فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۳۴۱ تا ۳٬۳۶۰ مورد از کل ۹٬۸۳۶ مورد.
منبع:
رج شمار دوره اول پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲
39 - 52
حوزههای تخصصی:
طی قرون و اعصار متمادی، فرش یکی از مهمترین ابزارهای انتقال آداب، رسوم، سنت ها و فرهنگ ایرانی، از نسلی به نسل دیگر بوده است. فرش دستباف از دیرباز در ایران مورد مصرف بوده و از کاربردى ترین صنایع دستی به شمار می آید. فرش دستباف ایرانی به لحاظ مواد اولیه، ابزار و وسایل بافت، شیوه بافت، و طرح و نقش، دارای شناسنامه اصیل و مشخصی است. ویژگی های فرش دستباف از دو دیدگاه زیبایی شناسی و کاربردی مورد بررسی قرار می گیرد. از دیدگاه کاربردی، ویژگی های عایق گرمایی، عایق صوتی، و عملکرد پوششی فرش دستباف به عنوان یک کفپوش، مورد توجه قرار می گیرد. بررسی مطالعات انجام شده نشان می دهد که گزارشات علمی و پژوهشی که تاکنون در حوزه کاربردی فرش دستباف منتشر گردیده است، بیشتر بر خصوصیات فیزیکی-مکانیکی فرش دستباف و شاخص دوام آن به عنوان یک کفپوش متمرکز شده است و ویژگی های عایق گرمایی و عایق صوتی فرش و تأثیر پارامترهای ساختاری و متغیرهای بافت بر آن به ندرت مورد پژوهش قرار گرفته است. در مقاله حاضر سعی گردیده است که با مروری بر مطالعات انجام گرفته، به صورت مشخص بر ویژگی های کاربردی عایق گرمایی و صوتی فرش دستباف تمرکز شود و از این دیدگاه، به مزایای الیاف پشم به عنوان نخ پرز فرش دستباف پرداخته شود. ویژگی های مطلوب عایق گرمایی و صوتی فرش های دستباف پشمی، در کنار مزایای راحتی، توانایی طبیعی در بهبود کیفیت هوای داخلی، ایمنی، و زیبایی، احساس رضایتمندی مطلوبی به مصرف کنندگان می دهد و تأثیر چشم گیری بر کیفیت درک شده از آن خواهد داشت.
گبه ها: نقاشی های بافته شده در عشایر بررسی فرآیند بافت، تحلیل و تطبیق گبه های قدیم و جدید با نقاشی مدرن
منبع:
رج شمار دوره اول پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲
139 - 157
حوزههای تخصصی:
گبه ها نمونه ای از دست بافته های عشایری و منظومه ای از هویت فرهنگی و هنری عشایر است. چگونگیِ بافت و نقش پردازی این دست بافته های درشت بافت با پُرزهای بلند، آن ها را تبدیل به آثار هنری مدرن و بومی خاص عشایر نموده است. به نظر می رسد فرآیند تولید گبه هایِ بر بوم بافته، بیش ترین قرابت و نزدیکی را با نقاشی های سبک های مدرن و آغازین قرن بیستم نظیر امپرسیون، فوویسم، خام(ابتدایی) و انتزاعی دارد. بافت گبه ها که از گذشته تا چند دهه پیش توسط بافندگان عشایری به ویژه قشقایی و بختیاری صرفاً با هدف جنبه خودمصرفی، بدون نگاه اقتصادی و آگاهی از پیش تعیین شده بافته می شد، هم-زمان با تغییر شیوه زندگی عشایر از کوچ نشینی به اسکان دائم و از بین رفتن کارکرد گبه ها؛ بسیار کم و یا به نوعی از بین رفته است. طی دو دهه گذشته این نوع دست بافته ها؛ با گسترش عواملی هم چون گفتمان کارآفرینی بومی هنر با هدف استفاده از ظرفیت های پیدا و پنهان بافته های عشایری و هم چنین نزدیکی این بافته ها با هنر مدرن، با استقبال فراگیر ملی و فراملی از سوی تولیدکنندگان عمده و خرده روبه رو شد و بافت مجدد آن با هدف بهره برداری از قابلیت های اقتصادی آغاز گردیده است. این مقاله درپاسخ به این سوال که، چگونه سفارش دهندگان می توانند با استفاده از پتانسیل های هنر مدرن، برای ارتقاء مفاهیم ذهنی و انسانی پایدار و جایگزین عمل کنند؟ به بررسی فرآیند چگونگی بافت گبه های قدیم و جدید عشایر و تطبیق آن با سبک های مدرن هنر نقاشی می پردازد تا ظرفیت های این دست بافته های بومی را برای تبدیل شدن به هنری با رویکرد اقتصادی کشف و بررسی کند.
دروازه در شهرهای سده های نخست اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دروازه یکی از عناصر مهم و کم شناخته شده شهرهای پیشامدرن است. در این مقاله، دروازه در شهرهای سده های نخست اسلامی در گستره فرهنگی ایران بررسی شده است. در این پژوهش با بررسی و تفسیر متون درجه اول، داده برای روایتی تاریخی از دروازه فراهم شده است. در این مقاله، چیستی دروازه، نسبت دروازه با شهر و حیات شهری، و نسبت دروازه با تلقی افراد از شهر و جهان پیرامون، ذیل سه نقش متفاوتی که دروازه می تواند به خود بگیرد، بررسی شده است: دروازه به مثابه شیئی محصول عمل انسان؛ دروازه به مثابه ابزاری برای انجام کنش های انسانی؛ دروازه به مثابه صحنه ای برای اعمال انسانی. از خلال این بررسی، وجوهی از ماهیت دروازه و موقعیت آستانه ای آن در فضای شهر و نقش آن در تعیین و تبیین قلمرو شهر روشن می شود. اجزا و فضاهای دروازه طوری سازمان دهی می شد که بتوان بسته به موقعیت، آمدوشد را با درجات مختلف کنترل کرد. دروازه بر احتمال گذار میان درون و بیرون تأکید داشت، اما این گذر را مشروط به ارزش ها و قوانینی می کرد که به شهر به مثابه قلمرو معنا می بخشید. دروازه در شکل دهی به تصویر ذهنی افراد از ساختار شهر و قلمرو آن نقش مهمی ایفا می کرد. حفظ دروازه برای حفظ شهر حیاتی بود. دروازه و رویدادهای مرتبط با آن، به واسطه وضعیت آستانه ای و اهمیتی که در حفظ و تعیین و تبیین حدود شهر داشت، دلالت های نمادینی یافته بود. در واقع دروازه در هر سه لایه کالبدی و اجتماعی و نمادین نماینده شهر به مثابه یک قلمرو بود.
سنجش میزان آسیب پذیری سکونتگاههای شهری در مخاطرات محیطی در جهت حرکت به سمت شهرهای پایدار(مطالعه موردی:سکونتگاههای سنتی دزفول و بروجرد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۳ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۲
31 - 47
حوزههای تخصصی:
امنیت در سکونتگاه های سنتی و قدیمی به خاطر شرایط ویژه ی اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و کالبدی که دارند از جایگاه منحصر به فردی برخوردار است به طوری که کمبود و یا عدم امنیت در سکونتگاه های سنتی و قدیمی سبب وجود مشکلات جبران ناپذیری در بافت و محلات شهری می شود. یکی از مهم ترین عوامل بهبود و ارتقای امنیت محیطی شناخت ساختار و درک فضایی محیط است. یکی از اصلی ترین روش ها برای شناخت ساختار فضایی محیط، نظریه ی پیکره بندی فضایی و روش آن یعنی نحو فضاست. هدف اصلی این پژوهش شناخت امنیت در سکونتگاه های سنتی و قدیمی دزفول و بروجرد و مشخص شدن تفاوت های آن هاست. روش انجام این پژوهش تحلیلی-تفسیری است که در آن تلاش شده تا با استفاده از پارامترهای پیکره بندی فضایی که عبارتند از: هم پیوندی کلان، هم پیوندی محلی، عمق، اتصال و کنترل و تهیه ی نقشه های آن ها به وسیل ه ی نرم افزار اسپیس سینتکس که نرم افزار تخصصی نحو فضاست، امنیت محیطی در سکونتگاه های سنتی در دزفول و بروجرد را مورد سنجش و ارزیابی قرار دهد. پس از آنالیز پیکره بندی فضایی محلات به وسیله ی نرم افزار اسپیس سینتکس نتایج این پژوهش نشان می دهد که امنیت محیطی در سکونتگاه های سنتی و قدیمی بروجرد به دلیل وجود خوانایی، انسجام فضایی و نفوذپذیری به مراتب بیشتر از سکونتگاه های سنتی دزفول می باشد.
تحلیل نقش توسعه کارگاه مصالح شناسی در کیفیت آموزش معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - معماری و شهرسازی دوره ۲۵ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
79 - 90
حوزههای تخصصی:
بسیاری از پژوهشگران حوزه آموزش معماری معتقدند که یکی از عوامل تأثیرگذار بر کیفیت آموزش معماری، نحوه تعامل مناسب دروس کارگاهی و نظری با یکدیگر است. این پژوهش با بررسی تحلیلی ضرورت های توسعه کارگاه مصالح شناسی و تأثیر مشخصات کمی و کیفی آن در آموزش معماری، وضعیت و مشخصات این کارگاه را در دانشکده های معماری مطرح ایران و جهان مورد بررسی قرار داده است. در این مقاله، از طریق مصاحبه با استادان درس مصالح شناسی رشته معماری، برنامه دانشگاه های مختلف داخلی و خارجی در حوزه های شیوه ی ارائه این درس، امکانات اصلی، برنامه های جانبی و سرفصل های درس مقایسه شده است. با توجه به خصلت متغیر حوزه فناوری و نرخ تغییر و تحولات مصالح نوین، آموزش این حوزه معماری مستلزم ایجاد فرآیندی خلاقه در بستر تحول آفرینی در زیرساخت کارگاه مصالح شناسی است. بنابراین در این مقاله، ساختاری برای برنامه ریزی فیزیکی و عملکردی کارگاه مصالح و ساخت به منظور ارائه درس مصالح ساختمانی همگام با تغییرات فناوری معماری ارائه شده است. استفاده از این ساختار می تواند موجب تقویت انگیزه و ارتباط دانشجویان با محیط دانشکده های معماری و ارتقای کیفیت آموزش معماری گردد.
تحلیلی بر خوانش مخاطبان از فضای شهری (مطالعه موردی: ساکنان قدیمی محله تجریش)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۴ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴۲
55 - 64
حوزههای تخصصی:
فضای شهری را می توان متنی حامل معانی تصور کرد که خوانندگان، کاربران آن هستند. از میان نظرات مطرح در برخورد با مقوله معنا در متن، علم هرمنوتیک و خصوصاً رویکرد مخاطب محور در این مقاله مورداستفاده قرارگرفته است. هدف از این مقاله خوانشی بر میدان تجریش از دیدگاه یک گروه از مخاطبان آن (ساکنان قدیمی محله تجریش) است. در پی این خوانش معیارهایی برای ایجاد فضای شهری مطلوب متکی بر شناخت مخاطبان به دست می آید. روش تحقیق این پژوهش، روش کیفی با استفاده از «تئوری زمینه ای» است. در این روش با استفاده از اطلاعات به دست آمده از مصاحبه عمیق و رمزگشایی آن ها، به تحلیل این اطلاعات می پردازد که درنتیجه به دو شریان اصلی هویتی و زندگی دست می یابیم و در جمع بندی با روش تئوری تعادل نکات مثبت و منفی شناسایی و با دسته بندی آن ها به معرفی دقیق مشکلات و ارائه راهکارهای پیشنهادی می رسد.
بررسی رابطه کیفیت زندگی با پراکندگی و فشردگی شهری در محله های شهر خرمدره(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۴ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۴
19 - 32
حوزههای تخصصی:
پراکنده رویی پدیده ای است که تأثیراتی بر کیفیت زندگی دارد. این پژوهش به بررسی رابطه بین کیفیت زندگی با پراکندگی و فشردگی شهری در شهر خرمدره می پردازد. برای انجام پژوهش از روش های قیاسی، اسنادی و نرم افزارهای GIS، SPSS، LISREL 8.5 و برای تحلیل داده ها از آزمون های من ویتنی، t و تحلیل عاملی استفاده شده است. محله های شهر خرمدره در دو حوزه پراکنده و فشرده دسته بندی شدند که چهار محله به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند و حجم نمونه برای سنجش آن بر اساس فرمول کوکران 130 عدد محاسبه شد. نتایج نشان می دهد که کیفیت زندگی در حوزه پراکنده بالاتر از حوزه فشرده با اطمینان 95 درصد قرار دارد.
تدوین معیارهای طراحی اکوپارک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۴ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۴
89 - 98
حوزههای تخصصی:
اکوپارک فضایی تفریحی است که هدف از طراحی آن علاوه بر حمایت از محیط زیست، خلق مکان تحقیقاتی به منظور بالا بردن دانش محیط زیستی افراد است. با توجه به روند توسعه کشور و مشکلات محیط زیستى موجود و تأثیرات ازدیاد و رشد پرشتاب جمعیت و در پى آن افزایش مصرف و تولید زباله های خانگى و صنعتى، ضرورت طراحى و اجراى اکوپارک اجتناب ناپذیر است. از نخستین الزامات در طراحی اکوپارک، معیارهایی است که این گونه پارک ها را از سایر پارک ها متمایز می سازد. در این بحث با اتکا به روش های توصیفی- تحلیلی و با انجام مطالعات کتابخانه ای و روش تحلیل محتوای متن، فرآیند دستیابی به این معیارها از طریق تحلیل نمونه های موردی موفق و بررسی دیدگاه نظریه پردازان در ارتباط با ویژگی های اکوپارک ارائه گردیده است. در نهایت جمع بندی در رابطه با معیارهای طراحی در چهاراصل پایداری محیط زیستی، پایداری اجتماعی– اقتصادی، ارتقاء سطح فرهنگی و آموزشی و پایداری کالبدی و طراحی اکولوژیکی ارائه شده است.
تبیین چالش های پیش روی شهرهای آینده با بهره گیری از تجارب سینمای علمی تخیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه معماری و شهرسازی سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۲۸
51 - 68
حوزههای تخصصی:
آینده شهرها به مثابه محصول بشری پیچیده با چالش هایی مواجه است که نیازمند ابزارهای مختلفی جهت راهکارگزینی است. در این میان سینمای علمی تخیلی از معدود رسانه های فرهنگی و فراگیر است که درباره آینده شهرها ایده پردازی می کند. سینمای علمی تخیلی با برون یابی زوایای پنهان وضعیت معاصر، عناصر، روندها و گرایش های زمان حال، علاوه بر ارائه سناریوها و حالات مختلف از آینده شهرها به نوعی هشدار و شبیه سازی عواقب فعالیت های امروز بشر نیز محسوب می شود. پژوهش حاضر ماهیتی آینده پژوهانه دارد و با هدف توسعه فهم و درک موضوع از دیدگاهی تفسیرگرا، استقرایی و رویکردی کیفی برخوردار بوده، از روش تحلیل محتوای کیفی سود جسته است. در این پژوهش، برای دستیابی به چالش های پیش روی شهرهای آینده، فیلم های منتخب (داده ها) از طریق نمونه گیری غیرتصادفی، هدفمند و اکتشافی طی چهار مرحله از میان مجموعه ای از فیلم های علمی تخیلی آینده پژوهانه انتخاب و مورد مطالعه عمیق قرار گرفته است. داده های گردآوری شده در قالب گزاره، مقوله و مفهوم، کدگذاری و تحلیل شده است. نتایج به دست آمده بیانگر این است که مفاهیم حکومت و حکمروایی شهری، پایداری، عدالت فضایی، کیفیت محیطی، حاشیه نشینی، رسانه های دیجیتال و معماری رسانه، واقعیت افزوده و واقعیت مجازی، هوشمندی، عناصر ساختاری شهر، فرهنگ و برند شهری، چالش های پیش روی شهرهای آینده خواهد بود.
بناهای تاریخی به مثابه مدرسه طراحی معماری: فهم رابطه استادکاران معمار معاصر اصفهان با بناهای تاریخی شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معماران سنتی در معماری تاریخی ایران با وجود داشتن نقشی برجسته، به ندرت در کانون توجه مورخان بوده اند و از آن ها یاد شده است. این امر موجب شده که امروزه اطلاعات بسیار محدودی از سنت ها، اندیشه ها، فنون، مهارت ها و چگونگی زندگی حرفه ای آن ها در اختیار باشد. در دوران معاصر با شکل گیری مرمت مدرن، گروه جدیدی از استادکاران معمار ظاهر شدند که از یک سو با سنت های استادی شاگردی در صنف و خانواده خود پیوند داشتند و از سوی دیگر، زیر نظر مرمتگران دانشگاهی و مهندسان معمار کار می کردند. بدین ترتیب، این استادان با «رجعتی ناقص»، دوباره جایگاهی برای حضور در بناهای تاریخی و کار در کارگاه های معماری سنتی پیدا کردند. این مقاله با مراجعه به خانواده رضایت، از استادکاران معمار اصفهانی، ارتباط آن ها با بناهای تاریخی را بررسی می کند. برای یافتن پاسخ پرسش هایی نظیر اینکه این استادان چگونه با بناهای تاریخی مواجه می شوند، چه اطلاعاتی از بناهای تاریخی در ذهن دارند و چگونه از این اطلاعات در طراحی کارهای جدید استفاده می کنند، با انجام مصاحبه های نیمه ساختاریافته و باز، روش تاریخ شفاهی و همچنین مشاهده و یادداشت برداری میدانی از آثار و فرایندهای طراحی و اجرای این استادان، اطلاعات لازم گردآوری و با روش رمزگذاری و نظریه زمینه ای تحلیل شده است. بر این اساس، رابطه استادکاران خانواده رضایت با بناهای تاریخی در اصفهان در پنج مرتبه ارتباط با بنا شاملِ همزیستی، روخوانی، به خاطر سپردن، الهام و مرجعیت (عام و خاص) تبیین می شود. تحلیل این مقوله ها نشان می دهد که بناهای تاریخی یکی از مراجع مهم در جهان طراحی این استادان هستند. استادکاران معمارِ خانواده رضایت، به قلمرو ذهنی عینی از محله های عصر سلجوقی شهر اصفهان، به مرکزیت محله جوباره تعلق دارند که زندگی فردی و حرفه ای آن ها را در بر می گیرد. آن ها این عناصر تاریخی را از کودکی نظاره کرده ، خوانده ، به خاطر سپرده و به مثابه درس هایی از یک «مدرسه طراحی معماری»، دست مایه تجارب تازه خویش قرار داده اند.
تحلیل طبقه بندی های ارائه شده طرح و نقش قالی ایران و ارائه ی الگوی نوین طبقه بندی بر اساس طرح و نقش قالی
منبع:
رج شمار دوره اول بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱
153 - 172
حوزههای تخصصی:
فرش یکی از کهن ترین هنرهای ایرانی است که نقوش متنوع و غنی آن بیانگر پیشینه ی تاریخی آن است. نقش و رنگ فرش متاثر از شرایط اقلیمی، فرهنگی، تاریخی هر منطقه ای است. که با توجه به وجود معیارهای مختلف در این تنوع دسته بندی و طبقه بندی های گوناگونی از دیدگاه های مختلف ارائه شده است. در این پژوهش سعی بر آن بوده که با توجه به مطالعات و بررسی های صورت گرفته و نقد طبقه-بندی های موجود در حوزه طرح و نقش قالی ایران، بتوان به طرحی مشخص و معین متکی بر چهارچوب و منطق و همچنین قابل خوانش و از لحاظ بصری ماندگار در حافظه و ذهن رسید. پس از تحلیل و مطالعات صورت گرفته نهایتا موفق به ارائه طبقه بندی ای تحت عنوان "هفت رخ " که بر دو محور طرح و نقش استوار بوده و عبارتند از: محرمات، قابی، واگیره ای، لچک ترنج، باغی، محرابی و افشان شده و نتایج تحلیل و نقد این طبقه بندی حاکی از جامع و شامل بودن طبقه بندی هفت رخ قالی دارد. این مقاله با بهره گیری از نظام طبقه بندی مبتنی بر اصول منطق نظری و با استفاده از ابزارهای مطالعات کتابخانه ای و مشاهده انجام یافته است و در پی ارائه طبقه بندی فراگیر و قابل گسترش در طرح-های جدید می باشد.
چارچوب شناسایی، تحلیل و بررسی قرارگاه های رفتاری در طراحی فضاهای مسکن- نمونه موردی منطقه فرهنگ شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کیفیت ساماندهی رفتاری بر فضا و نحوه ساماندهی فرم ها اثرگذار است، لذا شناخت الگوهای رفتاری، باعث افزایش آگاهی معماران نسبت به میزان پاسخگویی شیوه طراحی به نیازهای رفتاری کاربران می گردد و که نتیجه این آگاهی رویکرد منطقی و غیر کلیشه ای در طراحی است. لذا این پژوهش به بررسی، شناسایی و تحلیل قرارگاه های رفتاری در فضای مسکونی می پردازد.
میزان تطابق طراحی فضایی در کاربری مسکونی کنونی با نیازمندی های فضایی در زندگی روزمره این پرسش را مطرح می کند که معماری معاصر ایران تا چه میزان توانسته است فضایی مناسب خواست ها و تمایلات رفتاری انسان امروزی را طراحی کند. این پژوهش توصیفی-تحلیلی بوده و با استفاده از بررسی غیرمداخله گرانه نمونه های عینی، به همراه کاربست ابزارهای محقق ساخته شامل جدول های شناسایی قرارگاه های رفتاری و مشخصات ترسیم شده توسط کاربران، اطلاعات را جمع آوری می نماید. یافته های این پژوهش به شناخت قرارگاه های رفتاری، شبکه ی الگوهای مکان-رفتار و خصوصیات و ویژگی های زمانی و مکانی آن ها می انجامد.
این پژوهش در پی شناخت شاخصه های مکان-رفتار، فهم صحیح و واقع نگرانه ای از شبکه رفتار فضایی، بررسی میزان تداخل قرارگاه های رفتاری و شدت و ضعف و اثرگذاری آن در فضای خانه های امروزی در منطقه فرهنگ شهرشیراز است. نتایج پژوهش به ارائه روشی جهت پاسخ بهینه فضایی به رفتارهای دلخواه و درخور زیستی می ا نجامد.
گذار الگوها: تحلیلی قیاسی بر سیر تحول فضاهای باز در خانه های تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هفدهم دی ۱۳۹۹ شماره ۹۱
17 - 28
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: تحولات کالبدی شتابان در سده اخیر به بلاتکلیفی و بی معنایی فضاهای باز مسکونی معاصر در شهر تبریز انجامیده است، در حالی که در قلمرو فرهنگ ایرانی به ویژه تبریز، تعامل انسان و محیط در فضاهای باز مسکونی درطی زمان الگوهای مختص به خود را شکل داده بوده اند. مطالعه کیفی چنین گذاری در قالب الگوها می تواند ظرفیت های باقیمانده را برای چاره جویی و حل چالش های پیش رو نمایان کند.هدف پژوهش: این پژوهش به دنبال بررسی چگونگی تحول الگوهای فضاهای باز خانه های تبریز در یک سیر زمانی، با هدف تعمیق فهم معماران از تغییرات شتابان اخیر و در جهت شناخت ارتباطی معنادار بین آنهاست. ضمن آنکه سعی دارد روشی متناسب برای پژوهش هایی از این نوع نیز ارائه دهد.روش پژوهش: این پژوهش از نوع کیفی با رهیافت تفسیری و به روش داده نگر است. ابتدا با مرور نسبت مفهوم الگو با دیگر مؤلفه های تأثیرگذار، یک پیکربندی نظری برای تحلیل یکپارچه به روش QCA تبیین شده و سپس داده های برداشت شده از نمونه ها، سازماندهی و در قالب این پیکربندی قرار داده شده و در نهایت یافته ها مورد بحث قرار گرفته اند.نتیجه گیری: در تحلیل کیفی دسته های متوالی از خانه های تبریز (تاریخی، میانه و معاصر)، سه حالت برای گذار الگوهای مفهومی شناسایی شده است: پایستگی (ظهور همانند گذشته)، تغییر موقعیت (استمرار ظهور اما در قالبی متفاوت) و تغییر کلی (حذف یا جایگزینی در رابطه انسان و محیط). بنابر تحلیل صورت گرفته، تغییر در ترکیب محدودکننده ها در برایند با مفاهیم محیطی، به تحول در چگونگی ظهور و در نتیجه گذار الگو ها انجامیده است. از ارزیابی کلی این گذار نیز دریافته می شود که مفاهیم محیطی برگرفته از الگوهای مفهومی از آنچه در ظاهر به نظر می رسد (الگو های خرد) تغییرات کمتری داشته اند و شکل گیری مکان در فضاهای باز خانه های تبریز علی رغم تغییرات بیرونی شتابان، از درونمایه ای نسبتاً پایدار برخوردار است و به آرامی تحول می پذیرد.
سنجش امکان بهره گیری از روش اروین پانوفسکی د ر خوانش نماهای خانه های تاریخی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هفدهم بهمن ۱۳۹۹ شماره ۹۲
89 - 102
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: د ر پژوهش های تاریخ معماری ایران، به غیر از خود بناها، منابعی تاریخی که بتوان با اتکاء بر آنها به انجام این پژوهش ها اقد ام کرد ، عموماً محد ود ند . بنابراین ضرورت آشنایی و تسلط بر روش هایی که از طریق خوانش بناهای تاریخی، می توانند اطلاعات تاریخی مورد نیاز را د ر اختیار قرار د هند ، احساس می شود . د ر میان روش شناسی های شناخته شد ه ای که به منظور خوانش آثار تاریخی مورد استفاد ه پژوهشگران قرار می گیرند ، آیکونولوژی (شمایل شناسی) «اروین پانوفسکی» روشی است که به د نبال فهم معنای اثر د ر تقابل با فرم آن است. این روش که د ارای مراتبی سه گانه است، د ر ایران هرچند د ر پژوهش های تفسیری-تاریخی د ر حوزه هایی چون نگارگری، فرش و یا اشیای تاریخی مورد استفاد ه قرار گرفته، اما به ند رت د ر حوزه پژوهش های تاریخ معماری مورد توجه بود ه است. هدف پژوهش: تحقیق حاضر د ر د رجه اول به د نبال فهم آن است که آیا روش خوانش آیکونولوژیک پانوفسکی به طور کلی د ر پژوهش های تاریخ معماری کاربرد د ارد ، و پس از اطمینان حاصل کرد ن از این موضوع د ر د رجه بعد ی به د نبال پاسخگویی به این پرسش است که د ر صورت کاربست این روش مشخصاً د ر مطالعه نمای خانه های تاریخی ایران، قابلیت ها و محد ود یت های آن د ر این زمینه چیست. روش پژوهش: پس از اطمینان یافتن از کارکرد عمومی روش شناسی آیکونولوژی د ر پژوهش های تاریخی معماری با تکیه بر روش مطالعه کتابخانه ای، با اتکاء بر روش پژوهش مورد ی، یک نمونه نما مربوط به خانه ای قاجاری-پهلوی د ر شهر تبریز، بر مبنای مراتب سه گانه آیکونولوژی پانوفسکی مورد خوانش قرار گرفته است. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان می د هد خوانش آیکونولوژیک پانوفسکی به طور کلی د ر حوزه تاریخ معماری کاربرد د اشته و همچنین د ر زمینه مطالعه نمای خانه د ر معماری تاریخی ایران قابل استفاد ه است، ضمن اینکه بهره گیری از آن د ر این حوزه، پژوهشگر را با برخی قابلیت ها و محد ود یت ها مواجه می کند .
تصویرپردازی از مشارکت شهروندی با هدف بهبود حکمرانی شهری (مورد مطالعه: شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۴ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
117 - 135
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: تصویرپردازی از آینده، روشی مرسوم و شناخته شده با هدف ساخت آینده مطلوب یا جلوگیری از بروز آینده ای نامطلوب است. ابزاری خلاقانه برای سیاستگذاری یا تغییر در رویه های خط مشی گذاری است. تصویرپردازی از آینده، به خط مشی گذاران و مجریان این امکان را می دهد تا در روندهای سیستم فعلی، تجدیدنظر کنند و با اصلاح و تقویت آن، ضمن جلوگیری از انحراف های احتمالی، مسیر پیشرفت و تعالی را هموارتر نمایند. تصویرپردازی از مشارکت شهروندی در مدیریت شهری می تواند به مدیران در فهم بهتر آینده و اصلاح و بازبینی سیاست ها و برنامه های فعلی با هدف ساخت آینده مطلوب یاری رساند. سناریوی تدوام وضع موجود، همواره یکی از تصاویر محتملی است که پیش روی سیاستگذاران و تصمیم گیران وجود دارد. ترسیم این تصویر و اصلاح فرایندها با تکیه بر این تصویر، ابزار سودمند و ارزشمندی برای توانمندسازی مدیران و برنامه ریزان شهری است. هدف: پژوهش حاضر با فرض سناریوی تدوام وضع موجود در ده سال آینده، نمای مشارکت شهروندی را در آن سال ها در قالب سناریوی محتمل، تصویرپردازی می کند و متناسب با این تصویر تلاش می کند تا خط مشی ها و سیاست های ناسازگار با این تصویر را اصلاح کند. روش: از رویکرد کلی سناریوپردازی (مدل 8 مرحله ای شوارتز)برای استخراج سناریوها استفاده شده است. هدف از شناسایی سناریو ها رسیدن به پیشران هایی است که مختصات وضع موجود را ترسیم می کنند. این پیشران ها در تصویرپردازی از سناریوی وضع موجود کاربرد دارند. پس از شناسایی پیشران ها و ترسیم محورهای سناریوی وضع موجود، از روش تصویرپردازی (ترکیب خلاقیت و تحلیل روندها و اقدامات) برای ترسیم روابط علت و معلولی در نشان دادن تدوام وضع موجود استفاده شده است. شیوه گردآوری داده در این پژوهش کیفی است. از مصاحبه به سبک الگوی گلوله برفی برای بررسی مؤلفه ها و پیشران ها استفاده شده است. همچنین از قضاوت خبرگان در قالب پنل خبرگی و تیم پژوهش برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شده است. یافته ها: بخشی از یافته های این پژوهش مستند به مقاله ای است که مؤلفه های مورد نیاز برای این پژوهش در آنجا توسط تیم پژوهش استخراج شده است؛ بر این اساس با فرض آن مؤلفه ها، پس از شناسایی پیشران های دارای عدم قطعیت بحرانی به کمک خبره ها در فرایند دلفی (نمره اهمیت و عدم قطعیت)، 5 پیشران با عدم قطعیت بالا شناسایی شد که پس از حذف ناسازگاری ها در نهایت چهار سناریو بدست آمد که عبارتند از: دموکراسی مبتذل، شهر مدیرمحور، مدیریت نمایشی و شهر آرمانی. از بین این چهار سناریو، «سناریوی دموکراسی مبتذل» منطبق با شرایط فعلی تشخیص داده شد که توصیف کننده وضع موجود است. تصویرپردازی از این سناریو بیانگر آن است که در 10 سال آینده شهرداری تهران با چالش های زیادی روبرو خواهد شد که از آن جمله می توان به: بحران مالی، افزایش فاصله مردم از حکومت، چالش های مدیریتی، آسیب های ساختاری و بحران مشروعیت در مشارکت، اشاره کرد. نتیجه گیری: برای غلبه بر چالش های آینده، لازم است امروز، اقداماتی از سوی شهرداری تهران انجام شود و در حوزه مشارکت شهروندی راهبردهایی اتخاذ گردد و در برخی از خط مشی ها بازنگری انجام پذیرد. در بخش نتیجه گیری با تأکید بر تصویر تدوام وضع موجود، الزامات تغییر در خط مشی ها و رویکردهای فعلی به تفصیل، استخراج و مورد بحث قرار گرفته است.
خوانش قرآنی زمینه های معنوی معاد در منظر یادمانی و روایت گر گورستان های متروک درون شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهداف: هدف کلی این تحقیق خوانش زمینه های معنوی معاد در احیای منظر یادمانی و روایت گر گورستان های متروک درون شهری براساس آموزه های قرآنی و روایات ائمه معصومین است. ابزار ها و روش ها: این تحقیق با استفاده از روش توصیفی تحلیلی انجام شده و از شیوه های کتابخانه ای و میدانی بوسیله مشاهده و پرسش از جامعه آماری متخصصان دینی و حرفه ای رشته معماری منظر با استفاده از پرسشنامه ساختار یافته، به منظور جمع آوری اطلاعات استفاده شده است. یافته ها: رابطه مکان، منظر و جایگاه مؤلفه های معنایی در خوانش و ادراک منظر با محوریت گورستان و بصورت خاص مسئله ی معاد به عنوان اصلی ترین مؤلفه معنایی در منظر گورستان شناسایی شده است. مسئله معاد مطابق با تفاسیر قرآن کریم و احادیث و نظر فلاسفه، عارفان تشریح شده و چگونگی استفاده از رمزگان های عینی و ذهنی معاد مطابق آیات قرآنی در منظر گورستان های متروک درون شهری بررسی شده است. نتیجه: نتیجه ی به دست آمده از این تحقیق گویای این مهم می باشد که منظرسازی عینی و ذهنی از معاد در آیات قرآن کریم هر کدام به نحوی حاوی مفاهیم و رمزگان های مختلفی هستند که تاثیرات گوناگونی بر مخاطبان می گذارند و لذا استفاده صحیح از آنها در احیای مناظر گورستان های متروک درون شهری می تواند سبب ادراک هر چه بهتر و بیشتر روایت گری و یادآوری این مناظر از معاد در ذهن مخاطبین باشد و در پی آن، سبب ارتباط بیشتر مخاطبان با منظر این مکان ها شود.
بازنمایش ساختار کالبدی باغ ایرانی در نگارگری و قالی های باغی در دوره صفویه
منبع:
هویت محیط دوره اول پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴
73 - 96
حوزههای تخصصی:
در ذهنیت ایرانی، باغ تصویری فراگیر دارد؛ به صورتی که آرمان باغ تقریبا در همه هنرها نفوذ کرده است و به عنوان بخشی از هویت فرهنگی ایران زمین مطرح شده است. باغ ایرانی یکی از نمودهای تجسم باور ایرانیان از بهشت موعود می باشد، و این عامل حضور پردیس ها را در آثار هنری پر رنگ کرده است. به همین دلیل گونه های مختلف هنر ایرانی توجه خاصی به بازنمایی باغ ایرانی داشته اند. دو حوزه ای که به وفور به این امر پرداخته اند قالی و نگارگری ایرانی است. در این پژوهش ساختارشناسی طرح، نقش و ترکیب بندی موجود در قالی های باغی و نگارگری ها در دوره صفویه و ارتباط آنها با ساختار باغ شهر های اصفهان و باغ فین کاشان بررسی شده است، تا از این طریق بتوان به تأثیر گذاری نحوه طراحی باغ و عناصر آن، در این دو حوزه تصویری دست یافت. در این راستا مسئله پژوهش این است که الگوی ساختاری و اجزای باغ ایرانی در دوره صفوی، بر طراحی فرش و نگاره در این دوره چه تأثیری گذاشته اند و باغ ایرانی، فرش و نگاره ها در چه ویژگی هایی مشترک هستند و تفاوت های موجود بین این سه گونه هنری را در یابیم تا به درکی صحیح از الگوبرداری این سه حوزه هنری از یکدیگر برسیم. ضرورت و اهمیت این مسئله از این جهت است که اصول صحیح به کار رفته در سه جنبه هنری مختلف و تاثیرگذاری آن ها بر یکدیگر را در یک دوره تاریخی تبیین می کنیم تا از جدا افتادگی این سه حوزه هنری در دوره ی معاصر جلوگیری کنیم و آن ها را مرتبط و تاثیرپذیر از هم بنماییم، تا در این صورت هویت و اصالت آن ها در هر دوره حفظ شود. این پژوهش از نوع تحقیقات کیفی با رویکرد تطبیقی می باشد. روش پژوهش حاضر توصیفی- تحلیلی بوده، و تجزیه و تحلیل اطلاعات به شیوه استقرایی انجام گرفته است. و اطلاعات پژوهش از طریق مطالعات کتابخانه ای و روش اسنادی جمع آوری شده است. هدف این پژوهش شناسایی جلوه های اصلی تصویر شده از باغ ایرانی و ساختار اصلی آن در نگاره ها و قالی های دوره صفویه و بررسی تاثیرپذیری آن ها و مقایسه تطبیقی میان آن ها است. جامعه آماری مربوط به باغ های ایرانی، قالی های باغی و نگارگری ها که از دوره صفویه انتخاب شده اند، 5 نمونه از هر کدام می باشد، محدوده جغرافیایی پژوهش به این صورت است که چهار نمونه باغ از شهر اصفهان و یک نمونه باغ از شهر کاشان و چهار نمونه قالی باغی از کردستان (شمال غرب ایران) و یک نمونه قالی باغی از کردستان، و نمونه های نگارگری که همگی از دوره صفویه و به صورت تصادفی جهت تجزیه و تحلیل در نظر گرفته شده اند؛ یافته های بدست آمده نشان می دهد که نقش مایه ها و ساختار شکلی موجود در قالی های باغی و نگارگری های دوره صفویه دارای طرح، نقش و هندسه فضایی یکسانی با باغ ایرانی هستند. در بیشتر قالی ها و نگاره ها استفاده از اصول هندسی، الگوی چهار باغ و هماهنگی بین نقش مایه ها باعث تجلی باغ ایرانی در قالی ها و نگارگری های دوره صفویه گردیده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که ترویج طرح باغی در قالی ها و به تصویر کشیدن باغ در نگارگری ها باعث گشته است، طبیعت و نقش مایه های آن مانند درختان، گلها، پرندگان و حیوانات برای نزدیکی به مفهوم باغ بهشت بیشتر استفاده شود. الگوی چهار باغ، فاصله مربعی و باز بودن چشم انداز اصلی به شکل مستطیل در باغ ایرانی، در طراحی قالی های باغی و نگارگری ها مشاهده شده است. با توجه به آنچه که در ساختار اصلی طرح باغ ایرانی وجود دارد و در تطبیق آن با ساختار شکلی دو حوزه نگارگری و قالی های باغی، به این نتیجه می رسیم که ترکیب بندی ساختارها و عناصر به کار رفته در دو حوزه نگارگری و قالی بافی، مشابه و منطبق بر سه نوع ساختار و اصول هندسی (تک محوری، دو محور عمود بر هم و سه کشیدگی موازی) باغ ایرانی است و تنها تفاوت در شیوه نمایش عناصر و نقشمایه ها، توسط هنرمندان است که در قالی های باغی عموما به صورت دو بعدی و در نگارگری ها عموما به صورت دو بعدی و سه بعدی نمایش داده می شوند. امید است تا استفاده از این الگوها و اصول در این سه جنبه هنری در دوره معاصر نیز راه گشای هنرمندان قرار گیرد.
بازتاب فرهنگ در معماری سکونتگاه های ایلات، نمونه مورد بررسی: عشایر ترکمن
حوزههای تخصصی:
در پهنه وسیع ایران زمین اقوام گوناگونی با فرهنگ ها، باورها و اعتقادات مختلف ساکن هستند. مطالعه و بررسی فرهنگ اقوام مختلف و حفظ میراث فرهنگی و تمدن یک قوم در هر کشوری از اهمیت به سزایی برخوردار است. در میان اقوام مختلف ایرانی ترکمن ها یکی از بزرگ ترین و قدیمی ترین قوم های ایرانی هستند، که عمدتا در کناره های شرقی دریای خزر شامل بخش های شمالی و شرقی استان گلستان و در بخش هایی از خراسان موسوم به ترکمن صحرا سکونت دارند. پژوهش حاضر تلاشی است در جهت شناخت بازتاب مولفه های فرهنگی در سکونتگاه های قوم ترکمن که با تمرکز بر واحدهای سکونتی، مصالح، نمادها و نشانه های به کار گرفته شده در آن، محل استقرار زنان و مردان، دست بافت ها و فعالیت آن ها شکل گرفته است. مهم ترین سکونتگاه ﺗﺮکﻤﻦﻫﺎ، آﻻﭼیﻖ ایﺸﺎن ﺷﻤﺮده ﻣیﺷﺪ که شباهت بسیاری به یک مسکن دائمی دارد. ﺳﺎﺧﺖ آلاچیق ها مراسم همراه آﻧ ﻬﺎ ، ﺗﺰییﻨﺎت داﺧﻠی آﻻﭼیﻖ ﻫﺎ، ﻧﻮع ﺧﺎص زﻧﺪﮔی ﺗﺮکﻤﻦﻫﺎ را ﻧﺸﺎن ﻣی دﻫﺪ. بر این اساس پژوهش زیر از طریق روش کیفی و با استناد به مطالعات کتابخانه ای صورت گرفته است تا مولفه های فرهنگی قوم ترکمن را بر اساس نمادها و نشانه های به کار گرفته شده در معماری سکونتگاه های این قوم را شناسایی کرده باشد. بررسی های انجام شده نشان می دهد که نحوه ساخت، تفکیک فضایی، چیدمان و تزئینات فضای داخلی آلاچیق ترکمن ها ریشه در نمادها و نشانه های فرهنگی این قوم دارد.
مدارس اجتماعی؛ راهکاری کالبدی برای افزایش تعاملات اجتماعی در بستر محله
حوزههای تخصصی:
نظام های طراحی فضاهای شهری و روستایی، فضاهای معماری را به شکل حائلی ب ین فع الیت های عمومی و خصوصی انسان ها در آورده و به وسیله ی حصارهایی که دور آن ها کشیده شده است از میزان دعوت کنندگی و یکپارچگی محیط می کاهند. مدرسه جایی است که اولی ن تجارب واق عی از بودن در محیط جمعی توسط انسان تجربه می گردد. حس تعلق به محیط مدرسه حتی در مواردی که خاطرات آن فراموش شده باشد، در درون انسان پایدار است. چنین ارتباطی، فضای مدرسه را فراتر از یک فضای آموزشی صرف تعریف می کند که مسلما هم به بهبود تجربه ی اج تماعی کمک می کند و هم نگرشی متفاوت به طراحی فضا را می طلبد تا بتوان زندگی اجتماعی را آنگونه که مطلوب است، بازآفرینی نمود. مطالعات نشان می دهد که سناریوهایی برای طراحی مدارس آتی جهت افزایش پاسخ دهی زندگی جمعی و افزایش کارایی مدارس در دن یا در حال تدوین است. این پژوهش، از طریق مطالعات کتابخانه ای و تحلیل آن ها، ابتدا به روش های ساماندهی محلات سنتی در ایران پرداخته و جایگاه مدارس در آن بررسی می گردد. سپس سناریوهای مختلف رابطه مدرسه و محله مورد بررسی و قیاس قرار گرفته و تعریف مشخصی از مدارس اجتماعی تبیین خواهد شد. این پژوهش به دنبال یافتن الگوی ی برای برق راری ارتباط کالبدی بین فضای آموزشی و بستر محله است. وجه اشتراک نظریات و سناریوهای مختلف مطرح شده، مدارس اجتماعی را فضاهایی چندمنظوره و در ارتباطی دوسویه با محله معرفی نموده به گونه ای که با کمرنگ تر شدن مرز این مدارس با محیط اطراف، قابلیت گسترش در محله را خواهند یافت و منجر به افزایش مشارکت مردمی، همسان سازی بهره مندی از امکانات، افزایش تعاملات اجتماعی و تغییر الگوی آموزش خواهند شد.
تبیین تأثیرگذاری ویژگی های مدیریت بحران بر عملکرد مدیران بحران با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری (مطالعه موردی: استان های جنوب شرق کشور)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۹ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۷۲
۱۴۵-۱۳۶
حوزههای تخصصی:
بحران، پدیده ای با احتمال وقوع کم و تأثیرگذاری زیاد است که نظم سیستم اصلی یا قسمت هایی از آن را مختل نموده و پایداری آن را به هم می زند؛ لذا مدیریت صحیح آن، نقش اساسی در بهبود و پیشرفت جامعه خواهد داشت. درواقع، تدبیر در مدیریت بهینه ی بحران ها به موفقیت در لایه های متعددی بستگی دارد که ویژگی های مدیریت بحران مدیران یکی از این لایه ها است؛ لذا توجه کافی به این عامل نقش تعیین کننده ای در مدیریت بهینه ی بحران ها و عملکرد مطلوب مدیران بحران خواهد داشت. هدف این پژوهش، تبیین تأثیرگذاری ویژگی های مدیریت بحران بر عملکرد مدیران بحران با استفاده از مدل ساختاری معادلات ساختاری (مطالعه موردی: استان های جنوب شرق کشور) است. در پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی اطلاعات لازم گردآوری گردیده است. جامعه آماری شامل کلیه اعضای ستاد مدیریت بحران استان های سیستان و بلوچستان، هرمزگان، کرمان، خراسان جنوبی و یزد که تعداد آن ها در سال 1398 حدوداً بالغ بر 100 نفر بود؛ می باشد که با استفاده از جدول نمونه گیری مورگان و کرجسی، تعداد 80 نفر با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای به عنوان نمونه آماری انتخاب گردید. برای تحلیل داده ها از آمار توصیفی و استنباطی (آزمون ضریب همبستگی پیرسون و آزمون فریدمن) استفاده شد. نتایج این پژوهش، ضمن اینکه مدل ویژگی های مدیریت بحران مؤثر بر عملکرد مناسب مدیران بحران استان های جنوب شرق کشور را مورد تأیید قرار داد؛ نشان داد که بین ویژگی های مدیریت بحران مدیران بحران تفاوت معنادار وجود دارد (05/0p<) که دراین بین بالاترین رتبه را فرهنگ خطاپذیری دارد و پس از آن تعهد مدیریت ارشد در رتبه ی دوم قرار دارد. مدیریت صحیح بحران ها، زمانی فراهم می گردد که ویژگی های مؤثر بر مدیریت بحران ازجمله ویژگی های مدیریت بحران مدیران را شناخته و متناسب با ویژگی های ذاتی و مهارتی، وظایف را به مدیران محول نموده و انتظار عملکرد مطلوب را از آن ها داشت. با توجه به نتیجه به دست آمده، پیشنهاد می شود به ویژگی های مدیریت بحران مدیران بحران توجه شود و با فراهم کردن محیطی که مدیران در آن احساس تعهد و پایبندی بیشتری به امور داشته باشند، زمینه را برای ایجاد عملکرد مطلوب و مناسب آنان فراهم نمود.