مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
منظر خیابان
حوزههای تخصصی:
خیابان مبحث مورد علاقه اکثر نظریهپردازان در حوزههای مختلف است. تفاوت دیدگاهها در این زمینه باعث شده تعاریف و به دنبال آن روشهای متفاوت برای مداخله در خیابان ارائه شود : کالبدی (لینچ، ۱۹۶۰ و کالن، ۱۹۶1 و بیکن، ۱۹۷۶)، زیباشناسی
(کبلانس، ۱۹۹۸)، اجتماعی (جیکوبز، ۱۹۶۱)، فرهنگی (لمنورل، ۱۹۹۴)، سیاسی (مارکس، ۱۸۷۰) یا تاریخی (نیکولو، ۱۹۹۵)؛ و به موازات آن دیگر محققین به دنبال راهکار جدید برای مداخله در خیابان باشند. از رویکردهای اخیر، کمیکردن کیفیتهای شهر است که دستور کار دانش منظر شهری قرار گرفته و یکی از ابزارهای آن نگرش سیستمی است.
بر این اساس، نظریهپردازان با نگاه سیستمی به شهر سعی در ارائه یک بستر علمی برای تحلیل سازمان فضایی شهر و نقش آن در تولید منظر شهری داشتهاند. از آنجا که خیابان، مهمترین عنصر کیفی و کمی در تشکیل سازمان فضایی شهر محسوب میشود، کمیکردن کیفیتهای آن از طریق برخورد سیستمی، چارچوبی علمی را برای مطالعه و طراحی در اختیار قرار میدهد. این مقاله در صدد است با استعانت از بنیان نظری نگرش سیستمی به بررسی و تبیین جایگاه نظم در تحلیل منظر خیابان پرداخته و تعاریفی مشخص از نظم خیابان و نقش آن در تولید منظر خیابان ارائه دهد.
سیاست های زیباسازی خیابان های تهران در چهار دوره تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پس از انتخاب تهران به عنوان پایتخت توسط «آغامحمدخان قاجار»، تحولات اساسی در ساماندهی و توسعه تهران به وجود آمد. محور این تحولات، کشف «خیابان» به عنوان فضایی قابل سرمایه گذاری در عرصه های مختلف بود. ایجاد احساس مطلوبیت هرچه بیشتر در شهر که با زیبایی خیابان رابطه مستقیم دارد، به توسعه بیش از پیش خیابان ها منجر شد.
تهران معاصر در چهار دوره تاریخی (قاجار، پهلوی اول، پهلوی دوم و جمهوری اسلامی) نگرش های متفاوتی را در عرصه مدیریت شهری خود تجربه کرده است. زیباشناسی منظر خیابان های تهران در پی یافتن راهبردها و چگونگی این نگرش ها در زمینه ساخت و مدیریت خیابان است. از آنجا که بسیاری بر این عقیده اند تهران دارای اغتشاش بصری است، زیباشناسی منظر خیابان های تهران معاصر می تواند راهبردهای برون رفت از این معضل را در حوزه مورد بحث نمایش دهد.
به سوی خیابان های انقلابی؟؛ مدیریت منظر خیابان های تهران در دورة انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر پاییز ۱۳۹۲ شماره ۲۴
حوزههای تخصصی:
خیابان های تهران بی شک از مؤثرترین عناصر شهری در تاریخ معاصر ایران طی وقوع انقلاب اسلامی در نیمه قرن چهاردهم شمسی است؛ چه قبل از آن که پرکشش ترین مکان عمومی برای حضور جوانان در صحنه های انقلاب بود و چه پس از آن که تغییر نگاه ایدئولوژیک کشور، دیدگاه مدیریت شهری به خیابان را نیز متحول نمود :
« آن حاشیه هاى اطراف تهران، آن زاغه نشین ها و آن چادرنشین هاى اطراف تهران بیشتر مورد نظر باشند تا قسمت شمال شهر؛ توجه به این قشر مستضعف از توجه بر قشر مرفه بیشتر باشد» (امام خمینی، ۱۳۵۸ : ۱۴۴).
عمق این تغییرات تا حدی است که در بیرون، ناکامی های حاصل از ضعف مدیریت شهری به پای دیدگاه ایدئولوژیک نظام نوشته می شود؛ در داخل نیز موفقیت چشم گیری برای دستیابی به آرمانشهر انقلابی به دست نیامده است و خیابان در ام القرای اسلام یعنی تهران1، سهم بسزایی در احساس عدم مطلوبیت از شهر بر عهده دارد.
این مقاله در صدد است با بررسی رویکردهای مدیریت شهری تهران طی چهار دهه پس از پیروزی انقلاب اسلامی، سیاست های مختلف ساماندهی خیابان را مورد تحلیل قرار دهد و منظر خیابان های تهرانِ پس از انقلاب را قرائت کند.
تبیین ابعاد موثر بر منظر خیابان به منظور ارتقای خوانش منظر فضاهای شهری مطالعه موردی: خیابان های بافت مرکزی شهر همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره چهارم تابستان ۱۳۹۴ شماره ۱۵
17 - 36
حوزههای تخصصی:
شهرها با منظر خود در معرض قضاوت ناظران قرار می گیرند. اما مسئله مهم در این میان، نحوه درک و خوانش منظر شهری از سوی مردم و کاربران فضاست. در این پژوهش سعی شده، ابعاد و عوامل مؤثر در خوانش منظر خیابان، تبیین و اولویت هر یک از عوامل نسبت به مکان های مورد مطالعه از دیدگاه شهروندان در راستای ارتقای کیفی منظر فضاهای شهری همدان مورد بررسی قرار گیرد. در این راستا در انجام این پژوهش، این نوشتار از روش تحقیق توصیفی_تحلیلی و شیوه های مرور متون، منابع و اسناد تصویری در بستر مطالعات کتابخانه ای و از روش تحقیق موردی و شیوه تحقیق مشاهده و پیمایش در بستر مطالعات میدانی بهره گرفته است. همچنین به منظور تحلیل چارچوب مفهومی پژوهش و پاسخگویی به سئوال های تحقیق، از مدل فرآیند تحلیل شبکه و نرم افزار سوپر دسیژن استفاده شده است. بر اساس یافته های تحقیق، مؤلفه های خوانش منظر خیابان را می توان در دو بعد عینی و ذهنی و سه مؤلفه، زیباشناختی (عینی_ذهنی)، معنایی_ادراکی، عملکردی_فعالیتی و پنجاه و نه شاخص طبقه بندی و ارائه نمود. همچنین بررسی ها نشان می دهند، ارزش کیفی منظر خیابان های مرکزی شهر همدان در سطح متوسطی قرار دارد که با استفاده از عواملی چون ارتقای نظم بصری خیابان، ساماندهی جداره ها و بناهای قدیمی، زمینه سازی حضور هنرهای خیابانی و گرافیکی، تعریف و تقویت نشانه ها در بعد معنایی و کالبدی می توان به منظور ارتقای سطح خوانش شهروندان و مطلوبیت منظر این فضاها اقدام نمود.
تصویر ذهنی کودکان از منظر خیابان های شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره ششم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۲۴
27 - 40
حوزههای تخصصی:
خیابان به لحاظ ساختاری و محتوایی بخش مهمی از انتظام فضایی شهر را تشکیل می دهد. منظر خیابان همچون منظر شهری واجد ابعاد عینی و ذهنی است. از سویی کودکان که موضوع مهمی در مطالعات محیطی در چند دهه ی گذشته بوده اند، به سبب مقیاس ذهنی و جسمی متفاوتی که با بزرگ سالان دارند، تصویر ذهنی متفاوتی از خیابان خواهند داشت که موضوع پرداخته شده ای نیست. بنابراین هدف این پژوهش شناسایی عوامل کالبدی (عناصر و اجزاء) و غیر کالبدی (رفتارها، رویدادها و خاطره ها) مؤثر در تصویر ذهنی کودکان 5 تا 7 سال از منظر خیابان های شهری شیراز است که این کار از نظر موضوع پژوهش (خیابان) و توجه به کودکان ایرانی در تحقیق نوآورانه است. روش شناسی این پژوهش مبتنی بر راهبردهای همبستگی و کیفی است. تصاویر ذهنی با تکنیک «نقشه های کروکی وار» (ترسیم کودکان) که از دسته روش های طراحی- ترسیمی (زایشی) هستند استخراج شده است. مزیت این روش همانا فراهم آوردن زمینه ای برای بیان های غیر کلامی است که کودکان را فعال و خلاق می نماید. در مجموع 118 نقاشی با این روش گردآمده که ضمن تحلیل توصیفی آماری به روش تحلیل عاملی اکتشافی نیز با نرم افزار SPSS نسخه 22 مورد واکاوی قرار گرفتند. ترسیم ها که با راهنمایی مربیان خوانش شدند، در بیشتر موارد خیابانی مستقیم را نشان می دهند. گونه شناسی عناصر کالبدی ساختار خیابان اولویت ترسیم خودرو، خط کشی خیابان و چراغ راهنما را نشان می دهد. از میان عناصر و عوامل طبیعی، خورشید و ابر بیشترین فراوانی را داشتند. ترسیم انسان بیش از انواع موجودات زنده بوده است. اغلب ساختمان های ترسیم شده نیز از گونه بلند مرتبه بودند. درکل میزان گوناگونی رنگ ها و جزئیات، اندک ارزیابی گردید و بیشترین اغراق در ترسیم به ترتیب از آنِ خودرو، چراغ راهنمایی و انسان بود. تحلیل عاملی سنجه ها در کل 6 عامل را در تشکیل تصویر ذهنی کودکان شناسایی نمودند که به ترتیب عبارتند از: «طبیعت و بازی»، «مقررات خیابان»، «طبیعت آسمان»، «ساختار خیابان»، «منظر شهر» و «ساختار تقاطع». در کل عواملی که به هندسه، ساختار و نظم حاکم بر خیابان مربوط بودند، بیشترین فراوانی را در تصویر ذهنی کودکان دارند. فقدان فعالیت های انتخابی و اجتماعی در ترسیم ها بیانگر ضعف خیابان های شهرهای کشور در تحقق رویدادها است که کاهش سرزندگی را در پی داشته است.
خوانش منظر خیابان، بالاخیابان و پایین خیابان شهر مشهد به مثابه آستانه تشرف به حرم رضوی(ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۳ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵۷
64 - 77
حوزههای تخصصی:
بالاخیابان(خیابان بالاسر) و پایین خیابان (خیابان پایین پا) نخستین مداخله در مقیاس شهری، توسط حکومت صفویه به عنوان اولین خیابان شهر مشهد احداث شد و محوری شرقی-غربی به مرکزیت حرم مطهر ایجاد کرد. این خیابان همواره در طول تاریخ نقشی مهم در سازمان فضایی شهر و در ذهن شهروندان ایفا نموده و از همین روی، همواره مورد توجه تمام حکومت ها بوده است. اما مداخلات صورت گرفته طی چند دهه اخیر (به خصوص پهلوی دوم تا امروز)، موجب برهم خوردن شاکله بافت، ساختارها، محلات و نظامات حاکم بر آن شده، ساکنان را به عنوان بهره برداران اصیل بافت، بیرون رانده و موجب بروز معضلات عدیده اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و ... شده است. پژوهش حاضر یک مطالعه استنباطی است که با تحلیل منابع مختلف در سه دوره تاریخی به خوانش منظر بالاخیابان و پایین خیابان در شهر مشهد می پردازد. سه دوره سنت (قبل از پهلوی): با استفاده از اسناد تاریخی و آثار روشنفکری، پهلوی: با استفاده از اسناد تاریخی و اسناد شهری و بعد از انقلاب اسلامی: با استفاده از اسناد شهری و مصاحبه عمیق بررسی شدند. بر مبنای رویکرد منظر هدف این پژوهش کشف نقش «بالا و پایین خیابان» در سازمان فضایی شهر مشهد است. با جمع بندی مطالعات پژوهش، این گونه استنباط می شود که تا قبل از شروع مداخلات شهری اولین طرح جامع در دوره پهلوی، عناصر تشکیل دهنده منظر محور مورد مطالعه به گونه ای هماهنگ، برای هدفی واحد در ارتباط با یکدیگر ایفای نقش کرده اند. علی رغم بحران به وجود آمده و تأثیرات مخرب آن بر صورت و کالبد خیابان در دوره معاصر، قدرت ادراکات ذهن و اندیشه انسان به عنوان مخاطب همواره بر ماده غلبه داشته است، به طوری که معنای ذهنی آن، یا به عبارت بهتر منظر این خیابان هنوز تا حدی پابرجا و با مداخلاتی در جهت نقش اصلی آن قابل احیاست. نتیجه گیری گویای آن است که خیابان مورد مطالعه همواره به عنوان محوری متعالی در ذهن مخاطبانش ایفای نقش کرده که به مفهوم مقدس زیارت پیوند خورده است.
تبیین راهکارهایی برای ارتقای هویت در معماری معاصر تهران (با تأکید بر نمای بناها در منظر خیابان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره سوم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
۱۰۷-۹۲
اهداف: یکی از مهم ترین مسائل و چالش های پیش روی جوامع در حال توسعه، هویت کالبدی بناها و نمای شهری است. شهرها، تحت تأثیر مدرنیته دچار مشکل هویت هستند و مفهوم هویت شهری در فرآیند شناخت و ادراک، پدیده ای چند بعدی و پیچیده را پیش روی ما قرار می دهد. این مقاله در پی این سؤال که: چگونه می توان راهکار یا دستورالعملی به منظور ارتقاء هویت مندی فرمی و نمای بیرونی معماری در پایتخت و کلان شهری مانند تهران تدوین نمود که با سلیقه ها و سطح فکری امروزی نیز همسو باشد؟ شکل گرفته است. روش ها: روش تحقیق در این پژوهش کیفی پیمایشی و پژوهش از نوع کاربردی می باشد و برای پاسخ به سؤال پژوهش ابتدا از روش کتابخانه ای به بررسی عوامل مؤثر در شکل گیری هویت کالبدی بررسی، سپس به وسیله پرسشنامه مورد پرسش از کارشناسان و اساتید معماری قرار گرفته است. یافته ها: جامعه آماری273 نفر از اساتید معماری بوده و در نهایت از بین عوامل مؤثر و دارای بیشترین اولویت، در از بین عوامل مؤثر در هویت کالبدی نماهای بناها استفاده از ترکیب نماهای سنتی و مدرن، استفاده از جزییات و تزیینات در نماها، استفاده از مصالح پایدار، روح زمانه، بهره گیری از الگوی گذشته و توجه به تنوع و پرهیز از یکنواختی و همگونی بیشترین تأثیر را داشته است. نتیجه گیری: تفاوت های آماری معنی داری بین پاسخ دهندگان مختلف، در نگرش آنها نسبت به پارامترهای نما (جرم و مفصل، دهانه ها، جزئیات معماری و مواد) وجود دارد. این نتایج نشان دهنده تعدد و تنوع گرایش ها در عملکرد معماری برای مشاغل مختلف است. همچنین واضح است که دلیل اصلی تفاوت معنی دار میان میانگین ها مربوط به این است که پاسخ دهندگان معتقدند این پارامترها تأثیر قابل توجهی بر تداوم هویت معماری داشته اند.