فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۱۴۱ تا ۳٬۱۶۰ مورد از کل ۷٬۶۵۵ مورد.
منبع:
باغ نظر سال شانزدهم شهریور ۱۳۹۸ شماره ۷۵
15 - 32
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله:گورستان های تاریخی محملی برای اجتماع نشانه ها به شمار می روند و تاریخ، فرهنگ، هویت و حافظه جمعی سکونت گاه های انسانی را در خود جای داده اند. علی رغم تأکید پژوهشگران علوم انسانی بر اهمیت وجودی این عرصه ها و انجام برخی مطالعات پایه، نه تنها تعریف مشخصی از مفهوم گورستان تاریخی در کشور وجود ندارد، بلکه به واسطه ضعف در شناخت این عرصه ها، سیاست مدونی در مواجهه با آنها دیده نمی شود؛ به گونه ای که این امر در کنار مرگ گریزی انسان معاصر، تصویب قوانین شهری مخرب و مداخلات غیرمسئولانه، توسعه شتابان سکونت گاه ها، وندالیسم و انفعال علوم حفاظت، شهرسازی و مدیریت شهری سبب از بین رفتن گورستان های تاریخی کشور شده است. هدفپژوهش: هدف این پژوهش، شناخت ماهیت گورستان تاریخی و ارائه تعریف بومی از این عرصه های ویژه است. از همین رو، پژوهش می کوشد به این پرسش ها پاسخ دهد که مفهوم گورستان تاریخی چیست و چه پارامترهایی بر شکل گیری ساختار این محوطه های تاریخی مؤثر است؟ روشپژوهش:با توجه به کمبود منابع دردسترس که امکان شناخت متغیرهای پژوهش را دشوار ساخته است، پژوهش حاضر، چیستی گورستان های تاریخی را به مثابه متن قابل قرائت موضوع مطالعه خود دانسته و با بهره گیری از روش تحقیق نظریه زمینه ای (گراندد تئوری) و طی سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی، به آنالیز داده های محیطی حاصل از بررسی گورستان های تاریخی ابن بابویه، امام زاده عبدالله، ارامنه دولاب و ظهیرالدوله در شهر تهران و انطباق آنها با اسناد کتابخانه ای پرداخته است. نتیجه گیری:کدگذاری ها و آنالیز داده ها مشخص نموده است که می توان پارامترهای سازنده گورستان ها را در دو طبقه پارادایم های بیرونی و درونی و در شش مقوله بستر، بافت، ساختارهای فرهنگی-اجتماعی، تاریخ، کالبد و منظر مورد بررسی قرار داد. نتایج مطالعات نشان می دهد: گورستان های تاریخی به عنوان گونه ای از مناظر فرهنگی انسان ساخت، عرصه های تدفینی نشانه دار با قدمت بیش از 100 سال هستند که محدوده آنها مشخص بوده و دارای دوره های توسعه و گسترش هستند. ویژگی بارز این محوطه ها، ارتباط ساختاری محیط پیرامون و چیدمان درونی آنهاست که در منظرپردازی های طبیعی و انسان ساخت گورستان تجلی یافته و با نظام مشخصی از یادمان ها و نشانه های انتزاعی غنی شده اند. این گورستان ها، دارای جنبه های مختلف دینی- مذهبی، فرهنگی- اجتماعی و یادمانی بوده و به واسطه دفن مشاهیر جامعه مورد احترام شهروندان و محل رجوع آنها هستند.
تمدن اتروسک؛ منشأ پیدایش «انتظام هندسی» در باغ سازی روم باستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال شانزدهم مهر ۱۳۹۸ شماره ۷۶
69 - 80
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: شیوه باغ سازی رومی، یکی از مهم ترین محصولات فرهنگی امپراتوری روم باستان است. اگرچه بسیاری از وجوه فرهنگی روم دنباله رو تمدن یونان است، ولی باغ سازی رومی از ویژگی های ساختاری باغ سازی یونان تبعیت نمی کند و به نظر می رسد پیرو اندیشه های دیگری است. این شیوه برخلاف باغ سازی یونانی که فاقد سازماندهی منظم هندسی است، از انتظامی محوری و راست گوشه پیروی می کند. صاحب نظران تاکنون دیدگاه های متعددی برای توجیه پیدایش این شکل از انتظام در باغ سازی روم عنوان کرده اند، با این حال همچنان ابهامات فراوانی در این فرضیه ها وجود دارد. علاوه بر این، اتروسک ها که پیش از شکل گیری امپراتوری روم، در منطقه توسکانی ایتالیا سکنی داشتند، بر بسیاری از دستاورد های فرهنگی تمدن روم و پس از آن اثرگذار بوده اند؛ همچنین «اهمیت قدسی انتظام» در باورها و اندیشه این قوم که در شیوه ساخت شهرها، معابد و سایر بناهای به جامانده از ایشان مشهود است، شاید بتواند به عنوان ریشه پیدایش انتظام در باغ سازی رومی قابل بررسی باشد.هدف: این پژوهش در پی آن است تا با تحلیل و نقد آرای موجود و ارائه شواهد نو و با بیانی جدید، به توضیح «ریشه انتظام» در شیوه باغ سازی رومی بپردازد. روش تحقیق: پژوهش حاضر با روشی تفسیری-تاریخی با تحلیل و طبقه بندی داده های موجود مبتنی بر باستان شناسی در تلاش است به تفسیر جدیدی از موضوع دست یابد. همچنین در بخش هایی جزئی نیز از روش تحلیل محتوا برای تفسیر و نقد برخی از اسناد مکتوب بهره می برد.نتیجه گیری: این جستار با تردید در ادبیات موجود، ریشه های اتروسک را به عنوان امکانی جدید در توضیح پیدایش انتظام هندسی باغ سازی رومی معرفی می کند.
طراحی الگوی اسکان موقت پس از زلزله احتمالی در شهر قم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهر قم با توجه به قرار داشتن در پهنه با خطر لرزه خیزی زیاد و داشتن آسیب پذیری بالا از مناطق در معرض ریسک بالا محسوب می گردد. وجود جمعیت زیاد در معرض خطر از یک سو و فقدان طرح مناسب برای اسکان جمعیت زیاد براساس تجربه ها و اقدامات در زلزله های اخیر از سوی دیگر باعث تشدید شرایط و تبدیل شدن آن به بحران می گردد. هدف از انجام این پژوهش استخراج الگویی مناسب برای اسکان موقت پس از زلزله احتمالی در قم می باشد. براساس این الگو طراحی اسکان موقت مورد نیاز با توجه به شرایط کالبدی و غیرکالبدی محل و با استفاده از پتانسیل ها و زیرساخت های موجود انجام می گیرد. وجود یک معیار هم در زمینه طراحی و ارائه راه حل مناسب در زمان بحران قابل استفاده است و هم به ارزیابی و مقایسه طرح ها و اجرای مسابقات طراحی برای ارزیابی یکسان کمک می کند. در انجام این پژوهش از روش تحقیق کمی-کیفی با شیوه توصیفی- تحلیلی از نوع مطالعات میدانی و پیماشی استفاده شده است. در راستای جمع آوری اطلاعات نیز از ابزارهای مطالعات کتابخانه ای، بررسی اسناد، مشاهده و مصاحبه با مسئولین و متخصصین استفاده شده است. نتیجه این پژوهش ارائه الگوی اسکان موقت پس از زلزله احتمالی قم براساس شاخص های طراحی اسکان موقت می باشد. در این راستا شاخص های طراحی سرپناه موقت براساس مرور متون تخصصی و تجربه های مشابه استخراج و با روش تحلیل سلسله مراتبی الویت بندی و وزن دهی شد. در ادامه گزینه های سکونت گزینی در شهر قم براساس معیارهای طراحی اولویت بندی شد. در پایان با ترکیب این گزینه های الگوی اسکان موقت شهر قم تعیین گردید. به منظور تسهیل در فهم چگونگی تبدیل این الگو به یک طرح کالبدی، نمونه ای نیز طراحی شد که در آن به جزئیات معماری طرح پرداخته شده است.
تحلیل اثر جریانات فضایی در تحولات کالبدی - فضایی روستاهای پیراشهری (مطالعه موردی: سکونتگاه های روستایی پیرامون کلانشهر کرج، دهستان تنکمان شمالی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۸ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱۶۶
۹۴-۷۹
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر، سکونتگاه های روستایی در جریان دگرگونی های مکانی - فضایی دچار تحولاتی شده اند که متأثر از نوع و ماهیت جریان ها و روابط فضایی بین آن ها و شهرها (به ویژه کلانشهرها) بوده است. جریان مردم و جریان پول مهم ترین جریان هایی هستند که تحولات روستاهای پیرامونی را سبب شده اند. در بین این تحولات اگر چه بیشتر در ساختار کالبدی بوده ولی ساختارهای اجتماعی- اقتصادی را نیز تحت تأثیر قرار داده است . هدف تحقیق حاضر تحلیل روند جریانات فضایی متأثر از تعاملات روستاشهری و دگرگونی کالبدی– فضایی سکونتگاه های روستایی بخش تنکمان شمالی واقع در پیرامون کلانشهر کرج به روش توصیفی- تحلیلی می باشد. تحقیق حاضر به لحاظ هدف، شناختی و به لحاظ نوع داده، کیفی – کمی و به لحاظ زمان مقطعی است. شیوه گردآوری داده نیز از نوع اسنادی – پیمایشی است که تجزیه و تحلیل آن ها با روش توصیفی – تحلیلی، همبستگی انجام شده است. داده های مورد نیاز با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته در محدوده مورد مطالعه تکمیل و با بهره گیری از نرم افزار SPSS و آزمون های آماری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و با استفاده از Gis نقشه های جریانات ترسیم شده است. نتایج یافته ها نشان دهنده آن است که در فرایند جریانات فضایی، جریان سرمایه از نقش آفرینی بیشتری نسبت به سایر جریان های فضایی برخوردار است. اثربخشی این جریان سرمایه بدون دخالت سرمایه گذاری دولتی و بیشتر توسط بخش خصوصی و روستاییان به منظور کسب سودآوری تحقق یافته است. برایند تمامی جریان های فضایی موجب تغییر در الگوی معماری مساکن، مقاوم سازی و بهبود کیفیت مساکن روستایی همراه با افزایش تعداد واحدهای تجاری، اداری و استقرار کارگاه های صنعتی و خدماتی کوچک است، همچنین تخریب اراضی زراعی، باغی و ایجاد باغ ویلاهای متعدد چشم انداز طبیعی روستاهای دهستان تنکمان شمالی را دگرگون نموده است. نتایج این پژوهش به شرح زیرقابل توجه است: تحول کالبدی – فضایی روستاهای پیرامون شهرها (به ویژه کلانشهر) امری گریزناپذیر است که امروزه در چارچوب مناسبات جدید شبه سرمایه داری در روستاها عینیت فضایی یافته است. تحولات در نظام سکونتگاه های روستایی ارتباط مستقیمی با اندازه آن ها دارد. البته این نتایج به عنوان یک اصل کلی قابل پذیرش نبوده بلکه بعضی از روستاها متوسط و کوچک به دلیل برخورداری از مزیت نسبی بیشتر در تعامل با شهرها از سطح تحولی بالا نیز برخوردار شده اند. روند تحولی سکونتگاه های روستایی صرفاً متأثر از یک نقطه شهری (سکونتی) نیست بلکه می توانند تحت تأثیر چند نقطه شهری باشد. دامنه تعاملات فضایی مهم ترین عامل در این ارتباط است. در ناحیه پژوهش شهر کرج اگرچه به عنوان کلان شهر نسبت به تهران از فاصله کمتری تا سکونتگاه های روستایی از ظرفیت کارکردی بالاتری نسبت به شهر نظرآباد برخوردار است اما نتوانسته تأثیر چندانی بر روی روستاها محدوده داشته باشد.
بررسی آزمایشگاهی نقش تثبیت مکانیکی در بهبود مقاومت فشاری، کششی و خمشی خشت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۸ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۶۸
۷۶-۶۱
حوزههای تخصصی:
ایران در استفاده از خشت در معماری از کهن ترین کشورها محسوب می شود، شیوه ای که سالیان درازی است در ساختارها و معماری امروز کشور فراموش شده است. ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﺍﻫﻤیﺖ بلوک های خاکی مانند خشت در معماری معاصر جهان ﻭ فراوانی ساختارهای خشتی ارزشمند در ایران، لزوم استحکام بخشی ﺑﻨﺎﻫﺎی ﺧﺸﺘﯽ درراستای کاربرد آن درمعماری معاصر و همچنین درجهت حفاظت و مرمت آثار تاریخی، مطالعه درباره خشت ضروری است. در طی سال های اخیر راهکارهای گوناگونی با عنوان تثبیت خاک و خشت ﺑﺮای استحکام بخشی ﺑﻨﺎﻫﺎی ﺧﺸﺘﯽ مطرح شده اﺳﺖ. تثبیت مکانیکی به عنوان یکی از این راهکارها، با نیاز به بهبود کیفیت مصالح و افزایش دوام ساختمان ها به وجود آمده و با فشرده سازی مصالح موجب افزایش تراکم خاک و لذا بهبود رفتار بلوک خاکی در برابر عوامل آسیب رسان مانند رطوبت و فرسایش می شود. پژوهش حاضر در پی دستیابی به رابطه بین تثبیت مکانیکی و رفتار مکانیکی خشت بوده و هدف اصلی خود را بررسی اهمیت تراکم خاک و تأثیر آن بر مقاومت فشاری، کششی و خمشی خشت قرار داده است. این مطالعه در قالب یک پژوهش کمی و به شیوه تجربی انجام شده و روش انجام پژوهش مبتنی بر مطالعات میدانی، بررسی های محیطی و روش های تجربی- آزمایشگاهی بوده است. برای این منظور پس از انتخاب 6 معدن خاک واقع در شهرستان اردکان (یزد) و تعیین خواص فیزیکی آن ها، نمونه های خشتی در دو گروه شاهد و آزمایشی ساخته شدند و تحت آزمایش های مقاومت فشاری، کششی و خمشی قرار گرفتند و در نهایت نتایج آن ها تجزیه و تحلیل شده اند. مطالعات آزمایشگاهی انجام شده، رابطه مطلوب بین تثبیت مکانیکی و مقاومت مکانیکی خشت را تأیید کرده و مشخص شد که تراکم خاک در خشت تثبیت شده به روش مکانیکی در مقایسه با خشت بدون اعمال تراکم، به طور میانگین موجب افزایش 43/79 درصدی در مقاومت فشاری، افزایش 42/42 درصدی در مقاومت کششی و افزایش 75 درصدی در مقاومت خمشی شده است.
بازخوانی مؤلفه های مؤثر بر ادراک جداره های فعّال در طراحی منظر خیابانی (مطالعه موردی بافت میانی شهر شیراز، خیابان خیام)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۰ پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۸
159 - 178
حوزههای تخصصی:
تمرکز بر ویژگی های کیفی جداره های فعال و مؤلفه های ادراک آن ها، از مهم ترین موضوعات طراحی منظر خیابانی است. کیفیت سطح همکف جداره ها تأثیر زیادی بر میزان و نحوه استفاده شهروندان از فضای شهری، مدت زمان حضور و رفتارهای احتمالی آن ها دارد. به منظور دست یابی به مؤلفه های مؤثر بر ادراک منظر خیابانی با تأکید بر جداره های فعال و امکان مطالعه دقیق تر آن ها، می توان عناصر تشکیل دهنده منظر خیابانی را به سه مؤلفه کالبدی، عملکردی و زمینه ای تقسیم نمود. کیفیت های طراحی شهری مناظر خیابانی متشکل از کیفیت های کاربردی منظر پیاده رو و کیفیت های زیبایی شناسی آن است. اجزاء تشکیل دهنده جداره های فعال متشکل از دو بعد عینی و ذهنی است که بعد عینی شامل عناصر خارجی و داخلی ساختمان؛ و بعد ذهنی شامل خوانایی، جهت دهی، حس خوش آمدگویی و ارتباط متقابل شهروندان با فضای خیابان است. این پژوهش از شیوه تحقیق مشاهده و پیمایش در بستر مطالعات میدانی خیابان خیام در بافت میانی شیراز بهره گرفته است. روش تحلیل مورد استفاده تلفیقی از روش های کمی و کیفی ارزیابی ادراک منظر خیابانی است و داده های به دست آمده با استفاده از ماتریس سوات و امتیازدهی طیف لیکرت مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و راهبردهای طراحی از طریق ماتریس راهبردهای کمی استراتژیک ارائه شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که تأکید بر ارجاعات زمینه ای و تاریخی، ارتقاء کیفیت منظر عینی، ارتقاء مؤلفه های عملکردی و نظام فعالیتی، ساماندهی کالبدی جداره های سطح همکف، تأکید بر تجربه فضایی عابرین پیاده از سطح همکف و ارتقاء امنیت اجتماعی و حس حضورپذیری در طراحی منظر خیابانی ضروری است.
ارزیابی تجدید سازمان حکمروایی پیشنهادی برای مدیریت یکپارچه مناطق کلان شهری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - معماری و شهرسازی دوره ۲۴ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
57 - 70
حوزههای تخصصی:
از زمان طرح موضوع مدیریت مجموعه های شهری در ایران، پیشنهادات متعددی برای تجدید سازمان حکمروایی چه از سوی دولت و چه از سوی پژوهشگران شهری برای اداره یکپارچه این مناطق پیشنهاد شده است. هدف مقاله حاضر طرح و بحث یک چارچوب نظری است که علی الاصول باید در هرگونه تجدید سازمان و بازطراحی نظام های حکمروایی شهری و کلان شهری مد نظر قرار گیرد. فقدان این ملاحظه، پیشنهادات اصلاحی ما را فاقد پشتوانه علمی و عقلایی نموده و بغرنجی اجرای این پیشنهادات را بسیار افزون تر خواهد کرد. یافته های مقاله حاکی از این است که پنج اصل عام باید در پیشنهادات اصلاحی و ارزیابی هر نوع تجدید سازمان حکومت های محلی مورد ملاحظه قرار گیرند: الف) صرفه های ناشی از مقیاس، ب) درونی کردن اثرات بیرونی، ج) تضمین برابری، د) پاسخ دهی و پاسخ گویی، و ه) تفویض وظایف به پایین ترین و کارآمدترین سطح حکومتی. اگر تجدید سازمان حکومت محلی مورد نظر با هدف تاسیس «حکومت کلان شهری دوسطحی» صورت می گیرد، بازتاب پنج اصل عام فوق را باید در تدبیر اندیشی برای پنج عرصه زیر دنبال کرد: الف) اندازه قلمرو حکومت کلان شهری، ب) اندازه و مرزهای واحدهای حکومتی خردتر، ج) تقسیم مسئولیت ها بین دو سطح حکومتی، د)نوع نمایندگی و مشروعیت حکومت کلان شهری، ه) ترسیم روابط بین حکومتی.
احکام طراحی مسکن اجتماعی مناسب در بافت ارزشمند و تاریخی (نمونه موردی: بافت قدیم شهر یزد)
حوزههای تخصصی:
مسکن اجتماعی راه حل جوامع امروزی است؛ در قبال مسئله فراهم نمودن محل سکونت برای اقشار کم درآمد و سایر اقشاری که به تنهایی توان تهیه مسکن و سرپناه را ندارند. از جمله ویژگی های عمومی مسکن اجتماعی رفع عوارضی مانند گسترش افقی شهرها با طراحی بر پایه توسعه درون زا به جای توسعه برون زا، حل مشکلات مکان یابی طرح های مساکن مهر، تجدید حیات در بافت های فراموش شده شهرها و ... است. بر خلاف مساکن مهر که حوزه پیرامونی شهرها را در بر میگیرد، رویکرد ساخت مسکن اجتماعی درون هسته مرکزی شهرها از جمله شهر یزد می باشد. به لحاظ اینکه هسته مرکزی شهر یزد را بافت ارزشمند و تاریخی تشکیل می دهد، طراحی مسکن اجتماعی در این شهر از حساسیت مضاعفی برخوردار است. در صورت توجه به این حساسیت، ایده طراحی مذکور ضمن اینکه پاسخی به مسئله مسکن اقشار کم درآمد می باشد، می تواند یاری دهنده مسائل بافت ارزشمند شهر یزد نیز باشد. این مقاله با بهره گیری از روش توصیفی - تحلیلی و با مطالعات کتابخانه ای و مشاهدات میدانی، طراحی مجتمع مسکونی با رویکرد مسکن اجتماعی در بافت قدیم شهر یزد را بهانه ای برای مطالعه خود قرار داده است و با درک حساسیت های ذکر شده پیرامون موضوع مورد مطالعه، به این نتیجه دست یافت که در صورت رعایت دو نکته مهم یعنی همسازی کالبدی و همسازی اجتماعی، نه تنها به پاسخ مطلوب برای طراحی مسکن اجتماعی دست می یابیم بلکه به تداوم و حیات بافت ارزشمند نیز کمک شایانی رسانده ایم.
تحلیل تاثیر بعد زمان روی نماد ملی و حوزه بلافصل آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره اول زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱
55-67
حوزههای تخصصی:
مهمترین عنصر شهری از لحاظ ملی بودن، نماد ملی است، بنابراین ضرورت تحلیل تاثیرات زمان بر آن احساس می شود. از جمله اهداف مطالعه حاضر می توان تاثیر زمان روی بعد ظاهری و معنایی مجموعه یادمان ملی، تاثیر مستقیم و غیرمستقیم آن بر شاخصه های کیفی فضا و اثرات آن در شکل گیری مجموعه را نام برد. در راستای این اهداف، از روش توصیفی- تحلیلی برای گردآوری مطالب و برای اعتبارسنجی، از روش پیمایشی و ابزار دلفی استفاده شده است. نتایج نشان می دهند که به طور کلی اثرات زمان بر بعد ظاهری بیشتر با تحولات ساختاری، ظاهری، فرسایشی و زوال و بر بعد معنایی بیشتر با تحولات معنایی، هویتی و تکاملی همراه است. زمان روی شاخصه هایی نظیر گوناگونی، خوانایی، نفوذپذیری، غنای بصری و سرزندگی تاثیر غیرمستقیم و بر پایداری و کارآیی تاثیر مستقیم خواهد داشت. نحوه تاثیرگذاری بعد زمان بر انواع مختلف مجموعه یادمان های ملی متفاوت است. درباره مجموعه هایی که در گذر زمان شکل می گیرند، زمان باعث خاطره انگیزی، ایجاد معنا، ساختار لایه ای و مقبولیت می شود و در مورد مجموعه های از پیش طراحی شده، عامل ایجاد الگوهایی با قابلیت دریافت در طول زمان و آموزه هایی در خصوص طراحی است.
بازنمایی رنگ عناصر چهارگانه تصویر فرشته چهارسر در کتاب معراج نامه میرحیدر بر مبنای نجوم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال شانزدهم مرداد ۱۳۹۸ شماره ۷۴
5 - 16
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله:نگاره ها سوای بازنمایی افراد و حالت ها و رویدادها، نمادها و تمثیل های بسیار کهنی را نیز با خود حمل می کنند که برای فهم معنای آنها به شناخت تاریخ فرهنگی و فرهنگ نیاز است. آیکونوگرافی از آغاز قرن بیستم این وظیفه علمی را در حوزه تاریخ هنر برعهده گرفته است تا با استناد به منابع نوشتاری، موضوعات بازنمایی شده در آثار هنری را شناسایی و تحلیل کند. این تحقیق به تحلیل تصویر فرشته چهارسر در کتاب معراج نامه میرحیدر می پردازد؛ موجودی که علاوه بر دین اسلام در دین یهود نیز مشاهده می شود. در تحقیقاتی که محققان در این زمینه انجام داده اند، تصویر فرشته چهارسر (سر انسان، شیر، گاو و پرنده) از سویی بازنمودی از چهار صورت فلکی اصلی منطقه البروج در 4000 ق.م. و از سوی دیگر بازنمود عناصر چهارگانه وابسته به همان چهار صورت فلکی است که در نجوم کهن کاملاً شناخته شده است. پرسش تحقیق:چه ارتباطی میان رنگ تصاویر فرشته چهارسر و رنگ تصاویر چهار صورت فلکی اصلی منطقه البروج و عناصر چهارگانه وابسته به چهار صورت فلکی اصلی وجود دارد؟ هدف تحقیق:تحقیق پیشِ رو بر آن است تا تأثیر معتقدات نجومی در ارتباط با رنگ چهار صورت فلکی اصلی منطقه البروج و عناصر چهارگانه وابسته به آن را به عنوان عالم کبیر بر تصاویر ادیان مختلف به عنوان یکی از عرصه های تجلی باورها و اعتقادات مردمان در ادوار مختلف به عنوان عالم صغیر بررسی کند. روش تحقیق:این تحقیق با روش تاریخی-تطبیقی و با رویکرد آیکونوگرافی به تحلیل تصویر فرشته چهارسر در کتاب معراج نامه میرحیدر می پردازد. نتیجه گیری:نتایج به دست آمده نشانگر این مطلب است که رنگ تصاویر فرشته چهارسر با رنگ صور فلکی اصلی منطقه البروج و عناصر چهارگانه وابسته به آن منطبق است.
ارزیابی شاخصهای تاثیر گذار در میزان حس تعلق خاطر در منطقه اورامانات -کردستان
حوزههای تخصصی:
مکان در بر گیرنده لایه های اجتماعی و فیزیکی محیط است ، اما حس تعلق، لایه های ادراک، مفاهیم و تجربیات مکان را شرح می دهد. فعالیتها و شکل کالبدی موجود در مکان بر حس وابستگی افراد تاثیر می گذارد، از سوی دیگر ارتباطات فرهنگی و اجتماعی، خاطرات و مفاهیم شخصی نیز بر وابستگی و احساس تعلق به مکان موثر است. تعلق مکانی رابطه هم پیوندی بین انسان و محیط است. امروزه مفاهیمی چون حس مکان، احساس تعلق خاطر و دلبستگی به مکان در حوزه های معماری و شهرسازی مخصوصاً در مطالعات محیطی بسیار مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است. این در حالی است که به ساز و کار ارتباط میان این دو مفهوم چندان پرداخته نشده است. دراین پژوهش بعد از تبیین مفاهیمی همچون حس مکان، حس تعلق خاطر و عوامل موثر بر آنها، چارچوب نظری پژوهش بر اساس ادبیات تحقیق استخراج می شود. نمونه مورد مطالعه منطقه اورمانات در غرب کشور می باشد. هدف این پژوهش شناسایی، سنجش و ارزیابی موله های تاثیرگذار در میزان حس تعلق خاطر در منطقه اورامانات کردستان می باشد. روش تحقیق از نوع توصیفی- تحلیلی بوده و جهت گرداوری اطلاعات از منابع کتابخانه ای و میدانی، طرح مصاحبه عمیق و تهیه پرسشنامه بسته جهت نگارش مبانی نظری و گردآوری اطلاعات ساکنین منطقه مورد مطالعه استفاده شده است. در اینجا با استفاده از جدول مورگان و کرجسی حدود 350 پرسشنامه تدوین شد که بر اساس آن مشارکت کنندگان نظرات و فهم خود را در باره مکان سکونتشان بیان کردند. با توجه به مصاحبه ها و برداشت میدانی که صورت گرفت پارامترهایی همچون فرهنگ، جامعه، طبیعت و فعالیت که از تاثیرگذارترین جنبه ها بر احساس تعلق خاطر ساکنین به شمار می آمدند از بین خیل زیادی از پارامترهای موثر انتخاب شدند و بر اساس آن فرضیه هایی تدوین شد. در ادامه این فرضیه ها، مورد آزمون قرار گرفتند و از طریق آزمون مقایسه میانگینها و کاربرد ضریب همبستگی پیرسون و سطح معناداری، میزان تاثیر این پارامترها بر حس تعلق خاطر ساکنین مشخص شد.
بهسازی منظر حاشیه بزرگراه های درون شهری (موردپژوهی: بلوار چمران شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۳ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
99 - 114
حوزههای تخصصی:
بزرگراه ها از زیرساخت های خطی هستند که ساختار، عملکردها و منابع محیطی یک قلمرو را تغییر می دهند، در حالی که عنصر مهمی را در منظر روزانه مخاطبان تشکیل می دهند. امروزه افزایش سفرهای درون شهری، بدون تلفیق یا همجواری مسالمت آمیز با عناصر محیط طبیعی، فشارهای حاصل از زندگی شهری را تشدید کرده است. از آنجا که مخاطب، منظر و مسیر مجاور بزرگراه را نظاره گر است، بایستی در کنار جنبه های زیبایی شناختی، مؤلفه های ایمنی و امنیت هم در نظر گرفته شود. در این پژوهش، بهسازی منظر حاشیه بزرگراه چمران شیراز مورد توجه قرار گرفته است تا پس از شناخت معضلات، به ارائه راه کارهایی برای ایجاد مسیرهای ممتد پیاده روی که دارای جنبه تفریحی و تفرجی و منطبق با باغ های موجود در سایت و متناسب با فرهنگ منطقه باشد، پرداخته شود. توجه به محور سبز حرکتی پیاده، ایمنی، خوانایی، پیوستگی، ساماندهی فضاهای فراغتی- فرهنگی هم پیوند با فضاهای سبز و باز و ارتقای آسایش اقلیمی و بهره مندی بصری کاربران با در نظر گرفتن ویژگی ها و ادراکات انسان موردتأکید قرار گرفته است. در این راستا، ابتدا مؤلفه های مؤثر در بهسازی منظر، از منابع متعدد استخراج و دسته بندی شده است و سپس به کمک روش دلفی و انجام مصاحبه های نیمه ساختار یافته با متخصصان، میزان تأثیر عوامل استخراج شده، ارزیابی و اولویت بندی شد. سپس در راستای سنجش وضع موجود و اولویت بندی ترجیحات استفاده کنندگان، شهروندان شیراز به عنوان نمونه مطالعاتی انتخاب شده و در قالب پرسشنامه بسته مورد نظرسنجی قرار گرفتند. تجزیه و تحلیل داده ها به وسیله نرم افزار SPSS انجام شده است. یافته ها نشان داد تنوع در پوشش گیاهی اطراف مسیر پیاده، در نظرگرفتن فعالیت های مشارکتی (میانگین = 88/3)، در نظر گرفتن خوانایی راه، تنوع در نورپردازی و ایجاد سکانس های متوالی و منقطع (میانگین = 61/3) از اولویت های استفاده کنندگان منظر اطراف بزرگراه بوده است.
بررسی کیفیت محیطی داخلی خانه های قاجاری شیراز با تاکید بر آسایش حرارتی و نور روز (نمونه موردی: خانه نعمتی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری اقلیم گرم و خشک سال هفتم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۰
269 - 291
حوزههای تخصصی:
لزوم توجه به مبحث کیفیت محیطی فضاهای داخلی، اثر مستقیم آن بر سلامت جسمی و روحی ساکنین (سندرم بیماری های ساختمانی) و همچنین صرفه جویی انرژی در ساختمان است. توجه به عوامل محیطی در طراحی معماری می تواند با صرف انرژی کمتر، کیفیت زندگی و سلامت کاربران را افزایش دهد. خانه های سنتی ایران، همواره نمونه های مناسبی از این گونه معماری را به نمایش گذاشته اند و می توانند الگوهای مناسبی برای طراحی امروز در اختیار معماران قرار دهند. خانه های قاجاری بافت قدیم شیراز نمونه های جالب توجهی از این گونه معماری ماندگار را جلوه گر هستند و کمتر مورد مطالعه قرار گرفته اند. بررسی دقیق عناصر کیفیت محیطی داخلی، خصوصا نور روز و آسایش حرارتی در این خانه ها و عوامل معماری تاثیر گذار بر عملکرد آن ها می تواند راه گشای طراحان امروزی باشد. در تحقیق حاضر خانه نعمتی به عنوان نمونه موردی انتخاب گردیده است. عوامل مذکور به روش کمی و از طریق برداشت های میدانی و شبیه سازی رایانه ای در نرم افزار دیزاین بیلدر محاسبه شده اند. تحلیل یافته های حاصل از برداشت های میدانی و شبیه سازی در دو مرحله صورت گرفته است. ابتدا میزان آسایش حرارتی و نور روز فضاها با استاندارهای رایج مقایسه گردیدند، سپس نتایج حاصل با مشخصات معماری فضاها به صورت کیفی توصیف گردیده اند. نتایج حاصل نشان می دهد ویژگی های معماری در اتاق های این بنا منجر به نتایج متفاوتی گردیده به عنوان نمونه زیرزمین در 10 ماه سال در محدوه آسایش است اما روشنایی مناسبی ندارد و اتاق شاه نشین 8 ماه از سال در محدوده آسایش قرار دارد و تقریبا در تمامی ماه ها از کیفیت نور مطلوبی برخوردار است.
مروری بر تاریخ آموزش معماری داخلی در ایران؛ تغییرات برنامه آموزشی در دوره تکوین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه معماری و شهرسازی سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۲۴
63 - 80
حوزههای تخصصی:
برای تاریخ هر چیز دو وضعیت را می توان متصور شد. اول تاریخ به معنی خود گذشته است و دوم تاریخی که مورخ می نویسد. سابقه آموزش رشته معماری داخلی در ایران از تاریخ در معنای نوشته شده آن محروم است، اما نمی توان آن را نابوده گرفت و به امر آموزش سرگرم ماند. بررسی تاریخ آموزش جنبه های متفاوتی دارد و شامل دوره های زمانی مختلفی می شود. مادامی که سیر کلی روشن نباشد، تعیین جنبه ها و دوره های زمانی ناممکن است. در این مقاله تلاش شده است با واکاوی اسناد، به دور از هرگونه نگاه انتقادی و تحلیلی روایت تاریخی منسجمی از آموزش معماری داخلی در ایران بیان و دوره های زمانی مختلف آن مشخص گردد. پس از بازیابی سابقه، برنامه آموزشی به عنوان یکی از مهم ترین ارکان آموزش در دوره تکوین بررسی شده است. منابع پژوهش ترکیبی از اسناد نوشتاری و شفاهی است. با توجه به آنکه اسناد نوشتاری محدود و پراکنده است و تصویر روشنی از گذشته به دست نمی دهد. بازیابی اطلاعات با محوریت اسناد شفاهی میسر بوده و از فنون تاریخ شفاهی بهره گرفته شده است. پس از مرور و جمع بندی اسناد مشخص می شود که براساس معیار استمرار در آموزش، آموزش معماری داخلی در ایران را می توان به دو دوره تکوین و تجدید تقسیم کرد. دوره تکوین خود شامل دو بخش ثبات و بحران می شود. برنامه آموزشی در هر یک از دوره ها تغییراتی دارد. بیشترین تغییر در زمینه درس های عمومی دوره کارشناسی صورت گرفته است.
Identification and Assessment of Key Political Risk Factors Influencing Corporate Performance of International Construction Companies in North- Eastern (NE), Nigeria(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
International construction companies have settled in Africa and especially Nigeria, to compete for infrastructural projects, in a bid to extend their services across their borders. The trans-border extension of the services offered by these international multi-nationals exposes them to the political risk factors pertinent with the host country. In order to survive the harsh realities of the political risk indicators operational in Nigeria, especially the north-eastern part of the country, that has been plagued with civil unrest associated with the terrorist operations of Boko haram, it has become necessary to identify and manage these risk factors, to ensure the continuous survival of international construction companies in Nigeria. This paper seeks to identify and assess the prevalence of these political risk factors influencing the corporate performance of international companies operating in the North-east of Nigeria. Data for the s tudy was collected through structured questionnaires administered to 78 expatriates project managers from 6 international construction companies in the 6 states in the North East of Nigeria. Collected data was analyzed using relative importance index and factor analysis. Findings revealed that terrorism, corruption, insurrections, sabotages and kidnapping were the top five risk factors with the highest frequency of occurrence. It was also revealed that terrorism, kidnappings, sabotages, corruption and change in government are the risk factors with the highest impact on operations in the region. It is therefore recommended for the federal, state and local Governments to provide security for lives, properties and investments, companies should do more corporate social responsibilities and purchase political risk insurance cover to minimize their losses
محوربندی فضایی، سیر تجلی وحدت در کثرت در معماری خانه های سنتی شوشتر (مطالعه موردی: خانه امین زاده و خانه گازر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴۰
91 - 108
حوزههای تخصصی:
وحدت در هماهنگی و انسجام عالم کثرت به انحا مختلف در بناهای ارزشمند معماری ایرانی- اسلامی از جمله خانه های سنتی ایرانی بروز داشته که از ویژگی های بارز آن می توان، به اصل محوربندی فضایی اشاره کرد که به طرق مختلف در معماری خانه های سنتی شوشتر نمایان گردیده است. روش تحقیق این پژوهش ترکیبی است که با استفاده از رویکرد کیفی و با بکارگیری روش تحلیل محتوایی در برگیرنده بن مایه های نظری اسلامی همچون اصل وحدت ها است. در حوزه دوم، معماری خانه های شوشتر مطابق با مبانی نظری پژوهش بصورت یک جدول مورد تحلیل قرار داده است. نتایج نشان می دهد که تک لایه بودن بنا به عنوان عامل گرمایی، از خصوصیات بارز محور اصلی خانه های شوشتر بوده که سبب گشته ایوان شدادی به عنوان یک فضا با عملکردهای گوناگون ازجمله، اقلیمی، زیستی و ارتباطی در راستای محور اصلی خانه مطرح گردد.
تبیین عوامل انگیزش حس مکان در جامعه روستایی با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری (مطالعه موردی: پهنه روستایی استان آذربایجان شرقی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۸ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱۶۵
۸۰-۶۵
حوزههای تخصصی:
حس مکان نوعی رابطه حسی و تعاملی میان فرد و محیط زندگی را تبیین می کند و رابطه مثبتی با پیوند میان فرد و مکان و دریافت های کیفی مثبت و رضایتمندی از محل زندگی دارد. از آنجا که به استناد سرشماری های سراسری کشور، مهاجرت روز افزون روستاییان به شهر و دل کندن و ترک روستا از مشکلات گریبانگیر جوامع روستایی می باشد، شناخت عوامل انگیزش حس مکان و حفظ و تقویت آن توسط تصمیم گیران و برنامه ریزان روستایی می تواند در رفع این مشکل تأثیر گذار باشد. این پژوهش با هدف تدقیق مفهوم حس مکان و تبیین مؤلفه های ماهیتی و شاخص های مربوطه در جامعه روستایی انجام شده و در دو مرحله انجام یافته است . در مرحله اول به روش مرور سابقه موضوع، تحلیل و حصول به استدلال منطقی، ابعاد اصلی حس مکان تعریف شد و مدل نظری حس مکان تدوین گردید. سپس در مرحله دوم با روش پیمایشی و آزمون پرسشنامه ای، تعداد 391 نمونه به صورت خوشه ای تصادفی از روستاهای بالای 20 خانوار استان آذربایجان شرقی انتخاب شد و با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری، مدل نظری به آزمایش گذاشته شده و جایگاه عوامل آن تبیین شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد ابعاد اصلی حس مکان در سه وجه محیطی/کالبدی، فعالیتی/عملکردی و فردی/اجتماعی در درون تجربه زیستی انسان در مکان مفروض تعریف می شود . وجود کیفیات خاص عوامل سه گانه درون یک تجربه زیستی در تأثیر پذیری از ویژگی های شخصی پس از عبور از فیلتر ادراکی و شناختی فرد، مفهوم حس مکان را شکل می دهد و افزایش کمی و کیفی عناصر و فرایند مطرح شده، میزان عمق آن را می افزاید. همچنین نتایج آزمون در جامعه روستایی انتخابی نشان می دهد مهم ترین عوامل در انگیزش حس مکان به ترتیب عوامل پیوند مکانی، کیفیات محیطی، میزان فعالیت و عملکرد، هویت مکان و پیوند اجتماعی و رفاه مکانی می باشد. در ادامه پژوهش شاخصه های ایجاد این عوامل، تبیین و راهکارهای عملی جهت کاربست در فضاهای روستای ارائه شده است. نتایج حاصل می تواند برای معماران و برنامه ریزان روستایی و متخصصین مربوط به علوم محیطی جهت آفرینش محیط های دارای حس مکان مفید باشد.
به سوی فرایندی دموکراتیک در برنامه ریزی و طراحی شهری؛ ارزیابی وضعیت مداخله شهروندان در برنامه ها و پروژه های شهری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال شانزدهم مهر ۱۳۹۸ شماره ۷۶
5 - 20
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: به نظر می رسد که امروزه به دلیل نبود دموکراسی مشورتی و مشارکتی، بسیاری از طرح ها و برنامه های شهریِ کشور ایران دارای ماهیتی تمامیت خواهانه، تمرکزگرایانه و انحصارطلبانه هستند. وجود این گونه ناکارآمدی ها در مراحل ارائه و اجرا، سبب نفی حقوق شهروندی و ترجیحات همگانی می شود. لذا، شهروندان در قبال پیامدهای منفیِ ناشی از اقدامات شهری احساس مسئولیت نمی کنند. همین طور، بستر مناسبی هم برای تأثیرگذاری آنها بر مراحلِ مختلف فرایندهای شهری و مطالبه حقوق و ارائه نظراتشان فراهم نشده است. بدین ترتیب، پروژه های شهرسازیِ کشورمان محوریت و نقش خود را به عنوان عاملی برای ایجاد ثبات و پایداری و ارتقای نقش مردم در توسعه و اداره شهر از دست داده اند. بنابراین، آنچه در این مقاله به عنوان انگیزه اصلی و اساسِ بحث مطرح است، نحوه ارتقای دموکراسی شهری در فرایندهای برنامه ریزی و طراحی شهری است.هدف: هدف اصلی این مقاله، واکاویِ عللِ نبود زمینه مداخله دموکراتیک برای شهرنشینان و شهروندان در فرایندهای توسعه و مدیریت شهری، و همچنین یافتن راه حل هایی برای برون رفت از این معضل اجتماعی عمیق و گسترده است.فرضیه تحقیق: تحققِ دموکراسی و مشارکت واقعیِ شهروندان در روند توسعه فضاهای شهری می تواند به تصمیم گیری های صحیح تر و کارآمدتر و همین طور اجرای موفقیت آمیزترِ برنامه ها و طرح های شهری بیانجامد.روش تحقیق: روش تحقیق در این مقاله از نوع تحلیلِ محتوا و مقایسه ای است که طی آن، ضمن مطالعه ارکان نظام دموکراتیک، سعی می شود نحوه مداخله دموکراتیکِ شهرنشینان در فرایندهای توسعه و مدیریت شهریِ کشور ایران نیز با در نظر گرفتن اصول نظریه انتقادی بررسی شود؛ در واقع سعی شده تا از دلِ فرایند نقد و تحلیلِ ماهیت وضع موجود و مقایسه آن با ارکان لازم برای تحقق فرایند دموکراتیک شهری، بستری برای ارائه یافته ها و راه کارهای پیشنهادی فراهم شود. همچنین، برای جمع آوریِ اطلاعات نیز از مطالعات اسنادی، مصاحبه با مردم و همین طور مشاهدات میدانی استفاده شده است.نتیجه گیری: بسیاری از معضلاتِ مربوط به نظام های شهری کشور ایران، از عوامل غیردموکراتیکی مانند عدمِ مشارکت پذیری، نبود همه شمولی، نقض حقوق شهروندی و عدالت شهری، قوانین شهری فاقد مشروعیت، عدم انعطاف پذیری و زوال کثرت گرایی نشئت می گیرد. لذا با تمهید معیارهایی همچون کثرت عقاید، همه شمولی، انعطاف پذیری، شکل گیری جوامع مردم نهاد، آموزش و گفتمان شهروندی، تنوع پذیری و رعایت حقوق شهروندان به شهر، می توان این فرایندها را دموکراتیزه و در نتیجه بستری برای بروز شکلی جامع از برنامه ریزی و طراحی شهری دموکراتیک فراهم کرد؛ فرایندی که با ایجاد فرصت های برابر منجر به تقویت دموکراسی شهری می شود و به جایگاه مردم، نه به عنوان مشکل بلکه به مثابه راه حل، ارج می نهد.
ﺗﺎﺛﯿﺮ ﻓﻨﺎوریﻫﺎی ﺟﺪیﺪ ﺑﺮ ﮐﯿﻔﯿﺖ ﻧﻮرﭘﺮدازی ﻣﺤﻮﻃﻪﻫﺎی ارزﺷﻤﻨﺪ ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ و ﺗﺎریﺨﯽ (ﻧﻤﻮﻧﻪ: ﺗﻬﺮان، ﺧﯿﺎﺑﺎن ﺳﯽ ﺗﯿﺮ)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال نهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
323-334
حوزههای تخصصی:
اﻫﺪاف: ﻧﻮرﭘﺮدازی ﺑﻨﺎﻫﺎ و ﻣﺤﻮﻃﻪﻫﺎی ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ- ﺗﺎریﺨﯽ، یﮑﯽ از ﻋﻮاﻣﻞ ﺗﻘﻮیﺖﮐﻨﻨﺪه ﻫﻮیﺖ ﺷﺒﺎﻧﻪ و ﺣﺲ ﻣﮑﺎن در ﺷﻬﺮﻫﺎ اﺳﺖ. اﻣﺎ ﺑﺎیﺪ ﺗﻮﺟﻪ داﺷﺖ ﮐﻪ در ﻫﺮ ﻃﺮح ﻧﻮرﭘﺮدازی، اﺳﺘﻔﺎده از ﻣﻨﺎﺑﻊ ﻧﻮری ﺑﻬﯿﻨﻪ و ﺑﻪﮐﺎررﻓﺘﻦ ﺗﮑﻨﯿﮏﻫﺎی ﻧﻮری ﻣﻨﺎﺳﺐ ﻣﯽﺗﻮاﻧﺪ ﺑﺎﻋﺚ ﺑﺎﻻرﻓﺘﻦ ﮐﯿﻔﯿﺖ، ﺑﻬﺮهوری در ﻣﺼﺮف اﻧﺮژی، ﺟﺬب ﮔﺮدﺷﮕﺮ و ﺻﺮﻓﻪ اﻗﺘﺼﺎدی ﺑﺮای ﺷﻬﺮ ﺷﻮد. ﻫﺪف از ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﺣﺎﺿﺮ، ﺑﺮرﺳﯽ اﺛﺮ ﻓﻨﺎوریﻫﺎی ﻧﻮیﻦ ﺑﺮ ﮐﯿﻔﯿﺖ ﻧﻮرﭘﺮدازی ﺑﺎﻓﺖﻫﺎی ﺗﺎریﺨﯽ و ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ ﺑﻮد. ﺑﺮای رﺳﯿﺪن ﺑﻪ ایﻦ ﻫﺪف، دﺳﺘﯿﺎﺑﯽ ﺑﻪ یﮏ اﻟﮕﻮی ﺑﻬﯿﻨﻪ ﻧﻮرﭘﺮدازی ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از ﺗﺠﻬﯿﺰات ﻧﻮیﻦ ﺑﺴﯿﺎر ﮐﻤﮏﮐﻨﻨﺪه اﺳﺖ. اﺑﺰار و روشﻫﺎ: اﺑﺘﺪا ﺑﻪ روش ﺗﻮﺻﯿﻔﯽ- ﺗﺤﻠﯿﻠﯽ و ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت ﮐﺘﺎﺑﺨﺎﻧﻪای اسناد نورپردازی و تجارب موفق داخلی و خارجی بررسی و معیارهای ﻣﻬﻢ در ﻧﻮرﭘﺮدازی ﻣﺤﻮﻃﻪﻫﺎی ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ- ﺗﺎریﺨﯽ اﺳﺘﺨﺮاج و ﺳﭙﺲ ایﻦ ﻣﻌﯿﺎرﻫﺎ ﺗﻮﺳﻂ ﻣﺘﺨﺼﺼﯿﻦ اوﻟﻮیﺖﺑﻨﺪی و اﻣﺘﯿﺎزدﻫﯽ ﺷﺪه اﺳﺖ. ﻋﻼوه ﺑﺮ ایﻦ، ﺑﻪﮐﻤﮏ ﻧﺮماﻓﺰار دیﺎﻟﻮﮐﺲ ۴/۱۳ ﺑﻪ ﻣﺪلﺳﺎزی ﻧﻮرﭘﺮدازی ﺧﯿﺎﺑﺎن ﺳﯽ ﺗﯿﺮ ﺗﻬﺮان ﺑﺮای ﺳﻨﺠﺶ ﻣﺘﻐﯿﺮﻫﺎی ﺷﺪت ﻧﻮر و دﻣﺎی رﻧﮓ ﻧﻮر در ﺣﺎﻟﺖﻫﺎی ﻣﺨﺘﻠﻒ، ﭘﺮداﺧﺘﻪ ﺷﺪه اﺳﺖ. در ﻧﻬﺎیﺖ ﻫﺮ یﮏ از ایﻦ ﺣﺎﻟﺖﻫﺎ ﺑﻪ روش دﻟﻔﯽ و ﻣﺼﺎﺣﺒﻪ ﻋﻤﯿﻖ ﺑﺎ ﻣﺘﺨﺼﺼﯿﻦ ﺳﻨﺠﺶ ﺷﺪه اﺳﺖ. یﺎﻓﺘﻪﻫﺎ: ﺑﻪﻋﻨﻮان ﻧﺘﯿﺠﻪ ﻧﻬﺎیﯽ، ﺣﺎﻟﺖ اﺳﺘﻔﺎده از ﭼﺮاغﻫﺎی الایدی ﺑﺎ دﻣﺎی رﻧﮓ ﻧﻮر ۴۰۰۰ﮐﻠﻮیﻦ ﺑﻪ ﺻﻮرﺗﯽ ﮐﻪ درﺧﺸﻨﺪﮔﯽ ﺑﻨﺎ در ﺣﺎﻟﺖ ﺑﻬﯿﻨﻪ ﺑﯿﺸﺘﺮ از زﻣﯿﻨﻪ ﺑﺎﺷﺪ، اﻧﺘﺨﺎب ﺷﺪه اﺳﺖ. ﻧﺘﯿﺠﻪﮔﯿﺮی: ﺧﺮوﺟﯽ ﻧﺮماﻓﺰار، ﺑﺮای ﻧﻮرﭘﺮدازی ﺑﺨﺶ ﭘﯿﺎدهرو و ﺳﻮارهرو ﺧﯿﺎﺑﺎن، اﺳﺘﻔﺎده از ﻻﻣﭗﻫﺎی ﺑﺨﺎر ﺟﯿﻮه ۲۵۰وات اﺳﺖ ﮐﻪ روی ﭘﺎیﻪﻫﺎی ۷ﻣﺘﺮی و ﺑﺎ ﻓﺎﺻﻠﻪ ۲۶ﻣﺘﺮ از یﮑﺪیﮕﺮ ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺘﻪاﻧﺪ و ﻧﻮر آﻧﻬﺎ ﺑﺎ زاویﻪ ۵ درﺟﻪ ﺑﻪ ﺳﻄﺢ ﺧﯿﺎﺑﺎن ﺑﺮﺧﻮرد ﻣﯽﮐﻨﺪ.
تحول معنی درباززنده سازی خانه های تاریخی با رویکرد نشانه شناسی
حوزههای تخصصی:
امروزه معنامندی فضایی ا ز مهم ترین راهکارهای کیفیت بخشی به فضای معماری است و طراحان و معماران در این زمینه تلاش میکنند. فضا یا یک ساختار فضایی ،یک متن است.هر بنای مرمت شده ساختاری دارد که نشانه های آن با مخاطبانش سخن میگوید وبرمعنای ویژه ای دلالت میکند. در این مقاله ارتباط میان حفاظت معماری و نشانه شناسی مورد تحلیل قرار می گیرد. هر متن اجتماعی(مانند معماری) حامل مجموعه ای از پیام ها بوده که به وسیله رمزگان ها و روابط درون متنی به مخاطب منتقل می شوند. این نشانه ها توسط خالق کد گذاری شده و خواننده(مخاطب) بر پایه قراردادهای اجتماعی، برداشت های ذهنی و زاویه نگاه خود به رمزگشایی و معنا سازی برای متن( معماری) تلاش می کند. در این مقاله جهت تبیین این مسئله، ضمن تشریح مفاهیم سه دیدگاه نشانه شناسیِ ساختارگرا و پساساختارگرا وفرهنگی معرفی می گردند.در این مقاله پس از بررسی نظریات نشانه شناسان، خوانش معماری متن از دیدگاه های ذکر شده مورد قیاس قرار گرفته است. تمرکز اصلی تحقیق بر بازنمود معنای حفاظت معماری، که از لایه های متعدد معنا تشکیل شده است، می باشد. هدف این پژوهش تحلیل عناصر مهم نشانه ای در باززنده سازی خانه های تاریخی است تا به این سوال پاسخ داده شود: نحوه حفاظت عناصر کالبدی معماری خانه با چه مولفه هایی و درچه راستایی باید صورت پذیرد ؟ نتایج تحقیق نشان می دهدحفاظت واحیاء خانه با توجه به پنداشت های فرهنگی وتوجه به بوم نشانه شناسی، معنی می یابد.