فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۹۰۱ تا ۳٬۹۲۰ مورد از کل ۹٬۸۳۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به مقایسه ی تطبیقی روش صنعتی سازی ساختمان با روش سنتی با تاکید بر زمان، هزینه و کیفیت می پردازد. اهمیت ساخت و ساز ساختمان از یک سو و کاربرد روزافزون صنعتی سازی در این حوزه و مقابله روش صنعتی سازی ساختمان با روش متداول در مهندسی معماری، به موضوعی بسیار مهم و بحث انگیز تبدیل شده است که رویکردی تحلیلی در تطبیق آنها را می طلبد.این پژوهش تلاش دارد تا با هدف بازنگری چیستی روش صنعتی ساختمان سازی به مقایسه ی آن با روش سنتی ساختمان سازی بپردازد. روش تحقیق مقاله پیش رو از نوع توصیفی – تحلیلی است و با تکیه بر مطالعه تطبیقی قصد دارد ضمن مطالعه روش سنتی سازی ساختمان و روش صنعتی سازی ساختمان، جایگاه آن را در مراحل فرآیند دوره ی ساخت و بهره برداری بررسی نماید؛ و از این قرار در انتها روش سنتی سازی ساختمان با روش صنعتی سازی ساختمان در فرآیند ساخت و ساز و بهره برداری ساختمان به طور تحلیلی مقایسه می شود.از این قیاس تحلیلی چنین می توان نتیجه گرفت که سیستم های ساختمانی متداول بر مبنای مؤلفه های زمان، هزینه و کیفیت به علت عدم حصول نتایج رضایت بخش در صنعت ساختمان پاسخگوی نیازهای کشور نیست؛ و بکارگیری صنعت در ساختمان سازی با معیارهای فوق ضمن دستیابی به ساخت و سازهای سبک، تولید انبوه (یا تولید صنعتی) توجیه اقتصادی پیدا خواهد کرد.نتیجه ی این مقاله زمینه ای کاربردی برای مواجهه با موضوع روش صنعتی سازی در حوزه ی ساختمانی معمارانه و نظارت و هدایت آن در جهت تلفیق با مهارت های ساخت و ساز سنتی برای حصول به اهداف غایی ساخت و ساز ساختمان فراهم می کند. به نظر می رسد صنعت ساختمان به روش صنعتی سازی از مثلث مؤلفه های زمان، هزینه و کیفیت رضایت خیلی بیشتری نسبت به روش ساخت و ساز متعارف دارد.
The Dispute between Physicalism and Culture: Cultural Implications in the View of Tehran’s Comprehensive Development Plan
حوزههای تخصصی:
The present study has been conducted with the objective of elaborating the cultural implications in the view of Tehran’s comprehensive development plan based on content analysis method. The study seeks finding an answer to the question as to how much does Tehran’s development vision plan include the cultural issues in the metropolitan setting? The realm of the current research is the entire contents of the second five-year development plan of Tehran’s municipality (2014-2018). The explicit and implicit themes indicating the culture-related issues have been separated and, considering their interrelationships, the explicit themes have been explored. The information gathering instrument was the content analysis checklist and its reliability was confirmed by external auditors based on convergence coefficient in the course of coding. The results indicated that a considerable part of Tehran’s development plan is directed at modern morphological and structural elements, urban requirements, civil development and urban control and supervision policies and supervision and a lower deal of attention has been paid to the cultural, hypothetical and soft topics. These findings show that Tehran is still trapped in physicalist development and expanding culture decline.
بازشناسی پلان باغ ایرانی در مجموعه شیخ احمد جام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۱ بهار ۱۳۹۸ شماره ۴۶
6 - 13
حوزههای تخصصی:
باغ، بخش مهمی از زندگی و معماری ایرانیان بوده و در ساختار معماری و موجودیت آنها سهم شگرفی داشته است. باغ ایرانی، از زمان سومریان، معبد، قصر و آتشکده را احاطه می کرده است. برای ایرانیان هم آب و هم درخت قابل تکریم بوده اند، به همین دلیل درختان در کنار جوی های روان کاشته می شدند. تکریم آب و درخت باغ ایرانی را می سازد. باغ ایرانی نه تنها جای امن و آرام؛ که در عین حال مکانی است برای تفکر یا مذاکرات فلسفی. باغ ایرانی فضایی مقدس است و لذا در فضاهایی که باید مورد تقدیس و تکریم قرار بگیرند از الگوی باغ ایرانی استفاده می شده است. باغ مزارها گونه ای از باغ های ایرانی هستند که در آنها، پیرامون یک مزار یا آرامگاه یا یک بنای یادمان، با الگوی باغ ایرانی آراسته شده است. در ایران و بسیاری از کشورهایی که فرهنگ ایرانی دارند، نمونه های بسیاری از این گونه باغ ها وجود دارد. آرامگاه شیخ احمد واقع در شهرستان تربت جام در میان باغی واقع شده است که با قدمتی نزدیک به 800 سال، آرامگاه مدفن عارف نامی خراسان شیخ الاسلام احمد جامی است. بازشناسی درختان و مسیرهای موجود در اطراف این آرامگاه، حاکی از وجود پلان باغ ایرانی در این مکان است.
معماری نویافته دوره ساسانی در منطقه دماوند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سال های 1385 تا ۱۳۸۶ طی دو فصل کاوش باستان شناختی در محوطه تاریخی ولیران دماوند، بقایای سازه ای مربوط به دوره ساسانی شناسایی شد. این سازه شامل یک برج و بارو و نیز اتاق های متعددی است که در دو سوی یک معبر سازمان دهی شده اند. آثار معماری مکشوف از ولیران، به شناخت دوره ساسانی منطقه دماوند و در افقی وسیع تر به درک ما از گونه معماری دفاعی نظامی و نیز ساختارهای سیاسی و اجتماعی دوره ساسانی کمک شایانی می کند. اهمیت این موضوع در این است که به طور کلی، کاوش ها و بررسی های محدودی درباره قلعه های دوره ساسانی انجام شده و اطلاعات بسیار اندکی درباره ساختار معماری و نظام شکل گیری آن ها در دست است. منطقه دماوند به لحاظ موقعیت جغرافیایی و ارتباطی در طول تاریخ و به ویژه در دوران اشکانی و ساسانی، از اهمیت بسیاری برخوردار بوده است. این منطقه در تلاقی طبرستان، ری و قومس قرار داشته و همواره از کانون های مهم فرهنگی به شمار می رفته است. با توجه به آگاهی اندک ما از معماری دوره ساسانی در قلمرو شمالی دولت ساسانی، معماری محوطه تاریخی ولیران می تواند خلأ علمی را در این خصوص تا حدودی جبران کند. نگارندگان مقاله حاضر بر آن اند که با روش توص یفی تحلیل ی، ضمن معرفی معماری محوطه تاریخی ولیران و بیان ویژگی های معماری آن، کاربری و زمان ساخت این مجموعه را مشخص کنند. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد معماری مکشوف از محوطه ولیران دماوند، قلعه ای مربوط به اواخر دوره ساسانی است که از آن به عنوان انبار کالا و ذخیره مواد غذایی استفاده می شد و احتمالاً در اوایل دوره اسلامی به طور کامل تخریب شده است.
بررسی شیوه های مختلف نقد در آتلیه های معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه معماری و شهرسازی سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۲۴
47 - 62
حوزههای تخصصی:
طراحی معماری چالش اصلی دانشجویان رشته معماری است که در طول دوره آموزشی با آن مواجه هستند. هدف این پژوهش، بررسی روش های مؤثر شیوه های نقد در آتلیه های معماری و میزان اثرگذاری آن بر فرآیند یادگیری، با توجه به روش های مختلف نقد است. عوامل اصلی در نقد که توسط استادان انجام می شود عبارت اند از: تبیین طرح، توصیف، تجزیه، تحلیل و قضاوت طرح. در این پژوهش به انواع مختلف نقد مانند نقد بر سر میز، نقد گروهی، تعاملات غیررسمی، تحویل موقت، تحویل نهایی و روش های ارزیابی جدید مانند نقد هم تراز، نقد عمومی، کنفرانس، نقد مکتوب، پنل بحث، نمایشگاه و کرکسیون پرداخته شده است. جامعه آماری این پژوهش 57 نفر از دانشجویان دروس طراحی معماری دانشگاه ارومیه است که به سه گروه تقسیم شده اند. از هر گروه سؤال شده است که؛ مؤثرترین روش برای انتقال دانسته ها، تجربیات، دانش و یادگیری دروس کارگاهی چیست؟ با مقایسه جواب های سه گروه، نتایج متفاوتی به دست آمده است: دانشجویان دروس مقدمات طراحی (1) و (2)، کرکسیون های فردی و نقد بر سر میز را روشی مناسب دانستند. دانشجویان دروس طرح معماری (1) و (2)، روش کرکسیون فردی را چندان مناسب ندانستند و معتقد بودند که نقد و کرکسیون گروهی نقش مؤثرتری در یادگیری ایفا می کند. دانشجویان دروس طراحی (3) و (4) و (5) ضمن تأکید بر کارایی نقد گروهی، تحویل موقت را یکی از روش های مؤثر در یادگیری می دانند.
تحلیل نشانه های سازگاری در آسایش حرارتی فضاهای باز (نمونه مورد مطالعه: محلات مسکونی منتخب شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - معماری و شهرسازی دوره ۲۴ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
17 - 28
حوزههای تخصصی:
سازگاری در آسایش حرارتی، شامل تمامی فرایندهایی ست که افراد برای تطبیق و متناسب کردن محیط و نیازهایشان انجام می دهند. به عبارت دیگر، انسان ها خود به نحو ممکن در محیط حرارتی تغییر ایجاد می کنند تا به آسایش حرارتی برسند. بر این اساس، در مقاله حاضر تلاش می شود تا با تحلیل نشانه های سازگاری در آسایش حرارتی فضاهای باز محلات مسکونی، به اثبات نظریه سازگاری در شهر اصفهان پرداخته و نهایتاً معادله حرارتی جهت تعیین دمای راحتی کاربران در فضای باز محلات مسکونی ارائه شود. این مطالعه با بهره گیری از روش های پژوهش موردی و مطالعه میدانی، به برداشت متغیرهای اقلیمی و تکمیل پرسشنامه در چهار محله منتخب در دو فصل زمستان و تابستان پرداخته است. در این راستا چهار محله علی قلی آقا، جلفا، مرداویج و دشتستان مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفتند. این انتخاب بر اساس معیارهای اولیه، ثانویه و نهایتاً تمایز در ساختار فضایی- کالبدی و الگوی ریخت گونه شناسی محلات صورت گرفته است. نشانه های نظریه سازگاری جهت تحلیل و اثبات، شامل تحلیل دمای خنثی، رابطه دمای خارج و دمای خنثی، متوسط دمای ماهیانه و دمای خنثی و نهایتاً مقایسه معادله به دست آمده با سایر معادله ها است. نتایج حاصل از تحلیل نشانه های فوق در محلات مورد مطالعه نشان می دهد که نظریه مذکور در شهر اصفهان اثبات شده و قابل تعمیم است.
جستاری در چگونگی آموزش تاریخ معماری از رهگذر توجه به «تفکر تاریخی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله نگاهی به چرایی و چگونگی آموزش تاریخ معماری و پیشنهاد چارچوبی کاربردی در زمینه آموزش تاریخ معماری است. روش تحقیق دراین مقاله روش استدلال منطقی است که نهایتا با رویکردی مصداقی، نتایج تحقیق را تبیین می نماید. در زمینه تدریس تاریخ، این مقاله ایجاد «بینش» را فراتر از انتقال «دانش» تلقی می کند. در رویارویی با بازخوردهای منفی در اثر اشتباه رایج نگاه «دانشی» به این درس، اهمیت موضوع «تفکر تاریخی» روشن می گردد که تفحص در آن از رهگذر توجه به «چیستی تفکر تاریخی» و «دستیابی به تفکر تاریخی» صورت می گیرد. با اتکا به تعاریف و برداشت های مطروحه از این مباحث، انواع برداشت های تاریخی با توجه به «شناخت سیر تکامل» و «شناخت جوهر تجارب تکرارشونده» اهمیت می یابند. بر این مبنا، کیفیت مطلوب در تدریس تاریخ باتوجه به سه مقوله «برانگیزش قوه کشف، تفسیر و تحلیل روابط وقایع تاریخی»، «انتزاع و ساده سازی وقایع تاریخی» و «استخراج قواعد و سنتهای تاریخی» قابل دستیابی می گردد. این مولفه ها موجد درک ویژگی «تداوم» در تاریخ است. باتوجه به چنین فرایندی، تکثر اطلاعات تاریخی بصورت قواعدی هم گرا و بینشی کل نگر ساده سازی می شوند. در اینصورت فراگیری تاریخ آسان می شود، تصمیم گیری در زمینه مسائل معاصر و پیش بینی پیامدهای این تصمیمات میسر می گردد و مفهومی به نام «تاریخ زنده» قابلیت ارائه دارد.
A Study on the Role of the Landscape Design with the Approach of Solving the Limitations of Using the Coas tal Area for Women in Iran(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The coastal landscape is relatively new and complex category that offers the potential of sharing the sciences of architecture, perspective, nature and the environment, tourism and hospitality, beyond their physical effects on one another, their widespread effects in enhancing identity and the quality of the architectural atmosphere cannot be ignored. Approaches to greeting with beaches in Islamic countries have impressive impact on the interaction of the people in the statistical societies of those countries with coastal landscape architecture. The shores in Islamic countries are controversial textures that according to the formulated policy of each country, how to dealing with are changed. The purpose of this study is analyzing coastal landscape architecture and its position in Islamic countries Like Iran, spatial organization of coastal landscape and the equal use of men and women on the coasts of Iran by analytical-descriptive research method. One of the most important issues is the lack of gender-balanced psychological and spatial use of these coastlines. In many beachfronts, women are ignored and no location, zoning or privacy have been considered for them. In some parts of the coastline, some projects called ‘Salem Sazi’ have created for women which unfortunately pay little attention to elements of architecture, landscaping, aesthetics and the performance is very limited and in no way is it in the dignity of the Iranian lady and Iranian family.
نگرش مفهومی به جایگاه دسترسی در باغ ژاپنی
حوزههای تخصصی:
دستیابی به درکی عمیق نسبت به مفهوم دسترسی مستلزم بررسی وجوه پیوند خورده آن با معانی مکانی است که انسان در معرض تجربه اش قرار دارد. تجربه مداوم مکان در بستر دسترسی عاملی است که در ارتقای حس دلبستگی به مکان تأثیری بنیادین داراست. بررسی ها نشان می دهند که معماری ژاپن نگرش مفهومی متفاوتی نسبت به موضوع دسترسی ارائه می نماید. دسترسی به عنوان عاملی واسط در ایجاد ارتباط عینی-ذهنی انسان با باغ ژاپنی در مقیاس های مختلفی فرد را با مکان در تعامل قرار می دهد. در واقع دسترسی در معماری باغ ژاپنی چنان غیرقابل تفکیک از مکان است که از طریق آن می توان ابعاد مکان را بی واسطه دریافت. از اینرو شناخت عمیق مفهوم دسترسی و مؤلفه های آن از یک سو و ابعاد دلبستگی به مکان از سوی دیگر در باغ ژاپنی می تواند موجب افزایش درک معماران نسبت به طراحی مبتنی بر دسترسی- مکان گردد. این مقاله با طرح فرضیه های مطرح شده زیر سعی بر آن دارد تا به بررسی رابطه دسترسی و مکان در معماری باغ ژاپنی بپردازد. الف. دسترسی عاملی بنیادین در تجربه و کشف مکان است و ب. دسترسی به عنوان واسطی در ایجاد ارتباط انسان و مکان عامل اصلی در درک ابعاد مختلف مکان و عمق یابی سطوح آن می باشد. در این راستا ابتدا از طریق روش توصیفی-تحلیلی وجوه مختلف دسترسی در پژوهش های اخیر بررسی شده و سپس به تشریح ماهیت دسترسی پرداخته می شود. درنهایت این پژوهش نشان می دهد که سه مؤلفه "چشم انداز"، "کیفیت لبه راه" و "نحوه تقرب انسان" به عنوان مفاهیم اصلی تعریف کننده دسترسی در باغ ژاپنی لایه لایه موجب آشکار شدن مناظر بر بیننده می گردد که در اثر تعامل مداوم انسان با مکان سبب عمق یابی حس او به مکان شده و مفهوم دسترسی و مکان را بر او یکپارچه می سازد.
بازتعریف ضوابط شهرسازی استقرار بنا با رویکرد حفاظت از بافت های تاریخی شهرها (نمونه موردی شهر لاهیجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۳ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
65 - 82
حوزههای تخصصی:
بر خلاف ضابطه فعلی نحوه استقرار ساختمانی مورد استفاده در شهرهای حاشیه جنوبی دریای خزر که به صورت درصدی از عمق زمین (معمولاً 60 درصد) به صورت برساز یا عقب ساز تعریف می شود و در اصل بر الگوهای گونه شناختی-ریخت شناختی رایج در شهرسازی غربی مبتنی است، پژوهش حاضر به دنبال آن است که به کارگیری الگوهای متناظر بومی را به عنوان مبنای تدوین ضوابط جدید پیشنهاد نماید؛ چرا که بررسی عملکرد ضابطه فعلی حاکی از ناکارآمدی آن در ایجاد پیوستگی بین ساخت و سازهای جدید و قدیم در بافت های تاریخی مورد نظر می باشد. در پژوهش حاضر بر مبنای مرور تجربیات جهانی مرتبط تلاش می شود تا نخست ویژگی های یک رویکرد اصولی نسبت به موضوع شناسایی گردد که در این زمینه رویکرد تدوین ضوابط بر اساس مطالعات گونه-ریخت شناسی مورد نظر قرار می گیرد. به دنبال آن جهت رسیدن به نتایج دقیق و کاربردی در این زمینه لاهیجان، یکی از شهرهای کهن حاشیه جنوبی دریای خزر، به عنوان نمونه موردی بررسی می شود و بر اساس بررسی عکس های هوایی موجود، برای این شهر جدول اولویت بندی الگوهای بومی نحوه استقرار ساختمانی در پلاک های شهری تدوین می گردد. این جدول شامل معرفی و اولویت بندی 20 الگوی بومی استقرار ساختمانی است که در دو دسته کلی الگوهای دور-ساز و وسط-ساز (یا کوشکی) طبقه بندی می شوند. پژوهش حاضر را می توان یک گام اولیه مهم و ضروری در تدوین ضوابط مبتنی بر بوم و به دنبال آن حفاظت از بافت های تاریخی شهرهای حاشیه جنوبی دریای خزر محسوب نمود.
صورت بندی جدید از مفهوم گفتمان عدالت فضایی چارچوبی برای تحلیل شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۳ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
21 - 44
حوزههای تخصصی:
بیان مسأله: موضوع عدالت و پیوند آن با فضا در قالب گفتمان عدالت فضایی در دو دهه اخیر به یکی از مباحث اصلی در موضوعات شهری تبدیل شده است. در شهر تهران به دلیل دگرگونی و تغییرات گسترده به ویژه در سال های اخیر، حساسیت فضایی به مقوله عدالت و شناخت فرایندها و قانونمندی های منجر به آن مسئله ای بسیار مهم به شمار می رود. هدف: در این راستا هدف پژوهش، ارائه تحلیل متفاوتی از گفتمان عدالت فضایی بر پایه صورت بندی دیالکتیکی از این مفهوم و سنجش آن در شهر تهران بوده است. روش:روش شناسی پژوهش از نوع ترکیبی با تأکید بر روش کیفی بوده به طوری که رهیافت کمی به دنبال رهیافت کیفی و به عنوان مکمل اجرا شده است. در این زمینه پس از انتخاب نهایی معیارهای گفتمان عدالت فضایی و مؤلفه های آن بر اساس چارچوب های نظری، با توجه به ابعاد در نظر گرفته شده برای پژوهش؛ در ابتدا سند سیاست گذاری مدیریت شهری بر اساس این معیارها با استفاده از روش کیفی و تحلیل تممورد ارزیابی قرار گرفته و در گام بعدی نتایج سیاست گذاری مدیریت شهری در فضای شهری از طریق روش کمی و تحلیل ثانویه و تحلیل نتایج آمارهای موجود مورد بررسی قرار گرفته است. یافته ها: یافته های پژوهش در قالب دو مفهوم «عدالت/ نا عدالتی حالت فضایی» و «حالت فضایی نا عدالتی/ عدالت» تبیین شده است. نتیجه: در چارچوب مفهوم نخست که بر ظرفیت ساختارهای موجود در تولید نا عدالتی از طریق فضا دلالت دارد؛ در سند سیاست گذاری مدیریت شهری، برخی زمینه ها و ابعاد عدالت فضایی به صورت نسبی مورد توجه قرار گرفته است. در چارچوب مفهوم دوم که می توان با تحلیل الگو های توزیعی به تشخیص نا عدالتی در فضا پی برد؛ نتیجه به دست آمده نشان می دهد که در بستر اجرا در شهر تهران حالت فضایی ناعدالتی نمود عینی دارد و اهداف مورد نظر سیاست گذاری مدیریت شهری در بسیاری از زمینه ها محقق نشده است.
تعیین زاویه بهینه استقرار سطوح قائم ساختمان بر اساس دریافت انرژی خورشیدی در اقلیم گرم و مرطوب(مطالعه موردی: شهرهای بندرعباس، بوشهر و اهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۰ پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۸
99 - 112
حوزههای تخصصی:
افزایش نرخ شهرنشینی در دهه های اخیر و استفاده بی رویه از سوخت های فسیلی و انرژی های تجدیدناپذیر، موجب شده که طراحان و برنامه ریزان شهری، موضوع کنترل و بهینه سازی مصرف انرژی و استفاده از انرژی های تجدیدپذیر را در ساخت و سازها بیشتر از گذشته مورد توجه قرار دهند. با توجه به ویژگی های خاص اقلیمی نوار سواحل جنوبی کشور ایران، جهت گیری ساختمان ها در این مناطق لازم است بر مبنای استفاده بهینه از تابش خورشیدی و جریان باد تعیین شود. هدف این پژوهش تعیین بهترین جهت استقرار ساختمان ها بر اساس کسب حداقل انرژی در دوره گرم سال در شهرهای بندرعباس، بوشهر و اهواز است. برای دست یابی به این هدف، میزان انرژی تابشی دریافتی بر روی سطوح قائم به صورت نظری و واقعی با استفاده از روش محاسباتی قانون کسینوس و نقاله تابش اولگی، برای ماه های مختلف و در 24 جهت جغرافیایی محاسبه شده و در نهایت بهترین جهت استقرار ساختمان ها متناسب با اقلیم برای شهرهای مورد مطالعه تعیین گردیده است. مطابق با نتایج به دست آمده، جهت استقرار بهینه با استفاده از روش های قانون کسینوس و نقاله تابش اولگی در شهرهای مورد مطالعه، برای ساختمان های یک، دو و چهارطرفه یکسان می باشد. مناسب ترین جهت استقرار به منظور دریافت بهینه میزان انرژی خورشیدی برای ساختمان های یک طرفه در شهرهای بندرعباس، بوشهر و اهواز جهت 180 درجه جنوب و بعد از آن جهت 165 درجه جنوب شرقی و غربی است. جهت استقرار مناسب برای ساختمان های دوطرفه در شهرهای مورد مطالعه جهت شمال- جنوب و بهترین جهت گیری برای ساختمان های چهارطرفه جهات (75 ،105- ،15- ،165) و (105 ،75- ،15 ،165-) درجه است.
تبیین عدالت جنسیتی در فضاهای شهری مطالعه موردی: فضای شهری مجموعه خواهر امام رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی توسعه شهری و منطقه ای سال چهارم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۱۰
115 - 145
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، شناسایی دلایل تغییر و کاهش عدالت جنسیتی در استفاده از فضای پیرامون مجموعه خواهر امام رضا (ع) پس از اجرای طرح توسعه جدید است. روش شناسی پژوهش، انتقادی است، جهت اجرای عملیات تحقیق از روش مردم نگاری انتقادی بهره گرفته شده است و داده های تحقیق در این مطالعه با استفاده از روش های مشاهده مشارکتی و تکنیک مصاحبه عمیق گردآوری شده اند. جهت تجزیه وتحلیل داده ها و ارائه نظریه نهایی با توجه به رویکرد انتقادی پژوهش از روش تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف استفاده شد. بر اساس روش نمونه گیری هدفمند (روش گلوله برفی) و نیز تکنیک اشباع نظری، بیست وپنج نفر از بانوان 20 تا 40 سال محله ساغریسازان و مطهری رشت در این مطالعه شرکت کردند و ادراک و توصیف های آنها نسبت به فضای شهری مجموعه خواهر امام شهر رشت مورد بررسی و تجزیه وتحلیل قرار گرفت. با استفاده از روش" تحلیل گفتمان انتقادی" تحلیل داده ها در سه سطح توصیف (آشکارسازی گزاره ها و محتوای ظاهری)، تفسیر (تعامل بین مصاحبه و بافت) و تبیین (تأثیر دوسویه ساختارها و گفتمان) صورت گرفت؛ نتایج و یافته های پژوهش نشان داد که در طراحی فضای شهری مذکور دیدگاه ها و نیازهای تمامی استفاده کنندگان از فضا دیده نشده و به دلیل وجود اعمال قدرت های تک بعدی مردانه در بازطراحی فضا، موجبات کاهش حضور بانوان و متعاقباً عدالت جنسیتی را در برداشته است.
الگوهای کالبدی همسایگی در بافت تاریخی یزد؛ شاخصه ها، ابزارهای معمارانه و اصول معماری همسایگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال شانزدهم بهمن ۱۳۹۸ شماره ۸۰
5 - 16
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: همسایگی و تعامل همسایه ها از ویژگی های جامعه ساکن در شهرهای تاریخی ایران بوده است که در زندگی شهری امروز کمرنگ شده و تبعات و مخاطرات اجتماعی جدی ای را به همراه داشته است. موضوع مورد توجه در مقاله حاضر این است که چگونه کالبد معماری مجموعه های همسایگی شهرهای تاریخی، برخلاف شهرهای جدید، امکان برقراری روابط همسایگی را فراهم می آورده است. هدف پژوهش: این مقاله بر آن است که، با شناسایی عرصه های همسایگی و تجزیه و تحلیل کالبدی آنها، ضمن گونه شناسی الگوهای کالبدی همسایگی، به شناسایی شاخصه های معماری آن و ابزارها و اصول معمارانه به کارگرفته شده برای ظهور و بروز این رفتار اجتماعی در بافت تاریخی یزد بپردازد. روش پژوهش: به منظور دستیابی به هدف پژوهش، از روش تحقیق نظریه داده مبنا بهره گرفته شده است. پس از شناسایی و مشاهده میدانی نمونه های متنوع عرصه های همسایگی در بافت تاریخی یزد از طریق نمونه گیری نظری، نمونه ها توصیف و تحلیل شدند. عمده فرآیند تحلیل از طریق عکس برداری مکرر و ترسیم دیاگرام های فضایی و پلان های شماتیک و درج یادداشت های تصویری و نوشتاری و سپس کدگذاری مراتبی آن ها صورت گرفته است. نتیجه گیری: نتایج تحقیق حکایت از آن دارد که، با بهره گرفتن از ابزارهای معمارانه ای چون تغییر مصالح کف و جداره ها (ازاره ها)، مسقف کردن، ایجاد اختلاف سطح، ایجاد امکان نشستن موقت، تغییر تناسبات، تزیینات و تغییر نور و سایه، سه الگوی پایه همسایگی در عرصه نیمه عمومی بافت تاریخی شکل گرفته اند که شامل الگوهای ورودی محور، دربندمحور و ساباط محور هستند. این الگوها با رعایت دو اصل «مجاورت مکانی» و «کیفیت بخشی فضایی»، از طریق شاخص های معماری همسایگی چون مردم واری، آسایش اقلیمی، خلوت، حریم، آسایش عملکردی و امنیت در معابر با افزایش حضورپذیری آنها، در برقراری روابط همسایگی تأثیرگذار بوده اند.
گره در گنبدهای ایرانی؛ نمونه موردی مسجد حکیم
حوزههای تخصصی:
گره ها از پیشرفته ترین آرایه های پوشاننده سطح در معماری ایرانی-اسلامی می باشد. این الگو در ادوار تاریخی ایران و سایر فرهنگ های جهان اسلام نسبت به پیشرفت های که در علوم ریاضی صورت می گرفت توسعه های فروانی یافته است. گسترش گره با سطح تخت مطابق است. اما سطح کروی دارای که یکی از نمونه های آن در معماری گنبدها هستندکه دارای ساختاری است که گره با آن سازگاری ندارد. با این حال گنبدهای متعددی وجود دارد که با گره پوشانیده شدند که یکی از آن ها گنبد مسجد حکیم می باشد. از آن رو که معماری ایرانی متکی بر آموزشی سینه به سینه بود این راه کارها غیر مکتوب و ناشناخته باقی مانده اند. از این رو این تحقیق سعی دارد تا با بررسی این گنبد راه کار استفاده شده در این گنبد در زمینه انتقال گره را کشف کند تا یک روش به روش های کشف شده در مورد انتقال گره به سطوح گنبدی بیفزاید تا در انتقال گره به سطوح معماری معاصر مورد استفاده قرار بگیرد که در این تحقیق با محوریت پرسش های: که چه تمایزی بین سطح تخت و گنبد در انتقال گره وجود دارد؟ و از چه راه کاری برای انتقال گره در گنبد مسجد حکیم اصفهان استفاده شده است؟ با استفاده از روش توصیفی تحلیل به جمع آوری اطلاعات از طریق پیمایش های میدانی و مطالعه منابع مکتوب پرداخته شده است. نتیجه این پژوهش نشان می دهد که کاشیکاری مبتنی بر اصول چهارگانه تقارن است که برای نگاشت شدن با صفحه اقلیدوسی سازگاری دارد و به دلیل تغییر در تراکم مقطع عرضی گنبد نگاشت گره با آن سازگاری ندارد. به این خاطر در گنبد مسجد حکیم، گره ها در مقطع عرضی گنبد از یک دیگر منفصل شده و به گونه ای تنظیم شدن تا با تعریف شمسه مجازی پیوسته به نظر برسند.
مدل سازی رفتار حرارتی شیشه های ترموکرومیک و ارزیابی میزان کاهش مصرف انرژی در ساختمان های اقلیم ایران با استفاده از نرم افزارDesign Builder
حوزههای تخصصی:
کاهش میزان انرژی مصرفی برای تأمین آسایش حرارتی مطلوب در ساختمانها، همواره یکی از چالشهای طراحان است. در پژوهشهای صورت گرفته در زمینهی عملکرد شیشههای ترموکرومیک در برخی از اقلیمهای خارج از ایران، با شرایط آب و هوایی متفاوت، مشخص شده است که این فناوری در جلوگیری از افزایش دمای محیط داخلی از طریق تابش خورشید و کاهش مصرف انرژی تأثیرگذار است. با این انگیزه در این پژوهش به منظور بررسی چگونگی عملکرد شیشه های ترموکرومیک، شبیه سازی ساختمانی فرضی توسط نرمافزار «دیزاین بیلدر» در اقلیمهای گوناگون ایران در شهرهای تهران، تبریز، یزد و بندرعباس، انجام گرفته است تا میزان دقیق انرژی مصرف شده در صورت استفاده از شیشه-های ترموکرومیک و شیشههای معمولی در پنجرهی این ساختمان اندازهگیری گردد. اطلاعات بدست آمده مؤید آنست که هر چهار نوع شیشهی ترموکرومیک نسبت به شیشهی معمولی در کاهش مصرف انرژی جهت سرمایش، برتری دارند. در نتیجهی محاسبات مشخص شد که میزان کاهش مصرف انرژی در صورت نصب این نوع شیشهها در اقلیمهای گوناگون ایران از 6% تا 31% خواهد بود. همچنین بیشترین راندمان متعلق به شیشهی ترموکرومیک وانادیم دیاکسید فرآوری شده با واکنشگر مستقیم و در شهر تبریز بوده است.
ارزیابی عوامل موثر در ارتقاء هویت و حس مکانی بر مبنای تجربه حضور در فضاهای شهری با رویکرد هویت تاریخی در شهر همدان
حوزههای تخصصی:
بافت تاریخی شهر همدان دارای ارزش کالبدی و فرهنگی تاریخی است. حفظ بافت های تاریخی به عنوان هویتی ضروری برای ادامه حیات شهرها مهم است. تحقیق صورت گرفته ، در پی بررسی پیوند هویت گذشته با تغییرات ایجاد شده در خیابان بوعلی همدان است و به دنبال بررسی عناصر تاثیرگذار بر هویت تاریخی است. امروزه مفهوم مکان و حس مکان یکی از مهمترین مسائل جهت ارتقاع تعامل بین انسان و فضا است. مقاله حاضر درصدد است تا با شناخت به بررسی عناصر شکل دهندة هویت مکان و حس مکان و همچنین بررسی عوامل موثر در ارتقاء هویت و حس مکانی با رویکرد هویت تاریخی به بررسی تاثیر متریال و رنگ و عناصر و المان ها به ارتقاع هویت تاریخی پی ببرد. روش تحقیق به کار رفته در این پژوهش و روش جمع آوری داده ها مبتنی بر و مطالعه مبانی مکان و حس مکان، و مطالعات کتابخانه ای به بررسی این موضوع پرداخته شود که آیا محور واحد شهری ( پیاده راه خیابان بوعلی) توانسته در ارتقاع هویت تاریخی میدان اصلی شهر تاثیری بگذارد؟
بازشناسی ویژگی های کالبدی و عناصر طبیعی حیاط های مرکزی در خانه های تاریخی شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری اقلیم گرم و خشک سال ششم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۹
83 - 100
حوزههای تخصصی:
حیاط مرکزی به عنوان یکی از الگوهای بومی، کهن و هویت بخش معماری، در ترکیب و سازمان دهی کالبدی- فضایی اغلب خانه های سنتی اقلیم گرم و خشک شهرهای ایران از جمله شهر اصفهان دیده می شود. هدف این پژوهش، شناسایی ویژگی های کالبدی حیاط های مرکزی از نظر راستای قرارگیری، نسبت ابعادی جداره های رو به حیاط، تناسبات و درصد بازشو ها، نسبت فضای باز و بسته و نسبت عناصر طبیعی (آب و پوشش گیاهی) در خانه های تاریخی شهر اصفهان می باشد. روش این تحقیق مورد پژوهی و توصیفی- تحلیلی است. تحلیل داده ها بر طبق روش کیفی و از طریق مقایسه و تفسیر انجام شده است. روش گردآوری اطلاعات از طریق مطالعات کتابخانه ای، اسنادی و مشاهدات و اندازه گیری های میدانی صورت گرفته است. در این تحقیق 35 مورد از خانه های تاریخی دارای حیاط مرکزی به صورت غیرتصادفی در دسترس و هدفمند انتخاب و مورد آزمون قرار گرفت. نتایج این تحقیق بیانگر این است که زاویه قرارگیری 65 درصد از حیاط های مرکزی مورد مطالعه بین 20-0 درجه جنوب شرقی و غربی می باشد. بیشترین نسبت ابعادی (L/W) حیاط های مرکزی نسبت 4/1:1-2/1:1 می باشد. نسبت فضای باز به کل فضای خانه های تاریخی، 50-20 درصد می باشد. نسبت سطح آب به فضای حیاط مرکزی در 70 درصد از خانه های مورد مطالعه بین 10-2 درصد بوده و نسبت پوشش گیاهی به فضای حیاط در 73 درصد از خانه های مورد مطالعه بین 30-10 درصد می باشد. یافته های این پژوهش می تواند در طراحی بناهای معاصر با الگوی حیاط مرکزی و همچنین بررسی و شناخت ویژگی های اقلیمی حیاط های مرکزی در شهر اصفهان کاربرد داشته باشد.
تبیین عوامل مؤثر بر حضور خودانگیخته دانشجویان معماری در کارگاه طراحی بر اساس تئوری داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از جمله عوامل مهم در پیشبرد روند آموزش معماری، نقش «خود» و انگیزه های درونی دانشجو است؛ این درحالی است که کمتر تحقیقاتی پیرامون آموزش معماری خودانگیخته و عوامل موثر بر آن انجام شده و بیشتر مطالعات متمرکز بر رشته های تئوری محور بوده است. دراین راستا شناسایی عوامل موثر بر افزایش حضور خودانگیخته دانشجویان معماری ضرورت می یابد. مطابق با این هدف، با توجه به تفاوت سیستم دریافت و ادراک اطلاعات در انگیزه ی دانشجویان، 26 نفر از دانشجویان دانشگاه های مختلف در دو گروه 13 نفره با تیپ شخصیتی حسی و شهودی مورد کنکاش قرار گرفته است. پژوهشگران با اتکاء بر روش تئوری داده بنیاد، مصاحبه های عمیقی انجام داده اند و بعد از آنالیز داده ها، عوامل موثر بر خود انگیختگی دانشجویان معماری در پنج حوزه ی«آموزش دانش نظری»، «آموزش مهارت طراحی»، «ارزشیابی»، «ملاحظات رفتاری» و «ملاحظات کالبدی» را شناسایی کرده اند. نتایج بدست آمده، نشان دهنده ترجیحات نسبتا متفاوت دو تیپ شهودی با روند ایده محور و تیپ حسی با روند برنامه محور است. این تفاوت ها، ضرورت توجه به آموزش های چندگانه در مراحل مختلف کارگاه معماری را جهت ایجاد خودانگیختگی دانشجویان بیان می کنند. در این روند، ویژگی های شخصیتی دانشجویان می تواند به عنوان معیار تدریس آموزش معماری، هدایتگر اساتید در انتخاب شیوه های کارآمدتر و همراه با افزایش خودانگیختگی در دانشجویان باشد.
ساختار معماری باروی قلعه ایرج با استناد به کاوش های باستان شناسی (پاییز ۱۳۹۶)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال شانزدهم آبان ۱۳۹۸ شماره ۷۷
15 - 28
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: قلعه ایرج یکی از محوطه های دوره ساسانی ایران در دشت تهران است. این محوطه با باروی مربع-مستطیلی به ابعاد ۱۴۷۰×۱۳۰۰ متر محدود شده است. تا کنون در مطالعات میدانی هیچ گونه بقایای آثار گسترده معماری از فضای درون محوطه یافت نشده است. از این رو نوشتار حاضر در وهله اول تلاش می کند به این پرسش پاسخ دهد که «۱. ساکنان این محوطه، با قریب به ۱۹۰ هکتار وسعت، در کدام بخش از محوطه سکونت داشته اند؟». پرسش مهم دیگر این است که «۲. نحوه نظم فضایی بقایای معماری در قلعه ایرج چگونه است؟». در پاسخ به این دو پرسش ۱. با توجه به نبود بقایای معماری در فضای درون محوطه و فراوانی بقایای معماری بر روی باروی قلعه ایرج، گمان می رود سکونت در این محوطه روی سازه های معماری بارو بوده است. به علاوه، ۲. با استناد به مطالعات میدانی، فضاهای معماری روی بارو به صورت نظام مند در سراسر باروی قلعه ایرج دیده می شود و شامل ۸۲۸ اتاق یکسان، راهروی سراسری، ۱۴۸ برج دیدبانی و طاق های بیرونی است. هدف: در نوشتار پیش رو تلاش می شود با استناد به داده های باستان شناسی قلعه ایرج، در وهله اول وجود بقایای معماری روی باروی محوطه اثبات شود و در مرحله بعد، کیفیت فضاهای معماری بارو ارزیابی و راجع به انتظام فضایی آن فرضیه هایی ارائه شود. روش: در تحقیق حاضر از روش توصیفی-تحلیلی برای رسیدن به اهداف پژوهش استفاده شده است. در ابتدا بقایای معماری و عناصر فضایی کشف شده از مطالعات میدانی قلعه ایرج توصیف شده است و در ادامه، با قرار دادن این عناصر فضایی در کنار یکدیگر و یافتن یک کلیت، تحلیل و ارزیابی باستان شناسی انجام شده است تا بتوان راجع به ساختار بارو و نظم فضایی آن گمانه هایی مفروض ارائه داد. نتیجه: پیش تر کیفیت بقایای معماری روی باروی محوطه مبهم و تا حدودی نامشخص بود. به نحوی که گمان می رفت روی باروی قلعه ایرج ساخت وسازهای معماری وجود نداشته است. در نتیجه آخرین مطالعات میدانی باستان شناسی در قلعه ایرج، مشخص شد که نه تنها روی باروی قلعه ایرج بقایای آثار معماری وجود دارد، بلکه با ترکیب داده های کاوش و بررسی های باستان شناسی، سازه های معماری در تمام بخش های باروی قلعه ایرج به صورت همسان اجرا شده و شامل اتاق ها، راهروی سراسری، برج های دیدبانی و طاق های بیرونی است. به علاوه، این انتظام معماری در فازهای متأخرتر به دلایل احتمالاً امنیتی تغییر کرده است.