فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۰۱ تا ۱٬۳۲۰ مورد از کل ۹٬۸۷۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
طی دهه های اخیر ساخت وسازهای جدید در محدوده بافت تاریخی شهر رشت عموماً بدون توجه به الگوهای تاریخی جانمایی ساختمانها در پلاکهای شهری مرتبط صورتگرفته که این امر آسیبدیدگی شدید این بافت را در پی داشته است. درحالحاضر برای نخستین بار «ضابطه اختصاصی بافت تاریخی شهر رشت» در حال تهیه است که در صورت تصویب در طرح تفصیلی این شهر گنجانده خواهد شد. در این ضابطه علاوه بر موضوعات دیگر، بهطور مشخص به موضوع «سطح اشغال» و «نحوه استقرار ساختمان» پرداخته شده است. پژوهش حاضر تلاشی در راستای نقد و اصلاح ضابطه مورد اشاره بر مبنای مطالعات گونه-ریختشناسی است و تداوم الگوهای بومی این بافت را در ساختوسازهای جدید دنبال میکند. در پژوهش حاضر با رجوع به عکسهای هوایی مربوط به سال 1335، 1355 و 1401 شهر رشت و نقشهها و اسناد مرتبط، تلاش گردید تا الگوهای تاریخی مورد استفاده در تعیین شکل ردّ پای ساختمانهای مسکونی آن بررسی گردد. در این بررسی وضعیت خانههای قاجاری سال 1335 با خانههای جدید تا سال 1401 مقایسه شد و در مجموع 305 خانه مورد بررسی قرار گرفتند. متغیرهای مورد بررسی شامل الگوهای متداول نحوه استقرار ساختمانی، اندازههای متداول طول و عرض و نسبت عرض به طول تودههای ساختمانی، عمق حیاطها و نیز درصد سطح اشغالهای متداول در بافت تاریخی این شهر بوده است. پژوهش حاضر حاکی از آن است که ضابطه جدید به جای تداوم الگوهای تاریخی بافت، می-کوشد تا الگوهای جدید آن را تثبیت نماید. در ادامه بر مبنای یافتههای پژوهش، برخی توصیهها و نکات اصولی جهت لحاظشدن در ضابطه جدید، تعیین ردّ پای ساختمانی برای اعمال در محدودههای تاریخی ارزشمند شهر رشت بیان میگردد که انتظار میرود به هماهنگی ساختوسازهای جدید و قدیم در محدودههای تاریخی ارزشمند این شهر از لحاظ شکل و هندسه ردپای ساختمانی، کمک نماید.
رتبه بندی تأثیر کسب وکارهای خانگی بر شاخص ها و مؤلفه های بین المللی بعد اجتماعی توسعه پایدار شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره ۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
۸۵-۷۲
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش: کسب وکارهای خانگی از پیشینه تاریخی برخوردار است. با ظهور فضای مجازی بسیاری از افراد به دلایل مختلف شروع به ایجاد کسب وکار در محیط خانه خود نموده اند. این تغییر و تحول نه تنها در خانه و خانواده بلکه در شهر نیز تأثیرات آشکار و نا آشکار زیادی در پی داشته است. پژوهش پیش رو بر تعیین رتبه بندی مؤلفه ها و شاخص های تأثیرپذیر توسعه پایدار از کسب وکارهای خانگی جهت تعیین اولویت آنها متمرکز است. روش پژوهش: روش تحقیق از نوع توصیفی-تحلیلی با روش کمی و نتایج کیفی و امتیازدهی بر پایه نظرات 35 نفر از خبرگان به جهت گیری نتایج پرسشنامه تخصصی، شکل گرفته است. در خاتمه 25 مؤلفه و 9 شاخص زیرمجموعه بعد اجتماعی توسعه پایدار شهری بر اساس سند توسعه پایدار 2030 با استفاده از پرسشنامه ساختاریافته و تحلیل آن با نرم افزارهای EXCEL و SPSS می کوشد تا متغیرهای مرتبط را طبقه بندی و اولویت بندی کند تا در تصمیم گیری های آینده کشورها مورد استفاده قرار گیرند. یافته های پژوهش: مؤلفه های توانمندسازی اجتماعی، سوادآموزی ، آموزش با کیفیت ، مسئولیت های اجتماعی اعتماد اجتماعی، توسعه نیروی انسانی، اعتماد اجتماعی، میزان جرایم ، توسعه محله ای ، جریان سازی اجتماعی با تأثیرپذیری قوی و شاخص های آموزش، شهرها و جوامع پایدار، امنیت اجتماعی، سرمایه اجتماعی به عنوان اثر پذیرترین شاخص ها در اولویت قرار دارند. نتیجه گیری: نتایج عمده پژوهش نشان داد، مشاغل خانگی اعم از آنلاین و غیر آنلاین، بر اساس نتایج پژوهش به طور مستقیم و غیرمستقیم بر بعد اجتماعی توسعه پایدار اجتماعی شهری تأثیر قابل توجهی دارد و پیشنهاد می شود در برنامه های توسعه کشورها با اولویت بالاتری طرح ریزی شود.
بررسی تطبیقی معماری بازار سنتی و مرکز خرید گلستان در کرمانشاه براساس نظریه سینومرفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال بیستم دی ۱۴۰۲ شماره ۱۲۷
5 - 20
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: ایجاد ارتباط مطلوب بین کاربران و محیط کالبدی یکی از مسائلی است که معماران معاصر با آن روبه رو هستند، به طوری که می توان میزان موفقیت برنامه کارکردی هر فضا را با سنجش ارتباط کالبد و رفتار ارزیابی کرد. بارکر بیان می دارد هر چه سازگاری ساختارهای کالبدی- اجتماعی محیط که آن را سینومورفی می نامد، قوی تر باشد، فضا از کارایی بیش تری برخوردار خواهد بود. مطالعه رابطه محیط کالبدی و الگوهای رفتاری در فضاهای عمومی، به سبب درک رابطه بین انسان و نیازهای آن با شکل بروز رفتار در محیط و این که طیف گسترده ای از رفتارهای انسانی را در برمی گیرد، همواره اهمیت دارد. هم چنین عدم ارزیابی اکولوژیک محیط های انسان ساخت می تواند سبب نابسامانی معماری شود. بدین منظور در این پژوهش دو فضای تجاری با ساختار کالبدی متفاوت بررسی شد تا تأثیرات کالبد متفاوت بر تشکیل رفتارها ارزیابی شود. از این رو سؤال پژوهش عبارت است از چگونه می توان عملکرد بازارها (اعم از سنتی و معاصر) را با تأکید بر نظریه قرارگاه های رفتاری بارکر بهبود بخشید؟
هدف پژوهش: هدف کلی این پژوهش بررسی پیوند سینومورفیک ساختارهای محیطی و رفتار محیطی در بازار سنتی کرمانشاه و مرکز خرید گلستان به عنوان نمونه ای از مراکز تجاری معاصر است.
روش پژوهش: این پژوهش، تحقیقی کاربردی با رویکردی کیفی، از نوع توصیفی-تحلیلی، میدانی و غیرشبیه سازی شده است که در بازه ها و مقاطع زمانی معینی اجرا شده است.
نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت بازار سنتی کرمانشاه با توجه به هم ساختی قوی تر کالبد-رفتار کارایی مناسب تری داشته و پاسخ گوی الگوهای رفتاری کاربران است، اگرچه در آینده با توجه به عوامل تهدیدکننده و نقاط ضعف موجود، احتمال کاهش تنوع الگوهای رفتاری و در نتیجه تضعیف برنامه بازار وجود دارد. در مرکز خرید گلستان نیز ارتباط کالبد-رفتار نامطلوب ارزیابی شد که با استفاده از پیشنهاداتی که ارائه شده است می توان در جهت ارتقاء کارکرد آن قدم برداشت.
مطالعه فرم و تزیینات جام های شیشه ای ایران در قرون سوم و چهارم هجری از منظر ریخت شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهپویه هنرهای صناعی دوره ۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۰
31 - 38
حوزههای تخصصی:
شیشه گری یکی از مهم ترین هنرهای ارزنده ایران در طول تاریخ است. پس از استقرار اسلام در ایران، در قرون سوم و چهارم ه . ق.، شیشه گری دوره ای از تحول و شکوفایی را سپری کرده و آثار شیشه ای بسیاری طی قرن های مذکور توسط شیشه گران ساخته شده و بر جای مانده است. با توجه به این که تحقیق در این حوزه هنری کمتر مورد توجه واقع شده، در این پژوهش به مطالعه فرم و نقش جام های شیشه ای ایران از طریق بررسی اجزای تشکیل دهنده هر اثر شامل عناصر ثابت و متغیر تحت عنوان ریخت شناسی پرداخته شده است. ریخت شناسی یکی از رویکردها و شیوه های تبیین هنری است که عناصر تشکیل دهنده اثر اعم از فرم، ساختار کلی اجزا، نقوش و تزیینات را مورد مطالعه و بررسی قرار می دهد. بدین منظور در راستای پاسخ به این پرسش اساسی که جام های شیشه ای قرون سوم و چهارم ه . ق. ایران به لحاظ عناصر فرمی ثابت و متغیر دارای چه ویژگی های بصری هستند؟ 30 نمونه از جام های شیشه ای ایران مورد مطالعه قرار گرفته است. این پژوهش بر اساس مطالعات کتابخانه ای و با روش توصیفی-تحلیلی انجام یافته است. نتایج پژوهش نشان می دهد جام های شیشه ای از بخش ثابت بدنه ساخته شده اند و فرم بدنه در سه دسته کلی استوانه ای ساده، شیپوری و کمر باریک قابل تقسیم بندی است. پایه، تزیینات و نقوش ازجمله عناصر متغیر این آثار است. پایه نیز در سه حالت پهن، کم عرض و بلند توسط هنرمند شیشه گر در کف جام اعمال شده است. تزیینات جام های شیشه ای در چند دسته هندسی، غیر هندسی، نوشتاری، گیاهی، جانوری و ترکیبی از نقوش مذکور قابل پیگیری است.
سنجش و تحلیل میزان استفاده از ظرفیت های رسانه و تأثیر آن بر برندسازی شهری؛ مطالعه موردی: شهر خلاق خوراک رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برندسازی شهری از عوامل مهم در دستیابی شهرها به توسعه اقتصادی است که یکی از راه های مؤثر جهت نیل به این هدف، استفاده از ظرفیت رسانه و وسایل ارتباط جمعی می باشد. پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان تحقق برندینگ شهر خلاق خوراک شناسی رشت صورت پذیرفته است. این پژوهش از نوع توصیفی - تحلیلی می باشد. با مطالعات مبانی نظری و پیشینه تحقیق، چهار معیار برندسازی شهری، رسانه های جمعی، رسانه های اجتماعی و کیفیت اطلاعات رسانه ای استخراج شده و پرسش نامه ای بر مبنای آن ها با سؤالات طیف لیکرت طراحی شد. تعداد 395 پرسش نامه به صورت آنلاین در میان شهروندان و گردشگران شهر رشت جهت جمع آوری اطلاعات تکمیل شده است. داده های به دست آمده وارد نرم افزار SPSS شد و برای تحلیل داده ها از میانگین و آزمون فریدمن استفاده شد. نتایج رتبه بندی آزمون فریدمن نشان داد به ترتیب معیارهای برندسازی شهری، کیفیت اطلاعات رسانه ای، رسانه های اجتماعی و رسانه های جمعی دارای بیشترین اهمیت هستند. سپس با استفاده از نرم افزار Smart PLS3 به مدل سازی و تحلیل پژوهش پرداخته شده است. ضریب مسیر معیار های رسانه های اجتماعی، کیفیت اطلاعات رسانه ای و رسانه های جمعی به ترتیب با مقادیر 361/0، 279/0 و 124/0 در ارتباط با برندسازی به دست آمدند. نتایج پژوهش نشان داد رسانه های اجتماعی به خصوص تبلیغات به واسطه افراد مشهور و تاثیرگذار در فضای مجازی نقش بسیار پررنگی را در شناساندن برند ایفا می کند و با سرمایه گذاری ها و توسعه زیرساخت های اینترنت می توان به ارتقای برند شهر کمک نمود که نیازمند تعاملات بیشتری با افراد داخل و خارج کشور است. در آخر نیز، تأثیر رسانه های جمعی بر برندسازی از نظر پاسخ دهندگان بسیارکم بدست آمد که به دلیل عدم فعالیت های مؤثر در این حوزه و اعتماد کمتر مردم به رسانه های رادیویی و تلویزیون است، با این حال نمی توان تأثیر آن را به طور کامل نادیده گرفت و لزوم فعالیت در هر دو حوزه از رسانه را می طلبد.
معاصرسازی اقتصاد مبنا و حفظ میراث معماری معاصر راهکارهایی برای اقدام در بناهای مسکونی دهه 30 تا 50 شمسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال بیستم آذر ۱۴۰۲ شماره ۱۲۶
69 - 80
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: بحث در مورد امکان سنجی مالی معاصرسازی در بین سرمایه گذاران، برنامه ریزان، سیاست گذاران و حامیان میراث فرهنگی برقرار است. رویکرد مبنی بر ایدئولوژی اینکه تخریب خانه قدیمی و جایگزینی آن با ساختمانی جدید سودآورتر است، خیابان های بسیاری از شهر تهران را به مکان های بی هویت تبدیل کرده است. به طورکلی سرمایه گذاران کمترین علاقه را برای سرمایه گذاری در بازسازی و استفاده مجدد از ساختمان های قدیمی نشان می دهند. بااین حال، تعداد فزاینده ای از پروژه های موفق با نوسازی و استفاده مجدد ساختمان ها در حال ظهور هستند.هدف پژوهش: هدف از این مطالعه، بررسی حفظ بناهای تاریخی و معاصرسازی آن از نگاه اقتصادی در مقابل نوسازی بناهاست.روش پژوهش: روش تحقیق مورد استفاده در این پژوهش، روش کمی بوده و از رگرسیون ملایم و کدنویسی در نرم افزار متلب بهره برده شده است.نتیجه گیری: یافته ها نشان داد رشد اقتصادی بر اساس معاصرسازی به صورت صعودی رشد می کند و درحالی که هزینه های متفاوتی چون جذب مخاطب برای ساختمان ها و راهکارهایی دارد که در ادامه به آن پرداخته شده است، اما رشد اقتصادی بیشتری نسبت به تخریب و ساخت وساز از خود نشان داده است. ایجاد بسته مالی، وام، ایجاد مشارکت های بانکی از نمونه راهکارهای پیشنهادی در جهت تشویق به معاصرسازی بناهای مسکونی و عدم تخریب بناهای دوره 1330 تا 1350 در این پژوهش ارائه شد. همچنین نتایج نشان داد شهرداری ها باید سیاست های جدیدی را برای ترویج معاصرسازی اتخاذ و توسعه دهند و آن را به بخشی جدایی ناپذیر از طرح های رشد هوشمند تبدیل کنند. شهرداری ها باید دستورالعمل های طراحی سخت گیرانه را در محله هایی که ساختمان های بالقوه معاصرسازی وجود دارد به منظور جذب سرمایه گذاری بیشتر، حفاظت از جامعه و افزایش ارزش املاک در آن مناطق و از سرمایه گذاری های بالقوه اجرا کنند.
معماری و نظام استقراری سکونت گاه های فصلیِ جوامع دام پرور-کشاورز دوره باستانِ متاخر در جنوب فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۳
157 - 178
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی طیف گسترده ای از مولفه هایِ مادی جوامع دام پرور/کشاورز دوره باستانِ متاخر می پردازد که در یک محدوده 250 هزار هکتاری در جنوب غرب استان فارس واقع شده اند. مولفه هایِ نام برده متشکل از معماری هایِ مسکونی، دیوارها، تراس بندی ها قنات ها و سازه هایی با کاربرد نامشخص و البته سفال هایِ گونه نمایِ دوره باستانِ متاخر است. ساختار این مولفه هایِ مادی در کنار تطبیق متغیرهایِ اقلیمی در دوره باستانِ متاخر و زمان حال، به ما این اطمینان را می بخشد که مولفه هایِ نام برده متعلق به جوامع متحرکی از دوره باستانِ متاخر هستند که بخشی از سال را در این حوزه سکونت داشته اند. افزون بر این، ساختار معماری و نظام استقراری منزل گاه های فصلی و رابطه مستقیم آن ها با مراتع و همچنین سیستم کنترل آب جهت کشتِ دیم در دامنه های شیب دار، نشان دهنده ساختار اجتماعی و راهبرد اقتصادی (دام پرور/کشاورز) جامعه مورد مطالعه در پژوهش حاضر است. مشخصه های منزل گاهی و سکونت گاهی و چگونگی مختصات اقتصادی و اجتماعی جوامع دام پرور/کشاورز دوره باستانِ متاخر پرسش بنیادین و همچنین ارزیابیِ تواناییِ بالقوه این جامعه در پیکربندی نهادهایِ اقتصادی، اجتماعی و سیاسی عصر باستانِ متاخر از مهم ترین اهداف و این مقاله به شمار می آید. ضرورت این پژوهش نیز از آنجاست که باستان شناسی دوره باستانِ متاخر، در بیشتر موارد معطوف به بررسیِ شواهد به دست آمده از سکونت گاه هایِ شهری و روستایی بوده است، مطالعه یافته های به دست آمده از بررسی های میدانی صورت پذیرفته در این پژوهش می تواند درک عمیق تری از ساختار اقتصادی-اجتماعی دوره باستانِ متاخر برای پژوهشگران این حوزه مطالعاتی ایجاد نماید. بنابر این، از مطالعه نظام استقراری، ظرفیت های ساختاریِ منزل گاه ها و دیگر مولفه هایِ مادی موجود می توان این گونه استنباط به عمل آورد که جوامع دام پرور/کشاورز باستانِ متاخر به درجاتی از پیچیدگی هایِ اقتصادی و اجتماعی دست یافته و در یک نظام اقتصادی-اجتماعی بزرگتر نقشی کلیدی را ایفا می نموده اند.
بررسی تطبیقی- انتقادی مبنا و روند تهیه طرحهای جامع؛ استراتژیک و ساختاری- راهبردی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
65 - 90
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: عدم بررسی دقیق ماهوی طرح های جامع و ساختاری راهبردی و عدم اشراف بر میزان ظرفیت آن ها در ساماندهی بهینه شهرهای کشور و عدم توجه دقیق به طرح های مطلوبی چون استراتژیک در راه نیل به شهرسازی پایدار خلل ایجاد کرده است. از طرفی برخی طرح ها علی رغم اینکه داعیه نوین بودن دارند، عملاً چیزی جز روکشی نو بر همان طرح های کهنه نیستند، طرح هایی که (مشخصاً طرح ساختاری راهبردی) خود سدی در راه تهیه طرح هایی حقیقتاً نوین و مطلوب هم بشمار می روند.
هدف: مقاله حاضر کوشیده ضمن تبیین طرح های جامع؛ استراتژیک و البته ساختاری راهبردی و روند تهیه این سه طرح، در مطالعه ای تحلیلی تطبیقی این سه طرح را مورد مقایسه قرار دهد.
روش: مقاله حاضر از نوع تحقیقات بنیادی کاربردی و توسعه ای محسوب می شود و روش توصیفی و تطبیقی تحلیلی را برای دستیابی به اهداف خود مدنظر قرار داده است. مشخصاً تحقیق در قالب رویکردی تحلیلی و توصیفی، ابتدا با مطالعه سه طرح جامع؛ استراتژیک و ساختاری راهبردی آغازشده و با یک بررسی مفصل اسنادی، مقدمات ایده شکل می گیرد. سپس با بررسی تحلیلی طرح ها (تحلیل محتوا) و طی یک بررسی تطبیقی، شاخص ها و داده ها و نیز اصول و اهداف اصلی طرح ها استخراج شده، مقایسه می گردند.
یافته ها: طرح جامع طرحی است کالبدمحور در تلاش برای پیش بینی آینده بر مبنای گذشته و مبشر تفکری بالا به پایین و با روند تهیه ای خطی که مقوله ارزیابی در آن تقریباً مغفول مانده، اما طرح استراتژیک طرحی است منعطف، همه جانبه با روند تهیه ای چرخه ای که مقوله ارزیابی از ارکان غیرقابل تفکیکش محسوب می شود. طرح ساختاری راهبردی نیز با وجود داعیه نوین بودن، طرحی است تلفیقی و به بیانی ملغمه ای از سه طرح جامع، استراتژیک و ساختاری. روند تهیه آن هم با مطالعات وضع موجود شروع، با تهیه بخشی به نام برنامه راهبردی یا استراتژیک (که کاملاً منفک از کل طرح است) ادامه و با برنامه ریزی ساختاری به پایان می رسد. طرحی با ادعای داشتن روندی حلزونی (روند چرخه ای)، درحالی که مقوله ارزیابی در آن به نحوی کلی و به دوراز قابلیت اجرا مطرح شده است.
نتیجه گیری: ادامه تهیه طرح جامع به شکل کنونی و حتی در شکل اصلاح شده خود، نیز دل خوش نمودن به تهیه طرح هایی به اصطلاح نوین (طرح ساختاری راهبردی) که چیز چندان فراتری از طرح های سنتی پیشین نیستند، قادر به مرتفع ساختن مشکلات مزمن شهرهای کشور نیست و ناگزیر باید به تهیه و اجرای طرح هایی مناسب تر و راهگشاتر، مشخصاً طرح استراتژیک (پس از تحقق پیش شرط هایی) اقدام نمود.
بررسی نقش مصالح بومی در بناهای سنتی شهر کاشان از منظر پایداری زیست محیطی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۴
193 - 213
حوزههای تخصصی:
معماری سنتی کاشان، دارای ویژگی های منحصربه فردی در ابعاد مختلف است که یکی از مهم ترین این ابعاد، مصالح به کاررفته در آن هستند. با توجه به اهمیت روزافزون بحث پایداری و همچنین تأثیر قابل توجه مصالح بر پایداری بنا، در این پژوهش به بررسی نقش مصالح بومی کاشان در پایداری زیست محیطی بناهای سنتی این شهر پرداخته شد. در این راستا ابتدا با مطالعه منابع متعدد، شاخص های تأثیرگذار بر پایداری زیست محیطی مصالح در مراحل مختلف حیات آن ها شامل استخراج و تولید، حمل و انبار، ساخت و ساز، بهره برداری و درنهایت تخریب و بازیافت، گرد آوری شدند. سپس با بررسی های میدانی در بافت تاریخی کاشان و مطالعات کتابخانه ای، مصالح بومی به کاررفته در آن استخراج گردیدند تا از دیدگاه شاخص های جمع آوری شده مورد ارزیابی قرار گیرند. این ارزیابی در هر شاخص با روش متفاوتی نظیر گردآوری اطلاعات عددی، تحلیل کیفی و یا تدوین پرسش نامه انجام شد. درنهایت، بر مبنای تحلیل های صورت گرفته و با استفاده از طیف لیکرت، در هر شاخص امتیازاتی بین 1 تا 5 به مصالح مذکور اختصاص داده شد تا با جمع آوری امتیازات هر مورد، یک مقایسه کیفی بین آن ها از دیدگاه تطابق با شاخص های پایداری زیست محیطی حاصل شود. نتایج این تحقیق نشان می دهد که از میان مصالح مورد بررسی شامل خاک، سنگ، گچ، آهک، مصالح نباتی و فلز، خاک با امتیاز 83 از 85 بیشترین تطابق و فلز با امتیاز 37 از 85 کمترین تطابق را با شاخص های مذکور دارند. با دقت روی تحلیل های موجود و امتیازات حاصل می توان دریافت که مهم ترین عامل تأثیرگذار بر امتیازات پایین فلز، فرایند ساخت پیچیده آن و طی مراحل فراوری در کارخانه است، برخلاف خاک که نیازمند ساده ترین روش تولید، بدون انجام فرایندهای پیچیده برای آماده سازی است.
توسعه ی چارچوب برنامه ریزی حفاظت از محوطه ی میراث جهانی منظر فرهنگی میمند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از ابتدای قرن بیستم میلادی حفاظت از منظر و به طور ویژه منظرهای فرهنگی در دو بعد عملی و نظری با چالش های مدیریتی فراوانی روبرو بوده است. گستره و پیچیدگی قلمروی منظرهای فرهنگی را می توان از اصلی ترین دلایل این پیچیدگی برشمرد. با این حال بخشی از این چالش ها در طی دهه های اخیر با طرح «رویکرد منظرین» در حفاظت پاسخ داده شدهاند. البته در بسیاری موارد بهویژه در کشورهای جهان جنوب از جمله ایران که به نوعی وارد کننده ی مفاهیم مرتبط با منظر و منظر فرهنگی هستند، رویکرد های مدیریتی منظر به خوبی تبیین و پیاده سازی نشده اند؛ یعنی دسته بندی منظر فرهنگی به محدوده های جغرافیایی ای در این بخش از جهان اطلاق شده است؛ اما چگونگی مدیریت آن ها به صورت جدی موضوع بحث و گفت وگو نبوده است. از این رو مقاله ی حاضر، به عنوان یک مقاله ی موردپژوهی، به دنبال پرسش از چگونگی چارچوب بهینه ی حفاظت از منظرهای فرهنگی به طور کلی و همچنین کاربست آن در زمینه ی محوطه ی میراث جهانی میمند به طور ویژه است. در این راستا با بهره گیری از روش کیفی و از طریق راهبردهای استدلال منطقی و تفسیری- تاریخی و همچنین مطالعات کتابخانه ی و میدانی، ابتدا چارچوب های اصلی برنامه ریزی حفاظت از منظرهای فرهنگی ارائه شده توسط یونسکو، بنیاد پارک ملی آمریکا، سازمان حفاظت از محیط زیست و کنوانسیون منظر اتحادیه اروپا و همچنین فرایند کنونی حفاظت از محوطه ی میراث جهانی منظر فرهنگی میمند واکاوی و در نهایت از مجموع آن ها و البته با توجه به شرایط زمینه چارچوب بهینه ی حفاظت از مناظر فرهنگی به منظور پیاده سازی در میمند پیشنهاد گردیده است.
Evaluation of the Flexible Elements Components in Housing Design to Determine their Priority according to Delphi Design Method(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۳, Issue ۱ - Serial Number ۴۷, Winter ۲۰۲۳
37 - 50
حوزههای تخصصی:
In a different context, the user's needs in a housing apartment are constantly changing; it is required that the provided house, by having flexibility, can always be responsive to the user's needs in various situations, which would be a challenge for specialized areas of housing, including design. To perform a flexible housing design, the architects face many different design solutions and variables, leading to confusion in this field. So, the objective of this study is to identify these variables and achieve an effective solution by considering their priority of them. The variables of this study were proposed in three scales of macro, medium, and micro according to the previous valid research studies in the field of flexible housing. Then, the variables have been evaluated using the specialist's idea through the Fuzzy Delphi method (FDM). The Friedman test has been used to analyze the data obtained from the questionnaires and achieve a valid ranking, which performs the ranking by calculating the mean rank for each variable. According to the results of data analysis, the characteristics of "spatial expansion and division," which means the possibility of space to be expanded (the expansion) or divided (the contraction), as the medium scale of housing design, has the greatest impact on the housing flexibility. On the macro scale, the "structure" component, and the micro-scale, the "use of flexible elements" provide the highest effectiveness in this regard. Moreover, as the medium scale, the modular design of space falls in the second place of influence compared to all other variables. Increasing the properties of spatial expansion and spatial division can be an effective design strategy for achieving flexibility in apartment housing. Also, modular space designing and flexible elements have been introduced as two solutions in the next priorities. All are considered small and medium scales and can be prioritized in designing flexible apartment housing.
سنجش تاثیرات اجتماعی گردشگری بر کیفیت زندگی با شیوع Covid-19 در شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره ۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
۱۵۴-۱۳۵
حوزههای تخصصی:
بیان مساله: با شروع Covid-19 در دنیا یکی از بحرانها در زمینه صنعت گردشگری است که به نوبه خود بر روی کیفیت و رفاه زندگی ساکنان مناطق گردشگری تاثیر گذاشته، که در این میان توجه به اثرات اجتماعی گردشگری بسیار ضروری است. هدف: هدف تحقیق حاضر سنجش تاثیرات اجتماعی گردشگری بر کیفیت زندگی با شروع Covid-19 در شهر تبریز می باشد. روش ها: تحقیق حاضر با روش توصیفی-تحلیلی و پیمایشی می باشد. جامعه آماری تحقیق جمعیت بالای 18 سال شهر تبریز می باشد. تحلیل اطلاعات از معادلات ساختاری (EMS) با نرم افزار Amos و SPSS استفاده شد. یافته ها: یافته ها حاکی از این است که اعتماد بین فردی، دلبستگی به مکان، درک اثرات اجتماعی و Covid-19 ﺑﺎ ﺿﺮیﺐ ﺗﺄﺛیر 825/0 و 801/0 و 735/0 و 711/0 بیشترین اثرات را بر کیفیت زندگی داشته است. نتیجه گیری: در نتیجه هنگامی که افراد به مکان وارد می شوند، رفتارهای طرفدار اجتماعی و طرفدار محیط زیست را برای حفاظت از مکان خود برای کمک به هدف کاربردی آن ( مزایای گردشگری) اتخاذ می کنند و از این رو از توسعه گردشگری حمایت می کنند. این امر به نوبه خود می تواند در برآورده کردن دیگر اهداف کلیدی پایداری و رفاه و ارتقای کیفیت زندگی ساکنان شهر تبریز در زمان ، کووید 19و پیماریهای همه گیر و پس از آن نقش بیشتری داشته باشد.
شناسایی مؤلفه های کیفی مؤثر در مسکن حداقل از دیدگاه مردم و کارشناسان (نمونه مطالعاتی: محله جمعه مسجد اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۶
53 - 68
حوزههای تخصصی:
در مسکن حداقل در ایران، به کاهش هزینه توجه شده و مولفه های طراحی این نوع مسکن مبتنی بر نیاز ساکنین مفعول مانده است. هدف پژوهش شناسایی مولفه های کیفی مسکن حداقلی (دهک 7-3) از دیدگاه کاربران می باشد. استخراج مولفه ها و فراوانی آنها با روش توصیفی و تحلیل محتوا سپس، مصاحبه ساختاریافته بر مبنای آنها، با 19 نفر از مردم و کارشناسان محله جمعه مسجد اردبیل، انجام شد. سپس از طریق روش داده بنیاد، با کدگزاری باز و محوری، مقوله های کیفی مسکن حداقل (نظرات کاربران) به دست آمد. مقوله های مهمتر به ترتیب عبارتند از فضای اشتراک در محله، در نظرگیری انباری و فضای باز و نیمه باز. درنهایت در حالیکه دست اندرکاران شخصیت محله، را مورد توجه قرار داده اند، مردم ضمن توجه به شخصیت محله به ویژگیهای محیط زیستی همانند عایق بندی ساختمان و امکان جمع آوری آبهای سطحی نیز نگاه خاصی داشته اند
تأثیر هندسه و سطح نورگیر بر ویژگی های نور روز اتاق در معماری مسکونی دوره قاجار (نمونه موردی خانه های سنتی واقع در محله عودلاجان شهر تهران)
حوزههای تخصصی:
باوجود تخمین های مختلفی که در خصوص راهبردهای مؤثر در ایجاد روشنایی طبیعی و آسایش بصری در پیکره ی خانه های سنتی ایران بیان گردیده، ارزیابی کمی دقیق بر میزان کارایی و کیفیت آن، مشخص نشده است. در معماری دوره قاجار جهت استفاده حداکثری از نور طبیعی روز چه راهبردهایی به کار گرفته می شده و این مهم تا چه میزان در بناهای مسکونی سنتی شهر تهران به واسطه نوسان شدت تابش و امکان بروز خیرگی موردتوجه بوده است؟ این پژوهش سعی دارد تا به تدقیق و شناسایی راهبردهای مؤثر بر میزان مطلوبیت بهره مندی از نور طبیعی روز و آسایش بصری در خانه های سنتی دوره قاجار در محله عودلاجان شهر تهران بپردازد. نوشتار حاضر از پارادایم کمی و راهبرد شبیه سازی برخوردار بوده که برای محاسبات خود، از نرم افزار راینوسروس و مبتنی بر شواهد برگرفته از خوانش کالبدی ساختار فضایی خانه های سنتی شهر تهران در دوره قاجار به صورت نمونه گیری غیر تصادفی استفاده نموده است. نتایج به دست آمده نشان داد که آتونومی نور روز فضایی در اکثریت اتاق های تحت بررسی در سطح قابل قبولی (بیش از 50٪) بوده و بنابراین این اتاق ها به خوبی توسط نور طبیعی روشن شده اند. علاوه بر این، مقایسه داده های این تحلیل ها نشان می دهد که نسبت به کاررفته در سطح نورگیرها در حدود 19.20% مساحت کف اتاق و جهت غالب نورگیری از جبهه جنوبی بوده است. همچنین، تمام اتاق ها ازلحاظ احتمال بروز خیرگی در سطح قابل قبول ذکر شده در استانداردهای نورپردازی قرار می گیرند.
رویکردی طراحی مبنا به معماری سرآمد: تعامل هویت بومی و فناوری ها نوظهور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
۱۴۰-۱۱۱
حوزههای تخصصی:
اهداف: فناوری های نوظهور به بخش مهمی از مفهوم و هویت معماری معاصر ایران و جهان تبدیل شده اند. الگوریتم های معماری به عنوان یک ابزار کاربردی بر طراحی های نوین تأثیر گذاشته و منجر به تولید محصولات با هویتی می شود که فرم شهر سنتی و مدرن را در هم می آمیزد. هدف پژوهش حاضر فرمول بندی مجدد شهر و بررسی میزان تأثیر الگوریتم های معماری بر ویژگی های بصری، شکلی و عملکردی بناها می باشد. دستیابی به هدف پژوهش مستلزم ایجاد چارچوبی نظری برای نقش فناوری های نوظهور و تعیین سطوح و مکانیسم های کاربردی آن برای تعیین مهم ترین شاخص های مؤثر بر شکل گیری هویت شهر جدید است و در بعد عملی سنجیده شده است. روش ها: روش شناسی تحقیق برآیندی از روش های کمی و کیفی با رویکرد نظریه سازی و پیمایش اکتشافی نمونه هایی از پروژه هایی است که تحت تاثیر فناوری های نوظهور بوده اند. نتایج بر اساس تحلیل سه جانبه، طیف لیکرت و با استفاده از نرم افزار آماری SPSS تحلیل شده اند. یافته ها: شاخص های اصلی مورد بررسی در پژوهش دارای نقشی موثر به میزان تاثیر 40 تا 100 درصد می باشند. نتایج عددی به دست آمده از تایید فرضیه های پژوهش حکایت دارد. نتیجه گیری: پژوهش با بررسی ظرفیت فناوری های نوظهور در تعامل با هویت بومی؛ به نیازهای کشور به عنوان زمینه تحقق نظریه معماری سرآمد توجه کرده است. نتایج پژوهش بیانگر این مطلب است که فناوری های نوظهور ابزاری هستند که از طریق آن انسان هستی خود را می آفریند و هویت فردی و در نتیجه هویت شهر را متجلی می سازد.
مبانی طرح تغییر کاربری میراث صنعتی با بهره گیری از جان مایه اسناد بین المللی- تحلیل موردی کارخانه نساجی شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اصول مرتبط با تغییر کاربری میراث صنعتی راهکارهایی را پیشنهاد می کنند که به منظور حفظ مهم ترین خصیصه های میراث تدوین می شوند؛ اما در طراحی برداشت های متفاوتی از آنها صورت می گیرد. در این پژوهش اسناد بین المللی جان مایه استخراج اهداف، سیاست ها، راهبرد ها، و راهکار های طراحی در تغییر کاربری میراث صنعتی شده و روابط میان آن ها با رویکرد ترکیبی کمی و کیفی و روش استدلال منطقی تبیین شده است. مؤلفه های پیشنهادی پس از تحلیل محتوای گزاره های اسناد ایکوموس و فراوانی کلید واژه های مرتبط، در ۱۳ دسته تمامیت، اصالت، ارزش، مردم-جامعه، وجوه تاریخی، اهمیت و خاطرات جمعی، سنت و شخصیت و وجوه ملموس یا ناملموس، فرهنگ، اقتصاد و روح مکان جانمایی و ارتباط میان آن ها تفسیر و ارائه شده است. همچنین با بررسی کمی، "شبکه ارتباطی" میان دسته های مختلف به مثابه مبنای مدیریت منابع واکاوی شده است. به طورمثال مجموع حجم شبکه ارتباطی دسته بندی ارزش، با ۳۹ واحد، بیشترین تأثیر را بر سایرین دارد. برای سنجش یافته ها، طرح تغییر کاربری کارخانه نساجی شیراز تحلیل کمی شده و میزان پاسخگویی راهکارهای طراحی در دسته های 13 گانه یافت شده سنجش شده است؛ این طرح با حدود 75% امتیاز تجربه موفقی محسوب می شود. بدین ترتیب این پژوهش نتایج خود را در تحلیل طرح تغییر کاربری میراث صنعتی به بحث گذاشته است.
چارچوب عملیاتی برای رایانش یکپارچه در طراحی معماری انرژی- فرم کارا؛ نمونۀ مطالعاتی: مسکن اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره ۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
۱۳۵-۱۲۰
حوزههای تخصصی:
اهداف: کارایی را به عنوان یک شاخص فرهنگی می توان آسایش حاصل از آرایش مناسب اجزاء و نقطه اتصال بین فرم و عملکرد تعریف نمود؛ که نقش مهمی در کیفیت بخشی به فضا دارد. چنین نگرشی به طراحی؛ تلاشی است به منظور دست یافتن به الگویی از معماری ارزشمند پیشین جهت سنجش پایداری و کشف دستور زبان فضا با هدف ماندگاری و اصالت بخشی به طراحی معاصر، تداوم حیات زمینه های ارزشمند شهری و خلق آثاری برای آینده معماری. روش: پژوهش حاضر نوعی پژوهش اسنادی، مبتنی بر استفاده از داده های الگوهای باارزش گذشته است که با اتخاذ رهیافت توصیفی- تحلیلی، به تحلیل مفهوم کارایی در ساختار عملکرد و فرم در خانه های بومی قاجار اصفهان می پردازد. یافته ها: عمده توده گذاری به ترتیب در جبهه های شمالی (فضاهای عمومی)، غربی (فضاهای خدماتی)، جنوبی (فضاهای خصوصی) و شرقی (فضاهای خدماتی) صورت گرفته است. همچنین داده های به دست آمده از نرم افزار اکوتکت نشان دهنده آن است که بهترین جهت در شهر اصفهان فاصله بین 5/17 درجه جنوب غربی تا 5/22 درجه جنوب شرقی می باشد. با این وجود فراوانی رون اصفهانی در خانه های بومی قاجار اصفهان بسیار کم و تاکید بر جهت گیری در راستای شمال-جنوب بوده و جنوب شرقی یا جنوب غربی آن چندان مورد توجه نبوده است؛ بلکه موقعیت زمین، نحوه دسترسی به آن و نیز راستای کوچه ها نقش تعیین کننده تری نسبت به پایبندی به راستای رون اصفهان داشته است. نتیجه گیری: پیکره بندی فضا، میزان انرژی دریافتی و ارتباط بصری محیطی (دید) از شاخصه های تاثیرگذار بر کارایی می باشد که با نحوه توده گذاری، روابط فضایی و تناسبات فضایی معنا می یابد.
بررسی الگوی شکلی هندسی مجموعه نقش جهان اصفهان به واسطه ساختار حرکتی اقشار مردم از منظر مکتب شکل گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۷ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۵
19 - 34
حوزههای تخصصی:
الگوی شکلی-هندسی ترکیب اشکال در مفهوم هندسه پنهان را معنا بخشیده که نیاز اقشار به واسطه حرکت در میدان نقش جهان منجربه شناسایی آن می شود. چنانچه از منظر مکتب شکل گرایی، عناصر اولیه بصری دوراند تا شناسایی اشکال پایه بصری کریر و نیز ابزار نقطه تا حجم هردگ را احصا می نماید. شناسایی این ابزار منجربه دسته بندی و کدگذاری ساختار شکلی-حرکتی اقشار (فرد،اجتماع،حاکمیت) در مجموعه شده که روند ساختار شکلی-هندسی مجموعه نقش جهان را در ادوار مختلف توجیه می نماید. لذا بهره از روش تفسیری-تاریخی، توصیف مدل مفهومی و جداول شکلی-تحلیلی به فراخور استدلال قیاسی-استقرایی منجربه شناسایی الگوی نام برده از طریق ساختار حرکتی اقشار می شود که پرسش:«چگونه می توان ازطریق بررسی الگوی هندسی و روش ساختار شکلی-حرکتی اقشار برآمده از آن به پیشبرد همزمان فرم و عملکرد در مجموعه دست یافت؟» می تواند به ترکیب ابزار بصری و کدگذاری ساختار شکلی-حرکتی از منظر عملکرد لایه ای فرد تا حاکمیت به الگوسازی ساختار شکلی-هندسی مجموعه نقش جهان دست یابد که به پیشبرد همزمان فرم و عملکرد نیز مبدل می گردد.
تحقیقات پرسش مدار: مطالعات میان رشته ای معماری و علوم انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۴
55 - 75
حوزههای تخصصی:
فرایند تحقیق در بخش قابل توجهی از موضوعات معماری با رویکرد ها و روش های تحقیق علوم اجتماعی و انسانی درآمیخته است؛ اما چگونگی پیشبرد فرایند تحقیق با کاربرد این رویکردها و روش ها در معماری، بررسی شایانی نشده است. هدف این مقاله تعریف تحقیق پرسش مدار در معماری و معرفی گستره و انواع و فرایندهای آن است. موضوع تحقیقات پرسش مدار در حوزه میان رشته ای معماری و علوم انسانی و اجتماعی قرار می گیرد و با راهبردهای تحقیق متداول در این حوزه ها انجام می شود. این تحقیق در چارچوب راهبرد، طبقه بندی و با بررسی و تحلیل مصادیق رساله های دکتری معماری منتخب دانشگاه های برتر جهان انجام شده است. نتایج مقاله نشان می دهد تحقیقات پرسش مدار به جای فرضیه پردازی با پرسش دنبال می شود؛ پرسش از پدیده ای معاصر، یا شرایطی در گذشته یا حوزه ناشناخته یا سامان نیافته ای از دانش که برای محقق مبهم است. تحقیق پرسش مدار از حیث نسبت محقق با موضوع پرسش سه نوع است: موضوعی در زمان گذشته نسبت به محقق که فهم آن با وارسی داده های تاریخی میسر است؛ یا موضوعی هم زمان با محقق که با تحلیل داده های حاصل از بستر طبیعی، وقوع آن پیش می رود؛ یا موضوعی معمارانه که فهم آن با هر دو وضعیت تاریخی و معاصر پدیده سروکار دارد. نتیجه تحقیق پرسش مدار اغلب در قالب توصیف غنی و مفصل یا روایتی منسجم عرضه می شود.
Explaining The Impact of Facade Architectural Components on the Visual Clutter (Case S tudy: Selected Facades of Tehran)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۳, Issue ۲ - Serial Number ۴۸, Spring ۲۰۲۳
27 - 38
حوزههای تخصصی:
Nowadays, clutter and visual clutter have become common characteris tics of cities. The main cause of this confusion and visual clutter is the presence of urban facades with an abnormal appearance that s tands out in the city. Meanwhile, the firs t image seen of a building is its facade, which can play a role in creating the order or visual clutter. This heterogeneity is more apparent in the facades of Tehran city, especially in the vicinity of its main s treets, which have the mos t daily passers-by. However, what parts of the facade have caused visual clutter, and what was the mos t colorful visual part of the facade in this context? In the field of visual clutter, urban facades can be as effective as urban walls. Materials, colors, changing s tyles and contexts, different compositions of forms. These can be the factors that create and increase this visual clutter in monographs. In this research, by examining the three s treets that collect garbage in the areas that have had the highes t number of building permits issued in the las t ten years, single facades with visual clutter have been identified, and then by examining the components of these facades, the common characteris tics of each in terms of components have been identified. The composition of the facade was checked. This research shows that additions, materials, colors, and windows have the greates t impact on the visual clutter of urban facades in the examined samples.