فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۷۶۱ تا ۱٬۷۸۰ مورد از کل ۷٬۶۵۵ مورد.
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۵ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
1 - 20
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: مروری بر نقدهای صورت گرفته درباره ی شهرسازی ایران، نکات قابل توجهی را در رابطه باکیفیت فعالیت های حرفه ای شهرسازی، خروجی های پژوهشی و سیستم تولید دانش آن نشان می دهد. نقص ها و کاستی هایی که هر یک به صورت مجزا تجربه می کنند، حاصل یک نقص کلی در ارتباط میان آن ها است. برگزاری دوره های دکتری شهرسازی در دانشگاه های مختلف جهان از سابقه قابل توجهی برخوردار است و ماحصل پژوهشی آن تلاش در غنی ساختن پایه ی دانش این رشته دارد. دوره ی دکتری شهرسازی در ایران از سال 1347 در دانشگاه تهران آغاز شد و از سال 1388 دانشگاه های شهید بهشتی و تربیت مدرس و پس از آن دانشگاه های دیگر به این جریان پیوستند. اما سؤال این است که محتوای رابطه ی دانش-پژوهش در شهرسازی ایران چگونه تعریف می شود و برای بهبود دانش شهرسازی ایران، رساله های دکتری چه حیطه ی محتوایی را می بایست پوشش دهند؟ هدف: این پژوهش تلاش دارد تا دریابد رساله های دکتری در این سال ها چه تأثیر محتوایی در دانش شهرسازی ایران داشته و در سال های آتی چه نقشی را می بایست ایفا کنند. روش: با نوع پژوهش حاضر بنیادی بوده و روش تحقیق آن تحلیل محتوای کیفی است. نمونه های موردمطالعه در این تحقیق تعداد 461 رساله ی دکتری شهرسازی جهانی و 123 رساله ی شهرسازی دانشگاه های سطح یک کشور بوده است. یافته ها: مطالعات صورت گرفته حاکی از آن است که مقوله ی فلسفه و نظریه ها اولویت اول در دانش و پژوهش داخلی و جهانی در دوران معاصر بوده است. نتیجه گیری: درنتیجه ی مقایسه رابطه ی دانش-پژوهش داخلی و جهانی از خلال مطالعات صورت گرفته در این مقاله، می توان گفت که پژوهشگر دوره دکتری برای تعیین موضوع رساله خود می تواند سه هدف را دنبال کند. در پی غنی ساختن دانش شهرسازی ایران برآید؛ در راستای دانش شهرسازی جهانی گام بردارد یا تلفیقی از این دو هدف را مدنظر قرار دهد. مبتنی بر انتخاب هر یک از این اهداف، لیستی از اولویت های موضوعی برای پژوهشگران دوره دکتری پیشنهادشده است.
بررسی رابطه ی روش های یادگیری با دروس مقطع کارشناسی معماری
حوزههای تخصصی:
امروزه توجه زیادی به بحث یادگیری در معماری به منظور افزایش عملکرد معماران شده است، به دلیل اینکه رشته های هنری نیازمند خلاقیت و نوآوری می باشند و اهمیت یادگیری در این گونه رشته ها بیشتر است. هدف از انجام این پژوهش، بررسی روش های یادگیری مناسب برای هر کدام از دروس ارائه شده ی رشته ی مهندسی معماری در مقطع کارشناسی می باشد. ماهیت پژوهش کیفی و روش تحقیق، توصیفی-تحلیلی از نوع استدلال منطقی می باشد. به این صورت که در ابتدا روش های یادگیری توسط مطالعات کتابخانه ای و اسنادی ارائه و دسته بندی شده، سپس نقاط قوت و ضعف هر کدام از روش ها مورد بررسی قرار گرفته شده است و برای هر کدام از نقاط ضعف در ادامه راهکار پیشنهاد شده است. در بخش یافته های پژوهش، پس از شناخت ماهیت و هدف دروس ارائه شده در این مقطع، در نهایت در بخش تحلیل یافته های پژوهش، جداولی شامل دروس نظری و عملی همراه با روش های سازگار یادگیری با هر یک از دروس ارائه شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که دروس عملی بیشتر با روش های یادگیری که نیاز به مشارکت دانشجویان باهم و یا با اساتید دارند، سازگار بوده و دروس نظری نیاز به روش هایی دارند که باعث افزایش انگیزه و یادگیری دانشجو شده و مشارکت آن ها را به هنگام ارائه درس در کنار اساتید دارا می باشد.
تبیین مفاهیم و رویکردهای ساختار فضایی در مناطق شهری چندمرکزی: ارائه چارچوبی مفهومی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۵ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
37 - 62
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: گرایشات اولیه تمرکززدایی و تغییرات در تکنولوژی اطلاعات، حمل ونقل و ارتباطات منجر به تغییر ساختاری عمده ای در شهرها شد که ظهور مناطق شهری چندمرکزی را در پی داشته است. با این حال در سال های اخیر توسعه شهری چندمرکزی به بحثی مهم بین محققان شهری، جغرافیدانان، برنامه ریزان، اقتصاددانان و سیاست گذاری شهری تبدیل شده است و هر کدام از دیدگاه خود به آن پرداخته و تعاریفی ارائه کردند. هدف: این پژوهش با این هدف به بررسی رویکردهای نظری مناطق شهری چندمرکزی و تبیین آن از منظر مفاهیم مرتبط و رویکردهای آن پرداخته تا یک مدل مفهومی برای درک ساختار فضایی تبیین کند. روش: روش تحقیق به کار گرفته شده تحلیل محتوی کیفی بود؛ به طوری که با مفروض گرفتن تعریف های مشخص به مطالعه متون تعیین شده پرداخت شد. این مفاهیم و تعاریف عملیاتی بر اساس مباحث نظری استخراج شد که گام نخست یعنی برنامه ریزی را شامل می شد. منابع تحقیق براساس معتبرترین پایگاه علمی جهانی مورد بررسی قرار گرفت. در گام دوم بازیابی منابع بر اساس کلید واژگان، عنوان و چکیده انجام شد و نهایتاً در مرحله سوم تحلیل و چارچوب مفهومی تدوین شد. یافته ها : یافته های تحلیل نشان داد مفهوم چندمرکزی بر مبنای بعد مقیاس جغرافیایی درون و برون شهری و ماهیت تحلیل و تجویزی قابل تبیین است. همچنین بررسی ها نشان داد که منطقه شهری چندمرکزی عملکردی نسبت به چندمرکزی ریخت شناسی کمتر درک شده است. رویکرد ریخت شناسی بر پایه میزان جمعیت، فعالیت یا اشتغال است و رویکرد عملکردی بر شبکه های زیرساختی، جریان ها و تعاملات بین گره های شهری به عنوان روابط بین شهری، فاصله، رفت وآمدهای روزانه و شبکه فعالیت ها تاکید دارد. توزیع جریان ها در این رویکرد می تواند یک طرفه یا دوطرفه باشد. همچنین سیستم های شهری دارای یکپارچگی فضایی ساختار عملکردی ممکن است، نامتعادل باشد و از سویی دیگر سیستم های شهری متعادل به لحاظ عملکردی ممکن است دارای یکپارچگی فضایی ضعیف یا قوی باشند. نتیجه گیری: در نهایت اینکه برای مناطق شهری چندمرکزی چهار بعد پژوهش های تحلیلی – توصیفی برای نشان دادن، اندازه گیری و مشخص کردن وضعیت موجود یک ساختار فضایی، بعد مفهومی است برای تشخیص پیکربندی فضایی چنین ساختاری، بعد حوزه فضایی برای تحقق بعد مفهومی تحلیلی یا تجویزی و بعد عملکردی و ریخت شناسی قابل تشخیص است.
مطالعه ساختار معماری و سیستم آب رسانی حمام دستکند روستای تاریخی کهنمو شهرستان اسکو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۰ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۷۴
۱۳۴-۱۱۹
حوزههای تخصصی:
معماری دستکند دامنه کوه آتش فشانی سهند ازجمله گونه های کمتر شناخته شده معماری ایران است که به صورت جسته و گریخته برخی از بناهای شاخص آن موردمطالعه قرار گرفته است. ازجمله بناهایی که در معماری دستکند سهند در تمامی روستاها تقریباً نمونه هایی تاریخی و قابل توجه وجود دارد، حمام های دستکند هستند. ازجمله ویژگی های این حمام که موجب می شود ارزش گونه شناسی معماری حمام های دستکند دامنه سهند موردتوجه قرار گیرد و درواقع ضرورت و اهمیت این تحقیق حول آن است، می توان به سیستم های آب رسانی و چگونگی ارتباط فضایی با توجه به محدودیت هایی فضایی در بدنه صخره ای اشاره نمود. روش تحقیق در رابطه با این بنا استفاده از مطالعات میدانی با حضور در محل و همچنین استفاده از روش های مستندسازی برای فرایند ایجاد فضاهای معماری و همچنین سیستم آب رسانی در کنار روش های ساخت وساز بوده است. هدف این مقاله، معرفی یافته های جدید درباره ی معماری دستکند حمام کهنمو به عنوان یکی از حمام های خالص و دست نخورده دامنه سهند است و سؤالاتی از قبیل: ویژگی های معماری و کالبدی حمام کهنمو از لحاظ ساخت فضاهای دستکند چیست؟ سامانه تأمین آب و گردش آن در فضاهای داخلی حمام در این ناحیه کوهستانی چگونه بوده است؟ را پیگیری می کند. تحقیق پیش رو با استفاده از بررسی های کتابخانه ای، مطالعه میدانی و مستندنگاری انجام شده است. ازجمله ویژگی های قابل توجه حمام کهنمو سیستم آب رسانی و گردش آب آن است که به وسیله آب قنات و سیستم های گرمایشی آب را به طور مناسب برای کاربردهای گوناگون خزینه در فضای داخل حمام تهیه می نموده است. به علاوه عمده مصالح ترکیب شده با این گونه معماری در نمونه های اصیل، سنگ های پراکنده موجود در محیط کوهستان و قلوه سنگ های آتش فشانی در بستر رودخانه های دره های سهند هستند؛ و همچنین در ساخت فضاهای تکمیل کننده و یا تعمیری از ملاط های بوم آورد پایه گلی استفاده شده است. امروزه در نمونه های جدید در کنار مصالح قدیمی از ملاط ماسه و سیمان استفاده زیادی می شود.
بررسی تطبیقی تجارب مسکن اجتماعی در ایران و کشورهای دیگر
حوزههای تخصصی:
نیاز به مسکن از جمله نیاز های بنیادی بشر است که از زمان انسان های اولیه و غار نشین تا به امروز مطرح بوده است .ولی امروزه نه تنها تامین مسکن بلکه چگونگی تامین آن نیز از معضلات جامعه کنونی است و منجربه آن شده است که تامین مسکن برای قشر کم درامد و آسیب پذیر جامعه از دغدغه های دولت حاکم در هر کشوری باشد.یکی از راه حل هایی که برای این امر مطرح شد بحث مسکن اجتماعی است. به لحاظ تاریخی، مسکن اجتماعی در اروپای شمالی و بیشتر دولت های سوسیالیست به شکلی وسیع وجود داشته است. بعد از جنگ جهانی، یعنی زمانی که دولتها مداخلات زیادی در اقتصاد داشتند، مسکن اجتماعی هم قویتر از هرزمانی به صحنه آمد. در ایران نیز طرح تولید انبوه مسکن ارزان برای گروه های کم درامد که طرح مسکن مهر نامگذاری شد، به عنوان یکی از برنامه های محوری دولت نهم برای بر قراری عدالت اجتماعی و کمک به گروه های محروم شهری مطرح شد. . در این مقاله با استفاده از روش مقایسه ای و تحلیل محتوای کیفی و همچنین با استفاده از مطالعات میدانی و کتابخانه ای سعی به مقایسه تطبیقی تجارب مسکن اجتماعی در ایران و کشورهای دیگر شد و از نتیجه گیری این پژوهش پیشنهاداتی نیز ارائه شد.
تعزیه سیار در صحنه شهر؛ بررسی نشانه-معناشناختی سیالیت مکان در تعزیه ضیابر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم شهریور ۱۴۰۰ شماره ۹۹
53 - 64
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: تعزیه سیار یکی از شیوه های اجرایی نمایش تعزیه است که صحنه های آن، نه در یک مکان ثابت، بلکه در طول یک مسیر اجرا می شود. مسئله پژوهش حاضر این است که چگونه گفتمان تعزیه سیار در ارتباط با جابه جایی مرزهای مکانی شکل می گیرد و این جابه جایی ، چگونه به مثابه فرایندی ظاهر می شود که تعزیه را به امری تحولی تبدیل می کند. در تحقیق حاضر، تعامل میان گفتمان تعزیه سیار ضیابر (نمونه موردی) و گفتمان شهر مورد مطالعه قرار می گیرد و همچنین تأثیرات نشانه-معناشناختی اجرای تعزیه بر مکان ها و فضاهای شهری ضیابر بررسی می شود.اهداف پژوهش: هدف اصلی این تحقیق، شناخت وجوه نشانه-معناشناسانه سیالیت مکان در تعزیه سیار و کارکرد آن در دگردیسی مکان های شهری است.روش پژوهش: با روش کیفی مبتنی بر تحلیل نشانه-معناشناسی صورت پذیرفته است. نشانه-معناشناسی رویکردی است که خاستگاه اندیشگانی فرانسوی دارد و حاصل گذار از نشانه شناسی ساخت گرا و کلاسیک به سوی نشانه شناسی مبتنی بر «تن»، «ادراک» و «حضور» با زمینه پدیدارشناختی است.نتیجه گیری: مسیر حرکت تعزیه ضیابر از به هم پیوستن سه موقعیت مکانی اصلی این شهر (قبرستان، خیابان اصلی و خانه آیت الله ضیابری) شکل می گیرد. با بررسی ویژگی سیال این تعزیه، مشخص می شود که چگونه مکان های مذکور روایت پذیر شده و از کارکرد و نقش های پیشین خود فاصله می گیرند. به طوری که این امر موجب دگردیسی مکان ها، فضاها و همچنین استعلایافتگی شهر در طول اجرای تعزیه می شود.
سنجش شاخص های برگزیده در روند توسعه شهری سبز در منطقه 22 شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی توسعه شهری و منطقه ای سال ششم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱۶
109 - 150
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف سنجش شاخص های برگزیده در روند توسعه شهری سبز در منطقه 22 شهر تهران دری یک دوره پنج ساله 1390 الی 1395 انجام پذیرفته است (مطالعه ای که از زمان شکل گیری این منطقه نوپا و درحال توسعه شهر تهران دریک دوره زمانی مشخص انجام نپذیرفته است)، بدین منظور بر اساس نظریه ها، دیدگاه ها و نیز پژوهش های موردی در چارچوب هدف مذکور؛ علاوه بر معیار کیفیت هوا به عنوان معیار برگزیده، سایر معیارهای مؤثر در جهت سنجش توسعه شهری سبز شناسایی و تبیین گردید، سپس جهت تعیین میزان تأثیر هر یک از معیارها و امتیازدهی به عملکرد آنها در طی دوره موردمطالعه، ازنظر خبرگان در حوزه شهرسازی و برنامه ریزی شهری طی دو پرسشنامه مجزا استفاده گردید و تحلیل داده ها با نرم افزار Expert Choice و ماتریس ارزیابی عملکرد و صفحه گسترده اکسل انجام پذیرفت. نتایج این پژوهش بیانگر آن است که عملکرد سیاست هوای پاک به عنوان معیار برگزیده در طول دوره موردبررسی، عملکردی مطلوب، آلاینده ذرات معلق کمتر از 10 میکرون (PM10) و آلاینده دی اکسید سولفور (SO2) عملکردی متوسط و آلاینده دی اکسید نیتروژن (NO2) عملکردی نامطلوب داشته است، امتیاز نهایی عملکردی معیارها نیز در ارتباط با عملکرد شهر سبز در منطقه موردمطالعه دری دوره پنج ساله 545/0 به دست آمد که به عبارت دیگر 5/54 درصد از تغییرات توسعه شهری در این منطقه در این دوره زمانی بر اساس معیارهای شهرسبز محقق گردیده است و این نشانگر آن است که توسعه شهری سبز در این منطقه در دوره پنج ساله موردبررسی با توجه به پتانسیل های زیست محیطی قابل توجه آن در وضعیت متوسط قرارگرفته است و با نقطه ایده آل فاصله نسبتاً زیادی دارد. در انتهای پژوهش پس از شناسایی نقاط ضعف عملکردی و در جهت برنامه ریزی بهینه و کاراتر برخی راهبردها ارائه گردیده است.
بررسی و تحلیل سازمان فضایی منطقه کلانشهری تهران با استفاده از جریان فضایی سفرها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در ادبیات نوین برنامه ریزی منطقه ای الگوی سازمان فضایی مناطق هرچه بیشتر تحت تأثیر تعاملات میان سکونت گاه هاست، این امر باعث شکل گیری پیوندهایی میان کانون ها می شود و در صورت هدایت صحیح روند سازمانیابی فضا می تواند به یکپارچگی فضایی-عملکردی منطقه بیانجامد. براساس مستندات طرح های فرادست نیروهای مرکز گرا به سمت کلانشهر تهران، سیل عظیم نیروهای کار و جریان افراد با هدف برخورداری از خدمات و تسهیلات برتر متمرکز شده در تهران، سازمان فضایی نامتعادلی را تداعی می نماید. این پژوهش با بهره گیری از روش بررسی و تحلیل جریان سفرها (تعداد مسافران جابه جاشده بین شهرهای منطقه کلانشهری تهران)، الگوی حاکم بر سازمان فضایی منطقه کلانشهری تهران بازشناسی و روند تحولات آن بررسی شود. نتایج نشان می دهد به موازات کاهش سهم تمرکز جریان سفرها از کلانشهر تهران، نقش شهرهای پیرامونی در نظام اسکان و فعالیت در منطقه افزایش یافته و الگوی سازمان فضایی منطقه کلانشهری تهران در طی دوره مورد بررسی (1375-1390) از یک الگوی متمرکز با تسلط شهر تهران به تدریج به یک حوزه گسترده با مراکز جمعیتی و عملکردی متعدد تکوین یافته است. تحلیل های شبکه جریان سفرها گرایش به سوی الگوی متعادل تر در پراکنش فعالیتها در منطقه و افزایش مراکز سطح دو را بیان می کنند.
ارزیابی تابش خورشید و ایجاد سایه بر کالبد کبوترخانه های روستای اصفهان و تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۰ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۷۴
۸۸-۷۳
حوزههای تخصصی:
در اکثر نقاط کشورمان مخصوصاً دو اقلیم گرم و خشک و سرد و خشک کبوترخانه هایی با فرم و شکل های گوناگون جهت نگهداری و پرورش کبوترها وجود داشته است. این بناها غالباً دارای پلان های دایره و مربعی هستند و با مصالح خشت و آجر ساخته شده اند. هدف از این پژوهش، شناخت دریافت تابش خورشید و اثر سایه بر سطوح کبوترخانه های روستایی اصفهان و تبریز می باشد. سؤال اصلی تحقیق عبارت است از اینکه: «دریافت و درصد تابش خورشید و ایجاد سایه بر سطوح کبوترخانه های اقلیم گرم و خشک اصفهان و اقلیم سرد تبریز چگونه بوده است؟». بخشی از مطالعه موردکاوری و توصیفی- تحلیلی و بخشی دیگر تحلیل نرم افزاری است؛ بنابراین، چهار نمونه کبوترخانه با ساختار و فرم متفاوت از روستاهای طار، خیرآباد، گورت و ضامن آباد اصفهان و چهار نمونه از روستاهای خلجان، تقی آباد، دیگ باشی و چله غاز تبریز انتخاب گردید، سپس نمونه ها در نرم افزار Rhinoceros5 با مقیاس دقیق مدل سازی شدند و با استفاده از موتور RADIANCE و ECOTECT میزان و درصد دریافت تابش خورشید در گرم ترین روز سال در دو بازه ی زمانی ساعات 13 و 16 و اثر ایجاد سایه بر سطوح کبوترخانه ها در ساعت 15 شبیه سازی گردید. نتایج شبیه سازی ها نشان دادند که دریافت و درصد تابش خورشید بر سطوح کبوترخانه ها در اقلیم گرم و خشک اصفهان و سرد و خشک تبریز با مساحت و فرم بنا رابطه ی مستقیمی دارد. مناسب ترین کبوترخانه برای اقلیم گرم و خشک که حرارت اشعه ی تابش زیاد است و نیاز است در بازه ی زمانی گرم سایه اندازی در سطوح ایجاد گردد و سطوح کمتری از بنا در معرض تابش قرار گیرد؛ کبوترخانه های چنداستوان ه ای با خلل و فرج بیشتر و سطوح منحنی است و برای اقلیم سرد کبوترخانه های مکعبی با سطوح صاف و بدون خلل فرج، مناسب ترین می باشد که این کبوترخانه ها درصد زیادی از سطوح خود را در معرض تابش خورشید قرار می دهند و اشعه ی تابش خورشید با زاویه تقریباً مستقیم و 90 درجه بر سطوح برخورد می نماید.
کندو کاوی در تغییر نگرش های مفهومی در شهر در شرایط بیماری های همه گیر از منظر برنامه ریزی و طراحی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۵ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
127 - 151
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: مدیریت بحران های حوزه سلامت، با هدف تقویت تاب آوری جوامع محلی، طیف وسیعی از مفاهیم در ابعاد برنامه ریزی، سیاست گذاری، اقدام و کنترل در تمام مراحل قبل، هنگام و بعد از رخداد در برمی گیرد. شهرها به صورت دوره ای با برخی از این بحران ها درگیر هستند. هدف: پژوهش حاضر با بررسی شیوع کووید -19، تغییر نگرش های مفهومی به شهر به زبان برنامه ریزی و طراحی شهری در جهت کنترل و انطباق با شرایط جدید تحلیل می کند تا درک بهتری از تغییرات و تأثیر آن ها در مدیریت موضوعات مرتبط به دست آورد. روش: تحقیق کیفی و مروری حاضر به روش تحلیل محتوای نگرش های درحال تغییر و با مراجعه به متون علمیِ مدیریت شهری در گفتمانِ جهانیِ پس از ورود ویروس، سعی در استنباط و استخراجِ محورهای جدید سیاست گذاری داشته است. بنابراین، با جست وجوی کلیدواژه های مرتبط در پایگاه های معتبر علمی در بازه زمانی آغاز شیوع تا همه گیری آن، مفاهیم اولیه با بررسی حدود 50 مقاله استخراج و استنباط گردید. در ادامه ارتباط مؤلفه ها باهم سنجیده شد و تحلیل های تلفیقی در ابعاد رویه ای و ماهوی مرتبط با برنامه ریزی شهری مورد بازبینی قرار گرفت. یافته ها: براساس یافته های پژوهش، شهرهای دارای عرصه های عمومی باز، واجد سیستم های شفاف مدیریت داده های مکانی و اقدمات مشارکتیِ مرتبط با تحلیل زمانیِ رویدادها، فرصت های بهتری جهت اجرای ایده های برنامه ریزی و طراحی شهری در مدیریت بیماری های همه گیر وجود دارد. نتیجه گیری: محدوده های جدید محلات پس از این بیماری، براساس معیارهایی مانند قابلیت جداسازی و اقدامات سریعِ تشخیصی بازتعریف می شوند و مفاهیم مکانی-زمانیِ جدیدی از اختلاط محیط های واقعی-مجازی در محل های کار و زندگی، ترکیب بندی های فضایی جدیدی از عرصه های عمومی در نظام فعالیتی و سناریوهای حساس به زمانِ رشد بیماری مورد توجه قرار می گیرد. از سوی دیگر کیفیت های با قابلیت جداسازی نظام فعالیت و حرکت و دسترسی، به واسطه ترکیب لایه هایی از محیط های طبیعی و مصنوع را در سلسله مراتب مبتنی بر مدیریتِ زمان-جریان محورِ عملکردها فراهم می کند.
بازخوانی نقش ارگونومی در آفرینش فضای داخلی مدرسه شهدای هویزه با رویکرد آموزش خلاق
منبع:
معماری شناسی سال چهارم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲۰
1-10
حوزههای تخصصی:
آبشخور نظری پژوهش حاضر؛ هم پیوندی ارگونومی در آفرینش فضای داخلی است تا به اتکای مفاهیم و پیکربندی تئوریکی و عملی آن، بیش از پیش به حوزه ی مطالعات برنامه ریزی غنا بخشد. زیرا مطالعات نشان می دهند موارد زیادی میتواند به کاهش کیفیت اموزشی دامن زند و یکی از این مواردی که می تواند کیفیت اموزش را برهم زند، عدم توجه نکردن به اصول ارگونومی می باشد و لذا، عدم توجه به فاکتورهای ارگونومی و رعایت نکردن انها در فضای اموزشی،منجر به پرداخت هزینه های بسیار زیادی،توسط دانش اموز در محیط اموزشی خود می شود که نتجه ای جز اتلاف انرژی،وقت،هزینه و عدم پرورش دهی نیروی متخصص توسط مدرسه می گردد و از این رو موجب کاهش کارایی،کیفیت و افزایش تنش بین دانش اموزان یک محیط اموزشی می شود. پژوهش حاضر ازنظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت و روش توصیفی- تحلیلی و به لحاظ قلمرو زمانی، مقطع حاضر (1400) بوده است. جهت تحلیل چگونگی عملکرد شاخص ها از مدل تحلیل سلسله مراتبی(AHP) با تعداد 4 گزاره اصلی و 19 گزاره فرعی(زیر مجموعه ها ) بهره برده شده است. نتایج حاصل از پرسشنامه می توان به این نتیجه رسید که عواملی چون نحوه ی قرار گیری ساختمان مدرسه، وجود فضای سبز و طراحی فضاهای موقت در حیاط مدرسه، تعداد و کیفیت مناسب فضاهای ورزشی و بهداشتی معیارهای مهمی در طراحی حیاط مطلوب است و میتواند کارایی آن را به شکل چشمگیری افزایش دهد. بنابراین ارائه راهکارهای متناسب با معضلات موجود در حیاط مدرسه میتواند زمینه افزایش خلاقیت کودک در زنگ تفریح را نیز در پی داشته باشد. بنابراین هرچه طراحی حیاط مدرسه هوشمندانه و مطلوب تر باشد، کودکان نیز تمایل بیشتری به شکوفایی خلاقیت خود دارند. یافته این پیام را درپی داشت که غالب مدرسه های فعلی ایران از زاویه معماری و فضا سازی های داخل آن بخصوص برای اعداد سنی محدوده این پژوهش نیاز به بازسازی و فضا سازی مناسب براساس روحیات کودکان دارند و انتخاب فضا هایی منطبق بر خواسته ایشان می تواند مدرسه را تبدیل به فضایی پر روح و اثر گذار بر رشد و بهبود آموزش کند.
حیات جمعی و شهر شیراز در عصر آل بویه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم اسفند ۱۴۰۰ شماره ۱۰۵
49 - 60
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله : اجتماعات اقشار مختلف شهروندان، در مکان ها و فضاهایی صورت می گیرند که به طور کلی فضاهای جمعی نامیده می شوند. شهرنشینی ترجمه نیاز انسان به زندگی اجتماعی است. این نیاز در انواع رفتار، به طرق و اشکال گوناگون، با توجه به زمان های مختلف خود را نشان داده است. در دوره آل بویه شهر شیراز از قشرهای مختلفی تشکیل شده بود که هرکدام از این گروه ها اجتماعات خاص خود را داشتند و زیر سایه مدارای امیران آل بویه با دیگر مذاهب، و آزاداندیشی نسبی، این اجتماعات را در فضاهای متفاوت یا مشترک برگزار می کردند.هدف پژوهش : این تحقیق با هدف بررسی فضاهای جمعی شهر شیراز در دوران آل بویه و نحوه تأثیر آن بر کالبد شهر انجام شده است. همچنین با این فرض که فضای موجود از تسامح امیران آل بویه با دیگر ادیان و اقوام باعث پویایی حیات جمعی و مکان های شهری شده بود، نقش اقشار مختلف در تولید فضای جمعی بررسی می شود.روش پژوهش : روش تحقیق در این پژوهش، روش تفسیرِ تاریخی است. سپس با رویکرد تحلیلی، مکان های شهری و محل استقرار آنها در شهر شیراز، معاصر با دوره آل بویه بررسی می شوند. در این روند ابتدا تعاریف مکان های شهری و فضاهای اجتماعی جمع بندی خواهند شد و سپس با استفاده از این تعاریف و مستندات برداشت شده از منابع دست اول، تحقیق در مورد فضاهای جمعی شهر شیراز در دوره آل بویه انجام می گیرد.نتیجه گیری : مسجدها، بازار، مدارس و مکاتب، کاخ های حکومتی، میدان ها، خانقاه و رباط، معابر، کنیسه ها، کلیساها و آتشکده ها فضاهایی هستند که میزبان تعاملات اجتماعی ساکنین شیراز بودند. فضاهایی که اغلب توسط مردم ساخته می شد. از داده های تاریخی چنین برمی آید که این مکان ها به جز کارکردشان به عنوان یک هویت شهری برای قشرهای مختلف عمل می کرده است و محلات زیستی با ساکنان هم مسلک در اطراف آن به وجود می آمده است. بیشتر این فضاها در قسمت جنوب غرب محدوده تاریخی شهر شیراز قرار داشته اند.
بررسی گرافیک محیطی در راستا زیبا سازی و طراحی شهری
منبع:
معماری سبز سال هفتم تیر ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۲۴)
11-22
حوزههای تخصصی:
امروزه کمتر جایی می توان یافت که ردپای گرافیک محیطی در آن نباشد. ضرورت وجود گرافیک محیطی با پیچیده تر شدن شهرها و افزایش جمعیت آن ها افزایش یافته است، می توان اذعان داشت که گرافیک محیطی در شهرهای امروزی نقشی حیاتی را ایفا می کند. یکی از مهم ترین مسائل در جامعه امروز مسئله بی نظمی ها و آشفتگی های مناظر مختلف شهری است که مولد آلودگی بصری و روانی مردم می باشد و تأثیرات نامطلوبی بر روحیه انسان برجای می گذارد مهم ترین عناصر موجود دریک شهر بناها و ساختمان های آن می باشد که زیبایی و هماهنگی و موزون بودن آن ها می تواند سلامت ذهنی و روحی افراد را در پی داشته باشد دانش های گوناگون نظیر روانشناسی جامعه شناسی شهرسازی و محیط زیست به دنبال راه کارهایی مناسب برای حل این مسئله هستند در این میان مقوله هنر و در میان هنرها هنر تجسمی ازجمله گرافیک محیطی سهم بسزایی در این حیطه دارد گرافیک محیطی از طرق مختلف به زیباسازی فضاهای شهری و همچنین فضاهای داخلی بناها کمک می کند مسائل و مشکلاتی که امروزه در زندگی شهرنشینی وجود دارد ایجاب می نماید تا علم گرافیک قسمتی از فعالیت های خود را در حیطه معماری و محیط زیست انجام دهد به عبارت دیگر در نظم بخشیدن و زیباکردن فضاهای شهرها و اماکن عمومی و ساختمان ها و بناها باید فراهم آوردن محیط زیبای بصری هماهنگی مطلوب با محیط زندگی آرامش بخشی به افراد جامعه را در نظر داشته باشد. این گرافیک ها با توجه به ماهیت ارتباطی خود، قابلیت های فراوانی در ایجاد هویت ویژه مکانی، تقویت سواد بصری و تبیین ساختارها و ارزش های زیباشناختی، جامعه شناختی، روان شناختی مسائل فرهنگی، هنری، سیاسی و ... جامعه دارند. گرافیک محیطی به واسطه ارتباط مستقیم خود با ویژگی های کالبدی، بصری و معنایی فضاهای شهری، در ادراک و ارزیابی شهر و محیط های شهری از جایگاه ویژه ای برخوردار می باشد و به عنوان بخشی از هنرهای شهری، نمود عینی احساسات و تفکرات معاصر شهروندان و همچنین زندگی روزمره آن هاست که می تواند تأثیر بارزی در فعال سازی و پویایی سازی فضاهای شهری داشته باشد. در این مقاله تحلیلی-توصیفی سعی شده پس از پرداختن به گرافیک محیطی و طراحی شهری، آرمان ها و فصل مشترک آن ها مورد بررسی قرار گیرد.
بررسی و مقایسه کهن الگوی خانه های سنتی اقلیم گرم و خشک و معتدل شمال ایران با استفاده از ریاضیات گسسته
حوزههای تخصصی:
کهن الگوها در تمام علوم ازجمله معماری نقش مهمی در شناسایی و بازشناسی نظم موجود در دیدگاه های اندیشمندان به عنوان چراغ راه آیندگان ایفا کرده است. اهمیت گونه شناسی در معماری به گونه ای است که از حدود دو هزار سال پیش در آثار معماران مشهور ازجمله ویترویوس دیده می شود. بررسی کهن الگوها درگذشته بر اساس مقایسه پلان خانه ها و به صورت تحلیل دیداری صورت می گرفت ولی اکنون مقایسه کهن الگوها را می توان به صورت کمّی بررسی و تحلیل نمود که این کار با استفاده از ترسیم گراف پلان توجیهی و محاسبات ریاضیاتی انجام می گیرد. به عبارت دیگر با استفاده از تفکیک و کدبندی فضاها و مشخص نمودن ارتباط فضاها با یکدیگر می توان به پلان محدب دست یافت و بدین وسیله گراف پلان توجیهی ترسیم می شود و با محاسبه درجه هم پیوندی، اهمیت و نقش فضاها در هر پلان مقایسه شده و درنهایت می توان به یک کهن الگو دست یافت که پلان ها فارغ از اندازه و فرم از یک الگوی واحد تبعیت می کنند. مطالعه حاضر به بررسی و مقایسه کهن الگوی خانه های سنتی اقلیم گرم و خشک کاشان با خانه های سنتی معتدل و مرطوب شمال ایران با استفاده از نحو فضا و ارتباط آن ها با یکدیگر می پردازد و این پرسش را پاسخ می دهد که چه تفاوتی در کهن الگوی این خانه ها با توجه به تفاوت اقلیم زیستی در آن ها وجود دارد. نتایج مطالعه نشان می دهد که بیشترین هم پیوندی و یکپارچگی فضایی در حیاط و ایوان خانه های موردمطالعه مشاهده می شود و کم ترین هم پیوندی مربوط به پستوها و بیرونی هست. بدین ترتیب افق فکری معماران در این دو اقلیم بدین گونه بوده است که از حیاط و ایوان به عنوان فضایی که مرکزیت دسترسی به فضاهای دیگر را فراهم می کند استفاده می شود و پستوها به عنوان خصوصی ترین فضا بکار گرفته شده است. در این تحقیق نمونه های موردی خانه های اقلیم گرم و خشک کاشان (نشاسته پور، کارخانه چی، بنی احمدی و قریشی) و خانه های اقلیم معتدل و مرطوب شمال ایران (شفاهی، دارویی، کاشانی، قدیری، کیا و فاطمی) مورد مطالعه قرار گرفته اند و نمونه کهن الگوهای پیشنهادی هر دو اقلیم، بررسی و مقایسه شده است.
چگونگی ارتقای زندگی روزمره با درنظرگرفتن سویه های دور و نزدیک معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم خرداد ۱۴۰۰ شماره ۹۶
17 - 28
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: از اواخر قرن بیستم و با جریان جهانی شدن، معماری به مثابه ابزاری برای برندسازی شد تا شهرها را به مکان های جاذب سرمایه تبدیل کند. این سیاست معماری را به جدایی هرچه بیشتر از زمینه و ایجاد تباین تشویق کرد و نتیجه آن تبدیل معماری به یک علم تخصصی و یا به مثابه یک اثر هنری و جدایی هرچه بیشتر از زندگی روزمره شد.هدف پژوهش: معماری و زندگی روزمره دارای سویه های دور و نزدیک و محل بروز و ظهور نظم دور و نظم نزدیک هستند. این پژوهش به سویه دور معماریِ مدرن و پس از آن پرداخته است چراکه معماری می تواند با بهره گیری از حوزه های معرفتی علوم انسانی و علوم اجتماعی، به تقویت جنبه هایی از زندگی روزمره بپردازد که در لایه های زیرین وجود دارد و بر جامعه انسانی اثر بگذارد.روش پژوهش: پژوهش حاضر تلاش می کند به کمک راهبرد پسکاوی، ارتباط و اثر معماری و زندگی روزمره را تبیین کند. ابتدا در یک مطالعه توصیفی-تحلیلی و به کمک مطالعه اسنادی، مفهوم زندگی روزمره را مورد کنکاش قرار دهد و نمودهای فضایی زندگی روزمره را از نگاه اندیشمندان مختلف معرفی کند و با تحلیل محتوای کیفی، این آرا را بررسی کرده و به معرفی مقوله ها و مضامین آن بپردازد.نتیجه گیری: یافته های این پژوهش حاکی از آن است که معماری صرفاً یک پدیده ذهنی یا عینی نیست و نمی توان آن را به فرم و عملکرد تقلیل داد. دانش معماری واجد سه مؤلفه علم، هنر و ارزش است که در دوران پس از مدرن عمدتاً از بعد ارزش غفلت شده است. زندگی روزمره نیز سه مؤلفه کردار فضایی، بازنمایی فضا و فضای بازنمایی دارد و هرکدام از ابعاد دانش معماری بر سویه های زندگی روزمره اثر می گذارد. این تحقیق به مؤلفه های ارزش دانش معماری و جنبه فضای بازنمایی زندگی روزمره، به عنوان بخشی از سویه های دورتر معماری و زندگی روزمره پرداخته است. معماری کمک می کند تا سلطه نظام های گوناگون بر فضا کاهش یابد و زندگی روزمره درون فضاهای عمومی تقویت شود. از این رو معماری، یک علم تخصصی، یک هنر و هم زمان در پیوند با زندگی روزمره است.
نقش نرم افزارهای مسیریابی در فرآیند شناخت سازمان فضایی شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۵ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
67 - 85
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: بسیاری از رفتارها در شهر بسته به نحوه ادراک و شناخت شهر تغییر می کند. هم چنین امروزه نقش فن آوری اطلاعات در زندگی بشر بسیار پررنگ و حیاتی است و دستاوردهای آن، بیش از پیش بر شیوه زندگی افراد تاثیر می گذارد. از جمله آن ها، نرم افزارهای تلفن همراه است که با استفاده از شبکه اینترنت، امکانات وسیعی را برای افراد فراهم کرده و بسیاری از فعالیت های گذشته را تغییر داده است. نرم افزارهای مسیریابی در سال های اخیر مورد استقبال وسیع کاربران اینترنت قرار گرفته است؛ این نرم افزارها با قابلیت های مختلف تولید شده اند و هرکدام با ویژگی های خاص خود مقبولیت های متفاوتی دارند.هدف: این پژوهش در پی بررسی نحوه تأثیر نرم افزارهای مسیریابی بر فرایند شناخت افراد نسبت به سازمان فضایی شهر و تفاوت احتمالی این تاثیر در محیط های مختلف بوده است.روش:روش تحقیق، آمیخته و ترکیبی از روش های کیفی و کمی است؛ در ابتدا به روش دلفی شاخص های موردنظر دسته بندی و معین گردید، سپس با استفاده از پرسشنامه و هم چنین تهیه نقشه های شناختی از کاربران نرم افزارهای مسیریابی و تحلیل آن ها به سوالات پژوهش پاسخ دادند.یافته ها: رانندگان عادی توجه بیشتری به نشانه ها و پهنه های شاخص شهری دارند؛ اگرچه در زمینه های ادراکی رانندگان عادی، گره های شهری نیز نقش جدی دارند، اما این تأثیر در آن ها کمرنگ تر است. نرم افزارهای مسیریابی در چگونگی شناخت لبه های شهری تاثیر زیادی ندارند.نتیجه گیری: در شهرهای بزرگ، افراد بیشتر برای یافتن مقصد و مسیرهای جایگزین از نرم افزار مسیریابی استفاده می کنند. آگاهی از مسیرهای خلوت و سایر اطلاعات، نقش فرعی را بر عهده دارد؛ این در حالی است که در شهرهای کوچک، افراد بیشتر برای یافتن اطلاعات مربوط به ازدحام ترافیک از نرم افزار استفاده می کنند. به طورکلی، می توان گفت افرادی که کاربر نرم افزار هستند، در مقابل گروه دوم به طور ذهنی بیشتر تحت تأثیر نشانگرهای نرم افزارها هستند. مسیرهای فرعی نیز بیشتر مورد توجه کاربران نرم افزارها است.
بررسی رابطه شهر های اسلامی مرتبط با هویت شهری و حس تعلق شهروندان (نمونه موردی میدان فلسطین، تهران)
منبع:
هویت محیط دوره دوم بهار ۱۴۰۰ شماره ۶
1 - 20
حوزههای تخصصی:
رویکرد هایی که سعی در تعریف هویت واحد برای طراحی نما و منظر شهر دارند عملاً هویت شهر را که از برخورد چند هویت، سلیقه، ارزش و... به وجود می آید، با تعریف یک هویت واحد که در نهادهای دارای قدرت تعریف می شوند، تبدیل به شهر تک هویتی و یکسان می کند. هدف کلی که در این پروژه دنبال شد نشان دادن رابطه حس تعلق با عوامل و روابط اجتماعی و المان های شهر های اسلامی که فضا را شکل می دهند و بررسی ماهیت این روابط اجتماعی است. از این نظر جمعآوری اطلاعات بر پایه برداشت میدانی بر اساس پرسشنامه های مردمی است. از آن جهت که فقط یک محله در این پژوهش بررسی و بیش از دو متغییر برای سنجش انتخاب شده بود، برای انجام تحلیل این پژوهش 4 گزینه موجود بود که شامل آنالیز کوورایانس، واریانس با اندازهگیریهای مکرر، رگرسیون چند متغییره و تحلیل عاملی میشدند که به وسیله نرم افزار Smart PLS تحلیل گردید. متغییر های مورد بررسی به دوسته عوامل فردی و اجتماعی و عوامل ادراکی و بصری تقسیم بندی شده است. با تحلیل و بررسی نتایج بدست آمده می توان گفت که میزان ارتباط حس تعلق شهروندان ساکن در محدوده با المان های بصری موجود، پایین و با عوامل فردی و اجتماعی نظیر مشارکت در برنامه ریزی محله خود بالا می باشد.
بررسی اصول معماری ایرانی در مسکن روستایی (نمونه موردی: روستای کلامو شاهرود)
منبع:
هویت محیط دوره دوم بهار ۱۴۰۰ شماره ۶
40 - 52
حوزههای تخصصی:
اصول معماری ایرانی برگرفته از فرهنگ و ارزش های این مرز و بوم می باشد. این اصول از گذشته، در مسکن روستایی ایران وجود داشته است. اما امروزه تحولات اجتماعی و اقتصادی، تغییراتی را در الگوی معماری مسکن روستایی ایجاد کرده و در معماری امروز به اصول معماری ایرانی کمتر توجه شده است. در این میان معماری مسکن روستایی قدیم واجد معیارها و شاخص های ارزشمندی است که می تواند پس از شناسایی و تحلیل، در طراحی الگوی مسکونی جدید مورد بهره برداری قرار گیرد. از این رو هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی اصول معماری ایرانی در مسکن روستایی است. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش توصیفی-تحلیلی است. بدین منظور ابتدا با مطالعه منابع کتابخانه ای اصول معماری ایرانی (مردم واری،خودبسندگی،نیارش،پرهیز از بیهودگی و درون گرایی) مشخص شده و سپس با مطالعه میدانی، نمود این اصول در چهار الگوی شاخص مسکن روستای کلامو شاهرود بررسی گردید. نتایج پژوهش نشان می دهد که الگوهای شاخص مسکن روستای کلامو منطبق بر اصول معماری ایرانی بوده و در همه الگوها نمودی از این اصول و مولفه های آن دیده می شود. در اصل مردم واری مولفه پرهیز از تشخص و تأمین نیاز ساکنین و در اصل پرهیز از بیهودگی اعتدال در تزئینات و میانه روی در وسعت بنا و در اصل درونگرایی نهی از اشراف و ایجاد خلوت به طور ویژه در روستای کلامو مورد توجه بوده است. در نهایت استخراج الگو بر اساس اصول معماری ایرانی و مولفه های آن برای مسکن معاصر روستا ارائه شده است.
مروری بر مفاهیم انتقال، دگرگونی و تغییرات محیط شهری و نسبت و ارتباط آن ها با یکدیگر
منبع:
هویت محیط دوره دوم بهار ۱۴۰۰ شماره ۶
107 - 88
حوزههای تخصصی:
تغییرات محیط شهری به منظور ایجاد شرایط مطلوب زندگی، فرآیندی همیشگی، مداوم، بلند مدت و دارای اثرات طولانی و وسیع در تکامل شهرها می باشد. شهرها با هدف ایجاد یک محتوا و معنای جدید، بارها دستخوش دگرگونی ها، تغییرات و در-نهایت انتقال به ساختاری دیگر به صورت ارادی و یا غیرارادی می شوند. اما آنچه در مفاهیم انتقال، دگرگونی و تغییر مشخص نیست، مفهوم شناسی و جایگاه و رابطه میان آن ها، انواع، ابعاد و اهداف هر یک از آن ها می باشد. به طوری که مفاهیم مذکور در بسیاری از پژوهش ها به جای یکدیگر استفاده می شوند. بازیابی و معرفی نقش هر یک از اجزای متشکله انتقال، دگرگونی، تغییرات شهری و هم چنین تاثیر و رابطه آن ها بر یک دیگر را می توان به عنوان هدف اصلی پژوهش دانست. براین اساس در این نوشتار به روش توصیفی و تحلیل محتوا و با استنتاج نتایج کاربردی، بر پایه مرور متون و اسناد مرتبط، به بررسی آراء و نظرات صاحب نظران پرداخته می شود. هم چنین برای دستیابی به یافته ها از روش فرا ترکیب به عنوان نوعی از روش فرا مطالعه استفاده شده است. پی بردن به تفاوت ها و جایگاه هر یک از مفاهیم دگرگونی، انتقال و تغییرات شهری و هم چنین به انواع فرآیند تغییرات شهری و روابط آن ها با یک دیگر از یافته های پژوهش می باشد. در نهایت این گونه می توان بیان نمود که انتقال باعث ایجاد دگرگونی های گوناگون شهری در ابعاد مختلف کالبدی، اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و زیست محیطی می گردد که خود منجر به بروز تغییرات شهری نمایان و نهان وسیع در ابعاد مطرح شده است. پس تغییرات شهری جزء پویا و جدایی ناپذیری از انتقال و دگرگونی شهری می باشند.
درآمدی بر مبانی شکل گیری نظام پیمون و مدول و مقایسه تطبیقی آنها در معماری مسکونی در مقیاس ایران و جهان
منبع:
معماری شناسی سال چهارم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲۰
162-172
حوزههای تخصصی:
هنر و معماری از دیر باز ورای محلی که در آن نمود و رشد یافته اند دارای چند اصل اساسی میباشند که در اشکال مختلف ولی در یک چارچوب ثابت نمایان شده اند. نظام های ساماندهی فضا و اندام های گوناگون ساختمان که در معماری نقاط مختلف جهان استفاده شده اند میتوانند از نظر هندسی در یک سیستم تناسباتی دسته بندی شوند. پیمون در معماری سنتی ایران یکی از این نظام هاست که به عنوان معیار و الگویی جهت رعایت این اصول به کار گرفته شده است. شبکه بندی کن و شاکو در ژاپن، تناسبات طلایی در معماری کلاسیک اروپا طوریست که پیروی از آنها نگرانی معماران شرق و غرب را درباره نا استواری و نازیبایی ساختمان از میان برده است. در عصر مدرن نیز شاهد نظام های تناسباتی رنسانس، مدول لوکوربوزیه و نظام ساختمان سازی مدولار هستیم که در تقابل با نظام تناسباتی معماری کلاسیک در صدد هر چه انسانی تر کردن مقیاس ها و افزایش قابلیت ساخت پذیری بوده اند. هدف این پژوهش مروری بر ادبیات شکل گیری نظام های تناسبات هندسی و بازشناسی نقش پیمون به عنوان الگوی سازمان دهنده فضا در معماری سنتی ایرانی و مدول در معماری غرب برای ادراک بهتر الگوی هندسی بکار رفته در معماری مسکونی است. روش تحقیق این نوشتار، استدلال منطقی در راستای تطبیق نحوه کاربست نظام های تناسباتی پیمون و مدول در معماری مسکونی است که از روش گرد آوری داده های توصیفی- تحلیلی برای نیل به اهداف، استفاده شده است. این تحقیق بر پایه مطالعات کتابخانه ای صورت پذیرفته و نتایج حاصل از آن نشان داد که تناسبات از دیرباز عامل مهمی در نظم دادن به اجزا و عناصر موجود در طراحی می باشد که در نظام های تناسباتی پیمون ایرانی مبنای عمل تناسبات انسانی و بازشوها میباشند ، این روند در نظام تناسباتی ژاپن هم صادق است و بر مبنای کف پوش و آکس ستون هاست. در طرف مقابل نظام های معماری غرب بیشتر بر پایه متریال ها و فرمول های ریاضی میباشند و توجهی به مقیاس انسانی در آنها نشده است.