فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۷۴۱ تا ۲٬۷۶۰ مورد از کل ۹٬۸۳۶ مورد.
منبع:
نامه معماری و شهرسازی سال چهاردهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۳
31 - 56
حوزههای تخصصی:
امروزه در روند طراحی و ساماندهی فضاهای شهری، نقش منظر صوتی و متغیرهای تأثیرگذار آن، به عنوان پتانسیلی در افزایش قابلیت افراد جهت درک عمیق و با کیفیت از محیط کالبدی، نادیده گرفته شده است. از جمله متغیر مهم تأثیرگذار بر صوت و ادراک انسان از محیط، بحث ساختار کالبدی فضا است. بنابراین، هدف پژوهش حاضر، دستیابی به منظر صوتی مطلوب برای عابران، از طریق بررسی روابط میان متغیرهای کالبدی-فضایی بر تجربه منظر صوتی عابران می باشد. پژوهش حاضر از روش اکتشافی-تحلیلی و روابط علی-معلولی، با تکیه بر روش تحقیق آمیخته بهره برده است و به سبب ناممکن بودن تغییر شرایط کالبدی وضع موجود و دشواری کنترل متغیرهای غیرکالبدی، از تکنیک واقعیت مجازی استفاده نموده است. با استخراج شاخص های کالبدی مهم از چارچوب پژوهش، آزمون های تحقیق در قالب گروه های کالبدی-فضایی طبقه بندی شده اند و از طریق پرسشنامه مورد ارزیابی قرار گرفته اند. سپس، ارتباط میان متغیرهای هدف پژوهش با یکدیگر از طریق آزمون های آماری در SPSS، در کنار مقایسه نتایج با نحوه توزیع واقعی صوت، در نرم افزار Arraycalc، تحلیل شده اند. نتایج گویای این مطلب اند که بین ساختار کالبدی-فضایی با متغیرهای تجربه منظر صوتی ارتباط معنادار و منطقی وجود دارد. در واقع، بنابر میانگین نتایج رضایت خاطر از منظر صوتی آزمون ها، در آرایش فضایی محدب (182.53)، کاهش ارتفاع ساختمان ها (190.58)، کاهش عرض مسیر (188.1) و ایجاد گشودگی (206.36) در مسیر حرکت عابران، کیفیت تجربه منظر صوتی از مطلوبیت نسبی بالاتری برخوردار خواهد بود.
ارزیابی بصری مناظر روستایی بر مبنای شاخص های کیفی؛ بررسی موردی: روستاهای منطقه الموت قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال سیزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۳۰
81 - 98
حوزههای تخصصی:
ارزش های زیبایی شناسانه و جنبه های بصری مناظر به عنوان یکی از مهم ترین و تأثیرگذارترین عوامل تعیین کننده بر حضور و تداوم سکونت در مناطق روستایی است و می تواند به عنوان مبنایی برای برنامه ریزی و طراحی این مناطق مطرح گردد. ازاین رو، چیستی شاخص های مؤثر بر آن و چگونگی ارزیابی آنها در راستای کاهش مداخلات مقطعی در این حوزه بسیار اهمیت پیدا می کند. هدف کلی پژوهش حاضر شناسایی شاخص های کیفی مؤثر بر ارزیابی مناظر روستایی است. در این راستا با روش تحلیل محتوای کیفی- استقرایی و نیز مبتنی بر استدلال منطقی، شاخص ها از ادبیات پژوهش استخراج شدند و بر روی 10 روستا در منطقه الموت قزوین مورد آزمون تجربی قرار گرفتند. پژوهش با تکنیک ارزیابی بصری تصاویر در چند مرحله با پرسشنامه، تصاویر منتخب مناظر روستایی را مورد ارزیابی قرار داده و در تحلیل نتایج حاصل از آزمون های T-Test و تحلیل رگرسیونی استفاده شده است. یافته های پژوهش علاوه بر ارائه شاخص های کیفی مؤثر بر ارزیابی بصری مناظر روستایی، شاخص های «محدوده بصری»، «زمین در منظر»، «نبود اخلال و آشفتگی بصری»، «وجود عناصر تماشایی، منحصربه فرد و نمادین»، «توزیع ویژگی های منظر» را دارای بالاترین میزان تأثیرگذاری تبیین می کند. نتایج نشان می دهد هرکدام از شاخص های ارائه شده با درجات متفاوتی در ارزیابی تصاویر مناظر روستایی مؤثر هستند. لذا شناسایی شاخص ها بر مبنای میزان اثربخشی می تواند راهنمای عمل برنامه ریزان و طراحان مناظر روستایی قرار گرفته و راهگشایی هرچه مؤثرتر در اقدامات پیش رو باشد.
اثرسنجی پروژه های هوشمندسازیِ شهرداری منطقه 2 تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدفِ اثرسنجیِ پروژه های هوشمند شهرداری منطقه 2 تهران به انجام رسیده است. در این مطالعه میزان اثربخشیِ پروژه های هوشمند در قالب مدلِ اثرسنجیِ کرک پاتریک انجام گرفته است. روشِ مورد استفاده، پیمایش؛ جامعه آماری، شهروندان بالای 15 سالِ منطقه 2 تهران؛ حجم نمونه 450 نفر و روش نمونه گیری خوشه ای بوده است. یافته های بخش کمی نشان داد که دو پروژه پیدو و بیدود با اختلاف بسیار فاحش نسبت به سایر پروژه ها اثربخش ترین پروژه های هوشمند اجراشده در منطقه 2 تهران محسوب می شوند. پروژه الوپارک در رتبه سوم قرار دارد و پروژه های پارک حاشیه ای هوشمند و ریالو در رتبه های بعدی جای گرفته اند. کم اثرترین پروژه های هوشمندِ اجراشده در منطقه 2 مربوط به دو پروژه کاپیتان کار و کیوسک هوشمند شهری است. نتایج بخش علت یابی نیز نشان داد که عدم موفقیت پروژه های موردبررسی در درجه اول به ضعف مدیریتی و تصمیمات نسنجیده و غیرکارشناسانه مربوط است. در درجه دوم، فقدان یک رویکرد تعاملی و مشارکت جویانه در بین بخش های مختلف قرار دارد و نهایتاً در درجه سوم مشکلات مربوط به فرایند اجرا و عوامل اجرایی مطرح می شود. در همین راستا، کاربست پژوهش در سه محور اصلی شامل لزوم تغییر در نظام تصمیم سازی، تغییر در نظام مشارکت و تغییر در نظام اجرا تدوین و ارائه شده است.
برساخت الگوی شهر ایمن براساس شاخصه های رفتاری ساکنان (نمونه ی موردی محله ی راهبند ساری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۴ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱۳
59 - 81
حوزههای تخصصی:
شهرها، سیستم های اقتصادی، اجتماعی پایدار و پیچیده ای هستند،که اگر عوامل برهم زننده ی تعادل آنها چون امنیت، کنترل نشود، روبه زوال می روند. یکی از جدیدترین رویکردها در برابر بحران امنیت شهری توجه به رابطه بین محیط و رفتار و فرضیات و فرآیندهای مبتنی بر پیش گیری از جرم از طریق طراحی محیطی (CPTED) است. با توجه به موفقیت آمیز بودن CPTED در دنیا، می توان طبق فرضیه ها، دریافت که بین خصوصیات محیط کالبدی و ویژگی های رفتاری ساکنان در فضاهای مسکونی رابطه وجود دارد. می توان با تبیین الگوهای محیط های مسکونی امن در شهر ساری آن را با شاخصه های CPTED تطبیق داد و با به کارگیری ویژگی های رفتاری طبقه ی محروم به الگوهای کالبدی فضای مسکونی امن دست یافت. پژوهش حاضر از نظر روش شناسی در دسته ی تحقیقات آمیخته، ترکیب روش های کمی-کیفی از نوع موردکاوانه (محله ی راهبند) است. مؤلفه های CPTED را با سه فرضیه ارزیابی کرده ایم. ابتدا از روش شناسی اسنادی وکتابخانه ای بارویکرد بازنگری نظام مند منابع مرتبط جهت شناسایی معیارهایCPTED بهره گرفته شد. متعاقباً با انجام گونه شناسی کالبدی و اجتماعی محله راهبند از طریق توزیع پرسش نامه مستخرج از مؤلفه های متغیرهای اصلی تحقیق به صورت هدفمند و تحلیل داده های کیفی حاصل با SPSS درجه ی اهمیت هر معیار ارزیابی شد. هدف تحقیق بررسی رابطه ی بین محیط کالبدی و رفتار ساکنان در جهت ارائه ی فاکتورهای تعیین کننده در طراحی فضای شهری امن و استفاده از آمار توصیفی درتأیید یارد GOF است. مدل تحلیل عاملی استفاده از آمار توصیفی استنباطی از طریق معیار فرضیه های تحقیق و استفاده از آزمون کولموگروف-اسمرینوف با استفاده از تحلیل 384 پرسش نامه در فاصله ی سال های 98و99 است. طبق خروجی ها برای مدل حاضر GOFبرابر 63/0 محاسبه که نشان از برازش کلی قوی مدل دارد، کلیه ی فرضیه های تحقیق تأیید و مؤلفه ی ویژگی های رفتاری ساکنان محله مهم ترین معیار امنیت محیطی محله ی راهبند شناخته شده است.
بازگرداندن بدن به طراحی داخلی: اسپینوزا و نظریه طراحی داخلی
منبع:
اندیشنامه معماری داخلی سال ۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱
95 - 106
حوزههای تخصصی:
پارادایم های هستی شناسی، فهم آدمی از تمام هستی و حتی بدنش را می سازند، فهم انحاء مختلف وجود انسان مانند «معماری» و «داخلیِ طراحی شده» متاثر از پارادایم حاکم است و تا آنجا که تغییری در این پارادایم رخ ندهد تطور بدن و تصور آن در معماری صرفاً به تطور صور معماری (تاریخ استاندارد و غیرکاربردی معماری)، تحویل خواهد شد. ضرورت هر برون رفتی از این تاریخ استاندارد و رسیدن به فهمی رهاشده از پارادایم غالب، پرسش از بدن و بازنمایی های بدن در معماری است: گذشتگان برای کدام بدن طراحی می کرده اند؟ این پرسش چه به واسطه حجم و غنای داده های تاریخ استاندارد و چه به علت بدیهی پنداشتن وظایف معماری/طراحی در ازدحام پرسش های روزگار ما گم شده است. آگاهی از این وضعیت ما را واداشت تا تلاش برای بررسی تطور بدن و تصور آن در معماری را بر مبنای قرائتی ویژه از اسپینوزا پیش ببریم که پارادایمی بدیل و به قولی متعلق به «جریان زیرزمینی فلسفه» است. اسپینوزا با طرح «این همانی امتداد و اندیشه»، تغییر خوانش ما را از تاریخ معماری ممکن ساخت تا در تفسیر آن به جای تاکید بر ایده ها و افکار معماران به نظام ویژه ابدان/اشیا نظر کنیم و درنتیجه «معماری ها» (نه معماری) و «بدن ها»ی متفاوت بیابیم: یک تاریخ غیراستاندارد معماری ها، حاصل از صورت جدید انتظامِ داده ها. از دل تغییر پارادایمی مذکور، مفهوم جدیدی از طراحی شروع به بالیدن می کند _با تاریخی کاربردی و اخلاقی دربرابر تاریخ نظری محض فعلی_ که با رد تمایز میان عاملان انسانی/تکنولوژیکی طراحی (شهرساز، معمار، طراح داخلی، رایانه و ...) و برتری آنها بر طبیعت، بدن طبیعت را جایگزین بدن انسان در داخلی ترین لایه طراحی خواهد کرد.
تأملی در عرصه نظری طراحی داخلی مروری بر کتاب به سوی داخلی جدید: مجموعه مقالات نظریه طراحی داخلی
منبع:
اندیشنامه معماری داخلی سال ۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱
39 - 60
حوزههای تخصصی:
«معماری داخلی» یا «طراحی داخلی»، به منزله نامی برای تخصصی حرفه ای و رشته ای دانشگاهی، سابقه ای قریب به یک سده دارد. عمده پژوهش های انجام شده در طی این سال ها مربوط به مسائل عملی و کاربردی طراحی بوده است، اما ضرورت پژوهش در حوزه نظری این رشته سبب شده است که در طی دو دهه اخیر نظر پژوهشگران، بیش از پیش، به این حوزه جلب شود. یکی از مهم ترین آثار منتشر شده در این باره، کتابی است با عنوانِ به سوی داخلیِ جدید: مجموعه مقالات نظریه طراحی داخلی. در این کتاب، لوئیس وی ینتال، به تدوین چهارچوب نظری طراحی داخلی اقدام، و به منظور شرح مفاهیم موجود در این عرصه نظری، مجموعه ای از مقالات را گردآوری و ارائه کرده است. می توان گفت نویسنده در این کتاب با پرسش از چگونگی شکل گیری جریان های موجود عرصه نظری طراحی داخلی، به تحلیل و تفسیر آرای خود و دیگر صاحب نظران پرداخته است. در مدل هستی شناختی پیشنهادی وی ینتال، طراحی داخلی شامل هشت لایه نامتقارن پیازی شکل است که در بعضی از نواحی با یکدیگر اشتراک دارند. وی بر اساس این مدل، کتاب را به هشت فصل تقسیم، و مقالات منتخب را ذیل این فصول دسته بندی می کند. با توجه به مفاهیم مطرح شده در این کتاب، هدف این مقاله تأملی در شکل گیری نظریه طراحی داخلی از ابعاد نظری مختلف است. بدین منظور، متن به دو بخش اصلی تقسیم شده است؛ بخش اول که با ساختارِ طرح پرسش تدوین شده است، به بیان تفکر وی ینتال درباره چیستی و چگونگی طراحی داخلی اختصاص دارد؛ بخش دوم در باب شرح و تفصیل مبادی نظری پیشنهادی وی و بررسی مقالات مربوط به مدل ارائه شده است. این مقاله ضمن گشودن راهی نو برای اندیشیدن و پژوهش در حوزه نظری طراحی داخلی، به دانشجویان و حرفه مندان این رشته کمک می کند تا با ادبیات طراحی داخلی و مسائل مربوط به آن آشنا شوند؛ حوزه ای که به دلیل نوظهور بودن و در نتیجه، فقر منابعْ شایسته بذل توجه بیشتر است.
بازنگری معیارهای مطلوبیت خیابان های شهری تهران از دیدگاه شهروندان (مطالعه موردی: خیابان ولیعصرعج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره دوم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
61-76
حوزههای تخصصی:
موضوع این مقاله، مطالعه عوامل و معیارهای مطلوبیت خیابان شهری و توقعات موردنظر شهروندان از آن است. مسئله تحقیق ناظر به عدم شناخت دقیق مولفه های مطلوبیت خیابان شهری در سکانس های مختلف آن است. گزاره نظری پژوهش این است که وجود کیفیت در مولفه های کالبدی، فضایی، معنایی-نمادین و فعالیتی- اجتماعی منجر به ایجاد سرزندگی، خاطره انگیزی، ایمنی و انعطاف پذیری به عنوان ابعاد توقعات شهروندان از خیابان شهری می شوند. روش تحقیق مقاله شامل روش های توصیفی تحلیلی و پیمایش می باشد. شیوه گردآوری داده ها مصاحبه با ابزار پرسشنامه باز و نیمه ساختار یافته است. جامعه آماری شهروندان سه سکانس از خیابان ولیعصرعج می باشد. نتایج تحقیق نشان دهنده این است که سرزندگی، خاطره انگیزی نقش بسزایی در برآورده شدن توقعات شهروندان از خیابان شهری دارند. دو بعد انعطاف پذیری و ایمنی نقش کمتری از این دو بعد دیگر دارند. نزدیک بودن میزان اهمیت چهار مولفه منجر به مطلوبیت بیشتر می شود. برای مطلوبیت خیابان شهری، نقش مولفه های کالبدی، فضایی، معنایی و فعالیتی با توجه به ماهیت سکانس خیابان بسیار متفاوت است ولی موثربودن هر چهار مولفه در ایجاد مطلوبیت و ساختن شخصیت منحصر بفرد خیابان بسیار حائز اهمیت است. مولفه های کالبدی و فضایی به سرزندگی و ایمنی بیشتر و مولفه های معنایی و فعالیتی به خاطره انگیزی و انعطاف پذیری بیشتر منجر می شوند.
پدیدارشناسی معماری ادراکات چند حسی در اندیشه های یوهانی پالاسما
حوزههای تخصصی:
امروزه در حوزه معماری، نگرش تفسیری سعی در بازنگری به تعریف مکان و ادراک جسمانی و احیای معنای مستتر در فضاهای انسان ساخت دارد. این مقاله به نقش بدن انسان در ادراک فضای خلق شده از منظر اندیشه های یوهانی پالاسما می پردازد. میزان حضور پذیری و ظرفیت و قابلیت تحرک پذیری بدن در فضای ساخته شده و نیز میزان تأثیرگذاری فضای پر و خالی بر ابعاد بدن مخاطب را می توان از ویژگی های اصلی معماری به شمار آورد. لذا ابتدا جایگاه پدیدارشناسی معماری را که به معنای نگریستن به معماری از درون تجربه آگاهانه است و به حضور وجودی انسان در جهان توجه دارد را مورد تدقیق قرار دادیم و سپس به موضوع ادراکات چند حسی در معماری که در فرایندهای پردازش ذهنی و بازنمایی، مهم ترین نقش را ایفا می کند، پرداختیم. این تحقیق با تأکید بر وجه کیفی و توصیفی شناخت مکان با توجه به رویکردهای ارائه شده توسط یوهانی پالاسما و از منظر پدیدارشناسی ادراکات چند حسی در فضای زیستی انجام گرفته است.
تبیین نقش قدرت در بافت جوامع قرون وسطی و اثر آن بر تحولات کارکردی باغ های قرن 6-15 م.(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم شهریور ۱۴۰۰ شماره ۹۹
43 - 52
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: در باغسازی قرون وسطی عامل مذهب و تسلط آموزه های کلیسا دلیل اصلی رشدنیافتگی باغسازی سده های میانه خوانده می شود که براساس آن انسان عصر مسیحیت به دلیل دیدگاه های ایدئولوژیک و افراطی از طبیعت و مظاهر آن چشم پوشی می کرده است. در واقع قدرت اندیشه های مذهبی سبب عدم شکل گیری باغ های منسجم در اوایل قرون وسطی و کاهش این قدرت در اواخر دوره، باعث شکل گیری باغ ها در وجه زیباشناسانه شده است. در مطالعات باغسازی قرون وسطی مذهب به عنوان پدیده ای همه گیر به تمام ابعاد جامعه بسط داده شده و تأثیر عواملی چون وضعیت اجتماعی و معیشتی مردم، تحولات سیاسی قدرت های حاکم و شرایط اقتصادی، کمتر مورد بررسی قرار گرفته است.اهداف پژوهش: این پژوهش با هدف بررسی علل مغفول ماندن و رشدنیافتگی باغسازی سده میانه، به این پرسش پاسخ می دهد که آیا دگماتیزم مذهبی و باورهای کلیسا درباره طبیعت علت اصلی اثرگذار بر ماهیت و کارکرد باغ های قرون وسطی بوده است؟ به جز عامل مذهب چه عوامل دیگری در تحولات کارکردی باغ های این دوره دخالت دارند؟روش پژوهش: این پژوهش با بهره گیری از رویکرد تبیینی به بررسی کارکردهای باغ های قرون وسطی با روش تحلیلی از دریچه تحولات رویدادهای تاریخی و بافت اجتماعی می پردازد و بر مبنای تحلیل داده های نوشتاری و تصویری نقش عوامل مذهبی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی را مورد بررسی قرار می دهد.نتیجه گیری: یافته های پژوهش نشان می دهد مجموعه عوامل مذهبی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعیِ شهرهای قرون وسطی در طی 9 قرن، باغسازی این دوران را تحت تأثیر قرار داده و عامل قدرت و گروه های صاحب قدرت در هر دوره تعیین کننده ماهیت، کالبد و کارکرد باغ بوده اند. در قرن 12- 6 م. قدرت حاکم (نظام کلیسا-فئودال) گونه باغ های مذهبی و معیشتی-کارکردی را پدید آورده و در قرن 15-12م. اشراف شهرنشین (اصناف تجاری) باغ های لذت را شکل داده اند.
خوانش منظر خیابان، بالاخیابان و پایین خیابان شهر مشهد به مثابه آستانه تشرف به حرم رضوی(ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۳ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵۷
64 - 77
حوزههای تخصصی:
بالاخیابان(خیابان بالاسر) و پایین خیابان (خیابان پایین پا) نخستین مداخله در مقیاس شهری، توسط حکومت صفویه به عنوان اولین خیابان شهر مشهد احداث شد و محوری شرقی-غربی به مرکزیت حرم مطهر ایجاد کرد. این خیابان همواره در طول تاریخ نقشی مهم در سازمان فضایی شهر و در ذهن شهروندان ایفا نموده و از همین روی، همواره مورد توجه تمام حکومت ها بوده است. اما مداخلات صورت گرفته طی چند دهه اخیر (به خصوص پهلوی دوم تا امروز)، موجب برهم خوردن شاکله بافت، ساختارها، محلات و نظامات حاکم بر آن شده، ساکنان را به عنوان بهره برداران اصیل بافت، بیرون رانده و موجب بروز معضلات عدیده اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و ... شده است. پژوهش حاضر یک مطالعه استنباطی است که با تحلیل منابع مختلف در سه دوره تاریخی به خوانش منظر بالاخیابان و پایین خیابان در شهر مشهد می پردازد. سه دوره سنت (قبل از پهلوی): با استفاده از اسناد تاریخی و آثار روشنفکری، پهلوی: با استفاده از اسناد تاریخی و اسناد شهری و بعد از انقلاب اسلامی: با استفاده از اسناد شهری و مصاحبه عمیق بررسی شدند. بر مبنای رویکرد منظر هدف این پژوهش کشف نقش «بالا و پایین خیابان» در سازمان فضایی شهر مشهد است. با جمع بندی مطالعات پژوهش، این گونه استنباط می شود که تا قبل از شروع مداخلات شهری اولین طرح جامع در دوره پهلوی، عناصر تشکیل دهنده منظر محور مورد مطالعه به گونه ای هماهنگ، برای هدفی واحد در ارتباط با یکدیگر ایفای نقش کرده اند. علی رغم بحران به وجود آمده و تأثیرات مخرب آن بر صورت و کالبد خیابان در دوره معاصر، قدرت ادراکات ذهن و اندیشه انسان به عنوان مخاطب همواره بر ماده غلبه داشته است، به طوری که معنای ذهنی آن، یا به عبارت بهتر منظر این خیابان هنوز تا حدی پابرجا و با مداخلاتی در جهت نقش اصلی آن قابل احیاست. نتیجه گیری گویای آن است که خیابان مورد مطالعه همواره به عنوان محوری متعالی در ذهن مخاطبانش ایفای نقش کرده که به مفهوم مقدس زیارت پیوند خورده است.
آموزش طراحی معماری مبتنی بر هوش مصنوعی
منبع:
پژوهش های معماری نوین دوره اول پاییز ۱۴۰۰ شماره ۱
7 - 25
حوزههای تخصصی:
با توسعه سریع تکنولوژی های هوش مصنوعی (AI)و علاقه به کاربرد آن ها در زمینه های آموزشی، رشد قابل توجهی در ادبیات علمی در رابطه با کاربرد AI در آموزش بوجود آمده است. طراحی معماری فرآیند پیچیده ای است که از تجربه و خلاقیت گذشته برای تولید طرح های جدید استفاده می کند. استفاده از هوش مصنوعی برای این فرآیند نباید معطوف به یافتن راه حلی در یک فضای جستجوگر تعریف شده باشد زیرا هنوز الزامات طراحی در مرحله مفهومی به خوبی مشخص نشده است. در عوض، این فرآیند باید به عنوان کاوش در الزامات و همچنین راه حل های ممکن برای پاسخگویی به این الزامات در نظر گرفته شود. مطالعه کاربردی حاضر با هدف ارائه مدل آموزش طراحی معماری مبتنی بر هوش مصنوعی در آموزش معماری جهت ارائه یک نمای کلی از هوش مصنوعی برای توسعه و اجرای بیشتر آن سیستم آموزش طراحی کشور است. نوع این تحقیق کاربردی توسعه ای و روش آن به صورت توصیفی تحلیلی بوده و از لحاظ گردآوری داده ها به صورت پیمایشی است. برای جمع آوری داده های مورد نیاز این پژوهش پرسش نامه ای باز پاسخ بین کلیه اعضای هیئت علمی دانشگاه آزاد و..... و متخصصان این موضوع توزیع و با روش تجزیه و تحلیل محتوا این اطلاعات بررسی گردیده است. نتایج این پژوهش حاوی راهکارهایی برای ارائه مدل آموزش طراحی معماری مبتنی بر هوش مصنوعی است. با این مطالعه، با توانمندسازی اساتید و محققان برای درک وضعیت و توسعه زیرساخت های مالی و فیزیکی و سخت افزاری و نرم افزاری هوش مصنوعی آشنا شده و به افزایش اثربخشی و کارایی کمک شایانی خواهد شد. هم چنین، یافته های بدست آمده به فعالان و مسئولین و آموزگاران و محققان در شناسایی راه کارهایی بهبود آموزش طراح کمک می کند.
تحلیل فضای شهری بر حسب منظر ذهنی لایه هایی از اقشار متوسط جدید شهری (مورد مطالعاتی: میدان انقلاب تهران در دوران پهلوی دوم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم آبان ۱۴۰۰ شماره ۱۰۱
83 - 96
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: فضای شهری در ذهن کنشگران اجتماعی بازتاب می یابد و چون دست به عمل می زنند فضا را شکل می دهند. اما فاعلان فضایی الزاماً مشابه هم نمی اندیشند. لذا ضرورت دارد که تولید و دگرگونی فضای شهری را بیش از هر چیز از منظر ذهنیت اقشار و گروه های اجتماعی مطالعه کرد. این پژوهش در پی پاسخ به این پرسش است که آیا می توان به روش روایت پژوهی، تحلیلی از منظر ذهنی اقشار اجتماعی از یک فضای شهری مشخص ارائه داد؟ هدف پژوهش: هدف پژوهش حاضر تحلیل منظر ذهنی اقشار متوسط جدید شهری از میدان انقلاب شهر تهران در دوران پهلوی دوم، از طریق روش روایت پژوهی است. روش پژوهش: برای آزمون، روایت اقشار متوسط جدید شهری از میدان انقلاب تهران طی سال های 1330 تا 1357 به عنوان مورد مطالعاتی انتخاب شد. نتیجه گیری: یافته تحقیق حاکی از آن است که در درون قشرهای متوسط جدید روایت های مشابه و قابل مقوله بندی وجود دارد که منظر ذهنی اقشار متوسط از فضای شهری معینی را آشکار می سازد. به علاوه، مشخص شد که ذهنیت افراد از محدوده میدان انقلاب، قابل تقسیم به دو بازه زمانی است. به نظر می رسد که دوره زمانی چنین تغییراتی در ذهن ایشان، مطابق با تغییرات مادی و معنوی در زمینه و بستر تاریخی است؛ چرا که این امور سیاسی، اجتماعی و اقتصادی هستند که مکان مناسب خود را در شهر می یابند و تغییر در این امور به دلیل تغییر در شرایط مادی و معنوی زندگی انسان است. مکان ها به وساطت امکاناتی که برای انواع کنش در خود دارند، می توانند محلی برای تبلور آنها باشند.
بررسی مطلوبیت کارکرد فضاهای نیمه باز خصوصی از نظر ساکنین (نمونه موردی: آپارتمان های مسکونی شهر سبزوار)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری اقلیم گرم و خشک سال هشتم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۳
195 - 216
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر، افزایش جمعیت شهرنشین، سیر صعودی قیمت مسکن و تبدیل آن به کالایی اقتصادی و نیز تغییر الگوی ساخت از سنتی به مدرن موجب تقلیل کیفیت و مساحت فضاهای نیمه باز نسبت به گذشته شده است. این امر که باعث به خطر افتادن امنیت روانی، سلامت و کیفیت زندگی شهروندان می شود، در شهرستان سبزوار نیز مشاهده می شود. بنابراین به دلیل اهمیت ریشه یابی مشکلات و شناخت وضع موجود فضا های نیمه باز، هدف این پژوهش بررسی مطلوبیت کارکرد این فضا ها بوده و در پی پاسخ به این سوال است که کارکرد بالکن به عنوان فضای نیمه باز، تحت تاثی ر چه عواملی اس ت؟ و میزان مطلوبیت و اهمیت هر یک از این عوامل چقدر است؟ با توجه به پیشینه نظری، چهار مولفه کالبدی، اجتماعی، عملکردی، ادراکی و معیار های هر کدام برای بررسی رابطه انسان و فضای نیمه باز استخراج گردید و برای بررسی آن ها، بالکن به عنوان فضای نیمه باز خصوصی مورد بررسی قرار گرفت. روش این تحقیق کیفی و رویه های آن مطالعه اسنادی، مشاهده میدانی و تکمیل پرسشنامه است. برای مطالعه موردی، ۵۰ پرسشنامه به صورت هدفمند بین ساکنین آپارتمان های مسکونی بالکن دار شهر سبزوار توزیع شد و با تحلیل داده ها (با استفاده از نرم افزار SPSS.26) این نتیجه به دست آمد که بالکن ها بیشتر برای خشک کردن لباس و پرورش و نگهداری گیاه مورد استفاده قرار می گیرند. مولفه کالبدی، ادراکی، عملکردی و اجتماعی به ترتیب دارای بیشترین تا کمترین میزان مطلوبیت هستند که در این میان مولفه عملکردی دارای بیشترین و مولفه اجتماعی دارای کمترین اهمیت از نظر ساکنین است. معیار ایمنی و امنیت از مطلوبیت بیشتر و امکان تعامل با افراد خانواده و افراد در فضای عمومی از مطلوبیت کمتری در بین معیار ها برخوردارند. اختلاف میزان مطلوبیت و اهمیت هر معیار از نظر ساکنین که بیشترین آن در معیارهای تعامل با افراد خانواده و انعطاف پذیری مشاهده شد، بیان کننده عدم پاسخگویی مناسب این فضا به نیاز های مذکور و لزوم توجه طراحان به کاستی های موجود و رفع آنها است.
ابعاد و معیارهای طراحی شهری انسان مدار با تأکید بر کیفیات محیطی فضاهای شهری (نمونه موردی: مرکز تجریش تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره دوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
44-21
حوزههای تخصصی:
اهداف : هدف این نوشتار، تبیین جایگاه انسان در طراحی شهری و ابعاد و کیفیت های طراحی شهری انسان مدار و ارزیابی آن در محدوده میدان تجریش تهران است روش ها : این پژوهش با رویکرد کمی و کیفی و روش تحقیق توصیفی و تحلیلی و پژوهش میدانی است که در بخش های نظری و میدانی، با کاربست شیوه های مطالعه اسنادی و کتابخانه ای، توزیع پرسشنامه و تحلیل آماری و کیفی آن و برداشت های میدانی انجام شده است. یافته ها : طراحی شهری دانش، هنر و حرفه ای است که ساماندهی کیفیات محیطی عرصه های شهری و همگانی بیرونی موضوع آن است. این رشته می تواند تمایلات و رویکردهای متفاوتی را در ابعاد فنی، سیاسی، مدیریتی، علمی، اجتماعی داشته باشد. جایگاه انسان در هرکدام از رویکردهای طراحی شهری می تواند بسته به مبانی آن رویکرد متنوع باشد. رویکرد مدرنیستی به انسان، شهر و طراحی شهری، جایگاه انسان را به پدیده ای فنی و جهان شمول بدون توجه به ابعاد اجتماعی، فرهنگی و زمینه های بومی تقلیل داد. نتیجه گیری : نتایج این پژوهش بیانگر آن است که طراحی شهری انسان مدار ، مطالعه و طراحی عرصه های عمومی و همگانی به منظور ارتقاء بخشیدن به کیفیت های محیطی به عنوان محملی برای کمک به شکوفایی انسان هاست و کیفیت های آن برای کاربست در برنامه ریزی و طراحی شهری عبارتند از: هویت و خوانایی، پایداری زیست محیطی، پایداری اجتماعی- فرهنگی و اقتصادی، ایمنی و امنیت، کارایی و تنوع، پیاده مداری و سهولت دسترسی، پیوستگی و یکپارچگی، تناسبات و مقیاس انسانی، آزادی، انعطاف پذیری ، سرزندگی، جذابیت و غنای حسی، عدالت. در نمونه مورد مطالعه، مرکز تجریش تهران، با زمینه های ارزشمند طبیعی، تاریخی، اجتماعی و فرهنگی، مسائل و مشکلات متعددی به ویژه در حوزه فضایی و ترافیکی داراست. تحلیل این محدوده، با تکنیک سوات و کیفیت های مذکور می تواند به خلق فضاهای شهری و محیط زیست انسان مدار منتهی شود.
تاثیر گردشگری عتبات عالیات بر توسعه کالبدی شهرهای بین راهی(نمونه موردی: شهرشباب)
منبع:
شهرسازی ایران دوره چهارم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۷
301-311
حوزههای تخصصی:
امروزه فعالیت گردشگری به عنوان یکی از شتابان ترین بخش های اقتصادی در حال رشد، اهمیتی دوچندان یافته و در بسیاری از شهرها به عنوان یکی از ارکان و محرکه های بنیادین توسعه اجتماعی-اقتصادی و همچنین به روشی برای نیل به اشتغال پایدار و ارتقای کیفیت زندگی شهری مبدل گشته است. به طوری که یکی از اهداف 14 گانه سازمان جهانی گردشگری که در اجلاس سران برای توسعه پایدار در ریو 20 مطرح شد توجه به فعالیت گردشگری به عنوان فعالیتی است که می تواند به اقتصاد کشورهای درحال توسعه و شهرهای آن ها کمک کند. سازمان جهانی گردشگری گزارش می دهد که در سال 2017، بخش گردشگری 10.4 درصد از تولید ناخالص داخلی جهان را به خود اختصاص داده و 313 میلیون شغل یا 9.9 درصد از کل اشتغال را نیز تشکیل داده است. شهر شباب یکی از شهرهای شهرستان چرداول در استان ایلام ایران است. این شهر در بخش شباب قرار دارد و بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۵ جمعیت آن ۳۰۶۳ نفر (در ۸۵۲ خانوار) است. این شهر یکی از شهر های بین راهی زائران اربعین است که می توان گفت درصد بسیار بالایی از گردشگران اربعین از این شهر عبور میکنند. و بخش تجاری، رستوران ها و حمل نقل را به شدت متاثر ساخته و این جمعیت گردشگری پتانسیل بسیار بالایی برای توسعه شهر را دارا می باشد. هدف از این پژوهش نقش گردشگری عتبات عالیات بر توسعه شهرهای بین راهی را مورد بررسی قرار می دهد و به طور کلی، روش تحقیق مورد استفاده در این مطالعه بر اساس تقسیم بندی های موجود از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ میزان و درجه کنترل میدانی، از لحاظ ماهیت داده ها کمی، از لحاظ مسئله تحقیق، توصیفی - تحلیلی می باشد.نتیجه این تحقیق نیز نشان بر تاثیر گردشگری مذهبی بر بعد کالبدی این شهر دارد.
شاخص های به کارگیری ظرفیت میراث فرهنگی برای توسعه پایدار اقتصاد محلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۰
195 - 211
حوزههای تخصصی:
اقتصاد فرهنگ، میراث را به عنوان شکلی از سرمایه می بیند که قابلیت ایجاد چرخه اقتصادی و تولید درآمد دارد. این رویکرد قالب جدیدی است که موضوع میراث فرهنگی را در جایگاهی مهم از ملاحظات و تفکر سرمایه گذاری قرار می دهد؛ اگرچه در کشور ما این موضوع مورد غفلت واقع شده و پیامد آن بار روزافزون حفاظت از میراث برای دولت و انفعال جامعه محلی در برابر آثار تاریخی بوده است. بر این اساس، هدف این مقاله ارائه شاخص هایی است که بتواند ظرفیت توسعه ای میراث فرهنگی در اقتصاد محلی را نشان دهد. در این راستا با رویکرد تفسیری و تکنیک تحلیل محتوای کیفی، پنج شاخص باززنده سازی شهری، فرصت های سرمایه گذاری، صنایع خلاق و فرهنگی، گردشگری و ایجاد اشتغال معرفی شده اند. این شاخص ها بر مبنای مطالعه متون و اسناد بین المللی و نظریات مطرح در این حوزه، به مؤلفه های خردتری تقسیم می شوند که راهکارهای تأثیرگذاری میراث برای توسعه اقتصادی پایدار را به دست می دهند. شاخص های معرفی شده در مواجهه با هر اثر میراثی و محدوده پیرامونی اش بر مبنای توجه به اصول بنیادین حفاظت، مناسب سازی شده و مورد بازنگری قرار خواهد گرفت. پژوهش حاضر نشان می دهد ادغام حساس میراث فرهنگی در راهبردها و اقدامات توسعه ای، راهی مناسب برای استفاده متنوع و عاقلانه از میراث است. بر این اساس حفاظت از میراث فرهنگی، دیگر یک اقدام نخبه گرا تلقی نمی شود بلکه به عنوان یک شریک پیشرو و نیروی محرکه توسعه به حساب می آید. به کارگیری این شاخص ها برای سیاست گزاران و ذی نفعان میراث فرهنگی مفید خواهد بود.
بررسی تأثیرات فضای سبز در طراحی داخلی فضاهای مسکونی بر سلامت روان و حس تعلق کاربران
حوزههای تخصصی:
انسان بیش از نیمی از عمر خود را در خانه سپری می کند و خانه از مهم ترین عوامل شکل گیری رفتار فردی و اجتماعی افراد می باشد. خانه به عنوان مکانی که تمام اقشار جامعه در سنین مختلف از آن استفاده می کنند، نقش اساسی در سلامت انسان، چه از نظر جسمی و چه از نظر روانی دارد و عاملی برای شکل گیری فرهنگ یک جامعه است. در شهرهای امروزی تراکم ساختمان ها و گسترش آن ها در ارتفاع باعث شده انسان نتواند به آسایش و آرامش در زندگی خود دست پیدا کند و خود را از طبیعت جدا و محروم ببیند. خانه ناسالم آثار زیان باری بر سلامت انسان دارد که از جمله آن ها می توان به مسمومیت ها، افسردگی و اختلالات روانی اشاره کرد. ازاین رو طراحان داخلی و معماران شهری با رویکرد به معماری سبز یا طبیعت گرا سعی در ایجاد آسایش و آرامش افراد دارند. هدف معماری داخلی نیز، خلق فضایی است که هم از لحاظ عملکردی و هم از لحاظ فرمی نیازهای استفاده کنندگان را پاسخگو باشد لذا طراحی عناصر فضاهای داخلی با کشاندن سبزینگی به فضای معمارانه، مانند دیوار و بام سبز، امری ایدهآل در فضای زندگی ماشینی بشر امروز به حساب می آید که باعث ایجاد مزایای متعدد از جمله ؛ حذف سموم و تصفیه هوای داخل ساختمان، کاهش آلودگی صوتی، برانگیخته شدن احساس شادی و صمیمیت و ایجاد آرامش و طراوت در انسان می شود.
بررسی عوامل مؤثر در رشد شهری با استفاده از مدل F’ANP (مطالعه موردی: شهر بجنورد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۵ بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۵
5 - 16
حوزههای تخصصی:
وقوع رشد شهری و پیامدهایش بسیار گسترده است، در این راستا، با مروری بر مفاهیم نظری، مولفه های موثر بر رشد شهری تدوین شد، تا به عنوان چارچوب مناسب برای بررسی عوامل موثر بر رشد شهر بجنورد مورد استفاده قرار گیرد. سپس به کمکGIS و توابع مربوطه لایه های قابل سنجش به صورت کمی ارزش گذاری شد. که می توان ازمهمترین این عوامل، تراکم جمعیت، تراکم راهها و ... اشاره داشت. در ادامه از میان روش های مختلف، با توجه به اینکه روش F’ANP به دلیل استفاده از قابلیت های تحلیل عاملی در تبدیل موضوع به ابعاد مشخص و معین کردن رابطه بین ابعاد و شاخص ها، کلیه قابلیت های روش تحلیل عاملی را حفظ می نماید. نتایج بررسی نشان داد که تمایل به خانه های تک خانواری و زمین بزرگ مقیاس، تراکم راهها، تراکم خالص جمعیت و ... به ترتیب مهمترین عوامل موثر در رشد شهر بجنورد بوده اند.
سنجش میزان تأثیرگذاری معیارهای معماری میا ن افزا در طراحی فضاهای فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۵ بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۵
111 - 124
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش شناسایی عوامل ارتقاء کیفی طراحی فضاهای فرهنگی با استفاده از شاخصه های معماری میان افزا برای دست یابی به راهکارهای طراحی است. بر اساس شاخصه های مؤثر در شک لگیری به متغیرهای تحقیق با روش توصیفی-تحلیلی داده های حاضر به مدل سازی مفهومی حاصل از واکاوی در متغیرهای اصلی پژوهش م یپردازد. تحلیل و سنجش نمونه های موردی در حیطه پژوهش حاضر مورد جستجو و انتخاب قرارگرفت هاند و به آزمون و کمّی سازی شاخصه های منتج از مطالعات که در مدل مفهومی پژوهش ساختار یافته اند پرداخته و سرانجام به اولوی تبندی مؤلفه های موضوع از طریق کمّی سازی و امتیازدهی بر اساس طیف لیکرت مورد شناسایی قرار م یگیرد. نهایتاً پس از بررسی و تحلیل به شش ملاک اصلی و سی وشش زیرشاخص دست یافته و با توجه به نتایج اولویت بندی شده، راهکارهای لازم ارائه گردیده است. بر اساس نتایج، در نظر گرفتن راهکارهای مطروحه، طراح ی همگون و پایدار، فضای شهری منسجم، هویت کالبدی و فرهنگی مستمر و بافتی زنده را در پی خواهد داشت.
تأثیر به کارگیری حکمرانی شبکه ای، بر عناصر مدیریت بحران در بلایای طبیعی در سازمان های مرتبط با بحران استان کهگیلویه وبویراحمد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۰ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱۷۳
۸۸-۷۵
حوزههای تخصصی:
با توجه به غیرمنتظره بودن حوادث و بلایای طبیعی درصورتی که به خوبی مدیریت نشوند ممکن است به بحران های بزرگ تری تبدیل شوند. از طرفی برای مدیریت بهتر و کنترل سریع تر حوادث و بحران ها، به همکاری گسترده سازمان های دولتی، غیردولتی و مشارکت نیروهای مردمی، در قالب حکمرانی شبکه ای نیاز دارند. هدف از این تحقیق، بررسی نظر 140 نفر از جامعه آماری منتخب تحقیق، به روش طبقه ای تصادفی نسبی شامل: مدیران و رابطین بحران دستگاه های عضو کارگروه های 14 گانه عضو ستاد مدیریت بحران، استان کهگیلویه و بویراحمد در خصوص تأثیر مؤلفه های حکمرانی شبکه ای بر عناصر مدیریت بحران (پیش بینی، آماده سازی، مقابله و احیاء و بازسازی)، می باشد. این تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه گردآوری داده ها، پیمایشی و از نوع همبستگی است. با توجه به پیشینه تحقیق، پس از ترسیم مدل مفهومی تحقیق، نسبت به طراحی پرسشنامه محققین ساخته اقدام شد و پس از به دست آمدن پایایی و روایی لازم، نسبت به جمع آوری داده ها اقدام شد. سپس با توجه به روش معادلات ساختاری و تحلیل عاملی با استفاده از نرم افزار آماری smart pls، آزمون فرضیه های تحقیق، انجام شد. پس از انجام آزمون های آماری لازم، ضمن تأیید فرضیه های تحقیق، مشخص گردید که: حکمرانی شبکه ای بر عناصر مدیریت بحران رابطه مثبت دارد، بیشترین تأثیرگذاری حکمرانی شبکه ای به ترتیب بر عناصر مدیریت بحران شامل: پیش بینی بحران (0.78)، مقابله با بحران (0.75)، آمادگی در برابر بحران (0.74) و احیاء و بازسازی پس از بحران (0.62) بوده است، لذا ضرورت دارد که حکمرانی شبکه ای به عنوان شیوه تعاملی در حوادث و بحران ها، در مدیریت بحران های طبیعی استان کهگیلویه وبویراحمد، به ترتیب در مراحل پیش بینی بحران ها، مقابله با بحران ها، مرحله آمادگی در برابر بحران و درنهایت مرحله احیاء و بازسازی به کار گرفته شود. لذا پیشنهاد می گردد برای تحقق حکمرانی شبکه ای و بیشترین تأثیرگذاری در مدیریت بحران های طبیعی در استان کهگیلویه وبویراحمد، شبکه ای از سازمان های هماهنگ، کارا و اثربخش که از شفافیت و دموکراسی در تصمیم گیری و عمل برخوردار باشند، تشکیل گردد.