فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۹۲۱ تا ۲٬۹۴۰ مورد از کل ۷٬۶۵۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
به هنگام طرح ریزی نمای یک بنا، افراد مختلف اعم از معمار، سازنده، کارفرما و حتی عامه ی مردم- به طور غیرمستقیم- بخشی از افکار، نگرش ها، باورها و خواست هایشان را به صورت خودآگاه و یا ناخودآگاه به آن تحمیل می کنند. در مطالعات نمای بناهای تاریخی، فهم چنین افکار و نگرش هایی می تواند به تحلیل کامل تری از این نماها و فرآیندها و عوامل تأثیرگذار بر شکل گیری آن ها بیانجامد. بر این اساس در این پژوهش واژه ی «افکار» به عنوان مفاهیم ذهنی خودآگاه، و واژه ی «ذهنیات» به عنوان مفاهیم ذهنی ناخودآگاه مدنظر قرارگرفته و تلاش شده است تا از طریق مطالعه ی یک نمونه ی موردی و با روش تحقیق تفسیری- تاریخی، افکار و ذهنیات افراد دخیل در شکل گیری جزئیات و آرایه های نمای خانه های تاریخی فهم گردد. بر این مبنا به عنوان نمونه ی موردی، یک خانه ی قاجاری در محله ی سرخاب تبریز با نام خانه ی سرخه ای متعلق به مهدی خان آصف السلطنه، فراشباشیِ مظفرالدین میرزا انتخاب شده و سعی شده است که ذهنیات و افکار دخیل در شکل گیری جزئیات و آرایه های نمای رو به حیاط بیرونی آن فهم گردد. برای این منظور از روش آیکونولوژی (شمایل شناسی) -که روشی برای خوانش آثار هنری و معماری تاریخی برای فهم معانی نهفته در پس آن هاست- برای خوانش نما، و نیز از روش تحلیل محتوای متون برای بهره گیری از داده های متون تاریخی در ارتباط با نمای مذکور بهره گرفته شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد، جایگاه فرهنگی-اجتماعی، اقتصادی و تاریخی افراد دخیل در شکل گیری نما، افکار و ذهنیات آن ها را شکل داده و - بخشی از- این افکار و ذهنیات در طرح جزئیات و آرایه های نما نمود می یابد.
سیاست مطبوعات در مواجهه با هنر تجددگرا در دهه های 1330 و 1340 شمسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هفدهم آذر ۱۳۹۹ شماره ۹۰
55 - 66
حوزههای تخصصی:
یان مسئله: بررسی متون مطبوعاتی گام مهمی در جهت مستندنگاری و ترسیم تفسیر محتوای داده های متنی است. تحلیل کیفی محتوای موجود در این متون، ضمن آشکارسازی رویکردها و سیاست های فرهنگی، امکان صورت بندی شرایط را نیز فراهم می کند. در خلال سال های دهه های 1330 و 1340 که هنر تجدد گرا در ایران به تثبیت و بازتعریف خود اشتغال داشت، مطبوعات تخصصی فرهنگ و هنر، ضمن پیگری بحث هایی در باب معنای هنر، آموزش شیوه های نگرستین به هنر را نیز آغاز کرده بودند. در بررسی فضای آن دوران عمدتاً دو الگوی ملی گرایی و ترقی خواهی فرض دانسته شده و این دو به عنوان پارادایم در نسبت با دوگانه سنت و تجدد بررسی می شوند. نوشتار حاضر بر آن است تا ضمن تشریح این دو پارادایم از خلال بررسی بیست سال آرشیو مطبوعات، آشکارترین بروز هریک را شرح داده و در نهایت صورت بندی تازه ای از شرایط آن روزگار پیشنهاد کند. هدف پژوهش: دسته بندی و در نهایت بازنمایی سیاست مطبوعات، راهبردی ترین هدف مقاله پیش روست. به دنبال این مقصود، نیت ها و سیاست ها مقدمه فهم محتوا و درک آثار و نتایج قرار نگرفته اند. پس نوشتار حاضر می کوشد از طریق تحلیل محتوا به بررسی سیاست ها و در نهایت ارائه تصویری از نتایج عینی اعمال آنها بپردازد.روش پژوهش: شیوه اسنادی و کتابخانه ای برای گردآوری مطالب به کار گرفته شده و روش تحلیل محتوا به مثابه مطالعه ارتباط ثبت شده انسان ها، روش تحقیق پژوهش حاضر است.نتیجه گیری: مطبوعات ایران در دهه های 1330 و 1340ذیل سه پارادایم ترقی خواهی، آموزش محور و هنر ملی، مسائل مهمی همچون ایده آزادی هنر، ارتباط و نسبت هنر ایران با مدرنیسم، خویش کاری هنر و هنرمند و ... را صورت بندی کرده اند.
بررسی تأثیر فرم جداره های خیابانی بر الگوهای رفتاری انسان (نمونه ی مورد مطالعه: خیابان ولیعصر(عج) تهران)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر میزان تأثیر فرم جداره های خیابانی را بر الگوهای رفتاری انسان در فضاهای فیزیکی شهری مورد ارزیابی قرارد داده است، فرضیه ی پژوهش مدعی آن است که با طراحی هدف مند و مناسب جداره های خیابانی می توان رفتار و کُنش بهره وران در فضاهای فیزیکی شهری را نیز تا حدودی طراحی و یا کنترل نمود و الگوی رفتاری انسان در خیابان های شهری نتیجه ی مولفه های کیفیت فرم جداره های خیابانی است که در طراحی آن خیابان لحاظ شده است. گزاره ی نظری حاضر در دو سکانس از خیابان ولی عصر(عج) تهران مورد آزمون واقع شده است. در سطح نظری روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و در سطح تجربی، پیمایشی است که با بهره گیری از روش تحقیق رفتارنگاری و ابزار پرسش نامه ای انجام گرفته است. نتایج تحقیق نشان می دهد، بیشترین میزان تأثیرگذاری جداره های خیابانی، بر الگوی رفتاری مکث بوده و در مقابل کم ترین میزان تأثیرگذاری آن مربوط به الگوی رفتاری گوش سپردن در نمونه ی مورد مطالعه هستند. همچنین برخی از فاکتورهای محیطی دارای تأثیری مستقیم بر واکنش های انسانی هستند؛ نتایج مربوط به جداره های خیابانی در پژوهش حاضر نشان از این دارند محدوده ی مورد مطالعه دچار مشکل در مورد جداره های جذاب خیابانی هستند و هر چه از جنوبی ترین نقطه ی خیابان (میدان راه آهن) به سمت شمال (میدان ولیعصر(عج)) حرکت می کنیم میزان این جداره ها افزایش می یابد.
بررسی ترفندهای طراحی سکونتگاه های مسکونی جهت ارتقا امنیت محیطی
حوزههای تخصصی:
تا پیش از سال 1980 اکثر اطلاعات ما درباره ی جرم وجنایت از آمارهای رسمی جرم می آمد، که تنها شامل جرم های گزارش شده و ثبت شده توسط پلیس می شد. با این حال، در سال های اخیر بررسی های محلی و ملی جرم و جنایت به خوبی میزان اطلاعات موجود را افزایش داده اند. همراه با یکدیگر، این بررسی ها نشان داده اند که جرم و جنایت بسیار گسترده تر از آن که پیش از این ثبت شده است، بیش از دو برابر حد سرقت؛ پنج برابر اکثر جراحت ها و ده برابر بیش تر از خراب کاری. روش تحقیق پژوهش حاضر تحلیلی و اسنادی است که با بهره گرفتن از منابع و دست آوردهای صاحب نظران بروز فعال در طراحی محیطی شهر منجر به کاهش جرائم شهری بر آن بوده که در پی تبیین موضوع روش ها و راه کارهایی را در راستای امر فوق، پیش رو گذارد. بر این اساس، رویکردهای جلوگیری از جرائم از طراحی محیطی درحوزه های منظر، شهر و مسکن مورد توجه برنامه ریزان و صاحبان اندیشه حوزه معماری و شهرسازی قرار دارد. مقاله حاضر نیز به امید بهره از تحقیقات و تجارب موجود در سال های پایانی سده بیستم به عنوان پایلوت های تجربی به رشته تحریر درآمده است.
ارزیابی تأثیر مؤلفه های کالبدی-اجتماعی بر حس مکان در فضاهای باز مجتمع مسکونی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۴ بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۱
87 - 98
حوزههای تخصصی:
افزایش تصاعدی جمعیت شهری و ساخت و ساز مسکن در قالب مجتمع های مسکونی و نگاه کمی گرایانه به عناصر کالبدی، پیامدهایی نظیر بیگانگی انسان با مکان و کاهش حس مکان را در پی دارد. هدف این تحقیق را می توان «ارائه راهکارهای طراحی فضاهای باز مسکن در جهت افزایش حس مکان در محیط مسکونی» دانست. در مرحله نخست، از مطالعات کتابخانه ای استفاده شده است. عوامل موثر بر حس مکان در 4 دسته شامل عوامل کالبد فیزیکی، محیط اجتماعی، عوامل تداعی کننده معنا و مشخصات جمعیتی شهروندان طبقه بندی شدند. در ادامه پژوهش تکنیک دلفی به کار گرفته شده است و افراد متخصص از اساتید دانشگاه های شهید بهشتی و علم و صنعت ایران در حوزه معماری مسکن انتخاب گردیده اند. از تکنیک دلفی برای «شناسایی» و «غربال» مهم ترین شاخص های تصمیم گیری استفاده شده است. با وجود اینکه روش دلفی یک روش تصمیم گیری چندمعیاره نیست اما در بسیاری موارد قبل از بکارگیری تکنیک های تصمیم گیری چندمعیاره از این تکنیک برای غربال شاخص ها یا رسیدن به یک توافق در زمینه اهمیت شاخص های تصمیم گیری استفاده می شود. براساس یافته ها، عواملی مانند تراکم کم واحدها، کاهش ارتفاع در سمت دارای دید و منظر بهتر، دید واحدها به فضای سبز، روشنایی و نورپردازی در شب، در ارتقای حس مکان در یک مجتمع مسکونی تاثیر بسزایی دارند.
بررسی ساختاری سرستون های چوبی روستای اشتبین براساس نمونه های موجود در «بونه غی»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۹ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱۶۹
۱۱۴-۱۰۱
حوزههای تخصصی:
مصالح بوم آورد، یکی از شاخصه های معماری سنتی ایران به شمار می رود که فراخور جغرافیای هر منطقه، از مصالح خاص همان اقلیم استفاده می شده است. روستای اوشتبین که در حاشیه رود ارس واقع شده است، نمونه ی کاملی از این ویژگی معماری سنتی ایران را در خود جای داده است به طوری که چوب و سنگ اصلی ترین مصالح بومی آن محسوب می شود. در برخی خانه های قدیمی اشتبین، سرستون های چوبی وجود دارند، که بعضاً دارای کتیبه و تاریخ نیز هستند. علاوه بر کارکرد آنها، به نظر دارای ویژگی های هنری نیز بومی هستند. به نحوی که این سرستون ها همراه با نقوش، کنده کاری نیز شده اند. برخی از آنها درون فضاهایی با نام «بونه غی» و مابقی در فضاهای دیگر ابنیه قرار گرفته اند. در حال حاضر، بونه غی ها تنها سازه ی چوبی روستا محسوب می شوند که به کارگیری سرستون در آن ضروری و مرسوم بوده است. با توجه به این مسئله به نظر می رسد که یک سنت بومی و محلی در ساخت و تزیین این سرستون ها در روستای اشتبین وجود داشته است. بر این مبنا سؤال تحقیق بدین صورت می باشد که، چه خصوصیت های بومی محلی و منحصربه فرد برای سرستون های چوبی روستای اشتبین قابل طرح است؟ بدین ترتیب، هدف از انجام این تحقیق، بررسی ساختاری ویژگی های بصری بومی و شاخص سرستون ها روستای اشتبین می باشد. روش تحقیق به صورت مقایسه توصیفی و تحلیلی می باشد. یافته های تحقیق نشان می دهد که، تعداد 48 سرستون با پیمایش های میدانی از ابنیه های تاریخی این روستا رؤیت گردید. علی رغم کثرت سرستون ها و تنوع در محل های مورد استفاده، شاهد استفاده از چوب های بومی در ساخت آنها هستیم. همچنین، نقوش بر روی غالب آنها هندسی و بر پایه شکل دایره، با یک روش معین، کنده کاری گشته است. نیز یک الگوی برش خاص محیطی برای آنها قابل ترسیم است و نهایتاً به نظر می رسد که سنت ساخت بونه غی با سرستون های چوبی در دوره های تاریخی معین، در منطقه آذربایجان وجود داشته است اما با تفاوت هایی در تزئین و اجرا.
An investigation into the Urban Square's Layout in Turkman Era to Develop the Sustainable Pattern in Northwest Iran(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۰, Issue ۴ - Serial Number ۳۸, Autumn ۲۰۲۰
19 - 28
حوزههای تخصصی:
The appearance of Square in Northwest Iran, as a traditional element of the city, did not have a certain definition in the urban planning due to its structural disruption in the spatial fabric as well as its chaotic present in the manifestation of its identity. On the other hand, since the concept of the square in this area does not match to the similar models existing in the central plateau of Iran including the characteristics of being enclosed and architectural integrity, most researchers have assumed that the irregularity of the form in the squares of northwest Iran is because of gradual growth, lack of spatial desirability, and performance without a predesigned plan. This descriptive-analytic research studies the effect of climate on the formation of the structural layout of "Saheb Abad" Square as a case study. In this way, a specified framework would be suggested, and a fixed sustainable urban pattern would be achieved regarding the form of a square in modern urbanism in this region. According to the findings of this study, the disintegrated layout of the square in Northwest Iran is not only because of its structural weakness, but it was in certain parallels with environmental and natural conditions. It is obvious that the investigation of this innovation could lead to sustainable development in modern urban constructions.
معماری و نوستالژیا، پویشی بر یادآوری مفاهیم عاطفی معطوف به گذشته در فضای معماری (مطالعه موردی: خانه سنتی شکوهی در شهر یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
التفات به مفاهیم کیفی مرتبط با گذشته هر متنی، ارتباط پررنگ تر با مفاهیم عاطفی در آن را به دنبال دارد. درحوزه معماری نیز ارتباط با گذشته بستر، می تواند بر اختلالات ناشی از عدم پیوند روانی با مکان، تا حد زیادی فائق آید. در این مقاله، عطف به بروز احساس نوستالژیا در فضای معماری، به عنوان یکی از دغدغه های کیفی فضای معماری در راستای یک طراحی ادراکی مطرح می گردد؛ زیرا موجب تازه شدن روحیه و احساسات کاربر، به علت ظهور یاد و خاطره برخی مولفه های کیفی و لذت بخش در مکان می شود. توجه به احساس نوستالژیا در حوزه معماری، علاوه بر ایجاد آشنایی ضمنی با مکان، بیدار کردن روان جمعی بشر برای نگه داشتن رشته اتصال به ریشه های کهن زمان است. فضای معماری حاوی حس نوستالژیا به تجربه عاطفی مفاهیم توجه دارد. نوعی از تجربه مکان های معاصر که به علت یاداوری خاطرات خوش گذشته و برانگیختن برخی معانی واکنشی، انسان را به دلتنگی شیرین وا می دارد. این پژوهش با تمرکز بر مطالعات کتابخانه ای و اسنادی در زمینه مفهوم نوستالژیا، در حوزه های مرتبط از جمله ادبیات، روانشناسی و روانشناسی محیط، به تجزیه و تحلیل تفسیری از درک پدیده مذکور پرداخته است. همچنین باتوجه به هدف عمده پژوهش، یعنی هدایت به سمت بروز این احساس با یادآوری برخی مفاهیم ضمنی در مکان، درعملیات میدانی تحقیق از تکنیک آزمون میدانی مصاحبه ها و پرسش نامه های نیمه ساختار یافته بهره گرفته شده است. مهمترین پیامد بروز نشانه های این احساس در فضای معماری، پدیدار شدن احساس تجربه یک فضای صمیمی، ملموس و تاثیر پذیر از بستر فرهنگی-اجتماعی است و در واقع تلاشی در جهت غنابخشی و معنادهی عاطفیبه فضای معماری با التفات به گذشته محسوب می گردد. بر این مبنا، معنی اولا می بایست از سطح معنی تجسمی به سطح واکنشی ارتقاء یابد؛ دوما مخاطب مکان را به واکنش عاطفی مثبت (در پی ارتباط با گذشته) ترغیب کند. لذا لایه های معنی بایستی طوری در محیط عملیاتی گردند که تداعی معانی عاطفی در عطف به گذشته، نسبت به محیط ایجاد گردد.
تحلیلِ تفسیری «باغ » در نگاره ی باغچه های درگزینِ مطراقچی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هفدهم خرداد ۱۳۹۹ شماره ۸۴
29 - 38
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: باز زنده سازی «باغ» به عنوان نمادی از ارتباط همیشگی با طبیعت، نیازمند بازشناسی هندسه باغ ایرانی است. افرادی که درگذشته باغ را با کاربرد اصلی آن تجربه کرده اند، در برخی منابع، تصویری از باغ نقاشی کرده اند که بررسی آثارشان می تواند درک کاملی از هندسه باغ در اختیار ما قرار دهد. هدف: هدف پژوهش حاضر، تبیین هندسه «باغچه های درگزین» در نگاره «مطراقچی» است. واضح است که ارائه این هندسه، به معنی قابلیت به کارگیری همان هندسه در زمان و مکان حال و به همان شکل نیست، بلکه تنها بیان بخشی از تاریخ ارتباط انسان و طبیعت است. امید است که ادامه این راه با تکیه بر تلاش ها و تجربیات گذشتگان، صورت گیرد. روش تحقیق: روش انجام پژوهش حاضر، تفسیری-تاریخی و با رویکرد اکتشافی است. این پژوهش به دنبال پاسخگویی به این پرسش است که هندسه باغ در زمان و مکان ترسیم نگاره، چه خصوصیاتی داشته است. نتیجه گیری: اطلاعات از روی نگاره در دو سطح بازخوانی شدند. سیستم کاشت، آبیاری و تقسیم بندی عادلانه زمین، اجزای معمارانه عمارت ها، جهت جغرافیایی و شیب زمین، با نگاه و تحلیل اولیه قابل دریافت هستند. اما تدابیر اتخاذشده برای آسایش، آرامش و امنیت، با تحلیل بیشتر بر روی محل قرارگیری کوچه باغ ها، درهای ورودی، کاشت انواع درختان، شکل عبور آب و شکل تأمین آب به دست آمدند.
رویکرد ساختاری در تحلیل شاخص های بازآفرینی پایدار بافت های ناکارآمد میانی شهری (مطالعه موردی: شهر رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۴ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
111 - 127
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: بافت های ناکارآمد میانی شهرها که به عنوان بافت های فرسوده هم شناخته می شوند، یکی از معضلات و موانع اصلی توسعه پایدار بزرگ شهرها و کلان شهرهای کشورمان به حساب می آیند. شهر رشت نیز از این قاعده مستثنا نیست و با وجود به کارگیری رویکرد بازآفرینی شهری در چند سال اخیر که هنوز فرایندی ناقص و در نطفه است، نیازمند تکامل آن با نگاه علمی تر و کاراتر و در نظر داشتن چارچوب های شناختی و کاربردی است. هدف: پژوهش حاضر اهداف تبیین شاخص های بازآفرینی پایدار بافت های ناکارآمد میانی شهری، و رتبه بندی و تحلیل ساختاری شاخص های مربوط به شهر رشت را دنبال می نماید. روش:بدین منظور ابتدا پرسشنامه دلفی برآمده از مطالعات اسنادی و نظری، با شاخص های پیشنهادی بازآفرینی پایدار بافت های ناکارامد میانی جهت طوفان ذهنی، به 8 تن از کارشناسان و نخبگان حوزه شهرسازی و برنامه ریزی شهری برای شناسایی اولیه شاخص ها ارائه گردید و در فاز دوم دلفی، اجماع نظر توسط کارشناسان صورت گرفت. سپس بر اساس روش تحلیل ساختاری و با معیار قرار دادن شهر رشت به عنوان بستر شکل گیری این شاخص ها، تحلیل ها بر اساس موقعیت شاخص ها در نمودار تأثیرپذیری- تأثیرگذاری از طریق نرم افزار توصیفی – تحلیلی میک مک، انجام گرفت. یافته ها: 68 شاخص برگزیده در 6 زمینه: 1.کالبدی – فضایی؛ 2.خدماتی – کارکردی؛ 3.توسعه اقتصادی؛ 4.توسعه اجتماعی؛ 5.توسعه فرهنگی؛ 6.حفاظت از محیط زیست؛ می باشند. پس از آن 63 شاخص از طریق تجزیه و تحلیل نرم افزار میک مک مورد رتبه بندی و تحلیل قرار گرفتند. نتیجه گیری: بر اساس ماتریس تأثیرگذاری- تأثیرپذیری، برترین شاخص های زمینه های شش گانه از متغیرهای تأثیرگذار شامل دو شاخص، «میزان اختلاط کاربری» در زمینه کارکردی–خدماتی و «میزان رشد تولید انرژی های تجدیدپذیر» در زمینه زیست محیطی بوده و از متغیرهای ریسک، شاخص های «میزان رشد کیفی خدمات ایمنی» در زمینه کالبدی – فضایی، «وضعیت بازآفرینی مراکز محله» در زمینه اقتصادی، «میزان توسعه فعالیت مراکز فرهنگی» در زمینه فرهنگی، و «میزان مشارکت های مردمی در فرایند بازآفرینی» در زمینه اجتماعی، رتبه نخست را به دست آورده اند.
شناسایی اصول و تدوین مدل بازآفرینی محله با رویکرد پایداری اجتماعی با بهره گیری از روش دلفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۴ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۳
29 - 44
حوزههای تخصصی:
پایداری اجتماعی یکی از ابعاد سه گانه توسعه پایدار و بازآفرینی یکی از متأخرترین رویکردهای مواجهه با مسائل و مشکلات محلات شهری، است. هدف این مقاله، تبیین ابعاد و مؤلفه های بازآفرینی محلات شهری و اصول کلان و سیاست های پشتیبان آن با رویکرد ارتقاء پایداری اجتماعی است. روش تحقیق، بر مبنای مطالعات اسنادی بوده، ضمن بهره گیری از روش دلفی، با استفاده از دیدگاه خبرگان، امتیاز دهی به 4 بعد و 21 عامل مستخرج از مبانی نظری انجام، تحلیل و مدل بازآفرینی محله با رویکرد پایداری اجتماعی ارائه شده است. یافته های تحقیق حاکی از آن است اصول تبیین شده بازآفرینی محلات شهری با رویکرد پایداری اجتماعی در قالب چهار دسته کالبد و محیط زیست پایدار، اجتماع پایدار، اقتصاد پایدار و حکمروایی صورت بندی شده است. درنهایت سیاست های 32 گانه پشتیبان در راستای تحقق پایداری اجتماعی در فرآیند بازآفرینی محله و مدل پیشنهادی که ترتیب عامل های هر بعد آن معنی دار است، ارائه شد
بررسی تاثیر طبیعت بر طراحی مجتمع های مسکونی در شهرستان شیراز
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر نگرش کمی به موضوع مسکن، رویکرد سودگرایانه نسبت به زمین، عدم توجه به معنا و کیفیت فضایی و غفلت از تاثیر گذاری محیط بر روان آدمی منجر به نادیده گرفتن بسیاری از نیازهای اساسی انسان از جمله ارتباط او با طبیعت شده است. این درحالی است که باور داریم انسان جزئی از طبیعت است و تدوام و پویایی زندگی او در گرو ارتباط نزدیکش با طبیعت می باشد. از سوی دیگر با نگاهی اجمالی به معماری گذشته شاهد ارتباط قوی میان طبیعت و معماری در اقلیم ها و نقاط مختلف جهان می باشیم که این ارتباط از طریق راهکارهای خلاقانه ای صورت پذیرفته که هم اکنون نیز نیاز به مطالعه و شناخت دارد. این ارتباط متوازن میان طبیعت و معماری در گذشته نه تنها حافظ محیط زیست بوده بلکه باعث کاهش خطرات و بلایای طبیعی بر زندگی انسان بوده است از این رو در این پژوهش بر آن شده ایم که با در نظر گرفتن چند فاکتور طبیعت اعم از گل ، آب، درختچه های سبز و چمن، به بررسی تاثیر کلی طبیعت بر طراحی مجتمع های مسکونی بپردازیم برای پرداختن به این بحث از پرسشنامه محقق ساخته 18 سوالی و توزیع آن بین 100 نفر از ساکنین مجتمع های مسکونی شهر شیراز و تحلیل داده های بدست آمده در نرم افزار spss بهره گرفته ایم. نتایج بدست آمده ناشی از تحلیل T تک متغیره و آزمون آنوا و توکی حاکی از آن است که طبیعت آب و گل بیشتر از طبیعت درختچه سبز و چمن تاثیر بهتر و بسزا تری در طراحی مجتمع های مسکونی شهر شیراز داشته اند.
تاثیر طراحی کالبدی شهرک مسکونی بر ارتقاء رفتار اجتماعی شهروندان نمونه موردی: مسکن مهر مهرگان مشهد
حوزههای تخصصی:
در این مقاله ضمن بررسی تأثیر محیط کالبدی بر رفتار انسان ها، به تبیین نقش آن در فضای شهری و ارائه ی راهکارهایی در جهت ارتقاء کیفیت زندگی در شهرک مسکونی پرداخته شد. هدف اصلی این پژوهش، تأثیر ابعاد کالبدی – محیطی بر میزان رضایتمندی ساکنین "مجموعه مسکونی مهرگان مشهد"، شناسایی نقاط قوت و ضعف عناصر تشکیل دهنده ی شهرسازی بر رفتار مخاطبش می باشد. روش پژوهش: بعد از مرور متون نظری و تجارب عملی مرتبط، شاخص های موردبررسی در ابعاد کالبدی- محیطی کیفیت زندگی، شناسایی و به روش توصیفی- تحلیلی مورد ارزیابی قرارگرفته اند. جمع آوری داده ها از طریق ابزار پرسشنامه (نمونه گیری تصادفی در بین ساکنین شهرک مهرگان) صورت گرفته است. یافته ها نشان داد: 50% ساکنین از وضعیت فضای سبز موجود در شهرک مهرگان رضایت ندارند، همچنین حس تعلق به مکان در 40% افراد وجود ندارد؛ از مهم ترین دلایل عدم احساس تعلق به محیط: 47%، عدم امکانات و 53% دوری از شهر است. از راهکارهای پژوهش جهت افزایش حس تعلق به مکان: ایجاد فضاهای عمومی شهری با قابلیت افزایش مشارکت و تعاملات اجتماعی، توجه به کیفیت مبلمان شهری، برپایی مراسم و رویدادهای محله ای، ارتقا کیفی فضای باز شهری و احداث پیاده راه در مجاورت کاربری های عمومی است؛ به منظور نفوذ پذیری بهتر ساکنین، تعریض پیاده روهای فعلی و تعریف مسیر مخصوص تردد دوچرخه در بخش های مختلف شهرک مهرگان، پیشنهاد می شود.
بازطراحی معماری داخلی مسجد امام حسن مجتبی(ع) شهرجدیدگلبهار با رویکرد ارتقاء تعاملات اجتماعی
حوزههای تخصصی:
مساجد مهمترین بناهای مذهبی شهرهای اسلامی هستند که همواره نقش مهمی در زندگی مسلمانان داشته اند. اجتماع درمسجد، سبب محبت و الفت دلها و تحکیم پیوندها و روابط و آگاه شدن از حال یکدیگر و تبادل افکار در مسائل دینی و دنیائی و همدردی در غم و شادی یکدیگر است فلذا حضور بیشتر مردم در مسجد موجب افزایش تعاملات اجتماعی است.بطور کلی یکی از عواملی که موجب اشتیاق مضاعف انسان به حضور در اماکن عمومی می شود زیبایی آن و راحتی و آسودگی وی در آنجاست. مسجد نیز از این نظر مستثنی نیست. لذا معماری مطلوب مسجد از نظر عملکردی و زیبایی می تواند به این مهم یاری رساند.در این راستا، این تحقیق که باروش توصیفی – تحلیلی صورت گرفت، در خصوص یکی از مساجد شهر جدید گلبهار(در نزدیکی مشهد) انجام شد. ابتدا با بازدیدهای میدانی و مصاحبه مشکلات معماری آن در دو بخش عملکردی و زیبایی عناصر داخلی بررسی و احصاء وبا روش میانگین گیری وزنی ارزیابی کمی گردید و پس از آن نسبت به باز طراحی آنها اقدام شد. بازطراحی پلان با رویکرد بهبود کمی وکیفی فضاهای عملکردی و بازطراحی عناصر داخلی از جمله محراب،گنبد داخلی، سقف، دربها ، پنجره ها، ستونها و طاق و غیره با ایده استفاده از طرحها و نقوش اصیل اسلامی و اندکی نوگرایی بدون خدشه دار کردن اصول انجام شد. همچنین نورپردازی داخلی با رویکرد ارتقاء جاذبه های بصری و مفاهیم معنوی صورت گرفت. پس از بازطراحی و شبیه سازی سه بعدی ، نسبت به ارزیابی مجدد مسجد با روش قبلی اقدام و همچنین نظر سنجی در خصوص میزان موفقیت آن انجام شد که نهایتا نتیجه مثبت ارزیابی گردید .
بررسی طراحی ساختمان های همساز در دریافت میزان انرژی تابشی
حوزههای تخصصی:
خورشید یكی از دو منبع مهم انرژی است كه باید به آن روی آورد زیرا به فن آوری های پیشرفته و پر هزینه نیاز نداشته و میتواند به عنوان یك منبع مفید و تامین كننده انرژی در اكثر نقاط جهان بكار گرفته شود. تاثیر عناصر اقلیمی بر محیط های مسکونی یکی از موضوعات کاربردی آب و هوا شناسی است. در سال های اخیر به منظور هماهنگ سازی ساختمان ها و محیط های مسکونی با شرایط اقلیمی حاکم بر آن و به دلیل گرانی انرژی در جهان از اهمیت چشمگیری برخوردار بوده است. در این پژوهش از داده های ساعتی پارامترهای اقلیمی(رطوبت، حداقل دما، حداکثردماو ساعت آفتابی) استفاده شده است. و با استفاده از نرم افزارهای Squre one، Ecotect تحلیل داده ها انجام شد و همچنین میزان انرژی دریافتی ساختمان از طریق تابش غیر مستقیم (جذب از طریق دیوار ها و سقف) محاسبه شد که نتایج حاصل از بررسی این محاسبات نشان می دهد که که اوج انرژی در ساعات بین 16 - 11 می باشد این زمانی است که در ساختمان از موادی با تاخیر حرارتی به طور متوسط تنها 7-6 ساعت استفاده شود. میزان انرژی حاصل از تابش خورشید برای ساختمان (نفوذ از طریق پنجره ها، درهای ورودی و بازشوها) برای هر سه بخش ساختمان نمونه طراحی شده برای تهران محاسبه شد که به طور کلی بررسی نمودارها نشان می دهد که که در ماهای گرم سال بازشو پنجره این بخش نقش بسیار موثری در کاهش انرژی داخلی ساختمان و خنک شدن هوای داخل ساختمان می شود.
خوانش مسابقه کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران به زعم اندیشه هِگِل و مفهوم «روح زمان»
حوزههای تخصصی:
موضوع پژوهش بازخوانی مسابقه ایست که برگزاری آن بعنوان یکی از موثرترین جریانات معماری معاصر بعد از انقلاب مطرح بوده است. این بازخوانی براساس یک تئوری تاریخگرا با سوالاتی چون: پایه تاریخی اندیشه طراحان و داوران همچنین معیار انتخاب فرم در مسابقه؟ چگونگی دسته بندی تفکرات طراحان و داوران در تطبیق این معیارها با تاریخگرائی هِگِل بعنوان یکی از پارادایمهای پژوهش تفسیری- تاریخی و نحوه استخراج عوامل مداخله گر غیرمعمارانه در انتخاب رتبه برتر؟ آغاز میگردد. فرض براین است که در تمایز رتبه اول مسابقه با سایر آثار عواملی غیرمعمارانه دخیل بوده اند. پژوهش پس از پردازش تاریخگرائی هِگِل در سه نوع متمایز همچنین مطالعه در آثار و سوابق داوران، با استناد به دسته بندی تفکرات تاریخی در طراحی فرم در چهار گونه متمایز، نتیجه میگیرد که عوامل غیرمعمارانه ای همچون عوامل حکومتی- سیاسی در انتخاب رتبه برتر دخیل بوده است. وجود داورانی از جنس حکومت در فرایند انتخاب اثر مهندسین مشاور پیرراز موثر بوده و علی رغم توجه جامعه و معماران به تاریخ در پارادایمی غیرواقعی و غیراسلامی(روح زمان)، موجودیت تاریخگرائی با رنگ و بوی انتزاع، افسانه و تصوف در بدنه حکومتی جایگاهی نداشته و طراحانی که با پردازش غیرواقعی تاریخ در طراحی فرم توجه داشته اند، نتوانسته اند هیات داوران را اقناع کنند.
کاوش ضرباهنگ زندگی روزانه در ساماندهی مصرف فضای شهری (مورد پژوهی: پیاده راه شهر رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۴ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
49 - 71
حوزههای تخصصی:
بیان مسأله: مخمصه تولید فضاهای تهی با تلاش نیروهای فرادست برای قبضه فضا شدت بیشتری یافته و پاسخ بدین مسئله، نیازمند راهکاری خلاقانه است. محدوده پژوهش (پیاده راه شهر رشت) ازجمله فضاهای شهری در کشور است که از دیرباز تاکنون، شاهد فرآیندهای تولید و بازتولید آمرانه فضا بوده است. در مقابل، پاسخ خلاقانه در شیوه های مصرف فضا از سوی مردم یافت می شود. هدف: هدف این پژوهش یافتن چگونگی بهره گیری از ضرباهنگ کاوی برای ساماندهی بهتر مصرف فضا است تا با کاوش ضرباهنگ های زندگی روزانه در فضای شهری، به تعدیل نگاه تخصص گرایی کمک و همچنین، مقاومت خلاقانه مردم در مصرف فضا و اعمال نظم خودخواسته و متناسب با زندگی روزانه بهتر درک شود. روش:با رجوع به شاکله مفهومی جدل سه سویه، برای بررسی تأثیر سه مؤلفه اقلیم-فرهنگ-قدرت انتظام بخش بر ضرباهنگ های فضای دریافته-پنداشته-زیسته، از روش پیش رونده-پس رونده و شامل دو راستا، یعنی پیچیدگی عمودی فضا و افقی فضا، بهره گرفته شد. برای مطالعه پیچیدگی عمودی، به تاریخ فضای شهر رشت مراجعه و از روش مطالعات اسنادی و تحلیل آن ها به صورت سند گزینی، تحلیل اسناد و مداقه استفاده شد. در مطالعه پیچیدگی افقی، به ضرباهنگ های مختلف محدوده موردپژوهش در بازه زمانی معین پرداخته و تلاش شد تا فعالیت های گروه های مختلف مصرف کنندگان فضا از طریق پژوهش میدانی (مشاهده با روش ساده و غیرمداخله گر) و روش توصیفی مطالعه شود. سپس، با استفاده از رویکرد ترکیبی و طرح همسوسازی، نتایج حاصل از مطالعه هر سطح، در تفسیری کلی ادغام گردید. یافته ها: یافته های ضرباهنگ کاوی در پیاده راه شهر رشت نشان داد که حضور همزمان و هماهنگ چندین ضرباهنگ، حاصل هماهنگی آیین های قدرت با چرخه های اقلیمی و فرهنگی در فضای موردپژوهش است که موجب شده تا این فضای عمومی یا همان فضای بازنمایی، به رغم طراحی آمرانه خود، فضایی برای سازش و ائتلاف باشد که به شکلی خودانگیخته، به نمایش زمان مردم و ضرباهنگ های حضور آنان اختصاص یافته است. نتیجه گیری: اقلیم و فرهنگ نقش مهمی در تولید ضرباهنگ های ماندگار در فضا دارند. از این رو، به رغم تلاش قدرت برای یکدست سازی فضا، همچنان، ضرباهنگ های پرشوری در فضای موردمطالعه جریان دارد.
ارزیابی کیفیت های مؤلفه تجربی-زیباشناختی در طراحی شهری (نمونه موردی خیابان جمهوری شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۴ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
59 - 76
حوزههای تخصصی:
بیان مسأله: کیفیت طراحی شهری در اثر تحولات حاصل از نیازهای جوامع تکامل یافته و در مسیر خود طبق شرایط کنونی مؤلفه های زیباشناسی-عینی محیط، عملکردی، زیباشناسی- ذهنی و زیست محیطی را در بر می گیرد. از آنجایی که در بررسی کیفیت طراحی شهری یک مکان ارزیابی مؤلفه ها و ابعاد گوناگون محیط شهری ضرورت دارد می توان با استفاده از مدل مؤلفه های سازنده مکان، مؤلفه های کیفیت طراحی شهری را تعریف نمود. مدل مکان پایدار یکی از کامل ترین مدل ارزیابی مؤلفه های سازنده مکان است که بر 4 بعد کالبد، فعالیت، تصورات و اکوسیستم دلالت دارد. پژوهش حاضر ابعاد فعالیت و تصورات که تشکیل دهنده مؤلفه تجربی-زیباشناختی هستند را در محدوده مطالعاتی ارزیابی می کند. محدوده مطالعاتی خیابان جمهوری یکی از قدیمی ترین خیابان منطقه 8 شهر تبریز است که به عنوان یکی از مهم ترین محورهای واجد ارزش دید و منظر حائز اهمیت می باشد.هدف: این پژوهش وضعیت کیفیت های سازنده مؤلفه تجربی-زیباشناختی را از دید مردم ساکن در بافت منطقه 8، سایر مناطق و گردشگران بررسی می کند.روش:در بخش اول پژوهش با فن تحلیل محتوا کیفیت های مؤلفه تجربی-زیباشناختی از نظریات اندیشمندان جمع بندی شده و فراوانی هر یک به دست می آید. سپس به روش پیمایشی برای هر یک از کیفیت های اولویت دار گویه هایی تدوین شده و توسط گروه های مردم ساکن در بافت منطقه 8، سایر مناطق و گردشگران مورد ارزیابی قرار می گیرد.یافته ها: کیفیت خوانایی و شخصیت بصری مهم ترین کیفیت های مؤلفه تجربی-زیبا شناختی می باشند.نتیجه گیری: وضعیت کیفیت خوانایی و شخصیت بصری از دید گروه های منتخب متفاوت است.
تاثیر مسکن حداقل بر محرمیت (نمونه موردی مسکن مهر رشت)
حوزههای تخصصی:
بی حد و مرز بودن فضاها در بسیاری موارد سبب از بین رفتن آرامش مورد نیاز افراد و عدم احساس قلمرو و همچنین باعث ارتباطات فضایی ناخواسته با یکدیگر می شود. یکی از مهمترین ابعاد طراحی فضاهای درونی، میزان پیشبینی حریم در آنهاست. از لحاظ کالبدی، درصورت نبود کنترل و مانعی برای ارتباطات در مرز فضایی، سبب ارتباطات بویایی، بصری، صوتی و دسترسی و نقض انواع حریم ها و در نهایت باعث نقض حریم روانی برای کاربران میشود. نوشتار حاضر با تعیین عوامل موثر بر تامین حریم در مسکن حداقل، درصدد ارتقای بنیان های نظری مفهوم حریم است. با هدف درک رابطه حریم خصوصی با عرصه های زندگی اجتماعی، رفتار انسان را مطالعه میکند. نمونه مورد مطالعه در این پژوهش مسکن مهر رشت می باشد. روش تحقیق به کار رفته در این پژوهش توصیفی- تحلیلی کمی و روش گردآوری اطلاعات اسنادی، کتابخانه ای و میدانی است و نرم افزار مورد استفاده برای تحلیل Spss می باشد. با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون، واریانس و رگرسیون رابطه بین متغیرهای مستقل و وابسته تحلیل گردید. ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش مشاهده، پرسشنامه، مصاحبه است. نمود معمارانه شاخص های عرصه بندی فضایی، مرز فضایی، فضای بینابین، سلسله مراتب و عمق فضایی در پاسخ به نیازهای انسانی، شامل ایمنی، احترام، درو نگرایی و قلمروپایی در مسکن حداقل خلاصه می شود. یافته ها نشان می دهد، مرز فضایی مهمترین مهمترین مولفه اثر گذار بر محرمیت فضاهای مسکونی می باشد.
بازآفرینی ساختار معماری مسجد حسن پادشاه در تبریز (بر اساس منابع تاریخی و بقایای معماری موجود)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - معماری و شهرسازی دوره ۲۵ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
91 - 104
حوزههای تخصصی:
مسجد حسن پادشاه، به دستور اوزون حسن پادشاه سلسله محلی آق قویونلوها، قرن نهم ه.ق. در میدان صاحب آباد تبریز ساخته شد. بعدها به دلیل زلزله های ویرانگر تبریز در ادوار گذشته، بنای این مسجد به شدت آسیب دیده و امروزه اثری از مسجد اصلی حسن پادشاه باقی نمانده است. آنچه که امروزه از بنای مسجد موسوم به مسجد حسن پادشاه مشاهده می شود در سه دوره تاریخی آق قویونلو، صفوی و قاجار شکل گرفته است و ساختار اصلی معماری مسجد مربوط به قرن نهم ه.ق. کاملاً تخریب شده است. تنها مدارک موجود در مورد ساختار اصلی معماری این بنا مشتمل بر بقایای معماری بر جای مانده، اسناد تاریخی و سفرنامه سیاحانی است که تا اواخر دوره صفویان از تبریز دیدن کرده اند. لذا، هدف تحقیق پیش رو بازآفرینی ساختار معماری مسجد حسن پادشاه، قرن نهم ه.ق براساس بقایای معماری موجود و مطالعه اسناد تاریخی می باشد. در این پژوهش براساس تحلیل محتوا و راهبرد تاریخی-تطبیقی به مطالعه ساختار معماری مسجد حسن پادشاه قرن نهم ه.ق پرداخته شده و در نهایت پلان و فرم پیشنهادی مسجد حسن پادشاه ترسیم خواهد شد. نتایج تحقیق حاکی از آن است که ساختار اصلی معماری مسجد حسن پادشاه در واقع بر پایه اسلوب مجموعه سازی قرن نهم ه.ق طرح افکنی شده است.