فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۶۲۱ تا ۱٬۶۴۰ مورد از کل ۷٬۶۵۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
انرژی خورشیدی یکی از انرژی های تجدیدپذیر است که رایگان، بدون آلاینده و سازگار با محیط زیست میباشد.شهر تهران با ۳۰۰ روز هوای افتابی در سال از نظر دریافت انرژی خورشید دارای سطح بالایی است که باید از این موقییت با تکنولوژی های لازم استفاده کرد. از این رو استفاده از پنل های فوتوولتایک خورشیدی(سیلیکون تک کریستال)، ابزاری برای تبدیل انرژی خورشید به انرژی الکتریکی لازم است.با استفاده از برنامه شبیه سازی راینو ورژن ۷ و پلاگین های climate studio، لیدی باگ، هانی بی و استفاده از فایل اب و هوایی شهر تهران فرودگاه مهراباد، مقدار تابش انرژی خورشید و میزان دریافت انرژی پنل های فتوولتائیک محاسبه شده است. هدف از این مقاله، محاسبه میزان تولید انرژی الکتریکی پنل های فتوولتائیک و تاثیر ان در میزان مصرف انرژی الکتریکی در خانه های مسکونی شهر تهران میباشد. نتایج این تحقیق نشان میدهد با استفاده از ۴ پنل های فتوولتائیک با بازدهی ۱۹.۲۳ درصدی، میتوان ۱۵۷۶.۷۴ KWH انرژی الکتریکی در سال تولید کرد که باعث کاهش ۴۳ درصد از میزان برق مصرفی خانگی میباشد.کاهش در مصرف برق میتوان تاثیرات بسیاری در کاهش گاز های گلخانه ای داشته باشد.
آسیب شناسی توسعه شهری اراک از منظر آسیب های ساختاری، زمینه ای و رفتاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۰
27 - 34
حوزههای تخصصی:
توسعه سریع شهری، در چند دهه معاصر از ابعاد مختلف اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، سیاسی زندگی بشر را تحت تأثیر قرار داده است. در این راستا، این پژوهش با هدف «آسیب شناسی توسعه شهری اراک از منظر آسیب های ساختاری، زمینه ای و رفتاری» انجام شد. این پژوهش ازنظر هدف کاربردی و ازنظر روش اکتشافی بود. جامعه آماری پژوهش کلیه شهروندان بالای 18 سال ساکن در شهر اراک بودند که به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای تصادفی 384 نفر با استناد به حد بالای مورگان انتخاب شدند. عدم نظارت بر عملکرد کارکنان (آسیب رفتاری)، فرهنگ سازمانی در عملکرد کارکنان (آسیب رفتاری)، ناتوانی در تأمین منابع درآمدی (آسیب ساختاری)، عدم مشارکت شهروندان در مدیریت شهری (آسیب زمینه ای)، عدم آگاهی و دانش کارکنان (آسیب رفتاری)، عدم شناخت استانداردهای کاری (آسیب رفتاری)، عدم استفاده از نظرات ارباب رجوع (آسیب زمینه ای)، نمودار سازمانی موجود (آسیب ساختاری) و مشخص نبودن مأموریت و اهداف سازمانی (آسیب ساختاری)، به ترتیب مهم ترین آسیب های توسعه شهری می باشند.
بررسی نقش باد در شکل دهی منظر انسان ساخت سیستان و راهکارهای به کارگیری و مقابله با آن به استناد منابع تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم فروردین ۱۴۰۱ شماره ۱۰۶
33 - 44
حوزههای تخصصی:
بیان مسأله: وزش بادهای تقریباً دائمی در طول سال، مشخصه اصلی اقلیم سیستان به شمار می رفته است. این پدیده اقلیمی، تأثیرِ غیرقابل انکاری بر روش زندگی، معاش و معماریِ مردم داشته و آنان را واداشته در طول تاریخ، با ابداع راهکارهایی خلاقانه و بومی، به مقابله با اثرات مضر این پدیده طبیعی پرداخته و همچنین با ارائه ابزارها و ترفندهای گوناگون، درصدد به خدمت گرفتن این نیروی طبیعی برآیند. قوه خلاقه ساکنان این سرزمین در بهکارگیری و مقابله با پدیده باد، منظرِ انسان ساختِ این منطقه و شیوه زندگی مردمِ آن را به شدت تحت تأثیر قرار داده است؛ به گونه ای که سیّاحان و افرادی که در ادوار مختلف گذرشان به این سرزمین افتاده، ضمن اشاره به منظرِ متأثر از شرایط اقلیمی خاص منطقه، هر یک، گوشه ای از راهکارهای به کار گرفته شده توسط مردم بومی را در نوشتههای خود منعکس کردهاند. بیان مسئله : وزش بادهای تقریباً دائمی در طول سال از قدیم الایام، مشخصه اصلی اقلیم سیستان به شمار می رفته است. این پدیده اقلیمی، تأثیرِ غیرقابل انکاری بر روش زندگی، معاش و معماریِ مردم این مرزوبوم داشته و آنان را واداشته در طول تاریخ، با ابداع راهکارهایی خلاقانه و بومی، به مقابله با اثرات مضر این پدیده طبیعی پرداخته و همچنین با ارائه ابزارها و ترفندهای گوناگون، درصدد به خدمت گرفتن این نیروی طبیعی برآیند. قوه خلاقه ساکنان این سرزمین در به کارگیری و مقابله با پدیده باد، منظرِ انسان ساختِ این منطقه و شیوه زندگی مردمِ آن را به شدت تحت تأثیر قرار داده است، به گونه ای که سیّاحان و افرادی که در ادوار مختلف گذرشان به این سرزمین افتاده، ضمن اشاره به منظرِ متأثر از شرایط اقلیمی خاص منطقه، هر یک، گوشه ای از راهکارهای به کار گرفته شده توسط مردم بومی را در نوشته های خود منعکس کرده اند. هدف پژوهش : این نوشتار درصدد است تا از منابع مختلفِ معتبر تاریخی، نحوه مقابله و به کارگیری باد توسط بومیان سیستان را شناسایی کرده و به دسته بندی آن ها بپردازد. مطالعات میدانی به ویژه در روستاهای سه کوهه و قلعه نوی سیستان نشان می دهد که در دوره معاصر نیز، معماران بومی به نحو مناسبی از تکنیک های بهره گیری از انرژی باد در مسکن بومی استفاده می کنند. روش پژوهش : پژوهش حاضر در نظام پژوهش های کیفی و با استفاده از روش تحلیلِ محتوا، ضمن کاوش در متون کهن، اشاراتی را که به تأثیرپذیری روش زندگی و مسکن مردم سیستان از پدیده اقلیمی باد می پردازند، یافته و با تأویل آن ها، هدف و راهکار به کارگرفته شده در هرکدام از موارد را مورد بررسی قرار داده است. نتیجه گیری : نتایج مطالعات نشان می دهد که سیستانیان از گذشته های دور، راهکارهایی خردمندانه برای انحراف باد قبل از رسیدن به سکونتگاه و استفاده و بهره گیری از باد در داخل سکونتگاه به کار می گرفته اند که احیا و به روزرسانی این راهکارها می تواند پاسخی مناسب برای شرایط امروز منطقه سیستان باشد.
تحلیل پست مدرنیستی نقاشی های «وانگچی موتو» هنرمند معاصر آفریقایی-آمریکایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم آبان ۱۴۰۱ شماره ۱۱۳
5 - 18
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: تعریف پست مدرنیسم هنری همواره با چالش هایی روبه رو بوده است؛ اما می توان با درنظرگرفتن برخی مؤلفه های شکل دهنده از جمله التقاط گرایی، تکثرگرایی، شالوده شکنی، اهمیت خرده روایت ها و خرده فرهنگ ها و بحران هویت به ابزاری برای تحلیل آثار هنری در این دوران دست یافت. در این راستا این پژوهش به دنبال پاسخگویی به این سؤالات است که ویژگی آثار وانگچی موتو کدام است؟ در آثار این هنرمند چه تشابهات و تمایزاتی می توان دریافت کرد؟ و رویکرد آثار چه رابطه ای با کلیدواژگان پست مدرن برقرار می کند؟
هدف پژوهش: هدف از این پژوهش جستجو و تحلیل خصلت های هنر پست مدرن در آثار «وانگچی موتو» هنرمند زن کنیایی تبار ساکن آمریکا است که نمونه ای از هنرمندان این دوره به شمار می رود و با درنظرگرفتن ویژگی آثارش می توان برای خوانش آن ها از این ابزار بهره برد.
روش پژوهش: این پژوهش از طریق مطالعه کیفی به توصیف و تحلیل بخشی از آثار نقاشی های وانگچی موتو براساس مبانی نظری هنر پست مدرن می پردازد.
نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد مؤلف با استفاده از کلاژ تصویری و مفهومی و به صورت کلی جهان بینی کلاژی هم در ساختار و هم در محتوای آثار خود به بیانی التقاطی و متکثر دست یافته است و از این طریق به شالوده شکنی روایت های کلان، به خرده فرهنگ زنان و سیاهان و مهاجران دست زده و از این طریق با مسئله بحران هویت ارتباط برقرار کرده است. موتو آثارش را به عنوان بیانیه های سیاسی-اجتماعی مطرح کرده و در آن به بیان و نقد مسائل تبعیض نژادی و طبقاتی موجود در جهان معاصر می پردازد.
Ecotourism Development Model to Economic Growth and Job Creation (Case Study: from Emamzadeh Hashem to Rudbar)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۲, Issue ۳ - Serial Number ۴۵, Summer ۲۰۲۲
43 - 56
حوزههای تخصصی:
The ultimate purpose of the present s tudy is to provide a model for ecotourism development, economic growth, and job creation. The research methodology was descriptive-inferential, and the data collection method was a researcher-made ques tionnaire. The firs t part included considering the models of ecotourism development. After inferring and confirming the research hypothesis, the second part presented the economic development model and job creation in the free margin of the northern roads between Emamzadeh Hashem and Rudbar. For proving the research hypothesis, at firs t, the factors affecting the development of ecotourism were identified and identified, which included eight topics including national identity, job creation, productivity growth, service prosperity, environmental, physical, socio-cultural, and community attitudes and awareness to determine which variable will have the mos t significant impact on the development of ecotourism. Accordingly, 384 natives and touris ts from tourism-recreational and ecotourism complexes in the s tudy area were asked. SPSS software was used for inferential measurement of data, and PLS software was used to present the s tructural model of the research. The ques tionnaire and their analysis based on the correlation coefficient and s tructural model in the firs t part showed that employment is the mos t critical factor in tourism development. The analysis results in the firs t part include the presentation of 32 factors affecting the development of ecotourism. The findings in the second section also present the 11 factors of economic development and economic growth.
تبیین نقش عناصر کالبدی محیط در امنیت مجتمع های مسکونی (مطالعه موردی: مجتمع های مسکونی شهر همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۰
35 - 46
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی مقاله این است که با استناد به نتایج پژوهش ها در خصوص رابطه متقابل محیط و رفتار، الگویی جهت پیشگیری از جرم و ارتقاء امنیت مجتمع های مسکونی تدوین نماید. مرحله اول پژوهش، مروری بر پیشینه نظری؛ مبتنی بر رویکرد پیشگیری از جرم از طریق طراحی محیطی، با روش تحلیل محتوای متون مرتبط و مرحله دوم؛ مطالعات میدانی پژوهش در دو بخش؛ شناخت عوامل مؤثر بر امنیت مجتمع های مسکونی همدان با راهبرد کیفی و آزمون مدل مفهومی با راهبرد کمی و روش مدل یابی معادلات ساختاری هست. نتایج نشان می دهد؛ برخی عوامل کالبدی به تنهایی و برخی از طریق عوامل اجتماعی در امنیت مجتمع های مسکونی نقش دارند. دسته بندی مطالعات امنیت مجتمع های مسکونی در سه سطح کلان، میانه و خرد، همچنین معرفی عوامل فرهنگی، منطقه شهری و بافت پیرامون مجتمع در سطح کلان مطالعات امنیت از مهم ترین دستاوردهای این پژوهش می باشند.
نقش فرهنگِ مذاهب اسلامی در اِنسجام اجتماعی محلات تاریخی با مطالعه موردی محله سرتپوله سنندج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی توسعه شهری و منطقه ای سال هفتم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۱
161 - 191
حوزههای تخصصی:
فرهنگ اسلامی، ازجمله مسائل اساسی انسان است که انتظار می رود جامعیت قرآن کریم و روایات صحیحه، پاسخ مناسبی به آن داشته باشد. هدف اصلی این پژوهش شناسایی جنبه های تأثیرات فرهنگ اسلامی در روابط اجتماعی ساکنین محله سرتپوله و بررسی تأثیر عناصر کالبدی با عملکردهای مختلف به ویژه ابنیه مذهبی در نوع معاشرت ساکنین می باشد. نظر به کاسته شدن از اهمیت اجتماعی محلات درگذر زمان، هدف پژوهش دستیابی به الگویی جهت ارتقای کیفیات اجتماعی محلات با عناصر انسجام بخش می باشد. لذا از روش تحلیل مضمون مبنای مبانی نظری در حوزه انسجام اجتماعی منطبق بر قرآن کریم، سنت پیامبر (ص) و نهج البلاغه، سه مؤلفه حسن معاشرت عام یا انسجام اجتماعی شامل فضیلت، کرامت و مشارکت به دست آمد. ضمن تهیه پرسشنامه منطبق بر مصادیقِ مؤلفه های فوق، منطبق بر فرمول کوکران تعداد 100 نفر از ساکنین و کسبه محله به عنوان نمونه انتخاب و نتایج حاصله نشان داد که مؤلفه های کرامت دارای امتیاز 3.44، فضیلت 3.36 و مشارکت 0.66 می باشند. بر اساس استاندارد تحلیل پرسشنامه طیف پنجگانه لیکرت، مؤلفه های فضیلت و کرامت در بازه 2 الی 3.5 یعنی بی اثر و مؤلفه مشارکت در محدوده مخالف بوده و نشانگر این است که ازنظر روابط اجتماعی و حسن مشارکت روابط ضعیف مابین همسایگان برقراراست. نهایتاً انسجام اجتماعی در وضعیت نسبتاً مناسبی بوده و پیشنهاد هایی ارائه می گردد.
بررسی و تبیین نظام کارکرد نشانه ها در خوانش معماری مذهبی دوره زندیه (نمونه موردی: مسجد وکیل شیراز)
منبع:
شهرسازی ایران دوره پنجم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۸
189-211
حوزههای تخصصی:
اهمیت دوره زندیه، روند شکل گیری تاریخ معماری ایران، تا پیش از دوره قاجار، از آنجاست که هنوز هنر و معماری ایران از منابع و پدیده های محیطی چون: عوامل اقلیمی و ریشه های فرهنگی- بومی تاثیر می پذیرفته است. بر این مبنا، این دوره به عنوان آخرین دوره تا پیش از تحولات فرهنگی ایران مورد مطالعه قرار گرفته است. هدف این تحقیق شناخت جنبه های اثرگذار درون مایه های فرهنگی دوره زندیه در شکل گیری هنر و معماری این دوره با در نظر گرفتن این موضوع که نشانه و نماد گرایی یکی از قدیمی ترین ابزرارهای ارتباطی بین مردم محسوب می شود که شاهد این امر در دوره های مختلف از آغاز شروع تمدن ها و یک جانشینی در اولین سکونت گاهای انسان های اولیه( غارها) تا بنهای مختلف و مدرن امروزی می باشیم.بر اساس دیدگاه و نظریه های خاص موجود در اسلام نماد ها و نشانه ها دارای ویژگی ها و خصوصیات خاص مربوط به خود می باشند که برای به نمایش گذاشتن آنها در آثار معماری از خصوصیات ظاهری و معنوی آنها در قالب تمثیل نیز استفاده می شود. با توجه به قابلیت ها و ظرفیت های معناکاوانه معماری مساجد، با استفاده از روش نشانه شناسی به تحلیل مفاهیم نمادین و معانی روحانی این آثار هنری پرداخته شده است. ماهیت پژوهش از نوع کیفی و روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی است و از مطالعات اسنادی و میدانی جهت گردآوری اطلاعات استفاده شده است. نشانه شناسی نقوش و نگاره های مسجد وکیل حاکی از آن است که در معماری بنا، نگرش قوی عرفانی دوران صفویه با حرکت به سمت محتوای فرهنگ و هنر قومی ساده تر شده و از ذهنیت های طبیعت گرای هنر زندیه ساختار یکدست و ساده شده ای از الگوی معماری مساجد ایرانی را شکل داده است. با بررسی نشانه ها به عنوان یک هنر در دوران زندیه در مسجد وکیل شیراز می توان دریافت که نقوش موجود به سه دسته، نقوش خطاطی، هندسی و گیاهی (انتزاعی و واقع گرا) تقسیم می شوند.
ارزیابی و تحلیل ریسک شریان های حیاتی با رویکرد پدافند غیرعامل (نمونه موردی: بندر امیرآباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۵ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۰
67 - 81
حوزههای تخصصی:
هدف از اجرای طرح های پدافند غیرعامل کاستن آسیب پذیری شریان های حیاتی و دارایی های کلیدی در شرایط بحرانی ناشی از تهدیدات انسان ساخت است. شریان های حیاتی، بخشی از بنیان های اصلی هر شهر و جامعه به شمار می آیند که با آسیب آن ها بیشتر منطقه تحت تأثیر قرار می گیرد. هدف از تحقیق حاضر ارزیابی ریسک دارایی های کلیدی بندر امیرآباد در استان مازندران در برابر تهدیدات انسان ساخت سخت می باشد بندر امیرآباد جزو بنادر چندمنظوره و اصلی سطح دو کشور محسوب می شود و طبق پیش بینی طرح جامع بنادر بازرگانی ایران، به بندر اصلی سطح یک تبدیل خواهد شد. پژوهش از نوع کاربردی و روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی می باشد. از روش های اسنادی (کتابخانه ای) و مشاهده و پرسشنامه برای گردآوری داده ها و اطلاعات استفاده گردیده و جهت تعیین حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران تعداد 48 نفر انتخاب شدند. روش تجزیه و تحلیل اطلاعات روش ارزیابی ریسک API780 (انجمن نفت آمریکا) می باشد. نتایج تحقیق نشان می دهد دارایی های اسکله های تجاری و خدمات شرقی و غربی، اسکله رورو، کانال ورودی و دهانه کانال، حوضچه کانال، پست برق، نیروگاه گازی ماهتاب گستر، تأسیسات صنایع فعال، مرکز کنترل و ترافیک دریایی (برج کنترل) و انبار کالاهای خطرناک و جرثقیل ها از میزان ریسک بالا (عدد 4 و 5) در برابر تهدیدات سخت برخوردار می باشد و در پایان نیز میزان تأثیر راهکارها در میزان کاهش ریسک دارایی های کلیدی مورد ارزیابی قرار گرفته و ریسک مورد بازنگری قرار گرفت.
تبیین مدل مفهومی طراحیِ «انرژی کم» در نیروگاه های هسته ای با رویکرد بیومیمیکری
منبع:
بوطیقای معماری سال اول تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
39-57
حوزههای تخصصی:
«بیومیمیکری» (شامل «بیو» به معنای «زندگی» و «میمِسیس» به معنای «تقلید») حوزه جدیدی است که به مطالعه بهترین ایده های طبیعت و تقلید از این طرح ها و فرآیندها به حل مشکلات انسان می پردازد. در این حوزه رویکردی که نسبت به فرآیندهای طراحی داریم این است که طراحان به طبیعت نگاه می کنند (به خصوص به ارگانیسم ها یا اکوسیستم ها) تا یک نیاز خاص انسانی را حل کنند. هدف اصلی این پژوهش بررسی کاهش مصرف انرژی در نیروگاه های هسته ای بالاخص با انرژی های طبیعی است. روش تحقیق «توصیفی- تحلیلی» و روش سنجش با «نرم افزار آباکوس» بوده است؛ لذا برای دستیابی به نتایج قابل استناد از نرم افزار المان محدود آباکوس برای مدل سازی اشکال پیشنهادی و کاهش مصرف انرژی در آن ها استفاده شده است. نتایج حاصل از مدل سازی نشان داد که شکل بهینه مقاوم سازی برای دیوار خارجی ساختمان های هدف ترکیب دیوار پلکانی و انحنا به خارج و ترکیب دیوار پلکانی و انحنا به داخل است. همچنین برخورداری از راهکارهای بیومیمکری در طبیعت می تواند مانند برج های لاوا و مجموعه ایست گیت و غیره در کاهش مصرف انرژی این مجموعه ها تاثیرگذار باشد.
ارزیابی اصول طراحیِ معماری سبز در کاهشِ مصرف انرژیِ اقلیم گرم و خشک؛ موردپژوهی: ساختمان مرکزی بانک های اقلیم گرم و خشک
منبع:
بوطیقای معماری سال اول پاییز ۱۴۰۱ شماره ۲
65-78
حوزههای تخصصی:
ساختمان بانک ها علاوه بر نقش مهم در طراحی و معماری پایدار شهری، بعنوان یکی از کاربری های پر مصرف انرژی بشمار می آیند. در این پژوهش تلاش گردید تا با مدنظر قراردادن خصوصیات معماری سبز و معماری همساز با اقلیم، میزان اثربخشی این اصول را در کاهش میزان مصرف انرژی ساختمان مرکزی بانک مورد بررسی قرار گیرد. در راستای دسترسی به این هدف، یک ساختمان اداری بانک با درنظرگرفتن اصول و خصوصیات معماری سبز و معماری همساز با اقلیم گرم و خشک همچون تغییر سیستم های لوله کشی، تعویض برج های قدیمی تاسیسات خنک کننده با برج های کم مصرف با طول عمر بالا، ایجاد حوضچه بتنی ذخیره آب جهت جمع آوری و استفاده از آب باران، ساخت زیرساخت های لازم جهت استفاده از پنل های خورشیدی، ایجاد فضای سبز، استفاده از سیستم روشنایی هوشمند، پنل های کناف عایق و مصالح و منابع محلی بهسازی گردید و سپس با نرم افزارDesign Builder و دیگر مشاهدات میدانی منجمله رصد قبوض حامل های انرژی، میزان اثر بخشی این بهینه سازی در جهت کاهش مصرف انرژی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج بدست آمده از آنالیزهای صورت گرفته نشان می دهند بهسازی صورت گرفته منجر به کاهش تولید گاز دی اکسید کربن، سوخت مصرفی سالیانه و مصرف انرژی الکتریسیته و گاز گشته است. درنتیجه می توان گفت استفاده از خصوصیات معماری سبز و مدنظر قرار دادن اصول معماری همساز با اقلیم در بهینه سازی ساختمان مزبور تاثیر بسزائی در کاهش مصرف انرژی و رفاه و آسایش کارکنان و ارباب رجوعان به همراه داشته است.
تبیین اصول نگهداشت گرما در بافت های گیاهی برای معماری بیومیمتیکس بر اساس مدل-سازی مبتنی بر TPM؛ موردپژوهی: جنگل های هیرکانی گرگان
منبع:
بوطیقای معماری سال اول زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳
65-82
حوزههای تخصصی:
گیاهان در طول تاریخ تکاملی خود مقاومت شگفت انگیزی را در برابر شرایط مختلف آب و هوایی مختلف کسب کرده اند. بخصوص در برابر آب و هواهای بسیار سرد و در نقطه انجماد. در مقابل، تغییر فاز از حالت مایع به جامد در مصالح ساختمانی استاندارد، سبب آسیب می شود. بنابراین، هدف و تصور انتقال برخی از استراتژی ها و خواص ساختاری گیاهان مقاوم به مصالح ساختمانی و ساخت وساز است. نمونه موردی این تحقیق، گیاهان «جنگل هیرکانی ایران» بوده از روش شبیه سازی TPM در تحلیل نگهداشت گرما و آنالیز حرارتی آن استفاده شده است. یافته های تحقیق ضمن بیان استراتژی های اساسی و خصوصیات ساختاری گیاهان مقاوم جنگل هیرکانی در برابر سرما، نشان داده است که استراتژی مدل سازی سفارشی از آنجایی که بافت های گیاهی با یک آرایش بسیار مرتب از سلول های تکی و در اندازه ها و اشکال مختلف شکل گرفته اند، نمایانگر مواد طبیعی منفذدار طبقه بندی شده قابل استفاده در معماری و مصالح ساختمانی هستند. این صفات ساختاری مناسب برای مقاومت در برابر آب و هوای بسیار سرد بوده که این صفات یک رویکرد مکانیکی مستمر بر مبنای تئوری محیط متخلخل ارائه کرده اند، به بیان دیگر به بازتولید مصالح ساختمانی ساخته شده از مواد چندوجهی و چند فازی کمک می کند و شبیه سازی های اولیه نیز نشان دهنده نفوذ صفات ساختاری در انتقال آب در بافت های گیاهی و یقیاناً مصالح سبک کاربردی مانند بتن های هبلکس است.
طراحی یکپارچه سایبان های پوسته جنوبی ساختمان خوابگاهی در شهر تهران؛ بررسی چندجانبه سرمایش، گرمایش، روشنایی و برداشت آب باران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - معماری و شهرسازی دوره ۲۷ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
63 - 74
حوزههای تخصصی:
یافتن متوازن ترین گزینه طراحی ضمن در نظر گرفتن چندین عملکرد، مسأله این پژوهش است که می تواند در فرآیند طراحی یکپارچه تحقق یابد. بنابراین هدف این مطالعه راه اندازی یک فرآیند طراحی یکپارچه است که در روند آن به جنبه های سرمایش، گرمایش، روشنایی و برداشت آب باران در خصوص طراحی سایبان های جنوبی یک ساختمان خوابگاهی مرسوم پرداخته شود و نهایتاً متوازن ترین گزینه که جوانب نام برده را به تعادلی نسبی می رساند، توسط معمار انتخاب شود. برای تحقق این مهم، از روش شبیه سازی و نرم افزار انرژی پلاس با رویکردی کمی، ابتدا رفتار حرارتی، برودتی و روشنایی موردها بررسی شده و سپس در بخش توسعه، توانمندی بهره وری از سامانه فوتولتائیک و جمع آوری آب باران به صورت متغیری مستقل واکاوی شده است. از شش گزینه طراحی، نمونه سایبانی که با منطق حداکثر سایه اندازی در روز-طرح تابستان دارای 35درجه شیب با عمق 65سانتی متر بوده و پیش آمدگی های شرقی-غربی مثلثی داشته؛ عملکرد به نسبت بهینه تری را در کسب نورِروز مفید و کاهش بار سرمایشی دارد. به علاوه مستعدترین هندسه را به لحاظ جذب تابش خورشید برای تولید برق و نیز جمع آوری آب باران دارد. اگرچه بارگرمایشی این نمونه نسبتاً بالا گزارش شده اما باتوجه به چالش شهر موردمطالعه(تهران) در تأمین انرژی سرمایشی، می توان اذعان داشت در مقایسه با دیگر گزینه ها ضمن درنظرگیری جوانب نام برده در خلال یک فرآیند یکپارچه، متوازن ترین پاسخ در چندین بُعد است.
پدیدارشناسی تفسیری فضاهای میانوار در معماری خانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم فروردین ۱۴۰۱ شماره ۱۰۶
57 - 68
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله : از گذشته های دور دو کارکرد اصلی «دسترسی» و «دیدرسی» در فضاهای میانوار (واسط) در طراحی و ساماندهی فضا مطرح بوده است ولی امروزه در طراحی توجه چندانی به این فضاها نشده و حتی گاه نادیده انگاشته می شوند. پیامد این وضع، برآورده نشدن شماری از نیازهای روانی و معنایی است که تنها در فضاهای میانوار پاسخ می یافته و می یابند. این در حالی است که شماری از معماران پدیدارشناس بر تعامل همه جانبه گستره های وجودی انسان با فضای معماری و اهمیت پاسخگویی به نیازهای روانی و معنایی تأکید دارند. هدف پژوهش : این تحقیق به جستجوی کارکرد فضاهای میانوار در معماری خانه، بر پایه رویکرد چند تن از معماران پدیدارشناس معاصر می پردازد و هدف آن دستیابی به کارکرد بهینه این گونه فضاها در خانه است. روش پژوهش : برای رسیدن به اهداف تحقیق، در قالب روش کیفی و با بهره گیری از رویکرد تفسیری و پدیدارشناسانه به فضا، نخست برپایه مطالعات نظری به توصیف دیدگاه چهار تن از معماران پدیدارشناس در ارتباط با فضاهای میانوار پرداخته شده است؛ سپس با بهره گیری از روش «پدیدارشناسی تفسیری»، به ساخت واحدهای معنایی در آثارشان پرداخته شده و توانایی های کارکردی میانوارها در دو سویه «ادراکی-معنایی»، «رفتاری-کارکردی» و نیز «ویژگی های کالبدی-فضایی سازگار و پاسخگوی به آن کارکردها» بازخوانی شده است. نتیجه گیری : نتایج نشان می دهند فضاهای میانوار هنگامی کارکرد بهینه دارند که بتوانند سلسله مراتب دسترسی مناسبی از فضای بیرون به درون فراهم آورند، در عین حال احساسی از آرامش و در پناه بودن را برای مخاطب فراهم آورده و همه حواس و ادراکات او را در این میان درگیر کنند. در پاسخ به این سه کارکرد ویژگی های متمایزکننده کالبدی همچون کاربرد نور و سایه، الگوهای صوتی، بویایی و بساوایی متفاوت و همچنین داشتن مرزهای کالبدی ویژه می توانند پاسخگوی آنها باشند.
کاربرد نانوپوشش ها در محیط های درمانی در دستیابی به معماری پایدار
حوزههای تخصصی:
امروزه در بیشتر کشورهای جهان پایداری در معماری، طراحی و روش های ساخت و ساز بسیار مورد توجه قرار گرفته است. در بررسی های انجام شده مشخص گردیده که نانو فناوری نقش بسیار مهمی در حوزه ی معماری پایدار دارد. استفاده از نانوپوشش ها در بخش های مختلف ساختمان مزیت های زیادی در مقایسه با پوشش های سنتی دارد. این پژوهش با هدف بررسی کاربرد نانوپوشش ها در محیط های درمانی صورت گرفته، تا با استفاده از این پوشش ها بتوان گامی در جهت کاهش انتقال عفونت های بیمارستانی برداشت. میزان انتقال عفونت ها در محیط های درمانی، با توجه به عوامل گوناگون و جدید بیماری زا که هر روزه افزون می گردند ، لزوم به کارگیری روش های پیشرفته تر و اقدامات احتیاطی بیشتر را برای کاهش ابتلا ، مشخص می سازد. روش تحقیق این پژوهش توصیفی-تحلیلی می باشد. در این راستا، پس از آشنایی با انواع نانو پوشش ها و عفونت های بیمارستانی و نحوه انتقال آن ها، به انواع کاربرد نانو پوشش ها در ابن محیط ها، در جهت ایجاد محیطی نامناسب برای رشد باکتری ها پرداخته و ضمن معرفی این پوشش ها، به نحوه عملکرد آنها اشاره شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که استفاده از نانو متریال های آنتی باکتریال در سطوح محیط های درمانی، در راستای کاهش انتقال عوامل عفونت زا در این فضاها و دستیابی به اهداف معماری پایدار بسیار کارامد می باشد.
ارزیابی مؤلفه های محیطی مؤثر بر کیفیت یادگیری در طراحی معماری محیط های آموزشی
حوزههای تخصصی:
فضاهای آموزشی که نهادی برای تعلیم و تربیت دانش آموزان هستند نیازمند محیطی است که بتوانند احساس امنیت و تعلق خاطر، آرامش و تمرکز را جهت بهبود کیفیت تحصیل فراهم نمایند و در عین حال محیطی پویا و شاداب را در بر داشته باشند تا بتواند به هیجانات و دیگر نیازهای مخاطبین آموزش پاسخ دهند. لذا در محیط های آموزشی می توان پیشبرد آموزش و پرورش را حول سه محور اصلی شامل دانش آموزان و معلمین، فرآیند یادگیری و محیط ساخته شده مشخص نمود. مسأله آموزش و یادگیری تحت تأثیر فضایی که در آن ارائه می شود نیازمند بستر مناسبی است که عوامل و شرایط محیطی مطلوب در آن فراهم شده باشد. هدف از این پژوهش مطالعه و ارائه راه کارهایی پیرامون عناصر محیطی تأثیرگذار بر بهبود کیفیت یادگیری فراگیران در محیط های آموزشی می باشد. چرا که اگر طراحان و معماران این راه کارها را در بخش های مختلف طراحی و اجرای اینگونه ساختمان ها رعایت نمایند می توان علاوه بر افزایش کیفیت یادگیری باعث ایجاد شوق و اشتیاق در دانش آموزان و جذب هرچه بیشتر آنها به مسأله آموزش و پرورش شد. در این پژوهش سعی شده است مؤلفه های محیطی که بالاترین نرخ تأثیرگذاری در کیفیت آموزش و یادگیری را دارند (نور،رنگ،تهویه، صوت و فضای سبز) مورد بررسی قرار گرفته شود. این مقاله با توجه به موضوع و ماهیت آن، از نوع مطالعات کاربردی بوده و به روش توصیفی_تحلیلی انجام گرفته است. کلیه داده های تحقیق به روش گردآوری کتابخانه ای_اسنادی می باشد و برخی از راه کارها با تحلیل و بررسی نمونه های موردی ساختمان های آموزشی که با رویکرد تأثیر مثبت عوامل محیطی ساخته شده اند ارائه شده است. در انتها این نتیجه حاصل شد که می توان با رعایت راه کارهای مؤثر محیطی در طراحی و اجرای ساختمان های با عملکرد آموزشی باعث تقویت و افزایش سطح یادگیری در کاربران فضاهای آموزشی شد.
تأثیر سیاست های آموزشی بر کالبد معماری مدارس دوره اسلامی، نمونه موردی: مدارس دوره تیموری و صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری اقلیم گرم و خشک سال نهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۵
93 - 115
حوزههای تخصصی:
تعلیم و تربیت از دیر باز در ایران جایگاه ویژه ای داشته است؛ و بنا به شرایط فرهنگی و هنری، اجتماعی و سیاسی هر دوره تاریخی، نمود و ظهور خاص خود را پیدا کرده است. با تغییر دوره های تاریخی و با پیشرفت فنون معماری و تغییر شیوه های معماری، تغییرات کالبدی در مدارس دوره های تاریخی رخ داد. رویکرد آموزشی در هر دوره به نظام آموزشی و فضاهای متناسب با آن در ارتباط است. در واقع چگونگی تأثیر سیاست های نظام آموزشی بر عناصر معماری مدارس تیموری و صفوی مسأله این تحقیق است. لذا، پرسش اصلی پژوهش به دنبال پاسخ به این سوال است که سیاست های آموزشی تیموری و صفوی چه تأثیری بر عناصر کالبدی معماری مدارس این دو دوره داشته است. روش گردآوری اطلاعات پژوهش، به لحاظ نوع نتایج توصیفی-تحلیلی و به لحاظ رهیافت تاریخی-تفسیری است که به شیوه تحلیل گونه شناختی و با شیوه گردآوری داده کتابخانه ای (اسنادی) و با ابزار نقشه خوانی، سندخوانی و فیش برداری انجام شده است. معماری مدارس منتخب این دو دوره از منظر کالبدی بررسی شد تا روند تحولات مدارس صفوی پس از دوره تیموری مشخص شود. یافته های تحقیق نشان می دهد که میزان پشتیبانی مالی بانیان بر ابعاد و اندازه ها و بسیاری از عوامل دیگر مانند شیوه ساخت مدارس تأثیر بسزایی داشته است. مفهوم آموزش در هردوره با توجه به سیاست های حاکم در کشور تغییراتی داشته که این تغییرات بر سیاست آموزشی و مفهوم مدارس و در نتیجه در کالبد و معماری مدارس تیموری و صفوی اثر گذاشته است؛از جمله تأثیرات سیاست های آموزشی بر کالبد مدارس دوره تیموری می توان به گسترش ابعاد مدارس، کیفیت حجره ها و مدرس ها، تأمین محل اقامت طلاب، تغییرات دستگاه ورودی اشاره کرد. این مسئله در دوره صفوی به دلیل عمومی تر شدن رویکرد مدارس تأثیر دوچندان داشت و ابعاد و کیفیت فضایی مدارس را متأثر کرد. عمده ترین دگرگونی ها در دو دوره، پاسخ به تأمین فضای اقامتی، آموزشی و نیایشی مطلوب تر بوده است.
بهسازی لرزه ای و تغییر کاربریِ تطبیقیِ دانشکده طراحی دانشگاه هنر اسلامی تبریز، در مجموعه تاریخیِ چرمسازی خسروی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - معماری و شهرسازی دوره ۲۷ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
51 - 62
حوزههای تخصصی:
این پژوهش درصدد دستیابی به اصول بهسازی لرزه ای در تغییر کاربریِ تطبیقیِ دانشکده طراحی دانشگاه هنر اسلامی تبریز می باشد. بدین ترتیب، ضمن واکاویِ مبانی نظری، استفاده از ابزار دقیق، مشخصات کامل مصالح بدست آمد و در محیط نرم افزارهای مربوطه، براساس جزئیات و مشخصات حاصل از جمع آوری داده های میدانی و آزمایشگاهی مدل سازی و مورد آزمایش فرضی قرار گرفت تا روش و نوع اجرایِ نهایی تصمیم گیری شود. این تحقیق به لحاظ هدف، کاربردی و از نظر روش در بخش نظری، استدلال منطقی و در بخش مطالعه موردی به روش تجربی می باشد.
نتایج تحلیل نشان داد که در مقاوم سازی ساختمان مورد مطالعه، محصور کردن دیوارهای بنایی با استفاده از کلاف های بتنی تاثیر بسزایی در تأمین سطح عملکرد مورد نظر داشته است. از طرفی نتایج تحقیق نشان داد کاربست اصول و ضوابط مقاوم سازی ساختمان ها در بناهای تاریخی بایستی با در نظرگرفتن ارزش های کالبدی و غیرکالبدی آن و توان مهندسی و شرایط مالی و مدیریتی بناهای تاریخی صورت گیرد. همچنین در این خصوص ابزار و مصالح و فناوری های موجود در جامعه نیز حائز اهمیت می باشد و چون مقاوم سازی نیازمند ابزار مخصوص بخود می باشد، می بایست تیم های اجرایی توان فنیِ اجرای چنین فنونی را داشته باشند؛ چراکه حفاظت از ارزش ها اولی بر مقاوم سازی خواهد بود.
بررسی عملکرد و سایه اندازی شناشیر و کاربرد آن در شکل گیری معماری جنوب ایران با نمونه موردی بوشهر
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: در این تحقیق معرفی و شناخت ارزش ها و عناصر کالبدی معماری بومی بوشهر، بافت قدیمی بوشهر در استان بوشهر مورد بررسی و تحلیل قرارگرفته است. در معماری سنتی ایران توجه به مسائل اقلیمی حائز اهمیت بوده است و بر کالبد بنا تأثیر بسزایی داشته است در این راستا نمونه های با ارزش معماری مسکونی بافت قدیم بوشهر به عنوان مجموعه های با هویت مورد بررسی قرار گرفته است. ایجاد تراس های چوبی یا شناشیرها از جمله تدابیری است که برای سایه اندازی بر روی بازشوهای غربی ساختمان ها در بافت قدیمی شهر بوشهر مورد استفاده قرارگرفته اند.روش تحقیق: روش تحقیق کیفی و راهبرد نمونه موردی بهره برده شد. در این راستا در گام نخست برای بررسی تاریخچه شناشیر از منابع کتابخانه ای برای گردآوری اطلاعات بهره جسته شد. در گام دوم به هدف بررسی سایه اندازی شناشیر و اجزای کالبدی آن با بررسی اسناد کتابخانه ای و میدانی جمع آوری داده ها انجام شد. روش تحقیق حاضر تحقیقات میدانی و شبیه سازی رایانه ای با کلایمت استودیو 1 و داده ها مربوط به تابش خورشید در طول سال نگاشته شده است.هدف: این مقاله با هدف عملکرد سایه اندازی شناشیرهای ضلع غربی و میزان ورود نور به فضای داخل است.نتیجه گیری: این تحقیق در بخشی از منطقه گرم و مرطوب ایران انجام شد که معماری بافت قدیمی آن، کاملاً با اقلیم محیط طبیعی پیرامون سازگار بوده و از شناشیرها به عنوان آرایه های معماری بومی و سیمای شهری یاد می شود که به لحاظ عملکردی، وظیفه اصلی آن ها سایه اندازی بر روی بازشوها است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که عملکرد شناشیرها سایه اندازی روی جداره بازشوها خواهد بود و استفاده از آن ها را در معماری و سیمای شهری معاصر بوشهر امکان پذیر می سازد.
تبیین مدل کیفی ارزیابی روان شناسیِ شناختیِ معماری بیوفیلی در برنامه ریزی و طراحی مسکن
منبع:
بوطیقای معماری سال اول تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
1-19
حوزههای تخصصی:
نظریه بیوفیلیا، برای اولین بار توسط «ادوارد او. ویلسن» از اساتید زیست شناسی دانشگاه هاروارد در کتاب او به نام بیوفیلیا در سال 1984 چاپ شد. ازجنبه واژه شناسی اصطلاح «بیوفیلیا» به معنی «دوست داشتنِ حیات یا سیستم های واجدِ حیات» می باشد و برای نخستین بار توسط «اریک فروم» برای تبیین یک گرایشِ روان-شناختی در خصوصِ«جذابیت هر آنچه زنده است»، مورد استفاده قرار گرفت. در واقع او برای اولین بار به وابستگی درونی انسان به ارگانیسم های زنده اشاره کرد. از سویی دیگر، به نظر می رسد که بهترین تحلیل نظام ادراکی انسان در محیط، را می توان با یافته های علوم اداراک و شناخت محیط در دانش روان شناسی محیطی را مرتبط دانست و نوعی کالبدشکافی و جستجوی پیوند و این همانی انسان و طبیعت (محیط) را در آن مشاهده کرد. در هرحال، ارزیابی های شناختی از عناصر معماری بیوفیلی مبتنی بر زمینه های نگرش اکولوژیک می تواند در ارتقا برنامه ریزی و طراحی مسکن تاثیرگذار باشد. این تحقیق بنا به ماهیت بنیادی و بنا به ماهیت، تحقیقی شناختی است. روش تحقیق، «توصیفی- تحلیلی» است که از ابزار گردآوری داده مشتمل بر مطالعات کتابخانه ای و اسنادی بهره برده است. همچنین از روش «استدلال منطقی» در بازیابی مدل مفهومی استفاده شده است. در راستای تیین مدل کیفی نیز از «روش فراتحلیل» برای تحلیل و جمعبندی مطالعات صورت گرفته در این رابطه و دستیابی بهتر به مدل جامع و جهان شمول در راستای تبیین مدل ارزیابی روان شناسی شناختیِ معماری بیوفیلی در برنامه ریزی و طراحی مسکن بهره گرفته شده است.