهیم چندلایه واژگان و اصطلاحات شعری حافظ در ترجمه های عربی «ابراهیم امین الشواربی» و «علی عباس زلیخه» براساس نظریه تغییرات صوری کتفورد در بخش های واژگانی و دستوری بپردازد. نتایج این تحقیق، نشان از عدم موفقیت کامل مترجمان نامبرده در ترجمه مفاهیم چندلایه اصطلاحات شعری حافظ دارد که غفلت از توجه به چرخش های دلالتی مصطلحات، عامل اصلی این موضوع شناخته شده است.