فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۲٬۲۲۱ تا ۴۲٬۲۴۰ مورد از کل ۵۲٬۹۰۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
فکر می کردم سال ها ساکن خانه ی او بوده ام
حوزههای تخصصی:
تحلیل روان شناختی مثنوی معنوی براساس رویکرد پذیرش و تعهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مثنوی معنوی سرشار از مفاهیم و تفکرات روان شناختی است که بیان کننده تفکر و دقت مولوی در روح و روان انسان است. این پژوهش به روش تحلیلی تطبیقی به بررسی مثنوی از دیدگاه اصل اول (پذیرش) در رویکرد روان شناختی درمان پذیرش و تعهد پرداخته است. مولوی و نظریه روان شناختی پذیرش و تعهد (اکت) هر دو بر آن اند که رویارویی با رنج ها در زندگی، اجتناب ناپذیر است؛ پس باید رنج زیستن را پذیرفت و به سوی رشد روحی و روانی گام برداشت. هر دو دیدگاه از تمثیل برای اقناع ذهن مخاطب بهره می برند. مولوی از مفاهیمی مانند تقدیر و طبیعی بودنِ رنج در زندگی، برای ایجاد آمادگی در مخاطب برای پذیرش استفاده می کند. در این پژوهش به بررسی تطبیق مراحل توبه در تفکر اسلامی و عرفانی با پذیرش در اکت پرداخته شده است. تفاوت در این دو دیدگاه از هدف نهایی آنها سرچشمه می گیرد؛ هدف رویکرد روان شناختی، معطوف به شاد زیستن در این جهان و رشد فردی برای بهتر زیستن است و دیدگاه مولوی و به صورت کلی تر، دیدگاه عرفانی معطوف به جلب رضایت خداوند و زندگی جاودانی در جهان باقی است. با این حال هر دو دیدگاه با گذر از یک مسیر در توجه به روان انسان و رشد و تعالی آدمی هم داستان هستند. درمان گران می توانند با توجه به سابقه ذهنی مخاطب خود در ایران، نسبت به مسائل دینی و عرفانی، از میراث ادبی مانند مثنوی بهره برند.
ادبیات منظوم و منثور فارسی برای غیرفارسی زبانان: در جستجوی معیاری برای سازماندهی محتوای درسنامه های آموزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهمترین گام ها برای افزایش کیفیت منابع آموزش ادبیات، تدوین آن ها بر پایه ی دانش آموزشکاوی ادبیات است. هدف این پژوهش پرداختن به یکی از اصول تدوین محتوا، تعیین معیار سازماندهی محتوای آموزشی است. معیارها برای سازماندهی محتوای آموزش ادبیات می تواند انواع ادبی، سده های تاریخی، دوره های سبک شناسی یا... باشد. بررسی ها نشان می دهد که دانسته های علمی در مورد مناسب ترین معیار سازماندهی محتوای منابع آموزش ادبیات فارسی به غیرفارسی زبانان وجود ندارد. این پژوهش در پی آن است که به این پرسش پاسخ دهد که بهترین معیار سازماندهی محتوای آموزشی ادبیات منظوم و منثور برای غیرفارسی زبانان کدام است. در این راستا، به کمک یک پرسشنامه ی محقق ساخته، معیار مناسب سازماندهی محتوا در تدوین منابع آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان از دیدگاه مدرسان زبان و ابیات فارسی بررسی می شود. پس از اعتبارسنجی پرسشنامه، پرسشنامه به روش نمونه گیری تصادفی ساده در میان شرکت کنندگان این پژوهش توزیع گردید. 52 مدرس و دانش آموخته ی آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان شرکت کردند. نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان می دهد که از نظر مدرسان، معیار سازماندهی محتوای آموزشی برای ادبیات منظوم به صورت معناداری بر اساس سده های تاریخی بالاترین رتبه ی در میان الگو ها به خود اختصاص می دهد و انواع ادبی و دوره های سبک شناختی در رتبه ی دوم و سوم قرار دارند. در مورد ادبیات منثور، با آن که ترتیب میانگین معیارها همانند ادبیات منظوم است، اما بین سه معیار تفاوت معنا داری از نظر رتبه وجود ندارد. یافته های این پژوهش به تدوین کنندگان درسنامه های آموزش ادبیات کمک می کند که با رویکرد روشمند و علمی دست به نگارش منابع آموزش ادبیات برای غیرفارسی زبانان بزنند.
چندصدایی در تعلیمات بهارستان جامی بر مبنای نظریه میخائیل باختین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال یازدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۴۳
67 - 85
حوزههای تخصصی:
بهارستان کتابی منثور نوشته نورالدین عبدالرحمن جامی نوشته شده به تقلید از گلستان سعدی است. در این اثر، جامی خواننده را به گفت وگو با متون اجتماعی و ادبی متعددی می کشاند و از این طریق دریچه های جدیدی را از جهان بینی مبتنی بر مکالمه، بر ذهن مخاطب می گشاید. این پژوهش بر مبنای روش توصیفی تحلیلی از طریق یادداشت برداری کتابخانه ای انجام شده و هدف اصلی آن، تبیین چندصدایی در بهارستان جامی بر مبنای نظریه میخائیل باختین است. نتایج حاکی از آن است که کتاب بهارستان نمونه خوبی از کتاب هایی است که از بطن متون پیشین فرهنگ و ادبیات فارسی متولد و تبدیل به فضایی گفت وگومحور شده که در آن، ائتلاف اندیشه ها و صداهای متعدد آشکار است. چندصدایی متن بهارستان از یک سو نتیجه حضور صداهای متفاوت باارزش و اعتباری یکسان است و از سوی دیگر حاصل هم آوایی متون مختلف با یکدیگر است که از طرق مختلف ایجاد می شود: هم آوایی از طریق گونه های ادبی مرتبط با متن، هم آوایی از طریق گفت وگوهای نقل شده از متون دیگر و هم آوایی از طریق تأثیرپذیری از متون مختلف.
تاریخی مشهور با نامی مجعول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نثرپژوهی ادب فارسی دوره ۲۳ بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴۷
101 - 117
حوزههای تخصصی:
در تاریخ نگارش کتاب گاه به آثاری برخورد می کنیم که نام نویسنده آن مشخّص نیست، یا تألیفاتی که به دو یا سه نفر منسوب شده اند. از همین دست است، کتبی که به یک نام شهره شده اند و نام دیگرشان اثر گمشده تلقی شده است. امّا کتاب مورد بحث این مقاله، - تجربه الامصار و تزجیه الاعصار- مشهور به تاریخ وصّاف بر اثر تسامح یک فهرست نویس، نامش به تجزیه الامصار و تزجیه الاعصار تغییر کرده و پس از وی در تمامی کتاب های معاصرش به این نام جعلی شناخته شده و علی رغم این که در تمامی نُسخ خطّیِ این تاریخ، نام اصلی صحیح ذکر شده، بدون توجّه به متن نُسخ از نام جعلی استفاده شده است. حتّی اگر این اسم در سایر کتاب های تاریخی با نام اصلی آمده است؛ مصحّحِ محترم، عنوان درست را در پانوشت و نام مَجازی را از بابِ تصحیحِ قیاسی، در متن آورده است! این مقاله بر آن است که نشان دهد، نام حقیقی وعربی تاریخ وصّاف تجربه الامصار و تزجیه الاعصار می باشد.
شتاب در یک کار اقتصادی
دستور زبان فارسی
منبع:
اخگر تیر ۱۳۲۵ شماره ۹
حوزههای تخصصی:
بررسی تطبیقی آرای مولوی و ابن عربی در باب احوال مشاهده و یقین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«مشاهده و یقین» از احوال عرفانی است. عارفان، شهودِ تجلی ذات را مشاهده، و طمأنینه دل بر حقیقت اشیاء را، بدون هیچ شک و ظنی، یقین می نامند. نگارندگان در این پژوهش، به بررسی نوعِ تلقی ابن عربی و مولانا از احوال عرفانیِ مشاهده و یقین پرداخته اند؛ نیز اندیشه ها، باورها و تجربه های مشترک و متفاوتِ این دو اندیشمندِ حوزه تصوف و عرفان اسلامی را در این باب بازنموده اند. این مقاله با روش توصیفی تحلیلی، مبتنی بر تبیین وجوه اشتراک و اختلاف ساختاری و کلی است. براساس یافته های پژوهش، ابن عربی و مولوی مشاهده را در ارتباط با تجلّی به کار می برند و بر آن اند که منظور از مشاهده، مشاهده تجلّیات حق است، نه خود حق؛ ولی ابن عربی بحثی متفاوت از مکاشفه نیز ارائه می دهد و عقیده دارد مکاشفه از مشاهده بالاتر است. مولوی در توصیف مراتب اول و دوم یقین، دو وجهِ دانش و بینش را مطرح می کند. هر دو اندیشمند بر آن اند که یقین چیزی است که انسان در آن بر بصیرت و بینش باشد و حق الیقین زمانی پدید می آید که خداوند، عارف را در نفس الأمر و واقعِ حکمی واجب بر او و یا در خطاب به خود قرار دهد. ابن عربی می کوشد در تبیین یقین شناسی، خارج از دایره شریعت قدم برندارد؛ به همین علت است که یقین در نظر او ارزشی دینی و عرفانی دارد که شرط دستیابی به آن در گرو عبادت است.
اتاق زیر شیروانی قدیمی
حوزههای تخصصی:
بررسی جلوه های آنیموس در اشعار فروغ فرخزاد، سیمین بهبهانی، و طاهره صفّارزاده(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال ششم پاییز ۱۳۹۵ شماره ۲۰
31 - 42
حوزههای تخصصی:
آنیموس و آنیما مطابق با نظر یونگ کهن الگوها یا آرکی تایپ هایی هستند که در ناخودآگاه تمام بشریّت وجود دارند و مشترک هستند و همین که به خودآگاه فرد می رسند، نمودهای مختلفی می یابند. یگانگی با این کهن الگوها سبب تکامل مرد و زن می شود. در این مقاله، تلاش کردیم تا به بررسی جلوه های آنیموس در اشعار سیمین بهبهانی، فروغ فرخزاد و طاهره صفّارزاده بپردازیم و جنبه ها و نمودهای مختلف آن را در آثار این شاعران نشان دهیم. تقدّس آنیموس در گفتار زنان، به وضوح تجلّی می یابد. آنیموس در نظر شاعران زن هم منجی شاعر و هم منجی بشریّت است. تکیه گاه و امنیّت دهنده است. زنان به دستیابی و اتّحاد با آنیموس یا نیمه پنهان وجود خود نیازمندند و در طول زندگی خود، همواره به دنبال دستیابی و یگانگی با این کهن الگو هستند. پروتوتایپ یا پیش نمونه معشوق مذکّر ایرانی، مشابه با شخصیّت های اساطیری هستند. عوامل خانوادگی، اجتماعی و سیاسی در شکل گیری و رشد آنیموس و نوع نگرش به آن در زنان، مؤثّر است. هرچند تظاهر و نمودهای آنیموس به شکل واحدی نمی باشد امّا سرانجام نتایج واحدی به دست می آید.
رنج نامه گوته، پژواک کلام حافظ تحلیلی بر رنج نامه دیوان غربی- شرقی یوهان ولفگانگ فون گوته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
غرض از مقاله حاضر، بررسی درونمایه کلی دیوان غربی- شرقی گوته است که به تصریح شخص شاعر، پیشبرد صلح جهانی و تفاهم میان ملت ها را بر سرلوح خود دارد. این بررسی از حیث محتوا و تنها بر اساس شعرهای دفتر رنج نامه این دیوان انجام می گیرد که محور اشعار آن به طور ویژه، نقد اجتماعی است. زیرا این دفتر بیش از همه به سستی های اخلاق عامه و نقش نهضت روشنگری در راه برقراری جامعه ای خالی از پیش داوری های ملی - عقیدتی و به دور از ملت گرایی افراطی می پردازد. اما از همین چشم انداز محتوایی هم این مقاله در ضمن می کوشد معلوم کند چرا شعر سرآغاز این دفتر، در سطح کلام و سبک بیان، با دیگر اشعار آن تفاوت دارد.
تقدیرگرایی و تعامل آن با قدرت در ابومسلم نامه طرسوسی با رویکرد تاریخ گرایی نو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حماسه ابومسلم نامه ، روایتی منثور بر اساس شخصیت تاریخی ابومسلم خراسانی است که در کوی و برزن ها بر سر زبان قصه پردازان افتاد. بدین سبب، بسیاری از جلوه ها و باورهای عامیانه در آن راه یافته است. از جمله این اعتقادات، سرنوشت باوری و تقدیرگرایی است. تاریخ گرایی نو بر اثر پذیری متن (روایت) از بافت جامعه تأکید دارد و مهم ترین بافت هر متن را روابط مربوط به قدرت، تلاش برای انتقال قدرت و دستیابی به آن می داند. این رویکرد بر آن است که مؤلّف یا هنرمند از نظرها، واژگان و باورهای فرهنگ خود برای تولید اثری بهره می جوید که برای مخاطبی از همان فرهنگ قابل درک و فهم باشد. بدین سبب متن ادبی ضرورتاً با یک گفتمان یا یک ایدئولوژی پیوند می یابد و می تواند وسیله انتقال قدرت هم باشد. جستار پیش رو، در پی آن است با استناد به ابومسلم نامه ابوطاهر طرسوسی، گفتمان تقدیرگرایی و نشانه های آن را با توجه به واقعیت های فرهنگی و اجتماعی عصر به روش توصیفی تحلیلی تبیین کند. در پایان مشخص شد اعتقاد به تقدیر و سرنوشت و نشانه های آن متأثر از میدان گفتمانی حاکم و آبشخور آن گفتمان دینی عصر (جبرگرایی) است. در کشاکش گفتمانی داستان، راوی، بسیاری از امور و رخدادها و حتی کنش های اجتماعی را به تقدیر نسبت می دهد. بدین ترتیب، ابومسلم نامه در منازعه گفتمانی در راستای هژمونی شدن گفتمان تقدیرگرایی و توجیه و تحکیم قدرت عمل می کند.
بررسی و نقد شیوه نگارش و محتوای اخلاقی تاریخ جهانگشای جوینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاریخ جهانگشای جوینی، علاوه بر اینکه یکی از مهم ترین آثار تاریخی دوره مغول به شمار می آید، از جنبه ادبی نیز یکی از شاهکارهای ادبیات پارسی است. در این پژوهش، جلوه ها و جنبه های گوناگونی اخلاقی کتاب تاریخ جهانگشا تحلیل و بررسی شده است. مدعای اصلی پژوهش حاضر این است که تاریخ جهانگشا علاوه بر ارزش های تاریخی، از جهت اشاعه مسائل اخلاقی و تعلیمی نیز یک اثر برجسته در عصر مغول، دوره ای دشوار برای فرهنگ ایرانی، به شمار می آید. به منظور بررسی این مدعا، مسائل اخلاقی تاریخ جهانگشا در دو نوع ایجابی و سلبی دسته بندی و در ادامه، انواع شیوه های بیان عطاملک جوینی در مسائل اخلاقی واکاوی شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که جوینی در مقام یک منتقد اخلاقی و مروج اخلاق در عصر مغول، با شیوه ای خلاقانه بیشتر متمایل به ترغیب افراد به امور نیک اخلاقی و اجتماعی بوده و به دلایلی همچون تلاش برای حفظ فرهنگ ایرانی، بیم از گزند مغولان در صورت نفی اعمال ایشان و ایدئولوژی ویژه او در باب اهمیت خوش بینی و امید، نهی از امور منفی، جایگاهی پایین تر در اندیشه او داشته است. همچنین به نظر می رسد تعدد روش های نویسنده در بیان مسائل اخلاقی حاکی از اهمیت تعلیم و اخلاق در نظام اندیشگانی او باشد.
بچه ها دوست دارند در مدرسه هری پاتر درس بخوانند (گزارش)
حوزههای تخصصی:
کاربست اعتبارسنجی روایات و منقولات تاریخی در نق د خوانش ادبی مع اصر از قصص قرآن با تأکید بر دیدگاه ادبی آیت الله جوادی آملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
داستان های قرآن در مواضع و سیاق های گوناگون ذکر شده است. این پراکندگی و تفاوت سبک های بیان قصص در گفتمان آیات، شبهه راهیابی تعارض به متن قرآن را در ذهن مخاطب تداعی می نماید؛ این در حالی است که با بهره گیری از قراینی می توان ضمن پاسخ گویی به شبهاتی چون تاریخ مندی و متن ادبی و بلاغی بودن قرآن، در رد ادعای مذکور مبادرت ورزید. روایات منتسب به معصومین از جمله قراین ناپیوسته ای به شمار می روند که نقش مؤثری در تبیین آیات الهی ایفا می نمایند. لکن با عنایت به احتمال ورود اسرائیلیات به منابع روایی، ارجاع به این مصادر را با مشکل مواجه ساخته و زمینه را برای ادبی و بلاغی دانستن قصه های تاریخی قرآن می گشاید. از سویی از آنجا که موارد گوناگونی از اشتراک میان داستان های قرآن و نقل های تاریخی مشاهده می شود، با نظر به اینکه گاه حلقه های مفقود قصص در تاریخ یافت می شود، کاربست داده های تاریخی در تفسیر داستان های قرآن نافع می نماید و کمک شایانی نیز در پاسخ گویی به شبهاتی که، تنها روش فهم قرآن را روش ادبی و تحلیل متن می داند، خواهد نمود. بر این اساس پژوهش حاضر از رهگذر تأمل در آرای اندیشمندان مسلمان به ویژه آیت الله جوادی آملی و با تکیه بر روش توصیفی – تحلیلی به این پرسش کلیدی که «کارکرد روایات و منقولات تاریخی در نقد خوانش ادبی معاصر از قصص قرآن چگونه ارزیابی می شود؟» پاسخ داده است.
تحلیل ساختاری و گفتمانی تمثیل در مرصادالعباد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی بهار ۱۳۹۷ شماره ۷۵
151-174
حوزههای تخصصی:
در هر ژانر ادبی، متناسب با غایت آن ژانر، شگردهای زبانی و ادبی آفریده می شوند و موجب زیبایی و بلاغت آن متن می گردند. زمانی آرایه های ادبی و صور خیال در تحلیل متن نقشی برجسته ایفا می کنند که تبدیل به شگردی سبکی شده باشند. در متون تعلیمی عرفانی که غایت آن بیان اندیشه در قالب زبان و ساختاری زیباست، تمثیل بسامد بالایی دارد، به گونه ای که غالب ترین شگرد سبکی هنری در این متون، تمثیل و کارکرد بلاغی و اندیشگانی آن است. در این مقاله، با روشی توصیفی تحلیلی بلاغت تمثیل را در مرصادالعباد نجم الدین رازی بررسی کرده ایم و با تحلیل دو بعد ساختاری و گفتمانی این فرایند بلاغی نشان داده ایم که کارکرد و ساختار تمثیل در مرصادالعباد متفاوت از کارکرد آن در دیگر متون عرفانی است؛ زیرا از سطح یک شگرد هنری صرف تا حدی فرارفته است، به گونه ای که تمثیل پردازی تبدیل به شگردی سبکی در بیان آموزه های معرفتی شده است؛ آن گونه که می توان از آن در کشف گفتمان پنهان متن سود جست. استفاده نجم الدین رازی از تمثیل موجب استبداد فهم و تک صدایی شدن متن شده، از این رو، ابزاری در راستای کشف ایدیولوژی نویسنده است. یکی از عوامل اصلی محدودیت فهم معنایی متن و تک صدایی شدن آن را می توان در اجزای تمثیل های مرصادالعباد یافت که اغلب اضافه های تشبیهی هستند تا نماد.