فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۶۱ تا ۳۸۰ مورد از کل ۷٬۵۶۵ مورد.
منبع:
منظر دوره ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۶
3 - 3
حوزههای تخصصی:
قریب یک دهه است که ابتدا در تهران و سپس در شهرهای دیگر به تقلید از مرکز، کمیته های نما برای هدایت نمای ساختمان ها تشکیل شده است. این کار پاسخ به مطالبه ای به عمر چند دهه پس از پیروزی انقلاب اسلامی بود که ابتدا «هویت» و سپس «هویت ایرانی-اسلامی» را در شهر و معماری تمنا می کرد. افزایش حساسیت در «بازگشت به خویشتن» و آغاز «رنسانس اسلامی» در سال های نخستین تشکیل جمهوری اسلامی به برقراری جلسات متعدد دانشگاهی و مذهبی برای بررسی رابطه «سنت و مدرنیته» انجامید. در جریان مبارزات پیش از انقلاب، گسترش نارضایتی روشنفکران و انقلابیون از خودباختگی رژیم پهلوی در برابر غرب، فرح پهلوی سیاستگذار فرهنگی رژیم را به ایجاد جریانی مصنوعی و شکل گرا از تلفیق معماری مدرن با عناصر سنتی واداشت. نسلی از معماری یادمانی از قبیل موزه هنرهای معاصر و مدرسه مدیریت نتیجه این سیاست دربار بود. برای تئوریزه کردن این جریان کنفرانس «پیوند سنت و تکنولوژی» با حضور دست چینی از مشاهیر معماری ایران و جهان به ریاست فرح پهلوی در اصفهان برگزار شد. در عین حال، جریان رسمی معماری کشور و آنچه که از سوی بدنه حاکمیت در لوای الگو و قانون ترویج می شد، مدرنیسم مثله شده و بی محتوای متکی بر مصرف کالای لوکس و تقلید از صورت جریان های غربی بود. انقلاب اسلامی مطالبه احیای هویت تاریخی ملت ایران را نمایندگی می کرد. در سال های پیش از انقلاب اما، اقدام مؤثری در این زمینه به عمل نیامد. شرایط اقتصادی ناشی از جنگ و تحریم، نادانی مدیریت های مربوطه در کشور و قدرت گرفتن جریان های غرب گرا در بدنه اجرایی نظام مجالی برای پاسخگویی علمی و عمیق به مطالبه احیای هویت باقی نگذارد. در دهه ۹۰ به سفارش شهرداری مطالعه ای برای تدوین ضوابط نما انجام شد. روش مطالعه به رویه بولتن سازانی که احساسات مسئولان را با گزینش اخبار مدیریت می کردند، شباهت داشت. در شهر تهران که همزمان هزاران ساختمان در حال ساخت بود، چند نمونه خاص که شاید جز همسایگان آن ها کسی از وجودشان باخبر نبود، نماد گرایش به ابتذال جا زده شد؛ با بهره گیری از مطالبه اجابت نشده یک قرن گذشته در بازگشت به خویشتن، احکام خارق العاده و عجیبی صادر شد: استفاده از رنگ های مبتذل ممنوع؛ و برای دینی شدن دفترچه ضوابط، «منع نصب مجسمه در نما» هم به آن افزوده شد. هیجانی که این مطالعه جهت دار و سست بنیاد در مدیریت شهری برپا کرد، به سرعت به نهادسازی برای مداخله در خصوصی ترین بخش های جامعه انجامید. کمیته های نما برای تصویب نقشه نما که به مدارک فنی قبلی افزوده شده بود تشکیل شد. این کمیته فلسفه وجودی خود را صیانت از حقوق عمومی بیان کرد. از آن پس تا امروز کمیته نما در تهران و بسیاری از شهرهای ایران به ابزاری برای طولانی شدن صدور پروانه، گران کردن ساخت و تحمیل سلیقه اعضای کمیته به هزاران متقاضی پروانه بدل شده است. فرایند تغییر ضوابط مبتنی بر افزایش کمی جزئیات فنی و غیر مرتبط با مطالبه هویت ملی-دینی است. در این مدت جزئیات کم اثر و پیچیده ساختن موضوع نما با هدف توجیه ضرورت وجود کمیته به ضوابط اولیه افزوده شده است. نتیجه عمل کمیته در یک دهه فعالیت آن برای دستیابی به هویت ایرانی-اسلامی تقریباً هیچ است. این ادعا از تکرار مطالبه رهبری انقلاب در آخرین گزارش شهردار تهران به شورا (روزن انلاین ۲۳/۱۲/۱۴۰۲) در مورد حرکت به سوی هویت ایرانی-اسلامی در معماری شهری تأیید می شود. این خواسته بنیادین راهبرد چندبعدی و پیچیده ای است که با ساده سازی مسئله تحقق پیدا نمی کند. همان طور که فرح پهلوی نتوانست مطالبه هویت را با اقدامات روبنایی و یادمانی منحرف کند، کمیته های نما نیز جز نارضایتی حاصلی نخواهند داشت. ادراک هویت، به معنای فهم چیستی متداوم یک پدیده، وابسته به بقای هستی آن است. فهم هستی یک شهر که از خلال مواجهه و تجربه فضا به دست می آید، قبل از هر چیز وابسته به بقای مؤلفه های هستی بخش شهر است. اهمیت احساس وجود شهر از آن روست که مقدمه و شرط ادراک چیستی آن و فهم هویت است. در صورت بقای مؤلفه های هستی بخش شهر است که می توان در خصوص ویژگی های چیستی دهنده آن صحبت کرد. بازخوانی سنت رسول اکرم (ص) در ساماندهی به شهر یثرب و نامگذاری آن به عنوان مدینه النبی نیز حاکی از دقت و اصرار ایشان بر اولویت انتظام مؤلفه های آفرینش شهر بود تا صورت عناصر شهری. دانش مربوط به فضا و مکان نیز بر همین رویه و اصالت هستی شهر نسبت به چیستی آن برای دستیابی به هر سنخ از مطلوبیت صحه می گذارد. با این ترتیب به نظر می رسد کمیته های نما با حاکم کردن سلیقه اعضای کمیته به جای سلیقه مالک نه تنها قاعده «الناس مسلطون علی اموالهم» را مراعات نکرده اند، بلکه در دستیابی به هدف بزرگی که پیش رو قرار داده اند راه اشتباه پیموده اند. اینان بجای شناسایی و خوانش سرشت شهر و مؤلفه های اصلی پدیدآورنده آن و حفظ و بسط آن ها، یکسره به سراغ صورت شکل های شهری رفته اند تا مطالبه هویت کنند. ادراک هویت از شهر یعنی توان خوانش گذشته آن از صورت امروز شهر. احساس و فهم قرارگیری در مکانی که به واسطه معیارها و نگرش خاص آفریده شده و در طی زمان عناصر آن به تدریج رنگ زمانه گرفته اند؛ و تحول صورت ها چنان تدریجی و پیوسته است که حس جدایی افتادگی و بریدن از منشاء در ناظر پدید نمی آید. روشن است که مداخله در پدیده ای پیچیده و تا این درجه از اهمیت که در ساخت ادراک شهروندان اثر مستقیم دارد و علاوه بر مطالبه اجتماعی یکصدساله، مورد عنایت پیامبر گرامی اسلام نیز بوده و در سیره ایشان نقش پررنگی داشته، اولاً بسیار ضروری و ثانیاً نیازمند روش و دانش بنیان است. تصویر روی جلد از نمایی در شهر قم اگرچه به دوگانگی دو نمای سنتی و لجام گسیخته اشاره دارد، در عین حال به سرگشتگی این نسل و مدیریت شهری در ایجاد منظری هویتمند از شهر مطلوب خود صحه می گذارد.
ارزیابی تأثیر عوامل محیطی بر ارتقاء دسترسی پذیری کاربران فضاهای درمانی در شرایط بحران با رویکرد پدافند غیرعامل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۵
56 - 73
حوزههای تخصصی:
مطالعات مختلف تایید میکنند که ارزیابی شاخص های کیفیت محیطی در کاربری های حساسی مانن د س اختمان های درمانی، نقش مهمی را در حفظ سلامت، رضایت و بهبود بیماران ایفا می کند. بیمارستان از اجزای حیاتی و حساس شهراست که از نظر شرایط مربوط به پدافند غیرعامل به منظور مدیریت مخاطرات باید توجه ویژه ای به آن شود. هدف اصلی پژوهش ارزیابی تاثیر عوامل محیطی بر ارتقاء دسترسی پذیری کاربران فضاهای درمانی در شرایط بحران با رویکرد پدافند غیرعامل است. پژوهش حاضر به لحاظ ماهیت اکتشافی و از حیث روش گردآوری داده ها توصیفی- پیمایشی است. طرح پژوهش در بخش توسعه ابزار و آماده سازی عبارات در سه مرحله (۱) تحلیل محتوای اسناد؛ (۲) پیمایش دلفی و (۳) تحلیل نشانه شناختی تعریف می گردد. با استفاده از داده های پرسشنامه و نرم افزار spss26 و بهره گرفتن از آزمون فریدمن جهت بررسی نرمال بودن داده ها جهت بررسی رابطه موجود بین متغیرها اقدام به تحلیل آماری شد، در نهایت با تحلیل پلانی دو بیمارستان رسول اکرم و لاله تهران توسط نرم افزار Depth Map به بررسی مولفه های نحوی و ارتباط آن ها با مولفه های مورد مطالعه در پژوهش پرداخته شد. طبق نتایج بدست آمده شاخص های عملکردی، کالبدی و اجتماعی در دسترسی پذیری با شاخص های هم پیوندی و عمق فضایی در روش نحو فضا مرتبط هستند، و در نتیجه دسترسی پذیری فضا در شرایط بحران در بیمارستان ها را تحت تأثیر قرار می دهند.
بررسی تأثیر مدرنیته بر معماری خانه های معاصر شهر تبریز در دوره قاجاریه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال ۲۱ خرداد ۱۴۰۳ شماره ۱۳۲
71 - 82
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله:تبریز به عنوان یکی از شهرهای مهم ایران در ادوار تاریخ به خصوص چند سده اخیر مطرح بوده است، در دوران قاجار بسیاری از دستاوردهای تازه دنیای جدید، برای اولین بار در ایران، در این شهر تجربه شد. معماری تبریز به عنوان شهری پیشگام در شکل گیری تجدد در ایران، دستخوش تغییراتی در این دوران شد و معماری سنتی ایران را تحت تأثیر قرار داد. سؤال اصلی پژوهش این است که تأثیر مظاهر تجدد بر کالبد معماری خانه های تبریز چگونه نمود یافته و چه تغییراتی در معماری این دوران صورت پذیرفته است؟هدف پژوهش: هدف از این پژوهش بررسی تأثیر تجدد و مدرنیته شدن ایران بر معماری دوره قاجار در تبریز است.روش پژوهش: این پژوهش براساس هدف، پژوهشی با رویکرد کیفی است که با استفاده از روش تحقیق تفسیری-تاریخی در بٌعد موضوعات تاریخی و روش تحقیق توصیفی-تحلیلی در بٌعد موضوعات معماری به دنبال پاسخ به سؤال پژوهش است. گردآوری داده ها براساس مطالعات کتاب خانه ای و مشاهدات میدانی بوده و به بررسی تأثیر عناصر معماری غربی بر معماری ایرانی با تأکید بر خانه های شهر تبریز در دوره قاجار پرداخته شده است، در این پژوهش عناصر معماری غربی متغیر مستقل و معماری خانه های تبریز متغیر وابسته هستند.نتیجه گیری: نتایج تحقیق حاکی از این است که در این دوران به واسطه ولیعهدنشین بودن و تمرکز قدرت و ثروت در این شهر بستر مناسبی برای روشن فکران برای ایجاد تغییرات در سطوح مختلف از جمله معماری فراهم شد و شاهد ورود عناصر معماری غرب هم چون سقف های شیبدار، سرستون های کرنتین، جفت ستون در نما، قوس های نیم دایره ای، تأکید بر پله ورودی، استفاده از نرده فلزی برای پله ها، استفاده از خطوط منحنی و نمای متقارن در ساختمان هستیم.
بررسی تأثیر مواد تغییر فازدهنده بر میزان مصرف انرژی در ساختمان های مسکونی اقلیم سرد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جدار خارجی ساختمان به عنوان یکی از پارامترهای مؤثر بر تبادل حرارتی و میزان مصرف انرژی، همواره مورد بحث و بررسی بوده است. این پژوهش، باهدف بررسی مصرف انرژی و تأثیر مواد تغییرفازدهنده به عنوان عایق بر رفتار حرارتی جدارهای خارجی یک ساختمان مسکونی و تعیین دمای ذوب بهینه در اقلیم سرد تبریز انجام شد. بدین منظور، سه دمای ذوب 18، 24 و 28 درجه سانتی گراد انتخاب شد. روش انجام پژوهش، کمّی با رویکرد اثبات گرایانه است. یک ساختمان مسکونی پنج طبقه در تبریز با توجه- به در دسترس بودن آن انتخاب شد. آنالیزها و شبیه سازی ها با افزونه های گرس هاپر، هانی بی و لیدی باگ صورت گرفت. نتایج نشان داد که PCM با دمای ذوب 18 درجه باوجود کاهش مصرف انرژی 16/23 درصدی در ماه های گرم، منجر به افزایش 44/1 درصدی مصرف انرژی نسبت به حالت پایه در ماه های سرد شد. PCM با دماهای ذوب 24 و 28 درجه در ماه های گرم به ترتیب به میزان 93/31 و 48/20 درصد مصرف انرژی را کاهش دادند. کاهش مصرف انرژی در ماه های سرد برای PCM با دماهای ذوب 24 و 28 درجه به ترتیب برابر با 08/36 و 15درصد بود. بیشترین کاهش مصرف انرژی در کل ماه های سال مربوط به جبهه جنوبی بود. به طوری که در PCM با دمای ذوب 18 درجه این کاهش به ترتیب در ماه های گرم و سرد به ترتیب به میزان 65/61 و 80/61 درصد، در PCM با دمای ذوب 24 درجه به میزان 83/65 و 5/74 درصد و در PCM با دمای ذوب 28 درجه به میزان 53/62 و 94/61 درصد نسبت به حالت پایه بود. از این رو، باتوجه به اقلیم سرد تبریز، استفاده از PCM با دمای ذوب 24 درجه مناسب و به لحاظ اقتصادی مقرون به صرفه است
رتبه بندی چالش های معنایی- هویتی منظر شهری در نظام شهرسازی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شکل گیری منظر شهری به عنوان تبلوری از فرهنگ و هویت هر شهر دو جنبه عینی و ذهنی را در برمی گیرد. در سال های اخیر شهرسازی ایران با چالش هایی در برخورد با منظر شهری روبه رو بوده است. باوجود پژوهش های متعدد انجام شده در حوزه منظر شهری پرداختن به چالش ها با نگاهی جامع در کنار دسته بندی و اولویت بندی آن ها به منظور رفع هر چه سریع ترشان همچنان مغفول مانده است. هدف این پژوهش استخراج و رتبه بندی چالش های منظر شهری در ایران تعیین گردید و رتبه بندی چالش ها مطابق نظر متخصصین صورت گرفت. پرسش های پژوهش بدین ترتیب عنوان شدند که وضعیت چالش های منظر شهری در شهرسازی ایران چگونه است؟ و کدام دسته از چالش های معنایی-هویتی منظر شهری ایران در اولویت برای رسیدگی قرار دارد؟. پژوهش کاربردی حاضر با روش توصیفی-تحلیلی و پیمایشی دنبال شده و در این مسیر از ابزار پرسشنامه، مدل تحلیل سه شاخِگی و آزمون تی و فریدمن در نرم افزار SPSS استفاده گردید. نتایج نشان داد که دسته بندی سه گانه 1) چالش های محتوایی (رفتاری)، 2) چالش های ساختاری و 3) چالش های زمینه ای به ترتیب از نظر اهمیت دارای رتبه اول تا سوم هستند و برای رفع مشکلات و چالش های منظر ابتدا باید به سراغ «چالش های رفتاری» رفت. از طرفی پرداختن به چالش های زمینه ای از قبیل نبود دانش کافی در حوزه منظر یا عبور از دستورالعمل های جهانی به محلی در جایگاه آخر قرار دارند.
تحلیل فرایند تصمیم سازی و تصمیم گیری اخلاقی برنامه ریزان و مدیران شهری براساس یافته های بررسی طرح تفصیلی منطقه 22 شهرداری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴۴
97 - 114
حوزههای تخصصی:
نقش برنامه ریزان و مدیران شهری به عنوان متخصصانی که مسئولیت تهیه، هدایت و اجرای برنامه های توسعه شهری را برعهده دارند، در جهت گیری برنامه ها غیرقابل انکار است. روابط و مناسبات کنشگران و توزیع قدرت میان آن ها که به تصمیم هایی مغایر با چارچوب اخلاق حرفه ای و درنتیجه عدم دستیابی به نتایج مورد انتظار منجر شده اند، چالش های اخلاقی متعددی به همراه دارد. نقطه شروع پژوهش، بررسی کدهای اخلاقی در برنامه ریزی شهری و تأثیر آن بر برنامه های توسعه شهری است. تصمیم سازی برنامه ریزان و تصمیم گیری مدیران در طرح تفصیلی منطقه 22 شهرداری تهران در دو بعد محتوایی و رویه ای مورد ارزیابی قرار گرفته است. به منظور دستیابی به اهداف، از رهیافت کیفی بهره گرفته شده است. یافته های حاصل از 15 مصاحبه نیمه ساختاریافته با استفاده از نرم افزار MaxQDA طبقه بندی و با بهره گیری از روش تحلیل محتوای قیاسی تحلیل شده است. براساس یافته های پژوهش، نفوذ جریان های دارای قدرت، تأثیر قابل توجهی بر جهت دهی طرح مغایر با اصول اخلاقی گذاشته است. پیوند مدیران با یکدیگر و نهادهای سیاسی، دامنه انحصار تصمیم ها را رقم زده است و عدم هماهنگی میان مدیران و برنامه ریزان به وضوح ازسوی مشارکت کنندگان مطرح شده است. غلبه ساختار تمرکزگرای حاکم بر نظام تصمیم گیری، وابستگی تصمیم ها به منفعت گروهی خاص را در پی داشته است. به طور کلی به کارگیری موضوع های اخلاقی در برنامه ریزان، در سطح مطلوب تری ارزیابی شد و این تفاوت در دیدگاه مدیران، با اشاره به موضوع ملاحظات اجرایی توجیه شده است.
فهم سازوکارهای سازگاری سکونتی طی در خانه مانی پاندمیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۸۶
103 -114
حوزههای تخصصی:
هدف: با شیوع پاندمی و افزایش در خانه مانی، تعادل سکونتی پیشین که میان ساکنان و مسکن برقرار بود، دچار اختلال شد. خانه ها که پیش تر تنها در ساعات محدودی از شبانه روز مورد استفاده قرار می گرفتند، اکنون باید پاسخگوی نیازهای متنوع ساکنان به طور 24 ساعته باشند. این وضعیت نواقصی را در سازگاری سکونتی آشکار کرد که پیش از این پنهان بودند. تحقیق کیفی حاضر با هدف تکامل سازگاری سکونتی طی در خانه مانی، به مطالعه تجربه ساکنان در این وضعیت، پرداخته است. روش پژوهش: داده ها از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته با 14 معمار و متخصص در سه مقطع زمانی پاندمی (ابتدا، اوج و انتهای پاندمی) جمع آوری شد. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار مکس کیودا و روش تحلیل مضمون در دو مرحله کدگذاری باز و محوری انجام شد. یافته ها: روایی یافته ها نیز با پرسشنامه تحلیل سلسله مراتبی تأیید شد. سازوکارهای سازگاری ساکنان در دو دسته اصلی «جلوگیری از شیوع بیماری» و «تسهیل سکونت طی درخانه مانی» تقسیم شده اند. در دسته اول، «طلب سلسله مراتب فضایی»، « جانمایی و سیرکولاسیون مجدد فضاها» و «افزایش اهمیت فضاهای خدماتی» مطرح شدند. از میان این موارد، «طلب سلسله مراتب فضایی» با کسب61 درصد فراوانی ارجاع در داده های کیفی اولیه و 49 درصد اهمیت نسبی در بازبینی مجدد پس از پاندمی، بیشترین فراوانی و اهمیت را در داده ها داشت. در دسته دوم، سازوکارهای «جایگزینی شهر در خانه»، «انسانی ترشدن مسکن»، «طلب فضاهای باز وسیع (تخلخل)»، «بهره از فناوری»، «حساسیت به جزئیات» و «طلب انعطاف پذیری» برجسته شدند. «طلب انعطاف پذیری» در این دسته با26 درصد فراوانی ارجاع در داده ها بیش از 32 درصد اهمیت نسبی در بازبینی مجدد، بیشترین اهمیت را داشته و پس از آن « طلب فضاهای باز و وسیع» با فراوانی 5/25 درصد در داده ها و کسب حدود 29 درصد اهمیت نسبی، قرار گرفت. نتیجه گیری: روایت حاصل از فرایند مطالعه در دو دسته سلبی و ایجابی ارائه شده است. در سازوکارهای سلبی، شاهد شکل گیری الگویی رفتاری فضایی در خانه ها میان سه مضمون هستیم: ساکنان در ابتدا با ایجاد «سلسله مراتب بهداشتی» و مانع سعی در انسداد ورود اقلام و افراد آلوده دارند و در صورت عدم توفیق با «بهبود جانمایی و سیرکولاسیون» و هدایت و نظافت آلودگی در «خدماتی ها» از شیوع بیماری جلوگیری کرده اند. همچنین در دسته ایجابی«جایگزینی شهر در خانه»، «انسانی ترشدن مسکن» و «حساسیت به جزئیات» در رابطه ای طولی اغلب منجر به «طلب فضاهای باز وسیع (تخلخل)» و«طلب انعطاف پذیری» بیشتر شده اند. تمایل بیشتر به «بهره از فناوری» اغلب به منظور جبران ضعف های خانه در انعطاف پذیری و وسعت، رخ داده است.
تحلیل مفهوم سازگارسازی در بناهای تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وجود زبان مشترک و تعریف مورد توافقی از اصطلاحات و مفاهیم مورد استفاده در هر حوزه ی دانشی، لازمه ی احاطه بر ابعاد مختلف آن و پیشبرد آن در ادبیات ملی و بین المللی و رسیدن به فهم مشترک در روابط حرفه ای و آکادمیک است. استفاده ی مجدد از بناهای تاریخی به عنوان روشی پایدار در حفاظت از آن ها، با مجموعه مداخلاتی همراه است که با عناوین گوناگونی مورد اشاره قرار می گیرند. وجود واژگان و اصطلاحات گوناگون در زمینه ی مداخلات کارکردی و کالبدی در بناهای موجود و بناهای تاریخی و کاربرد آن ها به صورت مترادف و بعضاً اشتباه، مسئله ای است که ممکن است فضایی سردرگم در مباحث مربوطه ایجاد کند. هدف این مقاله بررسی این اصطلاحات و مفاهیم و تبیین نقش و کاربرد هریک و روابط میان آن ها است. در این پژوهش، از یک روش تحلیل مفهوم سیستماتیک برای شفاف سازی اصطلاحات مربوط به سازگارسازی استفاده شده است. ابتدا محدوده ی مورد نظر از واژگان پرکاربرد در دامنه ی گسترده تری از مفاهیم حفاظت معماری، تعیین شد و در قالب چارچوبی از رویکردها، سطوح مداخلاتی، برنامه های سازگارسازی و راهبردها ارائه شد. سپس کاربرد اصطلاحات مرتبط تر به صورت ویژه در یک مرور ادبیات به صورت تطبیقی مورد بررسی قرار گرفتند. «استفاده ی مجدد سازگار» متداول ترین اصطلاح است که مجموعه ای از مداخلات کالبدی و کارکردی در ابعاد مختلف پایداری را دربر می گیرد. واژگان «نوسازی»، «توان بخشی» و «بهسازی» متداول ترین اصطلاحات در مداخلات کالبدی هستند و به طور غالب با اهداف زیست محیطی انجام می شوند. در این میان تغییرات مربوط به سیستم های ساختمانی بیشتر با عنوان بهسازی و تغییرات ساختاری با عنوان توان بخشی شناخته می شوند. اصطلاح نوسازی گسترده تر از دو واژه ی دیگر، در مورد بهبود شرایط کلی بنا در لایه های مختلف به ویژه معماری بنا در جهت تأمین استانداردهای نوین ایمنی و زیست محیطی کاربرد دارد.
Designing Urban Spaces in Informal Settlements Using Urban Acupuncture Approach (Case Study: Kooye Manbae Ab in Ahvaz, Iran)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۴, Issue ۲ - Serial Number ۵۲, Spring ۲۰۲۴
50 - 59
حوزههای تخصصی:
This study investigates the potential of a novel therapeutic approach to improve informal settlements, which is a highly localized healing treatment to regenerate urban spaces. The purpose is to find out how urban acupuncture can be applied to accomplish the empowerment plans of informal settlements. The process-oriented approach of urban acupuncture creates an appropriate context for the possibility of the community participation in different stages of improving public spaces. However, the social conditions and characteristics of the residents of informal settlements create challenges and require the use of special methods in dealing with the issue of participation. The first part of the research is based on formulation of an urban acupuncture framework for improving informal settlements. The theoretical finding of this part is applied in the second part of this research, which focuses on the public spaces of an informal settlement, “Kooye Manbae Ab” in Ahvaz, a city in Iran. The results showed that urban acupuncture as a small-scale, bottom-up approach, provides motivations for residents of such neglected parts of the city. Nevertheless, a combination of different participatory techniques should be applied to encourage and motivate residents to be consciously involved in the process of upgrading their environment.
فرآیند طراحی معماری بر اساس تاثیرپذیری از نقاشی انتزاعی
حوزههای تخصصی:
امروزه فرایند طراحی معماری از جمله موارد پر ابهامی است که در پاسخ به طرّاحی مطرح می شود. پرداختن به ایده و کانسپت بخشی از فرایند طراحی است که طرّاح با اهداف مفهومی یک پروژه معماری، علی الخصوص در زمینه خلق فضای مفهومی با آن مواجه می شود. در مقایسه میان هنر مفهوم گرا و معماری مفهوم گرا، با آنکه در حوزه تجلّی اثر با یکدیگر متفاوت هستند، امّا تأثیرات هنر مفهومی بر معماری غیر قابل اغماض است. در این پژوهش سعی بر آن است که با مروری بر متون تأثیرات نقّاشی انتزاعی، به عنوان بخشی از هنرمفهومی، بر فرایند طرّاحی معماری را مورد مطالعه قرار داده و در این زمینه به دنبال تأکید بر قرابت معماری و نقّاشی انتزاعی و تاثیر آن بر فرایند طرّاحی است. این پژوهش با استفاده از روش تحلیل محتوا و با تکیه بر نظریه های فرایند طراحی، با تلفیقی از روش کمّی (از نظریّه به نمونه مورد مطالعه) و کیفی (از نمونه مورد مطالعه به نظریّه)، به آزمون و نتیجه گیری می پردازد و نمونه های شاخص در این زمینه شناسایی و تجزیه و تحلیل شده و در ادامه ساختار تحلیل عناصر معنایی در دو حیطه مشخص خواهد گردید. نتیجه پژوهش این گونه بیان می دارد که نقاشی انتزاعی از جمله پارادایم های تأثیرگذار بر فرایند طرّاحی معماری می تواند قرار گیرد و این تاثیر پذیری در مراحل زیر قابل عنوان هستند: 1- مرحله شناخت نظام های تصویری؛ 2- شاخص کردن زمینه و محتوای تصویر؛ 3- شکستن ترکیب بندی به اجزاء و روابط؛ 4- قیاس منطقی میان تصاویر و الفبای فضا؛ 5- انتخاب و تبدیل متغییر های مفهومی.
تأثیر بکارگیری آموزش الکترونیکی سازه های معاصر بر ارتقاء کیفیت یادگیری در رشته معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آموزش الکترونیکی بهعنوان یکی از روشهای آموزش از راه دور، به سرعت در اکثر نظامهای آموزشی گسترش یافته است. آموزش سازههای معاصر و یادگیری آن بهصورت مؤثر و کاربردی به دانشجویان معماری، از مهمترین موضوعات برنامههای آموزشی معماری است. واقعیت مجازی ابزارهای جدیدی هستند که با بکارگیری رایانه و تواناییهای آن، تصور ساختن مفاهیم انتزاعی را امکانپذیر ساخته که تأثیر مثبتی بر یادگیری و انتقال دانش دارند؛ و بهتبع دانشجو بهصورت فعال در فرآیند یادگیری قرار میگیرد. پژوهش حاضر با هدف، بررسی تأثیر آموزش الکترونیکی سازههای معاصر بر ارتقا کیفیت یادگیری دانشجویان معماری، شکل گرفته است. این تحقیق از نوع اکتشافی و به لحاظ ماهیت، روش پیمایشی و شیوه تحلیل دادهها، توصیفی تحلیلی است. برای رسیدن به نتایج، دو نوع پرسشنامه تخصصی و عمومی تهیه گردید. جامعه آماری پرسشنامه تخصصی، 33 نفر از اساتید و کارشناسان حوزه معماری و آموزش چندرسانهای و در پرسشنامه عمومی دو گروه از دانشجویانی که درس سازههای معاصر را بهصورت آموزش حضوری و آموزش الکترونیکی دریک بازهی زمانی مشخص گذرانده بودند، به تعداد 50 نفر انتخاب گردیدند. روایی بر اساس اعتبار محتوایی سنجیده و به تائید اساتید از طریق روش دلفی و پایایی آن از روش آلفای کرونباخ به میزان 756/0 تائید شد. تجزیهوتحلیل دادهها از طریق آزمونهای تحلیل عاملی و رگرسیون و فریدمن با نرمافزارهای Spss,Lisrel انجام شد. آزمون تحلیل عاملی تأییدی مؤلفههای 4 گانه تأثیر آموزش و یادگیری الکترونیکی بر ارتقا کیفیت یادگیری دانشجویان شناسایی و با میزان بار عاملی بالای 4/0 تائید شدند. با آزمون رگرسیون و میزان ضریب تعیین تعدیل شده[1] مشخص شد، شاخصها به میزان 53% واریانس ارتقاء کیفیت یادگیری را پیشبینی میکند. بر اساس آزمون رگرسیون؛ مؤلفهی بهرهگیری از فناوری دیجیتال بالاترین تأثیر را بر روی ارتقاء کیفیت یادگیری دارد (788/0 beta=). نتایج آزمون ضریب همبستگی نشان دهنده این است که میان انواع تعامل، «یادگیرنده-یادگیرنده» دارای بیشترین اهمیت است. اولویتبندی مؤلفههای تأثیر آموزش و یادگیری الکترونیکی بر ارتقاء کیفیت یادگیری و پیشرفت دانشجویان به ترتیب آزمون رتبهبندی فریدمن عبارتاند از: بهرهگیری از فناوری دیجیتال (96/8)، خود فراگیر (82/8)، واقعیت مجازی (70/8)، تعامل (06/8). طبق نتایج، شاخصهای شبیهسازی، انگیزش، نقش فعال یادگیرنده، همزمانی، محتوا-محتوا، دانشجو- محتوا، مهارت، انتقال محتوا، خلاقیت، ساخت دانش، دانشجو- دانشجو، تفکر-تصمیم، دستیابی به محتوا، دانشجو با استاد؛ به ترتیب اولویت و همبستگی آزمون پیرسون بر ارتقاء کیفیت یادگیری دانشجویان، تأثیر مثبت دارد. در نتیجه آموزش الکترونیکی درس سازههای معاصر به روش واقعیت مجازی باعث ارتقا سطح کیفیت یادگیری دانشجویان نسبت به روش حضوری در رشتهی معماری میشود.
اجتماع پذیری فضاهای عمومی در مناطق کم برخوردار روستایی و ارتقای سلامت اجتماعی؛ ارائه راهکارهای طراحانه (میدان دَرِ قلعه ، روستای ایزی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۲۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۶
۷۲-۵۷
حوزههای تخصصی:
فضاهای اجتماع پذیر با تقویت انسجام اجتماعی، ارتقای احساس ایمنی و امنیت ادراک شده، زمینه سازی دریافت حمایت های محلی، اعتماد اجتماعی، و افزایش مشارکت ها نقش ویژه ای در ارتقای سلامت اجتماعی تلطیف مسائل بافت ها خصوصاً در نواحی محروم و کمتر برخوردار دارند. میدان دَرِ قلعه در روستای ایزی به عنوان تنها فضای باز عمومی این روستا محل شکل گیری رویدادها و فعالیت های مختلف اجتماعی، پذیرای گروه های مختلف افراد در طول سال است و نقش مهمّی در زندگی اجتماعی ساکنین روستا دارد. این میدان که در بافت قدیمی روستا قرار دارد، همزمان با تغییر و تحولات کالبدی در طول زمان دچار برخی فرسودگی های کالبدی و کارکردی شده است که در این مطالعه تلاش شده است ضمن شناسایی ویژگی های فضاهای اجتماع پذیر، در جهت تسهیل شکل گیری فعالیت های اجتماعی با شناسایی مشکلات آن در این خصوص، ارائه راهکارهای طراحی لازم صورت پذیرد. در این راستا، ضمن مطالعه اسنادی، گردآوری داده های تحقیق از 350 پرسشنامه محقق ساخته بر اساس مقیاس های مشارکت اجتماعی و نظرسنجی مشارکت مذهبی در بین ساکنین روستا صورت پذیرفت. بر طبق یافته ها، ابعاد سه گانه معنایی، کارکردی، و فضایی-کالبدی مؤلفه های سازنده فضاهای اجتماع پذیر را شکل می دهند و مهم ترین فعالیت های جمعی در حال وقوع در میدان به ترتیب شامل شرکت در مراسم ها و رویدادها، حضور در مسجد، گفت وگو با دوستان، و بازی کردن می باشند. همچنین، کمبود فضای مناسب برای نشستن، کمبود فضای سبز، و فرسودگی بناهای پیرامون میدان، به ترتیب سه مسئله اصلی میدان دَرِ قلعه جهت شکل گیری و تسهیل اجتماع پذیری آن می باشند. در پایان مقاله نیز به منظور ارتقای کیفیت اجتماع پذیری میدان، راهکارهای طراحی در این خصوص ارائه شده است.
تحلیل بینامتنی معماری: نقد اسطوره شناختی ساختمان مرکزی CCTV و میدان یادبود World Trade Center بر اساس نظریه دیوید بیدنی
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر، معماری معاصر شاهد تحولاتی بوده که فراتر از طراحی سنتی حرکت کرده و به مفاهیم فرهنگی و اجتماعی پاسخ می دهد. دو نمونه برجسته این تحولات، ساختمان CCTV در پکن و میدان یادبود World Trade Center در نیویورک هستند. ساختمان CCTV با طراحی ساختارشکن و هندسه پیچیده خود نمادی از معماری آینده نگر چین است و تأثیرات رسانه ای و پیشرفت های تکنولوژیک این کشور را بازتاب می دهد. میدان یادبود World Trade Center نیز با استفاده از فضای خالی، به بازنمایی فقدان و تأثیرات عاطفی حملات 11 سپتامبر پرداخته است. این پژوهش با تحلیل این دو پروژه از منظر نظریه دیوید بیدنی، به بررسی اسطوره ها و نمادهای فرهنگی در معماری معاصر می پردازد. روش تحقیق به صورت کیفی و با استفاده از تحلیل توصیفی و تطبیقی است و هدف آن درک ارتباط میان معماری، فرهنگ و تاریخ است. نتایج نشان می دهند که این دو اثر، با استفاده از نمادگرایی و اسطوره پردازی، قادرند مفاهیم فرهنگی و اجتماعی را در بطن معماری مدرن بازآفرینی کنند و به عنوان اسطوره های نوظهور در جوامع خود عمل کنند.
مدیریت هوشمند شهری در بازآفرینی بافت های تاریخی با رویکرد مشارکت اجتماعی (مطالعه موردی: منطقه 12 تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: مشارکت همیشه از دغدغه های مهم برنامه ریزان و مدیران شهری بوده است. با پیشرفت تکنولوژی ارتباطات و اطلاعات و ظهور مدیریت هوشمند شهری، مشارکت معنی و مفهوم تازه ای پیدا کرده است. هدف: هدف این پژوهش، تحلیل نقش مدیریت هوشمند در ارتقای مشارکت اجتماعی شهروندان به منظور بازآفرینی بافت تاریخی منطقه 12 تهران است. روش شناسی تحقیق: این پژوهش از نوع کاربردی و روش آن به صورت توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری، کارشناسان فعال در حوزه بازآفرینی شهری محدوده مورد مطالعه و واحدهای تابعه آن بوده اند. حجم نمونه با استفاده از روش اشباع نظری تعیین گردیده است. در این روش 31 نفر کارشناس به عنوان نمونه مورد مطالعه تعیین گردیده است. روش نمونه گیری به صورت تکنیک گلوله برفی بوده است. روش جمع آوری داده و اطلاعات به صورت مرور اسنادی، پرسشنامه، مصاحبه نیمه ساختاریافته با برخی از افراد نمونه بوده است. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از جداول فراوانی، تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی بوده است. قلمرو جغرافیایی پژوهش: محدوده جغرافیایی پژوهش، منطقه 12 کلان شهر تهران بوده است. یافته ها: یافته های پژوهش گویای آن است که مدیریت هوشمند با مؤلفه های اشتراک گذاری اطلاعات، فراهم ساختن بسترهای مشارکت و همکاری، هماهنگی داخلی، حکمرانی مبتنی بر فناوری اطلاعات و ارتباطات و راهبردهای پشتیبان تصمیم گیری می تواند راه حل های نوآورانه در ارتقاء مشارکت و بازآفرینی شهری در اختیار مدیران شهری قرار دهد. ضرایب عامل های پنجگانه که بیشتر از 05/0 به دست آمد، گویای آن است که سازه ی حکمرانی هوشمند منجر به مدل سازی خط مشی حاکمیت شهری به منظور بازآفرینی شهری شده و فرآیندهای سازمانی و روابط بین شهروندان با مدیران شهری را تسهیل می کند. بیش از 85 درصد افراد مطالعه شده با سازه مورد نظر موافق هستند. نتایج: نتایج حاصل حاکی از آن است که حکمرانی هوشمند باعث مدل سازی خط مشی حاکمیت شهری شده و در نتیجه به همکاری و مشارکت اعضای گروه های درگیر در بازآفرینی شهری کمک می کند و در نتیجه تعامل بین مدیریت شهری با مردم به صورت آنلاین افزایش پیدا می کند.
تبیین و تحلیل الگوی مدیریت رشد در توسعه فضایی پایدار شهری (مورد پژوهی؛ شهر آمل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۲۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۶
۲۲-۷
حوزههای تخصصی:
به دلیل ناکارآمدی مدیریت شهری در مدیریت رشد فیزیکی شهرها، نرخ رشد مساحت شهرهای ایران عمدتاً بیشتر از نرخ رشد جمعیت آنها است. بنابراین، این مقاله ضمن تحلیل نحوه مدیریت رشد توسعه فضایی در شهر آمل به تبیین الگوی مطلوب مدیریت رشد جهت توسعه پایدار شهر و تأثیر آن بر شاخص های توسعه فضایی درونی پرداخته است و در نهایت الگوی مطلوب مدیریت رشد جهت توسعه فضایی در شهر آمل ارائه گردیده است. به طوری که در این الگو ابتدا مسئولیت مدیریت رشد شهر به عنوان یک وظیفه محلی مدیریت شهری تعیین گردیده است و شورای شهر به عنوان سیاست گذار امور محلی مسئولیت مدیریت رشد و نظارت بر کنشگران را برعهده دارد و پس از آن نقش و نحوه ارتباط بین کنشگران موثر در رشد شهر مشخص گردیده است. داده های مقاله با استفاده از روش کیفی- کمی گردآوری و تجزیه و تحلیل شده است. داده ها از طریق مصاحبه عمیق و مشاهدات میدانی گردآوری شده اند. نمونه مورد بررسی در این مقاله کلیه سازمان های مؤثر در رشد شهر از جمله شهرداری، شورای شهر، سازمان نظام مهندسی، انجمن انبوه سازان مسکن، راه و شهرسازی و سازمان های ارائه دهنده تأسیسات شهری می باشند. در تجزیه و تحلیل اطلاعات نیز از روش تحلیل سلسله مراتبی استفاده شده است. نتایج حاصل از الگوی مدیریت رشد در شهر آمل نشان می دهد که ساز و کارهای مدیریتی تاثیر بیشتری بر افزایش تراکم ساختمانی با ضریب وزنی 49/0 داشته است و از سایر ظرفیت های توسعه فضایی درونی از جمله اراضی بایر و خالی با ضریب وزنی 32/0 و فضاهای ناسازگار شهری با ضریب وزنی 19/0 استفاده کمتری شده که یکی از دلایل این امر را می توان در وابستگی درآمدهای شهری به ساخت و ساز و افزایش تراکم ساختمانی و هزینه های مالی و زمانی مالکیت اراضی بلااستفاده جهت توسعه شهری جستجو نمود.
طرد فقرا از شهر مرکزی به نواحی پیرامونی در کلان شهرهای ایران، مطالعه موردی: کلان شهر مشهد و نواحی پیرامونی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - معماری و شهرسازی دوره ۲۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
25 - 44
حوزههای تخصصی:
تحولات شهری در دهه های اخیر به ویژه در کشورهای در حال توسعه، پدیده ای به نام "طرد فقرا از شهر مرکزی به نواحی پیرامونی" را به وجود آورده است. این پدیده که به عنوان یکی از چالش های اساسی شهرسازی مطرح شده، ناشی از وجود بخش هایی از جامعه است که به دلیل شرایط اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی، ناتوان در دسترسی به منابع و خدمات اساسی شهری هستند. درک این پدیده نیازمند بررسی دقیقی از تعامل پیچیده بین مورفولوژی شهری، ساختارهای حکومتی و دینامیک های اجتماعی است. در همین راستا هدف این پژوهش تبیین انتقادی طرد فقرا از شهر مرکزی به نواحی پیرامونی در کلان شهرهای ایران مشخصا بر روی نمونه موردی کلان شهر مشهد و نواحی پیرامونی آن است. در این باره، تحلیل اطلاعات با دو رویکرد مصاحبه و بررسی اسناد، با بهره گیری از پارادایم انتقادی و روش تحلیل گفتمان انتقادی، انجام گرفته است. نتایج پژوهش نشان دهنده آن است که فرصت های شغلی محدود، سوداگرایی زمین، نیروهای نامرئی، قیمت مسکن و هزینه های زندگی، قدرت، احساس عدم تعلق، حق به شهر، هویت، تفاوت فرهنگی، تصمیمات بالا به پایین، عدالت اجتماعی، اقتصاد رانتی، سیاست ها و تصمیم ها، توسعه نامتوازن، حمایت غیر رسمی حداقلی و عدم خدمات رسانی مطلوب از محورهای اصلی در این حوزه تلقی می شود.
شناسایی شاخص های تأثیرگذار در خلق خیابان های شهری ایده آل؛ نمونه موردی: خیابان شهید بهشتی شهر کرج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی توسعه شهری و منطقه ای سال ۹ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳۰
127 - 160
حوزههای تخصصی:
خیابان های شهری، فضاهایی پویا و واجد حس حرکت به شمار می روند که برای استفاده پیاده و سواره و یا بعضاً فقط پیاده طراحی می شوند. این فضاها غالباً به نیازهای افراد استفاده کننده از آن، به درستی پاسخگو نبوده و مردم به خیابان به عنوان مسیری صرفاً برای گذر سواره می نگرند. هدف از این پژوهش، بررسی جامعی از خیابان شهری و شناسایی شاخص های محیطی و انسانی مؤثر در ارتقا کیفیت آن است. این تحقیق ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر روش با استفاده از فن دلفی و روش معادلات ساختاری انجام شده است. با استفاده از روش اسنادی و کتابخانه ای، نظرات و دیدگاه های صاحب نظران جمع بندی شده و به صورت شاخص های پیش فرض ارائه گشته است. در مرحله اول، جامعه آماری تحقیق 20 نفر از کارشناسان خبره در زمینه موردمطالعه در نظر گرفته شده است. شاخص های اولیه با توجه به نتایج پرسشنامه، در چهار مرحله با استفاده از تکنیک دلفی فازی تحلیل شده و شاخص های نهایی با استفاده از آزمون کولموگروف-اسمیرنوف، نرمال بودن آن ها سنجیده شده و جهت تأیید نهایی شاخص های مستخرج از مرحله اول، از روش تحلیل عاملی تائیدی (CFA)، برای ایجاد مدل معادلات ساختاری استفاده شده است. در این بخش به دلیل نامعلوم بودن جامعه آماری با استفاده از فرمول کوکران حجم جامعه آماری 384 نفر از افراد عادی در نظر گرفته شد. در انتها با استفاده از آزمون فریدمن، شاخص ها، رتبه بندی شده تا میزان تأثیرگذاری هر یک مشخص گردد. نتایج یافته ها حاکی از شناسایی کاملی از مجموعه شاخص های مؤثر در ارتقا کیفیت خیابان شهید بهشتی شهر کرج را دارد.
تاثیر تغییرات پوشش گیاهی بر شدت جزیره گرمایی در شهر؛ نمونه موردی: کلانشهر کرج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۲
3 - 16
حوزههای تخصصی:
با توجه به تغییرات اقلیمی و همچنین توسعه های شهری بدون توجه به کیفیت زیست محیطی، شکل گیری جزیره گرمای شهری به یکی از چالش های جدی عصر حاضر تبدیل شده است. هدف عمده این پژوهش، تحلیل وضعیت پوشش گیاهی و دمای سطح زمین برای بررسی شکل گیری جزایر حرارتی شهری در شهر کرج است. به این منظور و در راستای آشکارسازی تأثیر فضاهای سبز در محیط های حرارتی شهر کرج، از داده های سنجش از دور برای استخراج فضاهای سبز، دمای سطح زمین و پوشش زمین استفاده شده است. دمای سطح زمین با استفاده از تصاویر مودیس محاسبه شد. تغییرات پوشش گیاهی با استفاده از اطلاعات برداشت شده توسط سنجنده های مربوطه ماهواره لندست 7 و 8 مربوط به سال های 2001 و 2021 استخراج شده و بعد از اعمال تصحیحات لازم و بررسی تصاویر، اقدام به شناسایی تغییرات کاربری اراضی و نوع تغییرات آن گردید. نتایج بررسی ها نشان داد که اراضی بایر پیرامون شهر به صورت پیوسته دارای بالاترین دما و لکه های گرم هستند و محدوده های دمایی بسیار گرم را تشکیل می دهند. در محدوده مسکونی شهر نیز جزایر حرارتی بر بافت فرسوده و محدوده های متراکم منطبق است. همچنین تحلیل و بررسی نقشه های دمای سطح زمین نشان دهنده افزایش دمای سطح در شهر کرج است. درعین حال، واکاوی نقشه ها حکایت از رابطه قوی بین پوشش گیاهی و دمای سطح زمین در کلانشهر کرج دارد. نقشه های کاربری اراضی نیز نشان از کاهش مساحت پوشش گیاهی و افزایش کاربری انسان ساخت دارد. این موضوع به طور واضح نشان دهنده این است که مهم ترین عامل در گسترش جزایر گرمایی و افزایش دما در بازه زمانی مورد بررسی، کمبود پوشش گیاهی بوده است. در نتیجه فضاهای سبز و پوشش گیاهی در شهرها به طور چشمگیری سبب تعدیل جزایر حرارتی شهری هستند. به این صورت که نواحی همچون اراضی بایر و نواحی دارای پوشش گیاهی کمتر، دارای دمای بیشتری نیز هستند. بنابراین گسترش بام سبز و استفاده از پوشش گیاهی سازگار با اقلیم هر منطقه به عنوان راه حلی برای کاهش جزیره گرمایی پیشنهاد می شود.
بازاندیشی تحلیلی کارکرد و گاه شناسی نسبی سازه پلکانی ربع رشیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال ۲۱ دی ۱۴۰۳ شماره ۱۳۹
49 - 58
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: در تپه شرقی کاوشگاه ربع رشیدی، سازه ای پلکانی خاک برداری شده است که نخست بازمانده ای از یک مسجد ایلخانی پنداشته و سپس فرضیه زیرزمین سازه یا مجموعه ای بزرگ در روضه رشیدی سده هشتم هجری برای آن پیشنهاد شد؛ اما ویژگی های توپوگرافیک، پلان، فضاسازی و مصالح معماری این سازه پلکانی نمی تواند بازمانده کالبد یا زیرزمین سازه ای بزرگ باشد؛ بنابراین درباره این سازه پلکانی دو پرسش بنیادین طرح می شود: کارکرد آن چه بوده است؟ و گاه شناسی نسبی آن به کدام سده تاریخی بازمی گردد؟هدف پژوهش: بازشناسی قدمت و کارکرد سازه پلکانی تپه شرقی با روش های باستان شناختی و معماری، زمینه و مقدمه مرمت درست و روشمند این بخش از میراث معماری ربع رشیدی را فراهم می کند.روش پژوهش: این پژوهش از روش باستان شناسی بناهای تاریخی بهره گرفته است که از یافته های باستان شناختی و روایت های تاریخی و تحلیل های فنی معماری برای گاه شناسی، گونه شناسی، سبک شناسی و شناسایی کارکرد بناهای باستانی و تاریخی بهره می گیرد؛ در گام نخست، با روش های میدانی باستان شناختی و برداشت و ترسیم پلان ساختار پلکانی به ویژه عکس برداری هوایی با پهپاد، ویژگی های فنی و ساخت مایه معماری این سازه پلکانی بررسی و در گام دوم نیز، گزارش های تاریخی درباره سازه های ربع رشیدی سده های هشتم تا یازدهم هجری (وقف نامه ربع رشیدی و تاریخ اولجایتو و عالم آرای عباسی) مطالعه شدند؛ تا با تطبیق اطلاعات حاصل از آن ها با داده ها و یافته های باستان شناسی و معماری، فرضیات پژوهش گران آزموده شود.نتیجه گیری: شواهد و اسناد باستان شناختی، تاریخی و معماری بر مبنای منطق قیاس محتمل، فرضیه آب انبار رشیدی را بیشتر قریب به صدق می داند؛ آنگاه، با توجه به متن الوقفیّه الرشیدیّه، گاه شناسی نسبی این سازه پلکانی، چونان آب انبار رشیدی، به دوره ایلخانی می رسد که البته در دوره پسا ایلخانی تعمیر و بازسازی شده بود.
آینده کلان شهر تهران در رتبه بندی های بین المللی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۸ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
83 - 103
حوزههای تخصصی:
رتبه بندی شهری، در زمره رویکردهای شهرسازی قیاسی ، با وجود نگرش تعمیم دهنده و همگن سازی که به تمامی شهرها فارغ از تنوع و تفاوت ها دارد، به یکی از دستورکارهای اصلی بدل شده است؛ تا از این طریق بتوانند در شاخص های بین المللی جایگاه "ترین " برای خود فراهم ساخته، تصویر و آوازه بین المللی خود را ارتقاء داده و در نهایت به رقابت پذیری شهری دست یابند. چشم انداز " تهران به مثابه جهان شهری فرهنگی، دانش بنیان و معیار در دنیای اسلام" نشان از خواست متولیان توسعه در ارتقاء جایگاه جهانی این کلانشهردارد. حال آن که رتبه تهران در شاخص های بین المللی به ویژه در سال های اخیر از وضعیت مناسبی برخوردارنبوده و به نوعی روبه افول نیز هست. براساس مسئله طرح شده، دستورکار اصلی پژوهشِ پیشِ رو به آینده نگری وضعیت و جایگاه آتی کلانشهرتهران در رتبه بندی های بین المللی و عوامل اثرگذار بر این وضعیت اختصاص یافته است. در این رابطه، می کوشد در چهارچوب "طرح پژوهش هم بستگی و سببی" به جمع بندی تحولات جایگاه تهران در رتبه بندی های بین المللی پرداخته، سپس با گزینش نیروهای محرک و اثرگذار بر افول و صعود جایگاه این کلانشهر، مدلسازی رگرسیونی رابطه میان رتبه تهران، به مثابه متغیر وابسته، و نیروهای اثرگذار بر این جایگاه به مثابه متغیرهای مستقل را در دستورکار قراردهد. در نهایت پس از شناسایی این رابطه وضعیت آتی را در قالب سناریوهایی آینده نگری کند.دستاورد پژوهش دو سناریوی خوش بینانه صعود آرام و تدریجی وضعیت به جایگاه سال 2020 و دیگری نزول وضعیت به جایگاه سال 2016 را پیش بینی می کند. تحقق سناریوی بهبود وضعیت مستلزم ارتقاء شاخص های کلان اقتصاد سیاسی و بهبود اوضاع کلان اجتماعی-فرهنگی سرزمینی است. پژوهش سببی انجام شده نشان می دهد که عزم بین المللی مدیریت شهری در حضورپذیری موثر و مداوم در مجامع و موسسات معتبر رتبه بندی بین المللی از طریق فراهم ساختن و انتشار مستمر پایگاه داده معتبر، بهبود شاخص های مطرح و نیز تقویت دیپلماسی شهری کم اثر نبوده و می تواند حتی در فضای نامطلوب کلان اقتصاد سیاسی نیز جایگاه شهر را ارتقاء دهد.