فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۳۴۱ تا ۲٬۳۶۰ مورد از کل ۷٬۵۷۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
ساختار چیدمان فضا در بناهای آموزشی همساز با اقلیم علاوه بر اینکه به کاهش مصرف منابع منتج می گردد، به صورت عمده به منظور ایجاد فرصت برای دانش آموزان در راستای پرورش استعدادها و یادگیری از محیط پیرامون نیز مورد توجه قرار می گیرد .از این رو شناخت الگوهای مطلوب طراحی فضای آموزشی ضروری می نماید. پژوهش حاضر با هدف دستیابی به الگوهای طراحی فضا در بناهای آموزشی همساز با اقلیم معتدل و مرطوب (Cf)، به روش توصیفی- تحلیلی به بررسی الگوهای به کار برده شده در 12 مدرسه معتبر جهانی در اقلیم مشابه می پردازد. نمونه ها به صورت تصادفی از میان مدارس معتبر همساز با اقلیم معتدل و مرطوب (Cf) انتخاب شده اند. از این رو الگوهای ناشی از آرایش فضایی کلاسها، فضاهای اصلی، عطف اصلی، فضاهای ارتباطی و خدماتی استخراج گردیده و سپس الگو یا الگوهای مناسب معرفی می گردد. از آنجا که مدارس مذکور به عنوان نمونه های همساز با اقلیم شناخته شده اند، لذا الگوهای استخراج شده می توانند به عنوان مبنای طراحی مدارس همساز با اقلیم معتدل و مرطوب (Cf) قرار گیرند. نتایج تحقیق نشان می دهد که الگوی مناسب چیدمان کلاس در ساختار بنا، الگوی قرار گیری کلاسها در یک جداره محور اصلی بنا می باشد. قرارگیری عطف اصلی بنا در یک انتهای محور اصلی و تقسیم فضاهای خدماتی به صورت متمرکز برای هر دسته از کلاسها از دیگر الگوهای مناسب طراحی بناهای آموزشی در اقلیم مذکور می باشد.
مقایسه تطبیقی جایگاه مبحث انرژی در سیستم برنامه ریزی شهری آلمان و ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه توجه به کنترل مصرف انرژی در مقیاس های متفاوت از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده و نگاه جامع تر به برنامه ریزی شهری می تواند در راه رسیدن به این هدف بسیار مؤثر باشد. کشور آلمان به عنوان یکی از کشورهای موفق در زمینه بهینه سازی مصرف انرژی در مقیاس معماری و شهرسازی در جهان مطرح است. شناسایی اصول سازمانی و کاربردی این کشور در مقیاس برنامه ریزی شهری می تواند راهگشای مناسبی برای فعالیت های مشابه در کشور ایران باشد. به منظور دستیابی به نتیجه مناسب، ضرورت دارد مشکلات و نقاط ضعف بهینه سازی مصرف انرژی در ایران مورد ارزیابی قرار گیرد. روش مورد استفاده در این پژوهش مقایسه تطبیقی در بررسی نمونه موردی است. در این روش از ابزار مطالعه منابع کتابخانه ای و جمع آوری اطلاعات از منابع معتبر اینترنتی استفاده شده است. پس از جمع آوری اطلاعات و بررسی نمونه های مشابه، ساختار برنامه ریزی شهری در دو کشور آلمان و ایران معرفی شده است. در یک مقایسه تطبیقی علل عدم موفقیت این ساختار در ایران بیان می شود و نظریه های پژوهش تدوین می شوند. نتایج به دست آمده در این پژوهش نشان می دهد که تفاوت های اصلی برنامه ریزی شهری در ایران و آلمان را در می توان از یک سو در ساختار برنامه ریزی شهری و مشارکت سازمان های مردم نهاد، و از سوی دیگر فقدان مباحث مربوط به مصرف بهینه انرژی در اسناد تهیه طرح های شهری بررسی کرد. همچنین در مقیاس جامع و کلان برنامه ریزی انرژی، می توان عدم وجود یک برنامه جامع جهت هماهنگی کلیه نهادهای متولی انرژی در ایران را یکی از دلایل ناکارآمدی فعالیت های مرتبط با برنامه ریزی انرژی دانست. با بررسی این موارد ضمن معرفی چارچوبی برای تقویت ابعاد بهینه سازی مصرف انرژی در ایران، سعی بر این بوده تا در جهت رفع نواقص، سازمان دهی بهتر و تصمیم سازی مناسب در ساختار برنامه ریزی شهری کشور گام برداشته شده و زمینه لازم برای پژوهش های آتی فراهم شود. به همین منظور چارچوبی برای ادامه پژوهش در حوزه شهرسازی و انرژی با تأکید بر تجارب کشور آلمان ارایه شده که می توان آن را برای مطالعه تجارب سایر کشورهای پیشرو در امر بهینه سازی مصرف انرژی نیز به کار برد.
بازشناسی تئوری های امنیت شهری در فضاهای عمومی از نگاه نظریه پردازان
حوزههای تخصصی:
از آنجایی که احساس امنیت در فضاهای شهری یکی از مهم ترین شاخص های کیفیت زندگی محسوب می شود و به رغم آن که مسئله امنیت در هر جامعه ای، یک مسئله پیچیده و دارای ابعاد متنوع و متعدد اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی است، در تامین این نیاز نباید از نقش و تاثیر عوامل محیطی غافل شد. مطالعات و دیدگاه های مختلف نشان می دهند که کاهش و کنترل جرائم شهری نسبت معناداری با مشارکت، نظارت، مالکیت و استفاده دائم کاربران از فضا دارد؛ توجه به ریزه کاری های فضایی و روابط اجتماعی به جای سیاست های سخت پلیسی می تواند کارگشا باشد. از مهم ترین نگرش های جدید در این زمینه می توان به دیدگاه پنجره شکسته، سفر مجرمانه، کانون های جرم خیز، الگوی جرم، فضای مقاوم در برابر جرم، پیشگیری جرم از طریق طراحی محیطیCPTED، فعالیت روزمره و انتخاب منطقی اشاره نمود که عموما از دهه 1970 به بعد مطرح شده اند. در این پژوهش به شیوه مطالعه اسنادی، این نظریات مورد بررسی قرار گرفته و به واسطه نگاه مقایسه ای مورد نقد قرار گرفه اند. سپس این نظریات و مفاهیم کلیدی مستتر در آن ها در قالب یک جدول مورد جمع بندی قرار گرفته است که مطالعه بیشتر بر روی آن ها گواه این مطلب است که نظریه پردازان این حوزه، برای افزایش امنیت در فضاهای شهری، استفاده از راهکارهای اجتماعی و الگوهای صحیح طراحی را موثرتر از دیگر شیوه های قانونی و کیفری می دانند. همچنین طبق مفاهیم کلیدی استخراج شده از این نظریات، پارامترهای کنترل اجتماعی و خلق فضاهای قابل دفاع، از بیش ترین فراوانی در میان دیگر مفاهیم کلیدی برخوردار بوده اند.
تبیین الگوی برنامه ریزی فرهنگی بوستان های شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بوستان های شهری یکی از مهمترین فضاهای شهری هستند. برای برنامه ریزی بوستان های شهری جهت استفاده انواع گروه های سنی و جنسی، نیاز است تا منابع فرهنگی بوستان های شهری کشف شوند و کشف منابع فرهنگی، با استفاده از برنامه ریزی فرهنگی امکان پذیر است. برنامه ریزی فرهنگی یک رویکرد مکان محور برای استفاده از منابع فرهنگی در برنامه ریزی شهری است. مطالعه حاضر در پی یافتن الگویی برای برنامه ریزی فرهنگی بوستان های شهری بوده است. این مقاله، با روش تفسیری به مطالعه مبانی نظری و سوابق تجربی و پیشینه علمی پرداخته و سپس پدیده بوستان شهری، منابع فرهنگی و الگوی رویدادهای آن را مورد بررسی قرار داده و در نهایت با توجه به رویکرد پژوهش و با استفاده از استدلال منطقی، مدل نهایی را برای آن ارائه شده است. یافته ها نشان می دهند که برنامه ریزی فرهنگی بوستان های شهری شامل مراحل مختلفی است که لازم است به ترتیب انجام شوند تا نتیجه مطلوب حاصل شود. گام اول انتخاب میدان مطالعه است. لازم است بوستانی انتخاب شود که دارای تعدد و تنوع کافی در زمینه عناصر، رویدادها و همچنین معانی و تداعی ها برای استفاده کنندگان باشد. در گام دوم، یعنی نگاشت فرهنگی، شناسایی منابع فرهنگی موجود در بوستان شهری مورد مطالعه شامل منابع فرهنگی ملموس (عناصر و رویدادها) و منابع فرهنگی ناملموس (معانی و تداعی ها) انجام می شود. در گام سوم، یعنی ارزیابی فرهنگی، تجزیه و تحلیل رویکرد مدیران و سیاست گذاران بوستان شهری نسبت به منابع فرهنگی صورت می گیرد و در گام پایانی، روش خلاقانه برای استفاده بهینه از منابع فرهنگی در جهت بهبود بوستان شهری انتخاب می شود.
پیش درآمدی بر گونه شناسی فضاهای همگانی شهری (نمونه موردی: بافت فرسوده محله ازگل)
حوزههای تخصصی:
یکی از بحث های مهم کنونی حوزه طراحی شهری موضوع گونه شناسی فضاهای عمومی در شهر است. فضاهای عمومی در طراحی و برنامه ریزی شهری تحت عناوینی همچون «عرصه عمومی»، «فضای شهری»، «مکان عمومی» و ... مورد نقد و بررسی قرار گرفته است. عرصه عمومی به نوعی یک قلمرو همگانی است که عموم مردم یک شهر حق حضور در آن را دارند. علیرغم این تعریف ساده در تبیین گونه شناختی عرصه های همگانی رویکرد واحدی وجود ندارد. تنوع رویکرد، بسیاری از کارشناسان را در سنجش وضعیت محیطی مکان های یاد شده سردرگم می کنند. این گفتار درصدد یادآوری این مطلب است که می توان با وجود تفاوت دیدگاه ها به شیوه سنجش و تحلیل یکپارچه ای دست یافت. لذا در این مقاله سعی می گردد تا با بررسی دیدگاه ها، تفکرات و نظریات صاحب نظران در حوزه شهرسازی به روش توصیفی-تحلیلی به تنوع برداشت ها از مفهوم عرصه عمومی، قلمرو عمومی-خصوصی، و فضاهای عمومی شهری اشاره گردد. در این راستا به بررسی و تحلیل محتوا و کارکرد فضاهای شهری و در نهایت، نوعی گونه شناسی فضاهای عمومی شهری پرداخته می شود. این برداشت از شیوه های گونه شناسی در مطالعات موردی محله ازگل تهران بازنمون می گردد.
تعیین زاویه بهینه استقرار سطوح قائم ساختمان بر اساس دریافت انرژی خورشیدی در اقلیم گرم و مرطوب(مطالعه موردی: شهرهای بندرعباس، بوشهر و اهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۰ پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۸
99 - 112
حوزههای تخصصی:
افزایش نرخ شهرنشینی در دهه های اخیر و استفاده بی رویه از سوخت های فسیلی و انرژی های تجدیدناپذیر، موجب شده که طراحان و برنامه ریزان شهری، موضوع کنترل و بهینه سازی مصرف انرژی و استفاده از انرژی های تجدیدپذیر را در ساخت و سازها بیشتر از گذشته مورد توجه قرار دهند. با توجه به ویژگی های خاص اقلیمی نوار سواحل جنوبی کشور ایران، جهت گیری ساختمان ها در این مناطق لازم است بر مبنای استفاده بهینه از تابش خورشیدی و جریان باد تعیین شود. هدف این پژوهش تعیین بهترین جهت استقرار ساختمان ها بر اساس کسب حداقل انرژی در دوره گرم سال در شهرهای بندرعباس، بوشهر و اهواز است. برای دست یابی به این هدف، میزان انرژی تابشی دریافتی بر روی سطوح قائم به صورت نظری و واقعی با استفاده از روش محاسباتی قانون کسینوس و نقاله تابش اولگی، برای ماه های مختلف و در 24 جهت جغرافیایی محاسبه شده و در نهایت بهترین جهت استقرار ساختمان ها متناسب با اقلیم برای شهرهای مورد مطالعه تعیین گردیده است. مطابق با نتایج به دست آمده، جهت استقرار بهینه با استفاده از روش های قانون کسینوس و نقاله تابش اولگی در شهرهای مورد مطالعه، برای ساختمان های یک، دو و چهارطرفه یکسان می باشد. مناسب ترین جهت استقرار به منظور دریافت بهینه میزان انرژی خورشیدی برای ساختمان های یک طرفه در شهرهای بندرعباس، بوشهر و اهواز جهت 180 درجه جنوب و بعد از آن جهت 165 درجه جنوب شرقی و غربی است. جهت استقرار مناسب برای ساختمان های دوطرفه در شهرهای مورد مطالعه جهت شمال- جنوب و بهترین جهت گیری برای ساختمان های چهارطرفه جهات (75 ،105- ،15- ،165) و (105 ،75- ،15 ،165-) درجه است.
بازخوانی نقشه تاریخی نهر انتقال آب کرج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۸
217-234
حوزههای تخصصی:
پس از اینکه تهران برای پایتختی برگزیده شد، با افزایش جمعیت، تأمین آب یکی از اقدامات ضروری بود. علاوه بر کشیدن قنواتی که به آب شرب ساکنان اختصاص داشت، راه های دیگری مانند انتقال آب از کوهپایه های البرز می توانست کمبود آب شرب شهر را تأمین کند. نقشه هایی که مبنای این تحقیق قرار گرفته، سندی است که دلالت بر همین اقدام مهندسی دارد؛ یعنی انتقال آب با کشیدن نهر از رودخانه کرج به شهر تهران. نقشه ها که در کاخ گلستان و وزارت خارجه نگهداری می شود، رنگی است و بر روی آن اطلاعاتی درباره نحوه احداث نهر درج شده است، اما بدون ذکر عنوان، تاریخ، نام نقشه نگار و موضع دقیق است. پرسش پژوهش این است که در بازخوانی نقشه ها چه نکات تاریخی و مهندسی قابل عرضه وجود دارد و دیگر اینکه اسناد مذکور به چه مناسبتی تهیه شده و کدام رویداد معماری و شهری تاریخی را بیان می دارد؟ روش این پژوهش توصیفی تاریخی است؛ ازاین روی که تأکید بر یک سند تاریخی است و اقدامی در گذشته (روزگار قاجاریه) را روایت می کند. علاوه بر این، سندپژوهی محسوب می شود؛ زیرا بازخوانی سندی تصویری اساس کار پژوهش قرار گرفته است. هدف از پژوهش، بازخوانی و نمایاندن نقشه یادشده به عنوان سند تاریخ مهندسی و روشن کردن گوشه ای از تاریخ تهران روزگار قاجاری است. نتیجه پژوهش نشان داد به سبب کم شدن مقدار آب دهی، تعمیر نهر در دستور کار قرار گرفت و احتمالاً نقشه هایی برای مرمت نهر کرج در حدود 1267ق به دست یکی از مهندسان دربار قاجار، در اوایل پادشاهی ناصرالدین شاه، هم زمان با صدارت امیرکبیر تهیه شد. انتقال آب کرج به تهران، شش سال پیش تر، به دستور محمدشاه و در روزگار صدارت حاج میرزا آقاسی عملی شده بود.
نقش اقتصاد فرهنگی و خلاقیت در بازآفرینی شهری
منبع:
شهرسازی ایران دوره سوم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵
99-112
حوزههای تخصصی:
هدف از این مقاله، مروری بر مفهوم طبقه خلاق به عنوان یک مکانیسم علی و نقش آن در بازآفرینی شهری می باشد. که با بررسی و تمرکز بر محتوای مفهومی و نظری صنایع فرهنگی و خلاق آغاز خواهد شد و به نقد رابطه بین صنایع خلاق و رشد و توسعه و بازآفرینی شهری می پردازد. مقاله به دنبال روشن شدن رابطه بین مفاهیم خلاقیت، فرهنگ و صنایع خلاق با بازآفرینی شهری بوده و در نهایت، با روش مبتنی بر مرور و توصیف و تحلیل نشان می دهد که سیاستگذاران برای رسیدن به نتایج موفق تر بازآفرینی شهری ضروری است به حضور صنایع فرهنگی و خلاق به عنوان موضوع پیوند بین تولید و مصرف خدمات فرهنگی آگاه باشند. و در نتیجه مشخص می شود؛ این مفهوم نقش قابل توجهی در تفسیر و درک تولید فرهنگی در شهرهای معاصر و ارتباط آن با رشد و توسعه شهر در ابعاد اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و فیزیکی خواهد داشت. همچنین برای حفظ سرمایه های فرهنگی محسوس و نامحسوس، که به صورت ذاتی در فرهنگ سنتی هر شهر موجود است، به عنوان محرک و ظرفیت بالقوه توسعه آن شهر، و مولد اقتصاد فرهنگی سرمایه گذاری کرد.
رشت و گذشته آن
تحلیلی بر سیاست گذاری رویکرد پرماکالچر در فرایند برنامه ریزی شهری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سیاست گذاری محیط شهری سال اول زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
89 - 106
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر شاهد رجعت نظریه پردازان حوزه های برنامه ریزی شهری وشهرسازی به طبیعت و احیاء هر چه بیشتر آن هستیم که این امر متاثر از آلودگی های روز افزون جهانی و دغدغه هایی زیست محیطی می باشد که سیاره ما را به طور جدی تهدید نموده و باعث شکل گیری مباحث توسعه پایدار شهری، با موضوعاتی مانند؛جلوگیری ازآلودگی ها محلی، کاهش مصرف منابع تجدید ناپذیر در نظام مصرف سکونتگاه های انسانی، توجه به بازیافت و بازتولید منابع مصرفی، حمایت از فعالیت های زیست محیطی و.. شده است دراین راستارویکرد پرماکالچر با تأکید برفرهنگ کشاورزی پایدار شهری به عنوان یکی از جدیدترین رویکردها در کشورهای دنیا مورد توجه محافل علمی و مدیریت شهری قرار گرفته است. نهضت پرماکالچر بخشی از دیدگاه بیوفلیک یا نهضت «شهردوستدارطبیعت» می باشد با این تفاوت که در این رویکرد تاکید بر کشت گونه های مثمر غذایی، بازیافت زباله، کاهش و صرفه جویی در مصرف منابع آب و خاک و منابع انرژی، کاهش ضایعات شهری و به حداکثر رساندن سودمندی در اثر "هم افزایی بین ساکنان شهری مطرح شده وبا توجه به سهولت وارزان بودن راهبردهای اجرایی تحقق آن یکی از مهم ترین و اجرایی ترین رویکردهای برون رفت جوامع از مشکلات زیست محیطی و پیوند مطلوب شهربا طبیعت درجهان تلقی می شود. دراین مقاله با جستجوی پایگاه های اطلاعاتی معتبر علمی به تحلیل مفهومی رویکرد پرماکالچر شهری پرداخته شده و بر اساس روش مروری- روایتی تلاش می شود تاراهکارهای مناسب سیاست گذاری تحقق مطلوب این رویکرد قابل تحقق گردد.
روایت ایرانی و تقلید از روایت غربی درسینمای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال شانزدهم تیر ۱۳۹۸ شماره ۷۳
53 - 64
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله:روایت شناسی و رویکردهای متنوع آن در چند دهه اخیر و گسترش بلامنازع این دانش جدید به هنرهای نمایشی و تصویری لزوم پرداختن به آرا و افکار صاحب نظران غرب در این زمینه را از یک سو و جستجو در سنن و مواریث روایت در آثار و ادبیات کهن ایرانی را از سوی دیگر ایجاب می کند. مقایسه این دو مقوله از حیث نگاه به ساحت و موجودیت انسان و هستی شناسی آنها در حکمت ایرانی و جهان بینی غربی به مثابه ارکان و زیربنای این دو نوع روایت پردازی ضرورت می یابد. لذا با توجه به اهمیت و وسعت این مقوله در روایت های تصویری به ویژه سینمای ایران، در این مقاله به طرح این موضوع و چند وچون آن می پردازیم، زیرا برای آنکه سینمایی ریشه دار و اصیل و خاص داشته باشیم، بهتر آن است که به مقوله روایت ایرانی که پیشینه ای کهن و غنی دارد، تسلط داشته باشیم.<br /> هدف:آیا آنچه به عنوان روایت داستانی بر پرده سینمای ایران به نمایش درمی آید، نمایانگر حکمت و هستی شناسی ایرانی در روایت است و یا روایت های سینمای ایران تقلیدی از شیوه های روایت گری و الگوهای سینمای غرب است؟ با طرح این پرسش به چالش های انسان شناختی و هستی شناختی موجود در این دو نوع روایت می پردازیم و با قیاس ضمنی دو نوع روایت ایرانی و روایت غربی برای پیدا کردن تفاوت ها و تقابل ها و در مرحله بعد رسیدن به تعاریفی از روایت ایرانی و تعیین جایگاه آن در مقوله روایت شناسی می رسیم و این مهم را به عنوان مقدمه و پیش درآمد روایت شناسی ایرانی مطرح می کنیم.<br /> روش تحقیق:این مقاله با رویکرد تحلیلی توصیفی نگاشته شده و از مستندات نظری بهره گرفته است.<br /> نتیجه گیری:بخشی از نتایجی که در این مقاله به آن اشاره می شود، این است که به نظر می رسد آنچه بر پرده سینمای ایران در قالب روایت های تصویری می بینیم، اغلب تقلید از روایت ادبی و تصویری غرب است و جز معدودی از سینماگران، اغلب فیلم سازان ایرانی از سنن، الگوها و شیوه روایت ایرانی مبتنی بر روح و حکمت روایت ایرانی غافل مانده اند. بنابراین بهتر است که سنن و مواریث ادبی و روایی خود را بازشناسی کنیم تا بتوانیم سینمایی را با تکیه بر هستی شناسی ایرانی که از حکمت دیرینه ایرانی اسلامی نشئت گرفته به منصه ظهور برسانیم.
معرفی اثر-مرمت شهری
حوزههای تخصصی:
بررسی آنالیزی ساختار و عملکرد فشاری و کششی سازه تنسگریتی با اسکلت و بافت بدن انسان
حوزههای تخصصی:
سیستم های کش بستی یا ساختار کششی و فشردگی یا سازه تنسگریتی واژه ای ابداعی است و به این معنی است که یکپارچگی و استقامت این گروه از ساختارها، بسته به تعادل کشش های داخلی است. به تعبیر فولر که یکی از نخستین تعاریف را عرضه داشته، ساختار تنسگریتی جزایری از فشار در داخل دریایی از کشش هستند. تنسگریتی یک سیستم سازه ای است که بخاطر عناصر فشاری متمایز که داخل یک شبکه کششی شناور می باشد، شناخته شده است. این جذاب ترین گزاره در سیستم های پویاست، زیرا چنین ساختارهایی به طور خودکار، موقعیتی از تعادل پایدار راایجاد می کنند، با یک پیکربندی که انرژی الاستیکی ذخیره شده را به حداقل می رساند. سازه های تنسگریتی، امکان حرکت با حداقل هزینه انرژی، بدون از دست دادن پایداری و مقاومت را فراهم می نماید. در مقایسه با ساختارهای زیست شناختی نشان می دهد که هر دو خواص ارتجاعی و غیر خطی، با حرکت سیال مانند دارند، که نتیجه یکپارچگی تمام اجزاست. در این پژوهش رابطه ی میان رفتار اجزای بدن انسان با یکدیگر در برابر نیروهای جانبی وارده و چگونگی ایستایی و پویای آن مورد تطبیق با سیستم سازه ای تنسگریتی قرار خواهد گرفت. هدف از این پژوهش ارتقا و رشد بستر استفاده از سازه های نوین در مناطق گسیلی است.
طراحی معماری به کمک پیشینه ها؛ مطالعه شیوه های بهره گیری معماران حرفه ای ایران از پیشینه های طراحی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طراحان معمولاً در طراحی خود، به پیشینه های طراحی مراجعه می کنند. این مراجعه ممکن است در مراحل مختلفی از فرایند طراحی و با اهداف مختلفی صورت گیرد. با توجه به اهمیت این مراجعه، بررسی نکات مثبت و منفی آن، پژوهش های متعددی را در این حوزه و در جهت دستیابی به شیوه های صحیح کاربرد پیشینه ها در طراحی، به خود معطوف داشته است. در پژوهش حاضر با مراجعه به طراحان خبره و پرسش از آن ها به ارزیابی چگونگی این کاربرد پرداخته و نتایج حاصل با نتایج سایر پژوهش ها مقایسه شده است. هدف از این پژوهش مطالعه شیوه های مراجعه طراحان خبره معماری در ایران به پیشینه های طراحی و نحوه بهره گیری از آن ها در فرایند طراحی است. در مسیر پژوهش از روش پیمایشی استفاده شده است. با نُه نفر از طراحان خبره معماری در ایران مصاحبه نیمه سازمان یافته انجام شده و در ادامه، متن مصاحبه ها تحلیل محتوای کیفی شده است. از نتایج این پژوهش، با توجه به ارائه انواع معیارهای انتخاب و راهبردهای بررسی و کاربرد پیشینه می توان به این موضوع اشاره کرد که در همه مراحلِ طراحی می توان به پیشینه ها مراجعه کرد، اما نوع پیشینه انتخابی و راهبردهای بهره گیری از آن بر نتایج این مراجعه بسیار تأثیرگذار است و نمی توان مراجعه به پیشینه ها را محدود به انواع خاصی از پیشینه ها یا مراحل خاصی از طراحی دانست.
بررسی میزان رضایت مندی ساکنان از پروژه های مسکن مهر با تأکید بر ارزیابی مؤلفه های عینی (نمونه موردی: پروژه مسکن مهر قم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۸ پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۱۴
173 - 184
حوزههای تخصصی:
در ایران با آغاز بکار دولت نهم و اعمال سیاست های توسعه مسکن اجتماعی، موضوع مسکن مهر در دستور کار قرار گرفت. با توجّه به سابقه بی مسکنی و بدمسکنی ساکنان مسکن مهر، این پژوهش به دنبال تحلیل رضایت نسبی یا به عبارتی رضایت کاذب شهروندان ساکن در واحدهای مسکن مهر، با وجود اطلاع از مشکلات و محدودیت های محیط است. از این رو فرضیه اصلی این پژوهش در قالب این گزاره خلاصه شده است که «به نظر می رسد ساکنان مسکن مهر علی رغم آگاهی از وجود مشکلات و محدودیت های موجود، در مجموع از سکونت در مسکن مهر رضایت دارند.» به منظور تحقیق در صحت فرضیه، ابتدا با استفاده از روش تحقیق توصیفی- تحلیلی، شاخص ها و مؤلفه های عینی رضایت از محیط مسکونی و گویه های متناظر با هر مؤلفه استخراج گردیدند که عبارتند از: امنیت، تأسیسات و تجهیزات، شبکه معابر و پارکینگ، بهداشت محیط، پلان واحد مسکونی، روابط همسایگی، خوانایی، اجتماع پذیری، مبلمان شهری، بافت اجتماعی، هزینه خرید واحد مسکونی، ترکیب نما و بلوک های ساختمانی، چشم انداز و فضای سبز. در ادامه مسکن مهر قم به عنوان مطالعه موردی انتخاب و پس از تحلیل ویژگی های اولیه سایت مذکور، پرسشنامه ای جهت سنجش میزان رضایت ساکنان (عمدتاً در طیف لیکرت) تنظیم شد. روایی این پرسشنامه از سوی متخصصان تایید و پایایی آن با آلفای کرونباخ 80/0 تصدیق شد. حجم نمونه این پژوهش (بر اساس فرمول کوکران) 237 نفر از سرپرستان خانواده های ساکن مسکن مهر قم بوده اند. داده های جمع آوری شده با کمک نرم افزارهای Excelو SPSSو آزمون های میانگین تک نمونه ایTو فریدمن تحلیل و نتایج آن در زمینه شاخص های تأثیرگذار بر رضایت ساکنان تشریح گردیده است. ذکر این نکته لازم است که برآیند تحلیل و ارزیابی مجموع شاخص ها و گویه ها در سنجش رضایت ساکنان نشان دهنده درستی فرضیه اصلی پژوهش بوده است. همچنین پژوهش حاضر با جمع بندی نتایج، پیشنهادهایی جهت ارتقای میزان رضایت ساکنان مسکن مهر و رفع کمبودهایی مانند حمل و نقل عمومی، محوطه سازی و غیره ارائه می دهد.
بررسی نقش خلوت در معماری خانه های سنتی
حوزههای تخصصی:
امروزه خلوت و فضای شخصی به عنوان هاله ای نامرئی، کمتر مورد توجه طراحان در معماری خانه های عصر حاضر قرار گرفته است. دقت در معماری ایرانِ پیش و پس از اسلام نشان می دهد که چنین فضاهایی همواره به عنوان یک مکان خصوصی در برخی بناهای با کارکرد خاص وجودداشته است. اعتقادات ریشه دار در عرفان شرقی و آئین ها و مسالک مختلف در ایران موجب شده که داشتن یک حریم شخصی برای خلوت یکی از عناصر مهم در معماری ایرانی باشد. در معماری تمدن اسلامی مشاهده می کنیم که به طور خاص در بعضی بناهای اجتماعی مثل مسجد، خانقاه یا مدرسه، مکان هایی به این امر اختصاص داده شده است. مکان هایی که به زاویه یا گوشه یا خلوتخانه نیز شهرت دارند که "ساکلان الی الله" در آنها جای گیر می شدند و برای انجام عبادات خویش مثل اعتکاف یا چله نشینی به سر می برده اند. در این پژوهش سعی بر آن است ضمن مروری بر تعاریف مختلف خلوت، انواع آن و بعضی نظریه ها در این حوزه، به بررسی این مفهوم در حوزه ی فرهنگ اسلامی و دو نسبت جدید«خلوت با خویشتن»و«خلوت با خدا» پرداخته شود. همچنین با بررسی معماری خانه های سنتی که با وجود شفافیت و محرمیت، فضای خصوصی نیز در آنها رعایت شده به عنوان تکنیکی جهت بهبود کیفیت معماری عصر حاضر می تواند مورد توجه قرار گیرد.
گونه شناسی و مقایسه تطبیقی رویکردهای پژوهشی در مطالعات حوزه زیبایی شناسی معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم اردیبهشت ۱۴۰۰ شماره ۹۵
85 - 100
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: تنوع نگرش های موجود در پژوهش های مختلف زیبایی شناسی معماری به موضوعی میان رشته ای و پیچیده مبدل شده که در حال توسعه ایده های نظری جدید بر مبنای حوزه ای وسیع است. به طوری که از دهه 70 میلادی تاکنون، جنبه ها و اصول زیبایی شناسی عمدتاً براساس دیدگاه های نظری و تجربی مختلف در حال گسترش است و این موضوع موجب تغییر بینش پژوهشگران نسبت به قواعد کلی پیشین شده است. لذا توجه محققان به زمینه های گوناگون مسائل نظری زیبایی شناسی سبب پدیدآمدن نگرش هایی جدید در خصوص جنبه های ارزیابی آثار معماری شده است، ولی با این حال اجماع و توافق اندکی در خصوص چارچوب های نظری و مفهومی این موضوع وجود دارد، مواردی که هنوز در بسیاری زمینه ها بحث برانگیز است. لذا در این راستا، این پرسش ها مطرح می شوند که مقوله های اصلی پژوهش های معاصر در حوزه زیبایی شناسی معماری چیست؟ و چه معیارهای ارزیابی در تحلیل زیبایی شناسی رویکردها به کار گرفته شده اند؟هدف پژوهش: این پژوهش پیرامون مواضع مختلف موضوع به گونه شناسی و مقایسه تطبیقی رویکردهای مرتبط تمرکز می یابد. چراکه اهمیت شناخت این رویکردها از این واقعیت ناشی می شود که پژوهش در زمینه ایده های زیبایی شناسانه که اساساً مرتبط با موجودیت فرهنگی انسان است، امکان بازگردانی مواضع نظری به فرآیندهای عملی خلاقیت و ادراک محیط و توسعه های بیشتر را محیا می سازد. روش پژوهش: تحقیق کیفی حاضر با استفاده از یک روش توصیفی و متعاقباً تحلیل محتوای کیفی تحت رویکردی تطبیقی-تفسیری به شناسایی متغییرهای اصلی موجود در روش شناسی پژوهش های شاخص و معتبر علمی پرداخته و با استدلال منطقی سعی بر تدقیق و مقایسه مبانی بینشی و نتایج تبیینی آنها دارد. در این راستا در مجموع 81 پژوهش در بازه زمانی 1989 تا 2017 در قالب کتاب و مقالات معتبر علمی از طریق موتور جستجوی گوگل اسکالر شناسایی شدند. دامنه اطلاعاتی این پژوهش معطوف به مطالعاتی است که با توجه به شالوده معرفت شناسی آنها به طور خاص موضوع زیبایی در معماری را مورد مطالعه قرار داده اند. لذا به شیوه تمام شماری، نمونه های در دسترس به عنوان جامعه آماری در نظر گرفته شدند.نتیجه گیری: مفهوم سازی در خصوص رویکردهای مطالعاتی زیبایی شناسی معماری، باید فراتر از ترجیحات شناختی و یا ادراکی انسان و ارزیابی بلافصل یک اثر (که در یک بافت متحدالمرکز، منفعل، شیء محور است) بسط یابد. لذا لزوم توسعه حوزه های روش شناختی ارزیابی های مبتنی بر «تجربه» انسان از محیط موجب می شوند تا عملاً همه جوانب محیط از جمله مطلوبیت آن و ارتقاء بهزیستی انسان را شامل شود. از این رو ضرورت دارد تا نگرش های پژوهشی از طریق رویکردهای انسان محور و با در نظرگرفتن ادراک چندگانه و پویا در بستری از یک گفتمان زیست محور، فعال، مشارکتی و تجربی به مطالعات زیبایی شناسی در این حوزه بپردازند، چراکه مفهوم زیبایی شناسی در معماری نیازمند شناخت دیدگاه عمیقی از بحث ادراک زیبایی از منظر «تجربه ادراکی» انسان است.
ارزیابی شاخص های معماری همساز با اقلیم در خانه های بومی شهر گرگان در راستای نیل به آسایش حرارتی (مطالعه موردی: خانه باقری ها و خانه فاطمی)
حوزههای تخصصی:
توجه به مسئله اقلیم در معماری بومی شهرهای مختلف ایران از گذشته عاملی مهم در طراحی معماری به شمار آمده است. در بحث مربوط به اقلیم معماری هماهنگی ساختمان با شرایط اقلیمی هر منطقه مورد توجه می باشد که این مساله موجب آسایش بیشتر انسان و صرفه جویی در مصرف انرژی برای کنترل شرایط محیطی می شود. هدف از این تحقیق، بررسی چگونگی تطبیق معماری و اقلیم در شهر گرگان و چگونگی توجه به شرایط آب و هوایی در ساخت خانه های بومی شهر گرگان می باشد. در این تحقیق از داده های اقلیمی ایستگاه همدیدی شهر گرگان با یک دوره آماری 30 ساله استفاده شده است. روش انجام این تحقیق توصیفی-تحلیلی و با بررسی خانه های شهر گرگان می باشد. با بررسی نمودار زیست اقلیمی ساختمانی گیونی مشخص شد که شرایط زیست اقلیم ساختمانی شهر گرگان در ماه های ژانویه، فوریه، مارس و دسامبر خارج از محدوده است که برای رسیدن به آسایش حرارتی در این شرایط نیاز به وسایل گرمایشی متناسب با اقلیم این منطقه است. در ماه های جولای و آگوست با توجه به بالا بودن دمای هوا و وجود رطوبت در هوا، برای ایجاد شرایط مطلوب آسایشی در داخل ساختمان نیاز به کوران و تهویه طبیعی و استفاده از وسایل سرمایشی با رطوبت پایین می باشد. در این ماه ها شرایط زیست اقلیمی داخل ساختمان ها در محدوده قرار دارد. در دیگر ماه های سال با استفاده از مصالح مناسب و رعایت اصول طراحی اقلیمی می توان شرایط محیطی را با توجه به آسایش حرارتی انسان در داخل ساختمان ها تنظیم نمود. در نتیجه با ارزیابی وتحلیل ویژگی های طراحی اقلیمی دو نمونه از خانه های بومی شهر گرگان نشان داده شد که بهره گیری از شرایط محیطی برای رسیدن به آسایش حرارتی در داخل ساختمان ها از اهداف مهم طراحی بوده و تلاش شده تا هریک از عناصر ساختمانی به گونه ای همساز با شرایط اقلیمی باشند.
روایت «دیگری» فهم معماری معاصر ایران در مواجهه با دیگری (از منظر معماران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال شانزدهم آبان ۱۳۹۸ شماره ۷۷
59 - 72
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: معماری معاصر ایران همواره در بوته نقد و تحلیل متفکران و معماران قرار داشته است، زیرا با مشکلات عدیده ای روبه روست. یکی از این مشکلات، که در دیدگاه بزرگان به طور مشترک بیان می شود، فقدان هویت است. در چنین بستری، پرداختن به مسئله «من، خود، خویشتن و هویت» نمی تواند به تنهایی مشکل گشای مسائل امروز باشد. زیرا شناخت ما از خود در رویارویی با دیگری شکل گرفته است. «من» به تنهایی نمی تواند موجد اثر باشد، ناگزیر باید «دیگری» نیز در تقابل با آن حضور یابد تا واجد مفهوم شود. توجه نکردن به مفهوم «دیگری» در معماری معاصر ما باعث شده است که درکی عمیق از «من» به مثابه امرِ بنیادین هویت محورحاصل نشود و عارضه چندپارگی و چهل تکه بودن در همه زمینه ها و به ویژه معماری حادث شود. هدف و روش تحقیق: این پژوهش در پی بررسی مفهوم «دیگری» در مواجهه با معماری است و سعی دارد به این پرسش پاسخ دهد که «معماری معاصر ایران از دیدگاه معماران و صاحب نظران چه «دیگری» هایی را برای خود متصور است و در تعامل با چه نیروهایی صورت بندی می شود؟». این تحقیق به لحاظ «ماهیت» پژوهش، از گونه تحقیقات «کیفی» و نوع داده بنیاد و، به لحاظ «قصد» از پژوهش، «تفسیری» است که شیوه مواجهه ما با «دیگری» را درک و بینش جدیدی تولید می کند. بدین ترتیب یافته های آن در بهبود دانش موجود درباره موضوع مورد مطالعه به کار می آید (دانش افزایی)، بنابراین «نتایج» آن «خالص» است. «منطق» پژوهش «استقرایی» بوده و روش تحلیل داده ها نیز شامل کدگذاری باز و کدگذاری محوری است. نتیجه گیری: این پژوهش نشان می دهد که دیدگاه اغلب معماران ایرانی درمورد مفهوم «دیگری» را می توان در شش صورت «ایده های گذشته»، «مردم»، «اقتصاد»، «حکومت»، «معماری جهان» و «زمینه» دسته بندی کرد.