فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۲۸۱ تا ۴٬۳۰۰ مورد از کل ۹٬۸۳۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
پدیده کودک کار، بیانگر کودکان در وضعیت دشواری است که ساعات بسیاری را خارج از نهاد های اجتماعی حمایتی در خیابان می گذرانند که در صورت فقدان مراکزی برای نگهداری، آنان در معرض آسیب های فیزیکی، روانی، بهداشتی، اجتماعی و ... قرار می گیرند و چه بسا ممکن است زمینه خطراطی از قبیل خشونت بزه دیدگی ، بزهکاری و عوارض ناشی از آن را برای کودکانی که لاجرم در خیابان های شهر، کار و زندگی می کنند به بار آورد. طی سال های اخیر و پس از انقلاب صنعتی این پدیده به موضوع پژوهش های متعدد در سطح جهان تبدیل شده است. بدیهی ست سلامت این کودکان در حال، سبب به وجود امدن جامعه ای سالم تر در آینده می شود .روش پژوهش به کار گرفته شده در این مقاله توصیفی- تحلیلی است که با استفاده از منابع کتابخانه ای و مرور نتایج تجارب عملی در ایران وجهان تلاش ها بر رفع این موضوع شده است که بتوان پیشنهادات و انتقاداتی هم مطرح کرد. همانطور که شاهد هستیم کمبود فضای اقامتی مناسب برای این کودکان در شهر کاملا احساس می شود نیازها و خواسته های این کودکان در راستای بهره بردن از یک زندگی سالم با توجه به روانشناسی کودک و نوجوان از جمله دیدگاه پیاژه و هرم مازلو، چندعملکرد درنظر گرفته شده که شامل عملکرد محافظت، عملکرد ارتباط و عملکرد زیبایی شناسانه است. فضای نگهداری و پرورش کودکان کار در زمینه بافت آسیب پذیر شهر شیراز که یکی از سه شهر دارای بیشترین کودکان خیابانی می باشد، پیش بینی مجتمع بزرگ شبانه روزی از 4 تا 18 سالگی آنان و ادغام آن با سایر عناصر آموزشی، فرهنگی، ورزشی و تفریحی است . در این مقاله سعی شده با بررسی ابعاد مختلف این موضوع طراحی فضای اقامتی برای این کودکان محیطی سالم و امن فراهم آید که در آن کودکان آسیب دیده بهبود یابند و به گونه ای قادر به ادامه زندگی ای سالم تر و روبه پیشرفت باشند.
باغ فتح آباد کرمان؛ جایگاه شاخص های اصیل باغ ایرانی در احیای باغ های تاریخی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۲ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۵۱
6 - 15
حوزههای تخصصی:
باغ فتح آباد در کرمان نمونه ای از باغ های ایرانی دوره قاجار است که کمتر مورد توجه قرار گرفته اند. این باغ در عین پایبندی به شاخصه های اصیل باغ ایرانی، در کلیت و اجزا با ساختار کلاسیک باغ ایرانی تفاوت هایی دارد. در سال ۱۳۹۴ این باغ بعد از دهه ها بی توجهی و زمانی که کاملاً رو به نابودی می رفت، مرمت و به روی عموم بازگشایی شد. امروز در بازدید از این باغ خوانش این باغ به مثابه باغی ایرانی و مطابق با شاخص های شکل دهنده به باغ ایرانی مشکل می نماید. این نوشتار با رجوع به پژوهش های صورت گرفته در باب شاخص های اصالت بخش به باغ ایرانی به انطباق ساختار باغ فتح آباد قبل و پس از مرمت با این شاخصه ها می پردازد، عکس های هوایی و همچنین تصاویر باغ فتح آباد قبل و بعد از مرمت منبع اصلی پژوهش نمونه موردی بوده است. در نهایت این نوشتار عدم توجه به اصل محصور بودن و اهمیت دیوار در باغ ایرانی و همین طور جایگاه ورودی در باغ و ارتباط ان با محور اصلی و کوشک را دلیل اصلی سردرگمی در خوانش باغ فتح آباد به عنوان باغ ایرانی می داند؛ دو موردی که در ساختار اولیه باغ براساس روایات و تصاویر حضور داشته اند و در بازسازی و مرمت باغ به اندازه دقت در مرمت جزئیات عناصر باغ و کوشک مورد توجه قرار نگرفته اند.
بازیابی طرح و بازخوانی باغ های ناشناخته ایران نمونه موردی: باغ نشاط نیشابور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق در انواع آثار تاریخی حوزه معماری، به مثابه «پدیده کالبدی اجتماعیِ پیچیده»، نیازمند رویکرد و روشی خاص است که محصولی تبیینی روایی از آن اثر را به دست می دهد. باغ ایرانی نیز پدیده ای تاریخی فرهنگی و کالبدی است که شاهد مصادیق گوناگون آن در طول تاریخ ایران هستیم. مطالعه در مصداق های باغ ایرانی، به نحوی که زوایا و لایه های متفاوتِ باغ سازی ایرانی را بر ما روشن کند، می تواند موضوع های متعدد پژوهشی را پیش رو گذارد که از اولویت های امروزِ مطالعات معماری ایران است. پژوهش های همه جانبه و جامع در مصادیق باغ های ناشناخته و در شرف نابودیِ متأخر، از مواردی است که به تعمیق دانش ما از باغ ایرانی یاری می رساند. باغ نشاط نیشابور یکی از مصادیق دوران تحول از سنت به تجدد در باغ سازی ایرانی است که هم اکنون درچارچوب پژوهشی با هدف شناخت زوایای مختلف و حصول روایتی جامع از آن، با رویکردی کل نگر مبتنی بر روش میدانی و تاریخ شفاهی، درکنار سایر منابع، در حال انجام است، بخشی از این تحقیق که به مستندسازی، بازیابی و بازخوانی طرح باغ مربوط می شود، موضوع مقاله حاضر است که بر مبنای دو پرسش اساسی، یکی پرسش از طرح کالبدی و چگونگی فضای باغ و دیگری پرسش از روش تحقیق مناسب برای چنین مصادیقی، با توجه به امکانات و محدودیت هایی که دارند، ساختار یافته است. بنابراین، مقاله با محور بازیابی طرح، بازخوانی و تفسیر طرح و شناخت فضای باغ، هم زمان روش تحقیق مناسب را نیز تبیین می کند و در نهایت، روایتی از باغ سازی را به مثابه صحنه نمایشی شامل سه اپیزود ارائه می دهد.
تدوین چارچوب مفهومی کاربست اصول و آموزه های بازآفرینی شهری فرهنگ مبنا (مورد پژوهی: بافت تاریخی شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۸ بهار و تابستان ۱۳۹۶ شماره ۱۳
229 - 245
حوزههای تخصصی:
بافت های تاریخی شهرهای ایران، در فرآیندی قهقرایی که بیش از هشت دهه از عمر آن می گذرد، تبدیل به محدوده هایی شده اند، با شرایطی ناسازنما [پارادوکسال] که علی رغم برخورداری از بیشترین بالقوگی توسعه فرهنگی و حضور پرتعداد عناصر ارزشمند میراثی، به دلیل دگرگونی و فروپاشی بنیان های دیرپای اجتماعی، امکان بهره مندی از امتیازات توسعه اقتصادی متوازن و استفاده بهینه از داشته ها و ثروت فرهنگی نهفته در بافت، از آن سلب گردیده است. بازآفرینی شهری، با تأکید بر لزوم توسعه یکپارچه شهری، امکان استفاده مؤثر و فعال از میراث تاریخی و معماری شهرها را در چرخه ای که می توان در آن به رونق و توان مضاعف اقتصادی دست یافت، و توجیهی محکم در امتداد و حفظ بنیان ها و ساختارهای تاریخی داشت، در دستور کار قرار داده است. بازآفرینی شهری، مجموعه ای از اقدامات و رویکردهای متنوع را در رویارویی با مسائل مربوط به توسعه معاصر شهری مدنظر د ارد، و به منظور بهترین و کارآمدترین استفاده از بافت های تاریخی، راهبردها و سیاست های منطبق با فرهنگ را طی گذاری از رویکردهای فرهنگی در بازآفرینی تا تثبیت بازآفرینی فرهنگ مبنا پشت سر نهاده است. بازآفرینی شهری فرهنگ مبنا از جمله رویکردهای متأخری است که اهداف احیاء و تداوم حیات شهری در بافت های تاریخی را همزمان دنبال می کند ، و بر اهمیت نقش فرهنگ [در معنایی فراگیر و جامع] و به کارگیری صنایع خلاّق به مثابه عامل اصلی محرّک بازآفرینی و آفرینش مکان تأکید می ورزد. پژوهش حاضر که از نوع کاربردی بوده است، مطالعه ای تفسیری - تحلیلی را با هدف برقراری انسجام و پیوند میان اصول و آموزه های بازآفرینی شهری فرهنگ مبنا و راهبردها و سیاست های قابل اتخاذ در بافت های تاریخی به انجام رسانده است. بدین منظور، پس از استخراج و دسته بندی اصول و آموزه های بازآفرینی شهری فرهنگ مبنا که از طریق تحلیل محتوایی و جمع بست فهرستی از منابع معتبر به دست آمده، بخشی از بافت تاریخی شهر شیراز، به عنوان محدوده ی منتخب اقدامات بازآفرینی فرهنگ مبنا یا قلمرو فرهنگی همگانی، تعریف گردیده است. برشمردن معیارها و روند به گزینی محدوده هدف بازآفرینی، و بازخوانی ویژگی های زمینه ای، منجر به ارائه ی الگوی راهبردی چندلایه در تعریف شیوه ها و سیاست های اقدام در بافت تاریخی گردیده است.
رد نظریه شهر اسلامی به عنوان فرم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم اردیبهشت ۱۴۰۱ شماره ۱۰۷
99 - 110
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: تعاریف متعدد و متنوع و بعضاً متفاوت و متضاد اندیشمندان خارجی و داخلی از شهر اسلامی، تدقیق مفهوم آن را با دشواری و سردرگمی همراه کرده که عمدتاً با دیدگاه های کالبدی است؛ این چالش ها ناشی از قرارگرفتن دو مقوله پیچیده و گسترده «شهر» و «اسلام» در کنار هم است، زیرا برقراری نسبت درست میان این دو مفهوم گسترده و چندلایه (از لایه های ظاهری تا لایه های باطنی) کار آسانی نیست و به یک پشتوانه عمیق نظری و عملی نیاز دارد. هدف پژوهش: بررسی محتوا و مفهوم شهر در متون اصیل دینی، هدف این پژوهش است و بهترین منبعی که از طریق آن دستیابی به حقیقت شهر اسلامی و مفهومش امکان دارد قرآن است. روش پژوهش: روش این پژوهش، تفسیری - تحلیلی است. برای رجوع به قرآن به عنوان اصلی ترین منبع این پژوهش، از شیوه تفسیری - تأویلی بهره برده و تفسیر المیزان برای وصول به فهم آیات قرآن برگزیده شده است؛ همچنین برای مقایسه نظریه اسلام درباره شهر و نظریه شرق شناسان درباره شهر اسلامی روش تحلیلی - تطبیقی به کار رفته است. نتیجه گیری: با توجه به یافته های این پژوهش قرآنی، شهر اسلامی فراتر از فرم و کالبد، یک مفهوم فرهنگی (عقیدتی - رفتاری) است. نظریه شهر قرآنی با تأکید بر سه عنصر اصلی ساختار مفهومی شهر: مردم، قانون و حکومت شهری، در مقابل رویکرد کالبدی غالب اندیشمندان داخلی و خارجی قرار دارد. آرمانشهر قرآنی مفهومی ارزشی - هنجاری است که بر اساس روابط انسانی شکل می گیرد. در این آرمانشهر اسلامی - قرآنی مجموع روابط فرد با خدا، خود، دیگران و طبیعت، در قالب نظام های مختلف سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و کالبدی، شهر را شکل می دهد.
نشانه شناسی نقش ماهی با رویکرد عرفانی در سه نمونه از سفالینه های عصر معاصر (مطالعه موردی مند گناباد)
حوزههای تخصصی:
پیوند ناگسستنی میان ادبیات و هنر باعث ورود مضامین ادبی به تزئینات هنر اسلامی شده است. ازجمله این مضامین ماهی است که به دلیل مضامین عمیق عرفانی و نمادین، از دیرباز تاکنون موردتوجه هنرمندان عرصه های مختلف و ادبا بوده است. این تحقیق از نوع کیفی و توصیفی-تحلیلی سعی بر آن دارد تا با استخراج مضامین عرفانی نقش ماهی در اشعار مولانا( مثنوی معنوی) بازتاب آن در هنر سفالگری عصر معاصر را با رویکرد عرفانی مورد تجزیه وتحلیل قرار دهد. در راستای این هدف مهم ترین سؤال به صورت زیر قابل طرح است: نقش ماهی در آثار سفالین عصر معاصر می تواند متأثر از مضامین عرفانی خصوصاً اشعار مولانا باشد؟ بر اساس تجزیه وتحلیل اطلاعات که به روش تفسیری صورت گرفته است مشخص گردید که این نقش مایه حامل معانی عرفانی بوده و در آثار سفالین عصر معاصر نمودی از انسان کامل و بهشتی به شمار می آید
نظریه معماریِ اسلامی یا نظریه اسلامیِ معماری: نقدی بر اصالت اسلامی رویکردهای نظری و عملی در دوران معاصر
حوزههای تخصصی:
این نوشتار در پی یافتن عاملی است که سبب شده تا در روزگار معاصر نتوان «اسلامی» بودن معماری را از «غیراسلامی» بودن تشخیص داد. این امر فقط متوجه معماری های غیرمذهبی نیست، بلکه مسأله در جایی است که طراحان یا نظریه پردازان، معماری را به اسلام منتسب می کنند. برای یافتن علت، موضوع در دو بخش یعنی بررسی نظریات و بررسی رویّه های عملیِ طراحی ارائه شده است. در نقد رویّه های نظری، سه گرایش اصلی نظری ‒ گرایش عرفانی، گرایش فقهی و رویکرد اصول گرا ‒ در تبیین معماری اسلامی به نقد گذاشته شده است. تفوق ارزش های نهاد معمارانه بر ارزش های اسلامی و دید حداقلی به اسلام، ویژگی مشترک این رویکردهای نظری است. این ویژگی ها در بخش عملی، با تمرکز بر طراحی مسجد در دوران تاریخی و دوران معاصر، اسلامیت طرح ها در هر دو بازه به چالش گذارده شده است. در این بخش، منتهی شدن سیر عرفانی در تحلیل مسجد به امکان نوگرایی حداکثری در قالب واسازی مفاهیم دینی، با استناد به آثار نشان داده شده است. در پایان معضل اصلی در همه این گرایش های نظری و عملی تحت عنوان «اسلام از معماری چه می خواهد» طرح و بحث شده است. از دید این نوشتار، راه حل موضوع، جانشانی یک سؤال ساده است: اسلام از معماری چه می خواهد؟ و این سؤالی است در مقابل آن سؤال که «معماری از اسلام چه می خواهد؟»؛ پرسشی که سنّت گرایان یا بوم گرایان معماری در کشورهای اسلامی، سال هاست به آن پرداخته اند و برای اموری چون «ایده»، «کانسپت»، «مردم پذیر کردن معماری»، «روحانی کردن معماری» و بالأخره «اسلامی کردن معماری»، به اسلام یا منابع منتسب به آن رجوع کرده اند.
جستاری بر تبیین دیدگاههای منطقه گرایی و سیر تحول آنها در معماری معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال سوم بهار و تابستان ۱۳۹۲ شماره ۱
7-18
حوزههای تخصصی:
منطقه گرایی، دیدگاهی تحلیلی و انتقادی است که با تأکید بر حفظ ویژگی ها و خصوصیات خاص مکان، برای هویت خاص منطقه در مقابل خصوصیات عام جهانی اولویت قائل است. مقاله حاضر در پی آن است که از رهگذر بررسی پیشینه و سیر تحول نظریه منطقه گرایی در معماری از طریق تحلیل دیدگاه صاحب نظران و مصادیق به تبیین رویکردهای غالب در این حوزه همت گمارد. روش تحقیق در این نوشتار بر مبنای روش کیفی و تحلیلی– تفسیری است و از شیوه اسنادی استفاده شده است. نتایج مطالعات حاکی از آن است که نظریه منطقه گرایی از رویکردهای بومی گرایانه و تأکید بر برداشت های کالبدی و مباحث سبکی، شکلی و زیبایی شناسی منطقه، به سمت رویکردهای نوین و توجه به مباحث اجتماعی، فرهنگی، زیست بوم و ارتباطات انسانی تغییر رویه داده، در پی تعدیل اندیشه های تعصب گرایانه و محدودیت زای پیشین و تقویت نگرش تعاملی و استفاده از مزایای جهانی است. تأکید بر مشارکت مردم و طراحی با تمرکز بر نیازها و قابلیت محلی در راستای تحقق توسعه پایدار، روش پائین به بالا در طراحی به جای روش متمرکز از بالا به پایین، توجه به نیازهای واقعی انسان و ارزش های فرهنگی، اجتماعی و هنجاری در راستای مقاومت در برابر یکسانی محیط مصنوع، تقویت حس مکان، حفاظت خلاق به جای نگاه رجعت گرا، منطقه گرایی انتقادی و منطقه گرایی تعاملی از راهبردها و گفتمان های غالب منطقه گرایی در قالب رویکردهای کالبدی، بوم شناختی و معنایی به شمار می روند.
مقایسه تطبیقی الگوی فضایی مسکن شهری مبتنی بر پیشینه تاریخی و اجتماعی شهر (مطالعه موردی: شهر اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در طول تاریخ خانه به عنوان مهم ترین مکانی که سازگار بازندگی انسان باشد شناخته شده است. به علت عدم شناخت کافی از کاربران و نیازهای آن ها، امروزه شاهد تغییرات زیادی در مبحث مسکن هستیم که منجر به بی هویتی خانه ها و حرکت به سوی یکسان سازی در سطح کشور شده است و پیامدی جز عدم رضایت مندی کاربران، تغییر هنجارهای اجتماعی و از بین رفتن هویت بومی ساکنان نداشته است. درعین حال روی آوردن به اصول مبتنی بر شناخت نیازها، شیوه زندگی، باورهای بومی که در طول زمان تبدیل به فرهنگ آن جامعه شده است، می تواند موجب افزایش حس تعلق به فضا و در کل رضایت مندی ساکنین از برآورده شدن نیازهای واقعی خویش شود. در این پژوهش هدف آن بوده است که به بررسی الگوهای مسکن و تحولات آن در گذر زمان با در نظر گرفتن عوامل اجتماعی مؤثر پرداخته شود؛ لذا به بررسی نظام ساختاری موجود و به بازشناسی ویژگی های اصلی معماری بومی شهر اردبیل پرداخته شده است. پژوهش کمی- کیفی بوده و از روش تحقیق تاریخی و پیمایشی بهره گرفته شده است. در این راستا با ریش سفیدان و اهالی شهر مصاحبه شده و همچنین برداشت میدانی از 36 نمونه خانه در شهر اردبیل مربوط به سه دوره کلی سنتی، سنتی- معاصر و معاصر، انجام شده است؛ تا به تغییرات خانه بومی اردبیل در گذر زمان از نظر تغییرات شیوه زندگی و ویژگی های کالبدی در این خانه ها و تأثیر این تغییرات بر روند تغییر الگوی مسکن شهر پی برده شود. پس از جمع آوری داده ها به دست آمده با استفاده از نرم افزار Excel به طبقه بندی و نمایش اطلاعات در قالب نمودار ها پرداخته شده است. در نهایت مقایسه تطبیقی تغییرات سه دوره فرض شده برای عوامل تأثیر گذار از قبیل شکل کلی خانه ها، الگوی پلان خانه ها، ویژگی های کالبدی و میزان بهره گیری از فضاها ارائه گردیده است.
دستیابی به مولفه های معماری فضاهای آموزشی ویژه کودکان کم توان ذهنی آموزش پذیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کودکان کم توان ذهنی به لحاظ جسمانی، عقلانی، رفتاری و اجتماعی تفاوت قابل ملاحظه ای با سایرکودکان دارند . هدف از پژوهش حاضر، شناخت و بررسی عواملی است که موجب کیفیتی ویژه در معماری فضاهای آموزشی کودکان کم توان ذهنی ، که متناسب با ویژگی های ذهنی، جسمی، روحی و رفتاری آنها است، می شود تا بتوان از حداکثر توانایی های این دسته از کودکان که نیازهای ویژه ای دارند، بهره برد. در این پژوهش از روش تحقیق پیمایشی بهره گیری شده، که اطلاعات ضمن جمع آوری و طبقه بندی، با استفاده از آزمون « خی دو » در نرم افزار SPSS مورد تجزیه تحلیل قرار می گیرد. نمونه مورد مطالعه در این پژوهش متشکل از 45 دانش آموز کم توان ذهنی ( 21 دختر، 24 پسر) مقطع چهارم، پنجم و ششم ابتدایی می باشد، که برخی از آنها چند معلولیتی می باشند. یافته ها نشان داد عواملی همچون جنس مصالح، صوت، رنگ ها و تناسبات در فضاهای آموزشی تاثیر محسوسی در سطح کیفی اینگونه محیط ها دارد. طبق یافته های این پژوهش کودکان کم توان ذهنی دارای ذهنی مغشوش و مضطرب می باشند که محیط های معماری می توانند با استفاده از فرم های نرم و منحنی، رنگ ها و ابعاد و تناسبات محیطی موجب افزایش توان رفتاری کودک شوند. در نتیجه با توجه به تاثیر مثبتی که محیط های معماری می تواند در روند رو به رشد کودکان کم توان ذهنی داشته باشد، طراحی فضاهای آموزشی از اهمیت ویژه ای برخوردار است و اینگونه محیط ها باید امن، آرام و در عین حال محرک باشد.
تدوین مدل کاربردی تبیین ساختار ذهنی نقشه های شناختی مردم از طریق تحلیل های ریخت شناختی-فضایی بافت های شهری موجود نمونه موردی : بافت تاریخی شهر کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در نظریه های شهرسازی، مزایای زیادی برای کاربست رویکرد ساختاری یاد شده است. با این حال، در حرفه برای تعیین ساخت اصلی از روش های ذهنی-شهودی (و نه عینی) بهره گرفته شده و عمدتاًً معادل شبکه معابر اصلی و کاربری های عمومی اطراف دانسته می شود. از آنجا که ساختار مفهومی ذهنی که در آن نحوه ترکیب اجزا با یکدیگر به گونه ای که یک کل ایجاد شود، دانسته شده، در این تحقیق قصد بر آن است که برای استخراج ساختار ذهنی مردم از بافت، سازوکاری عینی تدوین شود. بر این اساس این تحقیق در پی پاسخ گویی به این سئوال است کدام عناصر و تحلیل عینی تأثیر بیشتری در تبیین ساختارهای موجود در نقشه های شناختی را دارند؟ در این راستا نقشه های شناختی مردم از طریق ترسیم های کروکی و مصاحبه جمع آوری و ساختار موجود در آن در سه بعد کالبدی، عملکردی و معنایی استخراج شد. تحلیل ارزش های مکانی مرتبط با شبکه معابر و کاربری زمین در سیستم اطلاعات جغرافیایی و کیفیت ها و روابط فضایی با استفاده از تحلیل چیدمان فضایی صورت گرفت. هم پیوندی فضایی بین ساختارهای ذهنیِ نقشه های شناختی از یک سو و تحلیل های عینی معابر، کاربری ها و چیدمان فضایی از دیگر سو نشان داد که تحلیل«عمق محوری 1» بهترین تبیین کننده بعد کالبدی ساختار ذهنی ( Correlation = 0.72361, Sig. <0.001 )، تحلیل «عمق متوسط فضای محدب 2» بهترین تبیین کننده بعد عملکردی ( Correlation = 0.66973, Sig. <0.001 ) و تحلیل «هم پیوندی 3فضای محدب» بهترین تبیین کننده بعد معنایی ( Correlation = 0.44744, Sig. <0.001 ) است. بر این اساس نتیجه گیری می شود که برای تبیین ساختار نقشه های شناختی مردم می توان از تحلیل های عینی بافت های شهری موجود استفاده کرد. برخلاف تئوری های موجود، این مقاله نشان داد که الگوی قطعه بندی و کاربری زمین نمی توانند به صورت معنی داری ساختار نقشه های شناختی را تبیین کنند؛ در حالی که تحلیل های فضایی از بالاترین میزان تبیین ساختار نقشه های شناختی برخوردارند. شبکه معابر اصلی نیز در انطباق با تئوری موجود، همچنان تبیین کننده مناسبی برای هر سه بعد ساختار ذهنیِ نقشه های شناختی است.
نقش رویکردهای تأثیر گذار در شکل گیری پیکره ساختمانهای بلند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
علیرغم چالش های پیش روی ساختمان های بلند، جوامع امروزی –هرکدام به نوعی- ساختمان های بلند را در فضاهای شهری و برون شهری خود پذیرا شده اند . مقاله حاضر برپایه بخشی از پژوهش دوره دکتری معماری و مطالعه 80 مقاله مربوط به ساختمان های بلند از یکسو و نیز معیارهایی که مورد توجه و نظر داوران انجمن ساختمان های بلند و زیستگاه های شهری در قضاوت نسبت به این بناها قرار داشته اند از سوی دیگر با اتخاذ روش مطالعه موردی و تحلیل محتوا، ابتدا به معرفی رویکردهای مهم و تأثیرگذار در طراحی و اجرای ساختمان های بلند پرداخته و پس از آن با انتخاب و معرفی محدوده تحقیق که شامل ساختمان های بلند منتخب انجمن فوق الذکردر حد فاصل سال های 1990 تا 2013 می باشد به جمع بندی و تحلیل داوری ها و امتیازگذاری های انجام گرفته اقدام و نهایتاً به میزان نسبی تأثیر گذاری هریک از رویکردهای شناسایی شده بر شکل گیری پیکره ساختمان های بلند نائل آمده و 12 رویکرد مورد نظر را در سه رده بر اساس اندازه و میزان تأثیرگذاری آن ها دسته بندی نموده است. پاسخگویی به نیازهای فیزیولوژیکی از قبیل ایستایی سازه ای از اولویت های اصلی ساختمان های بلند موفق است.بهره گیری از تکنولوژی های نوین علاوه بر اینکه مسیر دست یابی به پایداری سازه ای ساختمان های بلند را فراهم می سازند همزمان و ضمن توجه به اصول پایداری و ارزش های محیط زیست، در ترکیب با دیدگاه های معمارانه به دست یابی این ساختمان ها به طرح های نوآورانه و ریخت و فرم منحصر به فرد نیز یاری می رسانند. هریک از رویکردهای شناسایی شده در ترکیب با سایر رویکردها نقش و جایگاه ویژه ای را در این ارزش گذاری ها بدست آورده اند که مطالعه متن مقاله به روشنگری در این زمینه پرداخته است.
تحلیلی مقایسه ای بر خوانش مدرنیستی و پسامدرنیستی اثر معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"نقد اثر معماری" با بررسی خود بنا آغاز میشود؛ اما خاستگاهش، در بنیانهای نظری معماری است. با دانستن این مهم که "نقد" و "نظریه"، دو مقوله مرتبطند، هدف نقد بهعنوان زیرمجموعه تئوری، تفسیر و ارزیابی آثار برمبنای نظریه می باشد. علی رغم مطالعات زیادی که تاکنون بر روی مبانی طراحی « مدرن » و « پسامدرن » و تفاوت هایشان انجام شده؛ اما، تدقیقی بر تفاوت های مبانی و روش شناسیِ خوانش و نقد، و قواعد ارزیابی اثر معماری در این مکاتب صورت نگرفته است. پژوهش حاضر با مطالعه مبانی نظری «مدرن » و « پسامدرن »، ویژگی های « خوانش اثر معماری » و « قواعد نقد » در دو مکتب را مورد تحلیل، واکاوی و قیاس قرار داده است. این پژوهش با ماهیتی کاربردی، و سامانه جستجوی کیفی، با رویکردی تفسیرگرا به تفسیر و تحلیل معنایی داده ها که مشتمل بر نظریات و آراء معتبر نظریه پردازان « مدرن » و « پسامدرن » با محوریت مفهوم نقد است می پردازد. محققان، با روشی توصیفی- تحلیلی و شیوه تحلیل تطبیقی و مقایسه ای، داده های گردآوری شده از طریق مطالعه اسنادی را تحلیل و مقایسه کرده اند؛ در نهایت با ارائه نمونه هایی از نقد آثار معماری به شیوه های مدرن و پسامدرن، تفاوت های خوانش معماری در دو مکتب، به صورت کلّی بازشناخته شده است. یافته های تحقیق، حاکی از تک معنایی و قطعیتی بلاتردید در روند خوانش مدرنیستی اثر است در حالیکه در نظریه های پسامدرنیستی، شاهد عدم قطعیت در داوری به دلیل تکثرمعانی هستیم. خوانش مدرنیستی، کنشی خطی و منطقی با مرکزیت متن و دلالت های صوری و با روند استدلال منظم، خلاصه نگر و تک لایه است و مواجهه محصولگرایانه با اثر دارد، درحالیکه خوانش پسامدرنیستی با مواجهه فرآیندگرایانه، به مثابه یک بازی غیرخطی با محوریت خواننده و دلالت های ضمنی حول لایه های متعدد شکل میگیرد. تفاوت آشکار بین دو خوانش در پژوهش نشان داد که با تکیه برنظریه « بازی های زبانی 1 » ویتگنشتاین، به منظور داشتن نقدی منصفانه تر، وجود تناسب بین اثر معماری و شیوه خوانش آن امری مطلوب به نظر میرسد که منتقد معماری باید بدان آگاه باشد.
نفوذ صنایع مستظرفه ایرانی در ترکستان قدیم
حوزههای تخصصی:
تبیین چارچوب مفهومی عدالت فضایی در برنامه ریزی شهر ی با محوریت مفهوم عدالت در مکتب اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال پنجم بهار ۱۳۹۴ شماره ۱
75-84
حوزههای تخصصی:
تسلط نظام سرمای هداری برفضاهای شهری، شهرها را با چالش های بسیاری روبرو کرده است که یکی از مهمترین این چالش ها، ب یعدالتی فضایی و نابرابری در توزیع خدمات در شهرهاست. این چالش ها، در دهه 1960 و 1970 میادی توسط اندیشمندان شهری نئومارکسیست همانند هنری لوفور، مانوئل کاستلز و دیوید هاروی شناسایی و مورد نقادی قرار گرفت. پی شقراولان عدالت در فضاهای شهری به دلیل وابستگی شان به مکاتب بشری و همچنین داشتن نگاه ت کبعدی و ایستا، نتوانستند تا کنون به یک چارچوب مفهومی از عدالت در فضاهای شهری برسند؛ این در حالی است که در آموزه های مکتب اسام، مفهوم عدالت، یک مفهوم پویا و چندجانبه بوده و عدل و حق لازم و ملزوم هم به حساب آمد هاند و عدالت به عنوان یک ابزار مهم برای رساندن حق به صاحب واقعی اش معرفی شده است. این تحقیق از نوع توسع های بوده و در آن از روش تحلیل منطقی استفاده شده است. هدف تحقیق، ارائه چارچوب مفهومی از عدالت اسامی در فضاهای شهری است. برای تبیین این چارچوب از شش معیار " برابری فرص تها، آزادی، نیاز، اصل تفاوت، استحقاق، منفعت عمومی " استفاده شده است که این معیارها از متون علمی و اسامی استخراج شد هاند. چارچوب مفهومی ارائه شده بیشتر متوجه محتوای برنام هریزی شهری است تا فرآیند آن.
گونه شناسی تطبیقی تشعیر نگاره های خمسه نظامی تهماسبی(کدOR 2265)
حوزههای تخصصی:
در عرصه کتاب آرایی، تشعیر یکی از مهمترین آرایه های تزیینی محسوب می شود که پس از شکل گیری اش، در هر دوره ویژگی های زیبایی شناختی متفاوتی به خود گرفته است. دوره صفویه به عنوان عصر طلایی این هنر شناخته می شود و یکی از برجسته ترین نمونه های تشعیری متعلق به این دوره، خمسه نظامی تهماسبی است. تشعیر نگاره های این نسخه در برخی از صفحات تعویض و ترمیم شده اند و همچنین شیوه های گوناگونی در ساختار و طراحیشان دیده می شود. با توجه به تنوع نقش مایه های موجود در حواشی نگاره ها این سؤال مطرح می شود که تشعیر نگاره های خمسه تهماسبی بر اساس ویژگی های بصری و اجرایی به چند گونه قابل تقسیم اند و چه تمایزات و تشابهاتی با یکدیگر دارند؟ این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی به این سوال پاسخ داده و هدف آن گونه شناسی تشعیر نگاره های نسخه مذکور و شناخت تفاوت ها و شباهت های میان آن ها به منظور آراستن صفحات نگاره ها است. یافته های پژوهش نشان دهنده سه گونه تشعیر در حواشی نگاره ها است که بر اساس تطبیق ویژگی های بصری شان با نسخه های مشابه، احتمالاً در سده های دهم و یازدهم هجری و به واسطه هنرمندان سرشناس آن دوران شکل گرفته اند. تغییر ابعاد حواشی از گونه اول تا سوم و همچنین تنوع در ساختار چیدمان نقوش تشعیری از مهمترین تمایزات میان سه گونه محسوب می شود. نقاط اشتراکی مانند هماهنگی جهت نگاره ها با نقوش تشعیری و دقت در صفحه آرایی نشان از اهمیت این نسخه در طول دوره صفویه دارد. تشعیرکاران عهد صفویه در هر دوره برای حفظ اصالت خود به صورت زنجیره وار به تقلید از نقش مایه های دوره های پیشین خود پرداخته اند و اشتراک دیگری را در این گونه ها رقم زده اند.
مطالعه ی تطبیقی معماری و سینما با رویکرد آموزش معماری به کمک فیلم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۸ پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۱۴
157 - 172
حوزههای تخصصی:
مقاله ی حاضر، به مطالعه ی تطبیقی دو هنر معماری و سینما پرداخته است؛ رویکرد این مطالعه، آموزش معماری و هدف اصلی آن، استفاده از قابلیت های سینما در راستای تحقق این رویکرد می باشد. با توجّه به مطالعات تطبیقی و نیز تئوری های مرتبط با تاویل اثر هنری پانوفسکی، رویکردی آموزش محور به این پژوهش ها داده شده است. آیا سینما، می تواند به عنوان ابزار مناسب در آموزش معماری مورد استفاده قرار گیرد؟ پاسخ به سؤال و بررسی این فرضیه که "سینما به عنوان ابزار آموزشی معماری، مناسب و کارآمد است"، در گرو پاسخ به سؤالات فرعی است: 1. خروجی کار دانشجویان معماری در صورت نمایش یک فیلم، نسبت به دانشجویان دیگر که از این ابزار محروم بوده اند، چه تفاوتی دارد؟ 2. در صورت بهبود کیفیت اسکیس ها به روش پیشنهادی، میزان تأثیر و چگونگی این روش به چه صورت در کار دانشجویان نمود می یابد؟ این مقاله بر مبنای مطالعات استدلالی-منطقی و به روش بررسی میدانی همراه با تحلیل کیفی در راستای رویکرد پدیدارشناسانه ی نمادها است. هدف مقاله ی پیش رو، رسیدن به روشی کارآمد جهت افزایش راندمان آموزش معماری است و یکی از راه حل های مناسب برای رسیدن به این منظور، بهره گیری از پتانسیل های هنر سینما است. طی خروجی های پژوهش بر مبنای تحلیل کیفی داده ها، مشخص گردید که 75% نمرات Aو Bبه گروهی تعلق گردید که از ابزار فیلم برای آموزش بهره گرفته بودند، این در حالی است که تنها 43.75% از گروه دیگر که محروم از این ابزار بودند توانستند نمرات Aو Bرا کسب کنند؛ به طوری که 81.25% اسکیس های گروه الف به لحاظ معنایی و 62.5% آن ها به لحاظ فرمی از فیلم نمایش داده شده به صورت آشکار یا پنهان بهره جسته اند. از بررسی ها و آنالیزهای صورت گرفته می توان چنین نتیجه گرفت که این فرضیه که "سینما به عنوان ابزار آموزشی معماری، مناسب است." صحیح بوده و میزان و چگونگی آن در حوزه ی عینی و ذهنی بررسی گردیده است.
آینده تهران از خلال طرح راهبردی فضای سبز چه خواهد شد؟
حوزههای تخصصی:
از اتوپیای خیالی تا دستوپیای واقعی سینمای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال شانزدهم دی ۱۳۹۸ شماره ۷۹
51 - 60
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: تاریخ سینما نمونه هایی را آشکار می سازد که نشان از آن دارد، فیلم سازان با خلق آثار خود در گونه های مختلف، در جهت نقد و تغییر جامعه کنونی و رسیدن به اتوپیا (آرمان شهر)ی مفروضشان در تلاش بوده اند، اما در رسیدن به این مسیر، ناپایدار و متزلزل بوده و شهر آرمانی شان را به دستوپیا (ویران شهر) تبدیل کرده و به تصویر کشیده اند. سینمای ایران نیز بر همین منوال رفتار نموده و تولیدات فراوانی را تجربه کرده است. تخیل و توهم زدگی، بدبینی، تقدیرگرایی، ناباوری و بی اعتقادی عناصر اصلی دستوپیاست و سینمای با شهرت جهانی ایران مملو از سوژه هایی بوده که بن مایه اش از این مضامین تشکیل شده است. مسئله اصلی پژوهش واکاوی چگونگی و چرایی دورشدن فیلم سازان سینمای ایران از اهداف آرمان شهر مورد علاقه خود و مخاطبانشان، و رسیدن به ویران شهر ناخواسته واقعی در دوره های گوناگون تاریخی است. هدف: این پژوهش با هدفی کاربردی بررسی آرمان خواهی سینمای ایران را مورد مطالعه قرار داده است. روش تحقیق: روش تحقیق کیفی و با رویکردی تاریخی-تحلیلی، به مرور منابع کتابخانه ای، مشاهده فیلم و مقایسه تاریخی سینمای ایران و مصاحبه می پردازد. نتیجه گیری: نتیجه حاصله نشان از آن دارد که سینمای ایران در تمام دوره های تاریخی به سوی دستوپیا گرایش پیدا کرده است.
بررسی و ارائه برنامه فیزیکی کمپینگ گردشگری در اقلیم سرد
حوزههای تخصصی:
درعصر حاضرکه گردشگری به عنوان صنعت خود را معرفی نموده پرواضح است که در پیشرفت یک منطقه و یا کشور نقش بسزائی خواهد داشت و نتیجه آن شناساندن و صدور هویت و فرهنگ ملت ها خواهد بود که لازمه رسیدن به این هدف وجود هتل ها، مجتمع های تفریحی و توریستی، مجتمع های گردشگری و همچنین وجود محل اسکان موقت ارزان قیمت برای حضور اقشار کم درآمد جامعه داخلی در نزدیکی بناهای تاریخی و طبیعت خوش آب و هوا می باشد. بدیهی است چنانچه این مکان ها یا تاسیسات گردشگری با جانمایی اصولی ایجاد شوند بالطبع موجب رضایت مندی گردشگران و در نتیجه موجب رونق اقتصادی خواهد شد که این مهم بدون برنامه ریزی صحیح میسر نخواهد بود. برنامه ریزی که امنیت، آسایش و آرامش گردشگران در طول مدت اسکان را فراهم آورد. لذا در این پژوهش سعی شده است برنامه فیزیکی کمپینگ گردشگری در اقلیم سرد به سوالاتی همچون؛ " ابعاد و اندازه هایی که یک کمپینگ گردشگری نیاز دارد به چه شاخص هایی بستگی دارد؟ فضاها و مساحت های مورد نیاز کمپینگ گردشگری با توجه به درجه بندی شامل چه چیزهایی می شود؟" پاسخ داده شده است. پژوهش صورت گرفته از نظر نوع در جایگاه تحقیق های کاربردی و نیز از نظر روش جزء پژوهش های توصیفی، تحلیلی است. همچنین به منظور گردآوری اطلاعات مورد نیاز از روش کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. از نتایج به دست آمده در پژوهش می توان به سطوح کمپینگ ها اشاره کرد که عبارتند از 1- عناصر و تاسیسات کمپینگ سطح یک (ویژه): این نوع کمپینگ اختصاص به گردشگران خارجی دارد. 2 - عناصر و تاسیسات سطح دو: این کمپینگ تمام امکانات کمپینگ سطح یک بجز خدمات بخش اقامتگاه گردشگران خارجی را پوشش می دهد. 3- عناصر و تاسیسات کمپینگ سطح سه: کمپینگ سطح 3 نیز اختصاص به گردشگران داخلی دارد. 4-عناصر و تاسیسات کمپینگ سطح چهار: این کمپینگ با توجه به سطح عملکردی محدود، عمدتاً به فضای اقامت اختصاص دارد. بدین منظور هر سطح-بندی حداقل ب ا س ه معی ار اساسی باید همخوانی داشته باشد: 1- خدمات مورد نیاز گردشگران را ت امین نمای د. 2- س طح بندی و تاسیسات پیشنهادی قابلیت انعط اف داش ته باش د. 3- ب ا ش رایط اقلیم ی و موقعی ت کمپینگ ها هماهنگ باشد.