مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
نئوکلاسیک
حوزه های تخصصی:
پروین اعتصامی از پیشروان شعر عصر تجدد در ایران است. او با مبانی خردگرایانه شعر خود نیازهای عصر روشنگری مشروطه را پاسخ داد و نوعی شعر نئوکلاسیک فارسی را بنا نهاد. واقع گرایی و تکیه بر خرد و اراده و مسوولیت انسان در قبال سرنوشت خود، شالوده نگاه اجتماعی او را تشکیل می دهد. پرهیز از اوهام و تکیه بر کار و تلاش در شعر او درونمایه ای است که به خوبی با نیازهای عصر تجدد هماهنگ است. در زمینه زبان و سبک نیز پیروی از وضوح و تعادل، استفاده از زبان فاخر و واقع گرایی و معنی سنجی، به ویژه در قالب «مناظره» و «تمثیل» از شاخصه های نئوکلاسیک شعر اوست که مجموعاً موجب شده منتقدان عصرش او را در شمار نوگرایان به حساب آورند.
مبانی، ظرفیت ها و محدودیت های علم اقتصاد اسلامی به مثابه علم بومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
درباره ملاک اسلامیت علم اقتصاد، دو رویکرد اساسی وجود دارد. رویکرد نخست، بر آن است که اقتصاد اسلامی معرفتی است که تمام هویت دانشی خود را از منابع معتبر شناخت از نظر اسلام کسب می کند. رویکرد دوم بر آن است که اسلام به عنوان یک نظامی از ارزش ها، باورها، هنجارها، آداب، سنن و انباشت تجربه زیست مسلمانی با ساختن بوم، فرهنگ و جامعه اسلامی ، ماهیت موضوع و پژوهشگر را در قلمرو پژوهش های اقتصادی به واقعیتی مصنوع و برساخته خود تبدیل می کند؛ در نتیجه، دانشِ محصول توصیف و تبیین واقعیت های اقتصادی چنین جامعه ای، اسلامی خواهد بود. مقاله پیش رو ظرفیت ها و محدودیت های رویکرد دوم را که شهید صدر; نیز در همین چارچوب علم اقتصاد اسلامی را تحقق پذیر می داند نشان خواهد داد. مقاله پیش رو ابتدا اثر فرهنگ بر علم اقتصاد را در چارچوب نظری مکتب اقتصادی نئوکلاسیک و نهادگرایی نشان می دهد. برای رسیدن به این منظور می کوشد تا از دو دید اساسی آفرینش فاعل شناسایی یا نظریه پرداز اقتصادی و نیز موضوع شناسایی یعنی انسان و جامعه، اثر تفاوت های فرهنگی را بر کلیت دانش اقتصاد نشان دهد. یک دیدگاه بر آن است که تفاوت های فاعل و موضوع شناخت اقتصادی در قلمرو جامعه و فرهنگ اسلامی با فرهنگ و جامعه ملحوظ در دانش اقتصاد متعارف به حدی است که باید در جامعه اسلامی دانشی متفاوت پدید آید. مقاله پیش رو مبانی، دلایل و نتیجه های این رویکرد را بررسی و نقد می کند.
نقد و بررسیِ سه تصور از خدا در فلسفة مسیحیِ معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه الهیات مسیحی، بیش از هر زمان دیگر، با مسئلة وجود خدا، شناخت او و به ویژه، ارتباط میان علم و ارادة الهی با اراده و تقدیر انسان، درگیریِ فلسفی و کلامی دارد. در دوران معاصر، با ظهور نحله های جدید فلسفی در غرب، الهیات مسیحی نیز نحله های فلسفیِ مختلفی را درون خود تجربه کرده است، که الهیات یا خداباوریِ کلاسیک، خداباوریِ گشوده و خداباوریِ نئوکلاسیک را می توان سه مورد از برجسته ترین این نحله ها دانست. هر یک از این سه مکتب فلسفی الهیاتی، سعی کرده اند تا با ارائة تصویری از خداوند، به بسیاری از مسائل سنتی و جدید در خصوص خداوند و ارتباط او با نظام هستی و به خصوص با انسان و ارادة او، پاسخ دهند. در این جستار، تلاش خواهیم کرد تا با ارائة تصویری کلی از این سه مکتب، به مهم ترین اشکالات و انتقادات واردشده بر آن ها، به ویژه انتقاداتی که از سوی خودِ فیلسوفان مسیحی مطرح شده اند، توجه کنیم و جایگاه هر یک را در فلسفة مسیحیِ معاصر، بکاویم. همچنین، در نقد و بررسی این خداباوری های سه گانه، از آرای ملاصدرا نیز، به ویژه در مباحثی چون حدود شناخت عقل، مسئلة شر و علم پیشین خداوند، بهره خواهیم برد. ازاین رو، نقد خداباوری های مذکور را هم به صورت درون سیستمی و هم برون سیستمی دنبال خواهیم کرد.
نئوکلاسیک و مقابله با معنا باختگی مکان : میدان تجریش و بازآفرینی معنای آن در شهرسازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال پانزدهم دی ۱۳۹۷ شماره ۶۷
31 - 42
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: معماری و شهرسازی نئوکلاسیک فضای کالبدی را با الهام از مکتب کلاسیک برای عصرحاضر طراحی و معنای مکان را در پیوند فرم با گذشته آن جستجو می کند. میدان تجریش به عنوان یک فضای عمومی که نقش مهمی در بازآفرینی خاطره های مردم به عهده دارد دیربازی است که از معنا و مفهوم گذشته خود فاصله گرفته و با هجوم بی رویه ساخت و سازهای تجاری و اداری مدرن در اطراف آن، آشفتگی های «بصری و عملکردی» فراوانی بر فضای آن تحمیل شده است. برای جلوگیری از این استحاله در بهم ریختگی و تقابل بین سنت و مدرنیته، در این مقاله به این سؤال مهم پاسخ داده خواهد شد که چگونه می توان در شهرسازی بارویکرد به سبک نئوکلاسیک از طریق بازآفرینی معنای مکان و خاطره ها و با تقویت ادراک زیباشناسی، به حل چالش تقابل بین سنت و مدرنیسم پرداخت و در اینجا به عنوان نمونه، جایگاه اصیل میدان تجریش را در میان فضاهای شهری ماندگار، چگونه می توان احیا و حفظ کرد؟ با اتخاذ روش تحلیل کیفی و آماری، بحث و نتیجه مقاله ما را به این مهم هدایت خواهد کرد : علی رغم همه اغتشاشات بصری و آشفتگی در سیما و عملکرد میدان تجریش که شاهد آن هستیم، می توان با اتخاذ رویکرد نئوکلاسیک در طراحی شهری، معنای از دست رفته مکان را تا حدودی به آن بازگرداند.
ارزیابی نظری رویکرد ساختارگرایی جدید در اقتصاد توسعه: مزایا و چالش ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فصلنامه سیاستگذاری اقتصادی،سال دهم، شماره نوزدهم، بهار و تابستان 1397، صص 1-24
از دیدگاه اقتصاد ساختاری جدید، نوشتارهای اقتصاد توسعه پس از جنگ جهانی دوم تاکنون شاهد سه موج بوده است. موج اول، ساختارگرایی قدیم است. موج دوم، به دنبال ناموفق بودن بسیاری از مداخلات دولت بر اساس ساختارگرایی، توسط نئوکلاسیکها در دهه 1980 و 1990، پدید آمد که شکستهای مداخلات دولت در اقتصاد علیه مزیت نسبی را برجسته کرد و بر کارکرد بازارها در تخصیص منابع تاکید نمود. موج سوم، یعنی اقتصاد ساختاری جدید، به دنبال تلفیق تحول ساختاری با تاکید بر نقش بازار و دولت در فرآیند توسعه اقتصادی است. ساختارگرایی جدید بر اساس مزیت نسبی اقتصاد مبتنی بر موجودی عوامل تولید، ارتقای صنعتی و بهبود زیرساخت با مساعدت دولت، و استفاده از مکانیزم بازار برای تخصیص منابع میباشد. ساختارگرایی جدید، نقش دولت در ایجاد تنوع صنعتی و ارتقاء آن را محدود به تدارک اطلاعات در مورد صنایع جدید، هماهنگی سرمایهگذاریهای مرتبط میان بنگاههای مختلف در همان صنایع، جبران اثرات جانبی اطلاعات برای بنگاههای پیشگام، و پرورش صنایع جدید از طریق کمک به انکوباتورها و تشویق سرمایهگذاری مستقیم خارجی میداند. دولت همچنین نقش رهبری در بهبود زیرساختهای سخت و نرم، به منظور کاهش هزینه معاملات هر بنگاه و تسهیل فرآیند توسعه صنعتی اقتصاد را ایفا میکند. چارچوب شناسایی و تسهیل رشد، ابزار پیادهسازی اقتصاد ساختاری جدید است که طی شش مرحله قابل انجام است. در این مقاله ابتدا نظریه، سپس سیاستها و در نهایت، کاربرد ساختارگرایی جدید مورد ارزیابی قرار میگیرد.
بررسی تطبیقی شاخصه های تاثیرگذار در تداوم سبک ملی گرایی ایران و ایتالیا
حوزه های تخصصی:
با بررسی در معماری معاصر کشور مشاهده می شود که سبک نئوکلاسیک غربی کماکان مورد اقبال عموم و بعضا جامعه معماری قرار گرفته است. همانطور که در غرب سبک نئوکلاسیک حائز اهمیت بوده است، سبک ملی گرایی نیز با آغاز سده ی چهاردهم هجری شمسی و فراگیری پدیده ناسیونالیسم در سراسر جهان، در ایران نیز، پدید آمد و در راستای ایجاد این جریان فکری جامعه معماری آن زمان، آثاری هویتمند و با ارزش را که امروزه می تواند الگویی برای معماران باشد را بوجود آوردند. موضوع مهم مورد بررسی، چرایی انزوال این سبک در ایران و بالع کس فراگیری سب ک های باستانیِ دیگر کشورها در عرص ه بین الم لل است. در این پژوه ش از روش تحقیق تحلیلی- تطبیقی با راهبرد تفسیری -تاریخی به منظور شناخت و تبیین شاخصه های تاثیرگذار بر ایجاد و ماندگاری سبک ملی گرایی در دو کشور ایران و ایتالیا استفاده شده است، علت انتخاب این دو کشور را می توان غنای تاریخی و معماریِ آنها دانست. کشورهایی که دارای پیشینه قوی از معماری باستانی هستند و با الهام از آن ها می توانند به یک سبک و اصول متعالی دست پیدا کنند. در این پژوهش تلاش است که در ابتدا به تشریح سبک ملی پرداخته شود و سپس در دو کشور ایران و ایتالیا مورد ارزیابی قرار گیرد. نهایتا با مطالعه تطبیقی بین آثار موجود در این سبک، عوامل انحطاط یا ثبات آن را در هر دو کشور ذکر شده استخراج می گردد. نتایج تحقیق نشان می دهد که، ساده کردن و یا به عبارت دیگر، امروزی کردن این نشانه ها و همین طور استفاده از تناسبات ساده ی جاری در معماری باستانی در قرن حاضر می تواند کارآمد تر باشد.