فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۶۰۱ تا ۲٬۶۲۰ مورد از کل ۷٬۶۵۵ مورد.
منبع:
باغ نظر سال هفدهم اسفند ۱۳۹۹ شماره ۹۳
93 - 104
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: بیلبوردهای شهری یکی از مؤثرترین رسانه های تبلیغاتی هستند که به واسطه شیوه به کارگیری عناصر بصری نقش مهمی در جذب مخاطب بر عهده دارند. کاربرد استعاره های بصری در این رسانه تبلیغاتی از اهمیت بسزایی برخوردار است و شناخت آن وابسته به درک تعامل میان عناصر بصری و شیوه انتقال پیام است. پیرامون استعاره های بصری در زمینه تبلیغات ایرانی پژوهش های اندکی صورت یافته و از این رو عملکرد آن در این حوزه از هنر کمتر مورد مطالعه قرار گرفته است.هدف پژوهش: هدف این پژوهش بررسی بازنمایی بصری استعاره به لحاظ ویژگی های ساختاری در بیلبوردهای تبلیغاتی شهر تهران با رویکرد نشانه شناسی اجتماعی مبتنی بر مکانیسم های بصری است و در جریان پژوهش به تحلیل استعاری معانی تعاملی پرداخته شده است. از این رو سؤال اصلی پژوهش بر این مبنا استوارست که آیا می توان استعاره های بصری به کار رفته در بیلبوردهای تبلیغاتی را منطبق بر مکانیسم های بصری معینی دانست؟روش پژوهش: روش تحقیق به کار رفته، توصیفی-تحلیلی است. انتخاب جامعه آماری به صورت هدفمند شامل 35 بیلبورد شهر تهران است که دست مایه اصلی طراحی آن ها استعاره بصری است.نتیجه گیری: استعاره های به کار رفته در بیلبوردها، نقش پیام رسانی را به واسطه تعامل عناصر بصری انجام داده که این تعاملات، قابل تطبیق با مکانیسم های بصری رویکرد نشانه شناسی اجتماعی هستند و بازنمایی آن ها دارای ویژگی های ساختاری مشخصی است. نتایج حاصل از تحلیل جامعه آماری هدفمند مشتمل بر 35 بیلبورد شهر تهران، نشانگر یکی از مکانیسم های به کار رفته در هریک از آنها است که مکانیسم کارکردی با جایگزینی عنصر نامتعارف به جای عنصر متعارف، بیشترین کاربرد را داشته و مکانیسم های مبتنی بر دسته بندی که تعداد عناصر بصری بیشتری دارند، کمتر مورد استفاده واقع شده اند.
بازشناسی شاخص های برنامه ریزی و طراحی خیابان دوستدار کودک از دیدگاه کودکان (مطالعه موردی خیابان مصباح کرج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره اول تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳
18-32
حوزههای تخصصی:
خیابان به عنوان مهم ترین فضای شهری نقش تأثیرگذاری در شکل گیری تصویر ذهنی کودکان از شهر و محل زندگی خود دارد. در این تحقیق، از روش مطالعه اسنادی و تحلیل محتوا استفاده شده است به این ترتیب که بررسی منابع موجود در ایران و جهان، نظریات اندیشمندان مطرح در این زمینه و نیز بیانیه ها و بخشنامه های منتشرشده از سوی سازمان های مرتبط جهانی (یونسکو و یونیسف) از روش مطالعه اسنادی بهره گرفته شده است. همچنین برای بازشناسی شاخص های فوق از دیدگاه کودکان از روش تحلیل محتوا استفاده شد. برای شناسایی نیازها و تمایلات کودکان، از دانش آموزان ۱۲ تا ۱۳ ساله مدرسه دخترانه هاجر واقع در خیابان مصباح کرج خواسته شد ویژگی های خیابان مورد نظر خود را در قالب انشاء بیان نمایند. در تعیین تعداد دانش آموزان از روش نمونه گیری نظری استفاده شد. برای بررسی داده های متنی جمع آوری شده ابتدا مفاهیم مندرج در داده های متنی استخراج، کد گذاری و بر اساس مطالب ارائه شده دسته بندی ها انجام شد و پس از دسته بندی مجدد با بررسی داده های متنی فراوانی کدها در هر یک از دسته ها بیان گردید . در بازشناسی شاخص های مورد نظر کودکان از طریق تحلیل محتوای داده های متنی بیش ترین فراوانی در زمینه ابعاد و شاخص های مد نظر کودکان مربوط به بعد عینی و بصری و همچنین در میان سه شاخص مطرح در این حوزه شاخص های مربوط غنای حسی از بیش ترین اهمیت برخوردار بوده اند به این ترتیب که 28 درصد داده ها مربوط به بعد عینی و بصری بوده است. و شاخص های غنای حسی 55 درصد فراوانی از میان شاخص های بعد بصری و عینی را به خود اختصاص داده اند.
نسبت ثابت و متغیر انسان با گونه های انعطاف پذیری تکنولوژی معماری (مطالعه موردی: کولاسازی کشاورزان لرستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به دنبال ارتباط بین ثابت و متغیر انسان با تکنولوژی معماری از طریق مدل سازی نظری و استدلال منطقی است. پاسخ این سؤال با جمع بندی از وضعیت ثابت و متغیر جهان و انسان در رویکردهای مختلف فلسفی و انسان شناسی و ارائه آن در یک مدل طیفی تشریح شده است. این مدل به خوبی نشان می دهد که تمایز مکاتب فلسفی در مورد انسان در این نیست که یکی قائل به ثوابت انسانی است و آن دیگری نیست؛ بلکه این تمایز در موضع دقیق ثوابت هر مکتب در مورد انسان نهفته است. بر اساس یافته های پژوهش هدایت تغییرپذیری تکنولوژی معماری در سه حوزه قابل بیان است؛ حوزه نخست به گرایش هایی تعلق دارد که به ثوابت فراذهنی اصالت می دهد. قطب مقابل این گرایش، به اعتقادی به ثوابت فراذهنی و ازلی ندارد بلکه این ثوابت انسانی را در عالم عینیت می پندارد. ازاین رو به تغییرپذیری تکنولوژی اصالت می دهد. در حوزه سوم تطابق الگویی تکنولوژی با انسان اصالت دارد. بررسی موردی انجام شده در مسکن کولانشینان خرم آباد لرستان نشان دهنده آن است که در وضعیت بومی سه حوزه شناسایی شده، فعال است. در مورد پژوهی انجام شده به عنوان نمونه ای از معماری بومی عدم وجود نظریه ابرازشده و قواعد صریح (بیان شده) سبب می شود تمام طیف وجودی انسان از ماورای ذهنیت تا عمق عینیت در اثر مصنوع به عنوان ابزار (تکنولوژی) زیست ظهور پیدا کند.
بازاندیشی در مدل سازی شهری: یک رویکرد نظری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۴ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
1 - 18
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: شهرسازی همچون دیگر علوم، در گذر زمان تحت تاثیر جریان های فکری مختلف قرار گرفته است. از بازاندیشی در مدل سازی شهری تحت تاثیر جایگزینی جریان های فکری، می توان به عنوان خلا در مطالعات مدل سازی شهری حاضر نام برد. اما به طور همزمان، بازاندیشی در خصوص مفهوم مدل و مدل سازی در حوزه علوم طبیعی به دفعات صورت پذیرفته است. این موضوع ضرورت بازاندیشی در مدل سازی شهری را تأکید می کند. هدف: هدف از این پژوهش، بررسی و بیان دیدگاه های متأخر در تفکر مدل سازی در علوم طبیعی و در ادامه بسط آن به مدل سازی شهری، به منظور بازاندیشی در آن است. روش: در این پژوهش از شیوه اسنادی در بررسی سیر تاریخی تفکر مدل سازی بهره گرفته شده است. سؤال اصلی تحقیق آن است که رابطه مدل-تئوری در علوم طبیعی چگونه تعریف شده است و چگونه می توان آن رابطه را بر مدل سازی شهری بسط داد. یافته ها: یافته های پژوهش نشانگر آن است که نگاه به مدل به عنوان واسطه گر میان پدیده و تئوری، طیفی جامع از کارکردها را برای مدل متصور است که غفلت از آن ها مدل را ناقص می نماید. درنهایت، تعریفی نوین از مدل سازی شهری ارائه شده است که در آن مدل ابزاری در خدمت تئوری نیست، بلکه ماهیتی نیمه مستقل و واسطه گر است که در جایگاهی برابر با تئوری می تواند موجب تضعیف یا تقویت تئوری شود. علاوه بر آن مشخص شد که مدل برای استفاده از تمام ظرفیت کارکردی خود نیازمند تئوری های پشتیبان قوی و شناخت درست از پدیده تحت بررسی است. نتیجه گیری: نتایج این مطالعه مدل سازی را یک تخصص معرفی می کند و نه یک مهارت ابزاری.
چالش های نظام مدیریتی اسکان موقت پس از سوانح در ایران (از زلزله 69 گیلان زنجان تا زلزله 96 کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۹ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱۶۹
۴۶-۳۳
حوزههای تخصصی:
بحران مسکن ازجمله تبعات اجتناب ناپذیر سوانح به دلیل تخریب گسترده است؛ بنابراین مدیریت تأمین مسکن یک بخش مهم در شرایط پس از سانحه است. پس از رخداد سوانح، اغلب سه گام در فرآیند تأمین مسکن تعریف می شود: تأمین اسکان اضطراری که در کشور ما بر عهده هلال احمر است؛ تأمین مسکن دائم که به طور خاص بر عهده بنیاد مسکن قرار دارد؛ و اسکان موقت. اگر چه اسکان موقت یک گام از فرآیند بازسازی جهت اسکان جمعیت آواره و ازسرگیری زندگی تا زمان ساخت مسکن دائم است، اما تجربیات گذشته کشور نشان می دهد که اسکان موقت، به عنوان نقطه اتصال اسکان اضطراری به مسکن دائم، چندان پراهمیت انگاشته نشده است. به نحوی که برخی جنبه های آن در کشور ما هنوز متولی، ساختار و فرآیند مشخصی ندارد. این در حالی است که اسکان موقت بر روی فرآیند بازتوانی مردم منطقه سانحه دیده و بازگشت به زندگی عادی نیز مؤثر است. پژوهش حاضر با بررسی تجربیات گذشته اسکان موقت در کشور با روش نمونه موردی به دنبال شناسایی گپ های نظام مدیریتی و حکمروایی فرآیند اسکان موقت در کشور است. بدین منظور اطلاعات و مستندات فرآیند تأمین اسکان موقت در زلزله 1369 گیلان و زنجان، زلزله 1382 بم، زلزله 1391 آذربایجان شرقی و زلزله 1396 کرمانشاه از طریق مصاحبه، مطالعات کتابخانه ای و مشاهده مشارکتی جمع آوری شده است. مشخص نبودن مسئول تأمین و اجرای اسکان موقت، عدم تعریف فرآیند خروج از اسکان موقت و بازگشت مردم به مسکن دائم، عدم هماهنگی دستگاه های اجرایی و نبود مدیریت واحد جهت تأمین زیرساخت های موردنیاز اسکان موقت و عدم توجه به مواردی همچون تعمیر و نگهداری مسکن موقت در طول دوران انتقال ازجمله چالش های مدیریت و اجرای اسکان موقت در کشور است.
بررسی به کارگیری تکنیک اوریگامی در افزایش دریافت تابش خورشیدی صفحات فتوولتاییک با استفاده از شبیه سازی رایانه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۱ پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۰
189 - 203
حوزههای تخصصی:
بر اساس آمار منتشره در حوزه انرژی، امروزه ساختمان ها به عنوان بزرگترین منبع مصرف انرژی شناخته می شوند. به این دلیل پیشرفت های فناوری در حوزه ساخت و ساز بیش از پیش به سمت راهکارهای نوین در جهت کاهش مصرف انرژی در این بخش تمرکز یافته اند. دستیابی به راه حل هایی همسو با محیط زیست در راستای حرکت به سمت توسعه پایدار در بخش معماری، مورد نظر معماران و طراحان قرار گرفته است. فناوری های تطبیق پذیر در پوسته های ساختمانی به منظور استفاده از انرژی های تجدید پذیر بخش مهمی از این دست تلاش ها را در بر می گیرد. پوسته های متشکل از صفحات فتوولتاییکی که از نور خورشید انرژی الکتریکی تولید می کنند، به عنوان بخشی حایز اهمیت در کاهش وابستگی ساختمان ها به انرژی های فسیلی شناخته می شوند. استفاده از تکنیک های کم هزینه و اثر بخش در زمینه ی معماری کمک شایانی به بهبود فرآیند ساخت نموده است. این تحقیق بر آنست تا تاثیر بهره گیری از تکنیک کاغذ و تا را در صفحات فتوولتایک به کار رفته در نمای ساختمان ها به منظور افزایش دریافت تابش خورشیدی بررسی کند. این امر با استفاده از نرم افزارهای شبیه ساز پارامتریک(گرسهاپر) و انرژی(لیدی باگ) انجام گرفته است. پس از تحلیل و بررسی کلی انواع مختلف روش های اوریگامی و نمونه های به کار گرفته شده در صنعت ساختمان و همچنین موارد موجود در طبیعت، 4 مورد به عنوان مدول های پایه برای بررسی بیشتر و مدلسازی در افزونه ی لیدی باگ نرم افزار گرسهاپر انتخاب شدند. مدول های شبیه سازی شده با استفاده از افزونه ی گالاپاگوس بر اساس الگوریتم ژنتیک بهینه سازی شدند تا بهینه ترین حالت آنها برای دریافت حداکثر میزان تابش خورشیدی به دست آید. نتایج این پژوهش نشان می دهد تغییر چینش وجوه مختلف صفحات فتوولتاییک با استفاده از تکنیک اوریگامی نسبت به مدول پایه ی یک متر مربعی عمودی در نمای جنوبی ساختمان، می تواند بین 3.44 تا 11.39 درصد میزان تابش دریافتی از خورشید را افزایش دهد.
Zone of Transition in Seljuq Dome Chambers of Iran(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Architecturally, the Seljuqs' dominion makes a significant shift from the Pre-Islamic Sassanid squinches into a sophisticated transition mechanism employed to change the walls of a square chamber to an octagonal base to set a dome which this initiated a new construction methodology to hybridize the previous experiences of Sassanid domes with new architectural tendencies since the previous understanding of the transition zone was a makeshift in quality, not consistent enough for future architectural adventures in creating larger structures. Although a cursory investigation of transition zones of Seljuq dome chambers in some respects might reveals a fairly homogeneous framework, it has never meant the stagnation of architectural creativity in different parts of Seljuk territory. On the other hand, the typology and local schools of Seljuq transitions zones of dome chambers have not been thoroughly considered by geographical centralism in Iran. For a better understanding of the standardization of various techniques considered in Seljuq architecture between 11th and 12th centuries in order to spanning the cubic structure to a circular plan, this project is aimed to clarify three various schools of architectural articulation concerning transition zone in the Seljuq dome chambers.
A Comparative S tudy on Residential Architecture in the Qajar era (Case S tudy: Mansions in Tehran)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۰, Issue ۲ - Serial Number ۳۶, Spring ۲۰۲۰
49 - 58
حوزههای تخصصی:
In exploring the evolution of Iranian architecture from prototypes to the present day, Qajar architecture is an important part of Iranian architecture history. The importance of this era's architecture is because large changes in conceptual and physical context occurred slowly in Iranian architecture during this time. These changes, especially from the Nasserian period (the second Qajar era), have intensified and with the influence of Western architecture, Iranian architecture is gradually moving away from its traditional, rooted forms, manifestations and concepts, and blending European architectural patterns with Iranian models and styles to the extent that architecture progresses. These changes in Residential buildings (especially mansions) also appeared. Therefore, in this study, a comparison between the architecture of the residential buildings of the three periods of Qajar dynasties has been carried out to compare the changes of each period. The results showed that Qajar architecture has been influenced by western and European architecture from beginning to end.
ارزیابی کارآیی انرژی در مقیاس محله ای با استفاده از مدل لید در راستای توسعه پایدار (مورد مطالعاتی: محله یوسف آباد منطقه شش تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افزایش تقاضا برای انرژی و تأکید بر پایداری محیط زیست، باعث ایجاد انقلابی در زیرساخت های انرژی موجود در محیط ساخته است. به موازات آن، سیستم های انرژی توزیع شده بیشتری، به سرعت در حال ظهور هستند. این تغییرات به طور حتم بر طراحی، بهره برداری و مدیریت ساختمان ها تأثیر می گذارد. در این مقاله باهدف ارزیابی کارآیی انرژی در مقیاس محله ای با استفاده از مدل لید در راستای توسعه پایدار در محله یوسف آباد منطقه شش تهران انجام می شود. نوع تحقیق کاربردی و روش مطالعه توصیفی – تحلیلی می باشد. روش جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای و داده های تفضیلی منطقه شش تهران بوده و تجزیه وتحلیل داده با استفاده از مدل لید صورت گرفته است. لید دارای سه دسته معیار موقعیت و ارتباط هوشمند (شامل شاخص های نزدیکی به مدرسه، کاهش وابستگی به اتومبیل و شبکه دوچرخه)، الگو و طراحی واحد همسایگی (شامل شاخص های توسعه فشرده، تسهیلات عبور و مرور، تنوع مسکن و دسترسی به فضای های عمومی)، زیرساخت و ساخت وساز سبز (شامل شاخص های کاهش جزایر حرارتی، کارآیی انرژی زیرساخت ها و کارآیی انرژی ساختمان ها) است. یافته های تحقیق نشان می دهد که محله یوسف آباد، در مجموع امتیاز محدوده مورد مطالعه از 27 امتیاز ممکن حدود 75/16 امتیاز را به دست آورده است که نشان دهنده وضعیت مورد تأیید – بیشتر از نیمی از امتیازها کسب شده- قرار دارد و با تغییرات دیگر در محدوده، کارایی انرژی با توجه به مدل لید بیشتر می شود. ازاین رو ضروری است اقدامات مرتبط با انرژی با هدف کاهش مصرف آن و دستیابی به کارایی انرژی صورت پذیرد و با بستر فرهنگی خود سبب رونق اجتماعی-اقتصادی محیط زیست شهروندان شده و هم زمان با ارتقا کیفیت محیط به حفظ منابع طبیعی نیز توجه داشته باشند.
واکاوی آبراهه ها و نظام زهکشی آب در تخت جمشید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
”پارسه“ یا تخت جمشید مهمترین اثر هخامنشیان بین 510 تا 330 ق.م. است که همچون مجموعه ای حکومتی-اداری و آیینی بر روی صفه ای عظیم بنا شده است. نظام زهکشی ساختمان ها و روان آب های تخت جمشید از دامنه ی کوه رحمت تا دشت مرودشت به شکل شبکه ی پیچیده ای از آبراهه ها منحصر به فرد است و بدست اشمیت (1342)، تجویدی (1355)، عسکری (1383-85) و اسدی (1395) کاوش شده است. این پژوهش با هدف شناخت نظام کالبدی-کارکردی زهکشی در تخت جمشید، به تک نگاری شبکه ی آبراهه ها پرداخته است. یافته ها نشان می دهد که مجراها دارای کارکردهای مختلف انتقال آب بام از ناودانی درجاساخت، روان آب سطح زمین، شاخه های اتصال فرعی، و آبراهه های سراسری اصلی به شکل روباز، سربسته با یا بدون هواکش هستند. ساختار آن ها با سنگ یکپارچه زبره تراش یا پاکتراش یا تخته سنگچین است. اختلاف ارتفاع کف ابتدا و انتهای بلندترین آبراه حدود 7- متر و شیب متوسط مجراها 2% الی 4% است اما شیب برخی به 30% هم می رسد تا جریان آب پیوسته در شبکه ی آبراهه ها با اختلاف ارتفاع مختلف باایجاد شکست در مسیر حفظ شود. مورفولوژی آبراهه ها به ویژه دو شاخه ی اصلی شرقی-غربی و شاخه ی شمالی-جنوبی، طرح ریزی یکپارچه ی کاخ های ادوار مختلف (مطابق نظر ارنست هرتسفلد) را نشان می دهد اما بر تغییرات موضعی (همانند نظر اریک اشمیت) تأکید دارد.
ارزیابی تطبیقی مولفه های سرمایه اجتماعی در مساکن عمومی شهری مطالعه موردی مناطق مسکونی بریم و بوارده آبادان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۱ بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۹
115 - 130
حوزههای تخصصی:
امروزه با عنایت به توسعه شهرنشینی و نیاز به اسکان نیروی کار، احداث شهرک های مسکونی پایدار اجتناب ناپذیر است. یکی از ابعاد پایداری، پایداری اجتماعی می باشد واز آنجایی که تحقق پایداری اجتماعی بدون توجه به مولفه های سرمایه اجتماعی مقدور نمی باشد لذا شناخت نمونه های موجود و مقایسه تطبیقی آن ها به منظور تبیین تحقق مولفه های سرمایه اجتماعی از اهمیت بسزایی برخوردار است. این مقاله بر آن است که مولفه های سرمایه اجتماعی در مناطق مسکونی بریم و بوارده آبادان را مورد ارزیابی تطبیقی قرار دهد. در صورت انجام این پژوهش ضمن مقایسه تطبیقی مولفه های سرمایه اجتماعی در این دو محله موفق، موانع دستیابی به پایداری اجتماعی از دریچه تحقق سرمایه اجتماعی مورد بررسی قرارمی گیرد تا از این رهگذر، توجه تصمیم گیران را به بازخورد احداث شهرک های مسکونی جدید جلب نماید. روش تحقیق این پژوهش توصیفی تحلیلی و نحوه جمع آوری داده ها کتابخانه ای و میدانی می باشد. نتایج این پژوهش نشان می دهد که در منطقه بریم فقط متغیر احساس تعلق اجتماعی و در منطقه بوارده متغیرهای احساس تعلق اجتماعی و اعتماد نهادی در وضعیت مطلوبی قرار دارند و در سایر متغیرها نظیر مشارکت وضعیت دو منطقه نامطلوب است. همچنین در سه متغیر « اعتماد بین شخصی»، « اعتماد نهادی» و « احساس تعلق اجتماعی» محله بوارده وضعیت بهتری نسبت به منطقه بریم دارد. این نتایج مشخص می کند که منطقه بندی محلات و تفکیک ساکنان براساس رتبه سازمانی می تواند تاثیرات سویی در افزایش تعاملات و مشارکت اجتماعی داشته باشد.
تحلیل نظری ارتباط مؤلفه های تصویر شهر و برندسازی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هفدهم اردیبهشت ۱۳۹۹ شماره ۸۳
63 - 74
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: در عصر جهانی شدن و رقابت پذیری، برندسازی شهری به عنوان یک فرصت بزرگ برای شهرها از اهمیت زیادی برخوردار است. در این راستا محرک عمده برندسازی شهری تصویر شهر و ارتباط آن با کاربران از نظر ادراکی و شناختی است. با درک این موضوع که هرگونه واکنش و رفتار انسان برگرفته از تصویری است که از واقعیت در ذهن او شکل گرفته؛ برندسازی شهری، تصویر را به عنوان یک ابزار و یا حتی هدف مورد توجه قرارمی دهد. هدف: با توجه به اهمیت موضوع، هدف از این پژوهش، تشریح مؤلفه های تشکیل دهنده تصویر شهر در ذهن کاربر و نحوه ارتباط آن با برندسازی است. روش تحقیق: پژوهش حاضر به عنوان یک پژوهش کیفی از نظر جهت گیری، نظری-کاربردی است که به صورت توصیفی- تحلیلی انجام شده و روش گردآوری اطلاعات اسنادی-کتابخانه ای است. نتیجه گیری: تصویر شهر با دو روش مستقیم (تجربه محیط) و غیر مستقیم (تحت تأثیر رسانه) شکل می گیرد، این تصویر از یک طرف دارای مؤلفه مقدماتی (اولیه) که شامل ابعاد طراحانه، ساختار کالبدی، شناخت و آگاهی و بعد عملکردی محیط است و از طرف دیگر شامل مؤلفه مکمل که دربرگیرنده بعد ارزیابانه، مهرانگیزی، احساسی و عاطفی است که بعد از درک مؤلفه مقدماتی شکل می گیرد. برندسازی مفهوم تصویر را در مرکز توجه قرار داده و با استفاده از تکنیک های کالبدی، اجتماعی- فرهنگی و زیرساخت ها مؤلفه مقدماتی تصویر را تحت تأثیر می گذارد و باعث جذاب ترشدن فضا برای بروز مؤلفه مکمل می شود، همچنین تکنیک تبلیغات در برندسازی نفوذ و اثرگذاری دو مؤلفه پیشین را بیشتر کرده و در نهایت باعث ارتقای تصویر از دید بیرونی (گردشگران) و تصویر درونی (شهروندان) می شود.
بررسی تأثیر جهت مناسب استقرار ساختمان و نوع بازشو بر تهویه طبیعی در شهر جدید پردیس
حوزههای تخصصی:
در چند دهه گذشته و با شروع بحران های زیست محیطی، تلاش ها در جهت کاهش مصرف انرژی افزایش یافته است .امروزه سعی بر این شده تا یک ساختمان تا حد امکان از پتانسیل های موجود در طبیعت مانند امکانات محیطی و انرژی های تجدید پذیر، انرژی ها ی پاک استفاده کند. باد یکی از انرژی های پاک است می توان از آن به عنوان جایگزینی بسیار مناسب به جای استفاده از انرژی های تجدید ناپذیر و... استفاده کرد هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر جهت مناسب استقرار ساختمان و نوع بازشو بر تهویه طبیعی ساختمان است که با روش تحقیق کیفی و به صورت توصیفی انجام شده است. در این پژوهش در ابتدا به بررسی جهت مناسب استقرار بنا در شهر جدید پردیس و در آخر اصول تهویه طبیعی و پس از آن انواع بازشو و موقعیت بازشو پرداخته شده است . نتایج به دست آمده نشان می دهد که هنگامی که جهت وزش باد نسبت به بازشو مایل باشد، تقریبا تمام نقاط اتاق تحت تاثیر جریان هوا قرار می گیرد. بنابراین قرار گیری مناسب بازشو در ساختمان بر تهویه هوا خیلی موثر است که بهترین حالت برای تهویه طبیعی مطلوب در ساختمان های شهر جدید پردیس ،جبه جنوب شرقی با 60 درجه انحراف به سمت شرق می باشد.
ارزیابی و مکان یابی پارکینگ های طبقاتی با استفاده از مدل تحلیل سلسله مراتبی( AHP) (مطالعه موردی : منطقه 1 شهرداری شیراز)
حوزههای تخصصی:
با رشد روز افزون جمعیت شهری و توسعه فزاینده شهرها، ضرورت ایجاد مراکز خدمات عمومی جدید و تعیین مکان بهینه این مراکز، به شیوه ای که همه شهروندان به نحو مؤثر و عادلانه از آن بهره مند شوند ،آشکارتر شده است. کلان شهرشیراز، به دلیل افزایش شتابان جمعیت و توسعه افسار گسیخته ی خود و همچنین به موازات تولید روزافزون خودروها وانواع وسایل نقلیه در این کلانشهر، با مسأله کمبود مکان های مناسب برای پارک ایمن خودروها و عدم تطابق تعداد پارکینگ های عمومی با سرانه جمعیت درمناطق پرتردد مواجه می باشد. یکی از رویکرد ها و راه کارهای حل معضل ترافیک، مکانیابی بهینه پارکینگ های عمومی می باشد. در این مقاله با در نظر گرفتن پارامترهایی همچون: مراکز جاذب سفر، شبکه های دسترسی و معابر شهری، گره های ترافیکی و... به بررسی و ارزیابی مکانیابی پارکینگ طبقاتی در شهر شیراز اقدام شده است. سپس مصاحبه ای درخصوص تعیین درصد اهمیت معیارهای مؤثر در مکان یابی پارکینگ تهیه شده و پس از اعمال اوزان نهایی بدست آمده از مدل تحلیل سلسله مراتبی (AHP) ، سایت های بهینه جهت مکان یابی پارکینگ های طبقاتی در شیراز تعیین گردید. .در نهایت با توجه به یافته های پژوهش ، پیشنهاداتی برای برون رفت از مشکلات جاری ارائه گردید. نتایج کلی تحقیق نشان می دهد که با توجه به اطلاعات و اوزان بدست آمده و تحلیل وزن ها از طریق AHP کدام مکان جهت استقرار پارکینگ عمومی مناسب است.
تبیین روش های موثر در ترمیم و مراقبت از سازه های هیدرولیکی در جهت سلامت و کارایی بهتر سازه
حوزههای تخصصی:
ترمیم و مراقبت مداوم از سازه های هیدرولیکی به دلیل خطر افزایش آسیب ها و بروز حوادث جانی و مالی سنگین از اهمیت بالایی برخوردار است. هدف از این پژوهش ارائه راهکارهایی مناسب برای ترمیم و نگهداری سازه های هیدرولیکی می باشد که به وسیله این روش ها بتوان تا حد امکان عمر مفید این سازه ها را افزایش داد و یا بعضا از تخریب آن ها جلوگیری کرد. به منظور تحقق این هدف، پس از انجام مطالعات کتابخانه ای و به شیوه کیفی و توصیفی، ابتدا به بیان علل آسیب دیدگی سازه های هیدرولیکی پرداخته شده سپس به دنبال تبیین راهکارها و روش های نوین افزایش کارایی سازه های هیدرولیکی، راهکارهای مذکور در دو دسته روش های پیشگیری از آسیب ( تقویت سازه در حین اجرا ) و روش های ترمیم و مراقبت ( پس از پایش دوره ای) طبقه بندی شده است. در همین راستا به معرفی متریال های نوین آب بندی و ترمیم ترک های موضعی همچون پوشش نفوذگر کریستال شونده Aquafin IC ، الیاف و رزین اپوکسی ها، ژئوتکستایل، واتر استاپ ها، عایق های اکرلیک، مشتقات نفتی و بتن های پلیمری پرداخته شده و ویژگی های هر یک از آن ها مورد بررسی قرار گرفته است. از میان ویژگی های متعدد مورد بررسی، به موارد پر تکرار و مشترک بین روش های مذکور (امکان قرارگیری مداوم در معرض رطوبت، شکل پذیری و انعطاف، سازگاری با محیط زیست، مقاومت در برابر کربوناسیون و چسبندگی سطحی بالا) ضریب اهمیت بالاتری اختصاص یافته و در قالب جدول 6 جمع بندی شده است. سپس مجموع ضرایب اهمیت هر کدام از روش ها و متریال های مورد اشاره (بر اساس شاخص های مهم مذکور) محاسبه شده و نتایج حاصل از بررسی، بر استفاده از رزین اپوکسی و استفاده از واتر استاپ ها به عنوان کارآمدترین روش های تقویت، ترمیم و مراقبت از سازه های هیدرولیکی دلالت دارد.
تاثیر تکنولوژی بر تغییرات گنبدها و انعکاس آن بر مفاهیم گنبد
حوزههای تخصصی:
ضرورت ساخت مسجد به عنوان محوری ترین، کانونی ترین و ارزنده ترین عنصر کالبدی متبلور کننده جامعه اسلامی چه در گذشته، حال و آینده کاملا آشکار می باشد. طی تلاش های اخیر صورت گرفته در ساخت مساجدی با همان مفاهیم ارزشمند گذشته، گنبد به عنوان یکی از اصلی ترین نماد های بصری و معنایی به شکل های مختلف مورد بحث و توجه قرار گرفته است. استفاده از فرم گنبد در سبک سازی سقف تاثیر بسزایی داشته است، که عنصری پایدار و در برابر زلزله مقاوم است. با ورود تکنولوژی جدید به کشوری همچون ایران که دارای هویتی بالا بوده و از تاریخی غنی برخوردار می باشد، ممکن است در تقابل قرار گیرد که با تامین زیر ساخت های مورد نیاز و با استفاده از تکنولوژی جدید، نوعی تداوم زمانی را بوجود آورد و در راستای کاربرد تکنولوژی جدید برای افزایش کیفیت گنبد، با حفظ مبانی هویتی معماری ایرانی-اسلامی به شناسایی شاخص هایی نیاز می باشد. پژوهش حاضر با هدف تاثیر تکنولوژی و استفاده از روش های ساخت گنبد و همچنین تاثیرات مصالح نوین و صنعتی و تاثیر فناوری نوین بر معانی و مفاهیم گنبد مورد بررسی قرار گرفته است. این پژوهش ماهیتی توصیفی- تحلیلی و مقایسه ی تطبیقی بوده که با روش کتابخانه ای و بررسی چند نمونه از گنبدهای نوین انجام شده است و نتایج بدست آمده نشان داده است که تکنولوژی نوین در ساخت گنبد و با بهره گیری از عناصر و فرم های بومی در راستای حفظ معانی و مفهوم آن، گنبدهایی صنعتی را جایگزین گنبدهای سنتی نمود.
بررسی نما و منظر شهری سنندج
حوزههای تخصصی:
فضاهای شهری به عنوان عرصه اصلی زندگی و فعالیت مردم، امروزه با مشکلات متعدد کالبدی، مدیریتی، اجتماعی، فرهنگی مواجه بوده که ناشی از بی توجهی به نیازهای اساسی اقشار گوناگون جامعه و استفاده کنندگان متنوع آن ها در برنامه ریزی و طراحی این فضاها می باشد که به دنبال آن نارضایتی استفاده کنندگان را به دنبال خواهد داشت؛ که در همین راستا هدف این پژوهش ارائه راهبردها و راهکارهایی جهت بومی سازی فضاهای شهری معاصر به منظور به حداکثر رساندن کیفیت عملکردی این فضاها می باشد، لذا این پژوهش پس از بررسی نمونه هایی از فضاهای شهری کهن و معاصر، به تبیین معیارهای ایرانی-اسلامی و چگونگی طراحی این فضاها پرداخته و سپس معیارهای بومی سازی فضاهای شهری را استخراج و دسته بندی می نماید. در ادامه فضاهای شهری موجود در شهر سنندج را بررسی نموده و با استفاده از تکنیک FMEA مشکلات و ناکارآمدی این فضاها را شناسایی می کند. در نهایت این مقاله سعی دارد با استفاده از روش مذکور و با ارائه بیانیه های طراحی برگرفته از شاخص های ایرانی-اسلامی الگوی مناسبی جهت بومی سازی فضای شهری در شهر سنندج ارائه نماید.
Cultural Heritage Management Model for Yesemek Archaeological Site, Gaziantep, Turkey(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This study aims to build a model for the management and institutional organization to conservation and development of the Yesemek archaeological site in Gaziantep, Turkey. The scope of this research is the Yesemek archaeological site, which is known as the Yesemek Stone Quarry and Sculpture Workshop. Yesemek is the first outdoor sculpture workshop known in his tory. It is significant to preserve the Yesemek archaeological site, which has a unique value in Anatolian and Mesopotamian cultures with its original value and to pass on to the next generations. However, multidirectional planning and implementation processes are needed to protect and improve the area. The management of this complex process requires an institutional organization model based on the principles of efficiency participation, cooperation, transparency, and sustainability. As a result of the research, a model of cultural heritage management consisting of governance, spatial, socio-economic, cultural, and financial programs for sustainable protection and improvement in the case of Yesemek archaeological site is defined.
شناسایی عوامل مؤثر بر کیفیت فراغت زنان از دیدگاه کنش متقابل در مراکز چندمنظوره شهری (مطالعه موردی: مرکز چندمنظوره کوروش)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۴ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴۲
95 - 108
حوزههای تخصصی:
امروزه فراغت و چگونگی گذران آن در محیط های نوظهور شهری موضوع موردتوجه بسیاری از شهر سازان است. ازاین رو، این مقاله به شناسایی عوامل مؤثر بر کیفیت فراغت زنان در مراکز چندمنظوره به عنوان فضای جدید تعاملات شهری در عصر حاضر می پردازد. با بررسی ادبیات موضوع در سه زمینه فراغت در عصر حاضر، فراغت زنان و مراکز خرید چندمنظوره شهری عوامل مؤثر در فراغت زنان بر اساس دیدگاه کنش متقابل به سه متغیر گسستگی فعالیت ها، انجام کارهای هم زمان و روابط با دیگران (در قالب معاشرت و گفتگو) دسته بندی شده است. معناداری این عوامل به کمک تحلیل های آماری در قالب نتایج مستدل برای مرکز چندمنظوره کوروش در شهر تهران، گردآوری و تحلیل شده است. نتایج نشان می دهد که فراغت زنان وابستگی معناداری با هم زمانی فعالیت ها و گسستگی در انجام آن ها دارد اما عامل ارتباط با دیگران رابطه معناداری در ارتباط با نحوه فراغت زنان ایجاد نمی کند.
مقایسه تطبیقی مؤلفه های غنای حسی دوره گذار باغ به پارک در تهران (مطالعه موردی: باغ ایرانی و پارک نیاوران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۴ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۴
5 - 18
حوزههای تخصصی:
شناخت و تجربه انسان از حضور در منظر از طریق دریافت های حسی متعدد مانند، بینایی، شنوایی، بویایی، چشایی، لمسی و حواس وابسته به ذهن صورت می گیرد. تنوع تجربیات حسی کیفیتی را ایجاد می نماید که «غنای حسی» نامیده می شود. این پژوهش سعی در متناسب ساختن رابطه محیط کالبدی پارک های معاصر با نیاز و رفتار کاربران و افزایش غنای حسی آن از طریق شناسایی و اولویت بندی دریافت های حسی متنوع در منظر دارد. پژوهش حاضر با ماهیت آمیخته و هدف کاربردی به روش مقایسه تطبیقی بوده و پس از گردآوری اطلاعات پیشینه به روش کتابخانه ای، روش گردآوری و تحلیل اطلاعات در مطالعه میدانی، ترکیبی از دو روش، «پیاده روی حسی» و «یادداشت برداری حسی» است. نتایج حاصل از پژوهش بیانگر آن است که غنای حسی در باغ ایرانی بیشتر از پارک نیاوران بوده و در هر دو نمونه به ترتیب حس بینایی و شنوایی بالاترین تحریک حسی و حس چشایی کمترین تحریک را داشته است.