مطالب مرتبط با کلیدواژه

تریالکتیک لوفور


۱.

تولید و بازتولید فضا در چرخه دوم انباشت سرمایه؛نقدی بر زندگی روزمره در فضای زیسته(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تولید فضا دیالکتیک هگل و مارکس تریالکتیک لوفور چرخه دوم انباشت سرمایه زندگی روزمره

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۰۰ تعداد دانلود : ۶۰۳
بیان مسئله: فضای لوفوری با فاصله گرفتن از (و گاه دربرگرفتن) فضای لایتناهی ریاضیدانان و فضای ذهنی فیلسوفان وارد حوزه اجتماعی می شود. این فضا به زعم لوفور هم تولید و هم مصرف می گردد و به تعبیری، نوعی کالای تولیدی و در عین حال محصول مصرفی به شمار می رود. برهم نشست تولید مادی، تولید ایدئولوژی و تولید معنا در یک مکان و در یک زمان به عنوان عناصر اصلی تولید فضای اجتماعی شناخته می شود که طی یک فرایند تریالکتیکی (و نه دیالکتیکی) بازتولید می شود. درهم تنیدگی نظریه لوفور، با مدار ثانویه انباشت سرمایه، که هاروی آن را مطرح کرد، تأثیر شگرفی بر انضمامی ساختن کارکرد سرمایه داری دارد. فرایند تولید و بازتولید فضا در چرخه دوم انباشت سرمایه حامل فراورده هایی است که اغلب متفکرین چپ گرا آن را به شیوه های ارتجاعی تمدن نسبت می دهند. آنچه اهمیت فزاینده تری نسبت به فراورده های فضای سرمایه دارانه دارد تحلیل فرایند تولید و بازتولید فضا در چرخه دوم است که در این زمینه، هاروی، به عنوان شارح اصلی نظریات لوفور، پیشگام است. برهم نشست و تحلیل نظریات لوفور و هاروی در نقد زندگی روزمره و چگونگی گریز از فضای سرمایه و چرخه تریالکتیکی از اصلی ترین مسائل این پژوهش به شمار می رود. اهداف پژوهش: نقد زندگی روزمره در فضای زیسته که آکنده از تسلط سرمایه بر آن است از اهداف اصلی این پژوهش به شمار می رود که فرایندهای تولید فضا و سپس فراورده های آن در این پژوهش با استناد به دستگاه فکری لوفور و هاروی و اشتراکات نظری آنان به تحلیل کشیده می شود. روش پژوهش: این پژوهش دارای روش توصیفی-تحلیلی و، از لحاظ هدف، بنیادی می باشد. مسئله اصلی با استفاده از منابع مرجع و اصیل به واکاوی گذاشته می شود تا در نهایت، نقد زندگی روزمره در فضای زیسته صورت گیرد. نتیجه گیری: نتایج حاصل از این پژوهش که بر اساس این فرضیه بنا نهاده شده است: «زندگی روزمره شهروندان در فضای زیسته یا چرخه دوم انباشت سرمایه، حامل ابژگی و انفعال و مصرف گرایی آنان است»، نشان می دهد که فضای سرمایه دارانه با پیش ران فرایند تریالکتیکی به سوی بنانهادن شهروند منفعل (مصرف گرا) و پایه گذاری سوژه و ابژه در حرکت است که تأثیرات آن، علاوه بر فضای شهر، بر فضای زندگی حاکم است.
۲.

مکانیسم های تولید فضا در فرآیند انباشت سرمایه در آراء هانری لوفور، دیویدهاروی و ادوارد سوجا

کلیدواژه‌ها: تولید فضا تریالکتیک لوفور چرخه دوم انباشت سرمایه دیالکتیک سوجا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۵ تعداد دانلود : ۲۷۴
فضا به یکی از مؤلفه های اساسی در تحلیل های شهری تبدیل شده است. درواقع شهرها مهم ترین بستر تولید فضا بوده و هدف فضاهایی که با سرمایه شکل گیرد، تضمین شرایط لازم برای تولید و بازتولید روابط سرمایه داری است. براین اساس مقاله حاضر به شیوه توصیفی - تفسیری و با روش بازبینی سیستماتیک منابع و اسناد، فرایندهای تولید فضا و سپس فرآورده های آن را با استناد به دستگاه فکری لوفور و هاروی و در نهایت دیالکتیک اجتماعی - فضایی ادوارد سوجا و اشتراکات نظری آنان به عنوان هدف اصلی پژوهش، موردبررسی قرار می دهد. آنچه از این پژوهش می توان نتیجه گرفت نیز این است که روابط تولیدی در شهر میان قدرت حاکم و طبقه فرودست با تولید فضای جدید بازتولید می شود و قدرت با شیوه جدید تولید می کوشد تا نظم فضایی جدیدی را همراه با ابزار تولید خود در شهر و فضاهای آن ایجاد کند. در این بین علاوه بر یک محیط تولیدی، محیط مصرفی نیز شکل می گیرد که مستقیماً بر زندگی روزمره شهروندان تأثیرگذار است. این امر به شیوه های متفاوتی در آراء هر سه اندیشمند بیان شده است همچنین تحلیل دیدگاه ها نشان دهنده این است که هاروی در بیان سه مدار گردش سرمایه با تکیه بیشتر بر رفتار سرمایه دارانه و سوجا در بیان دیالکتیک اجتماعی- فضایی و تأکید بر درک شیوه های جدید و متفاوت تفکر فضایی هر دو به نحوی وام دار اندیشه های لوفور بوده و به بسط دیالکتیک فضایی وی پرداخته اند.
۳.

تحلیل برهمکنش امر ذهنی و تریالکتیک امر فضایی در کیفیت فضایی معماری فرهنگی معاصر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تولید فضا تریالکتیک لوفور معماری معاصر تهران معماری فرهنگی امر ذهنی و معماری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۶ تعداد دانلود : ۱۱۵
ازآنجا که معماری به معنای اثر ساخته شده، تبلور مستقیم ذهنیت انسان هایی است که آن را نخست تصور و سپس ایجاد و زیست کرده اند، مسئله شناخت بنا از معرفت به امر ذهنی در سه مقوله فضای تصورشده، فضای زیسته و فضای ادراک شده می تواند حاصل شود. در این پژوهش، معطوف به مسئله تبیین سازوکارهای خلق فضاهای انسانی مبتنی بر امر ذهنی، به اتکای نظریه تولید فضای لوفور، پس از احصای مؤلفه های امر ذهنی و تریالکتیک امر فضایی در این نظریه، برهمکنش این دو نزد کاربران فضاها مورد پرسش قرار گرفته است تا بر پایه آن بتوان راهکارهایی برای تولید و بازتولید فضای مطلوب ایرانیان در دوران کنونی تشریح نمود. بنابراین نخست تعاریف و مفاهیم مورد پرسش واقع سده است و پس از آن، مؤلفه های استخراج شده، مورد مطالعه میدانی و آزمون قرار گرفته است. مبانی فلسفی تحقیق، تفسیرگرایی و رویکرد تحقیق، کمی است. با توجه به اینکه سیر حرکت پژوهش از پذیرش یک نظریه به سمت استحصال داده ها از مطالعه نمونه ها حرکت می کند، منطق استدلال، قیاسی و حرکت پژوهش از کل به جز یا به تعبیری از بالا به پایین است. در این پژوهش، عوامل پنهان یا مشاهده ناپذیر که در اینجا همان امر ذهنی است، بر اساس مجموعه ای از متغیرهای مشاهده پذیر تعیین می شود که در اینجا تریالکتیک فضایی لوفور است و واریانس میان متغیرهای وابسته (عوامل نهان) بر اساس همبستگی میان متغیرهای مستقل تعیین و توصیف می شود. روش آنالیز داده ها، روش تحلیل عاملی تأییدی است. یافته های تحقیق نشان می دهد که در پاسخ به پرسش های پژوهش از چیستی مؤلفه های تریالکتیک فضایی و نیز برسازنده های امر ذهنی و نحوه برهمکنش آن ها در تولید و مصرف فضا، در تجربه زیسته هشت بنای مهم فرهنگی معاصر در تهران، میان متغیرهای آشکار، مشهود و محسوس در فضا و عوامل پنهان خلق فضا رابطه همگرایی برقرار است و به استناد داده های تحلیل شده اکثر افراد این عوامل را به مثابه عناصر شکل دهنده امر ذهنی در سه لحظه تولید فضای زیسته، درک شده و تصورشده مورد تأکید قرار داده اند.
۴.

رمزگشایی از فضامندی پدیده جهانی شدن با تکیه بر شاکله مفهومی تریالکتیک لوفور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پدیده ی جهانی شدن فضامندی تریالکتیک لوفور

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵ تعداد دانلود : ۴۷
این پژوهش در پی رمزگشایی از فضامندی پدیده ی جهانی شدن و افشاء مکانیزم کنش های فضایی متأثر از آن تحت نظام سرمایه داری برمبنای فشردگی فضا و زمان می باشد. پرسش اساسی این است که چگونه و با چه ابزارهایی می توان فضا را مورد استفاده، سازماندهی، خلق و در سلطه درآورد که با الزامات گردش سرمایه در فضای جهانی شده متناسب باشد؟ کاربست شاکله ی مفهومی و نظری تریالکتیک فضایی لوفور به مثابه ی مؤلفه های بنیادین فضا، امکان پاسخ به پرسش مطرح شده را فراهم می آورد. در این پژوهش کنش های فضایی مادی، بازنمودهای فضایی و فضاهای بازنمود سازه های تشکیل دهنده ی محتوا یا کلیت پدیده ی جهانی شدن در نظر گرفته شده اند. رمزگشایی محتوای فضای جهانی شدن به واقع یافتن تأثیرات فرم های جغرافیایی فضای محسوس، ساختار سیاسی و ایدئولوژیک فضای معقول و کارکرد اجتماعی فضای زیسته است که در کلیّتی سرمایه دارانه و در پویشی دیالکتیکی در لحظه ها یا دقایق جهانی شدن رخ می دهند. به واقع سازه های تشکیل دهنده ی دقایق جهانی شدن متأثر از نظام سرمایه داری در فرم خود را به صورت جریآن ها، مبادلات، فن آوری و تکنولوژی در ساختار  به صورت عقلانیت حاکم بر فضا و در کارکرد در مقام تعریف و تعیین یک وضعیت غالب برای فضای زیسته، نمود می یابند.
۵.

بازنمایی فضایی و تولید و بازتولید تصویر ذهنی: رهیافتی از تریالکتیک لوفور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تریالکتیک لوفور بازنمایی فضایی تصویر ذهنی بازتولید

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۰ تعداد دانلود : ۵۹
نظریه ی لوفور در زمینه ی تولید فضا بسیار موردتوجه قرار گرفته است و اهمیت آن به ویژه در این است که آن را به طور سیستماتیک در مورد مقوله های شهر و فضا به صورت یک تئوری اجتماعی جامع و قابل فهم ادغام می کنند. نظریه ی لوفور در زمینه ی تولید فضا طی سال های اخیر رنسانس قابل توجهی داشته و برای سؤالات زیادی که در اوایل دهه ی 70 میلادی مطرح شد، پاسخ مناسبی داشته است. نقطه ی عزیمت لوفور سه فرآیند درهم تنیده به شکل دیالکتیکیِ تولید است. سه وجه تولید فضا را باید بسان وجوهی فهمید که اساساً ارزش همسانی دارند. فضا در آنِ واحد درک شده، تصور شده و زیست شده است. هسته ی نظریه ی تولید فضا سه لحظه ی تولید را شناسایی می کند: نخست، تولید مادی؛ دوم، تولید دانش؛ و سوم، تولید معنا. فضا در معنایی کنش گرانه و بسان شبکه ی درهم بافته ی روابطی فهمیده می شود که پیوسته تولید و بازتولید می شوند. نتایج مطالعه نشان می دهد که آنچه بازنمایی فضایی را در مطالعه ی حاضر مهم می نماید، انتزاعی و معقول بودن آن و متکی بودن برنامه ریزی ها بر آن است؛ چراکه سیاست مداران در تصمیم گیری های سیاسی خود و برنامه ریزان شهری به منظور ارائه ی برنامه ها و طرح های شهری بهتر ناگزیر از مطالعه بر روی بازنمایی فضاهای شهری هستند. از سویی تصاویر ذهنی، حاصل تعامل میان انسان و محیط بوده و شامل آگاهی های ذهنی فرد از محیط هستند. ازاین جهت مطالعه ی تصاویر ذهنی نقطه ی آغازین هرگونه تحلیل در زمینه ی روابط متقابل انسان و محیط دانسته می شود. چنین می توان بیان کرد که در شکل گیری تصویر ذهنی، ابتدا محیط شهر ادراک و سپس تصور می شود و وجه سوم این امر، تولید معنا و نماد است و از این نظر می توان گفت که تصویر ذهنی همواره تولید و بازتولید می شود.