فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۶۴۱ تا ۲٬۶۶۰ مورد از کل ۷٬۶۵۵ مورد.
منبع:
شهر ایمن سال ۳ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۰
19 - 43
حوزههای تخصصی:
با بروز بحرانهای طبیعی مانند زلزله و سیل و در نتیجه کاهش توانمندی سازمانهای مسئول به دلیل آسیب دیدگی زیرساختها ، نبودن اطلاعات قطعی و قابل استناد، تقاضا برای ارسال نیروهای امدادی متخصص و لجستیک افزایش می یابد. در چنین شرایطی نیاز است فرآیندهایی که در هنگام امدادرسانی پس از وقوع یک بحران به انجام می رسند به نحوی برنامه ریزی شوند تا در کوتاهترین زمان ممکن پاسخگوی نیاز آسیب دیدگان به بهینه ترین شکل ممکن در تحقق شهر ایمن باشند. هدف اصلی در این مقاله طبقه بندی مناطق آسیب پذیر در برابر زلزله با روشی ابتکاری به منظور ارسال تجهیزات و نیازهابراساس اولویت است در این پژوهش ابتدا و به منظور انتخاب شاخص های بهینه و موثر( ازبین شاخص های متعدد) در تخمین خسارت زلزله به منظور طبقه بندی مناطق از روش تحلیل سلسله مراتبی فازیFAHP) )Fuzzy Analytic Hierarchy Process استفاده کردیم.سپس به ارائه روش جدیدی به نام مدل فازی شهودی بهبود یافته با الگوریتم سیاهچاله Black Hole- Intuitive Fuzzy C Mean(BH-IFCM) پرداختیم و بوسیله آن پهنه بندی خطرپذیری زلزله در مناطق سیزده گانه شهر مشهد انجام شده است. با توجه به استفاده از مدل فازی شهودی (در شرایط عدم قطعیت اطلاعات در زمان زلزله) و به کار گیری الگوریتم سیاهچاله نتایج عددی نشان دهنده صحت طبقه بندی 97.34% بر روی داده های مشهد و 96.73% بر روی داده های بم می باشد .
بازشناسی الگوی معماری مسجد
حوزههای تخصصی:
با نگاه به سرگذشت دین اسلام و فاصله گرفتن از صدر آن شاهد تکثر در برداشت ها و تفسیر های گوناگون از اصل دین و سخنانی که پیامبر اسلام حضرت محمد(ص) بیان می کردند هستیم. طبیعتاً این برداشت ها و تفسیر های متفاوت از دین و بیانات حضرت رسول(ص) نه تنها باعث پیدایش چند دستگی در دین مبین اسلام شد، بلکه تعاریف جدیدی از دین پدید آمد که در تمامی اصول زندگی مسلمین از جمله هنر مسلمانان تأثیرات زیادی گذاشت. بنابراین هنرمندان و بالاخص معماران مسلمان در آفرینش آثار خود هر کدام بنا به برداشت های فرقه و گروه خود از اسلام دست به ساخت اثر هنری می زدند، هرچند همگی آنها در اصل کلمه اسلام وحدت داشتند. در این مقاله برآنیم تا با روش تحقیق توصیفی _ تحلیلی و استفاده از منابع کتابخانه ای، با رویکرد استنتاجی ارتباط امر نیایش با معماری و الگوی فضایی و مکانی ای که پیامبر اسلام با ساخت مسجدالنبی ارائه کرد را از منظر درون دینی بیان نماییم. برای این منظور فهم چیستی و چگونگی ساخت مسجد باتوجه به مفاهیم اخذ شده از قرآن و احادیث مهم می نماید. بنابراین پرسش این است که مسجد کجاست و چگونه می توان آن را درک کرد؟ و چگونه می توان مفاهیم و اصول ارائه شده در ساخت مسجدالنبی توسط پیامبر را در ساخت مساجد معاصر به کار گرفت؟. نگاهی تاریخی به معماری مسجد گویای این است که در الگوی کالبدی مساجد تغییرات فراوانی به وجود آمده است که بعضاً مخالف دستورات اسلام می باشد. این تغییرات باعث تهی شدن مفهوم مسجد از معنای اولیه خود و تقابل با مبانی مدنظر حضرت رسول(ص) و امر نیایش در اسلام شده است. نتیجه آنکه می باید با خوانش انتقادی مسجد تاریخی و فهم درست از اصول ارئه شده در قرآن و احادیث پیرامون امر نیایش، به الگویی مناسب از رابطه کالبد مسجد به عنوان جایگاه نیایش و به جا آوردن این امر توسط فرد مسلمان نزدیک شد. هرچند تنوع هنر و معماری در پهنه ی جغرافیایی مسلمانان باتوجه به ویژگی های سرزمینی اعم از فرهنگ، سیاست، اقلیم و... امری اجتناب ناپذیر می نماید.
ظرفیت های ادراکِ هاپتیکی در هنر ایرانی- اسلامی و کاربرد آن در بیان سینمایی؛ نمونه موردی: فیلمِ «آتش سبز»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هفدهم مهر ۱۳۹۹ شماره ۸۸
19 - 26
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: در واکنش به سلطه نگره اُپتیکی بر سینما، در سال های اخیر گرایش عمده ای در حوزه مطالعات فیلم پدید آمده که ظرفیت های ادراک جسمانی-لامسه ای را در تجربه سینمایی مورد توجه قرار داده است. این رویکرد تأکید دارد که نگاه کردن هرگز صرفاً امری بصری نیست، بلکه می تواند هاپتیکی، حِسّانی و تن یافته باشد. هاپتیک حس قرابت و نزدیکی، تماس، مشارکت احساسی و ارتباط لامسه ای است. هاپتیک جهت گیری به سوی حسّانیت مندی است، به شکلی که تمام حواس را درگیر می کند، فاصله مندیِ نگاهِ خیره را از بین می برد و واکنش هایی عاطفی را برمی انگیزاند. در نتیجه، در تضاد با پارادایم های غالبِ نظریه فیلمِ مبتنی بر فاصله مندی پرسپکتیوی (بصریت اپتیکی)، بصریت هاپتیکی فراهم کننده بستری نظری برای تحلیل پویاییِ جسمانیِ تجربه تماشای فیلم است. هدف پژوهش: به نظر می رسد پارادایم های ادراکِ هاپتیکی در ذاتِ هنرهای ایرانی- اسلامی وجود دارند، و این ویژگی می تواند پیشنهادهایی تازه در بیان سینمایی به فیلم های ایرانی ارائه دهد. هدفِ این مقاله توضیحِ چگونگی نمودِ بصریتِ هاپتیکی در هنرهای ایرانی- اسلامی و بروز آن در سینمای مبتنی بر این جنس از هنر است. روش پژوهش: مقاله حاضر می کوشد، با بهره گیری از منابع کتابخانه ای و با اتخاذ روش توصیفی- تحلیلی، به تبیین مفهوم ادراکِ هاپتیکی بپردازد و در ادامه، با بررسی نمونه های مطالعاتی، ظرفیت های هاپتیکیِ هنر ایرانی- اسلامی را مورد توجه قرار دهد. نتیجه گیری: این پژوهش نشان می دهد که، با توجه به ویژگی های بصریتِ هاپتیکی در هنر ایرانی- اسلامی، فیلم سازها می توانند از این ویژگی ها به منظور پردازشِ اثر سینمایی خویش استفاده کنند. در اثبات این ادعا، فیلم «آتش سبز» ساخته محمدرضا اصلانی، به عنوان اثری از سینمای ایران که موفق شده است با تمهیدهای سینماییْ ادراک هاپتیکیِ مخاطب را تحریک کند، مورد تحلیل و بررسی قرار می گیرد.
تدوین مدل مفهومی انرژی کارایی در حوزه ی شهرسازی مبتنی بر تجارب موفق جهانی
حوزههای تخصصی:
رشد روز افزون جمعیت شهری، پیشرفت تکنولوژی و گسترش وابستگی به اتومبیل معضلات زیست محیطی فراوانی را به همراه داشته است. به طوری که بخش اعظمی از انرژی جهانی در شهرها به مصرف می رسد و شهرها مسئول تولید 80 درصد از انتشار گازهای گلخانه ای جهانی می باشند. در ارتباط با کاهش مصرف انرژی، در زمینه برنامه ریزی حمل ونقل و همچنین امور ساختمان و معماری، مطالعات و پژوهش هایی صورت گرفته و راهکارهای متعددی ارائه شده است اما در زمینه شهرسازی و انرژی مصرفی و راهکارهای برخورد با آن مطالعات چشم گیری صورت نگرفته و جای خالی این گونه مطالعات احساس می شود. چه بسا استفاده از اهداف و اصول تجارب اجرایی دیگر نقاط جهان، بتواند راه را برای پژوهش های کارامد در کشور، هموار کند. بنابراین در پژوهش پیش رو تلاش بر آن بوده تا با استفاده از تحلیل داده های ثانویه و اسناد، به درک درستی از یک مدل مفهومی با استفاده از پروژه های مهم اجرایی جهان در زمینه ی کارایی انرژی، برسد و خلأ موجود در زمینه مطالعه پیش از اجرا و بهره گیری از تجربه و امکان مقایسه ادبیات مطالعات انجام شده در حوزه گسترده مربوط به تجارب جهانی و سنجش رابطه انرژی و پایداری برطرف گردد. با توجه به ماهیت کاربردی این تحقیق، روش مورداستفاده در آن به صورت توصیفی-تحلیلی است و برای داده پردازی و تجزیه وتحلیل داده ها به ترتیب از شیوه های اسنادی و تحلیل محتوا بهره جسته است. نتایج پژوهش حاکی از آنست که همکاری و مشارکت میان بخش دولتی و خصوصی در زمینه های مختلف نظیر برنامه ریزی، طراحی، سرمایه گذاری، مدیریت و غیره مشهود است. مشارکت ساکنین، آموزش، ارائه ی راهکارهایی برای کاهش تقاضای انرژی، حفاظت از منابع و استفاده از منابع انرژی تجدیدناپذیر، کاهش پسماند، اختلاط کاربری و حمل ونقل عمومی از جمله اقدامات موثر در رسیدن به اهداف در این پروژه بوده است.
واکاوی تأثیر رنگ بر قضاوت زیبایی شناسانه و شاخص های حرکت چشمی متخصصان معماری و غیرمتخصصان؛ بررسی موردی: نمای ساختمان های مسکونی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال دوازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۲۶
97 - 115
حوزههای تخصصی:
تأثیر ویژگی های محیط انسان ساخت و طراحی آن بر انسان همواره مورد توجه بوده است. در این میان، نقش نما می تواند به عنوان جلوه بصری یک ساختمان که در زیباسازی منظر شهری مؤثر است در قالب رفتار چشم مورد بررسی قرار گیرد. در این چهارچوب، پژوهش حاضر با مطالعه ای در حوزه علوم شناختی و معماری، به دنبال بررسی تأثیر فرایندهای «پایین به بالا» (تأثیر عامل رنگ) و «بالا به پایین» (تأثیر عامل تخصص) بر حرکات چشم، در حین قضاوت زیبایی شناسانه نمای ساختمان های مسکونی نوساز شهر تهران است. بدین منظور در طرحی شبه آزمایشی از ابزار ردیاب حرکت چشمی استفاده می شود. روش نمونه گیری از جامعه داوطلبان به صورت احتمالی یا تصادفی ساده است و حجم نمونه در دو گروه متخصصان و غیرمتخصصان را ۳۸ شرکت کننده (۲۱ متخصص) تشکیل می دهند. یافته ها نشان می دهد که متخصصان تصاویر با غلبه شدت طول موج قرمز و دارای کنتراست قرمز/سبز و غیرمتخصصان تصاویر با کنتراست کمتر را ترجیح می دهند. از سویی دیگر، تحلیل شاخص های حرکت چشمی و نقشه حرارتی نشان دهنده تفاوت در الگوی پویش بصری، اولویت توجه به لایه ها و عناصر نما تحت تأثیر عامل «تخصص»، بیش از عامل «رنگ» است.
تأثیر سبک زندگی بر روابط فضایی خانه های اعیان نشین دوره قاجار در مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هفدهم اسفند ۱۳۹۹ شماره ۹۳
51 - 66
حوزههای تخصصی:
یان مسئله: از نظر محققین، سبک زندگی تأثیر زیادی بر معرفی الگوهای رفتاری، گرایش های ذهنی و شیوه زندگی افراد یک جامعه دارد. به عبارتی، مفهوم سبک زندگی به طور ویژه معرف کیفیت زندگی افراد یک جامعه است و بر معماری نیز تأثیر می گذارد. در رابطه با معماری خانه های مسکونی ایران در دوران قاجار و ارتباط آن با سبک زندگی مطالعات چندانی انجام نشده است. این موضوع، به ویژه، با توجه به تغییرات اقلیمی و همچنین تنوع خانه ها در دوران قاجار اهمیت بیشتری می یابد. در همین راستا، این پژوهش در پی خوانش فضا در رابطه با شیوه زندگی و تأثیر آن بر فضای معماری خانه های اعیانی دوران قاجار در استان مازندران است؛ و برای این منظور، لازم است گفتمان فضا در رابطه با شیوه زندگی و تغییرات آن در دوره قاجار با نگاهی ژرف مورد بررسی قرارگیرد و بازتاب آن در معماری این خانه ها بررسی شود. علت انتخاب خانه های اعیان نشین این است که در دوران قاجار خانه های مردم عادی اغلب متأثر از اقلیم بوده و تأثیر سبک زندگی ساکنین در این خانه ها کمتر از خانه های اعیان نشین مشهود است.هدف پژوهش: هدف از تدوین این پژوهش بررسی اثربخشی سبک زندگی مردم طبقه اعیان مازندران در دوره قاجار بر عرصه ها و روابط فضایی خانه های محل سکونتشان است. روش پژوهش: در این پژوهش از روش های توصیفی، تحلیلی و در نهایت استدلال منطقی استفاده شده است. منابع اطلاعاتی پژوهش بر مطالعات کتابخانه ای و میدانی متکی و به دو صورت اسنادی و شفاهی قابل دسترسی است. برای انتخاب نمونه ها، تمامی خانه های مربوط به دوران قاجار در مازندران که دارای اسناد مطالعاتی بودند و امکان مطالعات میدانی درباره آن ها فراهم بود مورد بررسی قرار گرفتند. نتیجه گیری: مطابق نظر صاحب نظران، سبک زندگی به مؤلفه های اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی دسته بندی شده است. در پژوهش حاضر تأثیر هر کدام از این مؤلفه ها در ساختار روابط فضایی نمونه ها مورد مطالعه قرار گرفت. در ادامه، پس از بررسی چیدمان فضایی خانه های منتخب، با ترسیم نمودارهای توجیهی توسط نرم افزار نحو فضا، اطلاعات به دست آمده تحلیل شد. سپس خانه های هر دوره قاجار با یکدیگر مقایسه شدند و این نتیجه حاصل شد که حتی خانه هایی که در یک دوره مشترک از دوران قاجار ساخته شده اند از نظر نوع و تعداد فضاها، عمق قرارگیری فضاها و همچنین چگونگی نحوه ارتباطشان با یکدیگر دارای تفاوت هایی هستند. این تفاوت ها از عواملی همچون روابط اجتماعی خانواده، شغل و معیشت ساکنین ناشی می شود و می توان آن ها را با الگوهای متفاوتی دسته بندی کرد.
سامان بندی های تجسمی در نگاره شهادت حضرت زکریا (ع) قصص الانبیا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هفدهم بهمن ۱۳۹۹ شماره ۹۲
51 - 62
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: قصص الانبیا، قصه های نقل شده از حوادث زندگی پیامبران است. برخی از نگارش های این کتاب مزین به تصویرسازی و نگارگری به منظور نمایان کردن هرچه بیشتر مفاهیم بیان شده در آن است. مشهورترین نسخه خطی قصص الانبیا نسخه خطی موزه توپکاپی است و یکی از شاخص ترین این قصص، که در کتاب مذکور نگارگری شده است، روایت شهادت حضرت زکریا (ع) است. نگارگر در این اثر سعی در تجسم مظلومیت زکریا در برابرکفرگویی ابلیس و حمایت الهی از او دارد.هدف پژوهش: بررسی سامان بندی تجسمی براساس سه ویژگی عناصر بصری (خط، رنگ، بافت، فرم)، ترکیب بندی (مارپیچ طلایی، مربع شاخص، مستطیل طلایی و خطوط رهنمونگر) و نمادپردازی از سه منظر شخصیت، رویداد و گفت وگو در این نگاره است. برای دستیابی به این هدف ابتدا الگوی ارتباط بین پارامتر های تشکیل دهنده این سه ویژگیِ سامان بندی تبیین می شود.روش پژوهش: پژوهش حاضر به روش توصیفی-تحلیلی انجام شده است.نتیجه گیری: شخصیت ها در این نگاره به دو ساحت روایت کتاب و درخت، که پناه دهنده زکریا از هجوم ابلیسیان است، وفادار باقی می مانند. ترکیب بندی دوّار، القای جایگاه درخت با به کارگرفتن ترکیب بندی مثلثی عناصر به نحوی که رأس مثلث بر درخت تأکید داشته باشد، القای آرامش و ثبات با به کارگرفتن عناصر در مستطیل طلایی، قرینگی فرم های انسانی، استفاده از خطوط رهنمونگر عمودی برای جای گیری عناصر، استفاده از مستطیل های 2√ و 3√ برای چینش کتیبه و نگاره در کنار یکدیگر، تداعی بافتی آرام، کم تنوع و معناگرا بودن به واسطه نحوه به کارگیری عناصر بصری نقطه و خط و در نهایت چیدمان ساختار حلزونی پادساعتگرد و ساعتگرد عناصر از مهم ترین نکات قابل شناسایی در سامان بندی این اثر هستند. همچنین به کارگیری لاجوردی یکنواخت در پس زمینه، فضای اندوه و وهم، زرد درخشان در لباس ابلیس، تأکید بر شخصیت او و نارنجی در لباس نقال سبب چرخش رنگ ها در ترکیب بندی اثر بوده است. در مجموع، اثر با رنگ های تخت و درخشان و بدون سایه ترسیم شده است.
آموزه هایی از معماری سنتی برای آینده معماری انرژی کارا در کشور؛ مطالعه موردی: شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال دهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
85-93
حوزههای تخصصی:
اهداف: هدف این پژوهش، بررسی راهکارهایی برای حفظ منابع انرژی برای نسل های آینده، ایجاد فرهنگ مناسب مصرف و توزیع عادلانه انرژی، مدیریت تولید، انتقال و توزیع و صرفه جویی در هزینه ها، کاهش آلاینده های زیست محیطی، افزایش ثروت ملی در نتیجه کاهش یارانه های مستقیم سوخت است. روش ها: این پژوهش بر مبنای روش تحقیق کاربردی است و داده ها در طول سفر پژوهشی به شهر تاریخی یزد در اردیبهشت ۱۳۹۵ جمع آوری شده است. این داده ها شامل مشاهدات عینی، تحقیق در کتابخانه های محلی و مصاحبه با دانشگاهیان محلی و گفت وگو با اساتید مربوطه، برای بررسی چگونگی بهینه سازی مصرف انرژی در مسکن و چگونگی تامین آسایش و رضایتمندی ساکنان از طریق معماری پایدار بود. با توجه به تحلیل شرایط شهر یزد تعداد سه نمونه انتخابی شدند: خانه رسولیان، خانه لاری ها، خانه گلشن. موارد مطالعاتی با استفاده از فناوری های نوین و با بهره گیری از روش توصیفی تدوین شده است. یافته ها: مهم ترین آموزه های قابل یادگیری از معماری سنتی یزد عبارتند از اصول: جهت گیری، بافت متراکم، معابر ارگانیک و سرپوشیده، بادگیر، قنات، فرم بنا، فرورفتن در دل خاک، درون گرایی، حیاط مرکزی و غیره. نتیجه گیری: براساس پژوهش انجام شده می توان به صراحت تاکید کرد که معماری سنتی یکی از آثار ارزشمند و بسیار فاخر در توجه به ارزش های اقلیمی در طراحی ساختمان است، از این رو شامل آموزه هایی است که می توانند در معماری معاصر به کار گرفته شوند.
خاستگاه و تحول نقش مایه شاخ فراوانی (کورنوکوپیا) در هنر و معماری عصر قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۸
181-198
حوزههای تخصصی:
هنر در میان اقوام و تمدن های مختلف، اساساً با دو جریان یا پدیده رایج مواجه بوده است: یکی حفظ داشته ها و پرورش دستاوردهای بومی، و دیگری اقتباس و همگون سازیِ عناصرِ خارجی یا وارداتی. این فرایند دوگانه در تمدن ایران هم، به خصوص در حوزه نقش و تزیین، به نوبه خود وجود داشته است، به طوری که از ادوار پیش از اسلام تا دوران میانه و متأخر اسلامی، علاوه بر مجموعه آرایه ها و نقش مایه های موجود، عناصری از فرهنگ های غیربومی نیز به این هنر راه یافته و در گذر زمان با تغییر و تعدیل، یا تکامل و دگردیسی مواجه شده است. کورنوکوپیا یا شاخ فراوانی یکی از این نقوش است که پیشینه آن به یونان باستان و دوره اساطیر می رسد. این آرایه در زمان حضور جانشینان اسکندر در ایران، در عصر سلوکیان و اشکانیان تحت تأثیر فرهنگ هلنیستی، متداول و با یک دوره تأخیر طولانی، در پی شیوع و تشدید جریان فرنگی مآبی، دوباره در هنر و معماری عصر قاجار ظاهر می شود. پژوهش حاضر با روش تاریخی و توصیفی تحلیلی در پی دستیابی به اهدافی از قبیل بررسی احتمالِ استمرارِ نقش مایه کورنوکوپیا از هنر ایرانِ پیش از اسلام و تسری آن در تزیینات وابسته به معماریِ دوره متأخر اسلامی در ایران (به ویژه عصر قاجار) است. تشریح ویژگی های بصریِ این آرایه، نحوه همنشینی آن در کنار دیگر عناصر بومی و غیربومی، میزان تأثیرات غرب، و عوامل مؤثر در ترغیب هنرمند ایرانی قاجاری به کاربست مجدد و تغییر و تعدیل احتمالی آن در حوزه معماری و تصویرگری، از دیگر اهداف پژوهش است. نتایج حاصل از این مطالعه، مبیّن آن است که کاربست نقش مایه مذکور در تزیینات وابسته به معماری قاجار (گچ بری، کاشی کاری، دیوارنگاری) برآیند جریان تأثیرگذاری به نام «فرنگی سازی» است که اوج آن از نیمه دوم حکومت قاجاریه (سلطنت ناصری) به بعد در همه شئونِ حیات اجتماعی، فرهنگی و هنری جامعه ایرانی نمایان می شود. این نقش به دنبال مبادلات تجاری و ارتباطات فرهنگی با فرنگ و از پی آشنایی هنرمندان و صنعتگران بومی با گنجینه تصویریِ هنر غرب، در تزیینات الحاقی بناها ظاهر می شود. اما این نمود و ظهور، با توجه به حضور و حیات نسبیِ سنّت ها، حال وهوایی همگون و هماهنگ با دیگر اجزا و عناصر تزیینیِ بومی می یابد؛ چنان که برخلاف نمونه های غربی، به ندرت به صورت منفصل ترسیم می شود و گاه حتی در دنباله بند اسلیمیِ ایرانی و به عنوان جزئی از یک ساختار منسجم گیاهی و تجریدی که مختص هنر و معماری ایران است، نمودار می شود.
کارایی ادراکی نور روز: یک مطالعه مروری ساختاریافته از نقش الگوهای انتشار نور روز بر ادراکات ساکنان در فضاهای داخلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری اقلیم گرم و خشک سال هفتم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۱
211 - 251
حوزههای تخصصی:
کارایی ادراکی نور روز معطوف به ارزیابی نور روز در سطح چشم انسان و رابطه آن با نیازهای روان شناختی (حالات و روحیات) و به تبع آن تجربه فضایی ساکنان است که خود از معیارهای معمارانه جداره های نور گذر و یا نمای ساختمان که الگوهای متفاوتی از انتشار نور در فضای داخلی را شکل می دهند، تأثیر می پذیرد؛ علی رغم این تأثیر پذیری، به نظر می رسد معماران از اثرات ادراکیِ این الگوها در فضای داخلی ساختمان ها به شکل نظام مند، روشن و دقیق مطلع نیستند. این تحقیق با مرور ساختاریافته پژوهش های پیشین؛ به دنبال تبیین رابطه بین الگوهای متفاوت انتشار نور روزِ برآمده از مشخصه های طراحی جداره های نور گذر (متغیر مستقل) و ادراکات ساکنان (متغیر وابسته) در فضاهای داخلی و شناسایی روش ها و ابزارهای قابل اتکا برای سنجش، کمی سازی و پیش بینی رابطه بین این دو و در نهایت تبیین خلاءهای پژوهشی مرتبط با موضوع تحقیق است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که ادراکات افراد از طریق دو بعد خوشایندی و برانگیختگی احساسات قابل تبیین است که محققان جهت ارزیابی این دو بعد از روش های متفاوت ارزیابی ذهنی مبتنی بر استخراج داده های خود گزارشی از طریق ابزار پرسش نامه و ارزیابی عینی بر پایه استخراج داده های فیزیولوژیکی و مشاهده ای برآمده از شبکه های حسگر بدن انسان (BSN) در محیط واقعیت مجازی VR)) بهره برده اند. همچنین یافته ها نشان می دهند که شاخص تضاد فضایی اصلاح شده ((mSC برای سنجش تضاد تیرگی و روشنی، شاخص حجم تصویر فشرده سازی شده در قالب JPEG و شاخص تشخیص میزان لبه PNG-PERIM8 جهت سنجش سطح پیچیدگی تصاویر، قابل اتکاترین شاخص های کمیِ تصویر مبنا در پیش بینی اثرات ادراکی نور روز و شاخص طیف دامنه فوریه دو بعدی FFT2)) در پیش بینی اثرات ادراکیِ سایر محرک های بصری هستند. در مجموع می توان بیان داشت که دستاورد این تحقیق می تواند زمینه ساز شکل گیری طیف گسترده ای از مطالعات مرتبط با موضوع پژوهش در آینده شود.
تبیین جایگاه محرمیت در نسبت با قلمرو و خلوت در مسکن سنتی ایران بر پایه آموزه های اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۹ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۷۲
۶۰-۴۷
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین مفاهیم منعکس از اصول و ارزش های اسلامی محرمیت است که خصوصاً در حوزه مسکن سنتی ایران نمود یافته است اما به نظر می رسد اصل محرمیت به عنوان یکی از کیفیات انسان- محیط در معماری و شهرسازی اسلامی در مسکن سنتی ضمن داشتن اشتراکات با مفاهیم معادل در نظر گرفته شده برای محرمیت، توسط صاحب نظران غربی یعنی قلمرو و خلوت، دارای تفاوت های اساسی نیز با این مفاهیم می باشد لذا هدف از این پژوهش، تبیین مفهوم محرمیت در نسبت با خلوت و قلمرو بر پایه آموزه های اسلامی در مسکن سنتی ایران است. جهت تبیین مسئله، این پژوهش از روش ترکیبی تحلیل محتوا با استدلال منطقی بهره گیری شده است. گردآوری داده ها از طریق مطالعات اسنادی و کتابخانه ای انجام شده است و روش تحقیق توصیفی تحلیلی بوده که ابتدا پس از شناخت نظرات و تعاریف متخصصین غربی از محرمیت، بر پایه آموزه های اسلامی (قرآن کریم و احادیث معصومین (ع)) به تبیین جایگاه مؤلفه های آن در کالبد مسکن سنتی پرداخته شده است. در خاتمه، ضمن ارائه مدل پژوهش، یافته های پژوهش نشان می دهد که اولاً محرمیت در حوزه مادی، کالبد دادن به فضاهای معماری با بهره گیری از عناصر نظام ورودی خانه های سنتی است به گونه ای که در این حوزه همسو با مفهوم قلمرو است که مؤلفه های امنیت، مالکیت، مرز آشکار و محصوریت را به دنبال خواهد داشت ثانیاً محرمیت در حوزه روانی و رفتاری مترادف با فضای صمیمی با دیگر (ان) است که در این حوزه همسو با مفهوم خلوت است که در مسکن سنتی در حیاط، تالارها، ایوان ها، طنبی ها، سه دری ها، پنج دری ها نمود می یابد اما محرمیت در حوزه معنایی در مسکن سنتی با نظم سلسله مراتبی نظام ورودی، بستر درون گرایی را به وجود می آورد و همچنین با تفکیک عرصه بندی فضایی در خلوت خانه ها و زاویه ها زمینه ساز حضور و آرامش قلب است تا تعالی معنوی انسان را به وجود آورد.
ارزیابی اثرات اجرای ابرپروژه بین الحرمین شیراز بر اجتماع محلی پیرامونی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۹ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۷۲
۹۰-۷۷
حوزههای تخصصی:
ابرپروژه ها به عنوان یکی از ابزارهای مدیریت شهری برای ایجاد فرصت های رشد اقتصادی، کارآفرینی و جذب سرمایه های ملی و بین المللی در بسیاری از کشورهای بیشتر و کم تر توسعه یافته مطرح شده اند. این دست پروژه ها دامنه اثر وسیعی دارند و گروه های اجتماعی زیادی را تحت تأثیر قرار می دهند: جابه جایی های جمعیتی به دلیل خروج برخی از ساکنان و استقرار گروه های جدید، تغییر هویت محله ها و ایجاد محیط کالبدی بیگانه برای ساکنان، اثرگذاری بر نوع و کیفیت اشتغال محدوده و یا وعده های تحقق نیافته حل بحران های اجتماعی و از دست رفتن اعتماد به بخش عمومی. پروژه بین الحرمین شیراز نیز با انگیزه متوازن نمودن خدمات شهری و ایجاد فضاهای با کیفیت شهری در هماهنگی با بناهای تاریخی، مذهبی مجاور، یعنی دو حرم مطهر حضرت احمدبن موسی (ع) و حرم مطهر سید علاءالدین در دستور کار شهرداری شیراز قرار گرفت. این مقاله اثرهای اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و محیط زیستی اجرای این پروژه بر ساکنان دو محله مسکونی پیرامونی، اسحاق بیگ و لب آب را بر پایه پرسش از ساکنان این محلات ارزیابی می کند. این پرسش ها برای گردآوری داده های مورد نیاز بر پایه نظریه اثر برنامه و نیز پژوهش های پیشین تعیین شدند و 375 نفر از ساکنان به آن ها پاسخ دادند. پاسخ ها با انتخاب مدل رگرسیون چندگانه سلسله مراتبی تحلیل شدند. نتیجه تحلیل بیانگر این است که تمام 25 شاخص به کاررفته در مدل تحلیل پژوهش دارای رابطه معنادار با معیارهای سطح بالاتر هستند و کفایت لازم در پوشش معیارهای مورد نظر را دارند. بیشترین اثر در بعد کالبدی و در معیار دسترسی به امکانات و تسهیلات بوده است، اما این پروژه در شاخص هایی چون افزایش ساخت وساز و بهبود کیفیت بناها- که جزئی از اهداف ساخت این پروژه نیز بوده اند- کم ترین اثر را داشته است. این پروژه در بعد اجتماعی و در مواردی چون افزایش اعتماد به شهرداری و نهادهای دولتی و سازمان های مردمی و تمایل به همکاری با آن ها، وجود مکان یا واقعه خاطره انگیز، تمایل به ماندگاری، رابطه با همسایگان و هم محلی ها و استفاده از فضاهای عمومی کم ترین اثر مثبت را داشته است.
تجربه پیاده راه سازی در مرکز تاریخی ش هر؛ نمونه مورد مطالعه: میدان مرکزی شهر ترابزون، ترکیه
حوزههای تخصصی:
مراکز شهری بخصوص مراکز تاریخی شهر به دلیل بافت و مورفولوژی خاص خود و حضور بیش از اندازه سواره شهرها و شهروندان را با مشکلات عدیده اقتصادی-اجتماعی و فیزیکی و زیست محیطی مواجه کرده است، از مهمترین راهکارها برای حل این مشکلات محدود کردن حضور سواره در مراکز شهری با اجرا پروژه های پیاده محور و ارتقاء حضور پیاده ها می باشد.این پژوهش به بررسی پروژه پیاده راه شهر ترابزون ترکیه پرداخته است، این تحقیق به روش توصیفی-تحلیلی انجام شده و روش جمع آوری اطلاعات میدانی است، میدان مرکزی شهر ترابزون باتوجه به وجود امکانات مختلف که می تواند حداقل نیاز های شهروندان را در مرکز شهر برطرف کند توانسته است در جذب پیاده ها نقش مهمی داشته باشد.
فرایند ادراک منظر بر پایه ادراکات حسی و عقلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هفدهم مهر ۱۳۹۹ شماره ۸۸
27 - 38
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: طبق تعاریف، منظر پدیده ای است که توسط انسان ادراک می شود. انسان در وهله اول از طریق حواس با محیط و محرک ها، ارتباطی فیزیولوژیک برقرار می کند و این به تقویت خاطره ذهنی و ادراک حسی منجر می شود. در ادامه در ادراک عقلی، تجارب حسی معنی دار شده و شناخت حاصل می شود. در نتیجه، عدم توجه به تمامی حواس موجب کاهش تجربیات حسی می شود. از آنجا که تا کنون تحقیق جامعی در زمینه فرایند ادراک مناظر ارائه نشده، پژوهش حاضر به دنبال پاسخگویی به این سؤال اصلی است که فرایند ادراک منظر چگونه است. در راستای پاسخ به این پرسش در ابتدا پاسخگویی به این سؤالات فرعی لازم است که ادراک حسی انسان بر پایه چه حواسی شکل می گیرد و ادراک عقلی انسان و عوامل تأثیرگذار بر آن کدام اند.هدف پژوهش: این پژوهش سعی در افزایش تجربیات حسی و پاسخ دهندگی بیشتر منظر، از طریق شناسایی و توجه به فرایند ادراک و عوامل تأثیرگذار در آن، دارد.روش پژوهش: پژوهش حاضر از لحاظ ماهیت از نوع کیفی با هدف کاربردی است و روش آن تحلیل محتوای کیفی و روش گردآوری اطلاعات با استفاده از روش کتابخانه ای از طریق بررسی متون و نقد نوشته های دیگران و تحلیل محتوای کیفی آنها بوده و به شیوه استنتاجی و استنباطی، به بررسی فرایند ادراک مناظر در دو حوزه ادراک حسی و ادراک عقلی می پردازد. نتیجه گیری: نتایج به دست آمده بیانگر آن است که بسنده کردن به حواس پنج گانه در ادراک منظر، فارغ از 51 حس و ادراکات عقلی و عوامل آن (منظر فیزیکی، عوامل فرهنگی، عوامل شخصی)، موجب توصیف عینی و فنی منظر، ثبت لایه ای سطحی از تجربیات حسی و تضعیف رابطه کاربر با محیط کالبدی شده و در صورت عدم تأمین انتظارات انسان، موجب رنجش و ترک محیط می شود.
ساماندهی و مدیریت ترافیک شهری با کمک سیستم های حمل و نقل هوشمند
حوزههای تخصصی:
توسعه حمل و نقل شهری ازاصلی ترین موضوعات درحل مشکلات ومعضلات ترافیک شهری به شمار می رود. یکی از ضروری ترین نیازهای هرجامعه در کنار توسعه اقتصادی و اجتماعی موضوع توسعه صنعت حمل و نقل و بهبود کارایی سیستمهای حمل و نقل می باشد. در سالهای اخیر گرایش به استفاده از مکانیزمهایی جهت بهره گیری از فناوریهای نوین، استفاده بهینه از منابع موجود، ابتکار عمل و استفاده از تکنیکهای مدیریت ترافیک شهری در اغلب کشورها، بهعنوان بهترین راهکارها مورد توجه مدیران ترافیک کلان شهرها قرارگرفته است و یکی از جدیدترین و مؤثرترین راهکارهای مدیریت ترافیک بکارگیری سیستمهای هوشمند حمل و نقل و ترافیک شهری (ITS) است. در این تحقیق پس از بررسی ضرورت گرایش به فن آوریهای نوین در عرصه حمل و نقل و ترافیک شهری و از دیدگاه مدیریت شهری، به تعریف سیستمهای هوشمند حمل و نقل و ترافیک شهری، نحوه عملکرد، انواع خدمات و معرفی زیرسیستمهای مرتبط پرداخته شده و همچنین مزایا و چالش های سیستمهای هوشمند حمل و نقل و ترافیک شهری مورد بحث و بررسی قرار می گیرد. روش این تحقیق از نوع توصیفی- تحلیلی می باشد که با استفاده از منابع کتابخانه ای، اسنادی و تحقیقات قبلی انجام گرفته است. نتایج این پژوهش نشان داد که بسیاری از راهکارهای ITS میتواند در زمینه کنترل ترافیک موثر باشد و یکپارچه سازی این روشها از طریق نشر اطلاعات و زیرساختها موجب هم افزایی اثرات آنها می گردد. علاوه بر این براساس مطالعات انجام گرفته با وجود آنکه خدمات ITS طیف وسیعی دارد اما براساس نیازها و شرایط مختلف فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و اقلیمی هر کشور و منطقه بخشی از خدمات در اولویت برنامه های ITS آن منطقه قرار میگیرند. لذا لازم است به منظور بهره برداری بهینه از خدمات ITS و داشتن یک ITS موفق نسبت به برنامه ریزی و تهیه و تدوین طرح جامع در مراحل تعیین راهبردها و جهت گیری ها و همچنین مراحل اجرای پروژه های ITSمتناسب با شرایط منطقه ای اقدام گردد.
تحلیل و بررسی مقاومت حرارتی مناسب برای طراحی پوسته ساختمان های مسکونی در شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال دوازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۲۶
67 - 81
حوزههای تخصصی:
کشور ایران در بین 10 کشور جهان با بیشترین میزان مصرف انرژی حاصل از سوخت های فسیلی قرار دارد و نزدیک به 40 % از این انرژی در بخش ساختمان استفاده می شود. این مسئله باعث افزایش غلظت گازهای گلخانه ای در جو زمین و افزایش آلودگی های زیست محیطی می شود. برای کاهش اثرات نامطلوب مصرف انرژی های فسیلی در ساختمان نیاز به ساخت بناهایی با مصرف انرژی کارآمد است. گام نخست در ساخت بنایی با مصرف انرژی کارآمد طراحی پوسته ساختمان با رفتار حرارتی مناسب است. هدف این پژوهش تعیین مقاومت حرارتی مناسب برای اجزای مختلف پوسته ساختمان های مسکونی با توجه به شرایط اقلیمی منطقه است. رویکرد پژوهش کمّی بوده و روش اتخاذ شده برای تحقیق، توصیفی- تحلیلی و شبیه سازی است و برای انجام تحلیل ها، یک ساختمان با کاربری مسکونی در نرم افزار دیزاین بیلدر شبیه سازی شده است. نتایج حاصل از تحلیل ها نشان داد که افزایش مقاومت حرارتی پوسته ساختمان بار گرمایش ساختمان را نسبت به بار سرمایش به مقدار بیشتری کاهش می دهد. مقاومت حرارتی مناسب برای دیوارها بین m 2 .K/W ۲-۳.۵، برای بام مسطح m 2 .K/W ۳، برای سطوح شیبدار بام بین m 2 .K/W ۱.۵-۲.۵ و برای کف فضای شیروانی رساندن مقاومت تا m 2 .K/W ۱.۵ قابل قبول است. برای شیشه های چندجداره پنجره کاهش ضریب انتقال حرارتی شیشه تأثیر رضایت بخشی بر کاهش بار گرمایش و سرمایش ساختمان ندارد.
بازتعریف مفهوم «ارزش» در برنامه ریزی مسکن از منظر اندیشه ی اسلامی (مورد مطالعاتی: شهرتبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«ارزش»ها بالواقع باورها و عقاید ریشه داری تلقی می شوند که جامعه مبتنی بر آن، درباره آنچه خوبی، بدی، برتری و یا کمال دانسته می شود، رفتار می کند. درعین حال، مفهوم «ارزش» از جمله مفاهیم اعتباری و برساختی به شمار می آید که هر جامعه مطابق با اندیشه حاکم بر آن، متصوّر می شود، بنابراین زمانی محتوای «ارزش» ضامن هدایت جامعه به کمال انسانی و مطلوب است که منطبق بر روح حاکم بر آن باشد. در همین راستا نوشتار حاضر، با تعمقی بر مفهوم «ارزش» در برنامه ریزی مسکن شهری، سعی دارد تا بازتعریفی از مفهوم «ارزش» در برنامه ریزی مسکن شهر تبریز، مطابق با فرهنگ و اندیشهاسلامی حاکم بر آن، ارائه کند. این پژوهش مبتنی بر پارادایم رئالیسم اسلامی و براساس دیدگاه ارزش شناسی علامه طباطبایی و به ویژه نظریه اعتباریات ایشان هدایت شده است. در همین راستا با کاربرد راهبرد پژوهش پس کاوی، مدل مفهومی ارزش در مسکن شهر تبریز در قالب سه نمونه مطالعاتی مورد آزمون قرار می گیرد. جهت آزمون نمونه ها، مبانی نظری روش هدانیک، مطمح نظر نوشتار بوده است. یافته ها نشان می دهند که بیشترین قدرت تبیین کنندگی متغیر «ارزش» مسکن شهری تبریز، مربوط به مقوله «ساختاری-فیزیکی» بنا است و بعد از آن، مقوله «محیطی» در ارتباط با دسترسی به کاربری¬ها، حائز اهمیت به نظر می رسد و این در حالی است که در هیچ یک از نمونه های مورد بررسی، مصداق کاملی از مفهوم ارزش، پدیدار نشده است.در نهایت با عنایت به اینکه «ارزش» یک مقوله فرهنگی است، به¬نظر می رسد که برای تحقق مفهوم جامعی از ارزش در برنامه ریزی مسکن شهری، لاجرم باید فرایند بومی ساختن توسعه مسکن منطبق با فرهنگ اسلامی و به تبع آن ارزش های منبعث از آن، مدنظر برنامه ریزان شهری قرار بگیرد.
بررسی تطبیقی میزان رضایتمندی از دو الگوی خانه های ویلایی و مجتمع های مسکونی برج (مطالعه موردی: منطقه2 شهر اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۱ پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۰
223 - 239
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله سنجش میزان رضایتمندی ساکنان از محیط مسکونی خود با مقایسه خانه های ویلایی (مستقل) با برج های مسکونی بود که با مورد نمونه شهر اردبیل انجام گرفته است. تحقیق حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش توصیفی- تحلیلی است. داده ها با استفاده از پرسشنامه به صورت نمونه گیری گلوله برفی با 100 نمونه از ساکنان برج های مسکونی و 100 نمونه از ساکنان خانه های ویلایی تکمیل گردید. داده های گردآوری شده در نرم افزار SPSS با استفاده از روش های آماری توصیفی و استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از آزمون t تک نمونه ای میانگین رضایتمندی ساکنان خانه های ویلایی را 2.90، پایین تر از میانگین نظری (3) و میانگین رضایتمندی ساکنان برج های مسکونی را 3.18، بالاتر از میانگین نظری نشان داد. نتایج آزمون t مستقل نشان داد که در متغیر جنیست در مورد رضایتمندی در خانه های ویلایی بین نظرات زن ها و مردان تفاوت معناداری وجود دارد ولی در مجتمع های مسکونی تفاوت معناداری وجود ندارد. در خصوص تاهل نیز تفاوت معنی داری بین این دو نوع خانه ها قابل مشاهده نیست. نتایج حاصل از آزمون تحلیل واریانس یک طرفه نشان داد که متغیرهای تحصیلات، شغل و درآمد در رضایتمندی از برج های مسکونی به لحاظ آماری تفاوت معناداری وجود دارد. نتایج برای متغیرهای سن، تحصیلات، شغل و درآمد در بخش خانه های ویلا ی با رضایتمندی آن ها رابطه معناداری در سطح 95 درصد وجود دارد. به طورکلی، بررسی تطبیقی رضایتمندی از مساکن با الگوی ویلائی و آپارتمان های بلند منطقه 2 شهر اردبیل نشان داد که رضایتمندی از مساکن آپارتمانی بلند شهر در اکثر شاخص ها نسبت به مساکن ویلائی بیشتر است. برج های مسکونی با داشتن امنیت و راحتی، فضاهای عمومی و دسترسی، مدیریت و کنترل از همه مهمتر نزدیکی به کاربری های مهم و دسترسی حمل و نقل عمومی، جزو فضاهای مسکونی مهم و سرزنده شهر محسوب می گردند و برخلاف مسکن سنتی می توانند طیف وسیعی از گروه های اجتماعی از جمله کودکان، بزرگسالان و سالمندان را به خود جلب نماید.
بررسی روش های نوین در ساماندهی بافت های فرسوده شهری(نمونه موردی : شهر لامرد)
منبع:
شهرسازی ایران دوره سوم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴
140-157
حوزههای تخصصی:
بررسی شاخص های سرزندگی پیاده راه ها و خیابان های پیاده محور، در مقایسه پیاده راه استقلال، استانبول ترکیه و خیابان پیاده محور سی تیر، تهران ایران
منبع:
هویت محیط دوره اول بهار ۱۳۹۹ شماره ۲
40-57
حوزههای تخصصی:
در سالهای اخیر تسلط سواره بر پیاده که نوعی از تسلط کمیت بر کیفیت می باشد، در فضاهای شهری به نوعی به فرهنگ غالب شهرها تبدیل شده است. کاهش تعاملات اجتماعی، ترافیک سنگین، آلودگی های محیط زیستی و تخریب بافت ها و بناهای ارزشمند کهن شهرها از معضلات شهرهای امروزی می باشند که بخشی از دلایل آن به خودرو محوری و کاهش حرکت پیاده در شهرها برمی گردد. جنبش پیاده محوری، تقویت حرکت پیاده در فضاهای شهری و ایجاد پیاده راه ها، روش هایی برای کاهش اثرات معضلات ذکر شده و بازگرداندن جایگاه حرکت پیاده به فضاهای شهری می باشند. پیاده راه ها به عنوان معابری با نقش اجتماعی بالا و محدودسازی حرکت سواره، در واقع راهی برای بازپس گیری معابر عمومی به ویژه فضاهای شهری ارزشمند که دارای جاذبه های فرهنگی، تاریخی، تجاری و تفریحی برای عابرین پیاده هستند، از وسایل نقلیه و پس دادن آن به انسان به منظور حرکت، تعاملات اجتماعی و فعالیت های تفریحی، گردشگری و تجاری است. یکی از مهم ترین شاخصه های پیاده راه ها و خیابان های پیاده محور، میزان سرزندگی آنها می باشد که می تواند نقش اساسی در میزان حضور و رضایت شهروندان جهت افزایش تعاملات اجتماعی و نزدیک شدن به اهداف پیاده محوری داشته باشد. این پژوهش به بررسی شاخصه های سرزندگی محورهای پیاده پرداخته و هدف این پژوهش رسیدن به معیارهای مشترک برای ایجاد سرزندگی در پیاده راه ها و خیابان های پیاده محور می باشد. همچنین با مقایسه و بررسی دو پیاده راه، استقلال استانبول و خیابان سی تیر تهران از طریق تکنیک تجزیه و تحلیل SWOT به تدوین معیارهایی برای ایجاد سرزندگی در پیاده راه ها می پردازد و معیارهایی را برای ایجاد سرزندگی در پیاده راه ها و خیابان های پیاده محور پیشنهاد می نماید.