فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۸۱ تا ۹۰۰ مورد از کل ۷٬۵۶۵ مورد.
منبع:
مطالعات معماری ایران پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۴
169 - 191
حوزههای تخصصی:
تهویه طبیعی از مهم ترین استراتژی های غیرفعال کاهش مصرف انرژی ساختمان، ایجاد آسایش حرارتی، و بهبود کیفیت هوای داخل ساختمان بوده و از راه حل های کلیدی برای دستیابی به پایداری در صنعت ساختمان است. ازسوی دیگر، پتانسیل تهویه طبیعی به شدت وابسته به شرایط آب وهوایی است و به طور قابل توجهی از منطقه ای به منطقه دیگر متفاوت است. این درحالی است که اطلاعاتی از برقراری این امکان در کشور در دسترس نیست. ازاین رو پژوهش حاضر پتانسیل سنجی تهویه برای استفاده حداکثری در اقلیم های مختلف ایران را در دو بخش و دو مقیاس مطالعه کرده است. نخست پتانسیل تهویه در مقیاس اقلیم بر اساس داده های هواشناسی ارزیابی شده و حداکثر پتانسیل تهویه طبیعی 31 مرکز استان ازطریق محاسبه تعداد ساعات مناسب برای بهره گیری از تهویه برآورد شده و در بخش دوم تأثیر تهویه بر ارتقای آسایش حرارتی و کیفیت هوا در مقیاس ساختمان در فضای داخلی بررسی شده است. به این منظور، یک مدول از یک ساختمان اداری در نرم افزار راینو مدل سازی شده، سپس با استفاده از پلاگین کلایمت استودیو محدودیت هایی بر داده های هواشناسی (دما، باد و رطوبت) اعمال شده است. درنهایت، نتایج به صورت نقشه و با ارائه دسته بندی گزارش شده است. طبق نتایج، ساعات تهویه طبیعی از 1095 تا 6158 ساعت، درصد ساعات آسایش از 15/33% تا 32/50%، درصد ساعاتی با غلظت کربن دی اکسید استاندارد از 89/10% تا 16/50% و درصد ساعاتی با نرخ تعویض هوای مناسب نیز از 55/11% تا 85/48% متغیر بوده اند. بر این اساس، به منظور پاسخ به پرسش پژوهش (هریک از مناطق و اقالیم ایران، چه مقدار پتانسیل استفاده از تهویه طبیعی دارند؟) اطلس پتانسیل تهویه طبیعی فضاهای داخلی در اقلیم های مختلف کشور (و محدود به مراکز استان ها) تهیه شده که قابلیت استفاده در فرایند طراحی با توجه به امکان بهره گیری از پتانسیل های طبیعی را برای طراحان بدون نیاز به دانش فنی محاسباتی برآورده می سازد.
تبیین و ارزیابی سطوح سلسله مراتبی و قلاع کانونی قرون میانی اسلامی(قرن 6 تا 8 ه.ق) در قهستان قدیم، شرق ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قهستان به دلیل موقعیت سوق الجیشی و قرارگیری در مسیرهای ارتباطی، بافتار جغرافیایی کوهستانی، دوری از دستگاه خلافت و منابع معدنی غنی آن همواره در بازه زمانی قرون میانی اسلامی مورد توجه گروه های مختلف سیاسی-مذهبی مثل فرقه اسماعیلیه، بوده است. در این منطقه 48 قلعه از این دوران شناسایی شده که بیشتر آنها روی ارتفاعات و قله کوه ها ساخته شده اند. ساختار این گونه قلعه ها بر اساس محدوده و چشم انداز جغرافیایی کوه ها و قله ها شکل گرفته و به نظر می رسد که عوامل جغرافیایی در ایجاد این آثار تأثیر داشته است. روش گردآوری اطلاعات این پژوهش، از طریق کتابخانه ای بوده و از روش پژوهش توصیفی از نوع پس رویدادی استفاده شده است. هدف از این مقاله تحلیل سطوح سلسله مراتبی و مکان مرکزی قلعه های قرون میانی اسلامی قهستان، با توجه به عوامل محیطی و جغرافیایی و با استفاده از نرم افزار Arc GIS و تحلیل خوشه ای از نرم افزار SPSS است. در این تحلیل از عوامل محیطی مانند فاصله از منابع آب و جاده ها، نوع کاربری اراضی، ارتفاع از سطح دریا، ارتفاع قلعه ها از سطح زمین های اطراف، محل قرارگیری قلعه ها نسبت به درجه شیب و جهت، نوع خاک، بارش و نوع اقلیم استفاده شد. با توجه به تحلیل های آماری با روش خوشه ای چنین مشخص گردید که یک الگوی سه رتبه ای با مرکزیت قلعه کل حسن صباح، قلعه کهن دژ نهبندان و کوه قلعه فردوس در میان قلعه های این دوران قهستان وجود دارد و متون و منابع تاریخی نیز تا حدودی آن را تائید می کنند؛ اما بیشتر قلعه های این دوران منطقه در رتبه دوم قرار دارند. در نهایت در پایین ترین رتبه نیز تنها یک قلعه با نام قلعه زری قرار گرفته است که در واقع این قلعه از نظر موقعیت قرارگیری آن در چشم انداز محیطی با دیگر قلعه های منطقه متفاوت است.
People how Preference Places for Leisure and Recreation (Case Study: Tehran, District 2)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۳, Issue ۱ - Serial Number ۴۷, Winter ۲۰۲۳
25 - 36
حوزههای تخصصی:
Today, spending leisure time has become part of humans' lives which can take on various forms. Spending leisure time, on the one hand, and the priority of selecting a place, on the other hand, differ from each other. The main research question is How are leisure places selected and prioritized in a case study of Tehran's District 2? To answer this question, factors affecting an individual's preference for leisure and recreational places were determined. The statistical population consisted of 384 people. Using a questionnaire, residents' views on their tendency to spend their leisure time and their preference for the use of 18 leisure places across district 2 were evaluated. The theoretical framework of the research expresses that the type and quality of leisure spaces on the one hand (recreation and place aspects) and the individual's lifestyle (individual and cultural features in the geographical and social environment) are influenced by the time factor (access and availability), On the other hand, are influential in leisure time preferences. Research results indicated that individual characteristics, gender, age, and marital status were significantly correlated to selecting the type and leisure-recreation places. Also, Friedman test results suggested that as regards spending leisure time, going to cafés and restaurants held the highest thematic preference, while going to local parks had the highest location-based preference.
سیر دگرگونی تصویر بازنمایی شده از بافت تاریخی تهران در سینمای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره ۱۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۷
79 - 90
حوزههای تخصصی:
فضاهای شهری به ویژه در بافت های تاریخی، تحولی را از سر گذرانده اند که حاصل فرایندهای معنازدایی و ارائه صورت بندی های جدید از بافت های ناکارآمد شهری است. فرایندی که به افول کیفیت و به تبع آن دگرگونی زندگی روزمره ساکنین در این بافت ها می انجامد. از آن روی که فضاهای سینماتیک به عنوان یک فضای برساخته، به بهترین نحو، منطق سرشت نمای زندگی روزمره شهری را منعکس می کنند، نگاه به فضاهای شهری از دریچه سینما، شاید رهیافتی باشد که شیوه نوینی از مواجهه با فضا و تاریخ را ممکن می کند. از این رو شناسایی و طبقه بندی مضامین شهری و الگوهای غالب زیست روزمره ساکنین بافت تاریخی تهران، از خلال داده های تصویری و روایی فیلم های سینمای ایران هدف اصلی پژوهش است. نوشتار حاضر از روش تحلیل مضمون بهره می برد و می کوشد تا نگرشی نوین نسبت به تحولات فضایی در محدوده تاریخی تهران اتخاذ نماید. برای این منظور تعداد 30 اثر سینمایی داستانی از سینمای ایران بین سال های 1398- 1343 به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. بر اساس یافته های پژوهش، سینمای ایران تصویری واجد معنا از ارتباط میان سیر تحول فضاهای شهری و الگوهای زیست روزمره ساکنین بافت تاریخی تهران، ارائه می نماید. این الگوها در قالب پنج مضمون با عناوین استحاله شهری، تحولات بافت اجتماعی محلات تاریخی تهران، گشتن و کاویدن در شهر، زندگی جمعی در خانه کاروان سراگونه و مقاومت در متن زندگی روزمره محلات تاریخی تهران صورت بندی می گردد. به نظر می رسد که تصویر بازنمایی شده از زندگی روزمره ساکنین این محدوده در فیلم های سینمای ایران، با عبور از دهه های 70 و 80 به شدت دچار خدشه شده و فضاهایی که روزگاری به عنوان جایگاه تعاملات روزمره و شکل گیری کنش و دادخواهی بازتاب می یافتند، امروزه با تزریق معنای جدید به درون بافت و دست کاری تصویر ذهنی شهروندان از این محدوده، به فضاهایی ناامن و جداافتاده از جریان زندگی شهر بدل شده اند.
تغییر کاربری اراضی کشاورزی و باغی تأثیر آن بر توسعه پایدار در حوزه نفوذ شهرستان شهریار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
۳۹-۲۵
حوزههای تخصصی:
اهداف: تغییر کاربری اراضی کشاورزی و باغی یکی از مهمترین چالش های توسعه شهری در ایران است. هدف پژوهش، بررسی روند تغییر کاربری اراضی کشاورزی و تأثیر آن بر مؤلفه های توسعه پایدار، و پیش بینی روند تغییر کاربری اراضی کشاورزی و باغی در حوزه نفوذ شهرستان شهریار است. روش ها: این پژوهش نظر هدف کاربردی و از نوع تحقیقات توصیفی _ تحلیلی است. با بهره گیری از تصاویر ماهواره لندست طی دوره زمانی 1375 الی 1395 به بررسی و تحلیل تغییرات سطوح کاربری شهرستان شهریار پرداخته شده و با استفاده از نرم افزار ENVI تصحیح رادیومتریک می شود. برای بررسی تأثیرات تغییر کاربری اراضی بر مؤلفه های توسعه پایدار از روش پرسشنامه استفاده شد. یافته ها: بر اساس نتایج اراضی سکونت گاهی در طول زمان مورد مطالعه (1996 تا 2016) روند صعودی را با نرخ رشد سالانه برابر با 117 هکتار در سال تجربه کرده است. همچنین روند کاربری اراضی باغی و زارعی نیز به صورت افزایشی با نرخ متوسط به ترتیب 200 و 37 هکتار در سال است. اراضی کشاورزی ابتدا روند کاهشی را تجربه کرده (8 در صد)، سپس دوباره افزایش یافته (16.7 درصد) و برآیند آن در دوره مطالعاتی افزایشی (8.7 درصد) بوده است. اراضی بایر نیز دارای نرخ کاهشی 30 درصدی در منطقه است. نتیجه گیری: نتایج پژوهش، بر اهمیت و تاثیر چشمگیر تغییر کاربری اراضی کشاورزی و باغی، بر مؤلفه های توسعه پایدار تاکید دارد و به خوبی نشان می دهد که تغییرات کاربری اراضی تأثیرات منفی اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی و کالبدی فضایی در راستای توسعه پایدار را به بار می آورد.
ارزیابی شاخص های مؤثر بر طراحی ساختمان کم کربن در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال پانزدهم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۰
5 - 25
حوزههای تخصصی:
تغییرات اقلیمی و گرمایش زمین از آثار انتشار گازهای گلخانه ای از جمله دی اکسید کربن به اتمسفر است. با توجه به سهم ایران در تولید دی اکسیدکربن و تعهدات ملی و بین المللی برای کاهش انتشار کربن در کشور از یک سو و پتانسیل بالای بخش ساختمان برای کاهش انتشار کربن از سویی دیگر، ضروری است صنعت ساختمان به سمت آینده کم کربن هدایت شود. هدف از انجام این پژوهش، ارزیابی شاخص های مؤثر بر طراحی ساختمان کم کربن در ایران است. به منظور دستیابی به این هدف، شاخص های مؤثر با مرور پیشینه تحقیق شناسایی شد و با استفاده از روش دلفی و با توزیع پرسشنامه میان صاحب نظران از سه حوزه سیاست گذاران، پژوهشگران و فعالان در عرصه ساختمان، اهمیت شاخص ها برای دستیابی به ساختمان کم کربن در ایران ارزیابی شد و در هفت حوزه که عبارت اند از مکان یابی و سایت، معماری ساختمان، مصالح و روش ساخت، بهره وری انرژی، بهره وری آب، کیفیت محیط داخل و انرژی تجدیدپذیر طبقه بندی شد. پس از ایجاد اجماع میان صاحب نظران، با اهمیت ترین شاخص ها در جهت دستیابی به ساختمان کم کربن در ایران، «طراحی اقلیمی» و «ارتقای پوسته خارجی ساختمان متناسب با اقلیم» تعیین شد. دستاورد این تحقیق می تواند در شناسایی و مسیریابی تصمیمات کلیدی در طراحی ساختمان کم کربن و تعیین خط مشی و اولویت بندی سیاست گذاران در کشور مورد استفاده قرار گیرد.
تدوین فرایند مدل سازی شناختی- فضایی در معماری با تأکید بر مدل های محاسباتی و مفهومی– فرضی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال پانزدهم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۰
45 - 64
حوزههای تخصصی:
پژوهشگران برای مطالعه بازنمایی های ذهنی از محیط و فهم دقیق دستگاه شناختی انسان از مدل و شبیه سازی بهره می برند. در پژوهش های معماری به دلیل پیچیدگی فرایند، به مدل سازی شناختی-فضایی کمتر توجه شده است. از این رو رویکردی علمی و جامع که ویژگی های گوناگون مدل سازی این حوزه را دربرگیرد، وجود ندارد. هدف این پژوهش تدوین مدل فرایند ایجاد دو گونه رایج از مدل های شناختی-فضایی در معماری است. پرسش این است که چگونه می توان برای فرایند مدل سازی در حوزه شناخت فضایی مدلی تدوین کرد که به طور هم زمان چارچوب های انسانی، محیطی و زمانی را مدنظر قرار دهد؟ روش تحقیق استدلال منطقی است که با تحلیل مباحث علمی در دو حوزه علوم شناختی و مدل سازی انجام شده است. یافته ها نشان می دهد که هنگام ساخت مدل های شناختی-فضایی، در مرحله انتخاب نظریه یا مدل مبنا و یافتن ارتباط بین مفاهیم، پرداختن به چارچوب های زمانی، انسانی و ذهنی-محیطی در اولویت قرار دارد. در مدل سازی محاسباتی، رفتارهای پیچیده فضایی از طریق الگوریتم ها شبیه سازی و امکان بازتولید رفتار بررسی می شود. در مدل سازی مفهومی-فرضی به دلیل اهمیت آگاهی مشترک مردم از محیط، روش های قیاسی-استقرایی رایج در علوم اجتماعی کارایی دارند و استفاده از ابزارهای ترکیبی، می تواند میزان خطای مدل سازی را تقلیل دهد.
فهم مولفه های محیطی مؤثر بر شکل گیری حس تعلق مکانی در بازار سنتی ایران و مقایسه آن با مجتمع های تجاری مدرن (نمونه موردی بازار سنتی کاشان و مجتمع تجاری صفویه کاشان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۴
17 - 32
حوزههای تخصصی:
بازار یکی از عناصر تأثیرگذار در شهرهای تاریخی مسلمانان است. در طول شکل گیری این شهرها، بازارها همواره دارای عملکردهای متعدد اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و فرهنگی بوده اند. این مقاله بر آن است تا بامطالعه روی بازار سنتی به ارزیابی نقش فضای معماری در کیفیت محیط بپردازد؛ و اینکه چگونه بازار سنتی ایرانی با در نظر گرفتن فرایند ادراکی به نیازهای انسانی پاسخ داده و منجر به خلق خاطره جمعی و حس تعلق به مکان شده است. لذا شناخت مؤلفه های اثرگذار در القا حس مکان و ارزیابی چگونگی پاسخ فضاهای سنتی و مدرن به نیازهای انسانی، مدنظر تحقیق است تا بتوان با شناسایی عوامل مؤثر به ارتقا کیفیت فضاهای مشابه معاصر کمک کند.با تهیه پرسشنامه و بررسی پیمایشی اطلاعات، جمع آوری و در نرم افزار spss داده ها تجزیه وتحلیل گردید. بر اساس نتایج، وجود مؤلفه های حس مکان در بازار سنتی ایرانی تأیید شد و مدل و پیشنهادهای کاربردی برای فضای مشابه معاصر ارائه گردید.
سنجش میزان زیست پذیری در بافت های از پیش طراحی شده و خودرو شهر قزوین با استفاده از تکنیک فرایند تحلیل سلسله مراتبی (نمونه موردی: محله های مینودر و غیاث آباد)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش با مطالعه ادبیات نظری، هفت مؤلفه اصلی برای سنجش میزان زیست پذیری در محلات مسکونی در نظر گرفته شد، که عبارتند از: سرمایه اجتماعی، عدالت اقتصادی، سرزندگی، هویت، محیط کالبدی سازگار، دسترسی و تاب آوری بافت. آن گاه با استفاده از آمارهای موجود، برداشت میدانی و پرسشنامه هر یک از سنجه ها را در دو بافت خودرو (محله غیاث آباد) و از پیش برنامه ریزی شده (محله مینودر) اندازه گیری شد. با استفاده از تکنیک AHP مؤلفه ها و شاخص های فوق الذکر وزن دهی و امتیاز نسبی هر یک از بافت های مورد نظر محاسبه شده است. بر اساس نتایج حاصل، میزان زیست پذیری محله غیاث آباد به عنوان بافت برنامه ریزی نشده معاصر شهر قزوین نسبت به محله مینودر با بافت برنامه ریزی شده، بالاتر است. به نظر می رسد یکی از دلایل مهم پایین بودن میزان زیست پذیری در محلات برنامه ریزی شده عدم توجه به مسائل اجتماعی-فرهنگی در فاز طراحی است. این بررسی اولویت های برنامه ریزی را در این دو بافت جهت دستیابی به زیست پذیری بالاتر را مشخص می سازد. براین اساس در بافت طراحی شده توجه به راهکارهایی جهت ارتقاء سرمایه اجتماعی، ارتقاء سرزندگی محیط شهر و ایجاد هویتی منحصر به فرد اشاره نمود. در بافت طراحی نشده، برنامه ریزی جهت ارتقاء سطح تاب آوری و حذف کاربری های ناسازگار می بایست در اولویت قرارگیرد.
ارائه چارچوب برندسازی به منظور توسعه گردشگری در شهرهای خلاق ایرانی (مطالعه موردی: شهرخلاق موسیقی سنندج)
حوزههای تخصصی:
شهرهای خلاق می توانند به وسیله خلاقیتی که دارند، تصویر خود را به جهانیان نمایان کنند. این برندسازی درست و مؤثر است که منجر به ماندگاری شهرهای خلاق در رقابت های جهانی می شود و درعین حال توسعه گردشگری را برای شهر به همراه دارد. شهر سنندج به تازگی در حوزه موسیقی شبکه شهرهای خلاق یونسکو ثبت شده است. بنابراین فرصت مهمی در اختیار ذی نفعان قرارگرفته است که با همکاری هم به نمایان شدن برند شهر سنندج کمک کنند. لذا هدف اصلی پژوهش بررسی این فرآیند و پیشنهاد چارچوب برندسازی برای شهر خلاق موسیقی و کمک به توسعه گردشگری سنندج است. این پژوهش از نوع توصیفی-کمی با ماهیت کاربردی است که باهدف برندسازی شهر خلاق موسیقی به ارزیابی شاخص های شهر خلاق و برندسازی در سنندج پرداخته است. برای جمع آوری اطلاعات تعداد 390 پرسشنامه به صورت آنلاین، توسط ساکنین و شهروندان پر شد. داده های حاصل با استفاده از آزمون های دوجمله ای، فریدمن، تحلیل عاملی و همبستگی اسپیرمن مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان می دهد که شاخص اجتماعی-فرهنگی بهترین و کیفیت خدمات رسانی بدترین وضعیت را دارد. بنابراین در کنار حفظ کیفیت فرهنگ لازم است که جهت بهبود وضعیت کیفیت خدمات رسانی اقدام به برنامه ریزی راهبردی برای شهر سنندج کرد.
بررسی تأثیر پنجره بر سلامت روان کاربر (مطالعه موردی: سالمندان منطقه سیستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر بر شناسایی شاخص های مؤثر بر سلامت روان سالمندان منطقه ی سیستان و تأثیر پنجره بر بهبود این شاخص ها متمرکز شده و به این سؤال پاسخ می دهد که پنجره تا چه میزان بر سلامت روان سالمندان منطقه سیستان تأثیر دارد؟ روش تحقیق پژوهش مبتنی بر بررسی متون، مقالات و طراحی پرسشنامه است که روایی محتوایی به روش لاوشه و بر اساس کسب نظر خبرگان، پایایی به روش ضریب آلفای کرونباخ و کلیه تحلیل ها به روش تحلیلی برنامه ریزی غیرخطی چند هدفِ SECA مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که در بین شاخص های سلامت روان سالمندان، ارتباط با محیط بیرون بیشترین و آرامش کمترین سطح تأثیر را دارند. همچنین، از میان تمام مؤلفه های مؤثر طراحی پنجره بر بهبود سلامت روان سالمندان منطقه سیستان، دید و منظر بیشترین و شکل پنجره کمترین تأثیر را دارند.
واکاوی مفهوم محله در محلات تاریخی ایران مبتنی بر اصول نوشهرسازی
منبع:
اندیشه راهبردی شهرسازی دوره ۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳
85 - 105
حوزههای تخصصی:
مقدمه: حافظت از محلات تاریخی ایران باوجود ارزش های غنی، یکی از چالش های اساسی درزمینه شهرسازی است.باتوجه به تغییرات ساختاری،کالبدی و...در بافت های تاریخی در دوران معاصر و در نتیجه تضعیف روابط اجتماعی درون محلات،این مساله،خود را به مثابه یکی از چالش های جدی پیش روی برنامه ریزان شهری نشان داد.این چالش، نیاز به بازآفرینی محلات براساس مکتب نوشهرسازی و احیای هویت تاریخی آن ها را مطرح می کند.هدف پژوهش: هدف، واکاوی مفهوم محله در محلات تاریخی ایران مبتنی بر اصول نوشهرسازی است که از نوع بنیادی بوده و برای دستیابی به مفاهیم اصلی مرتبط با بازتولید مفهوم محله در مکتب نوشهرسازی،بررسی ویژگی های آن از طریق بازخوانی و تحلیل مطالعات موجود ضروری است.روش شناسی: روش تحقیق، کیفی و مبتنی بر تکنیک های مرور نظام مند، مطالعه تطبیقی و روش پژوهش اِسنادی استفاده شد. یافته ها و بحث: در راستای هدف اصلی، دو هدف فرعی مطرح شد:1)استخراج اصول شهرسازی در محلات تاریخی ایران و مقایسه آن ها با اصول نوشهرسازی.با استفاده از مرورسیستماتیک،قواعد شهرسازی در محلات تاریخی ایران بر اساس اصول مکتب اصفهان تعریف و سپس مفهوم محله در گذشته و حال بر اساس6متغیر مقایسه شدند.متغیرها؛شامل:مفهوم، تعریف، جایگاه، ساختار هندسی،عنصر شاخص و اصول شکل دهنده بودند.2)از مرور سیستماتیک و روش تحلیل مضمون و با کمک روش اِسنادی به منظور مقایسه تطبیقی این اصول باهم، تعداد 10 شاخص استخراج گردید که نشان دهنده هم پوشانی این اصول بایکدیگر میباشد که عبارتند از: پیوستگی، مرکزیت و قلمرو محله اى، پیوند میان شبکه راه های بین شهری با شبکه گذرهای اصلی محلات، سلسله مراتب دسترسی، سلسله مراتب فضایی، انعطاف پذیرى ساختارکالبدی، ساختاراجتماعى قوی ،پایداری و معماری با هویت .نتیجه گیری: نتایج نشان داد که اصول نوشهرسازی شباهت های زیادی با اصول شهرسازی در محلات تاریخی ایران دارند و این تشابهات منجر به استخراج اصول ده گانه شد که تداعی اصول شهرسازی بومی و ایرانی است.در نتیجه می توان به محله ای دست یافت که با احیاء میراث به جامانده، هویت تاریخی و متعاقب آن هویت ایرانی- اسلامی خود را علاوه براینکه حفظ می-نماید، ویژگی های محله های معاصر را با توجه به نیاز امروز ساکنان آن طراحی و برنامه ریزی می کند.
بررسی تأثیر پنجره ی تنفسی بر سیستم تهویه در ساختمان های درمانی دارای نمای دوپوسته در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری اقلیم گرم و خشک سال ۱۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۸
149 - 163
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر و هم زمان با آغاز بحران انرژی در جهان، توجه مجامع جهانی به مصرف بهینه ی انرژی به خصوص در ساختمان ها و جداره های خارجی آنها تبدیل به یکی از مهم ترین بخش ها در طراحی شده است؛همین امر باعث به وجود آمدن چالش های جدیدی در رابطه با کیفیت هوای داخل ساختمان، چگونگی تأمین هوای تازه و تهویه ی هرچه بهتر فضاها در صنعت ساختمان گردید.در این راستا تلاش ها در جهت بهتر شدن تهویه در حوزه ی ساخت وساز، اهمیت بسیاری یافته و هنگامی که این چالش در کنار گرایش به استفاده از سطوح شیشه ای در ساختمان ها به جهت بهره گیری از نور و استفاده ی حداکثری از تهویه طبیعی در فضاهای درمانی قرار گرفت، منجر به ابداع نوع جدیدی از پنجره گردید که تا حدودی به مشکلات با شیوه ای نوین پاسخ می دهد. هدف مقاله ی حاضر، معرفی و بررسی پنجره ی تنفسی و امکان سنجی آن به جهت کاهش مصرف انرژی و در نهایت ایجاد تهویه طبیعی در فضاهای درمانی است، چراکه در این گونه فضاها به جهت انتقال بیماری های واگیردار و بحث کنترل عفونت، اهمیت تأمین هوای تازه بیشتر می شود. برای دستیابی به این هدف،پژوهش ارائه شده با بهره گیری از روش تحقیق همبستگی و شبیه سازی با استفاده از نرم افزار دیزاین بیلدر و انجام محاسبات عددی به بررسی پنجره تنفسی و میزان تأثیرگذاری آن در ایجاد تهویه حداکثری پرداخته تا در راستای آن به ساختاری بهینه با عملکردی مطلوب در اقلیم شهر تهران دست یابد.ازاین رو این پژوهش به دنبال پاسخ به این پرسش است که استفاده از پنجره ی تنفسی چه تأثیری بر تهویه در نماهای دوپوسته در بیمارستان ها دارد؟نتایج پژوهش نشان می دهند که استفاده از این نوع پنجره با مشخصات ذکر شده در متن (هر دو جداره ی داخلی و خارجی دارای شیشه ی دوجداره) در مقایسه با حالت پایه (بدون شیشه دوجداره)؛سبب افزایش بهره وری نماهای دوپوسته به میزان %26.4 در بخش کاهش مصرف انرژی و مطلوب تر شدن کارایی تهویه نمای دوپوسته می شود.
گزاره های پرتکرار در مفهوم دیالکتیک فضا در معماری
حوزههای تخصصی:
اصطلاح «دیالکتیک فضا» در معماری به تضادها و تقابل هایی اشاره دارد که در فضاها وجود دارد. این تضادها می توانند شامل مواردی مانند روشنایی و تاریکی، فشردگی و فضایی بودن، جنبه های متقابل مثل داخلی و خارجی و... باشند. این مفهوم در معماری، بیشتر به طراحی فضاها و نحوه تأثیرگذاری آن ها بر رفتار و احساسات انسان ها می پردازد. یکی از مهم ترین گزاره های پرتکرار در مفهوم دیالکتیک فضا، تعادل میان تضادها است. در طراحی فضاها، تلاش برای ایجاد تعادل بین عناصر مختلفی مانند روشنایی و تاریکی، فضای باز و بسته، فضای داخلی و خارجی و... به عنوان یکی از اصول اساسی در نظر گرفته می شود. این تعادل می تواند به تعادل در روحیه و احساسات افراد کمک کند و فضا را برای استفاده بهینه از آنان فراهم کند. یکی دیگر از گزاره های مهم دیالکتیک فضا، تداخل و تعامل بین عناصر مختلف است. فضاها با ایجاد تداخل و تعامل بین مؤلفه های مختلف می توانند جذابیت بیشتری داشته باشند. به عبارت دیگر، فضاها با تنوع و تعدد عوامل، بیشترین تأثیر را بر رفتار و احساسات افراد دارند و این تعامل ها می تواند به وجود آورنده جوانب جذاب و پویایی در فضاها باشد. یکی از دیگر گزاره های پرتکرار، پیوند با محیط است. فضاها باید قادر باشند با محیط اطراف خود پیوند برقرار کنند و ارتباط مثبتی با آن داشته باشند. این ارتباط می تواند از طریق استفاده از مناظر طبیعی، ارتباط با فضاهای مجاور یا حتی ادغام با فضاهای شهری انجام شود. با توجه به این گزاره های پرتکرار، طراحان معماری می توانند فضاهایی را ایجاد کنند که تأثیرگذاری بیشتری بر رفتار و احساسات ساکنان داشته باشند و فضاهایی دارای جذابیت و تنوع بیشتری باشند. این اصول به طراحان کمک می کند تا فضاهایی باکیفیت و مناسب برای زندگی و کار انسان ها ایجاد کنند.
بررسی تطبیقی آموزش معماری کشورهای امریکا و ایران؛ بر اساس سه نظریه یادگیری رفتارگرایی، شناخت شناسی و سازنده گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال پانزدهم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۱
99 - 124
حوزههای تخصصی:
آموزش و یادگیری معماری ازجمله مباحثی است که در سال های اخیر توجه بسیاری را به خود جلب نموده است. گره زدن آموزش معماری یا نظریه های یادگیری و ویژگی های هر کدام از آن ها، کمک زیادی به هدفمند نمودن آموزش و ارتقاء آن دارد. این پژوهش بر آن است که به تجربه آموزش معماری در دو کشور ایران و امریکا بر اساس سه نظریه رفتارگرایی، شناخت شناسی و سازنده گرایی بپردازد. روش به کار گرفته شده در این پژوهش از نوع کیفی و به شیوه پدیدارشناسی است و مبتنی بر نمونه گیری هدفمند 8 نفر از اساتید دانشگاه های کشورهای ایران و امریکا است. یافته های این پژوهش در قالب 2 کد تبیینی (تجربه فرد از آموزش آکادمیک و تجربه فرد از محیط آکادمیک)، حاصل استخراج از 115 کد توصیفی، 12 زیرکد تفسیری، 6 کد تفسیری، است. تجارب شرکت کنندگان در این مصاحبه نشان می دهد تفاوت آشکاری بین آموزش معماری کشورهای ایران و امریکا به عنوان کشورهای در حال توسعه و توسعه یافته وجود دارد و آموزش معماری در ایران، در حال حرکت از ویژگی های نظریه رفتارگرایی به سمت شناخت شناسی و آموزش معماری امریکا، در حال حرکت از ویژگی های نظریه شناخت شناسی به سمت سازنده گرایی است.
نقش مدیریت شهری در افزایش کیفیت معماری ساختمان های مسکونی
منبع:
پژوهش های معماری نوین دوره ۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۸)
89 - 100
حوزههای تخصصی:
از دیرباز افزایش کیفیت معماری ساختمان های مسکونی موضوعی است که از دیرباز دانش پژوهان علاقه مند به مسائل شهری را به چالش کشانده است. ازاین رو پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر مدیریت شهری در افزایش کیفیت معماری ساختمان های مسکونی در سطح تهران به اجرا درآمد. این پژوهش ازنظر ماهیت و محتوا از نوع همبستگی است. در این تحقیق اطلاعات مربوط به 373 نفر از کارکنان و مدیران شهرداری شهر تهران در سطح تهران مورد تجزیه وتحلیل قرارگرفته اند تا بر اساس آن رابطه بین متغیرها برای آزمون فرضیه های تحقیق بررسی شود. داده های جمع آوری شده با روش معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار SmartPLS مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد شهرداری، شورای شهر، اتاق بازرگانی و سایر ارگان ها به عنوان ابعاد مدیریت شهری نقش اساسی در افزایش کیفیت معماری ساختمان های مسکونی دارد.
مطالعه تطبیقی معنای خانه شهری دو دوره قاجاریه و پهلوی همدان به روش نشانه شناسی لایه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه در معماری جایگاه معانی و انتقال مفاهیم در حد و اندازه، فرم و عملکرد حائز اهمیت بوده است. خانه در ساختارهای معماری به دنیای مفاهیم و معانی تعلق دارد و چنانچه افرادی که درآن زندگی می کنند، بتوانند معنای حاکم بر آن را ادراک نمایند، می توانند با آن محیط ارتباط بهتری برقرار نمایند. خانه های سنتی ایران که جایجای اجزای آن دارای معنا و مفهومی برای استفاده کنندگان می باشد، که باعث ارزش دار شدن آن، شده است. متاسفانه امروزه با ظهور مدرنیته به خانه، به عنوان وسیله ای با کارکرد موقت نگریسته می شود و این امر باعث گردیده خانه معنایی جدید به خود بگیرد. در این پژوهش از میان رویکردهای مختلفی که به بررسی معنای خانه پرداخته اند، رویکرد علوم اجتماعی که بیشتر به جنبه های فرهنگی و اجتماعی خانه توجه دارد انتخاب شده است. در این رویکرد یکی از روش هایی که از آن در جهت بررسی خانه می توان بهره گرفت روش نشانه شناسی می باشد. پژوهش حاضر تلاشی است در راستای ارتباط نشانه شناسی و معماری، که به دنبال تبیین و خوانش عناصر معماری خانه براساس نظریات نشانه شناسی است. نشانه شناسی به عنوان یکی از روش های واکاوی متن، به دنبال واکاوی متون در حکم کلیت های ساختارمند و در جست وجوی معانی پنهان و ضمنی است. این پژوهش بر مبنای سامانه شناخت شناسی تفسیرگراست و به لحاظ نتایج نیز از نوع توصیفی- تحلیلی می باشد. هدف این پژوهش بررسی مولفه های اثرگذار در ایجاد معنا در خانه سنتی شهری و تدوین مدل مفهومی برای خوانش مناسب متن خانه با روش نشانه شناسی لایه ای می باشد. نتایج پژوهش نشان می دهد که خانه متنی است که از مجموعه لایه های متعدد معنایی و نظام های درگیر در بنا که پشتیبانی کننده یکدیگر و اثر گذار برهم هستند، و یک کلیت نظام مند به نام خانه را به وجود می آورند.
سنجش گروه های خلاق در کارگاه های مدل سازی معماری (ارزیابی خلاقیت دانشجویان معماری در آموزش حضوری و آموزش مجازی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با گسترش مراکز آموزشی در رشته های مختلف دانشگاهی به خصوص معماری و تعادل نابرابر بین تحصیلات آکادمیک و تولید دانش فنی، تربیت فراگیران خلاق ضروری می نماید. عدم توجه به سبک های مختلف یادگیری دانشجویان، ازجمله آسیب ها و معایب سیستم های آموزشی مرسوم معماری است. پژوهش حاضر با عنایت به اهمیت آموزش خلاق در عصر کثرت گرای حاضر، در گام اول، نظری اجمالی به اهمیت تشکیل گروه در توسعه و تقویت مهارت های بین فردی و خود دانش پذیران داشته است. در گام دوم، به معرفی مدل تمام- مغزی نِد هِرمان جهت ارائه روشی برای تشکیل گروه های خلاق می پردازد؛ و در گام سوم، به سنجش خلاقیت در کارهای گروهی کلاسی، فردی منزل، پروژه پایانی در سه مرکز آموزشی منتخب در تبریز و بناب در کارگاه مدل سازی و بررسی نقش گروه های خلاق در افزایش خلاقیت فردی دانشجویان با استناد به تحلیل های آماری و براساس سنجه ی HBDI (ابزار سنجش تسلط مغزی هرمان) می پردازد. در گام چهارم نیز به تحلیل تمایلات تفکری و خلاقیت با انجام مقایسه ای بین آموزش در دوران مجازی و حضوری اختصاص یافته است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که با کسب آگاهی از مهارت های متمایز افراد می توان گروه های خلّاقی را برای یادگیری جمعی تشکیل داد که این امر باعث افزایش خلاقیت در کارهای فردی در خانه می شود و زمینه ی بهتری برای تشکیل ترکیب های جدید از افراد در گروه ها برای پروژه ی نهایی فراهم می کند. همچنین کارگاه های مجازی و فرصت کمتر برای کارهای گروهی در عصر مجازی، باعث کاهش خلاقیت و معدل نمرات برتر شده است.
مقایسه کاربرد هوش مصنوعی با روش های سنتی در تعیین سرزندگی فضاهای شهری در ایران(نمونه مورد مطالعه، شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
33 - 50
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: سرزندگی یکی از شاخص های ضروری برای ارزیابی جذابیت و پتانسیل فضاهای شهری است. این شاخص عمدتا با نوع و حجم فعالیت شهروندان مشخص می شود. معمولا ویژگی های محیطی بر رفتار عابران و در نتیجه سرزندگی فضاهای شهر تأثیرگذار است؛ اما تعیین کمیت این تأثیر به راحتی ممکن نیست. به همین دلیل، تاکنون روش های متعددی برای این منظور، مورد استفاده قرار گرفته است.
هدف: هدف این بررسی، تعیین قابلیت روش های سنتی و مدرن در زمینه تعیین سرزندگی فضاهای شهری بود.
روش: در این بررسی، با استفاده از روش توصیفی و تحلیلی، وضعیت سرزندگی در بخشی از پنج خیابان نسبتا متفاوت(جنت، چمران، امام خمینی، مدرس و گلستان) در شهر مشهد، با شیوه های مختلف مورد ارزیابی قرارگرفت. به دلیل محدودیت های متعدد، تنها به مقایسه روش های نظرسنجی، ارزیابی میدانی و بهره مندی از روش هوش مصنوعی برای تحلیل تصاویر تهیه شده، اکتفا شد.
یافته ها: یافته های روش های به کار رفته نشان داد که به طور معمول، عرض و شفافیت، اثر مثبتی بر سرزندگی دارد و در بین روش های مورد استفاده، هوش مصنوعی به لحاظ هزینه های مادی و زمانی و آسانی تکرار از سایر روش ها بهتر است. اما به دلیل حساسیت نهادهای انتظامی و امنیتی، کاربرد آن در ایران و به طور مشخص شهر مشهد، بسیار مشکل می باشد.
نتیجه گیری: با توجه به قابلیت روش هوش مصنوعی و ضرورت ارزیابی سرزندگی فضاهای شهری در قلمروهای وسیع تر، بهتر است با هماهنگی نهادهای امنیتی و انتظامی، شرایطی فراهم گردد که کاربرد این روش تسهیل گردیده و قلمروهای گسترده تری از شهرهای ایران مورد مطالعه قرارگیرد.
Evaluation of Connective Status and Accessibility of Official Buildings to Plan and Manage Urban Crisis in Isfahan(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۳, Issue ۳ - Serial Number ۴۹, Summer ۲۰۲۳
59 - 70
حوزههای تخصصی:
One of the issues that mos t cities across the world are faced with is natural disas ters. Natural hazards and their devas tating effects remain on the ground, especially in recent years, the countries have been about to reduce the damage caused to it to plan and manage their events. Adminis trative units could have an important role as one of the elements before, during, and after the crisis. In this s tudy, connective s tatus and building accessibility in the offices of region 5 in Isfahan were s tudied, including Telecommunication Organizations, Fire S tations, Electricity Companies, municipalities, Education Minis try, and Gas Companies. Heretofore, there was no study of the connective s tatus and accessibility of the office buildings in Esfahan. This research is a descriptive and analytical survey. The required information was evaluated and weighed by six indices, including the questionnaire, field collecting method, and A.H.P. measures. The results indicated that among administrative centers in terms of the degree of connectivity and accessibility, adminis trative codes 6 and 17, with weights of 0.03% and 0.031% were the mos t accessible, and adminis trative codes 14, 8, 9, 10, and 11 with weights of 0.07%, 0.067% were the mos t inaccessible.