فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۰۱ تا ۷۲۰ مورد از کل ۷٬۸۳۱ مورد.
منبع:
مرمت و معماری ایران سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳۹
۳۷-۲۳
حوزههای تخصصی:
با توجه به آنکه بازشناسی و شناخت ارزش های نهفته در بنا در راستای حفاظت از بناهای تاریخی، امری ضروری است، می توان از طریق آشنایی با روش های استخراج اطلاعات از مستندات مختلف و پیوند میان آنها به یک نتیجه ی مطلوب رسید. مستندات مختلف تاریخی شامل منابع مکتوب، شفاهی، تصویری، اشیا و همچنین خود بنای تاریخی است که به طریقی می توانند در راستای بازشناسی و بازنمایی هویت و اصالت اثر مورد بررسی قرار گیرند. در این مطالعه فرآیند دستیابی به شناخت جامع از طریق پیوند میان انواع مستندات تاریخی، هدف پژوهش است. پژوهش پیش رو با روشن ساختن مسیر استفاده از منابع مطالعاتی مختلف و بهره گیری از آنها در فرآیند شناخت یک بنای تاریخی، تلاش می کند مسیر را برای محققان هموارتر کند. بازشناسی بناهای تاریخی بر پایه درک مستندات ، اساس کار این پژوهش است که با روش توصیفی- تاریخی در تلاش است تا با خوانش صحیح منابع موجود و تحلیل داده ها، مجموع اطلاعات حاصل از پیوند آنها با هم را شناسایی کند. به منظور درک بهتر نیز، بنای تاریخی آسیاب کَهَک در تهران، به عنوان یک نمونه، مورد بررسی قرار گرفته است. در رابطه با این بنا بازخوانی اسناد مکتوب (وقف نامه) و تصویری (عکس هوایی) زمینه ی اصلی شناخت بوده، که به طور کامل به نحوه ی بازخوانی، استخراج اطلاعات از آنها و بررسی پیوندشان با دیگر مستندات در راستای شناختی جامع از بنای موردنظر، پرداخته شده است. در نهایت نیز طریقه ی برقراری این پیوند و استفاده از تمام مستندات در کنار هم بیان شده که قابل تعمیم به دیگر بناهای تاریخی است.
بررسی نقش انعطاف پذیری فضاهای عمومی شهری در اجتماع پذیری و سرزندگی مکان سوم (مطالعه موردی: پارک ملل شهر ساری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مرمت و معماری ایران سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳۹
۸۵-۵۹
حوزههای تخصصی:
امروزه برخی از پارک های شهری به اختصاص بخش بزرگی از سرانه های شهری به رغم توجه به مسائل زیست محیطی چندان اجتماع پذیر و سرزنده نبوده و حتی در برخی موارد، خود به عنوان فضایی معضل مطرح شده اند. بدین منظور هدف از این پژوهش بررسی نقش میزان انعطاف پذیری و تأثیر آن بر اجتماع پذیری و سرزندگی و شناسایی سهم هر کدام از عوامل مؤثر بر فضای شهری در تحقق فضای عمومی موفق می باشد. همچنین تحقیق حاضر از لحاظ ماهیت از نوع تحقیقات توصیفی- تحلیلی است و از لحاظ زمانی از نوع تحقیقات مقطعی آینده نگر و از لحاظ هدف جزء تحقیقات کاربردی و از لحاظ فرآیند جزء روش کمی محسوب می شود. تحقیق حاضر در وهله اول غیر آزمایشی می باشد، در مرتبه دوم، این پژوهش ها مدل های مختلفی دارند که بعضی صرفا جهت توصیف می باشند، بعضی دیگر از پژوهش ها که در واقع این پژوهش جزو این دسته است، از نوع همبستگی می باشد. در این نوع از مطالعات همبستگی، روابط بین متغیر ها بررسی می شوند. همچنین روش نمونه گیری در این پژوهش، روش آزمون سازی می باشد که برای ساختن آزمون به ازای هر آیتم تقریبا یازده نفر انتخاب شد؛ که تعداد(464نفر)، به عنوان نمونه و ملاک قرار گرفت، و بین این تعداد شهروند پرسشنامه توزیع شد. تجزیه و تحلیل داده ها از طریق همبستگی و رگرسیون، معادلات ساختاری در نرم افزار Lizrel,Spss انجام گرفت. نتایج پژوهش نشان داد، پارک ملل با امتیاز اجتماع پذیری(17/3) و انعطاف پذیری(01/3) شرایط متوسطی دارد؛ و با امتیاز سرزندگی(86/2)،سرزنده نمی باشد. همچنین با کمرنگ شدن سرزندگی فضای شهری، فضاها رنگ و بوی فضایی خاموش به خود می گیرند و به مرور زمان مولفه های دیگر موفقیت در فضا نیز قابلیت خود را از دست می دهند و بدین گونه فضای شهری به فضایی صرفاً جهت عبور تبدیل می شود. اما راهکار پژوهشگر این است، تا از طریق تقویت و ارتقا شاخص سرزندگی و با کاتالیزوری به نام انعطاف پذیری، فضای عمومی را از حالت خاموش خارج نمود و به فضایی اجتماع پذیر و موفق دست یافت.
تحلیل چگونگی شکل گیری فساد شبکه ای درحوزه باغات کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه معماری و شهرسازی سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۵
31 - 51
حوزههای تخصصی:
شواهد مختلفی نشان دهنده تخریب گسترده باغات کلان شهر تهران در دهه های گذشته تاکنون است. ورود به این مسئله، از زوایای گوناگونی نظیر فنّی-تخصصی، نهادی، اداری-اجرایی و اقتصادی-سیاسی امکان پذیر است. بااین حال، این پژوهش با تمرکز بر موضوع چگونگی شکل گیری و سازِکار فساد در نوع شبکه ای آن درحوزه باغات کلان شهر تهران تلاش کرده تا در فرایندی اکتشافی به سه سطحِ زمینه های شکل گیری فساد شبکه ای، ساختار فساد شبکه ای و سازِکار اعمال قدرت و توزیع منافع آن بپردازد. روش شناسی مقاله حاضر کیفی و مبتنی بر نظریه زمینه ای ساخت گرا بوده و با روش های انتخاب هدفمند و گلوله برفی با 20 نفر افراد مطلع، مصاحبه نیمه ساختاریافته و عمیق صورت گرفته است. براساس نتایج حاصل، زمینه های شکل گیری قانونی، سازمانی-اداری و اقتصادی فساد شناسایی شده و در ادامه ساختار فساد شبکه ای در دو نوع شبکه های شناخته شده و رسمیت یافته در برابر شبکه های ناشناخته و رسمیت نیافته با مدل های ذیل آن ها تبیین شده است. در بخش دیگر نیز، سازِکارهای اعمال قدرت و توزیع منافع آن در قالب دوگانه جبران های آنی و آتی بحث و بررسی شده است. چه در امر پیشگیری و چه مقابله با فساد شبکه ای درحوزه های گوناگون سیاستی، کشف و تبیین عوامل و فرایندهای سه سطح مذکور حیاتی به نظر می رسد.
معرفت شناسی دیجیتال به مثابه شیوه نگرش، براساس آرای مک لوهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال ۲۱ آذر ۱۴۰۳ شماره ۱۳۸
5 - 14
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: در دنیای جدید، «دیجیتال» به چیزی فراتر از ابزارهایی بی طرف تبدیل شده است. عصر دیجیتال، مفهوم «معرفت شناسی دیجیتال» را وارد زندگی انسان ها کرده است. این معرفت شناسی آن گونه که مک لوهان «منطق موزاییکی» و کارکرد رسانه به مثابه یک «رابط» در تقابل بین کهکشان های فرهنگی را شرح می دهد، رویکردی از جنس «عدسی» دارد. انسان معاصر، به کلیتِ هستی از طریق این عدسی می نگرد و آن را درک می کند. سؤالات اساسی که مطرح می شود بدین شرح است:آیا دیجیتال صرفاً شامل ابزارها و مفاهیم خنثی است یا نگاه انسان و درک انسان از زندگی را نیز تحت تأثیر قرار داده است؟ آیا تأثیرات «معرفت شناسی دیجیتال»، بر زمان حال و آینده اعمال می شود یا گذشته و تاریخ را نیز تحت تأثیر قرار می دهد؟ و «نشان»ها در عصر دیجیتال، چگونه زیست انسان ها را متأثر ساخته اند؟هدف پژوهش: این پژوهش در پی آن است با دیجیتال به عنوان «چیزی برای اندیشیدن» مواجه شود و به توصیف معرفت شناسی دیجیتال بپردازد. روش پژوهش: روش این پژوهش بر مبنای تبارشناسی است. موضوع بررسی شده در تبارشناسی، سیر تاریخ نیست و مطالعه منفرد سوژه های تاریخی را مدنظر ندارد. تبارشناسی رخدادها و پراکندگی را بررسی می کند که حاصل منازعات و تعامل نیروها است.نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان می دهد در عصر حاضر، دیجیتال چیزی خنثی نیست، بلکه فراتر از ابزارهای بی طرف رفتار کرده و معرفت شناسی دیجیتال را وارد زندگی انسان ها کرده است؛ این معرفت شناسی، نگاه انسان به مفاهیم گذشته و حال را تحت تأثیر قرار می دهد. همچنین زندگی انسان در عصر دیجیتال، چنان تحت تأثیر نشان ها قرار گرفته است که این نشان ها کارکردی از جنس معرفت شناسی یافته اند.
بررسی و تبیین مؤلفه های نظریه جنبش سبز در طراحی نماهای سبز برای شهرهای هزاره سومی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال ۲۱ آذر ۱۴۰۳ شماره ۱۳۸
67 - 78
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: نیاز جهانی به حفظ محیط زیست، جنبش سبز را در سراسر جهان به پیش برده است. یک چالش مدیریتی نوظهور برای همه سازمان ها، در شهرهای هزارهسومی، حفاظت از منابع طبیعی با کاهش تأثیر منفی آنها بر محیط زیست و افزایش عملکرد پایدار است. سبزشدن نیاز عصر برای حفظ منابع طبیعی است. معماری سبز با توجه به جنبش سبزی که از دهه 1950 تا 2010 م. رخ داده است، بررسی و ارزیابی می شود. معماری سبز، مرتبط ترین پروژه های معماری که رویکرد سیستم های انرژی را برای کاهش تقاضا، عرضه انرژی تجدیدپذیر و ذخیره انرژی ادغام می کند را توصیف و ارزیابی می کند. بررسی های انجام شده نشان می دهد که معماری سبز به طور قابل توجهی تکامل یافته و بسته به علایق یا دغدغه های هر زمان، نام های متفاوتی برآن گذاشته شده است و بسته به موانع و محرک های فنی، اقتصادی، محیطی و سیاسی هر دوره، با سرعت های متفاوتی پیشرفت کرده است. هدف پژوهش: هدف اصلی این مقاله مروری کوتاه بر ارتباط پارامترهای جنبش سبز جهت تبیین رابطه طراحی معماری با سلامتی انسان در شهرهای هزارهسومی است. روش پژوهش: روش تحقیق اتخاذشده در این نوشتار روش مطالعه تطبیقی است که با استراتژی تمرکز بر مؤلفه های بنیادین جنبش سبز از طریق بهره گیری از نرم افزارهای Bibliometrix و VOSviewer به بررسی و تحلیل 230 مقاله مرتبط نشریافته در سال های 2008 تا2024 پرداخته و نتایج حاصل را در ارتباط با آسایش حرارتی مورد تطبیق و استنباط قرار می دهد. نتیجه گیری: مهمترین یافته این پژوهش در قالب سه مؤلفه آسایش حرارتی، فضای سبز شهری و طراحی نمود یافته است. اصلی ترین نتیجه این مقاله را می توان در تدبیر طراحی نماهای سبز برای افزایش فضاهای سبز مبتنی بر شعف حرارتی خلاصه و بیان کرد.
واکاوی تأثیر سبک زندگی بر سازمان فضایی خانه های معاصر ایران (نمونه موردی: فضای نشیمن در خانه های دوره پهلوی ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال ۲۱ بهمن ۱۴۰۳ شماره ۱۴۰
61 - 78
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: سبک زندگی به معنایی است که در آن عوامل زیستی، اجتماعی- فرهنگی و اقتصادی بایکدیگر تعامل داشته و تأثیرات عمیقی بر الگوهای زندگی افراد جامعه دارند. یکی از نمونه های این تعامل، کیفیت محیط زندگی و سازمان فضایی است که به تبع آن معماری خانه تحت تأثیر قرار می گیرد.هدف پژوهش: هدف اصلی این پژوهش واکاوی تأثیر سبک زندگی بر سازمان فضایی خانه های دوره پهلوی با تأکید بر فضای نشیمن در خانه های شهر ارومیه است. روش پژوهش: این پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی است و در دو سطح کتابخانه ای و میدانی انجام شده است. در این راستا 18 نمونه از خانه های ارومیه به صورت نمونه گیری هدفمند و دردسترس جهت تحلیل انتخاب شده اند.نتیجه گیری:نتایج این پژوهش نشان می دهد با گذر زمان، فضاهای مختلف خانه ها تغییر کرده اند. اتاق ها به نشیمن، خواب و ناهارخوری تبدیل شده اند و برونگرایی به جای درونگرایی ظاهر شده است. الگوی پلان اوایل دوره پهلوی شامل حیاط مرکزی و اتاق هایی با دسترسی ازطریق راهروها بود، بعداً حیاط به فضایی مجزا تبدیل شد و نشیمن نقش اصلی را به عهده گرفت. فضای نشیمن با فضاهای دیگر ادغام شده و تزئینات آن ها شامل دیوارهای روشن، فرش، کف سیمانی و مصالح گچی بوده است. نشیمن های این دوره، مستطیل شکل و دارای درب جداکننده بوده و با اتاق خواب، پذیرایی، آشپزخانه و حیاط همجواری داشته اند. فعالیت های مختلفی مانند استراحت و غذاخوردن در نشیمن انجام می شده است و ارتباط آن با فضای باز از طریق بالکن، تراس و حیاط بوده است این نتایج نشان می دهند طراحی فضا و چیدمان فضایی تحت تأثیر سبک زندگی و فرهنگ ساکنین بوده و شناخت ویژگی های آن برای بهبود سبک زندگی ضروری است.
تحلیل کتاب سنجی و مرور ادبیات شهر اسفنجی به عنوان مفهومی نوظهور در مدیریت پایدار آب شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
17 - 36
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: شهر اسفنجی رویکردی جامع از مدیریت پایدار آب شهری است که در چند سال اخیر به منزله راهبردی اساسی در راستای حل چالش های آبی و زیست محیطی مورد توجه پژوهشگران سراسر جهان قرار گرفته است.
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی روند پیشرفت تحقیقات مرتبط با شهر اسفنجی به روش کتاب سنجی انجام شد.
روش: جامعه آماری کلیه اسناد مرتبط با شهر اسفنجی است که در پایگاه استنادی WOS نمایه شده اند. در این راستا به منظور دستیابی به تعداد پژوهش های انجام شده، جستجوی اصطلاح "Sponge City" بدون محدودیت زمانی و یا نوع سند صورت گرفت و در نهایت اسناد گردآوری شده با استفاده از نرم افزار Vosviewer تجزیه و تحلیل شد.
یافته ها: بر اساس یافته های پژوهش، 614 سند در سال های 2005 تا 2023 در حوزه شهر اسفنجی منتشر شده که پژوهش ها به طور مستمر افزایش داشته است. 8/99 درصد اسناد به زبان انگلیسی است. از طرفی با افزایش تعداد اسناد، تعداد استنادهایی هم که توسط مقالات کسب شده، افزایش یافته که پراستنادترین مقاله با 260 استناد در سال 2018 منتشر شده است. همچنین مجله Water با انتشار 88 سند، پژوهشگری با نام Jia, H. F. با انتشار 17 سند و کشور چین با انتشار 388 سند بیش ترین تولیدات علمی مرتبط با شهر اسفنجی را داشته اند. بر اساس نقشه هم رخدادی کلمات کلیدی؛ شهر اسفنجی، مدیریت، توسعه کم اثر، کارایی و عملکرد و مدیریت رواناب رگبارها، پرتکرارترین کلمات کلیدی شدند.
نتیجه گیری: پژوهش حاضر توانسته است با شناسایی روندهای نوظهور و در حال رشد حوزه شهر اسفنجی راه گشای سایر پژوهشگران برای انجام پژوهش های کاربردی بیش تر و موفقیت مدیران و متخصصین شهری در به کارگیری مفهوم شهر اسفنجی به عنوان زیربنای اندیشه فراگیر مدیریت پایدار آب شهری باشد.
تعامل دولت و بازار: خوانشی از برنامه ریزی فضایی شهری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
82 - 100
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: دولت و بازار مهمترین و مؤثرترین نهادهای اقتصادی- سیاسی محسوب می شوند که ترکیب و نقش و جایگاه شان می تواند تمامیت سیستم اجتماع را تحت تأثیر قرار دهد. برنامه ریزی فضایی شهری حاکی از یک شکل تخصصی از عمل جمعی در مورد سازمان اجتماعی فضا است. در قلب این کنش جمعی مجموعه گسترده ای از روابط دولت و بازار قرار دارد و سوال بنیادین این است که نقش و روابط نهاد بازار (به مفهوم عام آن و نه در معنای بازار کالبدی شهرها) و نهاد دولت در برنامه ریزی توسعه فضایی شهری چگونه شکل می گیرد؟هدف: با این وصف هدف اصلی این پژوهش توسعه یک چارچوب مفهومی از نحوه شکل گیری نقش و رابطه دولت و بازار در برنامه ریزی توسعه فضایی شهری ایران است.روش: روش نظریه زمینه ای سیستماتیک به عنوان روش اصلی کار پژوهش بکار گرفته شد. داده های مورد نیاز به واسطه نمونه گیری نظری هدفمند از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته با خبرگان با سابقه و آگاه به سیستم برنامه ریزی و اقتصاد سیاسی ایران فراهم شد.یافته ها: پس از طی مراحل سه گانه تحلیل داده ها، 645 مفهوم، 59 مقوله فرعی و 20 مقوله اصلی حاصل و در قالب مدل پارادایمی پژوهش ارائه شد.نتیجه گیری: نتایج پژوهش بیانگر آن است که نقش و روابط دولت و بازار در برنامه ریزی فضایی توسعه شهری ایران، بر محور «درهم تنیدگی نهادی، نابهینگی و ناکارآمدی» شکل می گیرد که به عنوان پدیده مرکزی در مدل پارادایمی شناسایی شده است. شرایط علّی، زمینه ای و مداخله گر باعث شده تا رابطه و نقش دولت و بازار در برنامه ریزی فضایی توسعه شهرهای ایران به صورت نابهینه و ناکارآمد شکل گیرد و در مواجه با این پدیده راهبردهایی از سوی عاملان اتخاذ شده که موجبات تشدید پیامدهای حاصل از پدیده مورد نظر را فراهم نموده است. به بیان دیگر دولت و بازار در برنامه ریزی توسعه فضایی شهری ایران نتوانسته اند به عنوان مکمل یکدیگر و در یک رابطه دیالکتیک در جهت جبران شکست های هم عمل نمایند
بررسی تأثیر نظریه خود تعیین گری در مدل توسعه اجتماع دارایی مبنا با استفاده از چارچوب تحلیلی فرکلاف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۸ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
1 - 20
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: در دورانی که سازمان های اجتماعی و محلی به دلیل کاهش مشارکت در حال فروپاشی اند، مدل توسعه اجتماع دارایی مبنا با تاکید بر ظرفیت ها و توانمندی های ساکنان محلی، مفهوم جدیدی را برای توسعه مشارکت پذیری ارائه می دهد. با این حال چگونگی ایجاد انگیزه های فردی برای مشارکت پذیری در ادبیات نظری این مدل تقریبا نادیده گرفته شده است. به همین دلیل در این پژوهش نظریه خودتعیین گری که ایجاد انگیزه را مستلزم در نظرگرفتن نیازهای روانشناختی ذاتی برای شایستگی، خودمختاری و ارتباط می داند، مورد مطالعه قرار گرفته و تأثیر آن در مدل توسعه اجتماع دارایی مبنا بررسی شده است.هدف: هدف این پژوهش ارائه یک مدل مفهومی جدید برای افزایش مشارکت پذیری افراد بر پایه تأثیر نظریه خودتعیین گری در مدل توسعه اجتماع دارایی مبنا است.روش: پژوهش در زمره مطالعات کیفی است و با ترکیب دو روش تحلیل انتقادی گفتمان طبق چارچوب تحلیلی فرکلاف و تحلیل تماتیک، حوزه های مفهومی مشترک توسعه اجتماع دارایی مبنا و نظریه خودتعیین گری که قابلیت ادغام با یکدیگر را دارند، مورد مطالعه قرار گرفتند.یافته ها: با تحلیل انتقادی گفتمان در سه سطح توصیف، تفسیر و تبیین و انجام فرایند دسته بندی موضوعی (کدگذاری و شناسایی تم های اولیه و تم اصلی)، حوزه های همگرایی و مفاهیم هم پیوند نظریه خودتعیین گری و مدل توسعه اجتماع دارایی مبنا شناخته شدند و مدل مفهومی پژوهش ارائه شد.نتیجه گیری: برای ایجاد انگیزه و ارضای نیازهای روانشناختی افراد برای افزایش مشارکت، نیاز به فضاهایی است که افراد بتوانند توانایی ها و شایستگی های خود را در آن بنمایانند؛ در تصمیم گیری ها و تعیین سرنوشت در ذیل رهبری اجتماعی اختیار عمل داشته باشند؛ و در فضاهایی تجربه ی حضور داشته باشند که در آن تعامل و ارتباط اجتماعی موثر با دیگران برقرار کنند. این فضاها شامل فضاهای تعاملی، تصمیم گیری، آموزشی، هم سطح کننده و خودران یا به عبارتی کامل تر، فضاهای زبان هستند.
Principles of urban public spaces design based on social trust model and enhancing social interaction(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۴, Issue ۴ - Serial Number ۵۴, Autumn ۲۰۲۴
23 - 32
حوزههای تخصصی:
Considering the effects of public urban spaces on social interaction and participation, this study aimed to provide guidelines for designing public urban spaces to enhance social interaction and trust in urban spaces. In this research, a quantitative-qualitative research method is applied. Furthermore, the Delphi method was utilized for data collection to construct a content table and questionnaires. Randomized cluster sampling was implemented. The data underwent evaluation using SPSS, employing R factor analysis to generate an analytical model in Amos. The research findings suggest that physical attributes of the space, encompassing sociability, spatial diversity, flexibility, physical comfort, social trust and interaction, pedestrian accessibility, ease of navigation, and psychological comfort, significantly influence alterations in social interaction and trust within public urban spaces. The results demonstrate that social, physical, design, and psychological environmental characteristics in urban spaces establish the requisite conditions for enhancing socialization and pedestrian access, thereby fostering trust and social participation
راهنمایی بر ارزیابی کمی کیفیت فضاهای باز و عمومی محلات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره ۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
52 - 70
حوزههای تخصصی:
اهداف: مطالعات گسترده ای در خصوص رابطه فضاهای باز و عمومی محلات از یکسو و مفاهیم اجتماعی ساکنین و نیز فعالیت های فردی و گروهی آن ها انجام شده است. علیرغم تنوع مطالعات، اجماع کاملی در خصوص جنبه های مختلف تحقیق از مبانی تئوری تا ابزارهای سنجش و ارزیابی آن وجود ندارد. پژوهش حاضر تلاش می کند برای مطالعاتی که هدف آن ها بررسی رابطه فضاهای باز و عمومی محلات و شاخص های فردی و اجتماعی ساکنین است، مسیر یا مسیر هایی را معرفی کند.
روش ها: این پژوهش با استفاده از روش توصیفی اکتشافی بطور مشخص تئوری ها و رویکرد هایی که مطالعات این حوزه می توانند به آن ها اتکا کرده و نیز روش ها، متغیرها و مؤلفه هایی که می توانند برای ارزیابی فضاهای باز و عمومی به کار گرفته شوند را معرفی کرده و قابلیت ها و کاستی های آن ها را بیان می کند.
یافته ها: بررسی ها نشان داد ترکیبی از چند تئوری می تواند مبنای تحقیقاتی باشد که به رابطه ساکنین محلات و فضاهای باز و عمومی می پردازند و همچنین مدل هایی در جهت تفسیر رابطه بین متغیرها معرفی شد. پژوهش، متغیرهای فضاهای باز را در سه دسته تقسیم بندی کرده و شاخص هایی برای سنجش هر یک ارائه و همچنین سه روش برای سنجش این شاخص ها مطرح کرده و نشان داد این سه روش می توانند بصورت منفرد و یا ترکیبی مورد استفاده قرار گیرند.
نتیجه گیری: ارزیابی کمی کیفیت فضاهای باز و عمومی محلات می تواند با روش های متفاوت و در مسیرهای مختلفی انجام شود. انتخاب هر یک از این مسیرها که به تشریح آن ها پرداخته شده بر اساس اهداف و سوالات هر تحقیق صورت می گیرد.
فرآیند طراحی معماری بر اساس تاثیرپذیری از نقاشی انتزاعی
حوزههای تخصصی:
امروزه فرایند طراحی معماری از جمله موارد پر ابهامی است که در پاسخ به طرّاحی مطرح می شود. پرداختن به ایده و کانسپت بخشی از فرایند طراحی است که طرّاح با اهداف مفهومی یک پروژه معماری، علی الخصوص در زمینه خلق فضای مفهومی با آن مواجه می شود. در مقایسه میان هنر مفهوم گرا و معماری مفهوم گرا، با آنکه در حوزه تجلّی اثر با یکدیگر متفاوت هستند، امّا تأثیرات هنر مفهومی بر معماری غیر قابل اغماض است. در این پژوهش سعی بر آن است که با مروری بر متون تأثیرات نقّاشی انتزاعی، به عنوان بخشی از هنرمفهومی، بر فرایند طرّاحی معماری را مورد مطالعه قرار داده و در این زمینه به دنبال تأکید بر قرابت معماری و نقّاشی انتزاعی و تاثیر آن بر فرایند طرّاحی است. این پژوهش با استفاده از روش تحلیل محتوا و با تکیه بر نظریه های فرایند طراحی، با تلفیقی از روش کمّی (از نظریّه به نمونه مورد مطالعه) و کیفی (از نمونه مورد مطالعه به نظریّه)، به آزمون و نتیجه گیری می پردازد و نمونه های شاخص در این زمینه شناسایی و تجزیه و تحلیل شده و در ادامه ساختار تحلیل عناصر معنایی در دو حیطه مشخص خواهد گردید. نتیجه پژوهش این گونه بیان می دارد که نقاشی انتزاعی از جمله پارادایم های تأثیرگذار بر فرایند طرّاحی معماری می تواند قرار گیرد و این تاثیر پذیری در مراحل زیر قابل عنوان هستند: 1- مرحله شناخت نظام های تصویری؛ 2- شاخص کردن زمینه و محتوای تصویر؛ 3- شکستن ترکیب بندی به اجزاء و روابط؛ 4- قیاس منطقی میان تصاویر و الفبای فضا؛ 5- انتخاب و تبدیل متغییر های مفهومی.
ظرفیت سازی یا توانمندسازی یکی از راهبردهای نوسازی شهری (مطالعه موردی: منطقه 12 اصفهان)
حوزههای تخصصی:
مسکن غیررسمی یکی از پیامدهای نامطلوب شهرنشینی در جهان معاصر و کشور است که در نتیجه صنعتی شدن سریع و نابرابری های منطقه ای شکل گرفته است. مقاله حاضر به بررسی سکونت گاه غیررسمی و چگونگی شکل گیری آن در ایران و جهان با نمونه موردی محله محمود آباد در منطقه 12 شهرداری اصفهان می پردازد. این مقاله براساس مولفه های ظرفیت سازی و توانمندسازی در راستا راهکارهایی ارائه شده است تا با استفاده از آن مطالعه را سازماندهی و گستره بندی کند. این تحقیق با استفاده از روش تحقیق توصیفی- تحلیلی، پیمایشی و میدانی در 300 پرسشنامه (حجم نمونه) از ساکنان سکونتگاه غیررسمی محمودآباد به دست آمده است. دلیل شکل گیری این پدیده در این منطقه را نتیجه مهاجرت های غیرقانونی از یک سو، مسائل و مشکلات اقتصادی و نبود مدیریت واحد و هماهنگ در حوزه سکونتگاه ها بوده است. در ادامه پس از تحلیل های انجام شده به کمک ابزار تحلیل، شناخت محله محمودآباد در ابعاد مختلف، طرح پیشنهادی ساماندهی سکونتگاه غیررسمی در قالب راهبرد توانمندسازی و ظرفیت سازی و با تاکید بر نقش مدیریت محلی ارائه شد که براساس تدوین سند و تبیین راهکارهای اجرایی می باشد.
Performance Evaluation Criteria for Nigerian Government Buildings (Case Study: Kwara State Secretariat Buildings)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
State secretariat buildings have been identified as flawed on the grounds of performance, functional efficiency, ventilation, and daylighting. There is a need to conduct post-occupation evaluation (POE) to investigate users’ satisfaction with the building. The study examined the conditions of facilities provided in the building and the users’ needs to guide the secretariat building design. Data were obtained from both primary and secondary sources. A total of four buildings occupied by the Ministries of Works, Water Resources, Communication, and Energy with sixty offices each were randomly selected. A total of 105 buildings representing 10% of the staff in the selected buildings were selected for questionnaire administration. Data obtained were analysed using frequency counts and percentages. The condition of facilities provided in the different spaces shows that the adequacy of the storage facility (CFI=2.71), natural daylighting in offices (CFI=2.87), environmental landscape (CF=2.84), and proximity to parking space (CFI=2.71) was in good condition. The result for Functional Performance in the Ministries of Water Resources (POEI=3.60) is the highest among all four ministries. For technical performance, the Ministries of Works and Water Resources were rated highest (POEI=3.46). Similarly, for Behavioural Performance, the Ministry of Communication was rated highest (POEI=3.35). The POEI for each building shows that Ministries of Water Resources rated the highest (POEI=3.38) while Works rated the least (POEI=3.22). It was concluded that users are moderately satisfied with the building; however, there is a need to provide additional facilities, including elevators, stores, and parking spaces, to complement the existing ones.
A Systematic Review of Research in the Mental Health of the Elderly in the Neighborhood Spaces: A Co-occurrence Study(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۴, Issue ۳ - Serial Number ۵۳, Summer ۲۰۲۴
78 - 90
حوزههای تخصصی:
Examining the issue of population aging has put the elderly in urban and residential environments at risk due to reduced movement, space perception and mental capacity. Therefore, the present study aims to evaluate mental health research of the elderly in the neighborhood space, using the qualitative approach, descriptive method, systematic review and co-occurrence keywords technique, the resources of the Scopus database were examined by using the VOSviewer software. The findings showed that the words "greenness", "cross-sectional survey", "physical activity", "objective built environment", "perceived built environment" and "Covid-19" have been used more in recent years. The most studies were conducted in China (37 cases), America (21) and England (16). Scientific productions in the 1982 to 2019 went through an upward trend and in 2020, it had a rapid downward trend. From 2021 onwards, these productions have followed an upward growth again. Correlation, survey and descriptive methods were the most used methods with a frequency of 71, 60 and 58. The most used tools were questionnaire, interview and mapping with frequency of 78, 48 and 31. "Green space" was the most used variable with 66 repetitions. After that, the variables of walkability, accessibility and safety were ranked second to fourth with repetition times of 37, 31 and 27. The results of this research, in the form of network map, help mental health researchers to take steps to speed up meeting the needs of the elderly by knowing as much as possible about the research gaps.
شناسایی موانع همکاری نهادهای فعال درزمینه خانه سازی برای ارتقاء کیفیت خانه در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه معماری و شهرسازی سال ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۲
45 - 64
حوزههای تخصصی:
کیفیت خانه از زمان نخستین برنامه خانه سازی موضوع بحث میان سیاست گذاران، برنامه ریزان و سرمایه گذاران بوده است. پژوهش های اخیر نشان می دهند پیگیری چالش های مربوط به کیفیت خانه ها در رشته ها، رویکردها، و روش های مختلف باعث محدودشدن و ناکارآمدی تلاش های صورت گرفته می شود. این پژوهش با درنظرداشتن همکاری نهادهای فعال در زمینه خانه سازی در بخش خصوصی به عنوان راهکاری برای غلبه بر چالش های کیفیت خانه ها به دنبال یافتن موانع این همکاری و راه حل های آن هاست. دراین راستا روش تحلیل تماتیک انعکاسی به کار گرفته شد. نمونه گیری به صورت هدفمند و به شیوه گلوله برفی انجامشد تا اثرگذارترین افراد در مهم ترین نهادهایی که در بخش خصوصی بر کیفیت خانه ها اثر می گذارند در پژوهش شرکت کنند. درمجموع 23 نفر، شامل همه تصمیم گیران کلیدی در یکی از شهرهای استان مازندران، در پژوهش شرکت کردند. مصاحبه ها در سه مرحله کدگذاری شدند و تم ها توسعه یافتند. براساس نتایج پژوهش مهم ترین مانع همکاری بسته بودن کانال های ارتباطی بین نهادهاست. متفاوت بودن هدف نهادها، تعهد نداشتن به کار با گروه، بی اعتمادی، بی انگیزگی و انکارکردن مسئولیت مشکلات اصلی بودند که به بسته شدن کانال های ارتباطی منجر شدند. وضع مجموعه قوانینی که بتواند با ارائه انگیزه، درنظرگرفتن تنبیه، و سرمشق دادن به نهادها با ارائه نمونه های موفق باعث بی اثرشدن موانع شناسایی شده شود، یگانه راه حل برون رفت از وضعیت کنونی است.
بازخوانی تحولات تاریخی شهر کرمان با تکیه بر تبیین ساختار فضایی شهر از بنیاد تا پایان سده چهارم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه معماری و شهرسازی سال ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۲
65 - 86
حوزههای تخصصی:
شهر کرمان در جریان رویدادهای تاریخی، دچار دگرگونی و تحول شده است، ازاین رو خوانش گذشته های دور شهر با ابهام و کمبود بسیاری در منابع، اسناد و شواهد همراه است. در این نوشتار، تحولات شهر تا پایان سده چهارم هجری دنبال می شود که پیش از روزگار ساسانیان تا دوران فرمانروایی سامانیان و بوئیان را دربرمی گیرد. مطالعه بنیاد و تحولات شهری کرمان از لابلای سطور تاریخ و شواهد معماری و شهری به جای مانده، برای فهم ساختار فضایی شهر در هر دوره و الگوی تحولات آن، که هدف پژوهش است، صورت می گیرد. به سبب ابهامات فراوان، فهم ساختار گذشته شهر با تبیین و تحلیل داده ها ممکن می شود، و بنابراین پژوهش با روش «تفسیری تاریخی» پیش خواهد رفت. براساس یافته ها، شهر کرمان با نام «به اردشیر» در زمان اردشیر بابکان بر آبادی پیشین بنیاد یافت، که با برپایی دژها بر روی بلندی و ساخت شهرِ داخل حصار در پهنه دشت همراه بود. این ساختار فضایی با کم وبیش دگرگونی هایی در عناصر معماری و شهری و بافت اجتماعی، تا سده های نخست هجری حفظ شده بود. در سده چهارم هجری که این شهر مرکز ولایت شد، آبادی بیشتری یافت. نتایج نشان می دهد، سامانه زیستی شهر مشتمل بر: دژها، شارستان با چهار دروازه، باغات متصل و آبادی هایی در پیرامون بود که گامی در تکامل سازمان فضایی شهر شمرده شده و زمینه را برای تحولات دوره های بعد فراهم آورده بود.
شناسایی عوامل اجتماعی- سیاسی مؤثر بر تحول مسکن برنامه ریزی شده شهر کابل (از دهه1960 تا 2021 میلادی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در افغانستان گذار از سنت به مدرنیته که از حدود یک قرن پیش همزمان با دیگر کشورها شروع شده، در بطن جامعه و متعاقب آن در معماری و کالبد شهری تأثیرات بسیاری به جا گذاشته است. تأثیرات و تحولات در الگوی مسکن برنامه ریزی شده شهر کابل تحت تأثیر رویدادهای تاریخی سیاسی افغانستان و به تبع آن تغییرات ساختار اجتماعی آن بوده است. مطالعه تغییر و تحولات مسکن در بستر اجتماعی-سیاسی افغانستان و بطور خاص شهر کابل به عنوان نماینده و الگوی تأثیرگذار این تحولات، برای یافتن الگوهای مناسب پاسخگو به نیازهای آتی کشور ضروری است. برای دستیابی به این منظور و حرکت به سوی برنامه ریزی و طراحی مسکن مناسب و سازگار با نیاز کاربران، شناسایی عوامل مختلف تأثیرگذار بر تحول مسکن، نیازمند مطالعه و تحلیل است. هدف از این پژوهش شناخت رابطه تحول معماری مسکن و تغییرات ساختار اجتماعی- سیاسی جامعه و تحلیل عوامل مؤثر بر تحول مسکن برنامه ریزی شده شهر کابل در بازه زمانی دهه1960 تا 2021 میلادی است. پارادایم پژوهش کیفی است که در آن میزان تأثیر مؤلفه های اجتماعی- سیاسی بر الگوی مسکن برنامه ریزی شده شهر کابل با روش پیمایشی، با استفاده از پرسشنامه با طیف لیکرت بررسی و سپس با استفاده از روش تحلیل عاملی اکتشافی تحلیل شده است. تحلیل عاملی اکتشافی مؤلفه های اجتماعی- سیاسی مؤثر بر تحول مسکن برنامه ریزی شده شهر کابل در شش دهه اخیر نشان می دهد که تعاملات اجتماعی، سیاست داخلی، آموزش و تحصیلات، برنامه ریزی مسکن، گرایش های اجتماعی، نظام اجتماعی، زن و خانواده، کاهش جمعیت، سیاست خارجی، جابجایی جمعیت مهم ترین عوامل مؤثر بر تحولات مسکن محسوب می شوند.
شاخص های موثر در بازتعریف معماری ایرانی به عنوان معماری زیست سازگار و دوستدار طبیعت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
1 - 20
حوزههای تخصصی:
اهداف: معماری بومی سرشار از آموزه هایی است که رابطه نزدیک معماری و طبیعت را نشان می دهد. هدف اصلی این پژوهش بازتعریف معماری ایرانی به عنوان معماری زیست سازگار و دوستدار طبیعت؛ و استخراج شاخص های موثر بر آن است.
روش ها: راهبرد پژوهش استدلال منطقی و روش تحقیق از نوع توصیفی- تحلیلی است. با مرور نظریه معماری سرآمد، چارچوب نظری پژوهش تشکیل می شود؛ و سپس با روش دلفی و تکنیک شانون شاخص های مهم و موثر استخراج می شوند. به عنوان گروه بحث، به نظرات حلقه بیست نفره ای از متخصصان حوزه محیط زیست و معماری مراجعه می شود. ابزار جمع آوری نظرات، مصاحبه عمیق و پرسشنامه است.
یافته ها: یافته های کمی پژوهش نشان می دهد که یک هماهنگی معنادار میان اصول به کار رفته در معماری سنتی ایرانی و معماری زیست سازگار و دوستدار طبیعت وجود دارد. این بررسی ها نشان می دهد که در ابعاد اجتماعی و فرهنگی، توجه به فرهنگ مصرف کننده، سازگاری با محیط و چرخه عمر ساختمان؛ در ابعاد اقتصادی، فرهنگ قناعت، انعطاف پذیری و بهینه سازی نیارش؛ و در ابعاد زیست محیطی توجه به اقلیم و مصالح بوم آورد در اولویت قرار دارند.
نتیجه گیری: معماری بومی ایران را می توان نمونه ای از یک معماری زیست سازگار و دوستدار طبیعت در چارچوب نظریه معماری سرآمد شاخت. معماری ایرانی بیش از محصول به «فرآیند»، بیش از ارزان بودن به «بهینه بودن»، و بیش از رویکرد سوداگرانه و سود موقت به «چرخه عمر ساختمان» با نگاهی جامع و یکپارچه می نگرد.
بهینه سازی الگوی معماری بوشهر با هدف آسایش بصری و کنترل مصرف انرژی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
21 - 40
حوزههای تخصصی:
اهداف: بهره گیری از عناصر معماری غیرفعال به منظور صرفه جویی در مصرف انرژی و استفاده بهینه از نور روز راهکاری متداول در در معماری سنتی ایران است. عوامل مختلف از قبیل شکل و جهت گیری ساختمان، موقعیت بازشوها، بهره گیری از مصالح بومی و سایه اندازها به عنوان عناصر معماری اسلامی ایرانی در اقلیم گرم و مرطوب شناخته می شود. هدف اصلی این پژوهش ارزیابی کارآمدی و بهینه سازی عناصر معماری در آب و هوای گرم و مرطوب شهر بوشهر با تمرکز بر کنترل مصرف انرژی و بهره مندی از نور طبیعی است.
روش ها: نخست به وسیله منابع کتابخانه ای عناصر اقلیمی مسکونی معماری بوشهر شناسایی شد. سپس در محیط نرم افزار راینو و پلاگین گرسهاپر متغیرهای منتخب به صورت پارامتریک مدلسازی و توسط از ابزارهای انرژی پلاس و رادیانس آنالیز داده های کمی انجام می شود. در نهایت الگوهای بهینه توسط الگوریتم ژنتیک انتخاب و ارائه می شود.
یافته ها: نتایج نشان می دهد با بهینه سازی عناصر معماری به کار رفته در مسکن بوشهر، روشنایی مفید نور روز را تا 96% افزایش و مصرف انرژی را تا 174.1کیلو وات ساعت بر متر مربع کاهش می یابد. در اقلیم گرم و مرطوب علاوه بر اهمیت استفاده از تهویه طبیعی توجه به حداقل جذب تابش خورشید اهمیت فراوانی دارد.
نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان می دهد که توجه به مجموعه عناصر معماری غیرفعال مانند استفاده از شناشیر، تناسبات اتاق موقعیت پنجره ها باعث افزایش عملکرد ساختمان می شود. یادگیری از مسکن سنتی بوشهر می تواند راهبردی برای چالش های معماری امروزی، به ویژه مصرف انرژی بالا و تنظیم شرایط محیطی فراهم نماید.