فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۶۰۱ تا ۱٬۶۲۰ مورد از کل ۷٬۸۳۱ مورد.
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۶ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
131 - 148
حوزههای تخصصی:
بیان مساله : امروزه با روند رو به افزایش خصوصی شدن فضاهای عمومی و کنترل آن به روش های مختلف؛ اجتماع پذیری فضای عمومی که یکی از ارکان سرزندگی شهری می باشد؛ دچار چالش شده است. از طرفی کم توجهی به بعد اجتماعی سرزندگی در اکثر پژوهش ها مشاهده می شود. این پژوهش به دنبال شناسایی مهمترین شاخصه های اجتماع پذیری برای دستیابی به سرزندگی در خیابان ولیعصر تهران از نگاه متخصصان و کاربران خیابان می باشد. اهداف: هدف از پژوهش حاضر، بررسی نسبت و ارتباط دو مفهوم اجتماع پذیری و سرزندگی در خیابان ولیعصر تهران جهت کاربست نتایج آن در برنامه ریزی فضاهای عمومی شهری است. روش پژوهش : در این راستا، یک تحلیل تطبیقی بر اساس دیدگاه متخصصین آشنا به خیابان ولیعصر و کاربران این خیابان انجام گردید. با اتخاذ یک رویکرد ترکیبی مبتنی بر طرح تحقیق متوالی اکتشافی و با استفاده از سه روش مصاحبه بدون ساختار، پیمایش کمی و مشاهده میدانی، داده های پژوهش گردآوری شد. یافته ها: در مجموع 7 معیار اصلی توسط متخصصین شناسایی شد که 3 مورد از این 7 معیار مورد تأیید کاربران قرار نگرفت. در ادامه نتایج در دو محور مورد بحث قرار گرفت. نخست اینکه مشخص شد برخلاف دیدگاه متخصصین، معیارهایی که حالت جمع گرایانه تر دارند، از سوی کاربران کمتر ترجیح داده می شوند. ضمن اینکه تفاوت های اساسی در دیدگاه این دو گروه وجود داشت. بطوری که متخصصین، نگرشی علمی اما ایده آل گرا نسبت به مسائل و موضوعات فضاهای عمومی داشتند. در حالی که دیدگاه کاربران، یک دیدگاه ساده، حداقلی اما واقعی از ترجیحات و خواسته های آن ها از یک فضای عمومی می باشد که مبتنی بر تجربه زیسته آن ها از فضاهای عمومی است. نتیجه گیری: در نهایت تحقق اجتماع پذیری فضاهای عمومی در گرو یک سری از الزامات و شرایط زمینه ای تشخیص داده شد که در حیطه ساختارهای کلان سیاسی، نهادی و اجتماعی قابل جستجو هستند.
بررسی الگوها و گونه شناسی کالبدی ایوان در خانه های تاریخی؛ مطالعه موردی: خانه های قاجار و پهلوی اول شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۱ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱۷۷
۶۰-۴۵
حوزههای تخصصی:
مطالعه ی فضاهای معماری ایران و خانه های تاریخی نشان دهنده ی ترکیب و ارتباط سه فضای باز، بسته و نیمه باز است. ارتباط بین این سه فضا و به طورکلی ارتباط درون و بیرون، یکی از اصول معماری ایرانی است. ایوان به عنوان یک فضای نیمه باز، علاوه بر ارتباط و فصل مشترک فضاهای باز و بسته، کارکردهای مختلف عملکردی، اقلیمی، فرهنگی و کالبدی دارد. همچنین غالباً معیاری برای تشخیص ارزش و هویت معماری و اجتماعی صاحبان خانه های تاریخی محسوب می شود. در این پژوهش برای نیل به هدف اول که شناخت و گونه شناسی ایوان ها در دوره ی قاجار و پهلوی اول است از طریق روش توصیفی - تحلیلی و مطالعه ی تطبیقی با استفاده از منابع کتابخانه ای به بررسی گونه شناسی و مفهوم ایوان پرداخته شده و در ادامه مبتنی بر مشاهدات میدانی و برداشت های صورت گرفته از ایوان خانه ها، تلاش می شود تا ویژگی های کالبدی ایوان در دوره های قاجار و پهلوی اول بر پایه ی دو نظام دقیق «کالبدی و فضایی» و «کارکرد و عملکردی»، تحلیل شود. بعد از ارائه ی الگوها و مقایسه ی نظام های کالبدی در چهار دوره ی (اوایل، اواسط و اواخر قاجار و پهلوی اول) یافته های زیر به دست می آید. با بررسی ایوان ها ازنظر الگویی، می توان آن ها را بر اساس ویژگی های نظامی کالبدی خانه ها در سه گونه ی «ایوان درکل»، «ایوان درمیان» و «ایوان بیرون زده» بررسی و دسته بندی کرد. درباره ی هدف نهایی پژوهش که چگونگی و چرایی تغییرات در ایوان ها است این نکته قابل بیان است که ایوان، مانند دیگر اجزا و عناصر خانه های تاریخی انعطاف پذیر بوده و براثر تغییرات ایجادشده در سطح جامعه و معماری، پیکره بندی و سازمان فضایی و مخصوصاً کالبد ایوان ها تغییر یافتند. در پی تحولاتی که بعد از جنگ ایران و روسیه در ایران پدید آمد، زنجیره ای از حوادث به وجود آمد که در دوره ی پهلوی اول به اوج خود رسید. مجموعه ای از عوامل سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، شهری که بر الگوی معماری خانه ها و ایوان ها اثر گذاشته اند. از مهم ترین این عوامل که بر تغییرات ایوان ها تأثیر زیادی داشتند می توان به ارتباط با کشورهای غربی، تضعیف باورها و ارزش ها، افزایش جمعیت، تمکن مالی صاحب خانه و تحولات نوسازی و شهری اشاره کرد.
شهرسازی پساکرونا: به کارگیری رویکرد شهر 15 دقیقه ای در شهرهای ایران (نمونه موردی: مهرشهر کرج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره سوم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
114-97
حوزههای تخصصی:
مسئله: پاندمی کرونا آسیب پذیری شهرها را در شرایط فعلی شان نشان داد و یکی از محرک های قوی برای نیاز به بازاندیشی ریشه ای در برنامه ریزی شهری را آشکار کرد. یکی از رویکردهای نظری که در شرایط همه گیری مورد توجه برخی از کشورهای توسعه یافته قرار گرفت، رویکرد شهر 15-دقیقه ای است که تراکم بهینه، مجاورت عملکردهای مکمل و سازگار از اصول اساسی آن می باشد. اهداف : هدف مقاله بررسی مفهوم شهر 15 دقیقه ای، شناسایی مولفه های دستیابی به آن و نحوه انطباق آن در نمونه موردی مطالعه مهرشهر کرج است. روش ها: از موضع هدف پژوهش حاضر کاربردی و به لحاظ روش تحقیق ماهیت توصیفی- تحلیلی دارد. در تحلیل بررسی دسترسی به کاربری های شاخص که از محورهای کلیدی در شهر 15-دقیقه ای است از تحلیل شبکه معابر پیاده در نرم افزار GIS بهره برده شد و با استفاده از تکنیک SWOT و QSPM به تعیین و اولویت بندی راهبردهایی برای توسعه آتی محدوده مطالعاتی در راستای شهر 15 دقیقه ای پرداخته شد. یافته ها : عدم وجود تنوع عملکردی (خلاء در کاربری های آموزشی، مذهبی و درمانی) و نبود پیوستگی مسیر و کفسازی بسیار نابسامان برای پیاده از جمله مهمترین مسائل پیشروی این محدوده برای انطباق با رویکرد شهر 15 دقیقه ای است. نتیجه گیری : تامین ایمنی و امنیت افراد پیاده و دوچرخه سوار، تامین زیرساخت و خدمات مورد نیاز پیاده روی و دوچرخه سواری، به کارگیری اصول کاربری اراضی مختلط و چندگانه و توزیع متعادل خدمات از مهمترین راهبردهای پیشنهادی پژوهش حاضر برای این محدوده جهت انطباق با رویکرد 15دقیقه ای و تاب آور در برابر پاندمی های احتمالی آتی است.
شناسایی و اولویت بندی شاخص های مؤثر بر ارتقای کیفیت رسانه ای معماری؛ مطالعه موردی: دانشکده معماری و شهرسازی دانشگاه هنر اسلامی تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رسانه ها به یکی از بخش های جدایی ناپذیر زندگی انسان در عصر تکنولوژی تبدیل شده اند. از سویی معماری نیز به عنوان عاملی رسانه ای معرفی می شود که در سطوح مختلف قابل تحلیل است؛ اما با این تفاسیر هنوز الگویی روشن از تعاملات میان معماری و رسانه تبیین نشده است. این پژوهش با هدف شناسایی شاخص های مؤثر بر ماهیت رسانه بودن معماری و اولویت بندی آن ها و نهایتاً ارائه مدلی از عوامل اثرگذار بر کیفیت رسانه ای معماری در دانشکده معماری و شهرسازی دانشگاه هنر اسلامی تبریز، به دنبال پاسخ به این سؤالات است که ابتدا شاخص های مؤثر بر ارتقای کیفیت رسانه ای معماری کدام اند و سپس چگونه می توان در نمونه استفاده مجدد تطبیقی مدلی از این شاخص ها را تدوین کرد. پژوهش حاضر ازنظر هدف بنیادی-تجربی، و ازنظر ماهیت و روش توصیفی-پیمایشی در مطالعه موردی است. پس از مطالعات کتابخانه ای، 21 نفر از اعضای هیئت علمی دانشکده معماری و شهرسازی دانشگاه هنر اسلامی تبریز به عنوان متخصصین پانل دلفی انتخاب شدند و ایده پردازی شاخص ها با مصاحبه های نیمه ساختاریافته انجام شد. سپس با ادغام شاخص های مبانی نظری و شاخص های حاصل از تحلیل محتوای مصاحبه ها، 43 شاخص مؤثر بر ارتقای کیفیت رسانه ای معماری در چهار دسته استخراج گردید. پس از تائید روایی و پایایی ابزار پژوهش، خبرگان در پرسشنامه های بسته و طیف 5 درجه ای لیکرت به امتیازدهی شاخص ها پرداختند و داده ها با تکنیک تاپسیس مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان می دهد که شاخص های «اشاره کننده به هنر ساخت و تکنولوژی زمان»، «بازتاب دهنده فرهنگ مردم جامعه» و «به وجود آورنده ادراکات حسی جدید» دارای بالاترین اولویت ها بودند و دسته «شاخص های مربوط به کاربردهای رسانه» نیز مؤثرترین دسته معرفی شد. معماری اگر نقش رسانه ای نداشته باشد دیگر معماری نیست. معماری به عنوان یک میانجی در ظرف رسانه ای خود انتقال دهنده ایده ها و پیام ها به آیندگان است و کیفیت رسانه ای آن باعث باز زایش های گوناگون فضایی در بسترهای ذهنی طیف های مخاطبان می شود.
پایش تاریخی در ارزیابی اصالت آرایه های معماری مدرسه رکنیه یزد با نگاهی به اصول حفظ میراث جهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۱
5 - 30
حوزههای تخصصی:
با ثبت جهانی بافت تاریخی شهر یزد در سال 1396ش/ 2017م و تأکید بیشتر بر حفاظت از بناهای تاریخی در قالب بافت شهری یزد، تلاش برای انجام گونه های مختلف پایش، با هدف صیانت از اصالت آثار تاریخی فراهم شد. پژوهش حاضر که رویکردی کیفی و تفسیرگرا دارد، در جست وجوی نقش پایش تاریخی به عنوان روشی برای ارزیابی اصالت آرایه های معماری مدرسه رکنیه به عنوان یکی از مهم ترین تک بناهای این بافت است. مستندسازی سابقه ای از مداخلات بر پایه اصول حفظ میراث جهانی و در عین حال دستیابی به پیشینه ای از عوامل آسیب رسان به بنا در خلال این پژوهش انجام شده است. ازاین رو تحقیق حاضر پس از تبیین مفهوم پایش تاریخی، به ارائه اسناد موجود درباره آسیب ها و مداخلات مدرسه رکنیه و همچنین تجزیه و تحلیل محتوایی اسناد برای شناخت نقاط بحرانی آسیب ها و در نهایت دستیابی به دوره بندی مرمت آرایه های معماری و ارزیابی اصالت آن می پردازد. بر طبق اسناد، مهم ترین آسیب های واردشده به مدرسه رکنیه شامل ترک ها و آسیب های سازه ای ناشی از حفر چاه ها در حریم بنا و رطوبت ناشی از آن و نیز فعالیت موریانه در داخل بنا بوده است. در خارج بنا تخریب ایوان، مداخلات و تصرف های سازه ای قدیمی و نیز ریختگی کاشی های گنبد به خصوص در بدنه غربی در اثر عوامل طبیعی، آسیب های مستمر در بنا هستند. این عوامل آسیب در برنامه ریزی آینده باید از نظر میزان فعالیت، مورد سنجش قرار گیرند. در باب ارزیابی اصالت، نتایج به دست آمده منجر به قابل تفکیک شدن بخش های اصیل و بخش های غیراصیل ولی ارزشمند در این بنا شده است. پوسته داخلی گنبدخانه، دیوار اسپر ایوان و کتیبه کاشی کاری ساقه گنبد در بخش بیرونی بنا کاملاً اصیل و مربوط به دوره آل مظفر است. نقش و اجزای مادی ایوان و نمای آن، همچنین کاشی کاری های گنبد که مجدداً اجرا شده، از آثار مداخلاتی پنجاه سال گذشته است. بازسازی و تکمیل این بخش ها با تکیه بر شناخت سبکی مرمتگران و التفات به نقوش کاشی کاری های قدیمی موجود در مدرسه شهاب الدین قاسم طراز، مدرسه شمسیه و مسجدجامع یزد انجام گرفته است. هدف این گونه مداخلات، تکمیل موجودیت کالبدی و کاربردی بنا در عین تلاش برای خوانایی بهتر اثر بوده است. بخش های بازسازی و نوسازی شده اگرچه از لحاظ مداخلات مبانی نظری مورد توجه بوده ولی جنبه تاریخی و باستان شناسی نداشته و قابل استناد به عنوان سبک آل مظفر یزد نیست. پیرو نتایج به دست آمده برنامه ریزی برای حفظ و نگهداری این دو بخش نیز می بایست از همدیگر تفکیک شده و به طور کاملاً واضح و شفاف با تصمیم گیری های جداگانه انجام گیرد.
نقش«خیال» در هویت بخشی به مکان در معماری (مطالعه موردی: مسجد دو مناره سقز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۲
93 - 104
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی نقش «خیال» در هویت بخشی به مکان در معماری است. روش پژوهش به صورت آمیخته است. تعداد نمونه در بخش کیفی 15 مقاله و 9 خبره در امر معماری شهری است و از روش نمونه گیری هدفمند منابع و گلوله برفی خبرگان انتخاب شدند. نمونه در بخش کمی برای تکنیک دیمتل 9 نفر بر اساس روش گلوله برفی انتخاب شدند.. برای تفسیر در بخش کیفی از روش تحلیل مضمون برای استخراج مضامین از نرم افزار مکس کیوآدا 12 استفاده شد. در بخش کمی از تکنیک دیمتل از نرم افزار اکسل استفاده شد. نتایج نشان داد که مکان، هویت و اعتبار خود را از معانی و مفاهیمی که ناظر و کاربر آن در ذهن می پروراند، می گیرد. خیال یکی از مهمترین قابلیت های انسانی است که با توانایی هایی که دارد، می تواند بسیاری از رویدادهای ذهنی در جهت هویت بخشی به مکان را ایجاد نماید.
ساختمان های انرژی صفر یا صفر کربن حرکتی در راستای معماری اکولوژیکی
حوزههای تخصصی:
امروزه یکی از مسائل مهم روزمره مطرح درصنعت ساختمان ، مبحث انرژی و توسعه پایدارو به دنبال آن تشویق طراحان به حفاظت از انرژی وطراحی ومعماری پایداراست. بی تردید گرم شدن کره زمین ، تخریب لایه اوزن ، افزایش آلودگی محیط زیست ، انقراض گونه های زیستی ، آلاینده های کربنی ، مصرف بی رویه منابع تجدید ناپذیر و سوخت های فسیلی و برگشت ناپذیری آنها همگی باعث دو بحران زیست محیطی و انرژی شده است. در این میان بخش ساختمان، حدود ٤٠% کل انرژی مصرفی و٢٤% از انتشار گازهای گلخانه ای را به خود اختصاص داده است و این درحالیست که نزدیک به نیمی از منابع انرژی های برگشت ناپذیر جهان مصرف شده اند ، همین امرلزوم توجه بیشتر به این مساله و تلاش برای رسیدن به معماری پایدار را تایید می کند . تاریخچه ی بکارگیری از این نوع ساختمان های سبز به سالهای بعد ازجنگ جهانی دوم برمی گردد که منابع انرژی محدود شد و مهندسان به تامین انرژی از طریق سیستم های گرمایش خورشیدی روی آوردند . دراوایل قرن بیستم درراستای کاهش آلودگی های زیست محیطی و مطرح شدن بحران انرژی ، تغییر نگرشی اساسی در فناوری ساختمان و بهینه سازی مصرف انرژی صورت گرفت که نهایتا درتکامل این روند ساختمان های سبز و انرژی صفر پیشنهاد و نمونه های اولیه آن ساخته شد . مقاله تحقیقی حاضر به بیان چگونگی بهره گیری از انرژی های تجدیدپذیر در طراحی یک ساختمان کربن صفر با هدف حل بحران آلودگی های زیست محیطی ناشی از ساختمان ها می پردازد کلیت این پژوهش و تحقیق کاربردی بوده و روش تحقیق توصیفی تحلیلی می باشد و بررسی منابع علمی و اسناد و مدارک کتابخانه ای درچهارچوب بحث انجام گرفته است . هم اکنون ساختمان انرژی صفریا ساختمان برایند صفر یا ساختمان مستقل از انرژی یک ایده انرژی محور خلاقانه است که محققان توانسته اند پس از سالها تلاش به اصول طراحی پایدار یا اکولوژیکی آگاهی یافته و با استفاده علوم و تکنولوژی های مدرن درجهت رفع نگرانی های مربوط به انرژی درعصرحاضر برقسمت عمده ای ازتکنولوژی آن دست یابند. نتایج این تحقیق نشان می دهد که با طراحی مناسب ساختمان با توجه به پارامترهای اقلیمی و استفاده حداکثری از سیستم های سرمایش و گرمایش طبیعی، استفاده از سیستم های غیرفعال خورشیدی ، توربین های بادی و پانل های فتوولتائیکی می توان به دو هدف اصلی که همان تحقّق ساختمان با آلایندگی صفر و انرژی صفر می باشد دست یافت. نتایج بدست آمده از این پژوهش گامی در جهت استفاده انسان از فناوری های همگون با محیط طبیعی و حرکتی درراستای معماری بیولوژیکی خواهد بود .
تبیین و ارزیابی مؤلفه های تاثیرگذار بر افزایش قابلیت پیاده مداری در محلات شهری (نمونه موردی: محله جوادیه ساری)
حوزههای تخصصی:
در دنیای امروز با حضور پررنگ اتومبیل معنای واقعی شهر ازمیان رفته و سبب پدیدآمدن مشکلاتی از قبیل کاهش ایمنی و امنیت، خطر برخورد با وسایل نقلیه موتوری، ازدحام و ترافیک، انواع آلودگی های محیطی و کاهش رونق پیاده روها شده است. لذا بازگشت به مقوله پیاده مداری به موضوعی پررنگ در شهرسازی تبدیل شده تا آنجا که رویکردهای نوین به سوی شهرهای پیاده مدار گام بر می دارند. اما به دلیل کمبود اطلاعات و تجارب مرتبط با درک شاخص های تأثیرگذار بر آن، مطالعه قابلیت پیاده مداری شهرها از اهمیت خاصی برخوردار گشته است. ازآنجاکه اگر پیاده راه ها از کیفیت مطلوبی برخوردار نباشند، مردم از سپری کردن اوقات خود در آن ها ناامید شده و مسیرهای جایگزینی را برمی گزینند، هدف غائی این تحقیق نیز بیان راهکارهایی در جهت ارتقا کیفیت این مسیرها به منظور رونق هرچه بیشتر آن است. لذا سؤال پژوهش حاضر، عوامل مؤثر در ارتقای کیفیت پیاده مداری در فضاهای ش هری است که در نمونه موردی محله جوادیه در ساری و با هدف شناسایی عوامل جاذب جمعیت از نظر ساکنان و فراهم آوردن زمینه کاربست آن در الگوهای معاصر طراحی ش هری انجام گرفته است که به روش توصیفی - تحلیلی با استفاده از ابزار پرسشنامه به روش نمونه گیری تصادفی ساده انجام شده است. نتایج تحلیلهای نرم افزار SPSS حاکی از آن است که ارتباط خطی بین مؤلفه های پیاده مداری برقرار بوده و مؤلفه کیفیت کالبدی فضایی در محله مورد بررسی از بیشترین معدل بین مؤلفه های پیاده مداری برخوردار بوده است. با توجه به این که در بررسی مؤلفه کالبدی فضایی ، شاخص انضباط توده و فضا نسبت به شاخص عملکرد و فعالیت پیاده از ضریب بالاتری برخوردار بوده است، می توان گفت، توجه به کیفیت کالبدی در طراحی معماری و شهرسازی خیابانها در محله جوادیه، یکی از عوامل تاثیرگذار در جذب جمعیت پیاده بوده است.
کاربست منظر جورجیو وازاری در معماری رنسانس نمونه مطالعاتی: Loggia del Pesce
حوزههای تخصصی:
دوره رنسانس از دوره های مهم تاریخ هنر و معماری است که به انسان توجه ویژه ای شده است و تکنیک های مهمی در آن ابداع گردیده است. پرسپکتیو از جمله تکنیک هایی است که به کار رفته است. در این دوران Disegno نیز مطرح می شود که نشات گرفته از عقل است و منجر به خلق ایده های نو می شود. همه این موارد به علت توجه به انسان و عقل او امکان یافته است. یکی از افراد برجسته این دوران جورجیو وازاری می باشد. او در این دوران علاوه بر تالیف کتاب تاریخ هنر که تاثیر جهانی به همراه داشت، به مراحل توسعه هنر می پردازد. از منظر وازاری دست یافتن به هنر و معماری برتر با رعایت مجموعه ای از ویژگی ها در کنار خلاقیت امکان پذیر خواهد بود. مطالعات پیشین در این زمینه به خصوص به زبان فارسی بسیار کم است. لذا خلا تحقیقاتى موجود مشهود است، چراکه جورجیو وازاری پدر تاریخ هنر نامیده می شود و از اولین افرادی بود که واژه رنسانس و Disegno را در متن نوشتاری به کار برد. از این رو این پژوهش بر آنست به تعریف Disegno و بررسى معماری برتر از منظر جورجیو وازاری بپردازد. سوالات مطرح شده بدین شرح است: تعریف Disegno در معماری چیست؟ قوانین معماری برتر از منظر جورجیو وازاری کدام هستند؟ روش پژوهش، توصیفی- تحلیلی است. با مطالعات کتابخانه ای، اسنادی داده ها جمع آوری شده اند. به این منظور پس از تبیین مبانی نظری، اصول معماری برتر از منظر وازاری تهیه شد و این اصول در نمونه ی مطالعاتی مورد نظر بررسی گردید. در نهایت با توجه به تحلیل های انجام شده پیشنهاداتی در جهت استفاده از نظرات وازاری به منظور دست یافتن به معماری برتر ارائه گردید.
معادل سازی مفاهیم معماری سنتی ایرانی بر طبق فلسفه پرش کیهانی؛ جهت بکارگیری در دوره معماری پس از انقلاب اسلامی
حوزههای تخصصی:
تقلید مستقیم و کورکورانه از سبک های روز معماری دنیا که منجر به از بین رفتن وحدت و انسجام معماری خودی می شود، در این برهه از معماری کشور به وضوح دیده می شود. لذا می بایست جهت سوق هوشمندانه مفاهیم معماری سنتی ایرانی با فلسفه علم روز بطوری که ضمن حفظ ساختار، وارد مرحله گذار به مدرنیته شد. در این راستا و در این پژوهش با شناخت شاخصه های مفهومی در معماری ایران و مطابقت با ضوابط موجود در به روز ترین سبک معماری غربی به نام پرش کیهانی که خواه یا ناخواه وارد معماری معاصر در دوره پس از انقلاب اسلامی می شود. در راستای هماهنگی از پیش تعیین شده با این سبک که در واقع برپایه مفاهیم کیهان شناسی و همچنین علم کوانتوم تنظیم گشته است، می بایست به ایجاد ارتباط میان مفاهیم سنتی معماری خودی با این سبک تلاش نمود. در پژوهش حاضر نخست شاخصه های معماری سنتی که قابلیت معادل سازی با فلسفه و مفاهیم سبک پرش کیهانی را داشته اند، استخراج و مورد تحلیل قرار گرفته اند و سپس بطوریکه ساختار درونی معماری ایرانی حفظ و به صورت گذار رو به جهانی شدن سوق داده شود، مورد تطبیق و مقایسه قرار گرفته است تا ضمن رعایت انسجام درونی مفاهیم، برای دوره معماری معاصر به شیوه ای منطقی از معماری روز دنیا بهره مند شد.
باز شناخت اصالت در حفاظت و مرمت آثار تاریخی- فرهنگی با استناد به آراء اندیشمندان در قرن 19 و20 میلادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۲
237 - 254
حوزههای تخصصی:
از آنجایی که اصالت از بنیادی ترین مفاهیم در فلسفه حفاظت - مرمت و مداخله حفاظتی _ مرمتی متاثر از نوع رویکرد به اصالت است و از دیگر سوی این مفهوم در طول تاریخ حفاظت با سایر مفاهیم مرتبط با آن چون ارزش، تمامیت و نیت خالق اثر رابطه تنگاتنگی داشته است در این مقاله کوشیده ایم این مفهوم را در قرن و 19 و 20 باز شناسیم. از این رو، مقاله حاضراز طریق بازخوانی و وا کاوی تاریخ حفاظت و مرمت از یک سو و دیدگاه های صاحبنظران از دیگر سو، با بهره گیری از روش تحقیق کیفی و راهبرد تحلیل محتوا، در پی بازشناخت اصالت و تعیین رویکردهای مختلف به آن در طول تاریخ حفاظت و مرمت است. در این پژوهش با بررسی تاریخ حفاظت توانستیم رویکرد به اصالت را، فارغ از سیر تاریخی، در قالب سه رویکرد عمده دسته بندی نماییم. رویکرد اول، قائل به اصالتِ مولفه هایی ثابت در اثر است. در حقیقت رویکرد اول در شئ به جستجوی امری ثابت پرداخته است. امری که در ضمن تغییر و تحول اثر، استمرار می یابد و در نتیجه این امر مستمر را واجد ارزش، لازمه اصالت و مستحق حفاظت دانسته است. این که چه چیزی موضوع تداوم و استمرار دانسته می شود، مستقیماً به بنیان های اندیشه ای و مبانی نظری پشتیبان آنها و آنچه از نظرشان ارزشمند بوده است مرتبط می گردد.رویکرد دوم اصالت را با تاریخمندی اثر گره می زند که می توان از آن به عنوان اصالت فرآیندی نام برد و سرانجام رویکرد سوم رویکردی است ناظر محور ( مخاطب محور) که در جریان شناخت و ارزیابی اثر، با اولویت بخشی به ناظر به جای اولویت دادن به اثر تاریخی، در تشخیص اصالت، رویکرد ناظر را مبنای قضاوت درباره اصالت اثر قرار می دهد .
سازگاری حرارتی به عنوان شاخص نهایی سنجش کیفیت سایه اندازی سایبانهای خارجی؛ نمونه مورد مطالعه: ساختمان مسکونی در شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سایبان های خارجی یکی از اجزای بسیار مهم و کاربردی در طراحی معماری پایدار به ویژه در اقلیم های گرم هستند که تاثیر زیادی بر کنترل مصرف منابع انرژی برای کاربردهایی چون بار حرارتی، نور روز و آسایش حرارتی دارند که به نظر می رسد کمتر تحقیقی در مورد تاثیر کیفیت سایه اندازی بر این عملکردها به ویژه بر سازگاری حرارتی انجام شده باشد. برای این منظور، این مقاله با کمک برداشت های میدانی از یک ساختمان مسکونی در شیراز و شبیه سازی و اعتبار سنجی آن و سپس تولید یک سایبان پارامتریک خلاقانه با قابلیت تولید سایه اندازی های متنوع و در نهایت با استفاده از تکنیک نمونه برداری LHS و همچنین استفاده از شبکه عصبی مصنوعی و بهینه سازی چند هدفه با الگوریتم NSGA III توانسته است نمونه های سایبانی بهینه ای را تولید کند که در نهایت بر مبنای میزان سازگاری حرارتی طبقه بندی شده اند. این طبقه بندی نشان می دهد که در سایبان های بهینه با وجود اینکه شاخص های نور روز در محدوده استاندارد هستند و می توانند 53% تا 73% در بار سرمایشی و 8% تا 10% نیز در بار گرمایشی صرفه جویی ایجاد کنند اما مدت زمان تامین آسایش حرارتی توسط آنها بین 4 تا 8 ماه متغیر است که این خود نشان دهنده اهمیت تاثیر کیفیت سایبان ها بر آسایش حرارتی است.
«مکان سازی» شهری با افزایش «پیاده پذیری»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۶ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
121 - 139
حوزههای تخصصی:
بیان مساله: مفهوم میدان با برتری حس مکانی و حضور انسانی با فلکه متمایز می شودکه فضایی با گذر اتومبیل است. میدان باید مکانمند و دارای تعامل انسانی باشد. نادیده گرفتن این وجه تمایز و چیرگی اتومبیل یکی از اسباب نامناسب شدن فضاهای شهری از جمله میادین و خیابان های تاریخی شده است. پرسش این است که چگونه می توان ویژگی های «کالبدی» و «غیرکالبدی» در نمونه ای تاریخی مثل «میدان توپخانه» و چهار گذر شمالی-جنوبی رسیده به آن را متعادل نمود و زمینه «مکانی» شدن آن ها را فراهم ساخت. پیاده پذیر شدن بیشتر تا چه میزان و چگونه در این فضاها موجب ارتقا حس مکان خواهد شد؟ هدف: این مقاله با هدف مکان سازی فضاهای شهری، نقش «پیاده پذیری» یک فضا را در«مکانمندی» آن می سنجد. روش: بنابراین سنجه هایی برای ارزیابی فضای گذرهای مجاور شمال و جنوب استفاده شده است. اطلاعات ابتدا به روش دلفی از هفت گروه متخصص تراز اول طی پرسش نامه ساختارمند و از آرای مردمی گردآوری، سپس با روش آماری و مشاهدات میدانی یافته ها تحلیل شده است. یافته ها: افزایش پیاده پذیری در این فضاها منجر به افزایش مکانمندی شده و لازم است ولی اصرار بر گزینه پیاده مداری صرف رضایت بخش نیست. این افزایش می تواند تا الگوی «خیابان کامل» پیش رود. گسترش پیاده پذیری از میدان تا خیابان های مجاور، کل محله، ارگ، محدوده تاریخی حصار اول و دوم تهران و ارتباط آن با کل شهر با این الگو قابل توصیه است. نتیجه گیری: افزایش پیاده پذیری به معنی بهبود حس مکان است. در فضاهای تاریخی مراکز شهری، دست کم الگوی کامل حرکتی تعادل فضایی نسبی ایجاد می نماید. عدم مداخله یا مداخله های مطلق گرا رضایتمندی را کاهش می دهد. در میدان توپخانه و فضاهای مجاور، الگوی کامل حرکت میسر ولی باید با اولویت پیاده، سواره غیرموتوری، موتوری عمومی و خصوصی باشد.
بررسی تناسبات طلایی و اصول هندسی برگرفته از طبیعت در اجزای کالبدی خانه های تاریخی (مطالعه موردی: خانه های قاجاری اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم مرداد ۱۴۰۱ شماره ۱۱۰
35 - 48
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله : بهره گیری از تناسبات برگرفته از طبیعت در معماری سنتی، اصلی جاری درتعامل با طبیعت بوده است. زیرا ارتباط صوری با طبیعت می تواند به بهینه سازی ساختارهای متناسب با هر منطقه منجر شود. در واقع ساختارهای طبیعت در طی سال ها با آزمون های مختلف و ترکیبی پایدار اصول بازتولیدشدنی را در فضاها ایجاد کرده اند. اصولی که امروزه در تناسبات فضایی هر منطقه نادیده گرفته می شود. بر این اساس تعداد بیست و چهار خانه تاریخی از دوره قاجار در اردبیل که بیشترین فراوانی را دارند مورد بررسی قرار می گیرند.
هدف پژوهش : بررسی اجزای کالبدی خانه های تاریخی اردبیل با اصول هندسی برگرفته از طبیعت هدف اصلی پژوهش است. بر این مبنا به شناسایی میزان سازگاری تناسبات هندسی رایج در خانه ها با تناسبات ایرانی، نسبت های طلایی و تقریبی از آنها که برگرفته از طبیعت اند، پرداخته می شود.
روش پژوهش : بعد از مطالعات میدانی و جمع آوری ابعاد و اندازه ها، با استفاده از نمودار فراوانی، مجموعه ای حاصل از تناسبات هندسی واقع بر تالارها، اتاق ها و نماهای اصلی شناسایی می شود تا میزان سازش این تناسبات با نسبت های برگرفته از طبیعت مشخص شود. این پژوهش که از نوع کاربردی و ترکیبی از روش های کمی و کیفی است و با روش استنتاجی و تحلیل داده ها رایج ترین نسبت های فضایی و استانداردهای حاکم منطبق بر طبیعت را مشخص می کند.
نتیجه گیری : نتایج براساس رایج ترین نسبت ها نشان می دهدکه معماری خانه ها از لحاظ صوری اغلب در تعامل با طبیعت اند. به نحوی که معماران بناها علاوه بر استفاده از سیستم های تناسباتی ایرانی (غالباً در تالارها) و نسبت های طلایی (غالباً در اتاق ها و مرکزیت نماهای متقارن و ارسی) در چیدمان عناصر و فضاهای معماری از پلان تا نما از نسبت های نزدیک به اعداد حسابی ساده نیز بهره جسته اند که نشان دهنده تأثیرپذیری الگوهای فضایی و ارتباط آنها با ترکیب داده های دریافتی از طبیعت اند که در تکامل بنا با یکدیگر ممزوج شده اند.
استعاره به مثابه امتداد قیاس و شیوه استدلال طراحی معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم مرداد ۱۴۰۱ شماره ۱۱۰
49 - 66
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله : اگرچه حوزه فرایندپژوهی جوان است اما پژوهش های این حوزه سیر تحولی پرفرازونشیبی را طی کرده اند که محل بازنمایی تنوع شیوه های فکری و نظری حاکم بر آن است. غالب پژوهش ها با رویکرد تحلیلی و نگاه تجزیه گرا تجربه های امر طراحی را تشریح کرده اند. در این پژوهش ها، غالباً از شیوه اندیشیدن به مسئله طراحی غفلت شده است. به موجب همین نگاه تجزیه گرا، جوهره فرایندها از دست خواهد رفت اما فرایند طراحی خود شیوه ای از اندیشه ورزی است. لاجرم، فرایند طراحی، فارغ از شناخت ناشی از تلاش های فرایندپژوهان، شیوه های استدلال منطقی را در ازای نیل به هدف خود به استخدام درخواهد آورد. به همین واسطه این پژوهش تلاش دارد تا به چیستی نسبت میان قیاس واستعاره به مثابه روش استدلالی پی ببرد. همینطور به این پرسش پاسخ دهد که تأثیر استعاره، به مثابه روش استدلالی در خلق اثر معماری چیست؟ هدف پژوهش : شناخت نسبتِ میان قیاس و استعاره به مثابه شیوه استدلالی پایه در روش های طراحی و کاربست منطقی آنهاست. روش پژوهش : در دو مرحله از استدلال قیاسی و استنتاجی استفاده شده است و برای گردآوری داده ها، از روش های کتابخانه ای کمک گرفته و در روش تحقیق از روش های استدلال منطقی استفاده شده است. نتیجه گیری : در این پژوهش در دو به فهم نقش و چگونگی کارکرد استدلال منطقی در فرایند طراحی معماری و بررسی تأثیر استعاره به منزله شیوه ای استدلالی پرداخته و طبق یافته های آن، قیاس و استعاره از فراگیرترین روش های منطقی هستند که در یک سازوکار چهاربخشی معین، نقشی بنیادین در آفرینش آثار معماری ایفا می کنند. استعاره نوعی از قیاس است که با حفظ ویژگی های شاخص، قیاس منجر به خلق اصالت و معنای مضاعف در اثر معماری می شود.هدف: شناخت نسبتِ میان قیاس و استعاره به مثابه شیوه استدلالی پایه در روش های طراحی و کاربست منطقی آنهاست. روش تحقیق: در دو مرحله از استدلال قیاسی و استنتاجی استفاده شده است و برای گردآوری داده ها، از روش های کتابخانه ای کمک گرفته و در روش تحقیق از روش های استدلال منطقی استفاده شده است. نتایج: پژوهش حاضر به فهم نقش و چگونگی کارکرد استدلال منطقی در فرایند طراحی معماری و بررسی تأثیر استعاره به منزله شیوه ای استدلالی طبق یافته های این پژوهش، قیاس و استعاره از فراگیرترین روش های منطقی هستند که در سازوکار چهاربخشی ای معیّن نقشی بنیادین در آفرینش آثار معماری ایفا می کنند. استعاره نوعی از قیاس است که با حفظ ویژگی های شاخص قیاس منجر به خلق اصالت در اثر معماری می شود.
تأثیر مدرنیزاسیون بر ساختار کالبدی-فضایی تهران در دوره پهلوی اول و کابل در دوره امانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم مرداد ۱۴۰۱ شماره ۱۱۰
101 - 114
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله : ظهور تفکرات مدرنیزاسیون در قالب جریانی فراگیر در فرهنگ و ادب کشورهای جهان، علاوه بر اثرات ذهنی، به گونه عینی نیز در کالبد معماری و شهرسازی تجلی یافت و شکل دیگر و واژه های جدیدی به شهرها بخشید که از آنها می توان به شهرهای مدرنیستی یاد کرد. درحالی که در تهران در دوران پهلوی اول با پژواک مدرنیزاسیون تحولات چشم گیری رخ داده است، در مقاطع زمانی تقریباً مقارن در کابل، تفکرات سیاسی و اجتماعی و به تبع آن کالبد شهری با درون مایه همسانی با تهران در حال شکل گیری بود. هدف پژوهش : هدف پژوهش حاضر تبیین نقش پروژه مدرنیزاسیون و نحوههتأثیرگذاری آن بر تحولات ساختار کالبدی-فضایی کابل دوره امانی و تهران دوره پهلوی اول است تا به این سؤال پاسخ داده شود که تحولات شهری تهران و کابل در دوره های مذکور دارای چه ساختار، ماهیت و جنبه های متفاوت و مشابهی بوده اند؟ روش پژوهش : این پژوهش به صورت تاریخی-تطبیقی و با رویکردی کیفی به کمک مطالعات اس نادی صورت گرفته اس ت که از روش تاریخی-تفسیری در بخش گردآوری مبانی نظری و روش توصیفی-تحلیلی در زمینه تحلیل و مقایسه تحوالات ساختار کالبدی-فضایی تهران و کابل استفاده کرده است. نتیجه گیری : مقایسه اقدامات مدرنیزاسیون رضاشاه و امان الله خان نشان می دهد شباهت زیادی در شدت و تنوع این اقدامات وجود دارد. می توان گفت شکل گیری شهر در این دو کشور درون زا، زایشی، جوششی، پویا و متأثر از زمینه جامعه نبوده است؛ بلکه ناشی از سیاست نوسازی و غربی سازی و مبتنی بر میل و دستورات دولت بوده است.
تقابل و تعامل اصالت معنایی و مصالح مدرن ساختمانی در آثار معماری امروز ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال دوازدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
62-42
حوزههای تخصصی:
اهداف: طراحی معماری اصالت مدار با تأکید بر شناخت معنای اصیل معماری بومی قابل ارزیابی است. از این رو تعامل معانی گذشته و نوین معماری از طریق تداوم اصالت با استفاده از مصالح نوین، در دنیای امروز جایگاه بالایی دارد. این پژوهش با استفاده از اثرگذاری اصالت بر نمای ساختمان، به تبیین رابطه الگوهای اصیل گذشته در ساختار نماهای امروزی با مفاهیم نوین فناوری آینده می پردازد. الگوهای تعاملی که ساختارهای کالبدی و معنایی نمای ساختمانی را در معماری امروزین تداوم می بخشند. ه دف از ای ن مقال ه بازشناسی و تحلیل الگوهای روزآمد در تعام ل ب ا دو مفه وم اصالت گذشته و فن اوری آینده در شیوه به کارگیری از مصالح در نماهای ساختمان های معاصر ایران است و در پی پاسخ به این سوال است که مفهوم "اصالت مندی" با "ساختار فناوریِ روزآمد" در نمای معماری همگام قدم برمی دارند یا در تقابلند؟ روش ها: به منظور رسیدن به اهداف پژوهش، فرآیند تحلیل و ارزیابی با انتخاب آثار شاخص معماری و نحوه استفاده از مصالح در نما پیش می رود. این پژوهش سعی دارد با مطالعات کیفی، نمای ساختمان های شاخص را از حیث مصالح مورد بررسی قرار داده و با بهره مندی از منطق فازی به عنوان یک تئوری سیستماتیک، به ارزیابی میزان تعامل مصالح و اصالت نمای ساختمان پرداخته است. یافته ها: ابتدا تعدادی از آثار الگوگرا و اصالت مدار با هدف شناخت مصالح نوین مورد تحلیل قرار گرفت، سپس چگونگی تجلی شاخص های اصیل در طرح نما به تفکیک مطالعه شد. در انتها حضور مفهوم گذشته در فرآیند بهره گیری از مصالح در نما مورد ارزیابی قرار گرفت. نتیجه گیری: دستاوردهای پژوهش نشان دهنده آنست که به کارگیری مصالح سنتی در کنار فناوری روزآمد؛ روند تعاملی ای میان الگوهای اصیل گذشته و رویاهای آینده برقرار می کند. الهام از الگوهای اصیل و پایدار معماری ایرانی با بیان امروزی، رویکردی موثر در خلق معماری سرآمد است.
The Effect of Vitality Aspect on the Intimacy Feeling of Shiraz Urban Neighborhoods Inhabitants(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۲, Issue ۲ - Serial Number ۴۴, Spring ۲۰۲۲
73 - 82
حوزههای تخصصی:
The present s tudy aimed to discover the memorabilia aspects and evaluate the effectiveness level on promoting the feeling of intimacy of inhabitants in localities to their biological scopes. The feeling of intimacy is a multidimensional issue for which various aspects are compelling. Based on the recent s tudies, memory as one of the criteria examines the feeling of intimacy toward their habitats. To assess the theoretical patterns, three locations were chosen as a case s tudy among old localities, including Ishaq Beyg, Blacks tone, and chicken market and three areas of irrigation, Havabord, and Eslahnezhad among new localities of Shiraz. A consis tent ques tionnaire was dis tributed among them. This s tudy includes a practical method is and developed based on correlation and descriptive-analytical technique. The ques tionnaires data were assessed by SPSS software and Spearman Correlation Coefficient tes ts, ANOVA, Tukey, Samples, and Paired Tes t Samples T and Pearson Correlation Coefficient. Our results indicated the homogeneity of particular localities in old and new contexture based on the individual feature's similarities and importance of memory aspect on the promotion of intimacy in all localities. Thus, social memories are more effective than skeletal ones in promoting the inhabitant's intimacy in localities.
نشانه شناسی عروسک باربی با اسطوره شناسی های رولان بارت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم مهر ۱۴۰۱ شماره ۱۱۲
53 - 66
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: صنعت اسباب بازی در عصر حاضر با پیشرفت تکنولوژی در طراحی و ساخت، وارد فاز جدیدی از تولید انبوه شده و همواره سود قابل توجهی برای صاحبان این صنعت داشته است. در این میان، برندسازی و تبلیغات عروسک باربی در میان اسباب بازی ها، کماکان آن را در صدر بازار عرضه و تقاضا در جهان نگه داشته و تکرار شخصیت باربی در چند نسل، آن را به خاطره ای جمعی برای کاربران مخصوصا دختران تبدیل کرده است؛ به گونه ای که اغلب کودکان و بزرگسالان این شخصیت را می شناسند و در بازه ای از دوران بازی و رشد خود با آن در ارتباط بوده اند.
هدف پژوهش: آنچه در پژوهش پیش رو مورد واکاوی و تحلیل قرار می گیرد، تأثیر عملکرد این اسباب بازی پرفروش در شکل گیری اسطوره های مدرن و تقویت بورژوازی در جهان است. در این زمینه، با تأکید بر نظریه اسطوره رولان بارت، رابطه انسان- اشیاء در عروسک باربی به عنوان نمونه پژوهش مورد بررسی قرار گرفته است. شناسایی نشانه های معطوف به اسطوره عروسک باربی برمبنای نظریه رولان بارت و چگونگی شکل گیری اسطوره عروسک باربی، از اهداف این پژوهش محسوب می شود.
روش پژوهش: روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است و در نمونه پژوهش از داده های کتابخانه ای و پایگاه های اینترنتی استفاده شده است. در بخش نخستِ تحقیق، دلالت های ضمنی باربی اسطوره نگاری و تشریح شده است تا زبان اسطوره ای عروسک به صورت فرازبان بازشناسی شود. در مرحله بعد، با توجه به نقد اسطوره ای بارت، لایه های فرا-فرا-زبان شناسایی و معرفی شده اند.
نتیجه گیری: نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که در طراحی، تولید و فروش عروسک باربی، اسطوره سازی صورت گرفته است و پیام های ضمنی مشترک درتبلیغات و برندسازی، لایه های پنهانی است که در ناخودآگاه مصرف کننده اثر گذاشته و به صورت فریبی زمانی، او را به سمت مصرف فرا-باربی پیش می برد. همچنین در فرایند اسطوره زدایی مشخص شد که سلطه باربی، موجی از خدمات سیاسی، تجاری، صنعت سینما و مولتی مدیا را دربرداشته است.
مطالعه تحلیلی آثار هنر معاصر ایران بر اساس مفاهیم و کارکردهای رویکرد «ازآن خودسازی»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم آبان ۱۴۰۱ شماره ۱۱۳
19 - 30
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله : هنرمعاصر شاهد پیامدها و پدیده های گوناگونی بوده است، که به هیچ عنوان از قواعد سنتیِ هنر تبعیت نمی کنند. «ازآن خود سازی» در هنر معاصر یکی از همین پدیده های نوظهور است که هنرمندان بسیاری به آن روی آورده اند. هنرمند امروز، علاوه بر فعالیت های فرهنگی، خود نیز مصرف کننده هنر است. از این رو «ازآن خود سازی» راهکاری است در هنر معاصر برای رجعت به گذشته و استفاده از تصاویرِ ازپیش موجود و باز تولیدِ آثاری با مفاهیم جدید. این پدیده همزمان با غربْ در هنر ایران نیز طرفداران خود را پیدا کرده است.
هدف پژوهش : این پژوهش بر آن است تا «ازآن خودسازی» وکارکردهای آن را در هنر معاصر ایران و آثار نقاشان معاصر ایرانی پی بگیرد.
روش پژوهش : این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی صورت گرفته و شیوه گردآوری منابع آن نیز میدانی و کتابخانه ای بوده است. در اینجا، ابتدا، با توجه به تعاریف و مطالعات حوزه «ازآن خود سازی» در هنر غرب به بررسی مشابهت ها و مطابقت های این پدیده با هنر معاصر ایران پرداخته شده است، سپس هنرمندان معاصر ایرانی را که رویکرد «ازآن خود سازی» در آثارشان به وضوح قابل رؤیت است، شناسایی شده است.
نتیجه گیری : نتایج این پژوهش حاکی از حضور چشم گیرِ رویکرد «ازآن خود سازی» در هنر معاصر ایران است که با کارکردهای متفاوتی در میان هنرمندان به کار گرفته شده است، که از آن میان می توان سه کارکرد عمده را برجسته کرد: 1) «فراخوان گذشته در وضعیت معاصر»، 2) «ترجمه یا گفتگوی بینافرهنگی» و 3) «معنی گردانی آثار درون فرهنگی پیشین». در این پژوهش، ذیل هرکدام از این کارکردها، تعدادی از آثار ازآن خود ساخته هنرمندان معاصر موردبررسی قرارگرفته است. در حالی که، در کارکرد اول بازنماییِ عظمت گذشته، مسائل و مصائب انسان امروزی در معرض توجه هنرمندان بوده، درکارکرد دوم ترکیب فرهنگ و هنر ایرانی با آثار مهم و تأثیرگذار غربی مورد تأکید قرار گرفته است. در نهایت در کارکرد سوم، با دخل وتصرف در آثار شناخته شده پیشینِ ایرانی و افزودن معانی تازه ای به آن ها مواجه می شویم. بنابراین، استفاده از تصاویر و آثار پیشین با رویکردهای نوین و انتقادی به منظور معنا سازی، درهم آمیختن گذشته و آینده، ارجاع به گذشته و نقلِ آن، از ویژگی های آثار خلق شده کنونی با رویکرد «ازآن خود سازی» هستند.