مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
محرک توسعه
حوزه های تخصصی:
در دوران معاصر، عدم اتخاذ تدبیر مناسب و فقدان عزم بازدارنده عوامل فرسودگی، منجر به افزایش وسعت فرسودگی های شهری به خصوص در بافت های کهن شده است. اقدامات اخیر نیز که با عنوان «طرح های بهسازی و نوسازی بافت های فرسوده شهری» و همچنین با عناوین «طرح های ساماندهی»، «طرح های ویژه بافت های مسئله دار» و یا «طرح های منظر شهری» مطرح می شود، در روند مطالعات خود به بررسی راهکارهای محرک توسعه در بافت مذکور می پردازد و در نهایت با ارائه پروژه هایی در مجموعه، آن را به عنوان عوامل محرک در نوسازی، بهسازی و یا توانمندسازی بافت معرفی می کند.
بنابراین بررسی و ارزیابی رویکردهای موجود در نوسازی بافت های فرسوده و عوامل تأثیرگذار بر تحریک توسعه در چارچوب بهسازی و نوسازی این گونه بافت ها هدف این پژوهش است.
بررسى نقش محور استروگت در شهرکپنهاگ
حوزه های تخصصی:
از شهرهایى با شبکه خیابان هاى بدون خودرو و معروف به شهرهاى مخصوص عابران پیاده می توان به عنوان بهترین مکان هاى زیست در دنیا نام برد. این نوع از شهرها که در آن زیبایى، لذت، راحتى و شبکه اى از خیابان ها و میادین مخصوص عابران پیاده موج می زند در بسیارى از مناطق تراز اول دنیا در حال افزایش است که از مهم ترین این شهرها می توان استکهلم ، کپنهاگ ، مونیخ، فرانکفورت و رم را نام بر د. این مقاله بر آن است که با شناسایى یکى از مهم ترین پیاده راه هاى جهان با نام «استروگت» در شهر کپنهاگ دانمارک، عوامل مؤثر بر کارامدى آن را تبیین کند. تحلیل ها نشان می دهد تجارب جهانى انجام شده در زمینه بهسازى و نوسازى بافت هاى قدیمى، مزایا و منافع بسیارى را در زمینه به کارگیرى ایده پیاده راه در تجدید حیات بافت هاى قدیمى نشان می دهد.
سنجش و ارزیابی ابعاد محرک توسعه در بازآفرینی محله های سنتی نمونه موردی : محله حاجی در بافت تاریخی شهر همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توسعه شهری با دو رویکرد توسعه درونی و مرمت شهری بافت های فرسوده سعی در احیا و بازگرداندن حیات شهری به عرصه های ناکارآمد داشته است . به منظور تسهیل این روند و توجه به پیوند بافت های قدیمی با توسعه شهری ، برنامه ریزی و اجرای پروژه های محرک توسعه به عنوان یکی از راهبردهای به کار گرفته شده در جهت فراهم کردن بسترهای لازم برای حضور ساکنان و توجه به پتانسیل ها و ابعاد توسعه مورد توجه قرار گرفت. در این مقاله روش توصیفی - تحلیلی و کمی بنا نهاده شده و منابع تحقیق، منابع کتابخانه ای و مشاهدات میدانی و پرسشنامه های توصیفی است. بدین منظور تعداد 300 پرسشنامه میان ساکنان محله حاجی همدان توزیع شده است که برای تحلیل داده ها از آزمون های آماری پارامتریک، آزمون t تک گروهی، آزمون همبستگی پیرسون و آزمون فریدمن در نرم افزار Spss استفاده شده است. رویکرد این پژوهش محرک توسعه بوده که دارای ابعاد کالبدی- فضایی، اجتماعی- فرهنگی و زیست محیطی می باشد. این مقاله بر آن است تا به این سئوال پاسخ دهد که کدام بُعد از ابعاد بازآفرینی شهری، نقش محرک توسعه را در محله ایفا می کند ؟ بر این اساس در محل ه حاجی نتایج آزمون فریدمن نشان داد که رتبه بندی مجموعه عوامل فضایی- کالبدی، عوامل فرهنگی- اجتماعی و عوامل زیست محیطی معنادار است (زیرا 05/0 p< ) یعنی می توان گفت که محل ه حاجی از نظرِ کیفیت فرهنگی- اجتماعی بالاترین رتبه و ازنظرِ کیفیت فضایی- کالبدی کمترین رتبه را دارد و درنتیجه عوامل فرهنگی- اجتماعی می تواند به عنوان یک محرک در محل ه حاجی مورد توجه قرار گیرد و ضمن حفظ ارزش های تاریخی و کالبدی محله، نقش مهمی را در تبدیل محله به یک مکان زیستی هماهنگ با زندگی امروزی و متناسب با شخصیت و هویت تاریخی بازی کند .
بررسی نحو فضایی ساختار محله های سنتی با نگرش محرک توسعه (نمونه موردی: محله حاجی شهر همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جایگاه محله ها در سطح شهرها، همواره بسیار مهم و تأثیرگذار بوده است و محله های سنتی به علت داشتن قدمت طولانی در معادله های شهری، اهمیت بیشتری داشته اند. امروزه به علت توسعه های شهری بی برنامه، لجام گسیخته و منقطع، محله های سنتی نیز کارکردهای پیشین، پویایی، سرزندگی و منحصربه فردی خود را ندارند؛ ازاین رو، بازگرداندن کیفیت های مطلوب محلی، رونق فعالیت های منسجم اجتماعی و بهبود شرایط کالبدی، اقتصادی و فرهنگی محله های سنتی بسیار ضروری است. محرک توسعه به عنوان رویکردی مؤثر و منعطف در حوزه بازآفرینی شهرها در پی پاسخ مناسبی برای کیفیت بخشی دوباره محله های سنتی است. مداخله های هدفمند و حداقلی، مشارکت کنشگران اصلی و جامعه محلی، کوچک مقیاسی و زمینه گرایی از ویژگی های اصلی محرک های توسعه با عنوان سیاست های نوین شهری هستند؛ ازاین رو، روش پژوهش حاضر تحلیلی- تفسیری و مبتنی بر مطالعه های کتابخانه ای است که برای دستیابی به چارچوبی هدفمند در تحلیل نمونه موردی به روش نحو فضا با بهره گیری از نرم افزار اگراف و دپس مپ برای تفسیر چیدمان فضایی انجام شده است. هدف اصلی پژوهش، بررسی پیکره بندی فضایی در راستای شناسایی محدوده های اساسی، تأثیرگذار و مستعد برای تحریک توسعه ای هماهنگ با هویت و ساختار کالبدی، اجتماعی و اقتصادی محله است و نتایج پژوهش به اهمیت ویژه پیوندهای فضایی - عملکردی در ساختار اصلی محله های سنتی اشاره دارند. اتصال های قوی و منسجم کریدور اصلی محله از یک سو و هم پیوندی و یکپارچگی زیاد سازمان فضایی مرکز محله از سوی دیگر، شرایط مطلوب استخوان بندی محور اصلی بافت مسکونی محله حاجی برای تحریک توسعه را نشان می دهند. به نظر می رسد اقدام های محرک توسعه منطبق بر پیکره بندی فضایی، بازآفرینی بهتر و سریع تر محله های سنتی را رهنمون می شوند.
بازشناسی محرک های توسعه مجدد محله های شهری (مطالعه موردی: منطقه 12 تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۸ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
489 - 510
حوزه های تخصصی:
این مقاله پروژه ها و پردازه های محرک توسعه در محله های منطقه ۱۲ تهران را بازشناسی کرده است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی و جامعه آماری آن ۵۰ نفر خبرگان علمی و اجرایی است که تمام جامعه به عنوان حجم نمونه انتخاب شده است. داده ها به روش اسنادی تهیه شده و با استفاده از روش های سوات، ضرایب رگرسیون و تحلیل واریانس پردازش شده است. یافته ها نشان می دهد محله ها عموماً دارای کمبود خدماتی و مسائل کالبدی، اقتصادی و زیست محیطی هستند. نتایج تحلیل سوات نیز حاکی از افزایش میانگین نقاط ضعف و کمبود فرصت هاست. اولویت نخست اقدامات زمینه ساز برای ایجاد انگیزه سرمایه گذاری و مشارکت توسعه دهنده هاست (جریان سازی) که احیای بناهای مخروبه، بدنه سازی بافت، مناسب سازی معابر و ایجاد فضای سبز از پروژه های شاخص آن به شمار می رود. توانمندسازی جامعه محلی (نهادسازی) دیگر محرک اولویت دار توسعه است که باید به کمک پروژه های اشتغال زا، کارآفرین و بازآفرین اقتصادی انجام شود. در چارچوب محرک های توسعه، باید فرایند بازیافت زمین، توسعه مجدد و تغییر کاربری را برای تأمین فضاهای فعالیتی و هم زمان توزیع موزون خدمات و فرصت ها به کار گرفت؛ از این رو محله های ارگ، بازار و پامنار، کوثر، قیام، امام زاده یحیی و تختی در اولویت این اقدام قرار دارند.
بازآفرینی شهری در چارچوب پروژه های محرک توسعه شهری (مطالعه موردی: محله های سنگ سیاه، قلعه محمود و هارونیه در شیراز، کرمان و اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دوازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۷
339 - 362
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پیش از انقلاب صنعتی و رشد شهرها، محلات شهری رشدی بطئی و پیوسته داشتند و ضمن حفظ ارزش های طبیعی، اجتماعی و کالبدی خود، به نیازهای نسبتا ثابت ساکنان خود پاسخ می دادند. با رشد شتابان در کلان شهرهای ایران، بافت های قدیمی و سکونت گاههای کهن و محله ها مورد تهدید واقع شدند و نیاز به مرمت شهری و بازآفرینی بافت های قدیمی بیش تر از گذشته احساس شد. توسعه شهری با توجه به دو رویکرد توسعه درونی و مرمت شهری بافت های فرسوده، سعی در احیا و بازگرداندن حیات شهری به عرصه های ناکارآمد داشته است. در راستای تسهیل این روند و توجه به پیوند بافت های قدیمی با توسعه شهری، برنامه ریزی و اجرای پروژه های محرک توسعه به عنوان یکی از راهبردهای به کار گرفته شده جهت فراهم کردن بسترهای لازم برای حضور ساکنان و مالکان مورد توجه واقع شد. روش: بافت کهن شهرهای کرمان، شیراز و اصفهان به ویژه محدوده های محله های قلعه محمود، سنگ سیاه و هارونیه افزون بر این که بازتاب کننده تاریخ توسعه و تحولات فرهنگی در گذر زمان هستند آثاری شاخص از فرهنگ و تمدن کشور را در مقیاس ملی و جهانی در خود جای داده اند، این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی بوده و رویکرد روش شناسی آن نیز کیفی، کمی، ترکیبی است. منابع پژوهش، منابع اسنادی، کتابخانه ای و مشاهدات میدانی و پرسش نامه مردمی (تحلیل در قالب نرم افزار SPSS) است. نتیجه گیری: نتایج پژوهش در سه محله سنگ سیاه، قلعه محمود و هارونیه؛ نشان داد که 1) پروژه های محرک توسعه در بافت تاریخی شهری موجب تقویت احساس امنیت می شوند، 2) مهم ترین عامل عدم احساس امنیت در بافت فرسوده، شکل و ساختار کالبدی نامطلوب بافت است و 3) می توان با رویکرد محرک توسعه به عنوان بینشی کامل و یکپارچه به احیا و بازآفرینی محله و نیز حفظ ارزش های تاریخی و کالبدی آن در جهت تبدیل محله به یک مکان زیستی هماهنگ با زندگی امروزی و مطابق با شخصیت و هویت تاریخی دست پیدا کرد.
طراحی شهری در بازآفرینی محلات سنتی با رویکرد محرک توسعه، نمونه موردی: محله کلپا همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش محیط سال هشتم زمستان ۱۳۹۴ شماره ۳۱
147 - 171
حوزه های تخصصی:
محلات قدیمی شهرها که دارای بافتی با ارزش و کهن بوده اند، به مثابه قلب تپنده شهرها به حساب می آیند و امروزه کارکرد های اجتماعی ، فرهنگی و اقتصادی خود را از دست داده اند. بازآفرینی شهری رویکردی است که درصدد احیا و معاصر سازی این محلات سنتی گام بر می دارد و تلاش تزریق روحی دوباره در این مناطق و فراهم آوردن شرایطی برای حضور و مشارکت همگان در فرآیند آن، از اهداف ارزشمند این رویکرد است. محرک های توسعه بازآفرینی شهری مولدهایی هستند در جهت بازگرداندن رونق و توسعه به مناطق مورد نظر پروژه های بازآفرینی شهری تا چرخه فعالیت زنده و پویا را در این مناطق به راه اندازد. در همین راستا چگونگی تاثیر رویکرد محرک توسعه در فرآیند بازآفرینی شهری در محلات سنتی مساله اساسی این پژوهش است. روش تحقیق به کار گرفته شده در این پژوهش کاربردی است که مبتنی بر دو روش تحلیلی- توصیفی و پیمایشی می باشد. در بخش مطالعات اسنادی سعی بر مرور مستندات مهم و برجسته در حیطه ی بازآفرینی شهری و محرک های توسعه بوده است و در روش پیمایشی با توزیع پرسشنامه در راستای اهداف تحقیق، به تحلیل اطلاعات به دست آمده به وسیله نرم افرارSPSS 22 پرداخته شده است(n=96) . نتایج تحقیق نشان می دهند با توجه به اینکه ابعاد محرک توسعه شامل چهار بعد: اجتماعی فرهنگی، اقتصادی، کالبدی فضایی و زیست محیطی می باشد بر این اساس بعد اجتماعی فرهنگی در محله کلپا اولویت بیشتری را به خود اختصاص داده و توجه به مسائل و موضوعات اجتماعی مسئله اصلی رویکرد محرک توسعه در محله کلپا می باشد ضمن آنکه در بعد اجتماعی، تعاملات اجتماعی، مشارکت، اعتماد و امنیت در اولویت توجه قرار گرفت.
امکان سنجی قابلیت های هنر عمومی به عنوان محرک توسعه در بازآفرینی بافت فرسوده (نمونه موردی: محله چهارراه مازندران سمنان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۹ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۷۰
۹۸-۸۳
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین اهداف حرفه شهرسازی در سال های اخیر، تعدیل مشکلات اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی و کالبدی بافت های فرسوده شهرهای کشور می باشد. با توجه به مطالعات نظری و تجارب جهانی، بازآفرینی فرهنگ مبنا به عنوان رویکردی جامع و اجرایی با قابلیت بهره وری از مشارکت نوآورانه ساکنان، در دستور کار پژوهش های متعددی قرار گرفته است. همچنین از استراتژی های نوین توسعه مجدد شهری می توان به محرک های توسعه که منجر به راه اندازی و هدایت توسعه در بافت های فرسوده شهری می گردند، اشاره داشت. ازجمله اهداف اصلی پروژه های محرک توسعه، دستیابی به بازآفرینی شهری است، رویکردی که به عنوان یک راهبرد جامع، برای ایجاد تغییر در یک مکان با نشانه های زوال به کار می رود. ازاین رو پژوهش حاضر، امکان سنجی قابلیت های استفاده از هنر عمومی به عنوان محرک توسعه در بازآفرینی بافت فرسوده را به عنوان هدف اصلی برگزیده است و سعی گردیده به موضوعاتی همچون شناسایی مؤلفه های هنر عمومی، میزان تأثیرگذاری آن ها و همچنین امکان سنجی استفاده از هنر عمومی در محله موردمطالعه پاسخ داده شود. این پژوهش از نوع کاربردی- توصیفی و با رویکرد کمی در محله «چهارراه مازندران شهر سمنان» با جمعیت 5504 نفر صورت گرفته است. جهت جمع آوری اطلاعات نیز با تدارک نمونه تصادفی 384 نفری (با استفاده از فرمول کوکران) و توزیع پرسشنامه از روش آماری تحلیل مدل عاملی تأییدی مرتبه دوم استفاده گردیده و با نرم افزار لیزرل تحلیل شده است. نتایج این پژوهش بیانگر این است که از بین مؤلفه های بررسی شده به ترتیب: هنر منظر (مبلمان و فضای سبز)، هنر معماری (موزه، چایخانه، سفره خانه و آموزشگاه)، هنر زنده (نمایش خیابانی، مسابقات، نمایشگاه، اسکان هنرمندان و جشنواره)، هنر دیجیتالی (نورپردازی، صداگذاری و نمایش فیلم)، هنر نقاشی (نقاشی دیواری، گرافیتی، موزائیکی و کنده کاری) و هنر مجسمه سازی (المان، مجسمه و یادبود)، از میان گونه های متعدد هنر عمومی در محله موردمطالعه از ظرفیت و قابلیت استفاده بیشتری جهت توسعه و بازآفرینی بافت فرسوده برخوردار بوده است. در این پژوهش نهایتاً علاوه بر امکان سنجی گونه های مختلف هنر عمومی، مکان گزینی مناسب جهت استقرار آن ها ارائه گردیده که می تواند الگوی مناسبی برای بسط هنر عمومی جهت بازآفرینی بافت های فرسوده برای سایر مطالعات باشد.
بازآفرینی پایدار بافت های ناکارآمد شهری با تأکید بر راهبرد محرک توسعه (مورد پژوهی: محله پنبه ریسه شهر قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مهندسی جغرافیایی سرزمین دوره ششم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۱۲)
289 - 308
حوزه های تخصصی:
مقدمه: بازآفرینی پایدار شهری از جمله راهکارهایی است که در سال های اخیر به واسطه ی رویکردهای مختلفی که در راستای کاهش و رفع معضلات ناشی از بافت های ناکارآمد شهری ارائه نموده، از سوی جغرافیدانان، برنامه ریزان و طراحان شهری بسیار مورد توجه و اهمیت قرار گرفته است که محرک توسعه به جهت مزایایی که در رابطه با رشد درونی شهرها به همراه دارد، به عنوان یکی از راهبردهای مهم و مؤثر آن، شناخته شده است.
هدف : تبیین چارچوبی برای بکارگیری راهبرد محرک توسعه در بازآفرینی پایدار نواحی ناکارآمد شهری و بکارگیری راهبرد محرک توسعه در بازآفرینی محله پنبه ریسه است.
روش شناسی: پژوهش حاضر بر مبنای هدف از نوع کاربردی-توسعه ای و از نظر رویکرد روش شناختی، کیفی-کمی است که در دو بخش مطالعات نظری و عملی با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی انجام شده و تجزیه و تحلیل از طریق ماتریس تحلیلی SWOT و ماتریس کمی QSPM صورت گرفته است.
قلمرو جغرافیایی: محله پنبه ریسه یکی از کهن ترین محلات شهر قزوین است که در منطقه یک و در محدوده ی جنوب مرکزی این شهر قرار گرفته است.
یافته ها: با بررسی مطالعات پیشین، چارچوب نظری پژوهش در چهار حوزه کالبدی، اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی تبیین شده و با استناد به آن، سایر مراحل تحقیق از جمله شناخت، تجزیه، تحلیل و ارائه راهبردها انجام گرفته است که در بخش شناخت، نقاط قوت، ضعف، فرصت و تهدید محله ی پنبه ریسه در قالب ماتریس سوات مورد واکاوی قرار گرفته و به کمک آن، استراتژی های محرک بیان گردیده است و در نهایت با استفاده از ماتریس برنامه ریزی کمی، راهبردها در راستای بازآفرینی پایدار بافت، الویت بندی و ارائه شده اند.
نتیجه گیری: نتایج به دست آمده از یافته ها گویای آن است که ناکارآمدی یک بافت به عوامل گوناگونی وابسته است که در صورت شناسایی درست و به موقع آن ها، می توان محدوده را از خطر افول و مرگ تدریجی در امان نگه داشت. یکی از راهکارهای نجات اینگونه بافت ها، بازآفرینی با راهبرد محرک توسعه است که به کمک پروژه های محرک کوچک و بزرگ مقیاس، با بازگرداندن پویایی، جنب و جوش، نشاط و سرزندگی دوباره به بافت های ناکارآمد، بر بازآفرینی پایدار آن ها تأثیر می گذارد. راهبردهای محرک توسعه و پروژه های مستخرج از آن ها، در صورت اجرای صحیح، می توانند رونق و پویایی را به بافت تزریق نموده و نقش به سزایی در بازآفرینی پایدار بافت های ناکارآمد از جمله محله ی پنبه ریسه شهر قزوین، ایفا کنند.
تحلیل پروژه های محرک توسعه مبنایی برای پیشرفت و توسعه منطقه ای، مورد مطالعه: منطقه مکران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی منطقه ای سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۱
125 - 142
حوزه های تخصصی:
امروزه به دلیل افزایش حساسیت ها نسبت به رفاه انسانی و ضرورت بهره گیری از ظرفیت های مناطق دور افتاده و محروم مانده از جریان توسعه، توجه به این قبیل مناطق در کانون توجهات قرار گرفته است، و به تبع آن رویکردهای زیادی نیز در قالب عمومی توسعه منطقه ای ارائه شده و در مواردی نیز به منصه ظهور و اجرا رسیده اند که می توان به رویکرد تمرکززدایی، توسعه نهادی، رشد شبکه شهری، توجه به مناطق محروم روستایی، سرمایه گذاری خارجی و نظایر آن اشاره کرد. رویکرد بازآفرینی نهادی-اقتصادی دیدی جامع تر و یکپارچه تر به حل مشکلات این قبیل مناطق بخصوص در به کارگیری ظرفیت های محیطی و سرزمینی بویژه سواحل و آبهای آزاد دارد که این پدیده ها فرصت های زیادی نیز برای تحول منطقه ای و بهبود کیفیت زندگی مردم آن به همراه دارند. اما با اینحال بازآفرینی نهادی- اقتصادی مناطق دورافتاده اغلب با چالش هایی مواجه است که گذر از آن مستلزم اتخاذ راهبردهایی از جنس بازآفرینی دولت، ایجاد هسته های تحرک و تغییر، رویکرد به راهبرد اصلاحات تدریجی، اتخاذ راهبرد موفقیت های کوچک و تقویت ظرفیت های اعتماد نهادی و اجتماعی می باشد. منطقه مکران با مشخصه های خاص جغرافیایی- ارتباطی که دارد ظرفیت های بی بدیلی را جهت توسعه بخشی به سرزمین وسیعی از پیرامون خود ارائه می دهد که به نظر می رسد مستلزم بهره گیری از الگوی محرک توسعه در زمینه های مختلف زیرساختی، اقتصادی، نهادی، اجتماعی است، این تحقیق امکان سنجی پروژه های محرک توسعه و مولفه های برنامه ریزی(سیاستی، مدیریتی و راهبردی، قانونی، اقتصادی، اجتماعی و محیط زیستی)، طراحی (عوامل زمینه ای، حس مکان و هویت) و اجرایی این پروژه ها را در جهت تحریک توسعه در منطقه مکران را مورد بررسی قرار می دهد.