فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۵۰۱ تا ۱٬۵۲۰ مورد از کل ۷٬۵۶۵ مورد.
منبع:
نقش جهان سال دوازدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
73-46
حوزههای تخصصی:
اهداف: هدف این پژوهش بررسی به کارگیری قابلیت های تلفیق بیم و جی.آی. اِس. برای پیاده سازی اصول شهر هوشمند است که مزیت های بالقوه استفاده از آن ها را بیان می کند و با طبقه بندی آن ها بهره گیری از بیم و جی.آی.اس برای ارتقای شهر هوشمند را تشریح می نماید. روش ها: روش تحقیق فراترکیب (و فراتحلیل) با استفاده از پایگاه داده های فارسی و لاتین، مفاهیم بیم و جی.آی.اِس. مورد جست وجو قرارگرفته و شکاف دانشی آن و ادغام دو مقوله اصلی مورد پژوهش، در راستای اهداف پژوهش مورد بررسی قرارگرفته است. یافته ها: برای هوشمندسازی شهرها، با توجه به ویژگی هایی که بیم و جی.آی.اِس. به طور مجزا دارند، ضرورت ادغام آن ها در یک محیط سه بعدی روشن است. برای درک موارد استفاده بر اساس بیم و جی.آی.اِس.، قابلیت همکاری مؤثر بین آن ها باید توسط یک پلتفرم مناسب پشتیبانی شود. پذیرش مفاهیم CIM توسط مدیران شهری در بخش ساختمان، گام مهمی در توسعه شهرهای هوشمند است. برای بهبود بهره وری و دست یابی به مدیریت پایدار، باید داده های بیم و جی.آی.اِس. در سطوح مختلف استفاده شود. نتیجه گیری: مشکلات مدیریت مربوط به ساخت عمودی را نمی توان با استفاده از داده های دوبعدی موجود در نقشه ها حل کرد. ترکیب بیم و جی.آی.اِس. می تواند مشکلات مدیریتی انواع زیرساخت های افقی و عمودی را برطرف کند. ادغام این دو، قابلیت های آن ها در یکپارچه سازی داده ها، تجزیه و تحلیل کمی، کاربرد فناوری های مدیریت شهری، پشتیبانی قوی از شهر پایدار هوشمند را افزایش می دهد.
تحلیل و مقایسه دیدگاه «پارسونز» و «لدوکس» در کاربرد عصب شناختیِ طراحی معماری با تاکید بر «روان شناسی تکاملی اولریخ»
منبع:
بوطیقای معماری سال اول زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳
49-63
حوزههای تخصصی:
از دیدگاه اولریخ مبانی درک محیط مبانی عصب شناختی دارد که ناشی از تکامل ساختار فیزیولوژیک روانی انسان در مواجهه با محیط مصنوعی است که معماران و طراحان شهر در ارائه آن نقش داشته اند. سوال اصلی این پزوهش بنیادین این است که جایگاه عصب شناسی مبتنی بر نظریه تکاملی اولریخ در حوزه شناخت معماری چیست؟ در این مقاله این موضوع تشریح می شود که از روش توصیفی- تحلیلی و آزمون پارسونز که شرح آن در بیان یافته ها داده شده به موضوع پرداخته است. یافته های تحقیق نشان می دهد که معماران بایستی توجه انسان کاربر فضا مانند نظریه تکمل تدریجی داروین در حوزه روانی نیز مصداق داشته و درواقع معماری و فضاهای شهری می توانند سطوح تکامی پیشرانی یا پسآمدی را ایجاد کنند لذا معماران باید هرجا که امکان دارد از سطوحی با بافت طبیعی و دارای سطحی منقوش استفاده کنند که به راحتی با روح و روان آدمی قابلیت سازگاری و درک داشته باشد.
ارزیابی کیفیت شنیداری فضای شهری با استفاده از تکنیک صداپرسه (مطالعه موردی: خیابان امام خمینی تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۱
45 - 58
حوزههای تخصصی:
کیفیت شنیداری در خیابانهای مرکزی شهری از عوامل تعیین کننده کیفیت کلی محیطی است که بر ادراک ذهنی کلی افراد از فضا تاثیر می گذارد اما امروزه غلبه اصوات ترافیکی سبب آزردگی شنیداری می شود. در این راستا هدف پژوهش حاضر ارزیابی کیفیت ادراک شنیداری خیابان امام خمینی تبریز از دید افراد پیاده بود. از تکنیک صداپرسه مبتنی بر استاندارد ISO12913-2 جهت ارزیابی ادراک ذهنی افراد (30 نفر) ازکیفیت شنیداری خیابان امام تبریز استفاده شد. خواسته شد تا افراد مسیر میدان فجر تا میدان شهید بهشتی صداپرسه انجام داده و در سه ایستگاه پرسشنامه مبتنی بر استاندارد را پر کنند. از میدان فجر تا چهارراه شریعتی ناخوشایند و در مابقی مسیر خوشایند ارزیابی شده است. عواملی چون تنوع کاربری و فعالیت، تنوع فضایی- کالبدی، تراز صدای پس زمینه و منابع صوتی آزار دهنده ترافیک- محور و گونه های معماری واجد ارزش، در ارزیابی ذهنی افراد تاثیرگذار بوده اند.
تجربه نگاری تدوین سند راهبردی توسعه محله و بررسی چالش های تحقق پذیری آن- نمونه موردی محله امام زاده قاسم واقع در منطقه 1 شهر تهران
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر، تهیه برنامه توسعه محله برای محله های مختلف شهر تهران که دارای بافت فرسوده هستند، مورد توجه مدیریت شهری قرار گرفته است. البته این امر به مرور و با تغییراتی جزئی بعد از تهران در بسیاری از شهرهای دیگر نیز مورد توجه قرار گرفت. در حال حاضر با مشخص شدن ابعاد مختلف تهیه این برنامه ها و نقشی که آن ها می توانند در جلب مشارکت و افزایش رضایتمندی شهروندان داشته باشند، تهیه این برنامه ها برای تمامی محله های شهر تهران در دستور کار قرار گرفته است. این اسناد در واقع بخشی از برنامه ریزی راهبردی با رویکرد مشارکتی و پایین به بالا است. با توجه به گذشت چندین سال از شروع تهیه این اسناد و ایجاد بسترهای قانونی لازم و دستورالعمل های اجرایی نحوه تهیه و پایش برنامه ها، در این پژوهش به بررسی چالش های تحقق برنامه توسعه محله امام زاده قاسم به عنوان یک نمونه پرداخته شده است. نتیجه مطالعات نشان می دهد این برنامه با وجود نکات مثبت در زمینه نحوه تهیه برنامه و جلب مشارکت همچنان در برخی موارد دچار نقص هایی است که تحقق پذیری طرح را تحت الشعاع قرار می دهد. در این مقاله چالش ها در دو بعد محتوایی (بیشتر ناظر بر شرایط زمینه ای تهیه سند) و رویه ای (بیشتر ناظر بر روندهای طی شده در تهیه، اجرا و پایش سند) دسته بندی شده اند.
بررسی چالش های حقوق بین المللی در مواجه با حملات سایبری و ارائه راهکارهای مناسب جهت برون رفت از چالش های مذکور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۵ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۸
95 - 128
حوزههای تخصصی:
جامعه بین المللی که در ابتدا متشکل از دولت هایی بود که وابستگی متقابل آنها را در کنار هم در یک اجتماع قرار می داد، به برکت تحولات بنیادین و چشمگیر ناشی از پیشرفت های حاصله از تکنولوژی، ارتباطات و نیاز به تأمین و تضمین ثبات در اثر تهدید ابزارها و سلاح های جدید از یک سو پذیرای بازیگران جدید در عرصه روابط بین المللی گردید و از سوی دیگر آگاهی و نیاز به همگرایی و همبستگی ناشی از وجود منافع مشترک و ارزش های انسانی در آن کاملاً بروز یافته است.قسمت های مختلفی متأثر از این بحث است . یکی از حوزه های مربوطه بحث مسئولیت بین المللی دولت بوده است. از دید کمیسیون حقوق بین الملل، محور استناد به مسئولیت، مفهوم دولت زیان دیده است . از سوی دیگر بحث تروریسم سایبری و تبیین مبانی و ارائه راهکارهای مربوط به آن است. همچنین حملات سایبری و بحث مخاصمات مسلحانه که باید مورد بررسی قرار گیرد. در تمامی این چالش ها حقوق بین الملل بایستی با ارائه راهکارهایی در جامعه بین المللی ، بتواند از بروز زیان به افراد و دولت ها جلوگیری نماید.
بهسازی لرزه ای و تغییر کاربریِ تطبیقیِ دانشکده طراحی دانشگاه هنر اسلامی تبریز، در مجموعه تاریخیِ چرمسازی خسروی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - معماری و شهرسازی دوره ۲۷ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
51 - 62
حوزههای تخصصی:
این پژوهش درصدد دستیابی به اصول بهسازی لرزه ای در تغییر کاربریِ تطبیقیِ دانشکده طراحی دانشگاه هنر اسلامی تبریز می باشد. بدین ترتیب، ضمن واکاویِ مبانی نظری، استفاده از ابزار دقیق، مشخصات کامل مصالح بدست آمد و در محیط نرم افزارهای مربوطه، براساس جزئیات و مشخصات حاصل از جمع آوری داده های میدانی و آزمایشگاهی مدل سازی و مورد آزمایش فرضی قرار گرفت تا روش و نوع اجرایِ نهایی تصمیم گیری شود. این تحقیق به لحاظ هدف، کاربردی و از نظر روش در بخش نظری، استدلال منطقی و در بخش مطالعه موردی به روش تجربی می باشد.
نتایج تحلیل نشان داد که در مقاوم سازی ساختمان مورد مطالعه، محصور کردن دیوارهای بنایی با استفاده از کلاف های بتنی تاثیر بسزایی در تأمین سطح عملکرد مورد نظر داشته است. از طرفی نتایج تحقیق نشان داد کاربست اصول و ضوابط مقاوم سازی ساختمان ها در بناهای تاریخی بایستی با در نظرگرفتن ارزش های کالبدی و غیرکالبدی آن و توان مهندسی و شرایط مالی و مدیریتی بناهای تاریخی صورت گیرد. همچنین در این خصوص ابزار و مصالح و فناوری های موجود در جامعه نیز حائز اهمیت می باشد و چون مقاوم سازی نیازمند ابزار مخصوص بخود می باشد، می بایست تیم های اجرایی توان فنیِ اجرای چنین فنونی را داشته باشند؛ چراکه حفاظت از ارزش ها اولی بر مقاوم سازی خواهد بود.
قانونی سازی: روایتِ مشروعیت بخشی به تخلفات ساختمانی؛ مطالعه موردی: مگامال های شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
همسو با رشد شهرنشینی و افزایش تقاضا برای زیر ساخت رفتن زمین ها به منظور تأمین نیازهای شهروندان و به تبع افزایش قیمت زمین، در سال های اخیر بروز تخلفات ساختمانی در شهرها با روندی تصاعدی رو به افزایش بوده است. احداث مجتمع های تجاری چند منظوره [مگامال ها] دارای اثرات و پیامدهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و فضایی-کالبدی بر شهرها هستند. یکی از این پیامدها بروز تخلفات ساختمانی گسترده در طول فرایند اخذ مجوزها و احداث مگامال هاست. از این رو، پرداختن به چرایی و چگونگی وقوع تخلفات ساختمانی در احداث مگامال ها خاصه در بستر برنامه ریزی و مدیریت شهری ایران با توجه به گستردگی ابعادِ اثرات و پیامدهای احداث آن ها و همچنین روند افزایشی این دسته تخلفات، حائز اهمیت است. هدف مقاله حاضر، ارائه یک تبیین نظری از چرایی و چگونگی وقوع تخلفات ساختمانی در مگامال ها در شهر تهران است. بر این اساس با استفاده از رویکرد برساخت گرا در روش نظریه زمینه ای، تجارب و دیدگاه های برنامه ریزان، متخصصین، صاحب نظران و حرفه مندان حوزه شهری در قالب 16 مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته مورد پرسش و تحلیل قرار گرفته است. نتایج مقاله حاضر حاکی از آن است که «قانونی سازی تخلفات» و عادی سازی رویه های ناصواب را می توان از جمله ابزارهای اصلی مشروعیت بخشی به تخلفات ساختمانی در روند احداث مگامال ها برشمرد.
نقش تجربه زیسته طراحان در بازنمایی کهن الگوهای معماری، نمونه موردی: آثار معماران ایرانی تحصیل کرده خارج از کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم شهریور ۱۴۰۱ شماره ۱۱۱
5 - 16
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: امروزه علی رغم گسترش و بسط موضوعات بینارشته ای علوم شناختی، روانشناسی و معماری، درباره نقش آگاهی و ناآگاهی طراحان در فرآیند آفرینش اثر انگاره ای قطعی، واضح و روشن وجود ندارد. از سوی دیگر به خاطر نبود روشی برای خلق معانی مشترک، شکافی عمیق میان فضای اندیشیده شده و فضای درک شده ایجاد شده است. تغییرات بنیادین و دگرگونی های پیوسته در طراحی پژوهی و هم پیوندی آن با معماری و آموزش امروز منجر به گسست تجربه مستقیم طراحان از الگوهای فضایی ثابت و در پی آن عدم شکل گیری روند طبیعی و دگرگونی کهن الگوهای معماری برای بازنمایی مفاهیم ازلی و سرمشق ها شده است. هدف پژوهش: این مقاله به معرفی ویژگی هایی از واحدهای فضایی معماری ایرانی که در آثار طراحان ایرانی امروز تداوم داشته است می پردازد و با تبیین نحوه تأثیر تجربه مستقیم و زیسته طراحان در آفرینش فضا، بر بازنمایی کهن الگوها در فرآیند تولید معماری، از میان کهن الگوهای برگزیده می پردازد. روش پژوهش: با استفاده از روش کیفی تحلیل محتوا، بر مبنای نظریه داده بنیان، آثار معماران ایرانی تحصیل کرده خارج از کشور به عنوان داده جمع آوری شده است؛ این آثار به روش سیستماتیک استراوس و کوربین و بر اساس معیاره فضای مادی و معنایی به کهن الگوهای باغ ایرانی، حیاط میانی، ایوان و چارطاقی، دسته بندی می شوند. این دسته بندی شامل کدگذاری باز، محوری و انتخابی است. سپس از میان چهار کهن الگوی انتخابی، مواردی که معماران مورد مطالعه، تجربه مستقیم و زیسته در فضای آن را داشته اند مشخص و با نتایج دسته بندی مقایسه می شوند. نتیجه گیری : یافته ها نشان می دهد تجربه زیسته طراحان در بازنمایی کهن الگوهای معماری نقش مستقیم دارد. گرایش به شبیه سازی فضاهای کهن الگوی حیاط میانی که ایرانیان در آن تجربه زیسته و پیوسته دارند بیشتر است. تداوم عناصر معنابخش به فضای ایوان و ظهور برخی نظام ها و نقش مایه ای باغ ایرانی در مواردی نادر مشهود است.
بررسی فلسفه سیر کثرت به وحدت و وحدت به کثرت در کاربندی معماری ایرانی؛ نمونه موردی: کاربندی حمام گنجعلی خان
حوزههای تخصصی:
تحلیل رضایت شهروندان تبریز از خدمات عمومی شهر به لحاظ ابعاد ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره سوم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
76-59
حوزههای تخصصی:
بیان مساله: مدیریت خدمات عمومی در مناطق شهری به عاملی تعیین کننده در جذب و ساماندهی جمعیت تبدیل شده است. مدیریت صحیح این برای دستیابی به رضایت شهروندان ضروری است. برآوردن انتظارات افرادی که از یک شهر بازدید می کنند بسیار مهم است، زیرا می تواند در تصمیم گیری برای اقامت در آن مکان تعیین کننده باشد. دلبستگی شهروندان به یک شهر بستگی به ارائه کافی خدمات عمومی دارد. هدف: این مطالعه به بررسی عوامل ذهنی اثرگذار بر میزان رضایتمندی شهروندان از خدمات شهرداری می پردازد. سه عامل: دلبستگی به مکان، کیفیت زندگی و ارتباط بین شهرداری و شهروندان در نظر گرفته شده است. روش ها: این مطالعه بر پایه تحلیل کیفی و کمّی انجام شده است. چارچوب مفهومی با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری ( SEM ) تدوین شده است. یافته ها: نتایج نشان داد، ارتباط دارای بیشترین میزان تاثیر بر رضایتمندی از خدمات عمومی (کل اثرات مستقیم و غیرمستقیم= 938/0) است، پس از آن کیفیت زندگی (اثرات کل = 315/0) و در نهایت، دلبستگی به شهر (اثر غیرمستقیم= 256/0) قرار دارند. نتیجه گیری: بنابراین، شهرداری ها برای برقراری ارتباطات کارآمدتر و سریع تر با شهروندان در تبریز باید از سیستم های فناورانه استفاده کرده و فعالیت های لازم را بر روی آنها ایجاد کنند تا بتوانند به نحو احسن با شهروندان ارتباط برقرار کنند. در ضمن، نهادهای عمومی نباید از این ترفندها برای رویدادهای نامنظم یا دوره های زمانی محدود مانند انتخابات سو استفاده کنند.
نقش فناوری در همه شمولی شهرها با تأکید بر حضور افراد دارای معلولیت در فضاهای شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم شهریور ۱۴۰۱ شماره ۱۱۱
17 - 26
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: امروزه دسترسی همه شمول به فضاهای شهری به دلیل رشد سریع شهرنشینی و افزایش جمعیت اهمیت پیدا کرده است. طراحی و برنامه ریزی همه شمول، فرصت های برابر را برای همه گروه های شهروندان صرف نظر از محدودیت هایشان ایجاد می کند. براساس قواعد شهرهای همه شمول، همه گروه های شهروندان ازجمله افراد دارای معلولیت باید از حق دسترسی و حضور در فضاهای شهری برخوردار باشند؛ درحالی که وضعیت دسترس پذیری فضاهای شهری برای افراد دارای معلولیت در شهرهای کشور ما ازجمله تهران نشان می دهد حضور این گروه از شهروندان در فضاهای عمومی تا حد زیادی غیرممکن است.
هدف پژوهش: هدف پژوهش پیش رو بررسی نقش فناوری در همه شمولی شهرها با تأکید بر حضور افراد دارای معلولیت در فضاهای شهری است. روش پژوهش: این مقاله با به کارگیری روش پژوهش توصیفی-پیمایشی و در قالب دو گام متواتر شامل فراتحلیل و بررسی اسناد کتابخانه ای خارجی و داخلی پیرامون موضوع پژوهش و سپس تحلیل یافته های پرسش نامه ای که با مشارکت 80 فرد دارای معلولیت در شهر تهران همراه بود، انجام شده است. نتیجه گیری: یافته های پژوهش تأیید می کند که همه افراد شرکت کننده در پژوهش برای حضور در فضاهای شهری با چالش های عدیده ای روبه رو هستند. نتایج پرسشنامه نشان می دهد که 82 درصد از افراد شرکت کننده در پژوهش، بیش از 5 بار در روز از وسایل الکترونیکی هوشمند استفاده می کنند و نمونه های به کارگیری فناوری کمکی برای بالغ بر 90 درصد افراد دارای جذابیت است. در نهایت پیش بینی می شود که به کارگیری چنین فناوری هایی سبب تسهیل وضعیت دسترس پذیری و افزایش حضور افراد دارای معلولیت در سطح شهر می شود. این مقاله سه رویکرد جدید شهر هوشمند همه شمول، کاربست فناوری اطلاعات و ارتباطات و همه شمولی الکترونیک را به عنوان رویکردهایی جدید جهت بهره گیری از فناوری در راستای افزایش همه شمولی شهری معرفی می کند و در انتها با اتکا به این رویکردها پیشنهادهایی جهت افزایش حضورپذیری فضاهای شهرها برای گروه های دارای معلولیت، با بهره گیری از فناوری مطرح می کند.
پدیدارشناسی تفسیری فضاهای میانوار در معماری خانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم فروردین ۱۴۰۱ شماره ۱۰۶
57 - 68
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله : از گذشته های دور دو کارکرد اصلی «دسترسی» و «دیدرسی» در فضاهای میانوار (واسط) در طراحی و ساماندهی فضا مطرح بوده است ولی امروزه در طراحی توجه چندانی به این فضاها نشده و حتی گاه نادیده انگاشته می شوند. پیامد این وضع، برآورده نشدن شماری از نیازهای روانی و معنایی است که تنها در فضاهای میانوار پاسخ می یافته و می یابند. این در حالی است که شماری از معماران پدیدارشناس بر تعامل همه جانبه گستره های وجودی انسان با فضای معماری و اهمیت پاسخگویی به نیازهای روانی و معنایی تأکید دارند. هدف پژوهش : این تحقیق به جستجوی کارکرد فضاهای میانوار در معماری خانه، بر پایه رویکرد چند تن از معماران پدیدارشناس معاصر می پردازد و هدف آن دستیابی به کارکرد بهینه این گونه فضاها در خانه است. روش پژوهش : برای رسیدن به اهداف تحقیق، در قالب روش کیفی و با بهره گیری از رویکرد تفسیری و پدیدارشناسانه به فضا، نخست برپایه مطالعات نظری به توصیف دیدگاه چهار تن از معماران پدیدارشناس در ارتباط با فضاهای میانوار پرداخته شده است؛ سپس با بهره گیری از روش «پدیدارشناسی تفسیری»، به ساخت واحدهای معنایی در آثارشان پرداخته شده و توانایی های کارکردی میانوارها در دو سویه «ادراکی-معنایی»، «رفتاری-کارکردی» و نیز «ویژگی های کالبدی-فضایی سازگار و پاسخگوی به آن کارکردها» بازخوانی شده است. نتیجه گیری : نتایج نشان می دهند فضاهای میانوار هنگامی کارکرد بهینه دارند که بتوانند سلسله مراتب دسترسی مناسبی از فضای بیرون به درون فراهم آورند، در عین حال احساسی از آرامش و در پناه بودن را برای مخاطب فراهم آورده و همه حواس و ادراکات او را در این میان درگیر کنند. در پاسخ به این سه کارکرد ویژگی های متمایزکننده کالبدی همچون کاربرد نور و سایه، الگوهای صوتی، بویایی و بساوایی متفاوت و همچنین داشتن مرزهای کالبدی ویژه می توانند پاسخگوی آنها باشند.
ارزیابی مؤلفه های محیطی مؤثر بر کیفیت یادگیری در طراحی معماری محیط های آموزشی
حوزههای تخصصی:
فضاهای آموزشی که نهادی برای تعلیم و تربیت دانش آموزان هستند نیازمند محیطی است که بتوانند احساس امنیت و تعلق خاطر، آرامش و تمرکز را جهت بهبود کیفیت تحصیل فراهم نمایند و در عین حال محیطی پویا و شاداب را در بر داشته باشند تا بتواند به هیجانات و دیگر نیازهای مخاطبین آموزش پاسخ دهند. لذا در محیط های آموزشی می توان پیشبرد آموزش و پرورش را حول سه محور اصلی شامل دانش آموزان و معلمین، فرآیند یادگیری و محیط ساخته شده مشخص نمود. مسأله آموزش و یادگیری تحت تأثیر فضایی که در آن ارائه می شود نیازمند بستر مناسبی است که عوامل و شرایط محیطی مطلوب در آن فراهم شده باشد. هدف از این پژوهش مطالعه و ارائه راه کارهایی پیرامون عناصر محیطی تأثیرگذار بر بهبود کیفیت یادگیری فراگیران در محیط های آموزشی می باشد. چرا که اگر طراحان و معماران این راه کارها را در بخش های مختلف طراحی و اجرای اینگونه ساختمان ها رعایت نمایند می توان علاوه بر افزایش کیفیت یادگیری باعث ایجاد شوق و اشتیاق در دانش آموزان و جذب هرچه بیشتر آنها به مسأله آموزش و پرورش شد. در این پژوهش سعی شده است مؤلفه های محیطی که بالاترین نرخ تأثیرگذاری در کیفیت آموزش و یادگیری را دارند (نور،رنگ،تهویه، صوت و فضای سبز) مورد بررسی قرار گرفته شود. این مقاله با توجه به موضوع و ماهیت آن، از نوع مطالعات کاربردی بوده و به روش توصیفی_تحلیلی انجام گرفته است. کلیه داده های تحقیق به روش گردآوری کتابخانه ای_اسنادی می باشد و برخی از راه کارها با تحلیل و بررسی نمونه های موردی ساختمان های آموزشی که با رویکرد تأثیر مثبت عوامل محیطی ساخته شده اند ارائه شده است. در انتها این نتیجه حاصل شد که می توان با رعایت راه کارهای مؤثر محیطی در طراحی و اجرای ساختمان های با عملکرد آموزشی باعث تقویت و افزایش سطح یادگیری در کاربران فضاهای آموزشی شد.
بررسی و اولویت بندی شاخص های اجتماعی نواحی شهری با تاکید بر تأثیرپذیری مناطق آزاد تجاری- صنعتی (مطالعه موردی: شهر چابهار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مجاورت منطقه آزاد تجاری صنعتی چابهار با شهر چابهار سبب ایجاد تغییرات در ابعاد مختلف بخصوص بعد اجتماعی برای این شهر و نواحی پیرامون شده است. در این راستا هدف پژوهش حاضر بررسی و اولویت بندی شاخص های اجتماعی نواحی شهری چابهار با تاکید بر تأثیرپذیری مناطق آزاد تجاری- صنعتی می باشد. تحقیق حاضر از نظر هدف، یک تحقیق توسعه ای و روش تحقیق، تحلیلی و مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای، اسنادی و میدانی می باشد. جامعه آماری تحقیق حاضر، شامل ساکنان نواحی چهارگانه شهر چابهار (۱۰۶۷۳۹ نفر) است، که حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران محاسبه و تعداد (382) نفر، تعیین شد. پرسشنامه ها در نواحی چهارگانه شهر چابهار بر حسب نسبت جمعیت توزیع گردید. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار (SPSS) و مدلFuzzy ELECTRE استفاده شده است. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد، همه گویه های بعد اجتماعی با در سطح 99 درصد اطمینان ارتباط معناداری با منطقه آزاد تجاری- صنعتی دارند. همچنین نتایج حاصل از آزمون تحلیل واریانس یک طرفه نشان داد که با توجه به اینکه سطح معناداری از (05/0) کمتر است، با اطمینان 95/0 می توان گفت، در میان نواحی شهر چابهار به لحاظ تأثیر منطقه آزاد تجاری در توسعه شاخص های اجتماعی تفاوت معناداری وجود دارد. در نهایت نتایج اولویت بندی نواحی شهر چابهار با تاکید بر تأثیرپذیری از منطقه آزاد تجاری- صنعتی با محوریت توسعه شاخص های اجتماعی با استفاده از مدل الکتره فازی نشان داد، ناحیه 2 در اولویت اول قرار می گیرد.
تحلیلی بر چالش ها و تاب آوری معماری معاصر ایران با پیوستن به جامعه شبکه ای
منبع:
رف سال اول بهار ۱۴۰۱ شماره ۴
44 - 64
حوزههای تخصصی:
جامعه شبکه ای با ارائه مفاهیم متفاوتی از زمان و مکان و نگاه جهانی به معماری، جوامعِ در حال توسعه از جمله ایران را با چالش های جدیدی مواجه می کند. در امتداد همه این دگرگونی ها و ظهورآسیب هایی درنتیجه بروز چندگانگی فرهنگی و اجتماعات فراملی، مسائل تازه ای برای یک جامعه در رابطه با چگونگی حفظ و بازیافتن جایگاه خود، هنگامی که در طیف فرآیند شبکه ای شدن قرار می گیرد مطرح می شود. بنابراین اینکه معماری معاصر ایران در طی این روند با چه سازوکاری حیات خود را حفظ نموده و تاب آورد، مسأله ای قابل بررسی است. در این روند گام اول، شناخت وضعیتی است که با آن مواجه هستیم. هدف اصلی پژوهش شناخت و بررسی تحولات ناشی از پیوستن اجتماعات به جامعه شبکه ای و نحوه تأثیرات آن بر مقوله معماری است. بر این اساس سعی بر آن است با تحلیل مطالعات، وآراء صاحب نظران جنبه هایی از تحولاتِ فرآیند شبکه ای شدن بررسی و مهم ترین تأثیرات آن در رابطه با ابعاد مختلف فضا و معماری مورد تحلیل و تطبیق قرار گیرد. روش گردآوری اطلاعات بصورت مستندسازی و مبتنی بر مباحث کیفی و تحلیل تطبیقی است. نتایج مطالعات نشان می دهد که ماهیت متکثر جامعه شبکه ای ضمن تسریع تعاملات جهانی و عوامل متصل به آن، معماری را با شرایط دوگانه ای چون همگونی و التقاط مواجه می سازد. در این راستا معماری نیازمند رویکردهایی است که با حفاظتی خلاق، میان جهانی شدن وحفظ ویژگی های منطقه ای تعادلی در جهت معماری تاب آور ایجاد کند. لازمه شکل گیری معماری تاب آور در جامعه شبکه ای تعدیل آثار این تحولات با حفظ ارتباط همزمان میان مقوله های: فرهنگ و هویت بومی، فرهنگ و هویت جهانی، مکان، فضای جریان، فناوری و تکنولوژی با محوریت اصلی انسان و در رابطه ای پویا با زمان است. محصول معماری زمانی می تواند در این گفتمان جهانی تاب بیاورد که در حرکتی موافق زمان، ضمن حفظ ارتباطش با جهان، به صورتی آگاهانه ویژگی های خود را شناخته، حفظ و توسعه بخشد و درتعادلی بین حفظ ریشه اش با زمینه خود و تحولات جهانی قرار گیرد تا بتواند با برقراری تعاملی خلاقانه، نوعی از معماری را تعریف کند که ضمن احیاء و تقویت ارزش های منطقه ای، با ایجاد بستری مناسب برای حضوری پویا و ایفای نقش در معماری آینده مزایای جهانی را نیز به همراه داشته باشد.
توسعه چهارچوب نظری ارزش در قنات ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۱
205 - 223
حوزههای تخصصی:
حفظ و ارتقای ارزش ها یکی از مهم ترین اهداف حفاظت میراث فرهنگی است که در گرو شناخت درست از آن هاست. قنات ایرانی یکی از آثار ارزشمندی است که در فهرست میراث جهانی به ثبت رسیده است. این اثر به دلیل درهم تنیدگی با بسیاری از لایه های سکونت گاه های بشری و محدوده ها ی زیست محیطی که در آن احداث شده اند، همواره محملی برای شکل گیری ارزش های متنوعی بوده است. به رغم وجود دسته بندی های متعدد، از ارزش های گونه های مختلف میراثی در اسناد و پژوهش های بین المللی و داخلی، تاکنون پژوهشی که به طور خاص به بازشناخت ارزش های قنات ایرانی، دسته بندی آن ها با دیدی جامع و ارائه چهارچوب نظری قابل کاربست در اقدامات حفاظتی بپردازد، انجام نشده است. هدف این مقاله، شناسایی و دسته بندی ارزش های مختلف در قنات ایرانی و ارائه آن ها در یک چهارچوب نظری است. برای دستیابی به چهارچوب نظری ارزش در قنات ایرانی سه پرسش طرح شد: نخست. اصلی ترین ارزش ها در قنات ایرانی کدام اند؟ دوم. این ارزش ها چه نسبتی با دسته بندی ارزش در ادبیات داخلی و بین المللی دارند؟ سوم. ارتباط این ارزش ها در چهارچوب نظری ارزش چگونه است؟ در این مقاله با بهره گیری از رویکرد کیفی و راهبرد تحلیل محتوا اسناد و پژوهش ها در دو حوزه ارزش و قنات ایرانی بررسی شد و سپس با روش استدلال منطقی چهارچوب نظری توسعه یافت. در این راستا آنچه اهمیت می یابد این است که قنات ایرانی بر اساس دو معیار از معیارهای شش گانه مرکز میراث جهانی که گویای ارزش های شناخته شده در عرصه بین المللی هستند معرفی شده، درحالی که این اثر با توجه به شکل گیری و بالندگی در بستر فرهنگی اجتماعی ایران، واجد ارزش های مهم محلی است که برای حفاظت از این اثر باید توأمان بازشناسی و تبیین گردند. نتایج این پژوهش ارزش های قنات ایرانی را در هفت دسته شامل ارزش های «زیبایی شناختی»، «فرهنگی اجتماعی»، «اقتصادی»، «فنی و مهندسی»، «بوم شناختی» و «عملکردی» ارائه، تعریف و زیر شاخه های هرکدام را تبیین کرد.
رهیافتی به آموزه های مفهوم شهر اسلامی برای شهرسازی امروز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۶ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
41 - 59
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: گرچه در یک قرن اخیر، مقوله شهر اسلامی موردتوجه پژوهشگران بوده است؛ همچنان شاهد وجود سؤالات و ابهامات بسیاری در این زمینه هستیم. با توجه به فقر نظریه پردازی علمی در جوامع اسلامی از سویی و ظرفیت نظری جهان بینی اسلامی از سویی دیگر، نیازمند شناسایی ماهیت شهر اسلامی جهت کاربست آن در شهرسازی با قابلیت پاسخگویی به نیازها و معضلات شهرسازی روز دنیا هستیم. هدف: هدف این پژوهش، بررسی چیستی شهر اسلامی و ضرورت های شهرسازانه مبتنی بر آن، تحلیل رویکردهای حاکم بر مطالعات موجود و ارائه مفهومی کل نگر برای آن است. روش: این پژوهش به لحاظ هدف، از نوع بنیادی و به لحاظ روش انجام، از نوع توصیفی تحلیلی است. در گردآوری داده ها در این پژوهش کیفی، از اسناد و منابع کتابخانه ای بهره گرفته و در تجزیه وتحلیل یافته ها نیز از روش های تحلیل محتوا و فراتحلیل استفاده شده است. یافته ها : مطالعات صورت گرفته در حوزه شهر اسلامی را می توان در چهار مقوله اصلی دسته بندی کرد: کالبد شهر اسلامی، ماهیت اجتماعی شهر اسلامی، حاکمیت و مدیریت شهر اسلامی و فلسفه صدرایی و بعد عدالت شهر اسلامی. مفاهیم ثانویه بعد کالبدی شامل مسجدمحوری، درون گرایی، محله محوری و طبیعت گرایی، مفاهیم ثانویه بعد ماهیت اجتماعی شامل امنیت اجتماعی، اخلاق شهروندی، نظارت اجتماعی، مشارکت اجتماعی، عدالت اجتماعی، تکالیف اجتماعی، تعاملات مستحکم اجتماعی و همسایگی، مفاهیم ثانویه بعد حاکمیت و مدیریتی شامل حاکمیت الهی، مدیریت اسلامی و رونق اقتصادی و مفاهیم ثانویه بعد فلسفه اسلامی ملاصدرا و عدالت اجتماعی شامل سیاست ها و رهبری آرمان شهر، مشارکت شهروندان، عدالت در آرمان شهر و رشد و توسعه فرآیندی است. نتیجه گیری: مطابق نتایج فراتحلیل، مقوله های مذکور، نمی توانند به تنهایی ماهیت شهر اسلامی را به گونه ای قابل تسری به ازمنه و امکنه گوناگون تبیین نمایند. ماهیت شهر اسلامی مطلق نبوده بلکه نسبی و بر پایه عدالت است و شهرها می توانند در طی درجات کمال خود به سمت اسلامی تر شدن حرکت نمایند.
برنامه ریزی برای رقابت پذیری شهری در مقیاس منطقه (موردمطالعه: استان مازندران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه مبتنی بر مزیت رقابتی یکی از روش های نوین برنامه ریزی منطقه ای است که افزایش بهره وری اقتصادی به همراه بهبود کیفیت زندگی در سطح منطقه را فراهم می نماید. از رویکردهای تدوین برنامه های رقابت پذیری منطقه ای، نظریه مراکز مکمل است که در آن دو یا چند شهر به صورت دسته جمعی و مبتنی بر پتانسیل های مکمل یکدیگر برای حرکت به سوی توسعه، مورد برنامه ریزی قرارگرفته اند. ازاین رو پژوهش حاضر با هدف اصلی تدوین چارچوبی برای ایجاد یک شبکه شهری رقابت پذیر شهری در مقیاس منطقه در پی یافتن شاخص های مؤثر بر رقابت پذیری شهری در استان مازندران بوده و در تلاش است تا با بهره مندی از شاخص های به دست آمده، به چارچوبی کلی برای ایجاد شبکه شهری رقابت پذیر در سطح استان دست یابد. تحقیق حاضر از نوع کمی است و از حیث روش در گروه تحقیقات کاربردی طبقه بندی می شود. برای بررسی تأثیر عوامل مؤثر بر رقابت پذیری شهری در مقیاس منطقه، از روش تحلیل سلسله مراتبی و تکنیک دلفی استفاده می شود و برای بررسی مزیت رقابتی هر یک از شهرستان ها مدل تغییر سهم به کار گرفته می شود. در انتها با استفاده از روش تحلیلی سوات نقش شهرستان های مختلف استان در حوزه های همگن تدقیق می شود که 5 شهرستان نقش کشاورزی، 8 شهرستان نقش خدماتی و 9 شهرستان نقش صنعتی را به عنوان نقش اصلی توسعه خود، در راستای رسیدن به یک شبکه مکمل در مقیاس منطقه باید اتخاذ نمایند.
بررسی هنرهای مقدس در طراحی معماری اسلامی
حوزههای تخصصی:
فرهنگ اسلامی یکی از غنی ترین حوزه های فکری بشر در طول تاریخ می باشد که جنبه های مختلف جامعه اسلامی را شکل و سامان داده است. هنر اسلامی از حکمت الهی و معانی عمیق عرفانی تشکیل شده است، چون این هنر ریشه در تفکرات معنوی و الهی دارد. به نظر می رسد معماری اسلامی چهره جمال و حقیقت صورت را؛ در شکل به منصه ظهور می رساند. آن تجلی یقین انسانی در عملکردهای مادی بوده و سرچشمه هایی در درون معمار داشته است. هنر مقدسی اساسی ترین وجه هنر سنتی است که بقای آن مستقیماً در گرو بقای دین است و این پیوند حتی پس از تضعیف و زوال ساختار جامعه سنتی نیز پابرجاست. احکام مقدس تجلی عوالم برتر در عالم نفسانی و مادی هستی است. مبدأ صدور امر مقدس، عالم معنوی است که بالاتر و فراتر از قلمروهای ذهنی یا نفسانی است، چنان که در تعالیم اسلامی اولی مربوط به «روح» و دومی مربوط به «انیت» است. معماری قدسی به عنوان یکی از حاملان اصلی هنرهای معنوی از جایگاه و جایگاه مشخصی در جامعه برخوردار است. سوالات تحقیق بر این قرار هستند که؛ کدام ارزش ها معرف تجلی الهی یا مقدس در معماری هستند و آن را متعالی می کنند؟ هنرهای مقدس و دلایل وجودی آن ها در معماری اسلامی ایرانی چیست؟ بررسی اصول و ویژگی ها، همراه با شناسایی الگوهای سودمند در جایگاه هنر مقدسی، هدف این پژوهش است. روش شناسی این تحقیق عمدتاً مقطعی بوده و اساساً مبتنی بر اسناد و مدارک پیشینه است. همچنین مصاحبه با متخصصان این حوزه نیز به نفع ما بوده است. سؤالی که در صدد یافتن پاسخ آن هستیم این است که کدام ارزش ها و ویژگی ها جلوه الهی بر معماری نهاده و آن را متعالی کرده است. در نتیجه می توان ادعا کرد که همین رابطه انسان، جهان و معماری، ضرورت موعود شناخت معماری اسلامی است.
تبیین مدل مفهومی طراحیِ «انرژی کم» در نیروگاه های هسته ای با رویکرد بیومیمیکری
منبع:
بوطیقای معماری سال اول تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
39-57
حوزههای تخصصی:
«بیومیمیکری» (شامل «بیو» به معنای «زندگی» و «میمِسیس» به معنای «تقلید») حوزه جدیدی است که به مطالعه بهترین ایده های طبیعت و تقلید از این طرح ها و فرآیندها به حل مشکلات انسان می پردازد. در این حوزه رویکردی که نسبت به فرآیندهای طراحی داریم این است که طراحان به طبیعت نگاه می کنند (به خصوص به ارگانیسم ها یا اکوسیستم ها) تا یک نیاز خاص انسانی را حل کنند. هدف اصلی این پژوهش بررسی کاهش مصرف انرژی در نیروگاه های هسته ای بالاخص با انرژی های طبیعی است. روش تحقیق «توصیفی- تحلیلی» و روش سنجش با «نرم افزار آباکوس» بوده است؛ لذا برای دستیابی به نتایج قابل استناد از نرم افزار المان محدود آباکوس برای مدل سازی اشکال پیشنهادی و کاهش مصرف انرژی در آن ها استفاده شده است. نتایج حاصل از مدل سازی نشان داد که شکل بهینه مقاوم سازی برای دیوار خارجی ساختمان های هدف ترکیب دیوار پلکانی و انحنا به خارج و ترکیب دیوار پلکانی و انحنا به داخل است. همچنین برخورداری از راهکارهای بیومیمکری در طبیعت می تواند مانند برج های لاوا و مجموعه ایست گیت و غیره در کاهش مصرف انرژی این مجموعه ها تاثیرگذار باشد.