فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۳٬۶۲۱ تا ۴۳٬۶۴۰ مورد از کل ۵۲٬۹۰۷ مورد.
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال اول پاییز ۱۳۹۶ شماره ۱
1 - 29
حوزههای تخصصی:
در میان ادبیات داستانی ملل مختلف گاه آثاری یافت می شودکه هم از نظر موضوع و درون مایه و هم از نظر ساختار و نحوه روایت بسیار به یکدیگر شبیه اند. بی گمان آن چه در تعامل و گفت وگوی میان آثار ادبی کشورها می تواند اهمیتی بیش تر داشته باشد، آثاری هستند که در مسیر اقبال و توجه عام و خاص نقشی بنیادین در جریان سازی ادبی و همراهی با تحولات فکری و اجتماعی ملّت خویش دارند. رمان ِمشهور «زوربای یونانی»(1946م) نوشته نیکوس کازانتزاکیس(1883- 1957م) و بوف کور صادق هدایت در ادبیات ایران، در این جایگاه ادبی قرار دارند. بنابر اهمیت این دو رمان در ادبیات داستانی یونان و ایران و شباهت های کم نظیر ساختاری و محتوایی میان آن دو و اقبال گسترده نویسندگان و خوانندگان حرفه ای و دانشگاهی در دو کشور تلاش شده تا با رویکرد تحلیلی- تطبیقی به واکاوی این دو اثر بپردازیم. از نتایج تحقیق برمی آید که دو رمان یادشده هم از نظر روایت خیام وار و انتقادی یا بدبینانه به زندگی و گرایش شدید به انزوا و مرگ اندیشی و هم از نظر ساختاری و روایتگری بسیار به یکدیگر شبیه هستند.
"از بودن تا شدن" در حکایتی تمثیلی از مثنوی (بررسی تطبیقی »حکایتی تمثیلی« از مثنوی«، با مفهوم «انسان در مسیر بودن تا شدن» در فلسفه اگزیستانسیالیسم)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با روش مقایسه، تحلیل مضامین و تطبیق، رد پای آموزه های فلسفه وجود را در حکایتی تمثیلی از مثنوی واکاوی می کند. در حکایت، با انبوهی از واژه ها در معنای «بودن» و «آمدن» و «شدن» و «رفتن» با درون مایه معنایی ویژه مواجهه ایم؛ که موجب خطور اندیشه مشابهت آن، با مؤلفه ی گذر و تعالی انسان "از بودن تا شدن" در فلسفه وجود، به ذهن می شود. تحقیق پیش رو نشان می دهد که آزمایش الهی می تواند همان موقعیت مرزی در اگزیستانسیالیسم باشد. «رنج» مؤلفه مشترک میان فلسفه الهی وجود و حکایت، برای رسیدن به خدا و تحقق وجود اصیل است. دگرگونی و تعالی وجود تا بروز تصویر حقیقی از خود در آموزه های اگزیستانسیالیستی، تعبیری دیگر از مسأله سیر إلی الله و رسیدن به مقام اتحاد و اتصال است. دست آخر این که در حکایت مورد نظر و در تفکر اگزیستانسیالیستی الهی، بر اهمیت شورمندی در گذر از تنگناهایی که انسان با آن رو به رو است تاکید شده و اختیار انسان در راستای اختیار الهی جاری شمرده می شود.
تحلیل مؤلفه کانون سازی در رمان قیدار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادب فارسی سال ۷۵ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۴۵
219 - 240
حوزههای تخصصی:
پیرو پیشرفت علوم انسانی در قرن بیستم، نظریه های روایت شناسی پدیدار گشت که به عنوان علم ادبی نوظهور طرفداران بسیاری به خود جلب کرد. یکی از مباحث مطرح در روایت شناسی مسأله کانونی سازی است. ژرار ژنت کانونی سازی را به عنوان منظری برتر از دیدگاه برگزید که مفهومی فراتر از ادراک بصری دارد. این منظر زاویه دیدی است که اطلاعات زیادی به طور غیر صریح از رهگذر آن دیده، احساس، فهمیده و ارزیابی می شود. این پژوهش که با روش توصیفی – تحلیلی انجام می گیرد بر آن است تا با معرفی کانون سازی، انواع و جنبه های آن را در رمان پرمخاطب قیدار بررسی کرده و اطلاعات روایی این اثر را سازمان دهی کند. نتایج این پژوهش نشان می دهد از حیث جنبه ادراکی، در روایت این اثر دو نوع کانونی گر «بیرونی» و «درونی» با موضع ادراک محدود و نامحدود، در تعامل هستند. زمان این رمان از نوع سیر خطی است. تداوم رویدادها جز در دو فصل پنجم و نهم، با حفظ زمان منطقی، بازگو می شوند و بیشتر حوادث، بسامد مفرد دارد. از نظر جنبه روان شناختی می توان احساسات قهرمان این اثر را با احساسات نویسنده آن همسو دانست. ایدئولوژی حاکم بر فضای رمان قیدار که نشان از ایدئولوژی نویسنده این اثر دارد، به دنبال معرفی شخصیت آرمانی جامعه ایران است؛ شخصیتی با مرام پهلوانی، معتقد، مبارز و متعهد به خاک وطن که قیدار نمونه اعلای آن است. امیرخانی با استفاده از تنوع در کانون سازی و پرداختن به جنبه های مختلف آن، روایت رمان قیدار را به واقعیت اجتماعی نزدیک کرده و به میزان باورپذیری آن نزد مخاطب افزوده است.
تحلیل میزان علاقه مندی و میزان کاربرد اشعار آیینی در گویش سیستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در تحقیق حاضر میزان علاقمندی و کاربرد اشعار آیینی در مراسم و سنن مختلف بررسی شده است ، داده های لازم جهت در تحقیق حاضر، میزان علاقه مندی و کاربرد اشعار آیینی در مراسم و سنن مختلف بررسی شده است. داده های لازم برای آزمون فرضیه های تحقیق از طریق یک پرسش نامه محقق ساخته گردآوری شده است. پرسش نامه طراحی شده حاوی 26 پرسش بود که میزان علاقه مندی و کاربرد اشعار سیستانی در آیین های مختلف را پرسش کرده است. به منظور بررسی پایایی پرسش نامه از روش آلفای کرونباخ استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق تمام افراد بالای 20 سال ساکن شهرستان زابل و روستاهای تابعه است و حجم نمونه آماری بر اساس جدول مورگان 384 نفر در نظر گرفته شده است. گفتنی است که نمونه گیری به صورت کاملاً تصادفی و ساده صورت گرفت. آمار توصیفی برای بررسی توزیع فراوانی متغیرهای جمعیت شناختی و آمار استنباطی برای آزمون فرضیه های تحقیق استفاده شد. برای تحلیل فرضیه ها از آزمون کای 2 اسکوئر استفاده شد و تمام محاسبات و تحلیل های آماری از سوی نرم افزار اس.پی.اس.اس انجام شد. تحلیل ها نشان داد که مردم به اشعار آیینی علاقه مند هستند؛ ولی همچون گذشته اشعار آیینی را در مراسم و سنن مختلف به کار نمی برند.
آموخته سقط زند ارواح(مقایسه تطبیقی زبان، شخصیت و اندیشه های خاقانی با ابوالعلاء معرّی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آشنایی خاقانی با زبان و ادبیات عرب و بهره گیری از سروده های شاعران این زبان، در کنار سبک ویژه او که فنی و مصنوع است موجب شده است توجه خاصی به برخی شاعران عرب داشته باشد که ذهن و زبان و سبکی نزدیک به وی دارند. هدف این مقاله مقایسه شخصیتی و اندیشگانی خاقانی و ابوالعلاء معری است که با روش تطبیقی آثار این دو شاعر را از منظر جنبه های مشترک مطابقت داده است . این دو شاعر از منظر برخی خصوصیات زبانی و اندیشگانی و روحی، همچون: زودرنجی، مناعت طبع، روحیه انتقادی، پای بندی به مباحث اخلاقی، حس مفاخره ، بدبینی و غیره با هم قرابت دارند. علاوه بر اشاره مستقیم خاقانی به آثار ابوالعلاء یا ترجمه مضامین شعری وی ، بسیاری از مضامین و اندیشه های این دو شاعر قرابت آشکاری با هم دارد تا حدی که می توان گفت از میان شاعران عرب، ابوالعلاء از نزدیک ترین شاعران به خاقانی است. . .
نقد زیباشناسی ساختار داستان روز چهارشنبه منظومه هشت بهشت امیرخسرو دهلوی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال نهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۰
55 - 68
حوزههای تخصصی:
میثم زارع دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شیراز مریم موسوی دانشجوی ارشد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شهید بهشتی امیرخسرو دهلوی از شاعران قرن هفتم و هشتم است که تحت تاثیر منظومه های پنج گانه نظامی، منظومه هایی سروده است. یکی از این آثار که پنجمین و آخرین منظومه او به شمار می رود، هشت بهشت نام دارد که شاعر تحت تاثیر هفت پیکر نظامی آن را به نگارش درآورده است. در این منظومه، بهرام گور داستان روز چهارشنبه را که داستان شهر خاموشان است، از زبان شاهزاده رومی می شنود. شاعر توانسته است به خوبی این داستان را به تصویر بکشد. این پژوهش با رویکرد زیباشناختی و ساختاری به تحلیل این داستان پرداخته است. برای این منظور مهم ترین عناصر ساختاری شعری این داستان که شامل زبان، موسیقی و تخیل می شود، مورد واکاوی و تحلیل قرار گرفتند. نتایج این پژوهش نشان می-دهد که شاعر در بخش زبانی با بکارگیری واژه ها و واج های برگزیده، در بخش موسیقی با آوردن قافیه ها و ردیف های فعلی و در بخش تخیل با بکارگیری تشبیه و استعاره های متناسب باعث هر چه زیباتر شدن این داستان شده است.
مطالعه تطبیقی گشتارحکایت بلال از سیره ابن هشام و تاریخ به روایت مثنوی معنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مولوی درطریقت عرفان از جاده شریعت، به بیراهه نرفته است وازاینروی، آیاتقرآن و احادیث و روایات دینی، بازتاب گسترده و عمیقی در آثار او و بخصوص مثنوی دارند. این تحقیق، روایت دینی بلال را ازکتابهاینثرعربی سیره و تاریخکه ماخذ مولوی در مثنوی قرار گرفتهاند، میشناساند و سپس گشتارها و تغییراتی را که مولوی در اینانتقال، در آن روایت، روا داشته است تا بتواندآنرا از خبرسادهنویسا به متن خوانا، با ساحتها ولایههای معنایی متفاوت، تبدیل کند، با دیدی مقایسهکننده وسنجشگر، و بر اساس نظریههای تطبیقی، اما با گرایش اسلامی، سنجیدهوبه این نکته رسیدهاست که مولوی برای اعتلای متن و دمیدن فلسفه زندگی در آن، از سادگی و صنعتگریشعرموزون، تاویل وافزایش مفاهیمی چون عشق، خواب وخوابگزاری و استغراق اولیا در مصیبت و سختیها و... بهره گرفته است. تغییرات مولوی هم به ظاهر داستان و هم به بطن داستان مربوط میشود؛ کاربستقالب شعری مثنوی، تکهتکه و طولانیترکردن داستان، افزودندوپیرفت داستانی(موذنیو بهشتی بودن بلال)، وتاویلهای جداگانه هربخش داستان و... در بخش صوری و تبدیل ابوبکر به قهرمان اصلی داستان، بهرهگیری از گفتگو برای شخصیتپردازی، خوابگزاری ابوبکر که خبر راسخ بودن ویرا در علم میدهد، شرح و بیان عشق و...در بخش معنوی، قسمتی از گشتارهای افزایشی وبازنمای اندیشه وهنرشاعری مولوی هستند.
تحلیل داستان های کودکان با درونمایه عرفانی: مطالعه موردی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲۶
55 - 83
حوزههای تخصصی:
در میان آثار ادبی کودکانه، گاه اندیشه های عرفانی چنان فشرده و زیبا در قالب داستان به مخاطب ارائه می شوند که نه تنها لذت خواندن اثر را فزونی می بخشند، بلکه سبب جاودانگی اثر ادبی می شوند. در این داستان ها، مفاهیم شهودی با بیانی ساده برای کودکان نوشته می شوند. اگر بخواهیم برای مخاطب کودک، از میان داستان های کودکانه، داستان های عرفانی را انتخاب کنیم یا اگر بخواهیم از دیدگاه یک پژوهشگر چنین داستان هایی را برگزینیمآیا می توان تعریفی کلی از ادبیات عرفانی ویژه کودکان ارائه کرد که داستان عرفانی ذیل آن بگنجد؟ مبنای نظری این پژوهش در بررسی داستان های عرفانی کودکانه، طبقه بندی هاشمی نژاد از داستان های عرفانی بزرگسالان (تنها پژوهش موجود در این زمینه) است. افزون بر آن، در تحلیل سه اثر داستانی، از اهمیت تخیل فلسفی در داستان های کودکانه یاد شده است تا بتوان از این راه به تخیل عرفانی کودکان و پرورش آن نقبی زد. در این بررسی، که به روش توصیفی تحلیلی و با شیوه قیاسی انجام شده است، ابتدا درباره چیستی و چگونگی عرفان کودکانه به اختصار بحث شده، در پی آن تعریفی با پنج مؤلفه برای ادبیات عرفانی کودک ارائه شده و سرانجام، در تطبیق با ویژگی های قصه های عرفانی بزرگسالان، ویژگی هایی برای داستان عرفانی کودک تعیین شده است.
تحلیل انتقادی گفتمان قدرت در مثنوی (بررسی موردی: قصه اهل سبا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال سیزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۴۷)
149 - 178
حوزههای تخصصی:
تحلیل گفتمان انتقادی شامل نظریه ها و روش هایی برای مطالعات تجربی روابط میان گفتمان و تحولات اجتماعی است. تحلیل گران گفتمان انتقادی برآنند که متن های ادبی مانند سایر متن ها در خدمت ارتباطند؛ بنابراین آن ها را می توان با نگرش و روش انتقادی تحلیل کرد. در این پژوهش جملات، عبارات و ساخت های دربردارنده ی مؤلفه های گفتمان مدار در حکایت «اهل سبا و طاغی کردن نعمت، ایشان را» از دفتر سوم مثنوی با رویکرد توصیفی تحلیلی، بررسی و تحلیل شده است. نتیجه ی این بررسی نشان می دهد که مولانا افزون بر بهره گیری از دانش گسترده ی خود در علوم رسمی، عرفان و ادب فارسی و عربی از بازتولید نظم گفتمانی نیز برای گستردن سلطه ی معنوی خویش بر مریدان بهره جسته و توفیق او تا بدان جا است که گفتمان قدرت در مثنوی کاملاً طبیعی و در هماهنگی کامل با اندیشه های عرفانی جلوه گر می شود و زمینه ی لازم را برای تغییر گفتمان عرفانی به دست جانشینان مولوی فراهم می سازد. وی به یاری تقابل واژگان، ساختار نحوی و مشروعیت بخشی به گفتمان خودی، سعی در تثبیت و گسترش سلطه بر مریدان دارد.
فراخوانی شخصیتهای دینی و اسطوره ای در شعر پایداری سید ابوطالب مظفری (مطالعه موردی: دیوان عقاب چگونه می میرد؟)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ادبی سال هجدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۷۱
151-173
حوزههای تخصصی:
این جستار به روش توصیفی تحلیلی و با تکیه بر مطالعات کتابخانه ای به رشته تحریر درآمده است. در این پژوهش ضمن کشف و طبقه بندی شخصیت های دینی و اسطوره ای در شعر پایداری سید ابوطالب مظفری، ارتباط آنها با اندیشه مقاومتی شاعر مورد بررسی قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان می دهد که شاعر به بازآفرینی شخصیت های دینی و اسطوره ای پرداخته و الگوهای دیروزین را با واقعیت های امروزین جنگ پیوند داده، و در این راستا برای غنابخشی ادبی به شعر و دلالت های زبانی آن، و پیوند اندیشه مقاومتی با فضای خفقان زای جامعه افغانستانی، در تلاش به فراخوانی این شخصیت ها برای خدمت به موضوع ادبی و هویت سازی آن است.
القلب والروح فی قصائد شمس الغزلیة مع عنایة خاصة بصنعة التشخیص؛ دراسة موازنة(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اضاءات نقدیه سال هشتم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۳۰
47-67
حوزههای تخصصی:
تعد فکرتا القلب والروح من أکثر الأفکار والمفاهیم تکراراً فی قصائد شمس الغزلیة من بین جمیع المفاهیم المجردة الواردة فی تلک القصائد حیث تحولتا إلی أهم تلک المفاهیم وأقواها. ومن جانب آخر فإن مولانا جلال الدین الرومی قد قام بتشخیص هذین العنصرین المجردین مرات عدیدة حیث تحاول هذه الصور إظهار هاتین الفکرتین والمیزات التی یتصف بها هذان العنصران فی أفکار مولوی وفی طریقته. تحاول هذه العجالة دراسة وتصنیف التشخیص لمفهومی القلب والروح محاولة معرفة الشحنة المعنویة لکل منهما والخروج منها بموازنة بینهما. یعتمد البحث المنهجین الوصفی والتحلیلی حیث یتم تصنیف وجوه الاختلاف عبر استخراج الشواهد والأمثلة وتصنیف مفاهیمها لتنتهی فی نهایة المطاف إلی مقارنة المعانی بینها فی نسیج کلام مولوی للخروج منها بنتائج للبحث. بالنظر إلی الصور التشخیصیة یمکن القول بأن هناک بوناً شاسعاً بین مفهومی القلب والروح المجردین من حیث المعنی ونطاق الاستخدام فالقلب عنصر ملموس وقریب إلی مولانا جلال الدین الرومی وهو قریب الصلة منه غیر أن الروح أبعد منه وهی بعیدة المنال للشاعر ونتیجة لذلک فإننا نشهد طریقة مختلفة فی نسبة الأفعال والمیزات والأوصاف الإنسانیة إلی کل منهما.
نوستالژی در شعر بهار(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
نوستالژی، یادآوری خاطرات شیرین روزهایی است که رفته اند و دیگر برنمی گردند. نوستالژی یا غم غربت، احساس دلتنگی و حسرت نسبت به گذشته دلپذیر و همراه با حالت حسرت و دلتنگی است. می توان گفت این رفتار ناخودآگاه به منزله یک احساس عمومی در همه افراد وجود دارد. همواره انسان در تلاش است تا برای رهایی از وضع نامطلوب کنونی خود، جایگزینی پیدا کند او مطلوبش را گاه با پناه بردن به گذشته و گاه با رویای آینده جستجو می کند موقعیت و شرایط زندگی، اندیشه و عاطفه قوی منجر به برانگیخته شدن حس نوستالژیکی قوی در بهار شده است. این پژوهش با بهره گیری از روش تحلیلی توصیفی به بررسی عوامل ایجاد غم غربت و حسرت به گذشته، در شعر بهار می پردازد. از آنجا که بهار شاعر مردمی و وطن پرستی است ، بیشتر نوستالژی های او را وطن ، سیاست ، آزادیخواهی ، زندان و تبعید در بر می گیرد.حسرت نابودی ارزش های اخلاقی وحسرت گذشته درخشان ایران نیز ازمصادیق برجسته نوستالژی شعر بهار است.
تصحیح یک بیت شرفنامه
حوزههای تخصصی:
تهیه و تدوین متون فیلم آموزشی برای پرفا (1)سطح پایه
حوزههای تخصصی:
تاکنون در ایران کتاب های متعددی برای آموزش زبان فارسی به غیر فارسی زبانان نگاشته شده، اما هنوز تدوین کتاب فیلم کارآمد صورت نگرفته است. هدف این پژوهش، تهیه و تدوین فیلم پرفا (1) در راستای تکمیل فیلم آموزشی مجموعه پرفا در دانشگاه شهید بهشتی است. مبنای نظری تحقیق حاضر چارچوب مرجع آموزش زبان فارسی به غیر فارسی زبانان است و طراحی متون فیلم با تکیه بر محتوای آموزشی پرفا (1) به انجام رسیده است. روش پژوهش، توصیفی–تحلیلی است. در این تحقیق، ساختارها و ویژگی های کتاب فیلم آموزش زبانهای خارجی (فورکورنرز، اینترچینج و امریکن انگلیش فایل) در سطح پایه بر مبنای چارچوب هیلیارد 2014 که شامل مولفه های فرهنگی و زبانی است، بررسی و با تحلیل کیفی دنبال شده است. هدف از این تحلیل دستیابی به رهیافتی در تدوین متون فیلم آموزشی و تمرین های مرتبط با آن است. در پاسخ به پرسش شاخصه های باز نمایی زبانی و فرهنگی در کتاب های فیلم آموزشی به این نتیجه رسیدیم که مولفه جغرافیا کمتر از شغل و محل کار مورد استفاده قرار گرفته و موضوعی مانند مذهب در نظر گرفته نشده است. سرگرمی، خانواده و آموزش بیشترین کاربرد را داشت. در پاسخ به پرسش دوم برای طراحی مناسب محتوا، کتاب درس پرفا و قالب کارآمد، ساختار فیلم فورکورنرز که شامل قبل/ همزمان/ و به دنبال تماشای فیلم است برای تهیه کتاب فیلم انتخاب شد. در این پژوهش پرسش سوم جهت ارزیابی تطابق محتوای کتاب فیلم با کتاب درس از طریق پرسش نامه ای که شامل 36 پرسش است توسط 21 مدرس آموزش زبان فارسی به غیر فارسی زبانان و انگلیسی انجام شد. نتایج نشان داد که معلم ها باور داشتند که دو نمونه درس در مقولات «کیفیت تکالیف»، «موضوع اصلی»، و «نوشتن، خواندن، شنیدن» تقارن زیادی داشتند. در مقابل، دو نمونه درس در مقولات «فرهنگی و اجتماعی» و «تصاویر» کمترین تقارن را داشتند.
تحلیل خودگویی ها در شاهنامه فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادب فارسی سال ۷۲ پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۴۰
117-137
حوزههای تخصصی:
عمده مختصات زبان در شاهنامه فردوسی، بر گفت وگو محوری استوار است، در جوار این گفتارها، با خودگویی شخصیّت ها نیز مواجه می شویم. نقش خودگویی، برای گفت وگوهای تنهایی به کار می رود و شیوه ای از روایت است که تجربیّات عاطفیِ شخصیّت های داستان، در سطوح مختلف ذهن، نشان داده می شود و به جریان سیّال ذهن نزدیک است. این مرحله پیش از گفتار، زمزمه درونی است که شخصیت برای تبیین موقعیّت ها و ارائه ذهن خویش، از آن بهره می برد. زبان و خودگویی در ادبیّات، دو نظام نشانگی است و سعی دارد محتویات ذهن شخصیت را به تصویر بکشد. خودگویی در شاهنامه، تولید معنا می کند و دارای کاربردهای مفهومی است. در این مقاله از منظر پیوند ادبیات با روان شناسی، ابیات مربوط به خودگویی در شاهنامه با دو روش پژوهشی کیفی و کمّی تبیین شده است که بیانگر ارتباط معناداری، بین خودگویی و شخصیّت پردازی، در شاهنامه فردوسی است. نتیجه آن که خودگویی ها در کنش گری شخصیت ها که شامل کردار، اقدام یا مقابله هستند، برخوردی منفعلانه، نشان دادند. به این معنا که در خود گویی؛ بیان اندیشه و مافی الضمیر صورت گرفته و ارتباط مستحکمی میان خودگویی و کنش و واقعه بعد از خودگویی وجود ندارد و به عبارتی، از جانب شخصیت، کنشی متفاوت و منفعلانه انجام می گیرد که اغلب در تضاد با خودگویی است که زمزمه کرده است. در حالی که ارتباط وجوه و لایه های شخصیت و نمایاندن مکنونات شخصیت به وسیله خودگویی به مراتب مؤثرتر و شفاف تر نمودار شده است. در این مسیر، خودآگاهی هم جریان می یابد و ترسیم بهتر شخصیّت پردازی رخ می دهد. در تحلیل محتوا مشخص شد، خودگوترین شخصیت شاهنامه با (۲۳) بیت رستم و سپس به ترتیب سیاوش (۲۰) بیت و کی کاووس (۱۸بیت)، خودگوترین شخصیت ها هستند.
بررسی تطبیقی طنز کلامی در دوبله عربی و فارسی انیمیشن زوتوپیا براساس مدل مگدالنا پانِک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تردیدی نیست که بخش قابل توجهی از انیمیشن های مشهور با اهداف آموزشی و سرگرم کننده ادبی شکل گرفته اند و پدیدآورندگان این آثار با تکیه بر زﺑﺎن ادﺑﻲ جامعه هدفشان را با دنیای طنز و شیوه های بیان آن آشنا می سازند. هرچه طنز در این ژانرهای تصویری- کلامی ﻫﻨﺠﺎرﺷﻜﻦﺗﺮ باشد، ﻗﺪرت ﺟﺬب ﻣﺨﺎطبش نیز اﻓﺰاﻳﺶ میﻳﺎﺑﺪ. این ویژگی در ارتباط با دوبله انیمیشن و برجسته سازی طنز کلامی آن نیز صادق است؛ بنابراین هر اندازه گروه دوبله نسبت به ظرافت های زبان مقصد آگاهی بیشتری داشته باشد، می تواند نقش خود را در تحقق این هدف برجسته تر کند. زوتوپیا (2016م) ازجمله انیمیشن های موفق کودک است که علاوه بر خلق صحنه های جذاب و هیجان انگیز از زبانی برخوردار است که به زعم بسیاری از منتقدان فیلم کودک نمونه موفق طنز کودک نیز به شمار می آید. شهرت این انیمیشن سبب شد گروه هایی علمی مسؤولیت ترجمه و دوبله آن را به زبان عربی و فارسی عهده دار شوند. در این پژوهش تلاش می شود با تکیه بر روش توصیفی - تحلیلی و با استناد به الگوی ترجمه طنز از مگدالناپانِک (2009م)، راهبردهای ترجمه طنز کلامی در دوبله عربی و فارسی زوتوپیا مورد بررسی تطبیقی قرار گیرد. نتایج نشان می دهد راهکار تحت اللفظی در دوبله عربی (34 درصد) و دگرنویسی در دوبله فارسی (32 درصد) پربسامدترین راهکار در ترجمه طنز زبان مقصد است. همچنین تفاوت فاحش میان استفاده از راهکار دگرگون سازی در دوبله عربی (2 درصد) و دوبله فارسی (19 درصد) نشان می دهد که گروه ترجمه و دوبله فارسی تأکید بیشتری بر همسوسازی ساختار طنز انیمیشن با فرهنگ و زبان مقصد داشته است؛ بنابراین دوبله فارسی در بومی سازی طنز به نسبت دوبله عربی موفق تر عمل کرده است.
حریم انسان در تفاسیر عرفانی بر مبنای فصّ یونسیّه ابن عربی و شرح آن از سوی امام خمینی(ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آیا حضور و نقش انسان در عرفان اسلامی، چونان پوسته ای بی ارزش است و اعتقاد به وجودِ مطلق ، دیگر جایی برای تصوّر حضور انسان باقی نمی گذارد؟ آیا می توان همچون برخی عارفان، مقام انسانیّت را چنان رفیع دانست که گویی همه وجود ، انسان است و باقی تصویر و تصوراتی است که در آینه قلب و ذهنِ انسان نقش می بندد ؟ پژوهشگر کنجکاو می تواند در گفتار و نوشته های عارفان، نشانه هایی از اندیشه هیچ انگاری انسان (آنتی هیومنیسم) و نیز انسان گرایی (اومانیسم) را بازجوید . بیان این نکته که انسان در نظام هستی چه جایگاهی دارد و درجهان بینی عرفانی از چه موقعیتی برخوردار است ، مقصود اصلی این مقاله بوده است . از این رو با عنایت به آثارِ دو عارف صاحب نظر در این باره، یعنی ابن عربی و امام خمینی سعی در تبیین این جایگاه شده است . مبنای این تبیین ، مبحث پرهیز از هدم بنای انسانیت در فصّ یونسیه فصوص الحکم و شرحی است که امام خمینی در این باره در آثار عرفانی خود ارائه داده است . از جمع گفته های ابن عربی و شارحانش برمی آید که: همه موجودات از آن جهت که مظهر و تجلی معشوق و محبوب ازلی هستند، دارای تقدسند. پس زمانی که به همنوعان خود، یعنی انسان ها نگاه می کنیم، یا حتی به جهان گیاهان و حیوانات می نگریم، همه آنها را از آن جهت که با آفریننده در ارتباطند می بینیم و نه به عنوان وجودی مستقل از مقام الوهیت. این دیدگاه، وجدان انسان را بیدار می کند و موجب می شود که عشق و محبّتی را نسبت به همه هستی در خود بپروراند.
زیبایی شناسی کاربرد عناصر عرفانی در اشعار حماسی- عرفانی دفاع مقدس
حوزههای تخصصی:
پیروزی انقلاب اسلامی و حماسه دفاع مقدس، تحولاتی ژرف در ساختار و محتوای شعر فارسی ایجاد کرد. شور شهادت طلبی، نگاه فراروایی به امور دنیوی و کمال جویی از طریق قربانی کردن نفس و حس نوستالژیک شاعران در این دوره نسبت به تحولات جنگ، باعث شد مضامین عرفانی که پس از مشروطه و قبل از انقلاب اسلامی کمتر در شعر فارسی مورد توجه بود، در ساختاری نو و در ارتباط با مضامین دینی و حماسی، بازسازی و بازآفرینی شود. بهترین شیوه استفاده از این مضامین در قالب غزل است که ابیات در آن از وحدت ارگانیک و انسجام طولی و عمودی برخوردار است. پژوهش حاضر با روش توصیفی – تحلیلی در پی بررسی عناصر ادب عرفانی موجود در غزل روایی دفاع مقدس است. اجمالاً یافته های پژوهش نشان می دهد که شعر دفاع مقدس در زمینه های مختلفی ورود و حضور داشته که عمده ترین آنها، مضامین عرفانی و پرداختن به این جنبه برجسته از شعر فارسی است .
لذائذ نفسانی
حوزههای تخصصی: