مطالب مرتبط با کلیدواژه

فضاهای فرهنگی


۱.

مصرف کننده های فضاهای فرهنگی بررسی تطبیقی زنان شاغل و خانه دار تهرانی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: سرمایه های فرهنگی فضاهای فرهنگی مکان های فرهنگی وسایل فرهنگی زنان شاغل و زنان خانه دار

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی مطالعات زنان زن در حوزه های علم، فرهنگ، هنر و سیاست
  2. حوزه‌های تخصصی مطالعات زنان زن، تفریحات و سلامت تفریحات سالم و سرگرمی ها
تعداد بازدید : ۱۵۶۳ تعداد دانلود : ۹۸۷
در پی پژوهشی با هدف شناخت استفاده از فضاهای فرهنگی اعم از مکان ها (سینما، موزه و غیره) و کالاهای فرهنگی (کتاب، تلویزیون و غیره) توسط زنان شاغل و خانه دار و مقایسه بین آن ها به روش کیفی و با ابزار مصاحبه و سپس تجزیه و تحلیل محتوای متن مصاحبه ها، نتایج تعمق پذیری به دست آمد؛ اولاً، زنان فضاهای فرهنگی را به طور یکسان مصرف نکرده اند. ثانیاً، زنان شاغل کمی بیش تر از زنان خانه دار به سینما می روند. ضمن اینکه کلاً زنان کم به موزه و تئاتر می روند، ولی تقریباً به یک اندازه از این مکان ها بهره می برند. زنان خانه دار کمی بیش تر از زنان شاغل تلویزیون می بینند، زیرا آن ها فرصت بیش تری دارند. زنان به یک اندازه ماهواره تماشا می کنند، ولی زنان شاغل به رغم اینکه کار می کنند و کار خانه را نیز به عهده دارند، کمی بیش تر از زنان خانه دار مطالعه می کنند. هر دو دسته خیلی موسیقی گوش می کنند و در نهایت همه زنان در استفاده از مکان های فرهنگی (به دلایل اقتصادی یا کمبود وقت) کم تر از وسایل فرهنگی استفاده می کنند.
۲.

مدارس اجتماعی؛ راهکاری کالبدی برای افزایش تعاملات اجتماعی در بستر محله

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: فضای آموزشی مدارس اجتماعی محله فضاهای فرهنگی تعاملات اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۸۲ تعداد دانلود : ۵۸۲
نظام های طراحی فضاهای شهری و روستایی، فضاهای معماری را به شکل حائلی ب ین فع الیت های عمومی و خصوصی انسان ها در آورده و به وسیله ی حصارهایی که دور آن ها کشیده شده است از میزان دعوت کنندگی و یکپارچگی محیط می کاهند. مدرسه جایی است که اولی ن تجارب واق عی از بودن در محیط جمعی توسط انسان تجربه می گردد. حس تعلق به محیط مدرسه حتی در مواردی که خاطرات آن فراموش شده باشد، در درون انسان پایدار است. چنین ارتباطی، فضای مدرسه را فراتر از یک فضای آموزشی صرف تعریف می کند که مسلما هم به بهبود تجربه ی اج تماعی کمک می کند و هم نگرشی متفاوت به طراحی فضا را می طلبد تا بتوان زندگی اجتماعی را آنگونه که مطلوب است، بازآفرینی نمود. مطالعات نشان می دهد که سناریوهایی برای طراحی مدارس آتی جهت افزایش پاسخ دهی زندگی جمعی و افزایش کارایی مدارس در دن یا در حال تدوین است. این پژوهش، از طریق مطالعات کتابخانه ای و تحلیل آن ها، ابتدا به روش های ساماندهی محلات سنتی در ایران پرداخته و جایگاه مدارس در آن بررسی می گردد. سپس سناریوهای مختلف رابطه مدرسه و محله مورد بررسی و قیاس قرار گرفته و تعریف مشخصی از مدارس اجتماعی تبیین خواهد شد. این پژوهش به دنبال یافتن الگوی ی برای برق راری ارتباط کالبدی بین فضای آموزشی و بستر محله است. وجه اشتراک نظریات و سناریوهای مختلف مطرح شده، مدارس اجتماعی را فضاهایی چندمنظوره و در ارتباطی دوسویه با محله معرفی نموده به گونه ای که با کمرنگ تر شدن مرز این مدارس با محیط اطراف، قابلیت گسترش در محله را خواهند یافت و منجر به افزایش مشارکت مردمی، همسان سازی بهره مندی از امکانات، افزایش تعاملات اجتماعی و تغییر الگوی آموزش خواهند شد.
۳.

عوامل مؤثر در ارتقای اجتماع پذیری بناهای فرهنگی؛ بررسی موردی: فرهنگسرای فرشچیان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فضاهای فرهنگی اجتماع پذیری محیط انسان ساخت فرهنگسرای فرشچیان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۶ تعداد دانلود : ۶۲۳
فضاهای فرهنگی به عنوان بخشی از فضاهای عمومی، افراد را درون سازمان های فضایی گوناگون به صورت اختیاری و برای انجام فعالیت های فرهنگی و اجتماعی گرد هم می آورند. این فضاها، محل مناسبی برای برقراری تعاملات اجتماعی محسوب می شوند و نقش مهمی در ایجاد و ارتقای تعاملات و ارتباط افراد با یکدیگر و زندگی اجتماعی آن ها دارند. با درک چگونگی ارتباط محیط انسان ساخت و روابط اجتماعی میان افراد می توان معماران و طراحان را در جهت طراحی مناسب چنین فضاهایی یاری رساند. هدف پژوهش حاضر یافتن روابطی بین کیفیت های فضایی و مفاهیم اجتماعی از جمله اجتماع پذیری در معماری و طراحی شهری و به کارگیری آن ها در طراحی بناهای فرهنگی است. در ارزیابی مؤلفه های اجتماع پذیری از روش مصاحبه و مشاهده و تحلیل نتایج آن از طریق نقشه های رفتار فضایی کاربران در فرهنگسرای فرشچیان اصفهان به عنوان نمونه مورد مطالعه استفاده شده است. نتایج پژوهش حاضر حاکی از وجود رابطه مستقیم بین میزان اجتماع پذیری و مؤلفه های کالبدی و فعالیتی محیط ساخته شده است. این مؤلفه ها گاه به تنهایی و گاه در ترکیب با یکدیگر می توانند در کمیت و کیفیت اجتماع پذیری بناهای عمومی اثرگذار باشند.  
۴.

بررسی مؤلفه های تاثیرگذار بر حضور زنان کرد در مراکز فرهنگی (نمونه مورد مطالعه: مجتمع فرهنگی هنری فجر شهر سنندج)(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۳۲ تعداد دانلود : ۱۱۰
مناسب بودن فضاهای فرهنگی به عنوان یک فضای عمومی، موضوع مهمی است که باید مورد توجه قرار گیرد. نیاز به حضور در فضا برای همه گروه ها، فارغ از جنسیت، سن، شغل و . . امری ضروری است. با توجه به این که زنان نیمی از جامعه را تشکیل داده و محور خانواده به شمار می آیند، لذا باید از نظر روحی و جسمی از سلامت و شادابی برخوردار باشند. زنان، علاوه بر این که خود می-توانند یک قشر فعال در همه ابعاد باشند، قشرهای فعال را در دامن خود تربیت می کنند. این مقاله عوامل موثر بر حضور زنان کرد در فضاهای فرهنگی را مورد بررسی قرارمی دهد. روش پژوهش به صورت پیمایشی و با رویکرد توصیفی-تحلیلی است و گردآوری اطلاعات آن از طریق مطالعات میدانی و با ابزار پرسشنامه صورت گرفته است و داده های حاصل به وسیله نرم افزار SPSS تحلیل شده اند. جامعه آماری این مقاله را زنان و مردانی)70درصد جامعه آماری، زنان بوده اند) که با مجتمع فرهنگی هنری فجر سنندج در ارتباط هستند، تشکیل می دهد. عوامل تاثیرگذار بر حضور زنان در فضاهای عمومی و به طور خاص فضاهای فرهنگی، دامنه وسیعی از محدودیت های کالبدی، اجتماعی، فرهنگی واقتصادی را دربرمی گیرند. مهمترین عوامل تاثیرگذار، شاخص احساس نیاز به این گونه مکان ها و مرد سالاری و دسترسی مناسب به این فضاها برای شهروندان می باشند. احساس نیاز به این معنی که مجتمع فرهنگی موجود پاسخگوی نیازهای آنها نمیباشد. بنابراین رابطه ای میان عوامل موثر و شرایط و نیازهای زنان مورد بررسی قرار می گیرد و در انتها توصیه هایی برای کاهش تاثیرات این عوامل ارائه می شود.
۵.

مؤلفه های مؤثر در طراحی فضاهای فرهنگی از منظر اسناد بین المللی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۴۱ تعداد دانلود : ۱۳۴
معماری معاصر به دلیل گسست از فرهنگ و هویت بومی خود قادر به ایفای نقشی که برعهده دارد نبوده و این گسست پیامدهای غیرقابل جبرانی به همراه داشته است، به گونه ای که معماران را از اصل و ریشه حقیقی خویش دور کرده و بی توجهی ایشان را به قوانین و اصول حقیقی حاکم بر طراحی بناها به ویژه بناهای فرهنگی که نقشی هویت ساز را در جامعه دارند، در پی داشته است. لذا بررسی حقوق و قوانین حاکم بر فضاهای فرهنگی به خصوص در سطح بین الملل به دلیل گستردگی وظیفه ای که در ترویج و حفظ فرهنگ اقوام و آموزش علوم و فنون دارند یک ضرورت مهم تلقی می شود که باید در طراحی این گونه فضاها مدنظر قرار گیرد. ازاین رو هدف اصلی پژوهش بررسی حقوق مرتبط با فضاهای فرهنگی مندرج در اسناد بین المللی منتخب پژوهش جهت استخراج اصول و مؤلفه هایی برای بهبود کیفی و عملکردی این مکان های ارزشمند در نظر گرفته شده است. به دلیل عمومیت فضاهای فرهنگی و ازآنجاکه بیشترین مخاطبین فضاهای فرهنگی کودکان قلمداد می شوند، ضروری است حقوق فرهنگی مرتبط با کودکان مندرج در اسناد بین المللی نیز مورد توجه و ارزیابی قرار گیرند. در این راستا تلاش شده است با بررسی اسناد بین المللی منتخب شامل اعلامیه جهانی حقوق بشر مصوب 1948، میثاق بین المللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مصوب 1966، پیمان نامه حقوق کودک مصوب 1989 که در آن ها به ضوابط حقوق فرهنگی اشاره شده است، به تعدادی از الزامات و مؤلفه ها دست یافت که در نهایت به ارائه راه کارهای معمارانه برای دستیابی به این الزامات منتهی می شود. این راه کارها از قابلیت ارتقاء کیفی فضاهای فرهنگی و اعمال حقوق مربوطه برخوردارند. روش پژوهش، کیفی بوده و شیوه گردآوری اطلاعات از نوع کتابخانه ای است. نتیجه پژوهش حاکی از مؤلفه هایی اثرگذار چون اجتماع پذیری، تجلی هویت ایرانی، پاسخ گویی فضاها به نیازهای کودکان و بهره وری و سودمندی فضا در مکان های فرهنگی است.
۶.

شناسایی و ارزیابی شاخص های کیفیت ی فضاهای فرهنگی-اجتماعی (مطالعه موردی: کلانشهر اصفهان)

کلیدواژه‌ها: فضا فضاهای فرهنگی شاخص های کیفیت تحلیل عاملی تحلیل سلسله مراتبی کلانشهر اصفهان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۰ تعداد دانلود : ۵۶
فضاهای فرهنگی-اجتماعی در تعاملات اجتماعی و ارتقاء فرهنگ شهروندی نقش مؤثری دارد. لذا توجه به کیفیت فضاهای فرهنگی- اجتماعی شهر در راستای دستیابی به توسعه فرهنگی با توجه به دارا بودن وجهه اجتماعی- فرهنگی و تقویت روح اجتماعی شده و شهرگرایی ضرورتی اساسی است. از این رو ارتقاء کیفی این دسته فضاها بیش از سایر انواع فضاها موجب ایجاد جامعه شهری سالم و شکوفا خواهد شد. هدف از پژوهش حاضر، شناسایی و ارزیابی شاخص های کیفیتِ فضاهای فرهنگی-اجتماعی کلانشهر اصفهان است. روش این پژوهش بر اساس هدف کاربردی و بر اساس ماهیت توصیفی- تحلیلی می باشد. جامعه آماری پژوهش را 75 نفر از مدیران و متخصصان در زمینه مزبور را شامل می شود که با استفاده از پرسشنامه شاخص ها شناسایی و امتیاز بندی شده است. با استفاده از روش تحلیل عاملی، 4 عامل مؤثر مشخص گردید که این عوامل جمعاً 18/91 درصد از واریانس را تبیین و محاسبه می نمایند. نتایج مستخرج از این تحلیل نشان می دهد که عامل کالبدی با درصد واریانس44/65 اولویت اصلی و عملکرد اجتماعی با 33/12 درصد از واریانس، اقتصادی با 37/8 و زیست محیطی با میانگین وزنی 02/5 درصد از واریانس به ترتیب تأثیر گذارترین عوامل بر کیفیت فضاهای فرهنگی می باشد.