فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۴۸۱ تا ۳٬۵۰۰ مورد از کل ۷٬۶۵۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
انعطاف پذیری یکی از مفاهیم بسیار مهم در طراحی داخلی ساختمان های امروزی است. بناهای حال حاضر، به دلیل کوچک بودن فضاها و گوناگونی نیازهای انسان ها و تغییر در شرایط زندگی آن ها، برای پاسخگویی به اهداف و نیازها مناسب نیستند. انسان ها به طور کلی تنوع طلب هستند و ثابت ماندن یک فضا برای آن ها خوشایند نیست. همچنین اگر بخواهند برای رفع نیازهایشان محل زندگیشان را تغییر دهند، از لحاظ اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی آسیب هایی را به وجود می آورند و پایداری محلات از بین می رود. در این مقاله سعی شده که بعد از معرفی موضوع و شناخت عوامل و عناصر تاثیرگذار بر انعطاف پذیری فضاهای داخلی ساختمان و همچنین نیازهایی که افراد در طول زندگی دارند، راه حل هایی برای افزایش انعطاف پذیری فضاهای داخلی ساختمان ها ارائه دهیم. با رعایت این اصول و قواعد در طراحی عناصر داخلی ساختمان های امروزی، می توان کیفیت فضای زندگی را افزایش داد.
آموختن از گذشته، کاربست نحو فضای خانه عطروش و محتشم شیراز در تداوم حس تعلق مکان ویلاهای معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری اقلیم گرم و خشک سال هفتم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۰
227 - 250
حوزههای تخصصی:
طبق تعریف خانه از دید بزرگان معماری از جمله تادائو آندو خانه بلافصل ترین فضای مرتبط با آدمی است (روزنامه شرق، 1390)، با این حال مواردی از جمله تغییر سبک زندگی ایرانیان سبب تغییردر ماهیت و تعاریف فضاهای معماری خانه های معاصر شده است؛ به نظر می رسد خانه های سنتی ایران دارای شاخص هایی هستند که می توانند حس تعلق به مکان را در انسان ایرانی زنده نگه دارند و روح فضا را از گذشته به حال منتقل کنند، این مهم می تواند بخش عمده ای از راه کارهای طراحی بومی خانه های ویلایی در ایران شود. از این رو پاسخ به این سوال که مولفه های شکل دهنده حس تعلق به مکان در خانه ایرانی کدامند و کدام یک از مولفه ها نیاز به باز آفرینی و باز اندیشی داشته و کدام باید حفظ شود، مطرح می گردد. روش تحقیق این پژوهش به لحاظ نوع، کاربردی است و به سبب ماهیت ترکیبی (هایبرید)، شامل تحقیق کیفی که با تحلیل و تفسیر اطلاعات به روش کتابخانه ای با تمرکز بر نظریه های حس تعلق به مکان بدست آمده و تحقیق بر مبنای نمونه موردی است که خانه های سنتی عطروش و محتشم شیراز و خانه های ویلایی به نام های ویلای مسعودی و آخر هفته از طریق مشاهده و تحلیل با شبیه ساز رایانه ای دپث مپ جهت بررسی چیدمان فضایی هر دو حالت مدرن و سنتی و مقایسه تطبیقی اطلاعات و به دست آوردن راه کارهای بومی، مزایا و معایب در پاسخگویی به عوامل تاثیرگذار در حس تعلق هر نمونه انجام شده و از طریق استدلال منطقی به استخراج عوامل کالبدی موثر در ایجاد حس تعلق فضای داخلی خانه به دو ویژگی فیزیکی IEQ (انعطاف پذیری) و آسایشی منتج شده است. تحلیل شبیه سازی شده نمونه های موردی نشان داد که اجزایی چون دالان ورودی، دالان های منتهی به اتاق های خصوصی و هشتی در خانه های مدرن حذف شده که سبب بروز مشکلاتی از قبیل عدم کارآمدی فضاها در ایجاد سلسله مراتب و محرمیت گشته است و فضاهایی مانند اتاق های خصوصی که اغلب شخصی نبودند در خانه های معاصر بازآفرینی شده که این عامل سبب افزایش احترام به حریم شخصی افراد خانواده و مهیا شدن محیطی جهت کار در خانه شده است. در نهایت پس از تحلیل نتایج دیده شد که معماری خانه ایرانی، با الگو برداری از خانه های سنتی و باز آفرینی اجزای حیاط مرکزی، هشتی و افزایش فضاهای واسط کارآمد می تواند سبب افزایش احساس تعلق کالبدی ساکنین شود.
مطالعات آزمایشگاهی استحکام بخشی سنگ در معماری صخره کند روستای تاریخی کندوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۸ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۱۶۷
۱۱۴-۹۹
حوزههای تخصصی:
کلیه سنگ های به کار رفته در ساخت یادمان های تاریخی و فرهنگی تحت تاثیر هوازدگی، به معنای ایجاد تغییرات ساختاری در سطح و عمق سنگ، دچار انواع مختلف آسیب و در نهایت تخریب می شوند. توف های آتشفشانی با خواصی چون نرمی، تخلخل بالا، سبکی، سهولت در کنده کاری و کارپذیری در ساخت بسیاری از آثار شاخص معماری جهان مورد استفاد قرار گرفته اند، این گونه سنگ از نظر دوام، جزو سنگ های ضعیف محسوب می شود. از این رو عوامل مختلف موجب هوازدگی، پیشروی تخریب و در نهایت فرسایش سریعتر آن نسبت به دیگر سنگ های آذرین می گردند. از جمله روش های حفاظت سنگ های تاریخی درمان های مبتنی بر استجکام بخشی و مقاوم نمودن سطح با استفاده از مواد شیمیایی و رزین های پلیمری در برابر عوامل فرساینده است. هدف این تحقیق ارزیابی بهبود خواص مقاومتی توف های آتشفشانی معماری صخره کند در روستای تاریخی کندوان با استفاده از عملیات درمانی مبتنی بر استحکام بخشی است. در همین راستا از روش های آنالیزهای پتروگرافی مقطع نازک، پراش پرتو ایکس( XRD ) و آزمون های مبتنی بر شناسایی خواص فیزیکی و مکانیکی شامل: جذب آب در شرایط اتمسفری و جذب موئینگی، چگالی و تخلخل سنجی، به علاوه شاخص دوام وارفتگی و مقاومت فشاری تک محوری برای ساختارشناسی و همچنین ارزیابی کارایی مواد مورد استفاده شامل: مواد استحکام بخش اتیل سیلیکات و نانو سیلیکات استفاده شده است. نتایج مطالعه نشان دهنده خواص فیزیکی – مکانیکی بسیار ضعیف سنگ توف لیتیکی کندوان دارد که این امر باعث تشدید فرسایش و تخریب سطوح بیرونی گردیده است و دیگر اینکه کارایی این دو ماده در مقابل آزمون های مبتنی بر هوازدگی، مقاومت فشاری و مقایسه خواص فیزیکی در بهبود مقاومت مکانیکی سنگ هوازده کندوان نسبت به نمونه های هوازده و بکر اولیه قابل قبول است که انجام آزمون های میدانی با استفاده از این مواد را توصیه می کند.
بررسی کارایی شاخص های نور روز در ارزیابی کیفیت آسایش بصری کاربران (مطالعه موردی: فضاهای آموزشی دانشکده های معماری شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۶
205-228
حوزههای تخصصی:
اطمینان یافتن از ورود مقادیر مناسبی از نور روز به داخل فضا، به خصوص در فضاهای آموزشی، از اهمیت ویژه ای برخوردار است ؛ زیرا در کنار تأثیر مثبت نور طبیعی بر خلق وخو، تمرکز و کیفیت یادگیری دانش آموزان و دانشجویان، وجود نور بیش از حد نیاز و عدم کنترل آن، منجر به بروز خیرگی و نارضایتی بصری می شود. امروزه به کمک شبیه سازی و با بهره گیری از شاخص ها، امکان پیش بینی کیفیت روشنایی و میزان رضایتمندی کاربران از شرایط نوری فضا (از نظر مقدار نور و خیرگی) فراهم شده است. هدف پژوهش پیش رو، بررسی میزان قابل اعتماد بودن ارزیابی های حاصل از شاخص های نورسنجی در فضاهای آموزشی است؛ به این منظور، عملکرد نور روز در تعدادی از آتلیه های طراحی معماری دانشگاه های تهران به دو روشِ «شبیه سازی و محاسبه شاخص های مربوط به مقدار نور و خیرگی» و «مطالعه میدانی و آگاهی از نظریات کاربران به کمک پرسشنامه» مورد بررسی قرار گرفت و نتایج به دست آمده از دو روش با یکدیگر مقایسه شد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که در میان شاخص های پیش بینی مقدار نور، بیشترین همبستگی با نظریات کاربران مربوط به شاخص روشنایی لحظه ای E p > n lx ( n بین 100 تا 300 لوکس) بوده است. شاخص های E P-LEED ، sDA و UDI ، با شباهت زیادی از نظر میزان همبستگی با نظر کاربران، در رتبه های بعدی جای می گیرند. این در حالی است که میان شاخص های خیرگی مورد بررسی و نظر کاربران، همبستگی ضعیف بوده یا رابطه ای وجود نداشته است. عملکرد مناسب ضوابط UDI300-3000,50%>75% و ASE1000lx,250h<10% ، به ترتیب برای تشخیص فضاهای قابل قبول از نظر مقدار نور و خیرگی، از دیگر نتایج حاصل شده از این پژوهش است.
استراتژی توسعه اقتصاد فرهنگی صنعت مد در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال شانزدهم بهمن ۱۳۹۸ شماره ۸۰
63 - 74
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: صنعت مد در دهه های اخیر ایران، علی رغم پیشینه تاریخی از یک سو با منطق اقتصادی و از سوی دیگر با ملاحظات اجتماعی و سیاسی ویژه ای روبه رو بوده که آن را با چالش های فراوانی مواجه کرده است. بر این اساس، نهادهای اجتماعی بر آن شدند تا با فعالیت های تجاری، تبلیغاتی و فرهنگی، این هنر-صنعت را به حوزه صنایع خلاق وارد کنند و در عمل نیز موجب شکل گیری جریانی شدند که در سپهر توسعه اقتصادی صنایع فرهنگی کشور به نمایش درمی آید. از آن جا که بررسی دگرگونی های ارزشی در جامعه یکی از عناصر کلیدی در نظام فرهنگی هر جامعه به حساب می آید، مسئله اصلی پژوهش حاضر، با تمرکز بر صنایع فرهنگی و پذیرش دگرگونی در نظام ارزشی جامعه ایران، دستیابی به شناخت ارزش های اقتصادی هنر-صنعت مد و ابعاد آن و نقاط ضعف، قدرت و تشدیدکننده هایی است که موجب ساماندهی مفهوم و موقعیت اقتصاد خلاق در این حوزه از طریق تعاملات برون مرزی و فرایند فرهنگ سازی شده اند. هدف پژوهش: مقاله حاضر در پی دستیابی به فرایند ارزش محور در مداخله عوامل زمینه ساز و تبیین راهبردهای گزینشی توسعه اقتصاد فرهنگی صنعت مد ایران و پاسخ گویی به این پرسش های اساسی است که صنعت مد در تحقق چشم انداز اقتصاد فرهنگی کشور می تواند چه نقشی را ایفا کند؟ چگونه می توان با تغییر در نظام های ارزشی به رشد اقتصادی هنری که تولید می شود شکل داد؟ روش تحقیق: روش تحقیق این مقاله کیفی، توصیفی-تحلیلی و گردآوری اطلاعات از طریق منابع اسنادی و یافته های میدانی و مبتنی بر تحلیل محتواست. نتیجه گیری: نتایج حاکی از این است آمیزش هنر با ابتکار و خلاقیت، مدیریت دانش، تولید و فن آوری روز و مهندسی مجدد فرآیندهای کسب وکار از طریق برکشیدن اقتصادخلاق در صنعت مد، موجب افزایش رشد اقتصادی کشور خواهد شد.
تاثیر آلودگی بصری شهری بر نشاط اجتماعی و سرزندگی مردم شهر ستان نطنز در سال 1397
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق بررسی تاثیر میزان آلودگی بصری بر میزان کارایی فردی، عصبانیت، منفی گرایی و افسردگی مردم شهر نطنز در سال 1397 می باشد. جامعه آماری کل جمعیت شهرستان نطنز بوده و برای انتخاب نمونه ها از روش نمونه گیری تصادفی ساده استفاده شده است. حجم نمونه مورد نیاز پژوهش با توجه فرمول کوکران 262 نفر تعیین گردید. به منظور جمع آوری داده ها و اطلاعات از پرسشنامه محقق ساخته استفاده گردیده است. برای طراحی پرسشنامه از طیف پنج گزینه ای لیکرت استفاده گردیده است، روایی یا اعتبار محتوای پرسشنامه توسط تعدادی از خبرگان در این حوزه مورد تأیید قرار گرفت. پایایی پژوهش نیز با استفاده از آزمون کرونباخ بررسی شد. روش انجام تحقیق حاضر به صورت توصیفی- پیمایشی بوده است و آزمون فرضیه ها با استفاده از روش تی یک طرفه و نرم افزار SPSS نسخه 19 صورت گرفته است. نتایج تحقیق تاثیر معنی داری را در آلودگی بصری بر میزان عصبانیت و کارایی فردی نشان نداد(p≥0.05). اما با توجه به آنالیز داده ها تفاوت معناداری بین تاثیر آلودگی بصری بر منفی گرایی و میزان افسردگی مردم شهر نطنز مشاهده گردید(p≤0.05). به طور کلی با توجه به معنادار بودن رابطه منفی گرایی و افسردگی و میزان آلودگی بصری، خلق فضاهای شهری با کیفیت، جذاب، زیبا و سرزنده که شهروندان از بودن در آن احساس لذت و تعلّق کنند و هویت فرهنگی و شهری خود را در آن بازیافته و نشاط و سرزندگی را در تمام ابعاد فضاهای شهری حس نمایند، پیشنهاد می شود.
گونه شناسی کالبدی- فضایی آرامگاه های مذهبی صفوی اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دوره صفوی به عنوان یکی از ادوار شاخص در زمینه معماری مقابر مذهبی شناخته می شود و به تبع آن، خطه اصفهان در این دوره به عنوان پایتخت حکومت نیز، آیینه تمام نمایی از معماری این عصر به شمار می رود. هدف از پژوهش ، شناخت و مدون سازی و دسته بندی ویژگی های کالبدی-فضایی انواع گونه های این نوع از معماری است که به دلیل کم توجهی به آثار موجود و به تبع آن، تخریب تدریجی آن ها، ضروری به نظر می رسد. پژوهش حاضر به دنبال پاسخ به دو سؤال است. (یک) بناهای آرامگاهی مذهبی دارای چه ویژگی های کالبدی فضایی هستند (دو) وزن دهی هر یک از ویژگی های مورد بررسی، به چه ترتیب است. در این راستا ابتدا، بازشناسی شاخصه های محل دفن در پرتو تعالیم اسلامی و اصول معماری آرامگاهی صورت پذیرفت و سپس 17 آرامگاه مذهبی، در محدوده اصفهان صفوی و مناطق تابعه، شناسایی شده و بر مبنای شأن فرد متوفی، به دو گونه کلّیِ آرامگاه های امامزادگان و آرامگاه های علما دسته بندی شده و اصول و ویژگی های کالبدی-فضایی آنها به روش توصیفی-تحلیلی و به صورت مجزا مورد واکاوی و بررسی قرار گرفت. در انتها با کنار هم قرار گرفتن تحلیل های صورت پذیرفته در مورد هر نمونه، نتایج آماری قابل تأمّلی در خصوص ویژگی های غالب، بر معماری آرامگاه های مذهبی دوره صفوی، در هر یک از مؤلفه های مورد بحث و در هر یک از دوگونه مورد بررسی، منتج و ارائه شد که از جملگی آن ها که در هردو گونه مورد بحث، مشترک نیز بود، می توان به برونگرایی و رعایت سلسله مراتب خاص ورود به آرامگاه ها و هندسه مرکزگرای فضای اصلیِ غالب آن ها اشاره کرد.
طراحی فراگیر مسکن و دسترسی پذیری ایمن (مطالعه موردی : محله ی اوین شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۲ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۶
143 - 159
حوزههای تخصصی:
هنگامی که در امر دسترسی ایمن، تمهیدات لازم برای همه شمولی در محیط زندگی در نظر گرفته نشده باشد، افراد سالم تنها افرادی هستند که در برخورد با معماری، دچار معلولیت نمیشوند. تامین ایمنی در دسترسی ها، یکی از اصول طراحی فراگیر میباشد که به واسطه ی آن، استقلال فردی اشخاص با هر سطح از توانایی فراهم میشود. فرض این پژوهش بر آن بوده است که اگر اصول طراحی فراگیر در محیط های شهری و مسکونی بکار برده شود، با تامین دسترسی پذیری ایمن، حضور افراد دارای محدودیت جسمی – حرکتی در عرصه های زندگی شخصی و اجتماعی تقویت میشود. در این پژوهش، از روش ترکیبی کمی – کیفی با کمک شیوه ی تحلیل محتوا، استفاده شد. در ابتدا با استفاده از منابع اسنادی و با نگرش ویژه به اصل دسترسی پذیری ایمن، اصول کلی طراحی فراگیر مسکن در دو مقیاس خانه و محله استخراج شد. برای بررسی وضعیت ایمنی در دسترسی ها و میزان به کارگیری طراحی فراگیر در محیط مسکونی، مشاهده ی میدانی در محله ی اوین انجام شد. در این تحقیق، با کمک تکنیک دلفی، با شیوه ی نمونه گیری تصادفی، تعداد 30 پرسشنامه در بین متخصصان حوزه معماری مسکن توزیع شد. با توجه به یافته های حاصل از مشاهده ی میدانی و نتایج حاصل از پرسشنامه، میتوان نتیجه گرفت دسترسی پذیری ایمن، از نیازهای اساسی یک محله ی فراگیر است که با تامین نیازهای اساسی شبکه ی دسترسی پیاده، یعنی تحقق همه شمولی، به کمک ایمنی و راحتی و توجه به اصول و استانداردهای مربوطه، شکل میگیرد و در این میان، پیوستگی مسیر پیاده و عدم مواجهه با مانع، مهمترین عاملی است که میتواند باعث تحقق محیط مسکونی فراگیر ایمن شود
واکاوی انسجام کالبدی بازار تاریخی شهر ایرانی، مطالعه تطبیقی بازارهای تاریخی کرمان و شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال یازدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲۳
111 - 130
حوزههای تخصصی:
بازار تاریخی شهر ایرانی امروزه در تحولات کالبدی، اجتماعی و اقتصادی شهری مورد غفلت و آسیب قرار گرفته و نقش خود را به مثابه یک کلیت منسجم کالبدی-اجتماعی از دست داده است. از این رو پژوهش حاضر تلاش دارد تا انسجام کالبدی بازار را از طریق شناسایی ویژگی های کالبدی آن مورد مطالعه و بررسی قرار دهد. روش پژوهش در گام اول مطالعه اسنادی متون نظری، تحلیل محتوای کیفی آنها و دستیابی به چارچوب مفهومی معطوف به انسجام کالبدی است. در گام دوم بر اساس آن، بررسی انسجام کالبدی دو بازار تاریخی کرمان و شیراز از طریق مطالعه و تحلیل نقشه ها، اسناد و مشاهدات میدانی انجام شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که انسجام کالبدی بازار تاریخی را می توان در سه مؤلفه ریخت شناختی، بصری-زیباشناختی و عملکردی تعریف کرد. بررسی انسجام کالبدی دو بازار کرمان و شیراز بیانگر این موضوع است که بازار کرمان در هر سه مؤلفه و زیرمؤلفه های آن ها نسبت به بازار شیراز از وضعیت بهتری برخوردار است. به طورکلی می توان نتیجه گرفت که انسجام کالبدی ابعاد مختلفی دارد که حفظ و تقویت توأمان ویژگی های کالبدی دربرگیرنده مؤلفه های آن برای دستیابی به انسجام بازار تاریخی شهر ضروری می نماید. نتایج این پژوهش الزامات توجه به نقش این ساختار مهم در شهرهای ایران را برشمرده و قابل ترجمه به رهنمودهای طراحی در طرح های تجدید حیات بافت تاریخی است.
نمادگرایی مفهوم امامت از منظر شیعه در نقوش تزییناتی امام زاده روشن آباد گرگان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال نهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
233-243
حوزههای تخصصی:
ﻧﻘﻮش ﻫﻨﺮ اﺳﻼﻣﯽ در ﻋﯿﻦ داراﺑﻮدن زیﺒﺎیﯽ ﺑﺼﺮی ﺗﻨﻬﺎ ﺗﺰیﯿﻨﯽ ﻧﯿﺴﺘﻨﺪ، ﺑﻠﮑﻪ در ذات ﺧﻮد ﻣﻔﺎﻫﯿﻢ ارزﺷﻤﻨﺪی دارﻧﺪ. ایﻦ ﻫﻨﺮ ﺑﻪ واﺳﻄﻪ ﺣﮑﻤﺖ ﻣﺘﻌﺎﻟﯽ ﺧﻮد در ﻧﻤﺎدﭘﺮدازی، اﻣﮑﺎﻧﺎت زیﺎدی دارد ﮐﻪ ﻣﻬﻤﺘﺮیﻦ آن ﻫﻨﺪﺳﻪ اﺳﺖ، اﻣﺎ در آن ﻧﻘﺶ ﺣﯿﻮان ﮐﻤﺘﺮ دیﺪه ﻣﯽﺷﻮد و ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﻣﯽرﺳﺪ ﺣﻀﻮر اﻧﺪک ایﻦ ﻧﻘﻮش ﻫﺮ ﺟﺎ ﮐﻪ ﻣﺠﺎل ﺧﻮدﻧﻤﺎیﯽ یﺎﻓﺘﻪ اﺳﺖ، ﺑﯿﺎﻧﮕﺮ ﻧﻤﺎدی اﺳﺖ ﮐﻪ اﺷﺎره ﺑﻪ ﻣﻔﻬﻮم ﺧﺎﺻﯽ دارد. در ﺑﻨﺎی آراﻣﮕﺎﻫﯽ روﺷﻦآﺑﺎد ﮐﻪ ﺑﻘﻌﻪای ﮐﻮﭼﮏ در ﮔﺮﮔﺎن اﺳﺖ، ﺣﻀﻮر ﺗﺼﺎویﺮ ﺣﯿﻮاﻧﺎت ﻣﺎﻧﻨﺪ ﭘﺮﻧﺪه و ﻣﺎﻫﯽ در ﻣﯿﺎن ﻧﻘﺶﻣﺎیﻪﻫﺎی ﺗﺰیﯿﻨﯽ، ﻣﻮﺿﻮﻋﯽ اﺳﺖ ﮐﻪ ﺟﻠﺐ ﻧﻈﺮ ﻣﯽﮐﻨﺪ و ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﻣﯽرﺳﺪ ﮐﻪ ﺑﺮاﺳﺎس ﻣﻔﻬﻮﻣﯽ ﻧﻤﺎدیﻦ ﻃﺮاﺣﯽ ﺷﺪهاﻧﺪ. اﻟﺒﺘﻪ ﺑﻨﺎ دارای ﻧﻘﻮش اﻧﺘﺰاﻋﯽ در ﺑﺴﺘﺮ ﻫﻨﺪﺳﯽ دﻗﯿﻖ و ﻣﻨﺴﺠﻤﯽ اﺳﺖ ﮐﻪ ﺧﺼﻠﺖﻫﺎی اﺳﻼﻣﯽ آن را ﺣﻔﻆ ﻣﯽﮐﻨﺪ. ﺑﺮ ایﻦ اﺳﺎس ﺗﻼش ﻣﯽﺷﻮد ﺗﺎ ﺑﺎ ﺑﺮرﺳﯽﻫﺎی اﻧﺠﺎمﺷﺪه در ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﺣﺎﺿﺮ ﻧﻤﺎدﮔﺮایﯽ ﻧﻘﺶﻣﺎیﻪﻫﺎی ﺗﺰیﯿﻨﯽ ﺑﻨﺎ ﺑﺮاﺳﺎس ﺣﮑﻤﺖ اﺳﻼﻣﯽ ﻣﻮرد ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﻗﺮار ﮔﯿﺮد. ایﻦ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ از ﻧﻮع ﺗﻮﺻﯿﻔﯽ- ﺗﺤﻠﯿﻠﯽ اﺳﺖ ﮐﻪ در آن از اﺑﺰار ﮔﺮدآوری اﻃﻼﻋﺎت ﺑﻪﺻﻮرت اﺳﻨﺎدی و ﮐﺘﺎﺑﺨﺎﻧﻪای و ﻧﯿﺰ ﺷﻮاﻫﺪ ﻣﯿﺪاﻧﯽ ﺑﻬﺮه ﺑﺮده ﺷﺪه اﺳﺖ. ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﺑﺮرﺳﯽﻫﺎی اﻧﺠﺎمﺷﺪه در ایﻦ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ، ﻣﯽﺗﻮان ﭼﻨﯿﻦ اﻇﻬﺎر داﺷﺖ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﻣﯽرﺳﺪ ﺑﺎزﺗﺎب ﻋﻘﺎیﺪ ﻋﺎرﻓﺎﻧﻪ و ﺷﯿﻌﯽ در ﻗﺎﻟﺐ ﻧﻤﺎدﻫﺎیﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻣﻔﻬﻮم اﻣﺎﻣﺖ و راﻫﻨﻤﺎیﯽ و دﺳﺘﮕﯿﺮی اﺷﺎره ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ، در ﻧﻘﻮش ﻧﻤﺎدیﻦ ﺑﻨﺎی روﺷﻦآﺑﺎد ﭘﺮرﻧﮓﺗﺮیﻦ دﺳﺘﺎویﺰ ﺗﺰیﯿﻨﺎت ﺑﻮده اﻧﺪ.
طراحی معیارها و شاخص های اندازه گیری ارزش گذاری خدمات فرهنگی اکوسیستم براساس مختصات بومی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال نهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
305-312
حوزههای تخصصی:
ﻣﻨﺎﺑﻊ زیﺴﺖﻣﺤﯿﻄﯽ در ﺟﻬﺎن ﮐﻨﻮﻧﯽ ﺑﻪ ﻣﺜﺎﺑﻪ ﺳﺮﻣﺎیﻪﻫﺎی ارزﺷﻤﻨﺪی ﻫﺴﺘﻨﺪ ﮐﻪ ارزش واﻗﻌﯽ آن ﺗﺎﮐﻨﻮن ﺷﻨﺎﺧﺘﻪ ﻧﺸﺪه اﺳﺖ. ﺑﻨﺎﺑﺮایﻦ ارزشﮔﺬار ی اكﻮﺳﯿﺴﺘﻢﻫﺎی ﻃﺒﯿﻌﯽ ﮐﻪ ﺧﺪﻣﺎت ﻣﺨﺘﻠﻒ اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ، ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ و زیﺴﺖﻣﺤﯿﻄﯽ را ﺑﺮای ﻣﺠﻤﻮﻋﻪ ﺑﺎﻓﺖﻫﺎی ﺷﻬﺮی ﻓﺮاﻫﻢ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ، در ﺳﺎلﻫﺎی اﺧﯿﺮ ﻣﻮرد ﺗﻮﺟﻪ ویﮋهای ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺘﻪ اﺳﺖ. در ایﻦ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﺑﺎ ﻣﺮور ﻧﻈﺎمﻫﺎی ارزیﺎﺑﯽ ﺧﺪﻣﺎت ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ در ﭼﻨﺪ ﮐﺸﻮر و ﻫﻤﯿﻦﻃﻮر ﻣﺼﺎﺣﺒﻪ اﮐﺘﺸﺎﻓﯽ ﺑﺎ ﺻﺎﺣﺐﻧﻈﺮان و ﺧﺒﺮﮔﺎن ﻣﺮﺗﺒﻂ در ایﺮان و ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از روش دﻟﻔﯽ، ﻣﻌﯿﺎرﻫﺎ، زیﺮﻣﻌﯿﺎرﻫﺎ و ﺷﺎﺧﺺﻫﺎیﯽ ﺑﺮای ارزیﺎﺑﯽ ﺧﺪﻣﺎت ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ اكﻮﺳﯿﺴﺘﻢﻫﺎی ﻃﺒﯿﻌﯽ ایﺮان ﺗﺪویﻦ ﺷﺪه اﺳﺖ. ﭘﺲ از ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﻣﻨﺎﺑﻊ ﻣﻮﺟﻮد و ﺑﺮرﺳﯽ ﻣﺼﺎﺣﺒﻪﻫﺎ، ۵ ﻣﻌﯿﺎر، ۱۷ زیﺮﻣﻌﯿﺎر و ۵۶ ﺷﺎﺧﺺ ﺑﺮای ارزیﺎﺑﯽ ﺧﺪﻣﺎت ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ اكﻮﺳﯿﺴﺘﻢﻫﺎی ﻃﺒﯿﻌﯽ اﺳﺘﺨﺮاج و ﻣﻌﺮﻓﯽ ﺷﺪﻧﺪ. ۵ ﻣﻌﯿﺎر اﺻﻠﯽ ﺷﺎﻣﻞ زیﺒﺎیﯽﺷﻨﺎﺧﺘﯽ، ﺗﻔﺮج و ﺑﻮمﮔﺮدی، ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ، ﺳﺎیﺖﻫﺎ و ﭘﺪیﺪهﻫﺎی ﻃﺒﯿﻌﯽ ﺑﺎ ارزش ﻣﻌﻨﻮی و ﻣﻌﯿﺎر یﺎدﮔﯿﺮی و آﻣﻮزش ﻫﺴﺘﻨﺪ. ﻣﻌﯿﺎر زیﺒﺎیﯽﺷﻨﺎﺧﺘﯽ زیﺮﻣﻌﯿﺎرﻫﺎی ﺗﻨﻮع ﭼﺸﻢاﻧﺪازﻫﺎ، ﺣﯿﺎت ﻃﺒﯿﻌﯽ، ﮔﻮﻧﻪﻫﺎی ﻣﻌﯿﻦ و اﻫﻤﯿﺖ ﺣﻔﺎﻇﺘﯽ را ﺷﺎﻣﻞ ﺷﺪه اﺳﺖ. ﺑﺮای ﻣﻌﯿﺎر ﺗﻔﺮج و ﺑﻮمﮔﺮدی زیﺮﻣﻌﯿﺎرﻫﺎی ﭘﺎرکﻫﺎی ﻃﺒﯿﻌﯽ و اﻣﮑﺎﻧﺎت ﻃﺒﯿﻌﯽ در ﻧﻈﺮ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺷﺪه اﺳﺖ. ﻣﻌﯿﺎر ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ ﻧﯿﺰ ﺑﺎ زیﺮﻣﻌﯿﺎرﻫﺎی ﺳﺎیﺖﻫﺎی ﺗﺎریﺨﯽ، ﻣﯿﺮاث ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ، ﻃﺒﯿﻌﺖ ﻣﻨﺒﻊ اﻟﻬﺎم ﻓﻌﺎﻟﯿﺖﻫﺎی ﻫﻨﺮی، ﻣﮑﺎنﻫﺎی ﻣﺬﻫﺒﯽ و رویﺪادﻫﺎی ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ ﺗﻌﺮیﻒ ﺷﺪه اﺳﺖ. ﻣﻌﯿﺎر ﺳﺎیﺖﻫﺎ و ﭘﺪیﺪهﻫﺎی ﻃﺒﯿﻌﯽ ﺑﺎ ارزش ﻣﻌﻨﻮی ﺑﺎ زیﺮﻣﻌﯿﺎر ﺑﺎورﻫﺎی ﻣﺬﻫﺒﯽ و در ﻧﻬﺎیﺖ یﺎدﮔﯿﺮی و آﻣﻮزش ﺑﺎ ۵ زیﺮﻣﻌﯿﺎر ﺷﺎﻣﻞ داﻧﺶ زیﺴﺖﺑﻮم، داﻧﺶ ﺳﻨﺘﯽ، ﻣﺪیﺮیﺖ داﻧﺶ، آﮔﺎﻫﯽ و داﻧﺶ ذیﻧﻔﻌﺎن و ﺗﺠﺮﺑﻪﮔﺮ ی در ﻃﺒﯿﻌﺖ ﺷﻨﺎﺧﺘﻪ ﺷﺪهاﻧﺪ. ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ ﺑﺮای ﻫﺮ یﮏ از ایﻦ زیﺮﻣﻌﯿﺎرﻫﺎ ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت اﻧﺠﺎمﺷﺪه ﺷﺎﺧﺺﻫﺎیﯽ اﺳﺘﺨﺮاج ﺷﺪه اﺳﺖ.
شناسایی مؤلفه های مکان دوستدار کودک در محلات مسکونی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال سیزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۷
105 - 116
حوزههای تخصصی:
تحرک کودکان طی 20 سال اخیر به طور چشمگیری کاهش یافته است به طوری که 25% کودکان روزی بیش تر از چهار ساعت بازی رایانه ای بدون تحرک دارند. عدم قابلیت محلات مسکونی کودکان یکی از مهم ترین عوامل ایجاد این عارضه است. حال این سؤالات مطرح شده اند که مؤلفه های مکان دوستدار کودک در محلات مسکونی کدامند؟ و میزان اهمیت هر یک از مؤلفه ها چگونه است؟ ابتدا با مطالعه کتابخانه ای مؤلفه های محیط های دوست داشتنی برای کودکان 7-12 ساله (دوره میانی کودکی)، به دست آمد. سپس با تکنیک دلفی نگرش سنجی از خبرگان انجام شد. نتایج نشان می دهد که مؤلفه های مکان دوستدار کودک، زیرمجموعه پنج حوز َّه کالبد، موقعیت، دسترسی، ساختار اکولوژیک و ویژگی های فردی- اجتماعی هستند. درنهایت استفاده از روش آنتروپی شانون نشان داد که مؤلفه های کالبدی بیش ترین، و مؤلفه های فردی- اجتماعی کمترین میزان اهمیت را داشته اند.
تولید و بازتولید فضا در چرخه دوم انباشت سرمایه؛نقدی بر زندگی روزمره در فضای زیسته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال شانزدهم بهمن ۱۳۹۸ شماره ۸۰
29 - 40
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: فضای لوفوری با فاصله گرفتن از (و گاه دربرگرفتن) فضای لایتناهی ریاضیدانان و فضای ذهنی فیلسوفان وارد حوزه اجتماعی می شود. این فضا به زعم لوفور هم تولید و هم مصرف می گردد و به تعبیری، نوعی کالای تولیدی و در عین حال محصول مصرفی به شمار می رود. برهم نشست تولید مادی، تولید ایدئولوژی و تولید معنا در یک مکان و در یک زمان به عنوان عناصر اصلی تولید فضای اجتماعی شناخته می شود که طی یک فرایند تریالکتیکی (و نه دیالکتیکی) بازتولید می شود. درهم تنیدگی نظریه لوفور، با مدار ثانویه انباشت سرمایه، که هاروی آن را مطرح کرد، تأثیر شگرفی بر انضمامی ساختن کارکرد سرمایه داری دارد. فرایند تولید و بازتولید فضا در چرخه دوم انباشت سرمایه حامل فراورده هایی است که اغلب متفکرین چپ گرا آن را به شیوه های ارتجاعی تمدن نسبت می دهند. آنچه اهمیت فزاینده تری نسبت به فراورده های فضای سرمایه دارانه دارد تحلیل فرایند تولید و بازتولید فضا در چرخه دوم است که در این زمینه، هاروی، به عنوان شارح اصلی نظریات لوفور، پیشگام است. برهم نشست و تحلیل نظریات لوفور و هاروی در نقد زندگی روزمره و چگونگی گریز از فضای سرمایه و چرخه تریالکتیکی از اصلی ترین مسائل این پژوهش به شمار می رود. اهداف پژوهش: نقد زندگی روزمره در فضای زیسته که آکنده از تسلط سرمایه بر آن است از اهداف اصلی این پژوهش به شمار می رود که فرایندهای تولید فضا و سپس فراورده های آن در این پژوهش با استناد به دستگاه فکری لوفور و هاروی و اشتراکات نظری آنان به تحلیل کشیده می شود. روش پژوهش: این پژوهش دارای روش توصیفی-تحلیلی و، از لحاظ هدف، بنیادی می باشد. مسئله اصلی با استفاده از منابع مرجع و اصیل به واکاوی گذاشته می شود تا در نهایت، نقد زندگی روزمره در فضای زیسته صورت گیرد. نتیجه گیری: نتایج حاصل از این پژوهش که بر اساس این فرضیه بنا نهاده شده است: «زندگی روزمره شهروندان در فضای زیسته یا چرخه دوم انباشت سرمایه، حامل ابژگی و انفعال و مصرف گرایی آنان است»، نشان می دهد که فضای سرمایه دارانه با پیش ران فرایند تریالکتیکی به سوی بنانهادن شهروند منفعل (مصرف گرا) و پایه گذاری سوژه و ابژه در حرکت است که تأثیرات آن، علاوه بر فضای شهر، بر فضای زندگی حاکم است.
تاثیر نور(طبیعی و مصنوعی) بر خلق و خو و روان انسان در معماری داخلی
حوزههای تخصصی:
نورپردازی همانند دیگر مؤلفه های طراحی داخلی همانند رنگ، شکل، بافت و غیره بر حالات انسان از جمله عملکرد فرد، خلق وخوی و همچنین رفتار های اجتماعی مؤثر است. بینایی که مهم ترین حس انتقالی در میان دیگر حواس انسان می باشد در منتقل کردن احساسات مختلف و ادراک گوناگون به مغز انسان نقش بسزایی دارد. در این نقل و انتقال عناصر و عوامل بسیاری از جمله محیط و فضا های پیرامون انسان و به ویژه نقش نور از اهمیت خاص برخوردار است. هدف از این تحقیق، اهمیت و تاثیر نور در فضاهای داخلی با توجه به تاثیر پذیری جسم و روان انسان از نور می باشد. انسان در طول تاریخ همواره به محیط پیرامون خود توجه داشته است و آن را با نیازهای خود متناسب ساخته است. در دوران معاصر بیرون و درون ساختمان را به تفکیک، معماری و معماری داخلی نامیده اند. بخش درونی معماری نزدیک ترین وجه فضا به انسان است و به طور مستقیم بر اساس رفتارهای انسانی شکل می گیرد، مقاله ارائه شده رویکردی به وجه درونی فضا داشته و عوامل تاثیرگذار آن را بررسی می کند. روش تحقیق این مقاله به صورت کیفی می باشد زیرا عنوان مقاله در ارتباط با انسان و رفتار آن است. نتیجه ی پژوهش بر این است که با توجه به مطالعه تحقیقات انجام شده نور به طور عمده، طبیعی یا انسان ساز، مستقیم یا غیرمستقیم در محیط حضور دارد و بر دو جنبه ی روانشناختی محیطی یعنی ادراک محیط و رفتار محیطی موثر است.
بررسی میزان پیاده مداری در خیابان فردوسی شاهین شهر و تأثیر آن بر تعامل اجتماعی شهروندان
حوزههای تخصصی:
با شروع انقلاب صنعتی،اختراع اتومبیل و گسترش شهرها، به تدریج اولویت دادن به نقش عابر پیاده و فضاهای پیاده محور در شهرها و فضاهای شهری کمرنگ شده و از کیفیت فضایی عرصه های عمومی شهر ، فضاهای باز شهری و پیاده راه ها کاسته شده است؛ عرصه هایی که خود به عنوان بستر و خاستگاه، نقش محوری در ارتقای سطح تماس ها،ارتباطات و تعاملات اجتماعی بین شهروندان ایفا می کنند. امروزه اغلب فضاهای عمومی شهری و خیابان ها به دلیل افزایش بی رویه وسایل نقلیه و وابستگی الگوی زندگی شهری به آ نها، به شدّت تحت سلطه ماشین درآمده است. در این راستا عدم توجه به مقیاس انسانی و نادیده گرفته شدن نیازهای عابرین پیاده از معضلات پیش رو می باشد، به طوری که کمبود و نبود کیفیت در پیاده راه ها منجر به تضعیف حضور و تعاملات اجتماعی شهروندان شده است.شکل گیری و توسعه اغلب فضاهای شهری، خیابان ها حتی کوچه ها، در شهرهای جدید ایران، بر مبنای مقیاس سواره و مسائل مربوط به ترافیک است. محورهای باریکی که در حاشیه محورهای سواره در خیابان های شهری به عنوان »پیاده رو « وجود دارد، گویی پس مانده هایی از فضای اصلی سواره است که فقط برای تردّدهای ضروری شهروند پیاده باقی مانده است. خیابان فردوسی مهم ترین خیابان شاهین شهر است به دلیل وجود کاربری های تجاری ،تفریحی، درمانی، خدماتی، اداری که در این خیابان وجود دارد. خیابان فردوسی شریان درجه 2 است و به دلیل نقش اجتماعی این خیابان نقش ترافیکی هم پیدا کرده است.به دلیل شلوغی و ترافیک ، تعاملات اجتماعی در این خیابان به شدت کاهش پیدا کرده است. در ساعات مختلف دارای اختلال ترافیکی ما بین اتومبیل ها و عابرین پیاده، امکان وقوع تصادفات، اتلاف وقت و زمان برای عبور، ایجاد تنش های فردی بین اجتماع در حال عبور و رانندگان، نا بسامانی رعایت قوانین مدنی و اجتماعی، صرف هزینه های مادی و معنوی برای کنترل ترافیکی و همچنین برای عبور عابران پیاده از خیابان هم مشکلاتی به وجود آورده است. هدف از این پژوهش تبیین معیار های خیابان پیاده مدار در راستای ایجاد مکان سوم در خیابان فردوسی شاهین شهر است. این تحقیق یک پژوهش توصیفی- تحلیلی و فرآیند آن ترکیبی ( کمی و کیفی) می باشد.
استفاده ترکیبی از چند روش در امکان سنجی قابلیت پیاده مداری معابر شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۰ بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱۷
141 - 158
حوزههای تخصصی:
پیاده مداری اهمیتی اساسی در ادراک هویت فضایی و دریافت کیفیت محیط دارد و به این لحاظ مورد توجه نظریه پردازان متعددی قرار گرفته است. با توجه به تلاش های اخیر برنامه ریزان و طراحان جهت تشویق مردم به پیاده روی، مدل ها و روش های بسیاری جهت امکان سنجی پیاده مداری معابر ارائه شده اما هر کدام تنها ابعاد خاصی از معابر را مورد بررسی قرار می دهند. جامع نبودن این روش ها موجب شد که در این پژوهش با تلفیق چند روش و مدل شامل: چیدمان فضا، ارزیابی کیفیت کالبدی مسیر، ارزیابی راحتی پیاده و شاخص های روش پادکس، رویکردی نسبتاٌ جامع در سنجش پیاده مداری تدوین گردیده و در نمونه موردی های پژوهش به کار گرفته شود. استراتژی این پژوهش استقرایی و روش پژوهش توصیفی است. نمونه های موردی در این تحقیق معابر محله های باغ فردوس و زعفرانیه منطقه یک تهران می باشد. نتایج تحقیق حاکی از این است که هرچند وضعیت پیاده مداری در خیابان آصف از محله زعفرانیه براساس سنجش توسط مدل های چیدمان فضا و روش راحتی پیاده بر اساس سطوح سرویس، وضعیت بهتری نسبت به خیابان فیضی از محله باغ فردوس دارد اما نتیجه حاصل شده از ترکیب چهار مدل، خیابان فیضی را در وضعیت بهتری می شناساند.
بررسی اهمیت و کاربرد لایه « احساسات شهری » در حوزه طراحی و برنامه ریزی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اینکه چگونه شهروندان محیط اطرافشان را درک و دریافت می نمایند به عوامل زمینه ای پویا و ایستای متعدد بستگی دارد. چنین برداشت ذهنی و زمینه محور می تواند باعث هیجانات و احساسات مختلفی در افراد گردد که نگاه و رویکردی جدید و الحاقی در مطالعه ساختار مکانی و زمانی شهر ایجاد نموده است. بررسی ارتباط بین محیط ساخته شده به عنوان یک بعد کالبدی با جنبه های رفتاری و هیجانی انسان در پژوهش های اخیر و بخصوص در مطالعات برنامه ریزی و طراحی شهری بسیار مورد توجه قرار گرفته و در سال های اخیر به یک موضوع ضروری تبدیل شده است. هدف پژوهش های نظری، تجربی و کاربردی در این زمینه بطور کلی آن است که کیفیت زندگی در شهر را از طریق مطالعه لایه ای جدید که به جنبه های هیجانی-رفتاری افراد توجه دارد، ارتقاء دهند. از این روی، هدف این مقاله معرفی رویکرد و حوزه پژوهشی «احساسات شهری» است. در این نوشتار سعی شده است تا با مرور و بررسی نظریات و مطالعات انجام شده در ارتباط با موضوع به روش توصیفی-تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای، به نقش و اهمیت ، کاربست و یکپارچه سازی پاسخ های هیجانی محیط های شهری در فرآیند برنامه ریزی و طراحی شهری پرداخته شود. نتایج نشان می دهد که مطالعات انجام شده در این زمینه را می توان به دو دسته نظریه ها و مطالعات پایه و مطالعات و پژوهش های جدید، آغاز شده با کار کریستین نولد (2009) تقسیم نمود. برخلاف نگاه پایه که بیشتر متمرکز بر عوامل اثرگذار محیطی به گونه ای کیفی و بسیار کلی و مبتنی بر روش های سنتی سنجش هیجان بوده است، پژوهش های جدید (5 سال اخیر) برحسب فراوانی به ترتیب شامل 4 حوزه می شوند: 1- متمرکز بر سنجش هیجان2- روش های نوین سنجش هیجان 3- بررسی عوامل اثرگذار بر هیجان در محیط و 4- کاربردهای هیجان. علی رغم اهمیت و کاربرد این حوزه میان رشته ای در مطالعات شهری، هنوز پتانسیل های علمی این رویکرد جدید در همه جوانب متنوع کاربرد و تحلیل شهری کشف نشده است. اصلی ترین حوزه های کاربرد لایه احساسی- هیجانی در حوزه شهرسازی را می توان حوزه سلامت روان، شهر شاد و فضاهای شهری دلپذیر، دلبستگی به مکان، حوزه برنامه ریزی شهری مشارکتی و شهر هوشمند تعیین نمود. همچنین ارزیابی و سنجش محیط ساخته شده، ارزیابی اثرات روان شناسانه یک طرح قبل از اجرا، ارائه فرصت های نوین طراحی و برنامه ریزی شهروند محور از فواید کاربرد موضوع در حوزه شهرسازی است.
فضامندی و بدن آگاهی: بازخوانش مفهوم فضا در تجربه معماری (نمونه موردی: موزه هنرهای معاصر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال شانزدهم شهریور ۱۳۹۸ شماره ۷۵
71 - 82
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله:شاید بتوان یکی از وجوه تمایز انسان مدرن با انسان به سربرده در دنیای سنت را کثرت تجربه های فضا-مکان برشمرد. زیست انسان در پهنه طبیعی و اجتماعی، نه تنها دارای تاریخی معرفتی و نظری است، که دارای ادراک های متمایز و گوناگون در تجربه مکان های طبیعی و اجتماعی است. این تجربه متمایز در طول تاریخ، دارای روحی منحصربه فرد از یک سو و روحی مشترک در کالبد بشری از سوی دیگر است. لیکن در گفتمان های غالب معماری، بدن و ویژگی های جسمانی و کالبدی آن کمتر مورد توجه قرار گرفته است و بدن صرفاً به عنوان ابژه ای منفعل تلقی شده است. هدف:این پژوهش بر آن است که به بررسی ادراک بدنی به مثابه منبع الهامی برای بازتعریف مفهوم فضا در تجربه معماری بپردازد. نمودهای خوانش فضا با واردکردن عنصر ادراکات بدنی و بررسی درهم تنیدگی حواس انسانی در ادراک از فضا از اهداف فرعی پژوهش است. روشتحقیق:این تحقیق به لحاظ «ماهیت» پژوهش، از گونه تحقیقات کیفی با رویکرد فلسفی پدیدارشناسی هرمنوتیک و به لحاظ «قصد» از پژوهش، تفسیری است که به تولید بینش جدید می پردازد. بدین ترتیب یافته های آن در بهبود دانش موجود در باب موضوع مورد مطالعه به کار می آید (دانش افزایی)، لذا نتایج آن، خالص است. منطق پژوهش، استقرایی است. در پژوهش حاضر، از مصاحبه عمیق جهت استنباط و استخراج «امر ناخودآگاه» از بطن پاسخ مصاحبه شوندگان استفاده شده است. روش تحلیل داده ها، تحلیل محتوای کیفی و شامل کدگذاری باز و محوری است. نتیجه گیری:نتیجه پژوهش نشان می دهد که خوانش پدیداری از تجربه ادراک از فضا به سه رسته «ادراک تام، درک پویا از فضا به واسطه حواس»، «فضا، واسطه ای بر ادراک نوستالژی جمعی» و «فضا به مثابه امکان شهود و درک دیگری» قابل تفکیک است.
تغییر کاربری تطبیقی میراث صنعتی، رویکردی براساس بازیافت انرژی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال نهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
45-53
حوزههای تخصصی:
امکان سنجی ساماندهی و حفاظت شهرستان گز با رویکرد مداخله در بافت
حوزههای تخصصی:
بافت قدیم شهرها اغلب دربرگیرنده آثار و مجموعه های تاریخی می باشند که امروزه اغلب در زمره بافتهای تاریخی و فرسوده قرار گرفته اند. یکی از این بافتهنا، بافت تاریخی شهر گز در استان اصفهان است که علیرغم مداخلاتی که تا به حال در آن صورت گرفته، سیمای عمنومی مرکنز شنهر و بنه وینلاه مسنلات مآنکونی آن بیانگر دوگانگی، همزیآتی کهنه و نو و گآتره فرسودگی است. مقاله حاضر در جآتجوی ای نکته است که با وجود مداخلات انجام گرفته در ای بافنت، ادامنه رونند حاکم بر رکود و عقب ماندگی مسلات مآکونی مرکز شهر که نمود عینی آن گآترش فرسودگی، ترک و مهاجرت ساکنان اولیه است، تست تأثیر چه عنواملی اسنت و آیا احیاء ای مسلات و بافت تاریخی قابل تبیی است یا خیر؟ در ای مقاله با استفاده از روش توصیفی – تسلیلی و بررسیهای اسننادی – کتابخانن ه ای، نسنوه تسقن مقبولینت ینابی بافنت در « احیای بافت تاریخی شهر گز بر اساس ویلاگیهای خاص آن مورد بسث قرار گرفته است. از ای منظر، در ای صفسات اصالت بخشی برابر بنا می باشد. بر مبنای یافته های تسقی رفع مشکلات گریبانگیر احیای بافنت تناریخی » ارتقاء کیفیت مسیط سکونت ساکنی و شهروندان « و مترداف با » اذهان عمومی شهر با رویکردهای مداخله در بافت تاریخی نیازمند دو دسته از اقدامات می باشد : اقدامات خنرد مقیناس کنه شنامل ابعناد کالبندی، اقتانادی، اجتمناعی، فرهنگنی، خدمات شهری، مدیریت شهری، بهداشتی و زیآت مسیطی شهر و بافت تاریخی می باشد و اقدامات کلان مقیاس که مآتلزم حضور پررنگ دولت، مشنارکت مردمنی و بخش خاوصی است.